پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


کالبد شکافی مهاجرت پزشکان


کالبد شکافی مهاجرت پزشکان
مهاجرت به معنی ماندن در کشورهای بیگانه و برنگشتن به زادگاه نیست به طور کلی از میزان و تعداد پزشکانی که به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند، آمار دقیقی در دست نیست اما با توجه به آمار کلی مهاجرت ایرانیان، می‌توان در مورد این مساله در جامعه پزشکی نیز تخمین نسبتا درستی را به دست ‌آورد. طی سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۰ میلادی این پنج کشور در صدر مهاجرت ایرانیان بوده‌اند: آمریکا با ۱۱۲۵۹۷ نفر، کانادا با ۱۳۲۹ نفر، آلمان با ۲۴۱۳۱ نفر، سوئد با ۱۶۸۰۴ نفر و انگلستان با ۱۲۶۵۵ نفر. بعد از این کشورها، کشورهایی چون استرالیا، هلند، فرانسه و ارمنستان قرار دارند.
● به چه علت مهاجرت می‌کنند
درست است که پس از انقلاب در دوران‌هایی امر مهاجرت شدت بیشتری به خود گرفته است، اما موضوع مهاجرت همیشه وجود داشته است. آمارهای پیش از انقلاب نشان می‌‌دهد که در برخی سال‌ها تا ۴۵ هزار نفر در سال هم به آمریکا مهاجرت داشته‌ایم. البته بیشتر این مهاجرت‌ها با هدف ادامه تحصیل صورت می‌گرفته‌اند و کمتر کسی از بین این مهاجران بوده است که در آن کشورها بماند و برنگردد. پس از انقلاب اسلامی، میزان مهاجرت کمتر شد اما عواملی موجب شد که در برهه‌هایی این آمار رو به فزونی برود:
▪ جنگ:
طبیعی است که همیشه عده‌ای از جنگ و اوضاع نامطمئن فرار می‌کنند. در دوران جنگ تحمیلی هم چنین اتفاقی در کشور ما رخ داد. به عنوان مثال برخی از کارگرانی که به علت تخریب تاسیسات و از دست‌ دادن پالایشگاه‌ها بی‌کار شده بودند، برای کسب درآمد و امرار معاش به خارج از کشور رفتند. این گونه مهاجرت‌ها مقطعی بودند و موجب می‌شدند تا فرد در یک دوره‌ای از زندگی‌اش ضمن کسب مهارت‌های جدید بتواند پس از مدتی با اندوخته مناسب به کشور خود بازگردد.
▪ جمعیت جوان:
در سال‌های پس از انقلاب، جمعیت جوان ما به سنی رسیدند که نیاز به دانشگاه و شغل داشتند. بسیاری از کسانی که این نیازهای خود را بی‌پاسخ یافتند، برای پاسخ به آنها عزم مهاجرت کردند. اما اگر بخواهیم مهم‌ترین علت‌هایی که طی سالیان اخیر موجب مهاجرت عده‌ای زیادی از هموطنان‌مان شده است را نام ببریم باید به شرایط سنی جوان جامعه، شرایط اقتصادی و شرایط سیاسی جامعه اشاره کنیم.
● مهاجرت به معنی ماندگاری نیست
برخلاف تصور عمومی، مهاجرت به معنی ماندن در کشورهای بیگانه و برنگشتن به زادگاه نیست. درست است که بسیاری از دانشجویان ایرانی پس از فارغ‌التحصیلی در کشورهای غربی مشغول به کار می‌شوند اما این به معنی ماندگاری دایمی آنان نیست. به عنوان مثال در بریتانیا آمار ریزش دانشجویان (عدم برگشت ‌آنان به ایران) بسیار کم‌ است. این امر حتی در مورد کسانی که از بورس دولتی استفاده کرده‌اند و باقی‌ مانده‌اند هم صدق می‌کند، چرا که دانشجویان بعد از فارغ‌التحصیلی شرایط را مهیا می‌بینند و برای کسب تجربه و اندوختن مقداری سرمایه و پس‌انداز در آن کشورها شروع به کار می‌کنند اما این به معنی ماندگاری نیست و آنها بعد از مدتی برمی‌گردند.
