شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کاشانی از جهنم رفت، داریوش به بهشت آمد


کاشانی از جهنم رفت، داریوش به بهشت آمد
توحید ما «روزنامه نگاران همیشه این بوده که باید در حال زندگی کرد و به آینده نگاه.» البته ما به نوستالژی هم احترام می گذاریم و از همین روست که گاهی با مثال آوردن از گذشته می کوشیم به آن پند قدیمی که می گوید:« چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا» وفادار بمانیم. اساساً هم همین تجربه ها هستند که به ما می آموزند مرتبه بعدی باید از چه راهی پیش برویم، بنابراین کم کم زمان آن رسیده تا به مصطفوی بپردازیم و کمتر از کاشانی بنویسیم! البته این مقایسه حداقل نزد افکار عمومی اجتناب ناپذیر است، منتهی چون به هر حال این اتفاق - درست یا غلط افتاده لذا نگارنده با طرح تفاوت های موجود میان شروع دو مدیر عامل در این مقال- قصد دارد ظرف روزهای آینده تنها و تنها پیرامون آنچه که هست بنویسد.
● بودجه
کاشانی چون به میل سازمان نیامده بود لذا چاره ای نداشت جز اینکه بخش اعظمی از نیاز های اقتصادی پرسپولیس را خود تأمین کند. او با استفاده از لابی هایی که در شورای شهر داشت و نیز ارتباطش با برخی مقامات اجرایی اجازه نداد تا کمک های ناچیز تربیت بدنی، وقایع تلخ فصول گذشته را که به پرونده «چک های برگشتی» معروف شده بودند تکرار کند اما از آنجایی که داریوش «برگزیده» و در واقع مأمور علی آبادی در باشگاه پرسپولیس است لذا همانگونه که سازمان به پرسپولیس انصاری فرد توجه مالی بیشتری داشت مدیرعامل جدید هم می تواند فارغ از دغدغه فراهم ساختن بودجه، نیرویش را تنها و تنها در بخش «مدیریت نوینه» و نحوه استفاده از پول تربیت بدنی متمرکز سازد.
● رسانه ها
خاستگاه سیاسی و نیز نقاب اجتماعی حاج حبیب باعث شده بود تا او به یکی از مشهورترین چهره های رسانه ای کشور مبدل گردد! پرهیز از پاسخگویی به تلفن های برنامه تلویزیونی ۹۰ و نیز استفاده از مبادرت کلیشه ای غیر ورزشی به جای ورود به مباحث تخصصی که حوزه برخی انتقادات این شائبه را به وجود آورده بود که کاشانی بدترین انتخاب ممکن برای باشگاه پرسپولیس است اما آنچه دیدگاه صاحبان رسانه را تغییر داد مدیریت و در واقع عملکرد مدیرعامل مستعفی در جمع سرخپوشان بود. در حقیقت کاشانی به گونه ای جلو رفت که در هنگام جدایی اش حتی منتقدانی که چند ماه قبل او را می کوبیدند نیز به خاطر این رفتن نابجا متأثر شدند.مصطفوی اما در سال های خانه نشینی اش هم ارتباط حسنه ای با رسانه ها داشته است. او حتی آن شبی که به خاطر اشتباهاتش در برنامه تلویزیونی ۹۰ محبوبیت خود را نزد اکثریت از دست داد و به سوژه برخی انتقادات مبدل شد نیز از سوی رسانه ها با مصونیت روبرو بود. به گونه ای که در برخی جراید داریوش را فاتح آن برنامه لقب دادند! بنابراین برخلاف کاشانی که باید با کارآیی اش جلب هوادار می کرد، مصطفوی این شانس را دارد که حتی از اشتباهات بزرگش هم دفاع کنند.
● سازمان و پیشکسوتان
سازمان به دلیل آنکه مخالف رفتن انصاری فرد و آمدن کاشانی بود، هیچ گاه با مدیرعامل مستفی خوب تا نکرد. آنها حتی پس از قهرمانی پرسپولیس نیز تغییر رویه ندادند تا در نهایت شاهد کناره گیری حاج حبیب باشیم. مصطفوی اما با وجود اشتباهات بزرگ و سریالی اش در فدراسیون فوتبال چون با رأی علی آبادی آمده لذا مورد وثوق سازمان است و می تواند روی حمایت های این نهاد تأثیرگذار حساب باز کند. پیشکسوتان ما هم که اغلب متأثر از تفکر سنتی ضرورت داشتن عکس با شورت ورزشی، برای مدیریت در فوتبال هستند به مدیرعاملی داریوش راغب تر از حضور یکی مثل کاشانی در رأس امورند، بنابراین هجوم ناگهانی کسانی که فید شده بودند به ساختمان باشگاه را نیز می توان از دیدگاه طبقه عوام به فال نیک گرفت و تبعات آزموده شده و مردود این پروسه را موقتاً به فراموشی سپرد.
● قهرمانی
تیمی که حاج حبیب تحویل گرفت یک پرسپولیس شکست خورده و بدهکار بود اما از او میراثی به جای مانده که به واسطه قهرمانی در لیگ از جذابیت حضور در جام باشگاه های آسیا برخوردار است و می تواند بدین واسطه عملکرد مناسب تری در فصل نقل و انتقالات داشته باشد.پرسپولیس فعلی بسان لقمه ای است حاضر و آماده که با توجه به حمایت های یاد شده و نیز وعده های داده شده باید منتظر قهرمانی اش در آسیا باشیم. آری اگر نتیجه دیگری حاصل آید و ارتش سرخ نتواند موفق تر از دوره کاشانی عمل کند آن گاه این سؤال به وجود خواهد آمد که ادله عقلی سازمان برای جابجایی مدیران مذکور چه بوده و چرا داریوش با وجود برخورداری از امکانات حداکثری نتوانسته نسبت به حاج حبیب که در بحرانی ترین شرایط کارش را شروع کرد، توفیق بیشتری حاصل آورد؟
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید