سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

برانکو: خواب‌ ما در جام‌ جهانی‌ تعبیر می‌شود


برانکو: خواب‌ ما در جام‌ جهانی‌ تعبیر می‌شود
سرمربی‌ تیم‌ ملی‌ ایران‌ عنوان‌ كرد كه‌ باید با قدرت‌ مقابل‌ حریفان‌ فوتبال‌ بازی‌ كنیم‌ تا به‌ مرحله‌ دوم‌ راه‌ پیدا كرده‌ و به‌ اعتقاد من‌ این‌ خواب‌ بالاخره‌ تعبیر خواهد شد.
به‌ گزارش‌ پایگاه‌ خبری‌ سازمان‌ تربیت‌ بدنی‌، برانكو ایوانكوویچ‌ در گفت‌ و گویی‌ به‌ ابهامات‌ پاسخ‌ گفته‌ كه‌ در زیر می‌آید:
پنجمین‌ سال‌ حضورتان‌ را در ایران‌ سپری‌ می‌كنید اما در یكی‌ دو سال‌ گذشته‌ بر خلاف‌ پیش‌ تر، بیشتر در یك‌ لاك‌ دفاعی‌ بسر می‌برید. فكر می‌كنید همه‌ دشمنتان‌ هستند و وظیفه‌ دارید از خودتان‌ برای‌ زنده‌ ماندن‌ دفاع‌ كنید؟
نمی‌ دانم‌ این‌ یك‌ گارد دفاعی‌ است‌ یا نه‌. شیوه‌ برقراری‌ ارتباط‌ من‌ به‌ این‌ شكل‌ است‌. برخی‌ از مسائل‌ فقط‌ در روزنامه‌ها و برخی‌ها هم‌ واقعیت‌ شخصیتم‌ هستند. همیشه‌ خبرنگاران‌ معتقدند چیز كمی‌ از خبر گرفته‌ اند یا آنچه‌ از من‌ گرفته‌ اند آنقدر جذاب‌ نبوده‌، طبیعتا هر طرف‌ از جانب‌ خودش‌ به‌ این‌ مساله‌ نگاه‌ می‌كند و خب‌، تصمیم‌گیری‌ خاص‌ خودش‌ را هم‌ در پی‌ دارد. در این‌ سال‌ها بعضی‌ مواقع‌ اطلاعات‌ مورد سوء استفاده‌ قرار گرفته‌ یا واقع‌بینانه‌ به‌ آن‌ پرداخته‌ نشده‌ است‌ بلكه‌ نشریات‌ سعی‌ كرده‌ اند از مسائل‌ بابت‌ جنجال‌ سازی‌ آن‌ استفاده‌ كنند. از آن‌ پس‌ تصمیم‌ گرفتم‌ اطلاعات‌ را به‌ صورت‌ منتخب‌ تحویل‌ رسانه‌ها بدهم‌. برای‌ من‌ روشن‌ است‌ كه‌ مثل‌ آقای‌ بلاژویچ‌ نیستم‌. او از نظر روزنامه‌ها شخص بسیار جذابی‌ بود. او قادر بود مطبوعات‌ را با عناوین‌ و مطالب‌ مختلف‌ پر كند ولی‌ باید بپذیریم‌ كه‌ من‌ طور دیگری‌ هستم‌.
تا حدی‌ شاید صحیح‌ باشد؛ اما فكر می‌كنم‌ بخش‌ عمده‌یی‌ از این‌ بدخلقی‌ها مربوط‌ به‌ پیش‌ داوری‌ شما باشد. مصاحبه‌های‌ اول‌ شما با مصاحبه‌های‌ پارسال‌ و امسالتان‌ با خود من‌ به‌ لحاظ‌ رفتاری‌ متفاوت‌ بوده‌ است‌. می‌پذیرید كه‌ اتفاقات‌ و تغییراتی‌ در رفتار شما رخ‌ داده‌ است‌.
هر كدام‌ از ما می‌توانیم‌ تغییر كنیم‌. خواهش‌ می‌كنم‌ به‌ من‌ بگویید رفتارم‌ چه‌ تفاوتی‌ داشته‌ است‌. كدام‌ تغییرات‌ مثبت‌ بوده‌ اند و كدام‌ یك‌ منفی‌. شاید بتوانم‌ اصلاحشان‌ كنم‌.
در دو سال‌ گذشته‌ همیشه‌ این‌ حس‌ را داشته‌ اید كه‌ طرفی‌ كه‌ رو در روی‌ شما نشسته‌ دشمن‌ شماست‌. امكان‌ آن‌ هست‌. علی‌ الخصوص‌ در یك‌ سال‌ گذشته‌، بعد از كسب‌ بزرگ‌ترین‌ نتیجه‌ تیم‌ ملی‌ ایران‌. هر روز صبح‌ با این‌ فكر بیدار می‌شدم‌ كه‌ چگونه‌ باید مقابل‌ حملات‌ دفاع‌ كنم‌. حملات‌ و حملات‌ پیاپی‌. انتقاد و انتقادات‌ پیاپی‌. در مطبوعات‌ كار می‌كنید و به‌ مراتب‌ بهتر از من‌ آگاه‌ هستید. روزنامه‌ها را نمی‌خوانم‌ ولی‌ به‌ نحوی‌ از من‌ سوال‌ می‌پرسند كه‌ مجبور به‌ پاسخگویی‌ می‌شوم‌. هر روز بیدار می‌شدم‌ در حالی‌ كه‌ فكر می‌كردم‌ با كدام‌ استدلال‌ باید از بزرگ‌ترین‌ نتیجه‌ تاریخ‌ فوتبال‌ ایران‌ دفاع‌ كنم‌. اگر شما هم‌ بودید طوری‌ برخورد می‌كردید كه‌ گویی‌ پشت‌ این‌ سوالات‌ غرض‌ خاصی‌ نهفته‌ است‌. نمی‌خواستم‌ در حذف‌ یا قتل‌ خودم‌ شركت‌ كنم‌. خیلی‌ از مطبوعات‌ به‌ صورت‌ علنی‌ اعلام‌ كردند كه‌ مخالفم‌ هستند. طبیعتا نحوه‌ برخورد من‌ هم‌ باید تفاوت‌ می‌كرد.
چرا این‌ اتفاق‌ پس‌ از مقدماتی‌ جام‌ جهانی‌ رخ‌ داد؟ ضمن‌ آنكه‌ در دوره‌یی‌ كه‌ از ایران‌ رفتید، مردم‌ و حتی‌ مطبوعات‌ بشدت‌ علاقه‌مند بازگشت‌ شما بودند؟
نمی‌ دانم‌ چه‌ اتفاقی‌ افتاد. می‌توانید به‌ من‌ كمك‌ كنید. از جانب‌ خودم‌ دوست‌ دارم‌ بدانم‌ واقعا مشكلم‌ چه‌ بود. باید با مطبوعات‌ ارتباط‌ داشته‌ باشم‌. دایما فكر می‌كنم‌ شاید در نوع‌ برقراری‌ ارتباطم‌ اشتباه‌ كرده‌ ام‌.
