پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ایالات متحده و آینده عراق


ایالات متحده و آینده عراق
موج رقابت های انتخاباتی در چند ماه اخیر در ایالات متحده به شدت بالا گرفته است.پیروزی باراک اوباما در مرحله مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری در ایالت “آیووا”بار دیگر امیدهای حزب دموکرات را برای ورود به کاخ سفید زنده نگه داشت.بسیاری از تحلیلگران و صاحب نظران براین باورند که اتخاذ راهبردی شفاف و منطقی از سوی اوباما پیرامون مسائل خارجی ایالات متحده همچون جنگ عراق منجر به برتری وی از رقبای سرسختی همچون “هیلاری کلینتون، “جان ادوارز” شده است.باراک اوباما در اکثر نطق های انتخاباتی خود عقب نشینی هر چه سریعتر نیروهای نظامی آمریکایی از باتلاق عراق را ضروری و درگیر شدن کاخ سفید در بحران عراق را اشتباهی غیرقابل گذشت از سوی سران نومحافظه کار واشنگتن دانسته است.این اظهارات امیدوار کننده در حالی از سوی مرد شماره یک ایالت ایلی نویز مطرح می گردد که به تازگی همقطاران وی در کنگره لایحه بودجه ۵۵۵ میلیارد دلاری برای سال ۲۰۰۸ را که شامل ۷۰ میلیارد دلار برای جنگهای عراق و افغانستان است،امضا کرده اند.این لایحه بدون هیچ واکنشی از سوی دموکرات های کنگره به تصویب رسید و هیچ‌گونه قید و بندی برای بازگشت نیروهای در برابر این بودجه از جرج بوش گرفته نشد.این لایحه در ۱۹ دسامبر تصویب شده است .
توجیه این ابهامات متصور پیرامون پیروزی نماینده حزب دموکرات و اقدام اخیر آنها در کنگره بسته به شناخت ماهیت ساختار سیاسی ایالات متحده و ساخت شناختی تعاملات کاخ سفید و کنگره است.اضافه بر این باید دید که دکترین سیاست دوحزب جمهوریخواه و دموکرات در مورد عراق چه تغییراتی خواهد کرد و آیا مسئله عراق می توانند فاکتوری برای تعیین سرنوشت بیست و چهارمین رئیس جمهور کاخ سفید باشد؟
جامعه آمریکایی متشکل از اقشار متفاوتی است . شاید بتوان گفت جامعه آمریکا مجموعه ای است از تفاوت های فرهنگی،اجتماعی،نژادی، سیاسی ،اقتصادی و ... . این گروه‌ها اغلب برای احقاق حقوق خود و تاثیر گذاری بر سیاست‌های داخلی و خارجی کشورشان نهاد های اجتماعی را تشکیل می دهند. این نهادها در حقیقت لابی هایی هستند که قدرت نفوذ و تاثیرگذاری بالایی را بر دستگاه های حکومتی دارند.این گروه های نفوذ اغلب با صرف مخارج هنگفت وارد عرصه سیاسی شده و اصول سیاسی کشور خود را مطابق با منافع خود،از طریق فشار بر نمایندگان مجلس نمایندگی و یا سناتورهای سنا و یا خود دولت تغییر و در صورت امکان حتی تشکیل می دهند.این لابی ها بعضا قدرتمند هستند که می توانند دولتمردان را وادار کنند تا یک جنگ تمام عیار را به راه بیندازند.به عنوان مثال جنگ عراق متاثر از فشار لابی های اقتصادی همچون کارتل های بزرگ نفتی و شرکت های اسلحه سازی به راه افتاد.
با این تفاسیر می توان نتیجه گرفت که احزاب در آمریکا برای به دست گرفت سکان قدرت ابتدا باید آرا و توجهات اقشار بیشتری از جامعه را به خود جلب کنند.آن گاه با یک تعامل سازنده با دیگر قوا راه را هموار سازند.در واقع احزاب باید با کسب لابی ها خود را به واقعیت های جامعه نزدیکتر کنند تا بتوانند در هوچی گری های انتخاباتی صدای رساتری داشته باشند.البته باید در ضمن این مطلب گفت که احزاب به دنبال اکثریت لابی های اجتماعی نیستند بلکه برای رشد و ترقی به سوی ائتلاف اقلیت ها که اکثرا منابع و امتیازات مناسب تری دارند سوق پیدا می کنند. اکنون دموکرات ها که خاطره خوبی از عراق در انتخابات کنگره دارند باید با سر دادن شعارهای ضد جنگ اکثریت بیشتری از اقشار جامعه را با خود هم آوا کنند.اما باید دانست تنها اهرم فشار کنگره بر کاخ سفید در قبال جنگ عراق عدم تصویب هزینه سرسام آور آن است.اما به راستی چرا دموکرات‌ها با بوش سراین لایحه حتی چانه زنی هم نکردند؟
امروز در ایالات متحده بسیاری از اقشار جامعه برسر مسئله جنگ عراق همصدا شده اند.اکثر آنها در واقع خواهان خروج هرچه سریعتر نظامیان از عراق هستند.اما دموکرات ها در مقابل جمهوریخواهان دست بسته هستند زیراکه اگر کنگره از برگ برنده خود یعنی قطع بودجه جنگ استفاده کند در واقع خود را آماج انتقادات افکار عمومی قرار داده است.قطع بودجه جنگ در حقیقت موجبات کاهش توانایی ارتش و در نتیجه افزایش آمار تلفات و کشته ها خواهد شد و این همان پاشنه آشیل دموکرات هاست زیرا از یک سو افسارگسیختگی بوش را می بینند و از سوی دیگر نمی‌توانند با کاخ سفید کنار نیایند.لذا ما می بینیم به رغم تصمیم کنگره هنوز مردم آمریکا به دموکراتها رای می دهند.
موقعیت کنونی بوش(مدت زمانی که یک شخص می‌تواند به صورت متوالی ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده بگیرد هشت سال است و بوش این دوره را کاملا گذرانده است)باعث شده است که وی حزب و پایبندی به منافع حزب خود را فراموش کند و این کمتر از یک سال مانده از دوران منفور ریاست جمهوری خویش را به اجرای طرح ها و افکار خویش بگذراند‌.
از این رو بازها قدرت تمرکز چندانی بر معادلا‌ت سیاسی بغداد نخواهند داشت.
محمد اسکندری
منبع : روزنامه رسالت