شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


جلفا، منهای ارامنه!


جلفا، منهای ارامنه!
زمین های جلفای اصفهان عموماً بهایی بالاتر از یك میلیون تومان در هر متر مربع دارند و به طور مداوم دست اندركاران ساخت و ساز و فروشندگان تراكم را برای تخریب خانه های تاریخی وسوسه می كنند.
تا زمانی كه تدابیری برای تشویق ارامنه به سكونت در جلفا و عدم ترك محل صورت نپذیرد، مسئله نابودی میراث فرهنگی جلفا را نمی توان به شكل بنیادین حل و فصل كرد .
در سال ۱۰۱۲ هجری قمری، درست شش سال پس از آن كه شاه عباس اول پایتخت دولت صفوی را از قزوین به اصفهان آورد، هزاران خانواده ارمنی از جلفای آذربایجان در ساحل رود ارس به پایتخت جدید كوچ داده شدند تا با استفاده از طبیعت ساعی و مقتصد و تخصص تجاری آنها بر رونق پایتخت افزوده شود. این اقدام همچنین خطر شورش یا تجزیه طلبی را كه همواره از سوی گروه های قومی و اقلیت های مذهبی انتظار می رفت، از میان می برد.
ارامنه كوچ داده شده، در جنوب اصفهان و بركرانه راست زاینده رود اسكان یافتند و محله جدیدی را بنیان نهادند كه به نام موطن قدیمی شان «جلفا» خوانده شد. شاه برای جبران دوری آنان از كاشانه شان امتیازات ویژه ای را در نظر گرفت. ارامنه می توانستند برخلاف سایر اقلیت های دینی، خانه، ملك و هر چیز منقول و غیرمنقول دیگری را بخرند و حاكم و قاضی و كلانتر محل را خود انتخاب كنند. آنها در اجرای مراسم دینی آزادی كامل داشتند و شاه فرمان داده بود كه هیچ مسلمانی حق منزل كردن در جلفا را ندارد. غیر از این ارمنیان جلفا اجازه داشتند كه مانند بزرگان و اعیان ایرانی، هنگام اسب سواری از زین و لگام زرین و سیمین استفاده كنند.
بدین ترتیب و با این امتیازات، ارامنه سراسر اروپا برای گسترش تجارت خارجی ایران را زیر پا گذاردند و ثروت زیادی را به دست آوردند، ثروتی كه بخش بزرگی از آن صرف شكوه و جلال جلفا شد. وقتی شارون، سیاح فرانسوی۱۲۰، سال پس از شاه عباس اول قدم در جلفا نهاد، آن را چنین یافت:
«در جلفا ۳۴۰۰ تا ۳۵۰۰خانه وجود دارد، بیشتر خانه های خوب و مجلل در طول رود ساخته شده، برخی از آنها زرنگار و چنان با شكوه و عالی است كه می توان آنها را در ردیف قصرها و كاخ ها به شمار آورد.» و این تازه وقتی بود كه شارون می گفت: «اكنون وضع دگرگون و از آن همه نعمت و ثروت كاسته شده است.»
طی دوره صفوی كلیساهای زیادی در جلفا ساخته شد كه از جمله آنها می توان به كلیسای «بدخیم» (= بیت اللحم) اشاره كرد. این كلیسا به روزگار زمامداری شاه عباس اول در سال ۱۰۳۷ ه.ق بنا گردید. این كلیسای وانك كه معروف ترین كلیسای جلفاست در زمان سلطنت شاه عباس دوم بنیان گرفت و ساخت آن از ۱۰۶۵ تا ۱۰۷۴ ه.ق به طول انجامید. از دوره شاه عباس اول كلیسای دیگری به نام «مریم» یا «خواجه عابد» نیز باقی مانده كه متعلق به سال ۱۰۲۱ ه.ق است. غیر از اینها ۹ كلیسای دیگر در جلفا وجود دارد كه عبارتند از كلیسای گورك (غریب)، استبانوس، یوحنا، كارتارینه (دیركاترینا)، نیكوغایوس ، گریگور، میناس، سركیس و یزمیس. البته ارامنه كاتولیك و پروتستان نیز كلیساهای مخصوصی را برای خود در محله سنگ تراش ها و محله هاكوپ جان دارند. (اكثر ارامنه پیر و مذهب گریگوریان هستند)
از اواخر دوره صفویه ورق برگشت و آزار ارامنه جلفا به منظور اخذ مالیات بیشتر آغاز شد. پس از سقوط صفویه و در زمان نادرشاه (۱۱۴۸-۱۱۶۰ ه.ق) كار به جایی رسید كه به گفته یك سیاح فرانسوی، جلفا مجبور شد روزانه معادل سه هزار فرانك مالیات بدهد. در این شرایط عده زیادی از اهالی مهاجرت كردند و سكنه جلفا منحصر شد به عده ای اشخاص بی بضاعت كه توانایی رفتن نداشتند و اجباراً هر گونه سختی را تحمل می كردند.