شاید یكی‌ از بحث‌هایی‌ كه‌ مطرح‌ كنید این‌ باشد كه‌ چند روزنامه‌ نگار می‌خواستند به‌ تیم‌ ملی‌ خط‌ بدهند. وقتی‌ نشد در روزنامه‌ هایشان‌ جبهه‌ گیری‌ كردند. این‌ یكی‌ از مسائل‌ بود، چرا وقتی‌ با آن‌ مواجه‌ شدید بطور رسمی‌ اعلام‌ نكردید كه‌ واقعیت‌ چیست‌؟
اینكه‌ مشكل‌ من‌ نیست‌. وقتی‌ مدرك‌ اثبات‌ این‌ معضل‌ را در اختیار ندارم‌ چكار می‌توانم‌ بكنم‌؟ حتی‌ می‌دانم‌ كدام‌ دست‌ها پشت‌ این‌ مسائل‌ وجود دارد اما نمی‌توانم‌ در موردش‌ حرفی‌ بزنم‌. تاكنون‌ پیش‌ آمده‌ كه‌ من‌ زنگ‌ زده‌ باشم‌ كه‌ چرا این‌ را نوشتید یا چرا آنطور نوشتید؟ دروغ‌های‌ زیادی‌ در موردم‌ نوشته‌ شد ولی‌ حتی‌ به‌ خودم‌ اجازه‌ ندادم‌ بپرسم‌ چرا اینطوری‌ می‌نویسید. حق‌ دارید انتقاد كنید اما من‌ هم‌ حق‌ دارم‌ موافق‌ آن‌ نباشم‌. این‌ حق‌ من‌ است‌ اما آیا می‌توانم‌ بگویم‌ ننویسید؟ پس‌ چطور باید انتظار داشته‌ باشیم‌ كه‌ فلانی‌ و فلانی‌ در تیم‌ نباشند و حتما سرمربی‌ باید مطیع‌ ما باشد. از مواضع‌ خودم‌ دفاع‌ كرده‌ ام‌ البته‌ لزومی‌ هم‌ ندارد حتما مواضع‌ من‌ صحیح‌ و بی‌ عیب‌ باشد. نمی‌گویم‌ قطعا حرفم‌ صحیح‌ است‌ اما با توجه‌ به‌ قانون‌ فدراسیون‌، من‌ تصمیم‌ می‌گیرم‌ كه‌ چی‌ چطور باشد. به‌ هر حال‌ در مقابلش‌ پاسخگو هستم‌.
به‌ این‌ دلیل‌ است‌ كه‌ می‌پرسم‌ چه‌ چیز را باید اصلاح‌ كنم‌. همه‌ می‌گویند مغرور و بی‌ ادب‌ شده‌یی‌. در مقابل‌ وقتی‌ تمرین‌ تیم‌ ملی‌ را می‌بینم‌ كه‌ فقط‌ یك‌ خبرنگار برایش‌ می‌آید به‌ خودم‌ حق‌ می‌دهم‌ ناراحت‌ باشم‌. تازه‌ سوال‌ آن‌ خبرنگار (كه‌ تنها خبرنگار حاضر هم‌ بود) این‌ بود كه‌ نظرتان‌ در مورد ورود بانوان‌ به‌ ورزشگاه‌ ها چیست‌. سوال‌ دوم‌ این‌ بود كه‌ در جام‌ حذفی‌ بازیكنان‌ باید حضور داشته‌ باشند یا نه‌. با خودم‌ فكر كردم‌ كه‌ او دنبال‌ یك‌ اشتباه‌ كوچك‌ از من‌ می‌گردد كه‌ یك‌ مقاله‌ كمدی‌ از آن‌ بسازد. او هیچ‌ سوالی‌ در مورد وضعیت‌ تیم‌، بازیكنان‌، مصدومان‌ و حتی‌ غایبان‌ نپرسید. به‌ او پاسخ‌ دادم‌؛ ولی‌ حق‌ دارم‌ در ذهنم‌ آنچه‌ دوست‌ دارم‌ تصویرسازی‌ كنم‌.
تا یك‌ روزی‌ مطبوعات‌ دو دسته‌ بودند. یك‌ گروه‌ حامی‌ شما و یك‌ گروه‌ مقابل‌ شما. یك‌ اتفاقی‌ افتاد كه‌ حامیان‌ خودتان‌ را هم‌ از دست‌ دادید. این‌ حس‌ وجود دارد كه‌ اگر كسی‌ به‌ لحاظ‌ فنی‌ بگوید فلان‌ بازیكن‌ قابلیت‌ حضور در تیم‌ ملی‌ را دارد شما اولین‌ فكری‌ كه‌ به‌ سرتان‌ می‌رسد این‌ است‌ كه‌ او می‌خواهد آن‌ را به‌ تیم‌ تحمیل‌ كند. این‌ نگاه‌ باعث‌ شد آن‌ كسی‌ كه‌ حامی‌ شما بود، حمایت‌ را فقط‌ در تعریف‌ و تمجید از شما دید و به‌ مرور از شما فاصله‌ گرفت‌. خیلی‌ مواقع‌ خود من‌ وقتی‌ می‌خواستم‌ سوالی‌ بپرسم‌ فكر می‌كردم‌ پاسخ‌ آن‌ را با سیلی‌ خواهید داد.
نقطه‌ نظر خوبی‌ را گفتید. یك‌ سال‌، همه‌ روزنامه‌ نگاران‌ از دست‌ من‌ شاكی‌ بودند. مدام‌ از شما خواهش‌ می‌كنم‌ به‌ من‌ كمك‌ كنید. چه‌ بوده‌ كه‌ من‌ برای‌ روزنامه‌ نگاران‌ انجام‌ نداده‌ ام‌؟ من‌ به‌ چه‌ كسی‌ بی‌ احترامی‌ كرده‌ام‌؟ قرار مصاحبه‌ با چه‌ كسی‌ را نپذیرفته‌ ام‌؟ به‌ چه‌ كسی‌ حمله‌ كرده‌ ام؟ به‌ حیثیت‌ چه‌ كسی‌ بی‌ احترامی‌ كرده‌ ام‌؟ به‌ چه‌ كسی‌ اجازه‌ ندادم‌ از بازیكنان‌ مصاحبه‌ و اظهار نظر بگیرد؟ چه‌ كسی‌ را برای‌ ورود به‌ كمپ‌ و اردو ممنوع‌ كرده‌ ام‌؟ نمی‌دانم‌ باید چه‌ كار دیگری‌ انجام‌ دهم؟ ۹ صبح‌، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۵ و ۶ حتی‌ تا یك‌ صبح‌ روز بعد به‌ من‌ زنگ‌ زدند. حتی‌ به‌ كسی‌ هم‌ توهین‌ نكردم؛ ولی‌ گفتم‌ ببخشید، فكر می‌كنم‌ ساعت‌ یك‌ شب‌ وقت‌ آن‌ باشد كه‌ چلنگر كمی‌ در كنار خانواده‌اش‌ باشد.باز هم‌ من‌ مقصر هستم؟ می‌خواهم‌ بگویم‌ كه‌ چرا غمگین‌ هستم‌. ناراحت‌ نیستم‌. فقط‌ غمگینم‌. تیم‌ ایران‌ تا امروز مثل‌ مكزیك‌ ۱۳ بار به‌ جام‌ جهانی‌ راه‌ پیدا نكرده‌، بلكه‌ تازه‌ بار سوم‌ است‌. در ۴ سال‌ اخیر فقط‌ سه‌ مسابقه‌ رسمی‌ را باخته‌ایم‌. مقام‌ سوم‌ آسیا را كسب‌ كرده‌ ایم‌. در ۴ سال‌ اخیر همیشه‌ بین‌ جایگاه‌های‌ پانزدهم‌ تا بیست‌ و سوم‌ جهان‌ بوده‌ایم‌. بین‌ ۱۵ تا ۱۶ بازیكن‌ در رده‌ سنی‌ ۲۰ تا ۲۳ سال‌ داریم‌ و شمار زیادی‌ بازیكنان‌ جوان‌ به‌ تیم‌ ملی‌ دعوت‌ شده‌اند. تنها دو بازیكن‌ بالای‌ ۳۰ سال‌ داریم‌. من‌ فاكتوری‌ هستم‌ كه‌ تغییر می‌كنم‌. شاهد هستید كه‌ ۹۰ درصد مقالات‌ بی‌ رحمانه‌ منفی‌ نوشته‌ می‌شد. آیا درخواست‌ من‌ زیاد است‌؟ بیمار روانی‌ هستم‌؟
من‌ به‌ ارتباط‌ و درك‌ متقابل‌ در این‌ رابطه‌ اعتقاد دارم‌. روزنامه‌ نگاران‌ هم‌ مثل‌ شما می‌توانند اشتباه‌ داشته‌ باشند اما یك‌ عامل‌ اصلی‌ برای‌ مخدوش‌ شدن‌ این‌ رابطه‌ وجود داشت‌. به‌ دنبال‌ آن‌ هستم‌.
