دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تراژدی مرگ و آوارگی کرد های عراق


تراژدی مرگ و آوارگی کرد های عراق
آغاز جنایات صدام علیه كردهای اهل سنت به سال ۱۹۸۰ باز می گردد كه كشتار و تبعید كردهای فیلی (Feyli) نقطه شروع آن است. فیلی ها طایفه ای از كردهای شیعه هستند كه در آن سال ها مورد آزار و اذیت دیكتاتور عراق قرار گرفتند. صدام آنان را ایرانی و دشمن خود می دانست، بنابراین فیلی ها را به ایران تبعید كرد و بسیاری دیگر را به قتل رساند. زنان و كودكان این تیره كرد از شكنجه صدام در امان نبودند. آنان اغلب زندانی می شدند و یا به كمپ ها تبعید می شدند. در واقع، هنگامی كه صدام به قدرت رسید تمركز وی بر پاكسازی نژادی كردها از فیلی ها آغاز شد. فیلی ها در دامنه های جنوبی رشته كوه های زاگرس و در نزدیكی مرز ایران زندگی می كنند. در سال ۱۹۸۰ نیروهای امنیتی رژیم بعث با هجوم به روستاهای فیلی مردمان آنجا را از خانه هایشان بیرون رانده و اموالشان را غارت كردند. بعثی ها پسران و مردان فیلی را از زنان و دختران جدا كرده و به جایی راندند كه هرگز خبری از آنان به دست نیامد. یك زن فیلی در توصیف شكنجه های بعثی ها می گوید وی را برای بازجویی به اتاقی فلزی بردند كه كف آن آغشته به خون بود. در این اتاق زنان و كودكانی وجود داشتند كه جسم شان كبود و خونی شده بود. سپس وی را به زندانی می برند كه صدها نفر در آنجا بودند، كسانی كه براثر جراحات جان می دادند، چندین روز اجسادشان در همانجا رها می شد. این شاهد می افزاید: پس از آن او را به همراه تعدادی زن و دختر و كودك به سمت مرز ایران می برند كه در این اثنا تعداد زیادی از همین افراد به دلیل گرسنگی و تشنگی و انفجار مین كشته می شوند.
● ۱۹۸۳- كشتار بارزانی ها
مبارزات اهل سنت كردستان عراق با رژیم بعث هرچند به سال های قبل باز می گردد، اما در زمان جنگ ایران و عراق دامنه وسیع تری یافت. حزب دموكرات كردستان در عراق به رهبری مسعود بارزانی پیشگام برای مبارزه با سركوب های رژیم بعث بود. بعثی ها برای مجازات بارزانی ها و در راستای پاكسازی نژادی و عربی كردن عراق، طایفه بارزانی را هدف اصل سركوب خود قرار دادند. صدام در مهم ترین عملیات خود حدود ۸ هزار نفر از طایفه بارزانی را كه بخش زیادی از آنان زنان و كودكان بودند، ربوده و هرگز فرصت بازگشت به آنان نداد. گفته می شود كه هزاران نفر از این طایفه قربانی فجیع ترین جنایات شده اند. گواه این مسأله كشف گورهای دسته جمعی كردهاست. چنانكه هم اكنون نیز هراز گاهی گورهای دسته جمعی جدیدی پیدا می شود كه پوشش و لباس های به دست آمده از آنها نشان از تعلق این افراد به طایفه بارزانی دارد. گفته می شود برخی از كردهای كشته شده كمتر از ۱۰ سال سن داشته اند.
● ۱۹۸۸ - عملیات انفال
انفال بزرگترین و فجیع ترین عملیات صدام علیه اهل تسنن كرد بود كه او از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹ به آن پرداخت و این عملیات در سال ۱۹۸۸ به اوج رسید.