● بیشترین ریزش در کجاست؟
موضوع فوق در مورد بیشتر کشورها صدق می‌کند. اما آمریکا و کانادا که به تازگی استرالیا هم به آنها اضافه شده است، از این قاعده مستثنی هستند؛ چرا که هزینه‌های زندگی، سطح رفاه اجتماعی و آب و هوای این کشورها مولفه‌هایی هستند که موجب می‌شوند مهاجران با رغبت بیشتری این کشورها را برای ادامه زندگی برگزینند. خوشبختانه در سال‌های اخیر آمار بازگشت ایرانیان مهاجر رو به افزایش است و ما شاهد آن هستیم که عده زیادی از ایرانیان مقیم خارج از کشور برای سرمایه‌گذاری در داخل کشورمان به ایران باز می‌گردند.
● کمبود ظرفیت‌های آموزشی
فرهنگ خانواده ایرانی، بر حمایت از فرزند خود استوار است. ایرانی دوست دارد که فرزندش به بالاترین درجه‌های علمی برسد و وقتی ما نتوانستیم این نیاز او را برآورده کنیم، به طور قطع او در جای دیگری به دنبال برآورده کردن نیازش می‌گردد. در سال‌های اخیر ظرفیت‌های زیادی را در حوزه آموزش عالی ایجاد کرده‌ایم. اما بیشتر این ظرفیت‌ها در رشته‌های مورد علاقه دانشجویان علاقه‌مند نیست. بنابراین دانشجویان به همراه خانواده‌هایشان برای ادامه تحصیل به خارج مهاجرت می‌کنند. حال در اینجا اگر والدین دانشجو، از توانایی لازم برای کسب درآمد در خارج از کشور برخوردار باشند، احتمال دارد که همان جا را برای ادامه زندگی انتخاب کنند و دیگر باز نگردند.
● راه‌هایی برای جلوگیری از مهاجرت پزشکان
۱) گسترش خصوصی‌سازی آموزش پزشکی:
مطابق اصل ۴۴ قانون اساسی باید بخش خصوصی در همه حوزه‌ها قوت یابد. یکی از قسمت‌هایی که بخش خصوصی خیلی در آن توسعه پیدا نکرده است، حوزه آموزش پزشکی است. پس باید اجازه دهیم دانشگاه‌های بیشتری در این حوزه رشد کنند تا بتوانند پاسخگوی نیازهای جامعه باشند. با فراهم کردن گزینه‌های بیشتر در برابر دانشجویان، می‌توانیم مهاجرت آنان را تا حدودی کاهش دهیم. در حوزه آموزش تخصصی پزشکان هم بخش خصوصی جایگاه خوبی ندارد. در حالی که یکی از راه‌هایی که می‌تواند از مهاجرت پزشکان به کشورهای دیگر جلوگیری کند، ریزش دستیاران توسط دانشگاه‌های بخش خصوصی است.
۲) تامین رفاه در شهرهای کوچک:
همه می‌دانیم که در شهرهای کوچک و روستا با کمبود کادر درمانی مواجه هستیم، اما آیا برای جذب پزشکان کاری کرده‌ایم؟ شرایط کنونی به این شکل است که پزشک تازه فارغ‌التحصیل در شهرهای بزرگ فرصت‌های شغلی بسیار کمی را پیش روی خود می‌بیند. از سوی دیگر در شهرستان‌های کوچک به آن سطح رفاه عمومی که مدنظرش است، دست نمی‌یابد بنابراین به گزینه مهاجرت می‌اندیشد. وقتی پزشک بچه‌های خود را به یک روستا ببرد که در ‌آن دبیرستان خوبی وجود ندارد، آیا در آنجا می‌ماند؟ به نظر من برای حل این مشکل دولت باید با دید کلان به توسعه نگاه کند. پزشکی هم به طور قطع در دل این قضیه است. باید در شهرهای کوچک مراکز علمی- آموزشی، بیمارستان، مدرسه و امکانات رفاهی و ... در کنار هم گسترش یابند تا پزشکان با میل و رغبت بیشتری برای فعالیت به این مراکز بروند. این کاری است که حوزه خصوصی و چه بسا خود پزشکان می‌توانند آن را اجرایی کنند.
۳) فراهم کردن امکان رقابت:
در کشور ما به دلیل آنکه عده‌ای از پزشکان مشهور شده‌اند، کمتر امکان فعالیت‌ برای سایر پزشکان مهیا است. فقدان ساز و کار مناسب برای اطلاع‌رسانی موجب شده تا مشهور شدن پزشکان بدون ضابطه علمی و درست باشد. در حالی که در خارج از کشور پزشکان را رتبه‌بندی می‌کنند و مولفه‌های زیادی چون مرگ و میر بیماران یک پزشک یا رضایت مشتریان وی در این رتبه‌بندی لحاظ می‌شوند. به این ترتیب اطلاع رسانی درست موجب می‌شود تا پزشکان موفق سریع‌تر به مردم معرفی شوند و آنها همواره در راه بهتر کردن خود باشند. بنابراین اگر ما هم با رتبه‌بندی و اطلاع‌رسانی دقیق بتوانیم عرصه را برای فعالیت پزشکان جوان باز کنیم، شاید‌ آنان کمتر به فکر مهاجرت بیفتند.
۴) صدور پزشکان به سایر کشورها:
یکی از راه‌هایی که می‌توان از آن به عنوان یک گزینه مناسب استفاده کرد، اعزام پزشکان به سایر کشورهای منطقه است. این امر ضمن ایجاد فرصت شغلی برای پزشکان جوان، سبب می‌شود تا ما بتوانیم ارزش‌ها و فرهنگ خودمان را به سایر کشورها نیز صادر کنیم. با رایزنی‌های سیاسی می‌توانیم برای پزشکان توانمند خود در کشورهای منطقه جایگاه مناسبی پیدا کنیم چرا که شرایط منطقه به گونه‌ای است که اگر ما از این فرصت‌ها استفاده نکنیم، دیگران از آنها بهره خواهند برد. به جاست که با برنامه‌ریزی صحیح، از پزشکان خودمان در کشور‌هایی چون کویت، ارمنستان، پاکستان و ... استفاده کنیم. حتی می‌توانیم از بخش خصوصی در احداث مراکز درمانی خصوصی کمک بگیریم و با ایجاد فرصت‌‌های شغلی مناسب برای کشور نیز ارزآوری کنیم. این موضوع می‌تواند نوعی نکته مثبت فرهنگی- سیاسی باشد و در تثبیت اوضاع سیاسی کشور و جذب حامیان بیشتر در منطقه کمک‌کننده باشد.
۵) پزشکان کمتر از سایر مشاغل جامعه مهاجرت می‌کنند:
به طور کلی سطح درآمد پزشکان بالاتر از سایر مشاغل جامعه است. این امر در مورد پزشکان متخصص و فوق‌تخصص بیشتر صدق می‌کند. بنابراین پزشکان به نسبت سایر حرفه‌ها کمتر به دنبال مهاجرت به بهانه کسب درآمد مادی می‌روند.
دلیل دیگری که موجب کاهش مهاجرت پزشکان می‌شود، مشکلاتی است که در راه پذیرش آنان وجود دارد. برای مثال در کشور انگلستان پزشکان مهاجر با سه مشکل عمده مواجه هستند: اول کسب مجوز اخلاقی، دوم تسلط بر زبان انگلیسی و سوم آنکه باید حتما از طریق یک پزشک مشغول به کار در انگلستان به آن نظام وارد شوند بنابراین، این دلایل و دلایل دیگر موجب می‌شوند تا پزشکان نسبت به سایر اقشار جامعه کمتر به خارج از کشور مهاجرت کنند. در مجموع به نظر می‌رسد دولت باید با تقویت جایگاه‌های شغلی در شهرهای کوچک و ایجاد امکانات رفاهی در آن مناطق، فرصت‌های شغلی جدید را پیش‌روی پزشکان قرار دهد. از سوی دیگر گسترش نقش بخش خصوصی در آموزش پزشکی می‌تواند سبب شود گزینه‌های جدیدی پیش روی داوطلبان قرار بگیرد و دولت باید تنها با نظارت بر امر آموزش و کنترل خروجی‌ها شرایط را برای فعالیت این بخش‌ها فراهم کند.
منبع : هفته نامه سپید