نمی‌ دانم‌؟ واقعا می‌خواهم‌ بدانم‌. خبرنگارید و باید به‌ خوانندگانتان‌ واقعیات‌ را منتقل‌ كنید نه‌ چیز دیگری‌ را.
به‌ عنوان‌ تماشاگر حق‌ دارم‌ یك‌ بازی‌ را ببینم‌ و از آن‌ لذت‌ ببرم‌ یا نبرم‌. تیمی‌ كه‌ شما به‌ مسابقات‌ آسیایی‌ بوسان‌ بردید علی‌رغم‌ تصور همگان‌ بسیار زیبا بازی‌ كرد و بهتر نتیجه‌ گرفت‌. آن‌ تیم‌ را همه‌ دوست‌ داشتند كما اینكه‌ در آن‌ بازی‌ها كریمی‌ و بعدا دایی‌ غایب‌ بودند اما امروز این‌ حس‌ وجود دارد كه‌ پس‌ از آن‌ شما تا پایان‌ جام‌ جهانی‌ به‌ همان‌ تیم‌ اتكا كرده‌ اید. اگر در این‌ میان‌ بازیكنی‌ در لیگ‌ خوب‌ بازی‌ كند راهی‌ برای‌ ورودش‌ به‌ این‌ جمع‌ نیست‌. حس‌ امنیتی‌ به‌ بازیكنان‌ اصلی‌ و یك‌ حس‌ ناامیدی‌ به‌ جامعه‌ برای‌ حضور بهترین‌ها در تیم‌ ملی‌ القا كردید. فكر نمی‌كنید حق‌ دارم‌ دوست‌ داشته‌ باشم‌ وضعیت‌ تیم‌ ملی‌ را پیگیری‌ كنم‌؟
این‌ نقطه‌ نظری‌ است‌ كه‌ مطبوعات‌ در ذهن‌ مردم‌ شكل‌ داده‌ اند. ذهن‌ مردم‌ را اینطور ساختند تا بعد بتوانند مدام‌ تغییراتی‌ در تیم‌ ملی‌ ایجاد كنند، با این‌ پیش‌ زمینه‌ كه‌ ابزار رسانه‌ها را در اختیار دارند ولی‌ من‌ ندارم‌. بازیكنانی‌ كه‌ اغلب‌ از آنها استفاده‌ كرده‌ ام‌، واقع‌ بینانه‌ بهترین‌های‌ باشگاه‌هایشان‌ بوده‌ اند. در بوسان‌ در واقع‌ پایه‌یی‌ تشكیل‌ شد. از آن‌ تیم‌ برخی‌ حذف‌ شدند و برخی‌ خیر. میرزاپور و رحمتی‌، نصرتی‌، ستار زارع‌ نبود، علوی‌ بود، حالا نیست‌، نكونام‌ و كاظمیان‌ بودند، بعدها جباری‌، تیموریان‌، منیعی‌، آرش‌ برهانی‌، شكوری‌، زارع‌ و شجاعی‌ اضافه‌ شدند كه‌ حالا بین‌ ۲۰ تا ۲۳ سال‌ هستند یعنی‌ ۷ بازیكن‌ جدید. آنها ۳۰ ساله‌ نیستند و سال‌ها می‌توانند برای‌ تیم‌ ملی‌ بازی‌ كنند. اصلا كاظمیان‌ و مبعلی‌ را حساب‌ نكردم‌. تلاش‌ می‌كنم‌ با استدلال‌ صحبت‌ كنم‌، حالا طرف‌ دوم‌ كه‌ مطبوعات‌ باشند، از این‌ مساله‌ چشم‌ پوشی‌ می‌كنند. چرا كسی‌ آمدن‌ طالب‌لو و معدنچی‌ را در نظر نمی‌گیرد؟ معدنچی‌ را ۳ سال‌ پیش‌ از فجر به‌ تیم‌ ملی‌ آوردم‌. جباری‌ و تیموریان‌ از ابومسلم‌ فراخوانده‌ شدند.
با وجود تمامی‌ این‌ تغییرات‌ كه‌ پذیرفتنی‌ است‌ اما به‌ نظر می‌رسد برابر برخی‌ مسائل‌ پافشاری‌ به‌ خرج‌ می‌دهند. وقتی‌ عنایتی‌ را دعوت‌ نمی‌كردید هیچگاه‌ نگفتیدكه‌ باوجود توانایی‌ هایش‌ به‌ درد سیستم‌ من‌ نمی‌خورد. همیشه‌ سعی‌ می‌كردید او را انكار كنید. برای‌ دعوت‌ نكردن‌ عنایتی‌، حضور علی‌ دایی‌ را دلیل‌ می‌آوردید در حالی‌ كه‌ در این‌ برهه‌ علی‌ دایی‌ هم‌ از چشم‌ می‌افتاد.
اولا كه‌ هرگز اظهارنظری‌ در مورد فرد و به‌ صورت‌ انفرادی‌ نداشته‌ام‌، مخصوصا در مورد نقایا بازیكنان‌. هر كدام‌ از ما نقایا خاص‌ خودمان‌ را داریم‌. این‌ گونه‌ بررسی‌ها را به‌ بحث‌ها و جلسات‌ فنی‌ خودمان‌ موكول‌ كرده‌ام‌. هزاران‌ بار گفته‌ام‌ و دوباره‌ هم‌ می‌گویم‌ كه‌ دایی‌، هاشمیان‌ و حتی‌ برهانی‌ پتانسیل‌ بالایی‌ دارند و این‌ بدشانسی‌ مهاجمان‌ دیگر است‌. عنایتی‌ ۴ سال‌ پیش‌ وقتی‌ در ابومسلم‌ بازی‌ می‌كرد از سوی‌ خود من‌ به‌ اردوی‌ تیم‌ دعوت‌ شد كه‌ متاسفانه‌ برای‌ بازی‌های‌ بوسان‌ در مرحله‌ آخر حذف‌ شد. در مورد كاظمیان‌ و مبعلی‌ هم‌ همینطور. دوره‌ بلاژویچ‌ آنها دعوت‌ شدند. او معتقد بود كه‌ نمی‌تواند برای‌ جوان‌ها زمان‌ را از دست‌ بدهد. با این‌ حال‌ آنها از سوی‌ من‌ به‌ اردوی‌ تیم‌ ملی‌ بازگشتند. كعبی‌ ۱۷ ساله‌ را من‌ به‌ تیم‌ ملی‌ دعوت‌ كردم‌. حالا می‌نویسند كه‌ من‌ هیچ‌ كاری‌ نكرده‌ام‌، آیا باید هر روز تكذیب‌ كنم‌؟ كدام‌ مربی‌ تاكنون‌ این‌ تعداد جوان‌ را به‌ اردو دعوت‌ و از آنها استفاده‌ هم‌ كرده‌ است‌؟
برای‌ ما تفاوتی‌ ندارد كه‌ چه‌ كسی‌ در تیم‌ ملی‌ است‌. جام‌ جهانی‌ را پیش‌ رو داریم‌ و مهمترین‌ خواست‌ ما پیروزی‌ و نتیجه‌ گیری‌ در جام‌ جهانی‌ است‌؛ هر چند غیرواقع‌ بینانه‌ باشد.
