یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

همه باید سکته کنند تا گوش «قلعه نویی» باز شود؟


همه باید سکته کنند تا گوش «قلعه نویی» باز شود؟
امروز كه این مطلب را می خوانید، چند ساعت از بازی ایران - مالزی درمرحله گروهی مسابقات جام ملت های آسیا گذشته و ما البته بدون اطلاع از تركیب اصلی تیم ملی فوتبال كشورمان در آخرین بازی دور نخست، این مطلب را به رشته تحریر درآورده ایم.
اما حكایت ۲ دیدار تیم ملی ایران مقابل ازبكستان و چین حاوی نكاتی است كه ذكر آنها در صورت موجود بودن گوش شنوا، خالی از لطف نیست.اینكه تیم ملی با وجود «فریدون زندی» در جناح چپ نه می تواند در كارهای دفاعی چندان امیدوارانه عمل كند و نه در امور تهاجمی به این منطقه تیمی دل ببندد، از جمله سؤالاتی است كه پیرامون تركیب ایده آل از نظر امیر قلعه نویی وجود دارد.
قلعه نویی همان كسی است كه در ابتدای فعالیت به عنوان سرمربی تیم ملی، توانایی های بازیكنان داخلی را بیش از زندی ارزیابی كرده بود و ایضاً سیاست های «برانكو ایوانكوویچ» در استفاده بیش از حد از لژیونرها را تقبیح می كرد.
اینكه تیم تحت هدایت سرمربی جدید بالغ بر ۸۰ درصد استخوان بندی خود را از بین بازیكنان شاغل در لیگ های خارجی انتخاب كرده، با ادعاهای قبلی قلعه نویی منافات دارد. بحث بعد نحوه استفاده از مهره های حاضر در اردوی تیم ملی است.
در بازی با ازبكستان «رسول خطیبی» در تركیب اولیه قرار می گیرد اما به دلیل عدم كارآیی، نیمه دوم جای خود را به «جواد كاظمیان» داد. در دیدار با چین، وقتی بهترین بازیكن بازی نخست در تركیب اصلی قرار نمی گیرد، یعنی اینكه سرمربی تیم به كارآیی وی برای ۹۰ دقیقه حضور در میدان مسابقه اعتقاد ندارد.
البته این بار به «حسین كعبی» فرصت داده شد تا خودی نشان دهد كه بازهم در نیمه دوم جواد كاظمیان به میدان آمد تا نوع بازی كعبی زیر سؤال برود. درون دروازه، حسن رودباریان با وجود قبول ۳ گل عجیب، بازهم مورد عنایت ویژه كادرفنی قرار می گیرد و به این ترتیب ضریب اطمینان این منطقه از تیم ملی به پائین ترین حد ممكن كاهش یافته و ترس از پذیرش گل های غیرمترقبه به كل تیم سرایت پیدا می كند. اینچنین است كه در مواقع یورش به دروازه حریف، هافبك ها كمتر جرأت می كنند پیش كشیده و به صف مهاجمان اضافه شوند.
در خط میانی كه به تعبیری نقطه ضعف اصلی تیم ملی در این رقابت ها محسوب می شود، معلوم نیست چرا آندرانیك تیموریان، علی كریمی و حتی جواد نكونام و مهدی مهدوی كیا با هر سیستم و در تقابل با هر حریفی باید از ابتدا به میدان بروند اما توانایی دیگرانی كه می توانند با انگیزه بالای خود گره گشای مشكلات كمربند خط میانی باشند، روی نیمكت ذخیره ها هرز می رود؟
در خط حمله نیز حكایت چنین است؛ «وحید هاشمیان » كه از دوران اوجش فاصله گرفته، بدون هیچ گونه تأثیر مثبتی درون زمین قرار می گیرد اما بازیكنی چون «مهدی رجب زاده» با وجود درخشش در بازی های غرب آسیا و نیز مهاجمانی كه عطش گلزنی و نشان دادن توانایی های خود را دارند، باید فقط نظاره گر باشند. رضا عنایتی هم كه بیشتر نقش یك هافبك را بازی می كند تا مهاجم و هیچ گاه به درستی تغذیه نمی شود.
درواقع خط حمله تیم كنونی هیچ رعب و وحشتی را در دل حریفان طنین انداز نمی كند و اگر قرار باشد عملكرد مهاجمان ایرانی همین طور ادامه یابد، همان بهتر كه با ۵ تا ۶ هافبك تخصصی از ابتدا در زمین حاضر شویم تا حداقل كمربند خط میانی محكمتر بسته شود.
در مجموع آنچه می توان گفت اینكه اگر قلعه نویی گوش خود را به روی پیشنهادات سازنده باز كند، طرفداران فوتبال در ایران كمتر عذاب می كشند و چه بسا روند نتیجه گیری تیم ملی رو به بهبود بگذارد. در غیر این صورت و با ورود به مراحل حذفی، شاید اشتباهات رخ داده شده در مسابقات گروه سوم در صورت تكرار در دوره های بعد غیرقابل جبران باشد و تحقق آرزوهای ۳۱ ساله را به جام های بعدی موكول سازد و این یعنی ناكامی به خاطر سهل انگاری ها و اشتباهات عناصر خودی.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید