پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

زنان در حکومت امام زمان(عجّ)


زنان در حکومت امام زمان(عجّ)
امروز بانوان همانند بسیاری از مردم به آینده می‏اندیشند؛ به یك انقلاب جهانی و یك حكومت موعود، كه چگونه در برابر قدرتهای بزرگ غلبه پیدا می‏كند! آیا برنامه‏های اوچیست؟ چه كسانی با او همكاری می‏كنند و زنان در آن زمان چه نقشی دارند؟ دشمنانش چه كسانی‏اند و راز و رمز موفقیتش در گرو چیست؟
ما در این نوشتار كوتاه نقش زنان در ایّام غیبت و ظهور امام زمان، علیه‏السلام، را مورد بررسی قرار می‏دهیم.
نقش زنان در دوران غیبت صغری
در دوران سخت غیبت صغری، در روزهایی كه شیعیان پس از دویست و شصت سال با یك آزمایش بزرگ رو به رو بودند و می‏بایست با غیبت امام خو كنند، یك زن به عنوان مفزع و پناه معرفی می‏شود و آن مادر بزرگوار امام حسن عسكری، علیه‏السلام، است. در این دوره، اگر چه امام هادی و امام حسن عسكری، علیهماالسلام، زمینه غیبت را از پیش فراهم كرده بودند و شخصیتهای مورد اعتمادی همانند عثمان‏بن سعید عمری و پسرش محمد بن عثمان رابه‏عنوان وكیل معرفی كرده بودند، به‏دلایلی از موقعیت مادر امام حسن عسكری، علیه‏السلام، معروف به »جدّه«، استفاده شد و وی پناه شیعه معروف گردید. ازگفتگوی احمد بن ابراهیم با »حكیمه« دختر امام جواد، علیه‏السلام، برمی‏آید كه پس از گذشت دوسال از رحلت امام حسن عسكری، علیه‏السلام، همچنان بسیاری از كارها به‏دست مادر بزرگوار امام حسن عسكری، علیه‏السلام، انجام می‏شده است ولی در حقیقت ازطرف حضرت حجهٔبن‏الحسن، علیه‏السلام، و به فرمان آن حضرت صورت گرفته است. شیخ صدوق، رحمهٔالله‏علیه، از احمد بن ابراهیم نقل كرده است كه در سال ۲۶۲ ق. بر حكیمه دختر امام جواد، علیه‏السلام، وارد شدم و از پس پرده با وی سخن گفتم و از او درباره اعتقادش به امامان پرسیدم. او همه آنها را یكایك شمرد و آنگاه حجهٔبن‏الحسن بن علی را نیز نام برد... از او پرسیدم: این فرزند كجاست؟ گفت: در پس پرده غیب است. گفتم پس شیعه به چه كسی پناه ببرد؟ گفت: به جدّه، مادر امام حسن عسكری، علیه‏السلام. سپس افزود: این دستور از سوی امام حسن عسكری، علیه‏السلام، و به‏پیروی از امام حسین، علیه‏السلام، صورت گرفته است. زیرا امام حسین، علیه‏السلام، در ظاهر برای حفظ جان فرزندش امام سجاد، علیه‏السلام، به خواهرش زینب كبری، علیهاالسلام، وصیت كرد و درنتیجه تا مدتی هرآنچه از امام زین‏العابدین، علیه‏السلام، صادر می‏شد به حضرت زینب، علیهاالسلام، نسبت داده می‏شد تا امر پنهان باشد۱ و حساسیت‏ها نسبت به امام سجاد، علیه‏السلام، كمتر شود. این امتیاز برای جدّه باقی بود تاآنكه كسانی مانند »عثمان‏بن سعید« و دیگر سفرا و نایبان خاص امام زمان، علیه‏السلام، در بین شیعیان شناخته شدند و