جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


نقره چگونه آبدیده می‌شود


نقره چگونه آبدیده می‌شود
زنده کردن آداب و رسوم کهن ایران یکی از اهدافی است که رسانه ملی آن را با جدیت و برنامه‌ریزی مناسب پیگیری می‌کند. آداب و رسومی‌ که می‌توانند روح ایرانی بودن را در وجود هر ایرانی زنده نگه دارند و به او یادآوری کنند که او می‌تواند با حفظ فرهنگ سنتی ایرانی در تمام دنیا برای خود جایگاه ویژه‌ای داشته باشد و جهانیان او را با همین فرهنگ دیرینه بشناسند؛ یک ایرانی می‌تواند فرهنگ خود را با خود به تمام دنیا ببرد و از آن مانند یک شناسنامه ملی استفاده کند همان‌گونه که یک هندی با حفظ نوع پوشش خود در تمام نقاط دنیا هندی بودن خود را به اثبات می‌رساند و به آن افتخار می‌کند.
اما واقعیت این است که در گذر زمان و با اتفاقاتی که در کشور ما رخ داد ما ایرانیان با فرهنگ اصیل و سنتی خودمان فاصله گرفتیم و گاهی ترجیح می‌دهیم آن را نادیده بگیریم. این نادیده گرفتن فرهنگ در میان جوانان بیشتر از کسانی است که از فرهنگ ایرانی خاطرات بیشتری دارند و آن را مانند یک نوستالژی دیرینه با خود به همه جا می‌برند. رسانه ملی که یکی از حامیان و ترویج‌دهندگان فرهنگ ایرانی است در چند سال اخیر به صورت جدی‌تری در این زمینه برنامه‌سازی می‌کند. یکی از برنامه‌هایی که با توجه به این هدف در شبکه یک سیما طراحی و مدتی است از این شبکه پخش می‌شود برنامه «نقره» است که ظهر جمعه به نمایش درمی‌آید. یکی از عوامل اصلی سازنده برنامه نقره منصور ضابطیان است که در میان مطبوعاتی‌ها نام آشنایی است. ضابطیان مدتی است به برنامه‌سازی در تلویزیون و رادیو روی آورده است. آنهایی که با قلم منصوریان آشنا هستند می‌دانند که او در این زمینه آدم خوش ذوق و سلیقه‌ای است و طنز پنهان یا آشکار نوشته‌هایش همیشه لبخندی را شکل داده است. نام این نویسنده در تیتراژ برنامه نقره به عنوان نویسنده مخاطبان زیادی را مشتری این برنامه کرده است برنامه‌ای که با محور قرار دادن غذاهای سنتی، آوازها و محله‌های قدیمی‌ ایرانی تلاش می‌کند حس نوستالژیک بینندگان را زنده کند. در این برنامه معمولا یکی از بازیگران یا هنرمندان با سابقه و پیشکسوت مانند مرتضی احمدی، علی نصیریان، فرهاد آئیش و... در استودیو حاضر می‌شوند و در کنار مجری درباره همه آنچه که گذشته ایرانیان را زیبا می‌کرده و باید امروزه هم در جامعه زنده شود تا بازهم زیبا باشد سخن می‌گویند. به طور مثال شنیدن سخنان مرتضی احمدی درباره خوردن آبگوشت و باقالی و صحبت‌های نصیریان درباره کوفته تبریزی و سنت‌هایی که در وجود او ریشه دوانده‌اند در این برنامه آنقدر جذاب است که بیننده وقت بگذارد و به تماشای نقره بنشیند و در کار این سخنان خاطره‌انگیز آوازی از بنان را هم گوش کند. اما نقره با تمام محاسنی که برای مخاطبان میانسال و کهنسال دارد، مخاطبان جوان را زیاد جدی نگرفته است و ساختار برنامه را چنان طراحی نکرده است که جوانان هم راغب دیدن نقره باشند. یکی از عواملی که در این بازدارندگی نقش مهمی ‌دارد مجری برنامه است که نتوانست با تسلط کامل سکان این برنامه را بدرستی در دست بگیرد، او بیشتر از آن‌که بتواند با مهمان برنامه که نقش مهمی‌ در ساختار نقره دارد به همخوانی و یک دستی برسد بیشتر مغلوب حضور اوست و نوع رفتار و کلام مهمان است که مجری را هدایت می‌کند. مثلا مجری نقره با شخصی مانند مرتضی احمدی که شخصیتی راحت و صمیمی ‌دارد خیلی خوب کنار می‌آید و براحتی با او از هر دری سخن می‌گوید، اما در کنار شخصیتی مانند علی نصیریان که باز کردن سر صحبت با او تکنیک خاصی را می‌طلبد چون نصیریان معمولا شخصیتی آرام و کم‌سخن است مرعوب شده و نمی‌تواند صمیمیتی را که لازمه برنامه‌هایی چون نقره است را به وجود آورد چون مهمان برنامه برای خود حد و حدودی را مشخص کرده و مجری برای گذر حتی محترمانه از این حد و حدود توانایی لازم را ندارد. برنامه‌هایی مانند نقره هرچند از متن تبعیت می‌کنند و کارگردان مسیر آنها را مشخص می‌کند، اما چون برنامه زنده است مجری باید روح این برنامه را با نوع بیان و نوع ارتباط خود با مهمان زنده نگه دارد.
