جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

روزهای سخت در انتظار ساپاته‌رو


روزهای سخت در انتظار ساپاته‌رو
سوسیالیست‌های اسپانیا پس از شکست نسبی در انتخابات محلی و منطقه‌ای متوجه این مساله شده‌اند که انتخابات پارلمانی سال آینده را باید جدی‌تر قلمداد کنند. محافظه‌کاران اسپانیا چندی پیش با شور و شوق، پیروزی خود در انتخابات منطقه‌ای و محلی را جشن گرفتند.
این شور و شوق قابل‌‌درک و البته اغراق‌آمیز است: حزب محافظه‌کار «مردم» پس از شکست در انتخابات سراسری سال ۲۰۰۴ قدرت را از دست داد و حال توانسته است در این انتخابات در مجموع ۶/۳۵ درصد آرا را از آن خود کند، این در حالی است که حزب حاکم سوسیالیست «کارگر»یعنی حزب متبوع ساپاته‌رو نخست وزیر ۹/۳۴ آرا را به‌دست آورد.
افزون بر آن حزب مردم اکثریت نسبی آرا برای مجالس ایالتی و شوراهای شهر برخی از کلان شهرها مثل مادرید را نیز به‌دست آورد.
با این حال آمارها نشان می‌دهند که محافظه‌کاران در برخی ایالت‌های اسپانیا (آندلس، باسک، کاریز، کاتالونیا) که معمولا سوسیالیست‌ها در آن خوب نتیجه می‌گرفتند، در شوراهای شهر و نه در مجالس ایالتی حائزاکثریت نسبی شده‌اند. اما حزب مردم با وجود اکثریت نسبی، در برخی موارد عقب‌گردهایی نیز داشته است.
این حزب در برخی از شهرها اکثریت خود در شوراها را از دست داد، از جمله در پایگاه همیشگی‌اش «مالورکا» و همچنین در سه ایالت تجاری مانند «بالئار»، مجمع‌الجزایر «قناری» و ایالت‌ شمالی «ناوارا». پیروزی سوسیالیست‌ها در این سه منطقه آخر در حدی است که می‌توانند رئیس دولت‌های منطقه‌ای آنها را نیز خود انتخاب کنند.
البته این کار مستلزم ریسک و ایجاد ائتلاف‌هایی نیز هست که انزوای دوباره حزب مردم را در پی دارد. پس بدین‌ترتیب معلوم شد که چرا سوسیالیست‌ها هم همزمان با محافظه‌کاران جشن پیروزی گرفته‌اند.
با این حال نمی‌توان گفت که سوسیالیست‌ها حتی در این سه منطقه هم پیروزی مطلقی به‌دست آورده‌اند. زیرا تشکیل دولت محلی به ویژه در ناوارا در دو صورت امکان‌پذیر است ، بدین صورت که سوسیالیست‌ها یا باید با جدایی‌خواهان میانه‌رو حزب محلی «نافاروئا بای» (برنده اصلی انتخابات در این منطقه) متحد شوند که ریسک بسیار بالایی می‌طلبد یا ناگزیرند ائتلافی‌شکننده متشکل از پنج حزب را در بالئار تشکیل دهند، ائتلافی که بی‌لیاقتی خود در اداره دولت محلی را قبلا ثابت کرده است.
شکست سوسیالیست‌ها در پایگاه‌های سابقشان یعنی کاتالونیا، آندلس و شهرهای کارگرنشین حومه مادرید حکایت از این واقعیت دارد که حزب حاکم اسپانیا وضعیت چندان روشنی برای آینده ندارد. جالب است بدانید که در مناطق یادشده تنها چهار درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند در حالی که این رقم در انتخابات منطقه‌ای ۲۰۰۳ بالغ بر ۸۶/۶۳ درصد بود.
البته این مساله در اروپا چیز جدیدی نیست اما عدم شرکت این عده ۶/۱۲ میلیون نفری در انتخابات اخیر از نظر غالب کارشناسان به ضرر سوسیالیست‌های حزب حاکم تمام شده و خواهد شد.
به گفته یکی از این کارشناسان:«اگر این وضعیت در انتخابات سال آینده پارلمان نیز تکرار شود آنگاه است که بهار شومی برای ساپاته‌رو رقم خواهد خورد.»
جالب اینجاست که این عدم شرکت در انتخابات از سوی رای‌دهندگان ثابت حزب سوسیالیست در حالی انجام گرفته است که دولت ساپاته‌رو از نظر اقتصادی کارنامه‌ای مثبت دارد و به بسیاری از اصلاحات وعده داده شده عمل کرده است، اصلاحاتی چون: حقوق برابر برای زنان، حق و حقوق بیشتر برای همجنس‌گرایان، عفو و اعطای اقامت قانونی به مهاجران غیرقانونی و همینطور رسیدگی به مسائل حل‌نشده دوران جنگ داخلی.
ناکامی در مادرید بیش از هر چیز موجب سرشکستگی استراتژیست‌های حزب سوسیالیست شد. دولت ساپاته‌رو که در سال ۲۰۰۴ روی کار آمد، شروعی توفانی داشت. خروج نیروهای اسپانیایی از عراق دولت ساپاته‌رو را در عرض یک شب به محبوب‌ترین دولت اروپایی به‌خصوص در سپهر سیاست داخلی تبدیل کرد.
اما عمر این محبوبیت کوتاه بود. پس از آن ساپاته‌رو سعی کرد که چندین معضل بزرگ را یکجا حل کند از جمله مساله خودمختاری کاتالونیایی‌ها و گروه تروریست و جدایی‌طلب ایالت باسک. ساپاته‌رو در این موارد مرتکب اشتباهاتی شد که حکایت از ناشی‌گری و بی‌تجربگی وی داشت و همین به محبوبیت او ضرباتی جبران‌ناپذیر وارد آورد.
ساپاته‌رو در آغاز کار سعی داشت تا با روش خودش فروتنی کرده و با حالتی نمایشی تصویری از یک آدم بی‌تکلف و فروتن از خود نشان دهد و در دل کسانی که از تفرعن و تکبر رهبر حزب مردم یعنی «خوزه ماریا آزنار» به تنگ آمده بودند برای خود جایی باز کند اما چنان در این کار افراط کرد که امروز حتی یاران حزبی و طرفدارانش در میان طبقه متوسط لیبرال هم از او به عنوان آدمی کمرو و از نظر اجرایی ضعیف و یک شهرستانی(!) یاد می‌کنند .
اما رقیب ونفر مقابل ساپاته‌رو یعنی دبیر کل فعلی حزب مردم «ماریانو راخوی» با وجود آنکه چندان تبحری در سخنرانی ندارد اما چهره لیبرال وی زمانی برای هواداران آن حزب امیدهای زیادی برمی‌انگیخت که البته آن چهره امروز تبدیل به چهره‌ای غیرقابل پیش‌بینی شده است.
راخوی هنوز هم به عنوان زیردست دبیر کل سابق یعنی آزنار به حساب می‌آید و به تازگی کاریکاتوریست روزنامه «ال پائیس» (که به حزب سوسیالیست تمایل دارد) از او تصویری کشید که راخوی را در حد یک عروسک سخنگوی نخست‌وزیر سابق پایین آورد.
راخوی هم اگر در انتخابات ۲۰۰۸ بازنده شود، بی‌شک جای خود را به رئیس دولت منطقه‌ای مادرید خانم «اسپرانزا آگیر» خواهد داد. حتی پیروزی نسبی این حزب در انتخابات اخیر هم نمی‌تواند این مساله را تغییر دهد.
اما راخوی هنوز هم دبیر کل حزب مردم است. در ماه‌های پیش از انتخابات اخیر او و دیگر رهبران حزب مردم، آشکارا در رفتار و سخن جانب احتیاط را گرفته بودند و به گفته یکی از مشاوران ساپاته‌رو: «آنها آشکارا تلاش می‌کردند که حزبشان میانه‌روی را پیشه کند تا به این صورت بتوانند برای حزب سوسیالیست مشکل درست کنند.»
با این حال آزنار نتوانست بر طبیعت خود غلبه کند و با همان روش قدیمی خود چند روزی قبل از انتخابات اعلام کرد:«ساپاته‌رو اسپانیا را به ۷۰ سال پیش بازگردانده است.» بدون شک منظور نخست‌وزیر سابق بازگشت کشور به دوران جنگ داخلی است.
حزب سوسیالیست هم موقعیت را برای ایجاد وحشت در دل طرفدارانش مساعد دید و نسبت به سخنان آزنار واکنش نشان داد. اما از قرار معلوم پروژه وحشت‌آفرینی سوسیالیست‌ها چندان جواب نداد و هیچ جنجالی به پا نشد و بدین‌صورت محافظه‌كاران یکبار دیگر از خطر جستند.
پرسش این است که حال ساپاته‌رو چه باید بکند؟ آیا با تغییر و ترسیم کابینه می‌تواند موقعیت جدیدی بسازد؟ این پیشنهادی است که برخی از مشاوران نخست وزیر اسپانیا تاکید زیادی بر آن دارند، با وجود آنکه می‌دانند که ساپاته‌رو برای کتمان ضعف‌هایش، هرگز دست به چنین حرکتی نمی‌زند و شاید هم نخست‌وزیر تلاش کند تا با اعلام برگزاری انتخابات پیش از موعد در اکتبر یا نوامبر ۲۰۰۷، از حرکت خزنده حزب مردم برای رسیدن به قدرت جلوگیری کند، که البته این کار هم مستلزم ریسک بسیار بالایی است و چه بسا منجر به بازگشت حزب مردم به قدرت شود.
از طرفی در این روش باید جنگ تبلیغات وسیعی علیه رقیب به راه انداخت و بدون‌شک به اصطلاح جنگ طلبان اپوزیسیون هم از چنین نبرد تبلیغاتی هراس ندارند و چه بسا در آرزوی آن باشند.
اما ساپاته‌رو قول داده است تا همیشه جانب احتیاط را نگاه دارد. ولی ادامه وضع موجود یعنی اداره کشور با خوش‌بینی و اعتماد به آینده می‌تواند در مورد وضعیت ایالت باسک هم کارآمدی داشته باشد؟
این همان چیزی است که اکثریت اهل سیاست در اسپانیا از آن وحشت دارند. ظاهرا این وحشت بی‌مورد نبوده است زیرا بالاخره پایان آتش بس از سوی گروه اتا اعلام شد و اسپانیا باید منتظر روزهایی سخت و نگران‌کننده باشد.
ورنر آ.پرگر
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی
منبع: دی‌سایت
منبع : روزنامه هم‌میهن