یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

توزیع مسموم التهاب


توزیع مسموم التهاب
التهاب آفرینی سم مهلکی است که قدرت تصمیم سازی های درست را از مسئولین یک کشور سلب می نماید و اوج التهابات اجتماعی در هر سیکلی از روندهای موجود، زمینه را برای دخالت عنصر خارجی فراهم می کند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب “مردم باید احساس آرامش و امنیت سیاسی - روانی کنند، اما دشمن سعی می کند باایجاد التهاب این آرامش را بزداید و متاسفانه برخی در داخل نیز نادانسته این التهاب را افزایش می دهند.”
در دشمنی سیلی خوردگان از اسلام و انقلاب شکی نیست اما رفتار برخی از جریانات داخلی که ناخواسته آب به آسیاب دشمن می ریزند سوال های زیادی را در افکار عمومی به وجود آورده است که بی پاسخ گذاشتن آنها از اعتبار سیاسی و اجتماعی این گروه ها و رسانه های وابسته به آنها خواهد کاست. در این وجیزه به نمونه های حادی از این التهاب آفرینی ها خواهیم پرداخت.
۱) با بیشتر شدن تردیدها درباره آراء خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری آینده، این بار شکاف ها در درون ائتلاف مشارکت- مجاهدین پر رنگ شده است و بخشی از بدنه مشارکت تحدید گزینه های موجود دوم خردادی ها به خاتمی - تز خاتمی یا هیچ کس- را اشتباهی استراتژیک تلقی می کند. گفتنی است در بین برخی از افراطیون دوم خردادی نظریه ای در حال رشد است که آنها باید حتما گزینه ای را معرفی کنند که رد صلاحیت شود. پس از آن در یک اقدام هماهنگ ضمن التهاب آفرینی در جامعه زمینه را برای آشوبهای احتمالی فراهم کنند. در این فضا با طرح حضور ناظر بین المللی در انتخابات، نظام را تحت فشار قرار دهند و مشروعیت برگزاری انتخابات را زیر سوال ببرند.
این ایده وطن فروشانه در آستانه انتخابات مجلس هشتم نیز از جانب گروهک غیر قانونی نهضت آزادی مطرح شد اما با هوشیاری فحول سیاسی کشور از هر دو جناح مطرح اصولگرایان و اصلاح طلبان با ناکامی مواجه شد. افراطیون دوم خردادی که در قالب یک جناح بندی نافرمان بر پیشانی اصلاح طلبان معتدل همواره داغ تلخی بوده اند و اصلی ترین علت عدم موفقیت آنها در چند انتخابات اخیر محسوب می شوند بار دیگر تلاش دارند تا با التهاب آفرینی در فضای عمومی کشور زمینه را برای زیر سوال بردن استقلال سیاسی ایران به کار ببرند و موتورروندهای استبدادی و استعماری سابق را روشن کنند.
۲) با افزایش فشارهای کنفدراسیون فوتبال آسیا AFC بر ورزش ایران که در ادامه طرح اسرائیلی تحریم فوتبال و سایر ورزشهای قهرمانی ایران از حضور در مجامع بین المللی صورت می گیرد، چند رسانه داخلی با هماهنگی از قبل در صدد هستند تا ضمن التهاب آفرینی در صحنه ورزش کشور، مستنداتی برای تحت فشار قرار دادن جامعه ورزشی ایران تهیه کنند.
چندی پیش روزنامه اعتماد ملی به نقل از دختری که از ورود وی به ورزشگاه آزادی جلوگیری شده، گزارش داد: “مسئولان AFC به ما گفتند که ما تنها در بازی هایی که زیر نظر کنفدراسیون انجام می شود، اجازه دخالت داریم و باید مخالفت مسئولان برای ورود زنان به ورزشگاه را به صورت مستند ارائه کنید. ما هم فیلم تهیه کرده ایم و با همین فیلم می خواهیم علیه باشگاه سایپا به AFC شکایت کنیم.”
طراحان این پروژه که با استقبال چند سایت خبری داخلی از جمله سایتی موسوم به “عصر ایران” نیز روبرو شدند تمام اهتمام خود را به تهیه و جمع آوری مستنداتی مبنی بر عدم امکام حضور زنان در استادیومهای فوتبال معطوف کرده اند.
راقم این سطور در مقام مخالفت یا موافقت با حضور زنان در ورزشگاهها نیست اما به طور منطقی نتیجه این مستند سازی و التهاب آفرینی چیست؟ آیاچیزی به جز مقدمه چینی برای یک بحران اجتماعی در کشور و یا محرومیت فوتبال ایران از حضور در مجامع آسیایی و بین المللی است. التهاب آفرینی با مقاصد سیاسی در عرصه ورزش کشورآن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چه نتیجه ای در پی خواهد داشت؟
۳) تصویب یک قطعنامه بی خاصیت علیه فعالیتهای صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران که حاصل جمع تعارضات درونی روسیه و آمریکا بود دستاویزی برای التهاب آفرینی عده ای از افراطیون دوم خردادی شده است. گویی فرقی برای این قماش نمی کند که قطعنامه ها از چه وزنی برخوردارند و ماچه داده ایم و چه چیزی را به دست آورده ایم. مصطفی تاج زاده یکی از اعضای مشارکت در اظهار نظر عجیبی مدعی شده است:” استقلال و یکپارچگی سرزمینی و امنیت عمومی و ملی نباید فدای غنی سازی اورانیوم شود.” تاج زاده با متشنج نشان دادن وضعیت حاکم بر پرونده هسته ای ایران گفته است: “تحریم‌های جهانی علیه کشور بیانگر آن است که کاخ سفید موفق شده است با سوء بهره‌برداری از دیپلماسی تهاجمی و در حقیقت ماجراجویانه اقتدارگراها، ایران را در همان مسیر ۱۲ ساله‌ای قرار دهد که عراق را قرار داد و فرجام شوم آن را مشاهده می‌کنیم. با کمال تاسف باید گفت پروژه عراقیزه کردن ایران توسط جنگ‌طلبان آمریکا که با «محور شرارت» خواندن ایران کلید خورد اما به علت دیپلماسی صلح طلبانه ، تنش زدا و اعتمادسازخاتمی امکان تحقق نیافت، در زمان آقای احمدی‌نژاد محقق شده است.”
این دست التهاب آفرینی ها و احتجاجات سقیم و ناصواب در مسیر پرونده هسته ای ایران هرچند مسبوق به سابقه است اما از عناصر داخلی بعید به نظر می رسد که همسو با دستگاه رسانه ای غرب زمینه را برای انفعال ملت و دولت ایران فراهم کنند. تصمیم ملت ایران برای پیگیری حقوق مسلم هسته ای خود خدشه ناپذیر است و هیچ فرد یا جریانی نمی تواند خللی در آن ایجاد کند.
التهاب آفرینی و رواج اخلاق تخریب و بی انصافی در قبال دستاوردهای بزرگ کشور در عرصه های مختلف اگر رفتاری خصمانه با ملت ایران نباشد همسویی با سیلی خوردگان از امام(ره) و انقلاب است. مردم نیز از این اخلاق ناراضی هستند و مسیر تصمیم گیری های خود را از این نوع برخوردها جدا می کنند.
صالح اسکندری
منبع : روزنامه رسالت