هدایت این عملیات را علی حسن المجید كه پس از بمباران شیمیایی حلبچه به علی شیمیایی معروف شد، بر عهده داشت. رژیم بعث در انفال كوشید تا طرح پاكسازی نژادی كرد ها را به طور كامل پیاده كند. بنابراین از هیچ نوع حمله زمینی، بمباران هوایی، تخریب محلات مسكونی، تبعید دسته جمعی، جوخه های آتش، جنگ افزارهای شیمیایی علیه كردها دریغ نكرد. این عملیات سبب ویرانی روستاهای زیادی شد و به صدها سال فرهنگ كردی لطمه زد و افزون بر آن حدود ۳‎/۵ میلیون كرد را آواره كرد. منابع مستقل آمار كشته های انفال را صد هزار نفر اعلام می كنند، اما خود كردها بر این باورند كه ۱۸۲ هزار نفر كشته و مفقود الاثر شده اند. پس از آن، دادگاه های مختلف انفال را نسل كشی علیه كردها و اهل سنت شمال عراق خواندند.در سال ۱۹۸۷ علی حسن المجید به عنوان دبیر كل منطقه شمالی حزب بعث كه كردستان عراق را هم شامل می شد، منصوب گردید. پیش از آن المجید به خاطر شقاوت هایش بسیار معروف بود و صدام، انتصاب وی را راه حل پایانی برای مسأله كردها می دانست.سلسله عملیات انفال ۸ مرحله داشت كه ۷ مرحله آن در مناطق تحت كنترل اتحادیه میهنی كردستان اجرا شد. در این عملیات كردهای دستگیر شده به اردوگاه ها منتقل می شدند و براساس سن و جنسیت تفكیك می شدند. سپس مردان و پسران را به دشت ها می بردند و می كشتند و به طور دسته جمعی نیز به گور سپرده می شدند. از همین روست كه كارشناسان، این كشتارها را با جنایات نازی ها در اروپای شرقی مقایسه كرده اند.
آخرین و شدید ترین مرحله انفال در فاصله زمانی ۲۵ اوت تا ۶ دسامبر ۱۹۸۸ رخ داد كه بی درنگ پس از آتش بس میان ایران و عراق صورت گرفت. دیده بان حقوق بشر تاكنون نام
۱۷ هزار كشته این عملیات را ثبت كرده كه فقط نام نوجوانان و مردهای با سن و سال پایین در آن مشاهده می شود.
علاوه بر این در عملیات نسل كشی انفال صدام نام بسیاری شهروندان آشوری، مسیحیان كلدانی و كردهای ایزدی دیده می شود. این در حالی است كه اسامی بسیاری از مردم با دینان كه جزو اصلی ترین اهداف انفال بوده اند، در این فهرست نیامده است.نكته تكان دهنده دیگر این است كه بسیاری دیگر از كشته شدگان نه به ضرب گلوله، بلكه براثر گرسنگی، گاز گرفتگی و بی توجهی به وضع جسمی و روحی شان جان خود را از دست دادند. در ژوئن ۱۹۸۷ سندی به امضای المجید منتشر شد كه در آن وی گفته بود اگر فردی در «مناطق ممنوعه» دستگیر شود، بازداشت و بازجویی می شود و اگر اطلاعاتی از آنان به دست آمد، نیروهای امنیتی اجازه دارند كه مردان ۱۵ تا ۷۰ ساله را به قتل برسانند.ناظران در توصیف عملیات نسل كشی انفال گفته اند، یكدست كردن بافت مناطق سنی نشین و كرد نشین، اصلی ترین هدف انفال بود و در این میان كركوك اهمیت فراوانی برای صدام داشت، زیرا كركوك شهر نفت خیز است كه می توانست در آمدهای لازم را برای بعثی ها تأمین كند. نگرانی صدام از این بود كه مبارزات دیگر مردم عراق علیه سیاست تصفیه نژادی او منجر به نزدیك شدن ائتلاف متحد شیعیان و ائتلاف دموكراتیك كردهای عراق شد.
رژیم بعث با ساخت امارت های مجلل و وعده واگذاری دادن آنها به اعراب سعی در عربی كردن كركوك كرد. بدین ترتیب، اعراب فقیر بسیاری از مناطق جنوبی عراق راهی كركوك شدند كه هم اكنون وضع این شهر را بغرنج كرده اند.
آمار به دست آمده پس از انفال حاكی است كه در جریان این عملیات ۴ هزار روستا، ۱۷۴۵ مدرسه، ۲۷۰ بیمارستان، ۲۴۵۰ مسجد و ۲۷ كلیسا ویران شد. جلال طالبانی رئیس جمهور عراق، ششم دسامبر ۲۰۰۵ در مصاحبه ای تلویزیونی اعلام كرد كه قضات از صدام اعترافاتی مبنی بر دستور كشتار های دسته جمعی در انفال گرفته اند و همین مسأله او را سزاوار مرگ می كند.
● ۱۹۸۸- بمباران شیمیایی حلبچه
تخمین زده می شود كه رژیم بعث در جریان انفال از سلاح های شیمیایی علیه حدود ۴۰ روستای كرد نشین استفاده كرده است و بزرگ ترین حمله شیمیایی علیه شهر حلبچه بود كه ۱۶ مارس ۱۹۸۸ رخ داد. وجه تمایز این بمباران های پیشین از وسعت بمباران و میزان كشتار آن ناشی می شود. ضمن آن كه در حلبچه عكاسان خبری مستندات جنایات صدام علیه كردها و اهل سنت را نیز به ثبت رساندند كه امكان هرگونه انكار واقعیت از سوی بعثی ها را از بین برد.
بهانه صدام برای حمله شیمیایی به حلبچه آن بود كه وی مردم شهر را حامی نیروهای كرد و ایرانی می دانست و این كار آنان را خیانت تلقی می كرد. در آن هنگام حدود ۷۰ هزار نفر كه برخی از آنان پناهنده و آواره منطقه اطراف بودند، در حلبچه سكونت داشتند. اما زمانی كه گازها و بمب های شیمیایی، فضای شهر را فرا گرفت، حلبچه بدترین پناهگاه شد. براثر این حمله حدود پنج هزار نفر تنها در طول یك روز جان خود را از دست دادند و بسیاری دیگر پس از آن و به دلیل بیماری های ناشی از مواد شیمیایی كشته شدند. عارضه های بلند مدت این گازها در میان افراد به جامانده از این جنایات سبب نابینایی و ابتلا به سرطان بسیاری از آنان شده است. علاوه بر این تأثیر آنها روی نوزادانی كه به دنیا می آیند، به طور مشهود است. حسن المجید كه مسئول شیمیایی شدن حلبچه بود به خاطر همین مسأله به علی شیمیایی معروف شد.
یكی از بازماندگان حلبچه كه به وسیله پیچیدن پارچه ای خیس دور صورتش جان خود را حفظ كرده بود در فردای فاجعه واقعیت را این گونه بیان كرد: «مقداری گاز وارد چشمهایم شد و مشكل تنفسی پیدا كردم. احساس تهوع داشتم و استفراغ سبز می كردم. زمانی كه به كوه ها می گریختم از كنار صدها جسد عبور كردم و در عین حال شاهد مرگ افراد دیگری هم بودم. یكی ناگاه می ایستاد و به زمین می افتاد؛ دیگری ابتدا بدنش تاول می زد و می سوخت و سپس می مرد و برخی دیگر آنقدر مایع سبز بالا می آوردند تا می مردند.»اما حلبچه علاوه بر آن كه سند بزرگی برای جنایات صدام است، راز یك جنایت سیاسی دیگر را نیز در سینه پنهان كرده است و آن این كه تسلیحات كشتار جمعی صدام ارمغان غرب و اروپا بود.بسیاری از تحلیلگران بر این باورند كه اعدام صدام به خاطر كشتار مردم دجیل به مثابه نفس راحتی برای تأمین كنندگان سلاح های شیمیایی صدام در اروپا بویژه برلین بود، زیرا در صورتی كه او زنده می ماند و در دادگاه انفال حضور می یافت پای بسیاری از قدرت ها و دوستان اروپایی بوش به این ماجرا باز می شد و آن روز شاید بسیار ی از رهبران پیشین و كنونی دنیا باید پای محكمه كشتار مردان و زنان بی گناه حاضر می شدند.
هرمز برادران
منبع : روزنامه ایران