اگر نقره از مجری باسابقه‌تر و آشنا به اصول اجرای برنامه زنده استفاده می‌کرد شاید در جذب مخاطبان از همه طیف‌های سنی موفق‌تر می‌شدبه همین دلیل اگر نقره از مجری باسابقه‌تر و آشنا به اصول اجرای برنامه زنده استفاده می‌کرد شاید در جذب مخاطبان از همه طیف‌های سنی موفق‌تر می‌شد. نکته دیگری که برنامه نقره را در بخش‌هایی آزاردهنده می‌کند، تصاویری است که برای آوازهای قدیمی‌ در نظر گرفته شده است. برای مثال همه کسانی که از آواز«تو ای پری کجایی» با صدای جاودانه قوامی ‌خاطره‌های ماندگاری دارند خوشایند نیست که این آواز قدیمی‌ را روی تصاویر کلیپ مانندی ببینند که پدری را نشان می‌دهد که دختر بیمارش را به بیمارستان می‌برد.
تلویزیون ایران در زمینه ساخت برنامه‌های زنده به تجربیات خوبی رسیده است که نتیجه این تجربیات را می‌توان در برنامه‌ای مانند نقره دید، البته به شرط این که سازندگان این برنامه در کنار موضوع خوبی که برای روایت انتخاب کرده‌اند به برخی از ظرایف هم توجه کنند، ظرایفی که می‌تواند در طراحی صحنه و نوع چینش لوازم صحنه خود را نشان دهد. نقره برنامه‌ای است برای به یادآوردن گذشته و سنت ایرانی، اما جالب این جاست پلاتوی این برنامه کاملا مدرن طراحی شده است و هیچ نمادی از طراحی سنتی درآن دیده نمی‌شود. خلاقیت در طراحی صحنه سنتی بدون این‌که این طراحی دچار کلیشه‌پردازی شود در برنامه‌های تلویزیونی بیننده را به وجد می‌آورد تا از این‌گونه طراحی در منزل خود هم استفاده کند؛ اما واقعیت این است که در برنامه‌های نمایشی و ترکیبی تلویزیون به آنچه دقت نمی‌شود طراحی صحنه و لباس است در صورتی که این برنامه‌ها بشدت می‌توانند در تغییر سلیقه مردم تاثیرگذار باشند. اگر در برنامه‌ای مانند نقره طراحی صحنه با گفته‌های مجری و مهمان برنامه همخوانی داشته باشد مسلما بیننده نقره هم به این فکر می‌افتد که ذائقه و سلیقه ایرانی خود را آنچنان که در ذهن دارد در اطراف و محیط زندگی خود هم اجرا کند. اکنون شاید ما در ذهنمان به سنت‌های دیرینه علاقمند باشیم اما در زندگی روزمره به زندگی مدرن و وام گرفته از غرب گرایش داریم و چون نمی‌توانیم کاملا غربی زندگی کنیم، میانه سنت و مدرنیته مانده‌ایم و به همین دلیل روز به روز زندگی ما بی‌شکل‌تر و در واقع زشت‌ترمی‌شود. می‌گویند ایرانیان باستان تنها مردمی‌ بوده‌اند که از میز و صندلی استفاده می‌کرده‌اند و روی تخت می‌خوابیده‌اند این شواهد را می‌توان در نقش برجسته‌های تخت جمشید دید، اما ایرانیان امروز با فراموش کردن تمدن دیروز، زندگی خود را از روی ماکت طراحان غربی می‌سازند، طراحانی که ابتدا برای جلب رضایت هم ولایتی‌های خود اتودهای خود را طراحی می‌کنند و بعد که متوجه می‌شوند ما بدون در نظر گرفتن آداب دیرینه سرزمین مادری مشتری کالاهای آنها هستیم به فکر فتح بازارهای جهانی هم می‌افتند.
برنامه‌هایی مانند نقره و دیگر برنامه‌های ترکیبی که با محوریت توجه به فرهنگ ایرانی، اسلامی‌ ساخته و پخش می‌شوند می‌توانند با توجه بیشتر به ظرایف برنامه‌سازی مردم ایران را مشتری فرهنگ و آداب ایرانی کنند.
طاهره آشیانی
منبع : روزنامه جام‌جم