در دوره قاجاریه (سده سیزدهم هجری) وضع كمی بهبود پیدا كرد و جلفا رونق محدودی گرفت. در اواخر این سده كه «مادام ژان دیولافوا» شوالیه لژیون دونور فرانسه به جلفا آمد، آن را سرشار از زندگی یافت: «اگرچه در جلفا خانه ها همه با خشت و گل بنا شده اند و در پشت دیوارهای خاكستری رنگ پنهان هستند، ولی نظم و نظافت همه جا برقرار است. نهر بزرگی از میان كوچه عبور می كند و درختان بلندی از دو طرف آن سربرآورده و عابرین و حتی دكان ها را در سایه خود از آفتاب محفوظ نگاه می دارند... آهنگ های بشاشت آوری در زیر درختان شنیده می شود. این آواز اطفالی ارمنی است كه كلاه پشمی قرمزی بر سر دارند و از مدرسه بر می گردند... زنان ارمنی با چادرهای سفید در كنار دیوار راه می روند.»
در دوره قاجار با توجه به حضور مسلط قدرت های خارجی در ایران و به ویژه فعالیت مسیونرهای مسیحی، جلفا از اهمیت خاصی برخوردار بود و مدارس مذهبی در آن قوت گرفت. در مجموع زندگی مسالمت آمیز ارامنه و مسلمانان این محله را از آسیب های گوناگون حفظ كرد و در اصفهان اسلامی، موزه ای از آثار، آیین ها و آداب و رسوم مسیحی پدید آورد. با این وجود توسعه لجام گسیخته شهری در نهایت محله جلفا را نیز به مانند سایر محله های تاریخی اصفهان تحت تأثیر قرار داد. این تأثیر امروزه با مهاجرت روزافزون ارامنه جلفا شكل بحرانی به خود گرفته است. مطابق آماری كه حدود ۱۲ سال پیش «لئون میناسیان» از پژوهشگران بنام جلفا و رئیس سابق موزه كلیسای وانك تهیه كرده است، ارامنه جلفا حدود هفت هزار نفر هستند، اما دكتر «لطف الله هنرفر» كه پژوهش های وسیعی را درباره تاریخ و فرهنگ اصفهان صورت داده، معتقد است كه تعداد ارامنه جلفا بیش از پنج هزار نفر نیست. هر دو این ارقام نشان می دهند كه جمعیت ارامنه جلفا پیوسته رو به كاهش بوده است. زیرا اگر آمار شارون در دوره صفوی را ملاك قرار دهیم، تنها تعداد خانه های جلفا ۳۵۰۰ خانه بوده است و جمعیت آن دست كم چهار _ پنج برابر این تعداد. بدیهی است كه این تعداد خانه یا به صورت اولیه یا به شكل بازسازی شده، كمابیش وجود دارند، اما دیگر در همه آنها نشانی از ارامنه نیست.
طی دهه های اخیر تعداد زیادی از ارمنیان جلفا به آمریكا یا اروپا مهاجرت كرده اند، اما حتی آنها كه تمایل یا توانی برای مهاجرت به خارج از كشور نداشته اند، نقاط دیگر اصفهان مانند شاهین شهر را برای سكونت برگزیده اند. طی یك دهه اخیر زمین های جلفا به علت مرغوبیت با رشد سرسام آور قیمت ها روبه رو بوده است. این مسئله به نوبه خود موجب شده كه بخشی از ارامنه خانه ها و املاك خود را به بهای بالا فروخته و خانه هایی با بهای كمتر را در شاهین شهر خریداری كنند و از این راه پولی به دست آورند. از سوی دیگر تمایل به آپارتمان سازی در جلفا به علت سودآوری زیاد شدت یافته و در این میان خانه های بزرگ تاریخی همچون طعمه ای غیرقابل چشم پوشی مدنظر بورس بازان و بساز و بفروش ها قرار گرفته است.
