یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

رابطه پوشش و نگاه


رابطه پوشش و نگاه
موضوع نگاه دارای فروع متنوع و مباحث گوناگونی است كه اینك در نخستین بخش, بـه بـررسـی رابـطه دو موضوع ((پـوشش)) و ((نگاه)) می پـردازیم.
مسإله مهم كه در این مدخل باید مورد تإمل قرار گیرد آن است كه بین این دو تكلیف, چه ارتباطی وجود دارد؟
آیا در هر كجـا كه نگاه كردن حرام است, رعایت حجـاب هم واجـب است؟
و آیا در هر كجـا كه نگاه كردن مانعی ندارد, رعایت حـجـاب هم الزامی نیست؟
بر اسـاس این بـررسـی فقهی بـاید مشخـص كرد كه در چـه مواردی ((ملازمه)) وجود دارد و چگونه می تـوان از حكم حجـاب بـه حكم نظر دست یافت؟ مثلا وقتی گفته می شود كه ((پوشاندن)) صورت بر زن واجب نیست آیا این بـدان معنی اسـت كه ((نگاه كردن)) بـه صورت زن هم بـرای مردان, جایز است؟ و یا وقتی گفته می شود كه پـوشاندن بـخش زیادی از بدن مرد, بر او واجب نیست, آیا این بـدان معنی است كه نگاه كردن زنان به بدن مردان, جایز است؟
بـا قبـول قانون ملازمه, ((حرمت)) نگاه را از ((وجـوب)) پـوشش می توان بدست آورد و در غیر این صورت باید هر حكم را بـر مبـنای دلیل خاص خود, مورد بررسی قرار داد.
●چشم چرانی و خودنمایی
پـوشش و نگاه, هر چند دارای حكم مستقل و جداگانه اند, ولی این دو حكم, از روح واحدی برخوردار است. در باره لزوم پـوشش و نیز لزوم چشم پـوشی, زنان و مردان تكلیف مشتركی دارند و خداوند تكلیف هر یك را بـه صراحت و مستقلا بـیان فرموده است:
ـ قل للمومنین یغـضـوا من ابـصـارهم و یحـفـظوا فـروجـهم; (۱ بـه مردان بـاایمان بـگو, دیده فـرو نهند و پـاكدامنی ورزند.
ـ و قل للمومنات یغـضـضـن من ابـصـارهن و یحـفظن فروجـهن; (۲ و بـه زنان بـاایمان بـگو دیده فـرونهند و پـاكـدامنی ورزند.
در این دستـور, بـرای زنان و مردان, وظیفه ای یكسان و تـكلیفی مشترك, در زمینه ((ستر)) و ((نظر)) بـیان شده است, و البـته در باره ستر و پوشش, تكلیف بیشتری بـرای زنان قرار داده شده است و پس از فرمان بـه چشم پوشی و حفظ دامن از نگاه دیگران, دستور بـه پـوشـش داده شـده اسـت: ((و لا یبـدین زینتـهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن))
این دستور اختصاصی در بـاره پـوشش و رعایت حجاب, ریشه در میل بـه خودنمایی و خودآرایی در زنان دارد. واقعیتهای اجتماعی نشان می دهد كه مردان به لبـاسهای بـدن نما و آرایشهای تحریك كننده روی نمیآورند, و متقابلا زنان به حكم طبـیعت خاص خود, در صدد دلبـری بوده و پدیده ((برهنگی)) در این جنس ظهور و بـروز دارد. از سوی دیگر بیماری ((چشم چرانی)) در مردان حادتر و گرایش بـدان شدیدتر است.
((زن مظهر جـمال و مرد مظهر شیفتـگی اسـت, قهرا بـه زن بـاید بـگویند خـود را در معـرض نمایش قرار نده نه بـه مرد, لهذا بـا اینكه دسـتـور پـوشـش بـرای مردان مقرر نشـده اسـت, عـملا مردان پوشیده تر از زنان از منزل بیرون می روند زیرا تمایل مرد به نگاه كردن و چشم چرانی است نه به خودنمایی, و بـرعكس تمایل زن بـیشتر به خودنمایی است نه به چشم چرانی. تمایل مرد به چشم چرانی بیشتر, زن را تحریك بـه خودنمایی می كند و تمایل بـه چشم چرانی, كمتر در زنان وجود دارد. لهذا مردان كمتر به خودنمایی تمایل دارند و به همین جهت ((تبرج)) از مختصات زنان است.)) (۳
سخن ویل دورانت كه ((در رفتار انسانی امری پایدارتر و ثابت تر از نگاه مردان بـه زنان نیست)) (۴)حـكایت از خـصلت روانی مردان دارد; در حالی كه این خصلت, در طرف مقابل بـدین شكل مطرح نیست. روانشناسان در بـررسیهای خود, بـه این تفاوت توجه داده اند,(۵)و چه بسا همین تفاوت, تكلیف متفاوتی را برای زنان و مردان بـوجود آورده است.
●تفاوت دو تكلیف ((ستر بدن)) و ((غض بصر))
((پوشش)) اقدامی در حوزه ((ظاهر)) است و با مستور بودن بدن ـ بـا هر نیت و انگیزه ای ـ بـه تـكلیف عمل شده است. ولی ((نگاه)) علاوه بر آنكه در ((ظاهر)) بـروز دارد, از نهان انسان و روان او مایه می گیرد, از این رو ((نیتها)) در آن تـإثیر دارد. نگاه بـه ((قصد خیانت)) و یا به هدف ((لذت بردن)) , ((حرام)) است و ممكن اسـت نگاه بـه همان شـخـص و در همان محـدوده, بـدون چـنین قصدی ((حلال)) باشد.(نگاه به محارم, و یا نگاه به وجه و دست دیگران). از این رو نگاه دارای دو بـعد ((آشكار و پـنهان)) است و ارزش هر نگاهی بـا مجموعه این دو عامل مشخص می شود: نگاه ((بـه چه؟ )) و نگاه ((با چه؟)) ; به چـه چـیز و بـا چـه انگیزه ای. در حالی كه ((پـوشش)) تك بـعدی است و بـا پـوشاندن آنچه مقرر شده, عمل بـه وظیفه انجام گرفته است.
با توجه به تفاوت اساسی فوق, به این نتایج می رسیم:
۱ـ رعایت ((وظیفه تـرك نگاه حـرام)) , بـه مراتـب سـخـت تـر و سنگین تر از رعایت ((حجاب و پوشش)) است. زیرا وقتی لبـاس و پوشش در جای خود استقرار پیدا كرد, دم به دم و لحظه به لحظه نیاز به تصمیم نو و اقدام جدید ندارد. ولی در نگاه پیوسته بـاید چشم را كنترل و دم به دم باید از آن حراست كرد. دشواری دیگر نگاه نسبت به حجاب از آن رو است كه در حجاب, با پوشیدن لباس, وظیفه انجام می گیرد و آلودگی فكری لزوما به آن سرایت نمی كند, در حالی كه در نگاه خطورات فكری و انگیزه های درونی, بر ((حكم نگاه)) اثـر می گذارد. مثـلا نگاه بـرای خواستـگاری جایز اسـت, ولی این جـواز مشـروط بـه آن اسـت كه شـخـص واقعا ((قصـد ازدواج)) داشته باشد و نگاهش بـه قصد انتخاب همسر صورت گیرد در غیر این صورت, نگاه كردن جایز نیست.
از این رو در تـكلیف نگاه, بـر خـلاف قوانین صـرفـا ظاهری, بـا صـورت سـازی نمی تـوان از آن گریخـت و خـیال خـود را راحـت كـرد.
۲ـ چون نگاه هر كس, ظاهری است كه ریشه در بـاطن دارد. از این جهت, حقیقت آن جز بر وجدان بیدار خود انسان و بـر خداوند متعال
ـ كه از درون انسـان و اعماق جـان او آگاه اسـت ـ آشكار نیسـت: یعلم خائنه الاعین و ما تخفی الصدور(۶
۳ـ ستر و پوشش در حوزه جامعه ((كنترل پذیر)) است و در بـرابـر كاستـی و نقصان آن, اقدام اجـتـماعی, امكان پـذیر و استـفاده از اجبـار و الزام موثر است ولی نگاه تـنها در مراحل حاد چشم چرانی نمود بیرونی پیدا می كند و قابـل كنترل توسط دیگران است در حالی كه غالبا چون تحت تـإثیر انگیزه ها و نیتـها قرار دارد, تـشخیص نگاه حـرام بـرای دیگران دشوار است و بـرخورد بـا آن, از حـوزه اقدام اجتماعی بـه دور است. حكومت و جامعه در این بـاره بـیشتر باید به نقش غیر مستقیم روی آورد و برایپاك بودن چشمها, تربیت صحیح را جدی بگیرد.
●ملازمه حكم ستر و نظر
آیا بین نگاه كردن و پـوشش, از نظر ((حكم)) پـیوند خاصی وجود دارد؟ مثلا می تـوان گفت كه هر كجا كشف بـدن و یا ظاهر كردن عضوی حرام است, ((بـالملازمه)) نگاه كردن نیز حرام است؟ و یا هر كجـا كه كشف بـدن جـایز اسـت, بـالملازمه, نگاه كردن نیز جـایز اسـت؟ البته بـاید توجه داشت كه فقها, موضوع نظر و ستر را بـه صورت جداگانه و مستقل مطرح می كنند, ((ستـر)) را بـه تـناسب پـوشش در نماز, در ((كتـاب الصـلاه)) , و ((نظر)) را در ((كتـاب النكاح)) مورد بحـث قرار می دهند. و در عین حـال مسإله ((ملازمه)) بـه سه صورت قابل بررسی است:
●نوع اول ملازمه
دیدگاه معروف در بـاره ((پـوشش)) و ((چشم پـوشی)) (وجوب ستر و حـرمت نظر), ((تـلازم عـرفی)) اسـت. مفاد این دیدگاه آن اسـت كه اساسا مقصود عرفی ((پوشش)) جلوگیری از ((نگاه)) كردن است و اگر پوشاندن چیزی لازم شمرده می شود برای آن است كه دیگران بدان نگاه نكنند, پس در حقیقت ((ستر)) برای ((منع از نظر)) است. از این رو در هر كجا كه كشف حرام باشد, عرفا بـدین معنی است كه نگاه كردن نیز حرام است.(۷)و از سوی دیگر هر كجا كه نگاه كردن آزاد باشد, قهرا برای لزوم پوشش نیز فلسفه ای باقی نمی ماند, یعنی لازمه جواز نظر, جواز كشف است چرا كه وجوب پوشش مقدمه ای در جهت جلوگیری از نگاه اسـت كه بـا جـایز بـودن نگاه, سـتـر واجـب نخـواهد بـود.
پس در دو قضیه, ملازمه وجود دارد:
الف ـ حرمت كشف, با حرمت نظر, ملازمه دارد.
ب ـ جواز نظر, با جواز كشف ملازمه دارد.
ولی در دو قضیه دیگر ملازمه ای در كار نیست:
الف ـ جواز كشف با جواز نظر, ملازمه ندارد.
ب ـ حرمت نظر, با حرمت كشف ملازمه ندارد.●نقد و بررسی
نكته قابل تإمل در این دیدگاه آن است كه ((ملاك ملازمه)) بـین ((حرمت كشف)) و ((حـرمت نظر)) چـیست؟ و چـرا اگر نظر جـایز است ((الزاما)) كشف نیز باید جایز باشد؟
بـرخی فقها كه از این رإی دفاع می كنند, ((جـلوگیری از محذور لغویت)) را منشإ ملازمه دانسته اند(۸)زیرا ((ستر)) مقدمه ((نگاه نكردن)) اسـت, و اگر در قـانونی سـتـر ((لازم)) , ولی در قـانون دیگر, نگاه كردن ((جایز)) و بلامانع باشد, قانون اول ـ لزوم ستر ـ لغو خواهد بود.
سوالی كه متوجه این تـحلیل است آن است كه اگر قانونگذار حكیم باشـد و صادر شـدن حـكم لغو از او قبـیح و ممتـنع بـاشـد, قهرا ((ملازمه)) جنبه ((عقلی)) پیدا می كند و بـا وجود حرمت كشف, جواز نظر, ((استـحـاله عقلی)) خواهد داشت. پـس چـگونه است كه در این دیدگاه بـا تإكید بـر ملاك لغویت, ((عرفی بـودن)) تلازم پذیرفته شده است؟
سوال دیگر در این باره آن است كه جواز نظر بـه عده ای از زنان كه حجاب را نمی پـذیرند, بـا حرمت كشف بـر آنها چگونه قابـل جمع است؟ آیا جواز نظر مستلزم آن است كه كشف هم بر آنها جایز باشد؟ در حالی كه چـنین مطلبـی بـا روایت و فتـوای فقها ناسازگار است زیرا در روایت معتبر و مورد فتوای اصحاب, جواز نظر بـرای مردان همراه حرمت كشف بر زنان, ذكر شده است. و البته این توضیح كه در چـنین مواردی جـواز نظر حـكم ثـانوی است,(۹)نمی تـواند ((محـذور عقلی)) را از میان بردارد.
و سوال سوم آنكه ((لزوم ستر)) مقدمه ای بـرای ((عدم نظر)) است و یا مقدمه ای برای ((حرمت نظر)) ؟ اگر فرض دوم را مطرح می كردند و چنین فرضی قابل اثبات بود, البـته از لزوم ستر بـه لازمه آن ـ حـرمت نظر می تـوانستـیم بـرسیم, ولی آیت الله خوئی(۱۰)و آیت الله داماد(۱۱)از یك سو تصریح كرده اند كه وجوب پـوشش, مقدمه ای بـرای ((عدم وقوع نگاه)) است و از سـوی دیگر بـر اسـاس ملازمه ((حـرمت نظر)) را نتیجه گرفته اند.
تعبـیر صحیح در این بـاره آن است كه گفتـه شود: ((وجوب پـوشش بـدن)) بـرای در معرض دید قرار نگرفتن بـدن است و البـته تكلیف ((حرمت خود را در معرض دید دیگران قرار دادن)) با تكلیف ((وجوب چشم پوشی دیگران)) ملازمه ای ندارد و نمی تـوان ادعا كرد كه تـكلیف اول, بدون تكلیف دوم لغو است.
سوال چهارم آنكه اگر ملازمه عرفی به معنای ((استبـعاد تفكیك)) باشد یعنی با وجود لزوم پوشش بدن, جواز نظر مستبعد است, لذا در جایی كه پوشش بـدن نیز لازم نیست و مكلف می تواند خود را در معرض دید دیگران قرار دهد(مثل سر و گردن مردان) مستـبـعد است كه نظر جـایز نبـاشـد. و در صـورتـی كه جـواز نظر در فـرض اول(نظر بـه بادیه نشینان), بـه عنوان ((حكم ثانوی)) جایز بـاشد, در فرض دوم نیز بـاید پـذیرفت كه ((حرمت نگاه زن بـه سر و گردن مرد)) , یك ((حكم ثانوی)) است!؟
●نوع دوم ملازمه
ملازمه بـین ((حرمت نظر)) و ((وجـوب ستـر)) نیز كه در نوع اول ملازمه انكار می گردید, قابـل طرح اسـت, بـرخـی محـققان, این نوع ملازمه را چنین تبیین و ارائه كرده اند:
((چـنین ملازمه ای از آن رو است كه بـه حـكم عقل هر فعلی كه از نظر شرع ناپـسـند و ممنوع اسـت اقدام بـه ایجـاد مقدمات آن نیز ممنوع می باشد.ازاین رو وقتی كه نگاه كردن ممنوع و حرام باشد, قهرا كشف و بـرملا كردن كه مقدمه تـحقق مبـغوض شارع است نیز مبـغوض و حرام است و بـاید از آن اجتناب كرد. بـه علاوه ادله نهی از منكر كه جـلوگیری از منكر دیگران را لازم می شـمارد, بـالاولویه, اقدام خود انسان برای بوجود آوردن زمینه فعل حرام را تحریم می كند. از این رو نبـاید بـا ((كشف)) زمینه تـحـقق ((نظر)) را فراهم ساخت. همچنین ((حرمت اعانه بر اثم)) دلیل دیگری است كه در موارد حرام بودن نظر, ستر در برابر ناظر را لازم می نماید.))
مبـنای اول این استـدلال, ((حـرمت مقدمه حـرام)) است كه در آن برخی قایل به تفصیل و بـرخی بـه طور كلی منكر حرمت آن اند.(۱۲)و حتی كسانی كه قایل بـه تـفصیل اند, پـذیرفتـه اند كه انجام مقدمه حرام, اگر ((به قصد رسیدن به حرام)) نباشد,(۱۳)حرمتی ندارد, از این رو كشف بدن بدون قصد تحقق نظر از سوی دیگران, حتی بر مبـنای حرمت مقدمه حرام هم حرام نیست.
و دلیل دوم مبـتـنی بـر ((تـعمیم)) ادله نهی از منكر است ولی اشكال آیت الله حـكیم(۱۴)آن است كه آیا نهی از منكر بـه بـیش از ((ایجاد انگیزه برای ترك گناه)) دلالت دارد؟ و آیا از بین بـردن مقدمات منكر برای عدم تحقق آن نیز مشمول وجوب نهی از منكر است؟
و دلیل سوم كه بـه قاعده حرمت اعانه بـر اثم استناد دارد, از آن رو كه آیا علاوه بـر ((تـعاون بـر اثـم)) عنوان ((اعانه)) نیز حرام است, محل بـحـث است. بـه علاوه در اینكه آیا بـدون ((قصد)) تـحقق ذیالمقدمه نیز موضوع اعانه, محقق می شود جـای بـررسی است. و بعد از قبول همه این مبانی, مهم, تطبیق آنها با مسإله كشف و نظر است. حضرت امام خمینی كه پـذیرفته اند: ((عون)) بـر معصیت به حـكم عقل مسـتـقل, قبـیح اسـت و در آن ((قصد)) معصیت دخـالت ندارد,(۱۵)و نیز پذیرفـتـه اند كه ((دفـع منكر)) مانند رفـع آن, واجـب اسـت و بـه طور كلی مفـاد نهی از منكر را ((ریشـه كن كردن فساد)) دانستـه اند(۱۶)در عین حـال در مسإله ستـر و نظر تـصریح می كنند كه بـا نگاه حرام دیگری(مثل نگاه زن بـه گردن مرد)رعایت پـوشش بـر شخص بـه استناد حرمت اعانه بـر اثم لازم نیست زیرا در رعایت نكردن پـوشش, ((اعانه بـر اثم)) صدق نمی كند.(۱۷)از این رو ایشان ((ستـر)) را بـرای جلوگیری از ((نگاه حرام دیگران)) واجب نمی دانند. (۱۸
بـه علاوه در بـاره این نوع ملازمه بـه این نكته كلی نیز بـاید توجه داشت كه چنین ملازمه ای بر فرض قبول, ((وجوب ستر)) را اثبات نمی كند, بـلكه از بـاب مقدمه, ((جـلوگیری از نظر حرام)) را لازم می گرداند كه بر ((ستر)) قابـل انطبـاق است. همچنین وجوب ستر در این صـورت مطلق نبـوده و بـه موارد علم بـه ((تـعـمد در نگاه)) اختصاص دارد.
●نوع سوم ملازمه
این ملازمه بین ((كشف)) و ((جـواز نظر)) است; یعنی هر كجـا كه كشف تحقق یابد, نظر كردن هم جایز است. ملاك این ملازمه روایتی از امام صـادق(ع)اسـت كه حـضـرت در بـاره عـده ای از زنان از قبـیل بادیه نشینان, نگاه بـه دست و مو را جایز دانستند, بـه این دلیل كه ((وقتـی نهی می شوند, نمی پـذیرند)) ـ لانهم اذا نهوا لاینتـهوا ـ.(۱۹
این تعلیل بیانگر نوعی ملازمه است كه بـا وجود كشف ـ در صورتی كه نهی از آن بی اثر بـاشد ـ نظر كردن مانعی ندارد. بـعدا توضیح خواهیم داد كه بـه استناد همین تعلیل, بـرخی از فقها, نگاه بـه زنان لاابالی را در جوامع اسلامی, مجاز تلقی كرده اند.
قابل توضیح است كه كشف دو گونه است:
الف ـ كشفی كه مستـند بـه حكم شرعی است. مثـلا كشف وجه و كفین شرعا برای زنان جایز است.
ب ـ كشفی كه خلاف شرع است ولی شخص حاضر بـه قبـول ستر و رعایت پوشش نیست. نسبت به قسم اول, در نوع اول ملازمه, بـین جواز كشف, و جـواز نظر, ملازمه ای وجـود نداشـت, ولـی در اینجـا بـر مبـنای استفاده از این حدیث بـین ((كشف)) حتـی اگر در اثر معصیت تـحقق یابد با ((جواز نظر)) ملازمه وجود دارد و با توجه به این روایت, ((بالاولویه)) می فهمیم كه بـین كشف ـ اگر شرعا جایز بـاشد ـ بـا جواز نظر, ملازمه وجود دارد. و در نتیجه هر گونه كشفی, بـا جواز نظر تلازم خواهد داشت.
البته نسبت به كسانی كه حاضر بـه رعایت كامل حجاب می بـاشند و نهی از كشف در ایشان تإثیر می گذارد, ((جواز نظر)) وجهی ندارد.
محمد سروش
پی‏نوشت‏ها:
۱ـ سوره نور, آیه ۳۰.
۲ـ همان, آیه ۳۱.
۳ـ شهید مرتضی مطهری, مسإله حجاب, ص۱۲۸.
۴ـ ویل دورانت, لذات فلسفه, تـرجـمه عبـاس زریاب خوئی, ص۱۱۸.
۵ـ روژه پـیره, روانشناسـی اخـتـلافی زن و مرد, تـرجـمه دكتـر محمدحسین سروری: جنبه شهوانی زن از قید و بند كاملا متفاوتی(نسبت بـه مرد)بـرخوردار است ... واكنشهای شهوی كه تنها در نتـیجـه مشاهده اشخاص غیر همجـنس حـاصل می شود, در زنان خیلی كمتر از مردان است(برخی نسبـت را یك بـه دو دانسته اند)نمایشهای لختی(عكس, تصویر و نقاشی)در زنان خیلی كمتر از مردان سبب تحریك شهوی می شود(بـرخی نسبـت را یك بـه چهار دانسته اند), از یك لحاظ كلی, كار تـخیل در بـاره جنس مخالف در نزد زنان كمتـر از مردان مرسوم است ... زنان معمولا نسبـت بـه تـحـریكات بـصری یا تـخیلی مقدماتی حساسیت كمتری دارند ...
۶ـ سوره غافر, آیه ۱۹.
۷ـ محمدتقی خوئی, مبانی عروه الوثقی (تقریرات آیت الله خوئی), ج۱, ص۴۹ و ۵۵.
_۸ عبـدالله جوادی آملی, كتـاب الصلاه, (تـقریرات آیت الله محقق داماد), ج۲, ص۲۳.
۹ـ همان, ص۶۵. ۱۰ـ محـمدتـقـی خـوئی, كتـاب النكاح(تـقـریرات آیت الله خوئی), ج۱, ص۴۹.
۱۱ـ محـمد مومن, كتـاب الصـلاه,(تـقریرات آیت الله داماد), ج۱, ص۳۳۴.
۱۲ـ ر.ك. آخوند خراسانی, كفایه الاصول, ج۱, ص;۱۲۸ شیخ محمدحسین اصفهانی: نهایه الدرایه, ج۱, ص۴۲۲, امام خـمینی: تـهذیب الاصول, ج۱, ص۲۲۲.
۱۳ـ ر.ك. محمد اسحاق فیاض, محاضرات (تـقریرات آیت الله خوئی), ج۲, ص۴۳۹.
۱۴ـ سیدمحسن حكیم, مستمسك عروه الوثقی, ج۱۴, ص۶۰.
۱۵ـ امام خمینی, مكاسب محرمه, ج۱, ص۱۲۹.
۱۶ـ همان, ص۱۳۵.
۱۷ـ همان, تعلیقه عروه, كتاب النكاح, مسإله ۵۱.
۱۸ـ همان, تحریر الوسیله, ج۲, ص۲۴۴(مسإله ۲۳).
۱۹ـ الحر العاملی, وسائل الشیعه, ج۱۴, ص.
ماهنامه پیام زن
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم


همچنین مشاهده کنید