جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نهمین ستاره


نهمین ستاره
ابو جعفر محمد بن علی نهمین امام از امامان دوازده گانه شیعیان و یازدهمین معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترین لقبهای آن حضرت جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبیکه یا ریحانه یا دره از مردم نوبی (شمال سودان) است. در سال ۱۹۵ هـ.ق در مدینه به دنیا آمد.
امام جواد (ع) در سال ۲۰۳ هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگی، به امامت رسید. دوران هفده ساله امامت او با حکومت مامون و معتصم، خلفای عباسی، همزمان بود. هنگامی که امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدینه به توس رفت امام جواد‌(ع) که کودک بود، مانند دیگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدینه ماند و در سال ۲۰۲ هـ.ق برای دیدار پدر به مرو رفت و سپس به مدینه بازگشت.
پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت. او که از کمالات علمی و معنوی امام جواد (ع) آگاه بود، ایشان را از مدینه به بغداد دعوت کرد. اما دولتمردان حکومت عباسی و اطرافیان مامون از این اقدام ناخشنود بودند، بویژه آنکه مامون تصمیم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسری امام جواد(ع) در آورد. مامون برای آنکه آنها را از مقام علمی و فضل آن حضرت آگاه کند، در بغداد مجلس بحثی میان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتیب داد. دراین مجلس، امام به پرسشهای علما پاسخ گفت و میزان دانش و هوش وی بر آنان آشکار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسری امام درآورد.
امام جواد (ع) پس از چندی به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت، و پایان خلافت مامون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسی، در سال ۲۲۰ هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر بعضی روایت ها به دستور معتصم مسموم شد و به شهادت رسید.
امام جواد (ع) را همه مسلمانان، عالمی بزرگ می دانستند. ایشان انسانی بردبار، نیکو سخن، عابد و بسیار باهوش بود. حدیث های بسیاری از آن امام، در کتاب های حدیث، از جمله عیون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب، بحارالانوار و ... نقل شده است.
● نوشته امام جواد (علیه السلام:)
▪ بخشش های گوارا
«ان انفسنا و اموالنا من مواهب الله الهنیئه و عواریه المستودعه یمتع بما متع منها فی سرور و غبطه و یاخذ ما اخذ منها فی اجر و حسبه فمن غلب جزعه علی صبره حبط اجره و نعوذ بالله من ذلک.»:
حضرت جوادالائمه (علیه السلام) به خط خود نوشت: جان و دارایی ما از بخشش های گوارای خداست و عاریه و سپرده اوست، هر آنچه را که به ما ببخشد، مایه خوشی و شادی است و هر آنچه را بگیرد، اجر و ثوابش باقی است. پس هر که جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضایع شده و از این [صفت] به خدا پناه می بریم.
▪ پسندیدن، در حکم پذیرفتن
«من شهد امرا فکرهه کان کمن غاب عنه، و من غاب عن امر فرضیه کان کمن شهده.»:
کسی که در کاری حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، مانند کسی است که غایب بوده، و هر که در کاری حاضر نباشد، ولی بدان رضایت دهد، مانند کسی است که خود در آن بوده است.
▪ دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا
«اوحی الله الی بعض الانبیاء: اما زهدک فی الدنیا فتعجلک الراحه، و اما انقطائک الی فیعززک بی، و لکن هل عادیت لی عدوا و والیت لی ولیا.»:
خداوند به یکی از انبیاء (ع) وحی کرد: اما زهد تو در دنیا شتاب در آسودگی است و اما رو کردن تو به من، مایه عزت توست، ولی آیا با دشمن من دشمنی، و با دوست من دوستی کردی؟
منبع : روزنامه رسالت