در حالی كه در بافت تاریخی مركز اصفهان، بهای زمین گاه كمتر از ۱۰۰ هزار تومان برای هر متر است، زمین های جلفا عموماً قیمتی بالاتر از یك میلیون تومان دارند و به طور مداوم دست اندركاران ساخت و ساز و البته فروشندگان تراكم را برای تخریب خانه های تاریخی وسوسه می كنند.
برای مثال در حدود سال های ۸۱-۱۳۸۰ پاره ای از اختلاف ها میان اعضای كلیسای كاتولیك جلفا، موجب شد كه مدرسه كاتولیك ها موسوم به «مدرسه فرانسوی ها» به فروش برسد و فرد خریدار به راحتی مجوز ساخت و ساز در آن را بدست آورد. این مدرسه كه در سال ۱۲۸۱ شمسی (اواخر دوره قاجار) پشت كلیسایی قدیمی متعلق به دوره صفویه و در محله سنگ تراش ها ساخته شد، نه فقط از حیث معماری قابل توجه بود، بلكه برای مرور تاریخ مسیونرهای مسیحی در ایران نیز اهمیتی بسزا داشت. زیرا در واقع شعبه ابتدایی مدرسه سه ستاره صبح بود كه توسط مسیحیان كاتولیك فرانسه تأسیس شد و تا سال ۱۳۱۱ فعالیت مداوم داشت. از آن پس یك چند منحل و مجدداً در سال ۱۳۳۵ با امتیاز جدید و در محل دیگری افتتاح شد.
در حالی كه مالك جدید مدرسه در حال خراب كردن دیوارها و تزئینات آن بود، یك حادثه ساده، موجب آگاهی اداره كل میراث فرهنگی از موضوع و دستور توقف تخریب شد، البته مدرسه نیمه مخروبه توسط شهرداری منطقه ۵ خریداری و بوسیله سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان مرمت شد، اما ده ها خانه و اثر تاریخی دیگر جلفا از چنین بخت بلندی برخوردار نبوده اند!
بدین سان، از یك سو مهاجرت ارامنه از جلفا، بافت فرهنگی آن را مورد تهدید قرار داده و از سوی دیگر ساخت وسازهای ناموزون بافت تاریخی اش را به نابودی كشانده است. در سال های اخیر و پس از آن كه تخریب میراث فرهنگی جلفا (و به طور كلی اصفهان) حساسیت هایی را در افكار عمومی برانگیخت، شهرداری این شهر كوشید تا سروسامانی به اوضاع دهد. در این جهت سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری مأمور تهیه و اجرای طرح هایی برای احیای بافت تاریخی جلفا شد. بازسازی بازارچه قدیمی جلفا، مرمت میدان تاریخی جلفا و دیوار كلیسای وانك، ساماندهی كوچه كلیسای وانك، مرمت و احیای خانه تاریخی استپانیان، ساماندهی نهرهای شایج و نایج و مرمت مدرسه فرانسوی ها، به شرحی كه گفته شد از جمله طرح هایی هستند كه به اجرا درآمده اند.
با این وجود، تا زمانی كه تدابیری برای تشویق ارامنه به سكونت در جلفا و عدم ترك محل صورت نپذیرد، نمی توان مسئله را به شكل بنیادین حل و فصل كرد. مرمت و نگاهداری همه آثار تاریخی جلفا كاری نیست كه تنها از عهده سازمان میراث فرهنگی و گردشگری یا شهرداری اصفهان برآید.
از این گذشته آنچه از حفظ كالبد فیزیكی جلفا، اهمیت بیشتری دارد، صیانت از فرهنگ عمومی زندگی در جلفاست كه افزون بر چهار سده در جریان بوده و اكنون رو به اضمحلال است. شاید بهتر باشد كه در مورد اخیر به جای مهندسی شهری، نوعی مهندسی اجتماعی به كار گرفته شود و مكانیزم های فرهنگی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
چهارصد سال پیش جلفا با حضور ارامنه شكل گرفت و به خود بالید و اینك جلفای منهای ارامنه یعنی هیچ!
حمیدرضا حسینی
منبع : روزنامه همشهری