اصلا غیرواقع‌ بینانه‌ نیست‌؛ این‌ خواست‌ معمولی‌ شما است‌. من‌ هم‌ خواب‌ جام‌ جهانی‌ را می‌بینم‌. اگر آماده‌ نباشیم‌ امكان‌ پیروزی‌ نیست‌. این‌ مساله‌ علاقه‌مندم‌ می‌كند كه‌ پیگیری‌ كنم‌ حریفان‌ ما چه‌ تیم‌هایی‌ هستند با چه‌ خصوصیاتی‌.
ما كه‌ بیرون‌ گود هستیم‌ نمی‌توانیم‌ خوابمان‌ را تعبیر كنیم‌ ولی‌ شما می‌توانید. به‌ هر حال‌ سرمربی‌ تیم‌ ملی‌ هستید. چه‌ اتفاقی‌ قرار است‌ در این‌ تیم‌ رخ‌ دهد كه‌ برویم‌ و روز اول‌ مكزیك‌ را ببریم‌ یا حداقل‌ آنقدر خوب‌ بازی‌ كنیم‌ كه‌ همه‌ دنیا ما را تحسین‌ كنند.
برای‌ شما اهدافمان‌ را از پیش‌ از جام‌ جهانی‌ گفتم‌. اگر حتی‌ نتیجه‌ خوبی‌ نگیریم‌ ولی‌ باید با قدرت‌ مقابل‌ آنها فوتبال‌ بازی‌ كنیم‌. باید حتی‌ الامكان‌ به‌ مرحله‌ دوم‌ راه‌ پیدا كنیم‌. به‌ اعتقاد من‌ این‌ خواب‌ بالاخره‌ تعبیر خواهد شد. برای‌ آن‌ باید اول‌ برنامه‌ خوبی‌ تهیه‌ كنیم‌.بهترین‌ها باید دعوت‌ شوند كه‌ كرده‌ایم‌. می‌شود روی‌ یكی‌ دو نفر با هم‌ بحث‌ كنیم‌ ولی‌ در هر صورت‌ باید با كیفیت‌ بالا كار كنیم‌.مسلما شانس‌ را هم‌ باید در نظر بگیریم‌ و آنها را خوب‌ آنالیز كنیم‌. این‌ كار بلافاصله‌ پس‌ از قرعه‌ كشی‌ آغاز شد. با این‌ حال‌ می‌دانید مهم‌ ترین‌ مساله‌ چیست‌؟ جو اطراف‌ تیم‌ جو شادی‌ آفرین‌، خوشبینانه‌ و انگیزشی‌.
به‌ نظر می‌رسد حساسیت‌ شما روی‌ دایی‌ و میرزاپور بالا رفته‌ است‌.
البته‌. در ۴ سال‌ گذشته‌ اغلب‌ مصاحبه‌ هایم‌ با این‌ دو نفر شروع‌ می‌شدند، البته‌ كه‌ حساس‌ شده‌ ام‌ چون‌ سوالات‌ بدون‌ استدلال‌ هستند. ۴ سال‌ پشت‌ سر هم‌ در ذهن‌ مردم‌ طور دیگری‌ مسائل‌ خوانده‌ می‌شوند، حالا شما خود را بگذارید جای‌ من‌. میرزاپور در این‌ ۴ سال‌ یكی‌ از مهم‌ ترین‌ بازیكنان‌ تیم‌ ملی‌ بوده‌. طبیعتا در چند مدت‌ گذشته‌ نمایش‌های‌ بدی‌ داشت‌. اولیوركان‌ در چند مدت‌ گذشته‌ را به‌ خاطر بیاورید.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید