پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

حضرت مهدی موعود (عج) از نگاه صدر المتالهین


حضرت مهدی موعود (عج) از نگاه صدر المتالهین
مرحوم صدر المتالهین رضوان الله علیه، از اعلام بزرگ اسلام و از تواناترین مدافعان راستین سنت الهی و نبوی بوده‏اند .
ایشان، در شرح بر كافی، نكات دقیق و گره‏گشایی را در ذیل احادیث‏باب امامت، درباره‏ی حضرت مهدی (عج) دارند .
وی، «انسان معصوم‏» را علت پیدایش خلقت و عامل تداوم آن می‏داند و می‏گوید: جهان، به سبب وجود خاتم الاولیاء علیه السلام است كه برپا است و روی عدالت جهانی را خواهد دید .
نوشتار حاضر، بررسی و شرحی بر چند نكته از نكات گران سنگ ایشان درباره‏ی امامت است .
مرحوم قدوهٔ الموحدین و رئیس المحققین، صدرالدین محمد شیرازی، از اعلام بزرگ اسلام و از تواناترین مدافعان راستین سنت الهی و نبوی بوده‏اند . وی، جامع علوم شریعت اسلام و حاوی فنون معارف قرآنی است .
این رجل الهی، به هر نقطه‏ی سر بسته كه توجه كرده، گره گشا بوده و به هر سو كه قلم او رقم زده، ابتكار و اكتشاف حقائق معرفتی باریده است .
ایشان، در زمینه‏ی اثبات امامت، در جای جای كتب عمیق و دقیق‏اش، درخششی منحصر به فرد دارد .
در شرح اصول كافی فصلی را به نام «ان الحجهٔ لاتقوم لله علی خلقه الا بامام‏» گشوده است . منظور ایشان، این است كه خدای تعالی دستورها و فرمان‏های بسیاری را به وسیله‏ی قرآن كریم فرستاده است ولكن همه‏ی این دستورها و فرمان‏ها آن‏گاه الزام آور است و بر مردم عمل به آن‏ها حتم و لازم است كه در كنار قرآن كریم، عالم آگاه معصوم از طرف خدای متعال نصب شده باشد; زیرا، كسی می‏تواند حجت‏بر مردم باشد و قول و فعل او، اسوه‏ی آنان و اتباع و پیروی از او، ضروری و حتمی باشد، كه اولا احتمال پیدایش خطا و اشتباه و غلبه‏ی هواهای نفسانی بر او محال باشد . و ثانیا، عالم و آگاه به عوالم مختلف هستی، عالم مثال و برزخ و قیامت و ... باشد و نیز دارای كرامت‏های خارق العاده باشد، و راه‏های نجات از عذاب قیامت و خلاصی از مكاید شیطان را بداند و بر اسرار قرآن و متشابهات و محكمات قرآن، عالم، و ناسخ و منسوخ آیات را بداند و رابطه‏ی متصل بین زمین و آسمان را حفظ كند، و با منطق وحی و فرشتگان، آشنا باشد و به رموز باطن و ظاهر عالم، آگاهی مطلق داشته باشد، و طریق بندگی و عبادت صحیح و خداپسند را بشناسد و تناسب عبادت را با روح انسان و با عوالم پس از این جهان بداند و با مقام قرب به حضرت اله عالم، به خوبی، آشنا باشد .
چنین رهبر معصومی، همانند مدعیان بی خبر از راه و رسم هدایت‏بشری نیست كه:
«یعلمون ظاهرا من الحیاهٔ الدنیا و هم عن الآخرهٔ هم غافلون .»
پس اگر چنین رهبر معصومی در كنار قرآن نباشد، قرآن، به تنهایی حجت‏بر بندگان خدا نیست; زیرا جز معصومان، آگاهی به اسرار و رموز قرآنی، نداشتند و ندارند .
پس قرآن، حتما، قرین و عدل خود را كه امام معصوم علیه السلام است، باید در كنار داشته باشد . به همین جهت است كه شیعه و سنی، از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل كرده‏اند كه آن حضرت فرمود:
انی تارك فیكم الثقلین: كتاب الله و عترتی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض ...
در روایت چهارم همین فصل، آمده است كه:
قال ابو عبدالله علیه السلام: الحجهٔ قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق . . . ;
یعنی، ائمه علیهم السلام از طرف خدا، قبل از خلق خلایق، حجت‏بوده‏اند و همراه با آنان نیز حجت‏اند و پس از انقراض عالم نیز حجت هستند .
ایشان، در توضیح این روایت پر بار و سنگین می‏فرماید: خدای منان متعال، نظام هستی را برای پیدایش نفوس كامل و ذوات عالی و انوار شامخ آفرید و اراده‏ی اولیه از پیدایش جملگی نظام صنع، آن است كه در خط استكمال و تمامیت وجودی آن بزرگواران قرار گیرند .
البته، از آثار وجودی آن بزرگواران نیز هدایت‏بشری و راهنمایی نسل آدمی، بلكه ثقلین است و این، خود، نكته‏ایست كه از دقیق‏ترین مسایل كلام و فلسفه‏ی الهی شمرده می‏شود; زیرا، عقل قطعی، حاكم است كه هرگز، پر ارزش‏ترین و گران‏بهاترین موجود در عالم، نباید خرج موجودات كم ارزش گردد . به دیگر بیان، عالی‏ترین، نباید خرج سافل و پست گردد; زیرا، چنین روشی، قطعا غلط است .
اگر آنان، مامور به هدایت‏خلق و مكلف به تكالیف بسیار مشكل نبوت می‏گردند، قبل از آن كه مردم از رنج و زحمت آنان استفاده كنند و به سوی هدف و صراط مستقیم هدایت‏شوند، خود آنان، به وسیله‏ی همان تكالیف، تا عالی‏ترین درجات قرب الهی صعود می‏كنند .
آن چه را كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و اولاد معصوم او، از تكالیف و دستورهای بسیار مشكل نبوت و امامت استفاده كرده‏اند، نسبت‏به آن چه نصیب امت آنان شده، همانند نسبت‏بی نهایت‏با متناهی است .
بر این اساس، ذات آن بزرگواران، قبل از خلق و بعد از خلق، همواره، غرض از خلقت عالمیان و حجت و دلیل بر اصل ایجاد بوده‏اند .
به دیگر بیان، آن بزرگواران، علت نهایی نظام صنع هستند كه بدون آنان، خدای متعال، دست‏به ایجاد هستی نمی‏زد . به همین دلیل است كه در زیارت جامعه‏ی كبیره آمده است: «بكم فتح الله و بكم یختم‏» ;
نیز مرحوم صدر المتالهین، در «باب حجت‏» شرح اصول كافی، فصل دیگری را منعقد فرموده به نام «باب ان الارض لاتخلو من حجهٔ‏»
در حدیث‏یكم این باب، ابن ابی عمیر، از حسین بن ابی علاء نقل می‏كند كه از امام صادق علیه السلام سؤال می‏كند:
«تكون الارض لیس فیها امام؟ قال: لا» ;
«آیا امكان دارد كه زمین، خالی از امام باشد؟ در جواب فرمودند: «ممكن نیست .»
در شرح این حدیث، مرحوم صدر المتالهین فرموده است: اتفاق سلف و خلف، بر آن است كه پس از هر پیامبری، جانشینی لازم است و محال است كه پس از درگذشت پیامبر، برای او، جانشینی تعیین نگردد .
اگر چه در كیفیت نصب جانشین، اختلاف است كه آیا به دست مردم است‏یا خدای تعالی باید نصب فرماید .
ملاصدرا، به طور مفصل، وارد جریان تاریخ خلفا گردیده و شرح حال نسبتا مفصلی از فساد و تباهی‏های دستگاه بنی امیه را ارائه داده و می‏گوید، آیا اینان هستند كه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتهٔ جاهلیهٔ‏»
آیا نشناختن امثال معاویه و ولید خمار و یزید قمار باز و دائم الخمر و مروان حمار، موجب مرگ جاهلی است؟ این فكر، نه تنها غلط است‏بلكه اعتقاد به آن، شرم آور است .
نیز، در صفحه ۴۶۲ همان كتاب، روایت دیگری را نقل كرده است كه امام صادق علیه السلام فرمود:
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت‏»
زمین، بدون امام، قرار نخواهد گرفت .
او، در شرح این حدیث، به نكته‏ی دقیقی اشاره فرموده كه در صفحات پیشین نیز یادآوری شد . می‏فرماید، غرض از خلقت و ایجاد صنع، برخاستن انسان‏های كامل است كه سلطان راستین دستگاه آفرینش و خلیفهٔ الله فی الارض باشند .
تمامی مقدمات وجود انسان، از حركات افلاك تا تلاش جمیع ملائكهٔ الله، جملگی، در سمت و سوی پیدایش آن بزرگ شخصیت‏های هستی حركت می‏كنند و آنان، علت غایی عالمیان هستند و معلوم است كه با فقد علت، معلول، قطعا، منتفی است;
یعنی، اگر ارواح طیبه‏ی امامان معصوم علیهم السلام، در عرصه‏ی وجود، ظاهر نگردند، هرگز در بنای هستی، خشتی بر خشت دیگر استوار نگردد .
پس هم اكنون، وجود امام معصوم، حتمی و قطعی است و خورشید تابان امام دوازدهم علیه السلام، نابودی و عدم را بر جهان و جهانیان، مهار فرموده و یكی از بركات وجودی آن حجت كبرای خدا، بقای نظام جهان است .
نیز ملاصدرا در شرح اصول كافی، ج ۱، ص ۵۵۶، از امام صادق علیه السلام روایتی دیگر نقل می‏كند . ابن ابی یعفور از امام صادق علیه السلام نقل می‏كند كه امام صادق علیه السلام فرمود:
«اذا قام قائمنا وضع الله یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و كملت‏به احلامهم‏»
«یعنی، هرگاه امام مهدی قیام فرماید، خدای تعالی، دست‏خود را بر سر بندگان گذارد و عقول و فهم آنان را كامل گرداند .»
ایشان، در توضیح آن روایت می‏فرماید: امام عصر، حضرت مهدی، علیه السلام همین زمان، حاضر و موجود و حی است ولی از نظر ما غایب و پنهان است .
اگر لقب آن حضرت را «قائم‏» قرار داده‏اند، بدان جهت است كه او هرگز، به صورت پیر و كهنسال از كار افتاده نیست و مریض نمی‏شود و پیامدهای روزگار، او را تحلیل نمی‏برد و تغییرات جهانی در او تغییری به وجود نمی‏آورد و موت و هلاكت، عارض او نخواهد بود .
نیز باید دانست كه روح آن امام معصوم علیه السلام هرگز جدای از بدن او نیست و امام زمان علیه السلام دارای حیات جسمانی، همانند دیگر مردمان است . او غذا می‏خورد و می‏خوابد و مانند دیگران، سخن می‏گوید و دارای حركت و سكون و جلوس است و می‏نویسد و می‏خواند .
كمیل، از امام مؤمنان و امیر البیان علیه السلام نقل كرده كه فرمود:
«صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقهٔ بالملا الاعلی اولئك خلفاء الله فی ارضه و الدعاهٔ الی دینه .»
آن، امامان معصوم، به دنیا آمده و در این دنیا، همانند دیگران، دارای حیات جسمانی هستند، ولی روح آنان، به عالم عالی و فوق این جهان مادی، مرتبط است . آنان، خلفای خدای و نگاهدارندگان دین در زمین هستند و مردم را بدان سوی می‏خوانند . مرحوم صدر المتالهین اضافه فرموده كه زندگی حضرت ولی عصر علیه السلام در این سیاره‏ی زمین، همانند بقای حضرت عیسی در آسمان است كه هرگز كسی نتواند در طول عمر آن بزرگوار، به خود شك راه دهد; زیرا، این توهم، از ضعف ایمان و نبود معرفت‏به چگونگی زندگی آن امام معصوم علیه السلام خواهد بود .
اما معنای روایت كه فرمود، «اذا قام قائمنا» به معنای خروج و ظهور آن بزرگوار است، و این امر، قطعی و حتمی است، به طوری كه اگر در دنیا، بیش از یك روز باقی نباشد، در آن روز، حتما، ولی عصر، عجل الله فرجه الشریف، ظهور خواهد فرمود . عدد روایات، در این مساله، از حد تواتر گذشته و از ضروریات مذهب حق، شیعه‏ی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است .
در كتب مخالف و موافق، به این حادثه‏ی عظیم جهانی، تصریح شده است . او، سپس، در دنباله‏ی این كلام، به نقل گفتار مفصلی از محی الدین عربی، كه شیخ بهایی آن را در اربعین خود آورده، پرداخته است .در بین كلمات محی الدین عربی، این چند بند شعر است كه خود محی الدین انشاء فرموده است:
الا ان ختم الاولیاء شهید
و عین امام العالمین فقید
هو السید المهدی من آل احمد
هو الصارم الهندی حین یعید
هو الشمس یجلو كل غیم و ظلمهٔ
هو الوابل الوسمی حین یجود
ای مردم جهان! آگاه باشید خاتم الاولیاء، امام زمان، هم اكنون شاهد بر ما است، اگر چه وجود آن حضرت، میان ما ظاهر نیست .
آن آقای بزرگوار، همان مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله است . او، همان شمشیر بران است آن‏گاه كه ظهور كند . او، خورشیدی است كه به هنگام ظهور، هر ابرو ظلمتی را می‏زداید . او آن گاه كه بر عالمین ظاهر شود، همانند باران بسیار پر آب و فراوانی است كه بركاتش بر تمامی عالم جاری خواهد بود .
سپس مرحوم صدر المتالهین‏قدس سره، فصلی را به نام «هدایهٔ حكمیهٔ‏» باز فرموده واز فتوحات محی الدین عربی، باب ۳۵۵، نقل می‏كند كه ما، به هنگام زندگی، خود را در این جهان، چنان یافته‏ایم كه به صورت عادی زندگی كرده و از همین زمین كه بدن ما از آن نشات یافته، ارتزاق می‏كنیم و توهم كرده‏ایم كه یگانه راه ادامه‏ی زندگی، همین است، ولی نمی‏دانیم كه خدایی كه میان بدن و این غذاها و روابط دیگر زندگی، نسبت‏هایی برقرار كرده، می‏تواند طور دیگری، اولیای خود را نگه دارد كه آثار حیات و حرارت بدن و قدرت بازوی او را همچنان نیرومندتر نگه بدارد و نه چنین است كه هر چه را ما ندانیم، او نیز نتواند . نعوذ بالله من جهلنا العظیم .
خدای تعالی، در این عالم، یك سلسله علل و اسباب ظاهری را آفرید، ولی علل و اسباب خفی و باطنی نیز بسیار دارد كه فقطبه برخی از اولیای خود، نوری عطا فرمود تا بتوانند پرده‏های ظاهری این علل و اسباب را كنار زنند و در حد همان نور; در ظلمات این علل و اسباب حركت كنند و تو، هرگز، طمع در آن چه برای تو میسور نیست، نكن كه اسرار، بر همه كس جز آن كه خدا بخواهد، بسته است .
دقت كن كه بدن ما، چگونه از هوا ارتزاق می‏كند، به طوری كه اگر ظاهر بدن را مسدود كنند و رابطه‏ی هوا را با بشره بدن قطع كنند، انسان، قدرت بقا نخواهد داشت .
پس گمان نباید كرد كه روزی خواری، فقط همان خوردن غذا و نوشیدن آب است .
سپس مرحوم صدر المتالهین به شرح باقی حدیث‏شریف پرداخته و می‏فرماید، «وضع الله یده علی رؤوس العباد» معنایش آن است كه گاهی خدای تعالی، از وسایط فیض خود تعبیر به «ید» فرموده است و او، به واسطه‏ی همان وسایط، كارهای این عالم را سامان می‏بخشد . معنای «رؤوس العباد» عقول و فهم آنان است كه خدا به وسیله‏ی تعلیم و تعلم و اشتغال به تحصیل عقول آنان را رشد می‏دهد و به عقول آنان، حدس‏های قوی به سبب الهام جناب حق، افاضه می‏گردد، به طوری كه آماده دریافت تعلیم و ربیت‏حضرت مهدی علیه السلام می‏گردند .
مسلم است كه نفوس انسانی، از زمان حضرت آدم تاكنون، به تدریج، رشد یافته و لطافت و صفای عقلانی بنی آدم، همیشه، رو به رشد است . زیرا، نظام تربیتی حضرت ولی عصر علیه السلام چنان است كه نیاز به استعدادهای فراوان دارد .
نیز، مرحوم ملاصدرا، در جلد ششم تفسیر خود، صفحه‏ی ۲۹۸، ذیل فصلی كه به عنوان «مكاشفه‏» باز فرموده، می‏گوید، از آیه‏ی بیست و هفتم سوره حدید، معلوم است كه سنت غیر قابل تخلف الهی، بر آن است كه هیچ زمانی، زمین، از حجت‏خدا بر خلق، خالی نیست و قیام حجت، از زمان آدم (ع) تا زمان خاتم و پس از رسول خاتم صلی الله علیه و آله به وسیله‏ی اولاد معصوم دوازده‏گانه‏اش علیهم السلام، برقرار است . اكنون، زمین و زمان، در حریم امن و امان حضرت ولایت‏ختمی، مهدی موعود علیه السلام، كه ختم این سلسله‏ی «حجج الله علی خلقه‏» است، باقی و برقرار است .
نیز در صفحه‏ی ۲۹۹ از نهج البلاغه، از امیرمؤمنان نقل می‏فرماید كه امیرمؤمنان علیه السلام به كمیل بن زیاد فرمود:
«اللهم بلی لاتخلو الارض من قائم لله بحجهٔ، ظاهرا مشهورا، او مستترا مغمورا، لان لاتبطل حجج الله و بیناته . و این اولئك اولئك و الله! الاقلون عددا الاعظمون خطرا - الی ان قال - اولئك خلفاء الله فی ارضه و الدعاهٔ الی دینه . آه! آه! شوقا الی رؤیتهم‏» ;
«البته، چنین است كه زمین، از حجت قائم خدا، هرگز، خالی نیست، چه ظاهر باشد و یا پنهان، زیرا، باید حجت و دلیل، بر مردم تمام باشد . راستی، كجایند آن اولیای خدا كه تعدادشان بسیار كم و مقام و عظمت آنان، بسیار بزرگ است؟
- تا آن جا كه فرموده -
آنان، خلفا و داعیان دین الهی در زمین هستند . آه! آه! كه بسیار در آرزوی شوق دیدار آنان هستم .»
سپس مؤلف كتاب گوید، از این حدیث جلیل، چند نكته به دست آید:
۱) آبادانی زمین و وجود انسان‏ها و سایر كاینات، به طفیل وجود انسان كامل و ربانی است .
۲) ضرورتی نیست كه آن ولی تام و كامل، ظاهر باشد، بلكه چه بسا او مستور و از دیده‏ها مخفی باشد .
۳) سپس از فتوحات محی الدین عربی، عبارتی بسیار شگفت آور نقل می‏كند . ایشان، در باب ۳۶۶ فتوحات گوید:
«ان لله خلیفهٔ یخرج من عترهٔ رسول الله من ولد فاطمهٔ، علیها السلام . اسمه اسم رسول الله صلی الله علیه و آله و جده حسین بن علی علیهما السلام یبایع بین الركن و المقام‏» ;
خدا، خلیفه‏ای دارد، كه از عترت رسول الله و از اولاد فاطمه است و جد او، حسین بن علی است . مردم، در میان ركن و مقام، با او بیعت می‏كنند .
محی الدین، اوصافی را از حضرت ولی عصر علیه السلام نقل می‏كند كه درست، همانند عقاید صحیح شیعه است . این مبحث، در فتوحات، بسیار مفصل است و شیخ بهایی در كتاب اربعین خود، ملخص آن را بیان كرده است . اما تاسف آور آن كه در چاپ‏های اخیر فتوحات، این مطلب، حذف شده است كه این گونه دست‏های خائن، در تاریخ، بسیار بوده است .
مرحوم آخوند ملاصدرا، در مفاتیح الغیب، صفحه‏ی ۴۸۵، المشهد الثانی فی باطن النبوهٔ و ظاهره‏» بحث‏بسیار جالبی را طرح فرموده است كه در قسمت آخر آن، ص ۴۸۷، می‏فرماید: آن‏گاه كه حضرت مهدی علیه السلام ظهور فرماید، آن‏چه حاكم بر امت اسلامی خواهد شد، كشف صحیح مطابق با واقع خواهد بود . در اسلام، تمامی مذاهب برداشته می‏شود و به حكم واحد امام معصوم - كه واجب الاتباع جملگی است - در صراط واحد قدم بر می‏دارند . در آن زمان، اجتهاد هیچ مجتهدی حجت نیست، همانند زمان رسول الله كه فقط رای حضرت خاتم النبیین، صلوات الله علیه و آله، حاكم بود; زیرا، امام معصوم، صلوات الله علیه، آن چه را كه در علم حضرت حق متعال، جل جلاله است، یافته و همان را بر مردم ابلاغ می‏فرماید و آن گاه است كه احكام جاری در میان مردم، صریح لوح محفوظ بوده و همگان با حقیقت‏ها و واقعیت‏ها، زندگی خود را می‏گذرانند .
نویسنده گوید، آن چه از ارتباطات وسیع جهانی و كثرت نشریات و تاسیس دانشگاه‏ها و پژوهش‏كده‏ها و حوزه‏های علمیه، اكنون شاهد و ناظر هستیم، جملگی، در جهت رشد سریع انسان‏هاست، و خدای متعال، برای بازسازی بشر و آمادگی او برای تحمل هدایت ویژه‏ی الهی، در این قرن، وسائل لازم را از كمون طبیعت‏بیرون كشیده و جملگی را در معرض استفاده عموم قرار داده است و این واقعه‏ی عظیم، از مهم‏ترین علایم و عجیب‏ترین نشانه‏های ظهور حضرت مهدی علیه السلام و پیدایش دولت‏حق و غلبه‏ی دین الهی بر تمام توطئه‏های شوم ابلیس‏های روزگار خواهد بود .
آیهٔ الله حسن ممدوحی
منبع : مجله انتظار