دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آیا رم هدف بعدی است ؟


آیا رم هدف بعدی است ؟
مجله پرتیراژ اشپیگل چاپ آلمان در مقاله ای كه پس از حوادث روز پنجشنبه لندن به چاپ رسید ضمن پرداختن به شكل گیری و استراتژی گروه القاعده سعی در شناختن هدف بعدی القاعده داشته است.
به عقیده كارشناسان این مجله، القاعده برای پیاده كردن طرح های خود به زمان زیادی نیاز دارد و به همین دلیل باید مدتی در انتظار بود تا هدف بعدی القاعده آشكار شود.ولی از هم اكنون اروپا درحالت آماده باش به سر می برد و بیم از بمب گذاران انتحاری خواب را از چشم سیاستمداران اروپایی ربوده است.كتاب ها و نوشته های تروریست ها و استراتژیست های القاعده هر روز رو به افزایش است و عنوان های مختلفی را شامل می شود، مانند «هنر جنگ» ، «دایره المعارف جنگ» و «ما علیه چه كسی می جنگیم؟»القاعده همواره خود را سازمانی می داند كه استراتژی هایش را با اهداف در دسترس و قابل تحقق سازگار و همخوان می كند. این كتاب ها و جزواتی كه گفته شد ممكن است از نظر غرب فقط ترسیم كننده تصویری از جنگجویان جهادی باشد، اما از سوی دیگر اینها بهترین منبع در دسترس برای پیش بینی اهداف در معرض خطر القاعده در دنیا هستند. به ویژه اكنون كه انفجارهای لندن به وقوع پیوسته است، این اسناد حرف های زیادی درباره مسیر و جهت گیری بعدی القاعده برای گفتن دارند.یك نكته صریح و روشن به نظر می رسد و آن این كه طراحان و برنامه ریزان القاعده همگی بر این اتفاق نظر دارند كه كشورهایی كه در عراق و افغانستان نیروی نظامی دارند، دشمن هستند. در سند استراتژی سال ۲۰۰۳ آنها كه نسخه ای از آن به دست اشپیگل رسیده، القاعده از این كشورها به طور خاص نام برده: اسپانیا، انگلیس، لهستان، ایتالیا، ژاپن و اوكراین. در نامه ای كه بعد از انفجارهای لندن در اینترنت منتشر شد و در آن مسئولیت این انفجارها توسط سازمان مخفی القاعده در اروپا به عهده گرفته شده بود نیز، علیه ایتالیا و دانمارك تهدیداتی شده بود. این كشورها هر دو در عراق نیرو دارند. اما حتی كشورهایی كه تصور نمی شود در تیررس تروریست ها باشند هم در رادار القاعده وجود دارند. یكی از این كشورها آلمان است. اگرچه القاعده به صراحت مخالفت آلمان با جنگ عراق را ستوده است اما حضور آلمان در افغانستان این كشور را در برابر حملات القاعده آسیب پذیر می كند. در ژوئن سال ۲۰۰۴ روزنامه آلمانی فرانكفورت الگمانیه درباره یادداشت داخلی و محرمانه ای از اداره پلیس فدرال جنایی آلمان خبر داد كه در آن به نگرانی این پلیس درباره تهدیدات علیه آلمان اشاره شده بود. در این نامه آمده بود، با توجه به نقش آلمان در افغانستان و تلاش هایش در مبارزه با گروه های تندروی تروریستی، این كشور ممكن است به هدف قابل توجهی برای تروریست ها تبدیل شود.قتل یك بازرگان آلمانی در ریاض این نگرانی را بیشتر از گذشته تشدید كرد. القاعده قتل این بازرگان آلمانی را در ماه مه ۲۰۰۴ به عهده گرفت و در نامه ای نوشت: «مبارزین، یك كافر غربی را كه یك شهروند آلمانی بود از پا درآوردند. این قتل می تواند یادآور این باشد كه آلمان یكی از مهمترین كشورهای عضو اتئلاف بین المللی علیه تروریسم است. این كشور مانند ایالات متحده در حمله به افغانستان با استفاده از زور شركت داشت و اكنون به همراه آمریكا در اشغال كشورهای اسلامی مشاركت دارد.»هدف حملات بزرگ و عظیم، افزایش اعتبار القاعده به عنوان یك سازمان حرفه ای است اما این حملات زود به زود تكرار نمی شود چون به برنامه ریزی دقیق و پیچیده ای احتیاج دارند.چنین لحن صحبت و چنین استدلال هایی می تواند بهترین ابزار برای توجیه حملات احتمالی به اهدافی در آلمان باشد.اگر صراحت و میزان تكرار حرف های القاعده معیار سنجش رفتار این سازمان باشد، می توان چنین نتیجه گیری كرد كه ایتالیا و لهستان از نظر آنها مهمترین متحدان آمریكا بعد از انگلیس هستند و در فهرست اهداف بالقوه در ردیف نخست قرار دارند. در سند استراتژی سال ۲۰۰۳ القاعده، به اسپانیا به عنوان اولین گام این دومینو اشاره شده است چرا كه این كشور علی رغم مخالفت های شدید داخلی به عراق نیرو فرستاد. استراتژی پردازان القاعده بر این باور بودند كه حمله به این كشور می تواند تأثیرات فراوانی داشته باشد. از لهستان و ایتالیا هم به عنوان اهداف احتمالی بعدی نام برده شده است. در این استراتژی مكتوب به حملات علیه سربازان این كشورها در داخل عراق اشاره شده اما حملات در مادرید و لندن نشان می دهد هسته های تروریستی القاعده و دیگر گروه های نزدیك به آن اكنون برای حمله مستقیم به شهروندان این كشورها انگیزه كافی پیدا كرده اند.اما از نظر كارشناسان میان ایتالیا و لهستان یك تفاوت وجود دارد و آن این كه ایتالیا بیشتر بر سر زبان هاست و اسم سیلویوبرلوسنكی نخست وزیر این كشور بارها و بارها در جنگ عراق به میان آمده است. عوامل دیگری هم وجود دارد كه احتمال حمله به لهستان را كم تر می كند. مثلا ً این كه شهروندان عرب چندانی در این كشور زندگی نمی كنند یا دست كم تعداد آنها در مقایسه با لندن و رم قابل توجه نیست؛ به همین دلیل هسته های القاعده نمی توانند ارتباط چندانی با جمعیت بومی این كشور برقرار كنند بدون این كه توجه دولت و نیروی پلیس را به خود جلب نمایند. از سوی دیگر در روزهای اخیر تهدیدات جدی علیه ایتالیا صورت گرفته است.در كنار ایتالیا و لهستان، استانبول هم در معرض خطر حملات تروریستی است. این شهر در نوامبر سال ۲۰۰۳ طعم حملات تروریستی القاعده را چشید. تركیه برای بسیاری از گروه های تندرو اهمیت زیادی دارد چرا كه آنها با نظام سكولار حاكم در آنكارا مخالف هستند. اما با توجه به اكثریت مسلمان تركیه، خطر حملات تروریستی و تهدید جان شهروندان استانبول كمتر است. اما بازرگانان خارجی در معرض تهدید هستند.در این میان این حقیقت را نباید فراموش كرد كه القاعده شیوه فعالیت خود را تغییر داده است. امروزه این گروه ها در دو سطح كار می كنند. از یك سو حملات بزرگی را در شهرهای نمادین و ابرشهر مانند لندن، نیویورك و مادرید طراحی می كنند و همزمان دست به حملات كوچك و هدف مند علیه شركت های تجاری، دیپلمات ها و سربازان غربی می زنند.هدف حملات بزرگ و عظیم افزایش اعتبار القاعده به عنوان یك سازمان حرفه ای است اما این حملات زود به زود تكرار نمی شود چون به برنامه ریزی دقیق و پیچیده ای احتیاج دارند. به همین دلیل تعداد حملات كوچك تر بیشتر است. این حملات نیاز به برنامه ریزی چندانی ندارد. مثلاً حمله به یك شركت غربی در عربستان یا انجام یك حمله انتحاری در عراق آسیب پذیر، چندان دشوار نیست. نباید فراموش كرد كه القاعده ممكن است یك شبكه تروریستی بین المللی باشد. اما از طریق گروه های كوچك در سطوح محلی و بومی هم فعالیت می كند. خیلی بعید است كه اسامه بن لادن شخصاً در حملات بغداد یا ریاض نقش و دخالت داشته باشد. این حملات فقط بخشی از كار روزانه این سازمان است.
نمونه دیگری از تفاوت میان فعالیت های محلی و فعالیت گروه القاعده به طور كلی، كارهای شخص ابومصعب الزرقاوی در عراق است. هدف زرقاوی به راه انداختن یك جنگ داخلی در كشور از هم پاشیده است. اما جنگ داخلی در عراق مسلمانان شیعه در این كشور را كه اكنون موقعیت نیرومندی درون دولت حاكم دارند، تضعیف می كند و این به نفع مسلمانان سنی در عراق است. نگاهی دقیق به اسناد و نوشته های القاعده سطح سوم فعالیت این گروه را نشان می دهد كه البته این سطح ارتباط چندانی با موضوع جغرافیا ندارد. القاعده به دنبال راه هایی برای تضعیف اقتصاد غرب است و این نكته برای او اهمیت زیادی دارد. در سند استراتژی سال ۲۰۰۳ این سازمان آمده است: «به اعتقاد ما مقاومت در عراق قادر است هزینه های آمریكا را به سقف تعیین شده از سوی واشنگتن برای این جنگ یعنی ۴۰۰ میلیارد دلار برساند...»
این برداشت و برنامه ریزی با نگاهی دقیق و بحث های اخیر در داخل آمریكا و با بررسی آمار و ارقام مالی و اقتصادی صورت گرفته است. یكی از نتایج این استراتژی حمله به تأسیسات حفاری نفت در عربستان سعودی بود كه قیمت نفت را بالا برد. اكنون چند ماه است كه شاخه القاعده در عربستان تهدید به حمله به خطوط هوایی غربی با هدف شدت بخشیدن به مصیبت مالی غرب می كند.در نظر گرفتن ملاحظات دیگر، فهرست اهداف بعدی حملات القاعده را بیشتر مشخص می كند. ایدئولوگ های القاعده نوشته اند، كشتن یك اسرائیلی به كشتن یك انگلیسی و كشتن یك یهودی به كشتن یك مسیحی ارجحیت دارد. به عبارت دیگر تهدیدات القاعده متوجه اشخاص است نه جمعیت ها. آدم ربایی ها و گروگان گیری های عراق، افغانستان و عربستان شاهدی برای اثبات این موضوع است.انگلیس، مدت ها در انتظار چنین حملاتی بود. برنامه ریزی برای مقابله با این تهدید از دو سال پیش و در منطقه ای از لندن شروع شد كه مراكز مالی در آن مستقر هستند. لوله های فوری آب برای فرو نشاندن آتش، دستگاه های اكسیژن برای وقوع حملات احتمالی شیمیایی یا گازی، طراحی مسیرهای عبور فوری پلیس و نیروهای امداد و بیمارستان های سیار در نقاط مختلف، از جمله این تدابیر بود.در سپتامبر سال ،۲۰۰۳ نیروهای پلیس، مأموران امنیتی و نیروهای امداد شهر لندن در یك مانور گسترده همه این امكانات را آزمایش كردند. بیش از ۵۰۰ پلیس، آتش نشان و نیروی امداد در این عملیات كه بزرگترین عملیات ضدتررویستی تاریخ انگلیس بود حضور داشتند. تا پیش از این تنها تجربه حملات تروریستی لندن، انفجارهای ارتش جمهوری خواه ایرلند بود. اما از تابستان سال ،۲۰۰۲ گزارش های متعدد درباره خطر حملات تروریستی گسترده تر در لندن منتشر شد. در ژانویه ،۲۰۰۳ طرح یك گروه تروریستی برای انجام حمله شیمیایی در لندن خنثی شد. در فوریه همان سال یكی از فرودگاه های شهر به دلیل بیم از حملات موشكی زمین به هوا بسته شد.بعد از حملات یك سال و نیم پیش در مادرید، درجه آماده باش و هشدار در لندن افزایش یافت. یكی از این تدابیر، عملیات «این كیف مال چه كسی است؟» با هدف حساس كردن شهروندان به بسته های مشكوك و خطرناك در متروها بود. اما همه این تدابیر و تلاش ها نتوانست مانع از حملات پنجشنبه گذشته در لندن بود.

طرح: داود كاظمی
ترجمه: نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه همشهری