جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

افسون هستی ماافسانه بد معارف


افسون هستی ماافسانه بد معارف
متأله و حکیم انسی سید عباس معارف که در خانواده ای از اهل عرفان دیده به جهان گشوده بود، تحت نظارت پدر با فرهنگ و ادب آشنا شد و از دوران کودکی با شعر و حکمت و عرفان بالید و پرورش یافت. در نوجوانی از محضر علمای بزرگی چون آیت الله لنکرانی بهره برد و در سن سیزده سالگی در حالی که به زبان عربی مسلط شده بود همراه پدر نزد علامه سمنانی رفت تا منطق و فلسفه بیاموزد، او توانست در کمتر از دو سال شفای ابن سینا را نزد علامه فراگیرد. سپس همراه خانواده به زنجان نقل مکان کرد و از آیت الله عالمی در فقه و اصول بهره های فراوان برد. پس از آن به قصد ادامه تحصیل در رشته حقوق سیاسی وارد دانشگاه تهران شد و به موازات تحصیل در این رشته، در کلاس های فیزیک و موسیقی دانشگاه نیز حاضر و مطالعات خود را در این دو زمینه ادامه داد. در طول این ایام یک دوره اصول فقه را نزد آیت الله کوه کمره ای گذراند.به یکباره پس از ورود به دانشگاه حادثه ای مهم در زندگی سید عباس معارف رقم خورد. آشنایی با مرحوم استاد سید احمد فردید، سلوک نظری و عملی او را متأثر کرد. او در مواجهه با سید احمد فردید رازهای پنهانی علومی را که تا آن زمان تحت عنوان فلسفه اسلامی و غرب آموخته بود، درمی یابد و با نگاهی تازه و از دریچه ای دیگر به آنها می نگرد. گویی به عالمی نو قدم نهاده و شیوه خلاف آمد عادات را در سلوک نظری و عملی یافته است.
از خلاف آمد عادات طلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
سید عباس معارف قبل و پس از پیروزی انقلاب با بسیاری از انقلابیون همراه بود. تهیه پیش نویس قانون کار جمهوری اسلامی و همکاری در تدوین قانون اساسی فرصتی برایش فراهم کرد تا یافته های حکمی خود را به طور عینی و عملی در قوانین حقوقی و اقتصادی جمهوری اسلامی درآمیزد.
معارف با اکثر مسئولین و وزرا رفاقت دیرینه داشت و گاه با تماس های مکرر با آنان مشکلات را گوشزد و راهکار ارائه می نمود. حکیم سیدعباس معارف شاید به حکم جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است، هیچ گاه همسری اختیار نکرد و هیچ گاه عناوین و مصادر حکومتی را نپذیرفت.معارف به تأسی از استادش مرحوم سید احمد فردید هر دوره را مظهر اسمی می دانست و بر اساس نظریه ادوار تاریخی آن بزرگوار مثنوی حکمت تاریخ را سرود و در آن به تبیین «پریروز تاریخ» یعنی «دوره امت واحده» ،«دیروز»، «امروز» و «فردا» - که قرین با فروبستگی ساحت قدس است _ و «پس فردای تاریخ» - که با صاحب وقت و زمان حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف همراه است _ پرداخت.سید عباس معارف معتقد بود حروف موسیقی هر قومی اگر عالمانه مورد مداقه قرار گیرد، جهان بینی و تفکر آن قوم را عیان می سازد، زیرا این حروف نافذتر از حروف مکتوب است و اگر انسان بخواهد کلام خود را در عمق جان دیگران بنشاند، بهترین راه نواختن آن کلام در قالب نت های موسیقی است نه نوشتن متن یا رساله یا کتاب، از همین رو تأثیر موسیقی بر انسان بیش از هر هنر دیگری است، چرا که نویسنده موسیقی یا نوازنده، تفکر خود را از طریق سمع مخاطب به روح او منتقل می سازد، اما نویسنده یک متن مکتوب ناگزیر از فهم و چشم و ادراک مخاطب است.معارف، موسیقی مغرب زمین را محملی برای تفکر اومانیستی آن دیار می دانست و نقش کتب فلسفی غرب را در غرب زدگی روشنفکران شرقی کمتر از موسیقی غربی می دانست و همواره متذکر این معنا بود که در خواندن فلسفه غرب خطر غرب زدگی کمتر از شنیدن موسیقی غربی است. او برای مقابله با روح اومانیستی موسیقی غربی، موسیقی سنتی و مقامی ایران را لازم و ضروری می دانست و بر این باور بود که موسیقی سنتی و مقامی تفکر توحیدی و وحدانی داده که انسان را از ورطه شرک نجات می دهد.
خودش می گفت: اَلصُّوفی اَلذّی لایَملِکُ وَلایُملَک و بر این حکم سر نهاده بود.
خدایش بیامرزد و در جوار رحمت و حِصن حصین موالیانش پناهش دهاد.
افسون هستی ما افسانه بُد معارف
دلدار شیوه ای کرد پنداشتیم هستیم

نویسنده: رسالت - بوذری
منبع: سایت - داروگ
منبع : باشگاه اندیشه