دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

انصاف بدهید چه کسی شروع کرد؟


انصاف بدهید چه کسی شروع کرد؟
رئیس جمهور در سخنرانی ۲۲ بهمن که باید مظهر اتحاد ملی و قدرت نمایی یکپارچه همه گروه‌ها و آحاد مردم باشد، بار دیگر حملاتی را متوجه مخالفان و منتقدان داخلی خود کرد. حملات احمدی نژاد این بار هم بسیار شدید بود و درخوش بینانه‌ترین فرض، می‌توان شدت آن را معادل غلظت حملات او به دشمنان خارجی و از جمله مـخـالـفـان هسته‌ای شدن ایران دانست. البته به نظر مـی‌رسـد در دور جـدید حمله به مخالفان، روش‌های جدیدی در حال تجربه‌ شدن است. زیرا بسیاری از شعارها در خصوص حل سریع مشکلات اکنون در ذهن مردم است، اما حل سریع مشکلات، احساس عمومی‌مردم نیست. ظاهرا انتساب برخی مشکلات به عوامل خارجی، و همچنین منتسب کردن گرفتاری‌های ناشی از گران شدن قیمت نفت و ارزان شدن دلار هم تاثیر چندانی در رفع مسئولیت از دولت نداشته است. پس، اکنون بایستی از همان راهی وارد شد که در انتخابات ریاست جمهوری مورد استفاده گروهی از حامیان دکتر احمدی نژاد قرار گرفت البته این بار قرائت جدیدی از آن روش، مورد بهره برداری قرار می‌گیرد. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نهم گـروهـی از طـرفـداران احـمـدی نژاد به گونه‌ای تبلیغ می‌کردند که گویی فساد اقتصادی وسیاسی، بر شئون مختلف دولت سایه‌انداخته وکسی هم که قرار است پس از جلوس بر کرسی ریاست جمهوری، فرشته نجات ملت و کشور باشد، قبلا هیچ نقشی در مدیریت کشور نداشته است.
انصافا این روش تبلیغاتی نتیجه خوبی برای تیم تبلیغاتی احمدی نژاد داشت و بسیاری از مردم به او رای دادند تا مافیای نفتی معرفی شود، مفسدان در پیشگاه ملت رسوا گردند و استقرار کابینه هفتاد میلیونی – از میان کسانی که در نابسامانی‌های گذشته نقش نداشتند– بهشت موعود را نصیب ملت ایران نماید
این یادداشت در مقام ارزیابی میزان تحقق شعارهای پیش گفته نیست و شاید شرایط در آن حد از وضوح باشد که ارزیابی موفقیت یا ناکامی‌دولت هم ضرورتی نداشته باشد. اما آنچه در این سطور تعقیب می‌شود شبیه سازی اظـهـارات اخـیـر رئیس جمهور و بعضی همکاران او با اظـهاراتی است که در دوره تبلیغات انتخاباتی مطرح می‌شد. در آن زمان، مشکلات کشور به رانت خواران وابسته به مافیاهای موهوم و ناشناخته نسبت داده می‌شد تا مردم به دنبال مدیری متفاوت بگردند و عنان قوه مجریه را به او بسپارند. امروز هم عقبه همان مافیاها به کارشکنی در برابر دولت، تحریک دشمنان خارجی برای افزایش فشار بر دولت و ملت، به جریان انداختن سـرمـایـه‌هـای نــاشــی از رانـت خـواری بـرای بـه شـکـسـت کـشـاندن سـیـاسـتـهـای اقـتصادی دولت و عناوین مشابه متهم می‌شوند تا مردم باز هم مشکلات را از چشم همه ببینند جز دولتمردان فعلی!‌
دکتر احمدی نژاد در سخنرانی اخیر، همچنین جملاتی را بیان کرد تا علاوه بر انواع مفاسد اقتصادی و سیاسی، بی انصافی را هم به مجموعه اتهامات مطرح شده علیه منتقدان و مخالفان دولت بیفزاید. البته شاید <بی انصافی> نرم‌ترین اتهامی‌ باشد که می‌توان به رقیب یا دشمن نسبت داد، اما اگر بدقت نگریسته شود، بی انصافی <ام الخبائث> است و همان است که سایر پلشتی‌ها را به دنبال می‌آورد. زیرا اگر انصاف وجود داشته باشد هیچ کـس حـاضـر نمی‌شود مدیران کارآمد را تنها به دلیل اختلاف نظر سیاسی کنار بگذارد، اگر انصاف باشد در تقسیم منابع و ثروتهای کشور، هیچ چیز جایگاهی مهم‌تر از حل مشکلات هموطنان پیدا نمی‌کند، انصاف به کسی اجازه نمی‌دهد رقیب را بیش از آنچه استحقاق دارد تخریب کند و از دوست، بیش از لیاقت او تمجید نماید. ‌ ‌
حاکمیت انصاف باعث می‌شود که سهم واقعی هر کس در موفقیت‌ها و ناکامی‌ها، به دور از تعصبات قبیله‌ای جدید –جناحی– شناسایی و با شفافیت به اطلاع مردم برسد. اما باید اعتراف کرد که <انصاف> کیمیایی است بسیار کمیاب و در مقاطع و مواردی هم مورد بی‌مهری واقع می‌شود.
دکتر احمدی نژاد روز بیست و دوم بهمن، اظهار تاسف کرد که چرا موفقیت‌های دولت نادیده گرفته می‌شود و از این طریق دستاوردهای انقلاب اسلامی‌مورد تردید قرار مـی‌گـیـرد. امـا ای کـاش او مـی‌گـفـت کـه جـدیدترین و جدی‌ترین بی انصافی‌ها، از چه زمانی آغاز شد و آغاز کنندگان این روند هم اکنون در چه جایگاههایی قرار دارند؟
راستی آیا آقای رئیس جمهور به یاد نمی‌ا~ورد که اتـهام افکنی‌های شدید مالی علیه دولتهای گذشته جمهوری اسلامی‌ایران، نخستین بار توسط چه کسانی مطرح شد؟ آیا او فراموش کرده است که چه کسی گفت: <عده‌ای در مراکز تصمیم گیر نظام، نگاه به آن طرف مرزها دارند؟> آیا این سخن برای آقای احمدی نژاد آشنا نیست که <دیپلماسی خارجی کشور در دو دهه گذشته، انفعالی بـوده است>!؟ یک هفته نامه اصولگرا سه سال پیش اظـهـارات یـکـی از وزیـران دولت نهم را چاپ کرد که مهم‌ترین نکته آن <عدم حاکمیت اصولگرایی در کشور جز در یکی دو ماه ریاست جمهوری شهید رجایی> بود. آیا یک نسخه از این هفته نامه، در دفتر ریاست جمهوری موجود نیست ‌ که آقای رئیس جمهور از برخی بی انصافی‌ها‌ی سابق مطلع شود؟نمونه بسیار است که بررسی همه این نـمـونـه ها، می‌تواند پاسخی برای این سوال باشد که <بی انصافی‌ها از چه زمانی و توسط کدام گروه، آغاز شد؟> از گـذشته‌ها بـگـذریم. اما اگر رئیس جمهور به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، خواستار <انصاف ورزی> مخالفان و منتقدان دولت می‌شود – و این خواسته او نیز به حق است– آیا در سخنرانی اخیر، جانب انصاف را به خوبی رعایت کرد؟
دکتر احمدی نژاد در پاسخ به منتقدان دولت، آمارهایی از موفقیت های دولت خود ارائه و آن را با عملکرد دولت های گذشته مقایسه کرد. او حتی تلاش کرد که حجم بعضی اقدامات عمرانی و اقتصادی در دو سال فعالیت دولت خود را با عملکرد ده سال قبل مساوی بداند. اما آیا شرط انصاف آن نبود که در این مقایسه، <درآمدهای نفتی> دولت خود را نیز با میزان درآمدهای ده سال قبل از آن مقایسه کند؟ اگر او می خواست به مردم بگوید که در دولت او چند برابر میزان دولت های قبلی، تلفن ثابت و سیار واگذار شده است شرط انصاف ایجاب می کرد که زحمات گذشتگان را نیز با مردم مطرح کند، زیرا قطعا بدون بستر سازی های پرهزینه گذشته، امروز این امکان برای دولت وجود نداشت که بتواند با سرعت، امکانات مخابراتی را گسترش دهد. مقایسه میزان صادرات هم مورد اشاره احمدی نژاد قرار گرفت اما این موضوع هم جز با بررسی تغییرات نرخ دلار و افزایش چند برابری قیمت محصولات پتروشیمی - که میزان افزایش آن به مراتب بیشتر از افزایش قیمت نفت بوده است- امکان پذیر نیست.
رئیس جمهور در سخنرانی اخیر تلاش کرد اکثر انتقادات را معادل بهانه جویی بداند. اما آیا این تلقی، منصفانه است که دولتمردان، بسیاری از صاحب نظران- وابسته به جناح های گوناگون سیاسی و مستقل ها- را بهانه جو و انتقادات آنها را غیرعلمی بدانند و دچار این احساس غیردقیق بشوند که <ما تنها ناجیان کشور هستیم؛ اگر بگذارند>! ؟
آقای احمدی نژاد که نگران زیر سوال رفتن افتخارات نظام و انقلاب است، بیش از هر کس وظیفه دارد که موفقیت ها و ناکامی ها را در تمام سی سال گذشته - و نه در ۵/۲ سال اخیر- مورد ارزیابی قرار دهد و ضمن اعتراف به زمینه سازی‌های دولت های گذشته برای برخی موفقیت های اخیر، کاستی‌های گذشته و حال را نیز یادآوری کند. او همچنین بایستی در پای آمارهایی که همکاران او ارائه می کنند و احساس عمومی بـرخـلاف آن شهـادت مـی دهـد، امضای عده ای از کارشناسان مستقل و منصف را نیز داشته باشد. اما از همه اینها مهم‌تر، آن است که با یک ارزیابی دقیق و منصفانه، به مردم بگوید شدیدترین بی انصافی ها، توسط چه کسانی و در کدام مقطع زمانی آغاز شد و برای جبران آنها، چه تدبیری وجود دارد؟
منبع : روزنامه آفتاب یزد