یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مهارت حل مسأله


مهارت حل مسأله
مسائل و مشكلات بسیاری در زندگی وجود دارند كه نیازمند تلاش برای كنار آمدن با آن و حل آنهاست. زندگی بدون مشكل و استرس وجود ندارد و در واقع آنچه در شكل سختی با مشكلات زندگی تجربه می شود، چهره واقعی و منطقی زندگی است .وجود مشكل در زندگی طبیعی است. هنر زندگی در توانایی و مهارت در حل مشكلات و كنار آمدن با آنهاست. در واقع خوشبختی انسان در آن نیست كه با هیچ مشكل و مسأله ای روبرو نشود بلكه در آن است كه به هنگام رویارویی با آنها توانایی حل آنها را داشته باشد. بعضی از افراد در مقابل كوچكترین مسأله و مشكل دچار ناراحتی و پریشانی می گردند و قادر به برطرف كردن آن نیستند. اینگونه افراد مستعد انواع آسیب های اجتماعی و روانی هستند، افراد دیگری نیز هستند كه با بحران های بسیار سختی روبرو می شوند و توانایی آن را دارند كه با موفقیت آنها را پشت سربگذارند. یكی از دلایلی كه اینگونه افراد را توانمند می سازد و امكان موفقیت را در بحران ها فراهم می سازد این است كه از روش های صحیحی جهت حل مسائل استفاده می كنند. درحالیكه افرادی كه به هنگام رویارویی با مشكلات دچار پریشانی می شوند فاقد این توانمندی می باشند. اینگونه افراد در صورت وجود مشكل خود را ضعیف یا بی كفایت می دانند، خود را سرزنش و ملامت می كنند، بدون تفكر و تحمل و عجولانه عمل می كنند و یا از مشكل فرار می كنند و قدرت تفكر در مورد راه حل های مناسب تر و سازگارانه تر را ندارند.
از آنجایی كه همه افراد در زندگی خود با مسائل و مشكلاتی روبرو می شوند ضروری است كه نحوه حل صحیح مشكلات را بیاموزند تا بتوانند به طرز مؤثری با این مسائل و مشكلات برخورد نموده و از بروز مشكلات و مسائل پیچیده تر بعدی پیشگیری نمایند.
در واقع آموزش مهارت حل مسأله یكی از نیازهای اساسی هر فرد است مخصوصاً برای جوانان و دانشجویان كه با مشكلات و مسائل مختلفی روبرو هستند و چنانچه توانایی حل این مسائل و مشكلات را نداشته باشند، ممكن است به راه حل های ناسازگارانه، ناپخته و حتی مضر رو آورده و مشكل را پیچیده تر از آنچه هست نمایند. (مانند استفاده از مواد مخدر، سیگار، ترك تحصیل و ...)
با توجه به مطالب فوق و به منظور ارتقاء سطح بهداشت روان و پیشگیری از آسیب های روانی، اجتماعی، آموزش مهارت حل مسأله جهت توانمند ساختن آنان برای حل مسائل و مشكلات خود ضروری به نظر می رسد.
مهارت حل مسأله یكی از كارآمدترین شیوه مقابله مسأله مدار است و به معنی فرایند تفكر منطقی منظمی است كه به فرد كمك می كند تا هنگام رویارویی با مشكلات راه حل های متعددی را جستجو كند و سپس بهترین راه حل را انتخاب نماید. این مهارت در برنامه ریزی های مختلف ارتقاء بهداشت روان و پیشگیری از جمله افزایش سازگاری،رویارویی كارآمد با بحران،بهبود روابط اجتماعی،پیشگیری از خود كشی،اعتیاد و... استفاده می شود.
●مراحل آموزش مهارت حل مسأله
۱) جهت گیری صحیح نسبت به مسأله
بسیاری از افراد دیدگاه منفی نسبت به مشكل دارند. چنین دیدگاهی حاوی افكار غیر منطقی ،انعطاف ناپذیر و غیر واقعی نسبت به مشكل است كه مانع هر گونه اقدام مفید جهت حل مسأله می شود. این افراد هنگام رویارویی با مشكل خود را ضعیف، نالایق، ناتوان و بی لیاقت می شمارند، سعی در اجتناب و فرار از مشكل را دارند و در این رابطه ممكن است سراغ مواد مخدر، الكل و ... بروند. خود را سرزنش می كنند كه هر چه بلاست سر من می آید، من بدشانس هستم و یا بدون تفكر و تأمل و بدون ارزیابی پی آمد، شروع به اقدام می كنند.
در این مرحله به فرد آموزش داده می شود كه به اصلاح باورهای غلط پرداخته و توانایی شناخت سالم از مشكلات داشته باشد و آنها را به عنوان یك پدیده طبیعی و قابل كنار آمدن بپذیرد و همچنین به فرد آموزش داده می شود كه از روش تفكر و توقف استفاده نماید. یعنی بجای اقدام عجولانه و بدون تأمل فرد توقف نموده و فكر كند كه چه اقداماتی باید صورت دهد تا مشكل برطرف گردد.
۲)تعریف دقیق مشكل
در این مرحله به طبقه بندی و تعریف دقیق مشكل می پردازیم. ابتدا فهرستی از مشكلات تهیه شده و سپس مشكلی كه در اولویت است انتخاب شده و مشخص می گردد كه این مشكل از كی و كجا شروع شده، دلیل آن چه بوده و ... در این مرحله مشكل به صورت دقیق تعریف می شود. برای تعاریف كلی چون مشكلات خانوادگی با مشكلات تحصیلی نمی توان راه حل های مؤثری پیدا كرد، بلكه مشكل باید هر چه واضح تر و اختصاصی تر بیان شود مثلاً كنترل بیش از حد والدین، یا اختلاف نظر با استاد.
پس از تعریف روشن و دقیق مشكل، هدف یا اهداف فرد نیز مشخص می شود. هدف یا اهداف نیز باید طوری انتخاب شوند كه قابل دسترس باشند مثلاً در مثال اختلاف نظر با استاد، هدف از حل مشكل می تواند ایجاد رابطه بهتر با استاد باشد و نه اخراج استاد از دانشگاه.
۳)به دست آوردن راه حل های متفاوت
پس از مشخص شدن دقیق مشكل، فرد باید فهرستی طولانی از راه حل های مربوط به هدف تهیه كند.راه حل ها می بایست تا آنجا كه ممكن است متعدد و زیاد باشند. موضوع بسیار مهم در این مرحله كمیت راه حل ها است و نه كیفیت آنها، به همین دلیل فرد می بایست از تكنیك بارش فكری استفاده نماید. یعنی فرد ذهن خود را باز بگذارد تا ذهن بدون سانسور هر راه حلی كه بنظرش می آید چه خوب، چه بد، چه سازگارانه، چه ناسازگارانه آزادانه بیان كند. این راه حل ها بر روی كاغذ نوشته می شوند.
●استفاده از روش بارش فكری به این علت است
۱- هنگامی كه فرد ذهنش را آزاد می گذارد ممكن است به راه حل هایی برسد كه در حالت معمول ممكن است اصلاً به آنها نرسد.
۲- فرد در می یابد كه برای حل مشكلات راه حل های بسیار متعددی وجود دارد، چرا كه بعضی افراد فكر می كنند فقط یك راه برای حل مشكل وجود دارد و اگر آن راه بسته شود آنان شكست خورده اند. مثلاً دختری كه فكر می كند تنها راه خوشبختی موفق شدن در رشته پزشكی است و اگر در آن رشته قبول نشد فرد شكست خورده ای است و چه بسا كه افسرده شده و حتی به فكر خودكشی بیفتد.
نكته بسیار مهم در این مرحله فهرست كردن راه حل های متعدد بدون ارزیابی آنهاست، قضاوت و ارزشیابی راه حل ها مربوط به مرحله دیگر است و همانطور كه ذكر شد در این مرحله تأكید بر كمیت است و نه كیفیت.
۴)ارزیابی و انتخاب راه حل ها
در این مرحله هر یك از راه حل های بدست آمده در مرحله سوم مورد ارزیابی قرار می گیرد. فرد سودمند بودن یا نبودن راه حل ها را برای رسیدن به هدف تعیین شده را ارزیابی نموده و پیامدهای آن را باخود و دیگران مورد قضاوت قرار می دهد.
در این مرحله می توان از تكنیك دو ستونی برای هر یك از راه حل ها استفاده نمود. در یك ستون محاسن یك راه حل و در ستون دیگر معایب آن نوشته می شود. سپس براساس مقایسه این دو ستون در مورد حذف یا انتخاب راه حل تصمیم گیری می شود.
●سئوال هایی نظیر:
آیا این راه حل مرا به هدفم می رساند؟ آیا برای خودم دردسر ایجاد نمی كند؟ آیا برای دیگران دردسر ایجاد نمی كند؟ پی آمدهای آن چگونه خواهد بود؟ آیا مناسب با ارزش های خودم و جامعه خواهد بود؟ برای انتخاب راه حل های مناسب مفید خواهد بود؟پس از ارزیابی كلیه راه حل ها، راه حل های مفید و سودمند انتخاب شده و اولویت بندی می شوند.
۵)اجرای راه حل و بازبینی
در این مرحله به اجرای راه حلی كه اولویت دارد و مفید و مناسب است پرداخته می شود و سپس بعد از اجرای راه حل به پیامدهای آن راه حل توجه می شود. چنانچه پی آمد رضایت بخش بود، مشكل حل شده و فرایند حل مسأله پایان می یابد. چنانچه راه حل مؤثر نبود ،فرد باید از راه حل های دیگری كه در اختیار دارد استفاده نماید. فرایند حل مسأله زمانی پایان می یابد كه دیگر موقعیت برای فرد مشكل آفرین نباشد و فرد به هدف خود كه قبلاً تعیین نموده بود رسیده باشد.
در اینجا سئوالی كه مطرح می شود این است كه اگر اجرای هیچكدام از راه حل ها مؤٍثر نبود چه باید كرد؟ در اینجا باید گفت فرایند حل مسأله مجدداً از ابتدا شروع می شود، احتمالاً اشكالی در جریان هر كدام از مراحل حل مسأله ممكن است وجود داشته باشد. مثلاً ممكن است به خوبی و به دقت تعریف نشده، اهداف غیرمنطقی باشند و ...
در آخر شایان ذكر است كه مهارت حل مسأله نه تنها به فرد كمك می كند تا مشكلش را از میان بردارد بلكه فرد را توانمند می سازد تا همیشه به یافتن راه حل های متعدد و متنوع فكر كند، از انعطاف پذیری فكری برخوردار گردد، قدرت توقف و تأمل بیابد، از اعمال تكانش پیشگیری نماید، توانایی پیش بینی پیامدها و نتایج احتمالی اعمال خود را بیابد و به سازگاری و انطباق اجتماعی بهتری برسد.
رامین كریمی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید