پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


تحلیل دوره های دوم و سوم برنامه‌ریزی شهری ـ مقدمه‌ای بر طرح‌های سیستمی - راهبردی


تحلیل دوره های دوم و سوم برنامه‌ریزی شهری ـ مقدمه‌ای بر طرح‌های سیستمی - راهبردی
● دوره‌ی دوم برنامه‌ریزی سیستمی
ارزیابی و نقد تجارب برنامه‌ریزی شهری در دوره اول (نیمه اول قرن بیستم)، به ضرورت بازنگری و تغییر در دیدگاه‌ها و روش‌های برنامه‌ریزی منجر شده است. این تحولات و تغییرات در سه محور عمده صورت گرفته است:
۱) تحول در نظریات برنامه‌ریزی شهری
۲) تغییر در الگوهای تهیه طرح‌های شهری
۳) تحول در روش‌های اجرایی
نظریات مختلفی که از اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی به بعد ارائه گردیده است به دو دسته عمده تقسیم می‌شوند :
۱) نظریاتی که به تبیین چگونگی کارکرد نظام جامعه مربوط می‌شوند؛
۲) نظریاتی که به روش‌ها، ابزار نظارت و تغییر نظام‌های جامعه ارتباط دارند؛
در مورد شناخت و تبیین نظام‌های اجتماعی، "نظریه عمومی سیستم‌ها" یکی از این نظریه‌های کارآمد می‌باشد و علیرغم انتقاداتی که به آن وارد شده است، هنوز هم به عنوان یکی از نظریات بنیادین مطرح است. نظریه عمومی سیستم‌ها و دانش‌های وابسته به آن (همچون سیبرنتیک و نظریه اصلاحات) در دهه ۱۹۵۰ میلادی مطرح شد(م.م فرنهاد، ۱۳۷۶) و در کوتاه‌مدت در تمام حوزه‌های مربوط به علوم طبیعی و از جمله شهرسازی مورد استفاده وسیع قرار گرفت. نخستین مباحث مربوط به مبانی و مفاهیم نظریه سیستم‌ها توسط "لودویک فن برتالانفی" مطرح شد. (جنسن، ۱۳۷۶)
شهر یک سیستم "مکانی- فضایی" است که دارای اجزاء و عناصر کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، محیطی و ... می‌باشد. این اجزاء در ارتباط متقابل با هم نقش عمده‌ای در شخصیت کلی سیستم دارند و باعث سازمان‌یابی فضاهای شهری و فرآیندهای اقتصادی- اجتماعی در شهر می‌شوند.
● مفهوم سیستم‌
سیستم از مجموعه‌ای اجزای مرتبط با هم تشکیل شده است. در این دیدگاه هر پدیده کوچک یا بزرگ، زنده یا غیرزنده در جهان دارای سازمان و نظامی است که از یک‌طرف از تعدادی زیرسیستم تشکیل شده و از طرف دیگر، به عنوان جزئی از یک سیستم بزرگتر عمل می‌کند. زیرسیستم‌های اصلی به عنوان ساختار و سیستم‌های بزرگتر (فرا‌سیستم) به عنوان محیط سیستم شناخته می‌شوند که در کنش متقابل با یکدیگر قرار دارند. در سیستم‌ها نوعی سلسله مراتب از نظم ساختاری (نظم اجزاء)، عملکردی و رفتاری وجود دارد.
نظریه سیستم‌ها بر پایه مفاهیم اساسی زیر قرار دارد : (فرشاد، ۱۳۶۸)
▪ جزء و کل
هر سیستم از عناصری تشکیل یافته است که مجموعاً در ارتباط با هم، یک کل را پدید می‌آورند. در تفکر سیستمی، تأکید بر روی کل است. جزء فی‌النفسه فاقد ارزش‌های شکلی خاصی است، اما در اتحاد با سایر اجزاء موجد کل مطلوب و وحدت شکلی است.