منزلت یافتند. پس از شهادت امام عسكری، علیه‏السلام، یك بانو، نظر دستگاه خلافت بنی‏عباس را نسبت به تعقیب امام زمان تغییر داد. نوشته‏اند پس از گزارش جعفر كذّاب، كه در خانه امام حسن عسكری، علیه‏السلام، فرزند خردسالی از آن حضرت باقی مانده است، آنها به خانه امام هجوم بردند و پس از دستگیری صیقل (یكی از كنیزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه كردند. او نخست انكار كرد و آنگاه برای اینكه موضوع برای آنها پوشیده ماند، گفت من حامله هستم. از این‏رو آن كنیز را به‏دست »أبی الشوارب«، قاضی وقت، سپردند تا از او مراقبت كند. در مدتی كه صیقل زیرنظر قاضی نگهداری می‏شد دستگاه خلافت با مرگ عبید بن خاقانی و شورش صاحب الزنج روبه‏رو شد و صیقل از وضعیت آشفته سود جست و فرار كرد.۲
نقش زنان در دوران ظهور
حال سزاوار است بدانیم زنان در حكومت قائم آل محمد، علیه‏السلام، چه می‏كنند؟ چه كسانی هستند؟ چند نفرند؟ از كجا می‏آیند و چه مسؤولیتی برعهده دارند؟ براساس برخی از روایات، حضور و نقش این زنان ازنظر زمان و موقعیت، چهارگونه است:
الف) حضور پنجاه زن در بین یاران امام
اولین گروه از زنانی كه به محضر امام زمان می‏شتابند آنهایند كه در آن ایّام می‏زیسته‏اند و همانند دیگر یاران امام، علیه‏السلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهی به‏خدمت امام، علیه‏السلام، می‏رسند. در این‏باره دو روایت وجود دارد: روایت اول: امّ سلمه ضمن حدیثی درباره علایم ظهور، از پیامبر روایت كرده است كه فرمود:
یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس إلیه كالطّیر الواردهٔ المتفرقهٔ حتّی یجتمع إلیه ثلاث مأهٔ و أربعهٔ عشر رجلاً فیه نسوهٔ فیظهر علی كلّ جبّار و ابن جبّار...۳ در آن هنگام پناهنده‏ای به حرم امن الهی پناه می‏آورد و مردم همانند كبوترانی كه از چهار سمت به یك سو هجوم می‏برند به‏سوی او جمع می‏شوند تا اینكه در نزد آن حضرت سیصد و چهارده‏نفر گرد می‏آیند كه برخی از آنان زن می‏باشند كه بر هر جبار و جبار زاده‏ای پیروز می‏شود.۴ روایت دوم: جابربن یزید جعفی، ضمن حدیث مفصلی از امام باقر، علیه‏السلام، در بیان برخی نشانه‏های ظهور نقل كرده كه: و یجیی‏ء واللَّه ثلاث مأهٔ و بضعهٔ عشر رجلاً فیهم خمسون امراهٔ یجتمعون بمكهٔ علی غیر میعاد قزعاً كقزع الخریف یتبع بعضهم و هی‏الآیهٔ الّتی قال اللَّه: »أینما تكونوا یأت بكم اللَّه جمیعاً إنّ اللَّه علی كلّ شی‏ء قدیر...«۵ به‏خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر می‏آیند كه پنجاه نفر از این عده زن هستند كه بدون هیچ قرار قبلی در مكه كنار یكدیگر جمع خواهند شد. این است معنای آیه شریفه: »هرجا باشید خداوند همه شما را حاضر می‏كند. زیرا او بر هر كاری توانا است«.
پنجاه زن از سیصد و سیزده نفر!
نكته شگفت در این دو روایت این است كه می‏فرماید: سیصد و سیزده مرد گرد آیند كه پنجاه نفر ایشان زن هستند! دوم آنكه: در روایتی كه نام یاران برشمرده شده است نام هیچ زنی وجود ندارد.۶ در پاسخ این شبهه می‏توان گفت: این چند نفر در زمره همان سیصد و سیزده نفر هستند. زیرا اولاً امام، علیه‏السلام، می‏فرماید: »فیهم«؛ یعنی در این عده پنجاه زن می‏باشد. دوم: شاید تعبیر مردان بدین سبب باشد كه بیشتر این افراد مرد هستند و این كلمه از باب فزونی عدد مردان، چنین ذكر شده است. سوم: اگر مقصود همراهی خارج از این عده بود امام می‏فرمود: »معهم«، نه اینكه بفرماید »فیهم«، زیرا این سیصد و سیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده‏اند و همه یاران و فرماندهان عالی‏رتبه و ازنظر مقام و قدرت درحد بسیار بالایی هستند كه برخی با ابر جابه‏جا می‏شوند و اینها بدون شك با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند. بنابراین اگر بگوییم آنها جزو همان سیصد و سیزده نفر هستند برای آنها رتبه و موقعیت ویژه قائل شده‏ایم و اگر بگوییم در زمره یاران دیگر حضرت باشند از امتیاز كمتری برخوردارند.
ب) زنان آسمانی
دسته دوم چهارصد بانوی برگزیده هستند كه خداوند برای حكومت جهانی حضرت ولی‏عصر، علیه‏السلام، در آسمان ذخیره كرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عیسی، علیه‏السلام، به زمین می‏آیند.
ابوهریره از پیامبر، صلّی‏اللَّه علیه و آله، روایت كرده كه: ینزل عیسی بن مریم علی ثمان ماهٔ رجل و أربع مائهٔ امرأهٔ خیار من علی الأرض و أصلح من مضی. عیسی‏بن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایسته‏ترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد. آیا این زنان از امتهای پیشین هستند یا امت اسلامی زمان پیامبر، صلّی‏اللَّه‏علیه‏وآله، و معصومین، علیهم‏السلام؛ یا از دورانهای مختلف؟ آنها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شده‏اند و برای عهده‏داری منصبی در حكومت حضرت می‏آیند یا برای مسایل دیگر؟ اینها پرسش‏هایی است كه این حدیث از آنها چیزی نمی‏گوید.
ج ) رجعت زنان
سومین گروه از یاوران حضرت بقیهٔاللَّه، علیه‏السلام، زنانی هستند كه خداوند به بركت ظهور امام زمان آنها را زنده خواهد كرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود. این گروه دو دسته‏اند: برخی با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخی دیگر فقط از آمدنشان سخن به‏میان آمده است. در منابع معتبر اسلامی نام سیزده زن یاد می‏شود كه به هنگام ظهور قائم آل محمد، صلّی‏اللَّه‏علیه‏وآله، زنده خواهند شد و در لشكر امام زمان به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت.طبری در دلائل الامامهٔ، از مفضل‏بن عمر نقل كرده كه امام صادق فرمود: همراه قائم [آل محمد، صلّی‏اللَّه‏علیه‏وآله] سیزده زن خواهند بود.گفتم آنها را برای چه كاری می‏خواهد؟ فرمود: به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بیماران را به‏عهده خواهند گرفت. عرض كردم: نام آنها را بفرمایید. فرمود: قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه [مادر عمار یاسر]، زبیده‏ام خالد احمسیّه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنّیه.۷ »صیانه ماشطه« در زمان حضرت موسی می‏زیسته است و مادر عمار یاسر در ابتدای بعثت به شهادت رسید. »حبابه« در زمان علی، علیه‏السلام، و »قنواء« در زمان امام حسن و امام حسین، علیه‏السلام، و بقیه در زمان‏های دیگر زندگی می‏كرده‏اند. این گروه سیزده نفری رجعت خواهند كرد و خداوند برای قدردانی از آنها، به بركت امام زمان آنها را زنده خواهد كرد. در این روایت امام صادق، علیه‏السلام، از آن سیزده زن فقط نام نه نفر را یاد می‏كند. در كتاب خصایص فاطمیّه۸ به‏نام نسبیه، دختر »كعبه مازینه«، و در كتاب منتخب‏البصائر به‏نام »وتیره« و »أحبشیه« اشاره شده است.۹
زنان سرافراز
اینك به اختصار به شرح حال برخی از زنان نامبرده اشاره می‏كنیم.
۱. صیانه ماشطه
او یكی از همان سیزده بانویی است كه در دولت حضرت مهدی، علیه‏السلام، زنده شده، به دنیا بازمی‏گردد. وی همسر »حزقیل«، پسر عموی فرعون، و شغلش آرایشگری دختر فرعون بود.او همانند شوهرش به پیامبر زمان خود، حضرت موسی، ایمان آورده بود امّا همچنان ایمان خود را پنهان می‏كرد.نوشته‏اند: روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود كه شانه از دستش افتاد و بی‏اختیار نام خدا را برزبان جاری ساخت. دختر فرعون گفت: آیا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلكه نام كسی را بر زبان آوردم كه پدر تو را آفریده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو كرد و فرعون صیانه را احضار كرد و گفت: مگر به خداییِ من اعتراف نداری؟ گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمی‏كشم و تو را پرستش نمی‏كنم. فرعون دستور داد تا تنور مسی برافروزند و همه بچه‏های آن زن را در حضورش در آتش افكنند. چون نوبت به طفل شیرخوارش رسید صیانه می‏خواست به ظاهر از دین برائت جوید كه كودك شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر كن كه تو بر حق هستی! فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افكنده، سوزاندند و خداوند دراثر صبر و تحمل آن زن در راه دین، او را در دولت امام مهدی زنده می‏گرداند تا هم به آن حضرت خدمت كند وهم انتقام خود را از فرعونیان بگیرد.
۲ - سمیه، مادر عمار یاسر
وی هفتمین نفری بود كه به اسلام گروید و بدین‏سبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترین شكنجه‏ها را براو روا داشت.۱۰ او و شوهرش یاسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آنها را اجبار كرد كه پیامبر خدا را دشنام دهند، امّا آنها حاضر به چنین‏كاری نشدند. او نیز زره آهنی به سمیه و یاسر پوشانید و آنها را در آفتاب سوزان نگه‏داشت. پیامبر كه گاه از كنارشان عبور می‏كرد آنها را به صبر و مقاومت سفارش می‏نمود و می‏فرمود: صبراً یا آل یاسر فإنّ موعدكم الجنهٔ. ای خاندان یاسر، صبر پیشه سازید كه وعده گاه شما بهشت است. سرانجام ابوجهل برهریك ضربتی وارد ساخت و ایشان را به‏شهادت رساند.۱۱ خداوند این زن را به پاداش صبر و مجاهدتی كه در راه اعتلای اسلام نشان داد و بدترین شكنجه را از دشمن خدا تحمل كرد، در ایّام ظهور مهدی آل محمد، صلّی‏اللَّه‏علیه‏وآله، زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهی را ببیند و در لشكر ولیّ خدا به یاوران آن حضرت خدمت كند.
۳ - نسیبه، دختر كعب مازنیه
او معروف به »ام‏عماره« و از زنان فداكار صدر اسلام است كه در برخی از جنگهای پیامبر اسلام، صلّی‏اللَّه‏علیه‏وآله، شركت جسته و مجروحان جنگی را مداوا كرده است. او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا كرد. با دیدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخت و در این راه بدنش زخمهای فراوان برداشت. پیامبر عزیز این فداكاری را ستود و به فرزندش عماره چنین فرمود:امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است.۱۲ پس از فروكش كردن جنگ، نسیبه با سیزده زخم۱۳ سنگین به همراه دیگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت. با شنیدن فرمان پیامبر خدا، صلّی‏اللَّه‏علیه‏وآله، كه فقط مجروحان جنگ باید به تعقیب دشمن بشتابند، نسیبه از جای برخاست و آماده رفتن شد، امّا به‏علت شدت خونریزی نتوانست شركت كند. همین كه پیامبر از تعقیب دشمن برگشت، پیش از آنكه به خانه برود، عبداللَّه بن كعب مازنی را برای احوالپرسی نسیبه و سلامتی وی به نزد او فرستاد و چون از سلامتی وی آگاه گشت شادمان موضوع را به پیامبر خبر داد.۱۴ نسیبه از كسانی است كه برای یاری امام مهدی، علیه‏السلام، زنده خواهد شد.۱۵
۴. امّ ایمن
از زنان پرهیزكار و خدمتكار حضرت رسول، صلّی‏اللَّه‏علیه‏وآله، است. پیامبر به‏او مادر خطاب می‏كرد و می‏فرمود: هذه بقیهٔ اهل بیتی.۱۶ این زن، باقی‏مانده‏ای از خاندان من است. وی همواره در كنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداوای مجروحان می‏پرداخت.۱۷ ام ایمن از شیفتگان خاندان امامت بود كه در ماجرای فدك، حضرت زهرا، علیهاالسلام، او را به‏عنوان شاهد معرفی كرد. وی پنج یا شش ماه پس از پیامبر از دنیا رفت.۱۸ خداوند به بركت مهدی آل محمد، علیه‏السلام، به هنگام ظهور، او را زنده می‏گرداند تا در لشكرگاه امام به خدمت گماشته شود.
۵. امّ خالد
در روایت دو بانو بدین نام مشهور شده‏اند: ام خالد احمسیه و ام خالد جهنّیه. شاید مقصود ام خالد مقطوعهٔ الید (دست بریده) باشد كه یوسف‏بن عمر، پس از به‏شهادت رساندن زیدبن علی بن الحسین در كوفه، دست او را به جرم شیعه بودن قطع كرد. در كتاب رجال كشی درباره شخصیت و مقام این زن فداكار از امام صادق، علیه‏السلام، مطلبی ذكر گردیده كه حایز اهمیت است. ابوبصیر گوید: در خدمت امام صادق نشسته بودیم كه ام خالد مقطوعهٔالید از راه رسید. حضرت فرمود: ای ابابصیر، آیا میل داری كه كلام امّ خالد را بشنوی؟ من عرض كردم: آری ای فرزند رسول خدا، با شنیدن آن شادمان می‏گردم... در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد و سخن گفت. دیدم وی در كمال فصاحت و بلاغت صحبت می‏كند. سپس حضرت پیرامون موضوع ولایت و برائت از دشمنان با او سخن گفت.۱۹
۶. زبیده
مشخصات كاملی از او نقل نشده است. احتمال دارد زبیده زن هارون‏الرشید باشد كه شیخ صدوق، رحمهٔالله‏علیه، درباره‏اش گفته است: وی یكی از هواداران و پیروان اهل بیت است. هنگامی كه هارون دانست از شیعیان است قسم خورد كه طلاقش دهد. زبیده كارهای خدماتی بسیاری داشت كه یكی آبرسانی به عرفات است. همچنین نوشته‏اند وی یكصد كنیز داشت كه پیوسته مشغول حفظ قرآن بودند و همیشه از محل سكونت او صدای تلاوت قرآن شنیده شد. زبیده در سال ۲۱۶ ق. رحلت كرد.۲۰
۷. حبّابه والبیّه
از زنان والامقامی است كه دوره زندگی هشت امام معصوم را درك كرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت. در یك یا دو نوبت به‏وسیله امام زین‏العابدین و امام رضا، علیهماالسلام، جوانی‏اش به‏او بازگردانده شد. اولین ملاقات وی با امیر مؤمنان، علیه‏السلام، بود كه از آن حضرت دلیلی بر امامت درخواست كرد. حضرت در حضور وی سنگی را برداشت و بر آن مهر خود را نقش كرد و اثر آن مهر در سنگ جای گرفت و به او فرمود: پس از من هر كه توانست در این سنگ چنین اثری برجای بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام بعدی می‏رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ می‏زدند و اثر آن نقش می‏بست. نوبت كه به امام رضا، علیه‏السلام، رسید حضرت نیز چنین كرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا، علیه‏السلام، زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت.۲۱ روایت شده است كه وقتی حبابه به خدمت امام زین‏العابدین رسید یكصد و سیزده سال از عمرش سپری شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشاره‏ای نمود و جوانی‏اش بازگشت.۲۲ همچنین نوشته‏اند: صورت حبابه از زیادی سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشكیده‏ای شده بود.۲۳۸. قنواء
دختر رشید هجری، یكی از شیعیان و پیروان علی، علیه‏السلام، و خود از یاران باوفای حضرت امام جعفر صادق، علیه‏السلام، است۲۴. وی دختر بزرگمردی است كه در راه محبت و دوستی امیر مؤمنان به‏طرز دلخراشی به‏شهادت رسید. از گفتار شیخ مفید برمی‏آید كه قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبیداللَّه بن زیاد شاهد قطع دو دست و دو پای پدر خود بوده و به‏كمك دیگران بدن نیمه‏جان پدر را از دارالاماره بیرون آورده و به‏خانه منتقل كرده است. روزی قنواء به پدرش گفت: پدرجان، چرا این همه خود را به‏رنج و مشقت عبادت می‏اندازی! پدر درجواب گفت: دخترم، پس از ما گروهی خواهند آمد كه بینش دینی و شدت ایمانشان از ما، كه این همه خود را به‏زحمت عبادت انداخته‏ایم، بیشتر است.۲۵
د. بانوان منتظر
چهارمین گروه یاوران امام زمان بانوان پرهیزكاری هستند كه پیش از ظهور حضرت بقیهٔاللَّه، علیه‏السلام، رحلت كرده‏اند. به ایشان گفته می‏شود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلی می‏توانی حضور داشته باشی. آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد. رجعت زنان مربوط به گروه خاصی نیست و هر بانویی خود را با خواسته‏ها و شرایط زندگی در حكومت مهدی آل محمد، علیه‏السلام، تطبیق دهد ممكن است در آینده از رحمت خداوندی بهره‏مند گشته، برای یاری امام زنده شود. یكی از آن شرایط خواندن دعای »عهد« است كه در فرد، نوعی آمادگی برای پذیرش حكومت آخرین ذخیره الهی ایجاد می‏كند. به‏فرموده امام صادق، علیه‏السلام: هر كه چهل صبح دعای عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد...۲۶
انتظار فرج
یكی از شرایط حضور در حكومت بقیهٔاللَّه و توفیق دیدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ یعنی آمادگی كامل برای پذیرش حكومت حق و آراستن به آنچه كه مهدی، علیه‏السلام، می‏گوید و می‏خواهد. انتظار فرج یعنی نفی هرگونه سلطه از بیگانگان و مبارزه با افكار انحرافی و فساد اخلاق و در یك كلام، انتظار فرج یعنی بیزاری از دشمنان خدا و پیامبر و معصومین، علیهم‏السلام. بی‏سبب نیست كه انتظار از بهترین اعمال شمرده شده است، بلكه فرد منتظرِ دولت مهدی همانند كسی است كه در پیش روی رسول خدا شهید گشته و در خون خود غلتیده است و اگر بر همان حالت انتظار از دنیا برود بسان كسی باشد كه در خیمه مهدی فاطمه، علیهماالسلام، می‏باشد. ابوبصیر از امام صادق روایت كرده كه آن حضرت روزی فرمود: آیا شما را خبر ندهم به چیزی كه خداوند عملی را بدون آن از بندگانش قبول نمی‏كند؟ گفتیم: آری. فرمود:شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت پیامبر، صلّی‏اللَّه‏علیه‏وآله، و اقرار به آنچه كه خداوند فرموده، از دوستی ما و بیزاری از دشمنان و اطاعت و پیروی از ما. نیز داشتن ورع و پرهیزكاری و انتظار كشیدن برای قائم، علیه‏السلام. آنگاه فرمود: بدرستی كه برای ما دولتی است، خداوند آن را هر زمانی كه اراده كند برقرار می‏سازد. سپس افزود: هركس كه دوست دارد از یاران قائم، علیه‏السلام، باشد باید در انتظار به‏سر برد و خود را به ورع و محاسن اخلاق بیاراید، و اگر در همان حال بمیرد برای او اجری همانند كسی است كه آن حضرت را درك كرده باشد.۲۷
پی‏نوشتها:
۱. سوره تحریم (۶۶)، آیه ۱۱.
۲. صدوق، محمد بن علی بن الحسین، كمال‏الدین، ج ۲، ص۵۰؛ الطوسی، محمد بن الحسن،
الغیبهٔ، ص ۱۳۸.
۳. همان، ص ۴۷۶.
۴. الهیثمی، نورالدین علی‏بن ابی بكر، مجمع‏الزوائد، ج ۷، ص۳۱۵؛ معجم احادیث الإمام
المهدی، ج ۱، ص ۵۰۰.
۵. همان.
۶. المجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۳.
۷. الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامهٔ، ص ۳۱۴.
۸. همان، ص ۲۶۰.
۹. ریاحین الشریعهٔ، ج ۵، ص ۴۱؛ به نقل از خصایص فاطمیه.
۱۰. چشم‏اندازی از حكومت مهدی، علیه‏السلام، ص ۷۴؛ به‏نقل از بیان الائمه، ج ۳، ص ۳۳۸.
۱۱. ابن الاثیر، علی بن ابی الكرم، اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۸۱.
۱۲. ریاحین‏الشریعه، ج ۴، ص ۳۵۳.
۱۳. الواقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج ۱، ص ۲۷۳.
۱۴. همان، ج ۲، ص ۲۶۸.
۱۵. همان، ج ۱، ص ۲۷۰.
۱۶. ریاحین الشریعه، ج ۵، ص ۴۱؛ به‏نقل از خصایص فاطمیّه.
۱۷. چشم‏اندازی از حكومت مهدی، علیه‏السلام، ص ۷۶؛ تهذیب الكمال، ج ۳۵، ص ۳۲۹.
۱۸. طبسی، محمد جواد، نقش زنان مسلمان در جنگ، ص۲۰.
۱۹. قاموس الرجال، ج ۱۰، ص ۳۸۷.
۲۰. المامقانی النجفی، عبدالله محمد حسن، ریاحین‏الشریعه، ج ۳، ص ۳۸۱؛ به‏نقل از تنقیح‏المقال.
۲۱. همان، ج ۳، ص ۷۸.
۲۲. القمی، شیخ عباس، سفینهٔ البحار، ج ۱، ص ۲۰۴.
۲۳. همان.
۲۴. جامع‏الرواهٔ، ج ۲، ص ۴۵۸؛ رجال شیخ طوسی، ص ۳۴۱.
۲۵. المفید، محمدبن محمدبن النعمان، الاختصاص، ص ۷۳۰۷۲.
۲۶. القمی، شیخ عباس، همان، ج ۲، ص ۲۹۴.
۲۷. القمی، شیخ عباس، منتهی‏الآمال، ج ۲، ص ۴۸۶؛ به‏نقل از: النعمانی، محمد بن
ابراهیم، الغیبهٔ.
منبع:ماهنامه موعود، شماره ۴۷
نویسنده:محمد جواد طبسی
منبع : خبرگزاری فارس