در تفکر سیستمی مفهوم "کلیت" پایه و اساس است. در این تفکر، برخلاف تفکر "تجزیه‌گرا" یا "عنصر‌گرا" (که برای عناصر بنیادی اصالت قائل هستند)، کل هر پدیده اساس کار قرار دارد و اعتقاد بر آن است که از شناخت ماهیت و خواص عناصر نمی‌توان به شناخت کل رسید. در مکتب سیستمی، یک کل (که یک سیستم است) دارای شخصیت و رفتاری است که در عناصر متشکله آن وجود ندارد و فقط در قالب مجموع آن عناصر و تبلور آن‌هاست که آن شخصیت تجلی می‌کند.
▪ عناصر
به اجزای تشکیل دهنده سیستم گفته می‌شود. این عناصر از ابزارهای هویت ‌دهنده سیستم می‌باشند.
▪ ارتباط
پیوند میان اعضاء یکی از ویژگی‌های مهم سیستم‌هاست. از جمله این ارتباطات می‌توان از ارتباطات تعاملی، ارتباطات زایشی، ارتباطات تبدیل و تحولی، ارتباطات ساختاری، ارتباطات رفتاری و ارتباطات کنترلی نام برد.
▪ محیط
مجموعه عوامل، پارامترها و متغیرهایی که جزء سیستم به شمار نمی‌آیند، اما به‌گونه‌ای بر ساخت و رفتار سیستم تأثیرگذار می‌باشند.
از نظر ارتباط با محیط اطراف، سیستم‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند : (زاهدی، ۱۳۷۶)
۱) سیستم بسته
سیستم ساده‌ای است که با سایر سیستم‌ها ارتباط برقرار نمی‌کند. در برخورد با محیط، سازمان خود را از دست می‌دهد یا عملکردش تغییر می‌کند. در این سیستم "آنتروپی مثبت" ، گرایش به افزایش دارد و بر میزان بی‌نظمی داخل سیستم می‌افزاید.
۲) سیستم باز
سیستمی است که با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می‌کند و در این ارتباط، مبادله اطلاعات و انرژی انجام می‌گیرد. در همه قلمروها بویژه قلمرو انسانی - اجتماعی، سیستم‌ها همواره سیستم‌های باز هستند که بین آن‌ها و محیط اطراف آن‌ها داده و ستانده متقابل در جریان است.
چنان‌که اشاره شد؛ یک سیستم، کلی است "هوشمند" که میان عناصر تشکیل ‌دهنده آن پیوندهایی وجود دارد. واضِع این نظریه برتالانفی می‌گوید "با نگرش تک‌بعدی نمی‌توان اطلاعات جامعی درباره نحوه هماهنگی اجزاء و فرآیندهای گوناگون ارگانیسم به دست آورد." به نظر وی یک ارگانیسم، صرفاً مجموعه‌ای از عناصر جداگانه نیست، بلکه سیستمی است دارای نظام و کلیت که در حال تغییر و تبدیل است. نقاط قوت این نظریه، کلی‌نگری و همه جانبه‌نگری آن می‌باشد. منظور از این نظریه تعیین اصولی است که به همه سیستم‌های دیگر قابل تعمیم باشد. (برتالانفی، ۱۳۶۶)
در واقع این نگرش، آمیزه‌ای از روش‌های قیاسی و استقرایی است که می‌تواند ضمن دارا بودن محاسن هر دو، فاقد نقاط ضعف آن‌ها باشد، زیرا هم کلیت پدیده و هم ارتباط اجزاء تشکیل ‌دهنده آن مورد توجه قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر، در این روش تنها به بررسی رفتار اجزاء سیستم با یکدیگر اکتفا نمی‌شود زیرا کل سیستم نیز، شخصیت و کلیتی دارد که با مجموعه تک‌تک اعضاء آن متفاوت است. در عین حال، کنش و واکنش اجزاء با یکدیگر، تغییراتی در کل پدید می‌آورد که توجه به آن‌ها را الزامی می‌سازد. در واقع نگرش سیستمی چارچوب منطقی و علمی ارائه می‌دهد که با سایر نگرش‌ها متفاوت است. این تفاوت، از چندبعدی بودن آن ناشی می‌شود. بنابراین برنامه‌ریزی شهری در این نگرش، بررسی پدیده‌ها از طریق درنظر گرفتن کلیت آن‌ها است. (زاهدی، ۱۳۷۶)
فعالیت، روابط متقابل و کالبد مجموعه بخش‌های مختلف شهر که با ارتباطات فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی و ... به هم مرتبط می‌شوند، پدیده سیستمی را تشکیل می‌دهند. بر همین اساس فضای شهری یک سیستم است.
● شهر به مثابه سیستم
شهرهایی که در طول تاریخ بشری پدید آمده‌اند، یک سیستم هستند. اما هر شهر یک سیستم جدا از دیگر سیستم‌های شهری نیست، بلکه جزئی از یک سیستم کلی‌تر است. ساخت شهر، مرکب از چهار سیستم (طبیعی، اندیشه‌ای- ارزشی، مدیریت کالبدی و فضایی- فعالیتی) است. سیستم‌های شهرهای کهن در طول قرن‌ها متأثر از شرایط اجتماعی، اقلیمی، اقتصادی و ... شکل گرفته‌است. عواملی چون شرایط اقلیمی، جغرافیایی و فرهنگی در تشکیل شهرها یک متغیر مستقل و سلسله مراتب شهری و دیگر عناصر شهری یک متغیر وابسته به شمار می‌آیند. (آکوچیکیان، ۱۳۷۹) برای درک سیستمی شهرهای قدیم ایران بهتر است ابتدا ویژگی‌ها و خصوصیاتی را که یک سیستم دارا می‌باشد تشریح کنیم : (برتالانفی، ۱۳۶۶)
- عناصر تشکیل ‌دهنده یک سیستم می‌توانند خود سیستم‌های فرعی باشند؛
- وجود ارتباط میان عناصر تشکیل ‌دهنده سیستم؛
- وجود سلسله مراتب میان عناصر سیستم؛
- حاکمیت نظام قوانین بر هر مرتبه از سیستم؛
تبلور هریک از این خصوصیات در بافت قدیم شهرهای سنتی قابل مشاهده و تحقیق است. عناصر تشکیل دهنده یک شهر گوناگون‌اند و از دیدگاه سیستمی، تقسیم‌بندی شهر و تجزیه آن به عناصر می‌تواند ساختاری یا رفتاری باشد. کوچکترین اتم ساختاری شهر، یک ساختمان یا بنای شهری است و کوچکترین عنصر رفتاری آن نیز انسان است. این تجزیه و تقسیم در سیستم شهری چندان اهمیت ندارد، بهتر این است که مجموعه‌ای از این عناصر به صورت سیستم‌های فرعی‌تر از یک سیستم شهری به شرح زیر دسته‌بندی شود : (فرشاد، ۱۳۶۸)
- تجسم یک سیستم شهری متشکل از بخش درونی، بخش میانی و بخش بیرونی؛
- تشکیل شهر از مجموعه‌ای عناصر عملکردی همچون مراکز دینی، اقتصادی، سیاسی، اداری و ...؛
- عناصر متشکله فرهنگی مثل محله‌های متمایز فرهنگی و دینی؛
عناصر موجود در بافت‌های قدیمی شهرهای سنتی، خود سیستم‌های فرعی از یک سیستم بزرگتر بوده‌اند. این عناصر که در پاسخگویی به نیازهای اقلیمی و حیاتی پدید آمدند، با گذشت زمان روند تکاملی خود را طی کرده و به صورت سیستم‌های متعالی تکوین یافته‌اند.
از جمله این عناصر سیستمی می‌توان به این موارد اشاره نمود : (فرشاد، ۱۳۷۶ و سعیدنیا، ۱۳۷۸ و شهری، ۱۳۶۹)
- بن‌بست
کوچکترین سیستمی که در محدوده تاریخی شهرها معنا دارد؛
- شبکه بن‌بست
از ترکیب چندین بن‌بست ساده و یک معبر که این سیستم‌ها را به هم متصل می‌نماید، شبکه بن‌بست به وجود می‌آید؛
- معبر ارتباطی
از ترکیب چند شبکه بن‌بست حول معبری بن‌باز و کوتاه بدون کاربری‌های عمومی، واحد بزرگتری به نام معبر ارتباطی به وجود می‌آید؛
- زیرمحله
از ترکیب تمام اجزاء قبلی حول معبری طولانی‌تر، زیرمحله شکل می‌گیرد. روی این معبر معمولاً گشایش‌های فضایی محدودی به صورت میدانچه و اطراف آن کاربری‌های عمومی چون حمام، مسجد، تکیه و خرده‌فروشی و ... قرار دارد؛
- محله
از ترکیب دو یا سه زیرمحله حول یک معبر شهری قوی که معمولاً میدان اصلی بر آن قرار دارد و مسجد و بازارچه نیز به آن افزوده می‌شود، محله به وجود می‌آید؛
- شهر
از ترکیب محلات با بازار، میدان حکومتی، ابنیه دولتی و مسجد جامع، شهر شکل می‌گیرد؛
ارتباط میان عناصر متشکله شهرهای سنتی، در شکل‌گیری منظومه شهری نقش عمده‌ای داشته است. از دیدگاه سیستمی، انواعی از ارتباطات بین عنصری در شهرهای سنتی به شرح زیر موجود است : (فرشاد، ۱۳۶۸)
- ارتباطات فیزیکی
شامل شبکه معابر و گذرگاه‌ها می‌باشد. ارتباط فیزیکی بین عناصر، هویت ساختاری شهر را به وجود می‌آورده است. در شهرهای قدیمی، مکان‌یابی عناصر شاخص و اصلی همچون مسجد، آب انبار، ارگ و بازار در مسیر شریان اصلی انجام می‌گرفت. به این صورت مجموعه عناصر یاد شده با یک گذرگاه و یا مجموعه‌ای از گذرها به یکدیگر پیوند می‌یافتند؛
- ارتباطات اجتماعی و کنترلی
هریک از سیستم‌های فرعی تشکیل دهنده یک سیستم شهری، از محلاتی تشکیل می‌یافتند که از لحاظ قانونی، اداری و شرعی دارای درجاتی از خودمختاری بوده و به رفع امور روزمره خود در درون سیستم فرعی می‌پرداختند، در عین حال در درون خود دارای ارتباطات کنترلی نیز بودند؛
- ارتباطات برون شهری و ارتباط بین شهر و روستا
میان مراکز اصلی جمعیت و روستاهای اطراف، از گذشته دور پیوند حیاتی برقرار بوده است. این ارتباطات به مبادله کالا و محصولات کشاورزی، اطلاعات و ... می‌انجامید؛
- سلسله مراتب میان عناصر شهری در ابعاد ساختاری و رفتاری
این سلسله مراتب را می‌توان در ساختار فضایی شهر (محله، بازار، مسجد)، سلسله مراتب دسترسی‌های موجود (گذرهای اصلی، فرعی، بن‌بست)، سلسله مراتب فضایی از نظر فضاهای عمومی و خصوصی (محرمیت)، سلسله مراتب توزیع خدمات شهری و سلسله مراتب موجود در عناصر نمادین مشاهده نمود؛
شهرهای قدیم ایران به عنوان منظومه‌های پویا و دینامیک، دارای یک سیستم نظام‌دار بوده‌اند. از این رو این مجموعه‌ها در درون خود روندهایی داشته‌اند که شبیه آن را در بسیاری از سیستم‌های ارگانیک می‌توان یافت. مشابهت رفتار شهرها با روند حیاتی موجودات زنده موجب شد که برخی از پژوهشگران، شهر را موجودی زنده به شمار آورند. این شبیه‌سازی منجر شد که برای شهرها مانند یک موجود زنده دوره تولد، رشد، کمال و زوال (مرگ) قائل شوند. البته این برداشت در دیدگاه سیستمی چندان مورد قبول نیست، زیرا سیستم‌های جهانی دارای مراتب گوناگونی هستند. بنابراین منظومه‌های شهری در مرتبه‌ای بالاتر از سیستم‌های ارگانیکی جانوری جای دارند. (فرشاد، ۱۳۶۸)
یک شهر آن هم یک شهر تاریخ‌دار ایرانی را نمی‌توان یک ارگانیسم به معنای محدود به شمار آورد. البته میان موجودیت شهری با ارگانیسم جانوری مشابهت‌هایی وجود دارد و آن باز بودن سیستم هر دو است. ارگانیسم‌های جانوری و موجودات زنده با محیط اطراف خود مبادله ماده، انرژی و اطلاعات دارند. شهرها نیز دارای چنین قابلیت‌هایی هستند، اما این رابطه از نظر کمیت و کیفیت گسترده‌تر و پیچیده‌تر از جانوران است. در طبقه‌بندی شهرها به سیستم باز و بسته باید گفت که شهرها در دوره حیاتشان سیستم‌های باز بوده‌اند. باز بودن سیستم شهرها به معنای مبادله انرژی، کالای مادی، اطلاعات، باورهای مذهبی، فرهنگ و ... بوده است. البته در موارد ویژه‌ای همچون زمان جنگ و شورش و شیوع بیماری‌های فراگیر، درهای شهر بر روی خارج بسته می‌شد و مجر‌اهای ارتباطات مادی و اطلاعاتی محدود می‌گردید. اما این دوره‌ها، لحظات گذرا‌یی را در حیات طولانی شهر تشکیل می‌دادند. میزان باز بودن سیستم شهرها به موقعیت جغرافیایی، هویت فرهنگی و مذهبی، شرایط تجاری، اقتصادی و سیاسی شهرها بستگی داشته است. یکی از ویژگی‌های مدنیت در ایران، باز بودن مراکز شهری بوده است. (فرشاد، ۱۳۷۶)
● تحولات پیامد بکارگیری نظریه سیستمی در برنامه‌ریزی شهری
همراه با تغییر و تحولاتی که در نظریه‌ها و دیدگاه‌های مرتبط با برنامه‌ریزی شهری در جریان بود، الگوها و روش‌های جدیدی در تهیه طرح‌های شهر پدید آمد. به دنبال این تحولات طرح‌های جامع جای خود را به طرح‌های راهبردی، موضوعی و موضعی، ساختاری و ... دادند.
با توجه به خصلت "میان‌رشته‌ای" شهرسازی، مبنای فلسفی و علمی همه این الگوها به نظریه سیستم‌ها، نظریه سیبرنتیک و نظریه ارتباطات بر می‌گردد و جوهر همه آن‌ها بر کلی‌نگری و نگرش سیستمی استوار است؛ به طوری که این الگوها بر شناخت یکپارچه عناصر، ارتباطات اصلی، روندها و نیروهای کمی و کیفی مؤثر بر حیات شهر به جای بررسی تفصیلی اجزاء و واحدهای جدا از هم تأکید می‌ورزند. این طرح‌ها همچنین از انعطاف‌پذیری، امکان تغییر و اصلاح مداوم برخوردار بودند.
مراحل تدوین برنامه‌ریزی در روش سنتی عبارت بود از بررسی وضع موجود، تجزیه و تحلیل اطلاعات و پیش‌بینی آینده با تأکید بر جنبه‌های کالبدی و فضایی توسعه و معیارهای کمی. به عبارت ساده‌تر مدل "شناخت، تحلیل، طرح" ، الگو و روش تهیه طرح‌های شهری بود. اما در روش جدید، روند تدوین برنامه‌ریزی شهری عبارت است از شناسایی و تعیین اهداف کیفی و کمی، تحلیل وضع موجود براساس اهداف، تعیین سیاست‌ها و راهکارها برای رسیدن به اهداف که با بازبینی و اصلاح مداوم همراه می‌باشد. این مدل سه مرحله‌ای به طور خلاصه شامل "تحلیل، طرح، سیاست" است که به مفهوم رسیدن به اهداف، ارزیابی و سیاست‌گذاری برای اجراء می‌باشد. (سعیدنیا، ۱۳۷۴)
در برنامه‌ریزی به روش سیستمی، فرآیند برنامه‌ریزی، چرخه‌ پیوسته‌ای از مراحل تحلیل و جمع‌بندی است که به این شرح است؛
۱) تدوین اهداف کلان برنامه‌ریزی برای محدوده مورد مطالعه
۲) ایجاد بانک اطلاعاتی برای تشریح رفتار گذشته و حال سیستم
۳) تحلیل اطلاعات و امکان‌سنجی سیستم
۴) پیش‌بینی و مدل‌سازی برای سیستم
۵) ارزیابی گزینه‌ها و انتخاب "پارادایم" مطلوب
۶) تهیه برنامه توسعه شهری
۷) اجراء طرح
۸) کنترل سیستم تأثیر اجرایی بر اهداف و شروع مجدد فرآیند
(م.م شارمند، ۱۳۷۴)
یکی از مهم‌ترین دست‌آوردهای برنامه‌ریزی سیستمی، فراهم آوردن شرایط مناسب برای اجرای طرح‌های توسعه شهری است. در عمل، اجرای طرح‌های توسعه شهری با طرح‌ریزی به‌ صورت تئوریک فاصله زیادی دارد. فشارهای گروه‌های اجتماعی و سیاسی مدافع منابع خاص گروهی، تملک زمین، افزایش قیمت‌ها، قوانین محدود کننده، عدم انعطاف طرح‌ها، نداشتن برنامه‌ریزی مالی برای اجراء و بالأخره ضرورت تصمیم‌گیری در سطوح مختلف برنامه‌ریزی از جمله مشکلات اجراء طرح‌های توسعه شهری است. برنامه‌ریزی و طراحی شهری با نگرش سیستمی تا حدی مدیریت اجرایی را در رفع این مشکلات یاری خواهد کرد. در این دوره در روش‌های اجرایی تغییر و تحولاتی صورت گرفت که نتیجه‌ی آن‌ها عبارت‌است از؛
پیوستگی میان برنامه‌ریزی و مدیریت اجرایی
مشارکت در برنامه‌ریزی و اجراء طرح‌های شهری (مشارکت علمی، فنی، اقتصادی و اجتماعی)
و تحول در ابزارهای قانونی برای اجراء طرح‌های شهری. (م.م فرنهاد، ۱۳۷۶)
● دوره‌ی سوم تکثرگرایی تئوریک
امروزه، سومین دوره تئوری‌های برنامه‌ریزی حاکم است. این دوره، عصری است که به نام "تکثرگرایی تئوریکی" خوانده می‌شود. در این دوره، نظریات گوناگونی از برنامه‌ریزی مطرح شده است و تلاش برای یافتن جایگزینی برای برنامه‌ریزی سیستمی، همچنان ادامه دارد. (م.م فرنهاد، ۱۳۷۶) اگرچه در این دوره تئوری‌های مختلفی ارائه شده است، ولی بیشتر آن‌ها از عمل و برنامه‌ریزی عملی جدا بوده‌اند، اما نکات کلیدی موجود در برخی از آن‌ها بر برنامه‌ریزی عملی و جهت‌گیری‌های بعدی، بسیار مؤثر بوده است. (اسدی، ۱۳۸۰)
● عقب‌ماندگی مبانی نظری و الگوهای مطالعات و برنامه‌ریزی شهری در ایران
افکار، ایده‌ها و روش‌های عنوان شده برای برخورد با مسائل شهری با یک فاصله زمانی به کشور ما رسید، البته جریان توسعه‌ شهر‌نشینی نیز در ایران با تأخیر صد ساله نسبت به جوامع صنعتی رخ داد و همین فاصله زمانی و نسنجیده عمل کردن باعث گردید که ما اشتباهات و اقدامات کشورهای اروپایی را عیناً در کشور اجراء کنیم؛ زیرا زمانی که در اروپا بر ارزش‌های معماری و انسانی و حفظ آن‌ها در شهرها تأکید می‌شد، در کشور ما به تقلید از اقدامات «هوسمان» و بدون توجه به ارزش‌های تاریخی و معماری، ساختمان‌های ارزشمند تاریخی و میراث دوره‌ قاجاریه ویران و ساختمان‌های جدید بر ویرانه‌ها بنا می‌شد. به‌ دنبال تغییر و تحولاتی که در اروپا آغاز شد و طرح‌های جامع بر پایه نظریات گدس رواج یافت، این طرز تفکر با تأخیری پنجاه ساله وارد کشور ما شد، یعنی درست زمانی که مدل طرح‌های جامع، مورد انتقاد کوبنده بود و در بسیاری از کشورها این مدل را کنار گذاشته و به برنامه‌ریزی "ساختاری- راهبردی" گرایش یافته بودند. اکنون پس از پشت سر گذاشتن تجربه طولانی‌مدت اجرای طرح‌های جامع، بسیاری از مشکلات حاصل از آن‌ها نمود یافته‌اند.
نکته قابل توجه این‌جاست که تا هنگام نگارش این مقاله همچنان طرح‌ جامع در قوانین شهرسازی کشور به عنوان تنها الگوی قانونی برنامه‌ریزی به رسمیت شناخته می‌شود و به رغم الزام تعیین شده در برنامه‌ی چهارم توسعه درباره‌ی ضرورت تحول قوانین شهرسازی، همچنان قوانین ایستای و عقب‌ماند‌ه‌ی شهرسازی بر نظام مطالعات و برنامه‌ریزی و طراحی شهری در ایران سلطه دارند.
در چهارمین مقاله « سیر تحول نظریه‌های برنامه‌ریزی شهری» (مقاله‌ی پیشین)، به تفصیل درباره‌ی طرح‌های جامع و نقد‌های وارد بر آن‌ها سخن گفته شد، چنانکه توضیح داده شد محور اصلی نقدهای وارد بر این طرح‌ها این است که طرح‌های جامع، به‌ دنبال نظم فیزیکی ثابت، از پیش اندیشیده، مطلوب و معقول در شهرها هستند، در حالی ‌که شهرها پدیده‌هایی هستند که چنین ثباتی را به طور طبیعی نمی‌توانند بپذیرند.
در کشورهای اروپایی که از لحاظ اجتماعی و اقتصادی به نوعی ثبات رسیده‌اند (رشد جمعیت اندک، تناسب ترکیب و توزیع نیروی کار و اشتغال و ...) نمی‌توان نظم فیزیکی از پیش اندیشیده را حاکم کرد، چه رسد به جامعه ما که "دوره تحول" را می‌گذراند، یعنی هم رشد جمعیتی بالا و مهاجرت ناگزیر از روستا به شهر دارد و هم در حال صنعتی شدن است. در نتیجه چنین جامعه‌ای دائماً از لحاظ اقتصادی و اجتماعی دچار نوسان و تحول سریع است و در دوره‌های زمانی کوتاه‌مدت، تحولات فراوانی در آن اتفاق می‌ا‌فتد که طبیعتاً نمی‌توان در آن به نظم فیزیکی ثابت رسید. به عبارت دیگر، برنامه‌ریزی شهری با این نگرش که تا زمان معینی، تمام عرصه‌های شهر را مطابق با اندیشه از پیش تعیین شده در کنترل درآورد، موفق نخواهد بود.
تدوین و گردآوری:
مهندس عادل محمودی ـ دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری و منطقه‌ای دانشگاه تربیت مدرس تهران
مهندس سعید محمودی ـ کارشناس ارشد برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای دانشکده‌ی هنر دانشگاه اصفهان ـ خبرنگاران مطالعات شهری سرویس مسائل راهبردی خبرگزاری دانشجویان ایران
منبع : خبرگزاری ایسنا