پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

امام علی (ع) در آینه احادیث وقران


امام علی (ع) در آینه احادیث وقران
در هر مقاله به چهل حدیث پیرامون فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام اشاره می کنیم.
اسناد این حدیث تا جایی که ممکن بوده است از کتب اهل سنت انتخاب شده است ولی در برخی موارد در کتب غیر شیعه برخی از احادیث یافت نشده است.
۱. «قالَ رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): لَو اَنَّ الرّیاضَ اقلامٌ و البحرُ مدادٌ والجنُّ حُسّابٌ والانسُ کُتّابٌ ما اَحصوا فضائل علیِّ بن ابیطالب (علیه السلام)» «اگر تمامی باغ ها قلم و دریاها مرکب و همه جنیان حسابگر و همه انسانها نویسنده باشند، قادر به شمارش فضائل علی بن ابیطالب (علیه السلام) نخواهند بود.» (اخطب الخطباء خوارزمی در کتاب مناقب ص۱۸ چاپ ایران سال ۱۳۱۳- گنجی شافعی نیز در کفایة الطالب ص۱۲۳- سبط ابن جوزی در تذکره - ابن صباغ مالکی در فصول المهمه- سلیمان بلخی حنفی ینابیع المودة و میرسیدعلی همدانی در مودة القربی از خلیفه دوم عمربن خطاب نقل می نمایند)
۲. «قالَ رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): اِنَّ الله تعالی جَعلَ لاخی علیّ فضائل لاتحصی کثرةً فمن ذکر فضیلة من فضائله مّقرا بها، غفرالله له ما تقدّم من ذنبه و ما تاخّر، و من کتب فضیلة من فضائله، لم تزل الملائکة تستغفرله مابقی لتلک الکتابه رسم و من استمع الی فضیلة من فضائله، غفرالله له الذنوب التی اکتسبها بالاستماع، و من نظر الی کتاب من فضائله غفرالله له الذنوب التی اکتسبها بالنظر ثم قال الی وجه امیرالمومنین علی بن ابیطالب عبادة و ذکره عبادة ولا یقبل الله ایمان عبد الا بولایته و البرائة من اعدائه»
«خداوند برای برادرم علی، فضائل بیشماری قرار داده است که اگر کسی از روی، اعتقاد یکی از آن فضائل را بیان نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد، اگر کسی یکی از آن فضائل را بنویسد، تا هنگامی که آن نوشته باقی است، ملائکه برای او استغفار میکنند واگر کسی یکی از فضائل آن حضرت را استماع نماید خداوند همه آن گناهانی را که از راه گوش انجام داده است می بخشد و اگر کسی به نوشته ای درباره فضائل علی (علیه السلام) نگاه کند، خداوند از تمامی گناهانی که ا ز راه چشم کسب کرده است درمی گذرد.سپس فرمود: نگاه کردن به چهره امیرالمومنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) عبادت و یاد کردن اوعبادت است و ایمان کسی جز با دوستی او و بیزاری جستن از دشمنان او پذیرفته نمی شود» (مناقب خوارزمی ص ۱۹ و ص ۲۵۲ - کفایة الطالب ص ۱۲۴ - ابن حجر مکی در الصوائق المحرقه ص ۷۵- متقی هندی در کنز العمال ج ۶ ص ۱۵۲- حاکم نیشابوری در المستدرک الصحیحین ج ۳ ص۱۴۱ – محمد الحموینی در فرائد السمطین ج ۱ باب ۳۷- ابن کثیر در کتاب البدایه و النهایه ج۷ ص۳۵۷ نقل می نمایند.)
۳. حضرت امام حسین (علیه السلام) نقل می کنند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: کنت انا وعلیّ نورا بین یدی الله تعالی من قبل ان یخلق الله آدم، باربعة عشرالف سنة فلما خلق الله تعالی آدم رکب ذلک النور فی صلبه، فلم یزل الله ینقله من صُلب الی صُلب، حتی اقرّهُ فی صُلب عبدالمطلب، ثم اخرجه من صُلب عبدالمطلب،فقسّمه قسمین قسما فی صُلب عبدالله و قسماً فی صلب ابی طالب، فعلیّ منی و انا منه، لحمُهُ لحمی و دمُهُ دمی» «من وعلی، چهار ده هزار سال پیش از خلقت آدم، نوری در نزد خدای متعال بودیم، پس هنگامی که خداوند متعال، آدم را آفرید، این نور را در صلب او قرار داد و همینطور خداوند، آن نور را از صلبی به صلب دیگر منتقل می نمود تا آن که آن نور در صلب عبدالمطلب استقرار یافت، آن گاه آن را از صلب عبدالمطلب بیرون آورده به دو بخش تقسیم نمود، بخشی از آن را در صلب عبدالله و بخشی دیگر را در صلب ابوطالب قرارداد به همین لحاظ علی از من و من از علی هستم، گوشت و خون او، گوشت و خون من است.»
(خوارزمی در کتاب مناقب ص ۸۷ - گنجی شافعی در کفایة الطالب ص ۱۷۶ - احمد بن حنبل درمُسند - میرسید علی همدانی شافعی در موّدة القربی- ابن مغازلی در مناقب - دیلمی در فردوس نقل می نمایند.)
۴. ابن عباس از رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل نموده که فرمودند: «علیّ منی، مثل راسی مِن بدنی» «نسبت علی به من، به مانند سر من نسبت به تن من است» (ینابیع المودة ج ۱ ص ۱۰ - حلبی در سیره خود ج۱ ص ۳۴ - محب طبری در ذخائر العقبی ص ۶۳ - متقی هندی در کنزالعّمال در پاورقی ج ۵ ص ۳۰- احمد بن حنبل در مسند - ابن حجر در الصوائق المحرقه ص۷۶ نقل می نمایند. )
۵. ابن عباس از رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل نموده که فرمودند: اوّل من یُکسی یوم القیمة، ابراهیم لخُلِتهِ، ثم انا لِصَفوتی، ثم علی ابن ابیطالب، یَِزِفُّ بینی و بین ابراهیم زَفاً الی الجّنة. «نخستین کسی که روز قیامت جامه بهشتی بر تن میکند ابراهیم است بخاطر دوستی که با خدا دارد وسپس من هستم بخاطراینکه برگزیده خدا هستم وآنگاه علی ابن ابیطالب (علیه السلام) جامه بهشتی بر تن کرده و بین من و ابراهیم با شادی وارد بهشت میشود.» (شهردار بن شیرویه در کتاب فردوس الاخبار – متقی هندی در کنزالعُمال ج۶ ص ۴۰۳ نقل می نمایند.)
۶. معاذ بن جبل نقل میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: اخصمُک بالنبوة لانه لانبُوة بعدی و تخصم الناس بسبع و لا یُنازعک و لایُحّاجک فیهّن احدٌ من قریش، انت اولهم ایماناً و اوفاهم بعهدالله و اقومهم بامرالله واقسمهم بالسّویّة و اعدلهم فی الرّعیة و ابصرهم فی القضّیة و اعظمهم عندالله یوم القیمة مَزیة. «من در نبوت بر تو برتری دارم، به خاطر اینکه نبوت به من ختم میشود و تو درهفت چیز بر مردم برتری و تفوق داری و کسی از میان قریش هم نمی تواند در آن خصلت ها با تو به رقابت برخاسته مجادله نماید. تو اولین فرد در ایمان و وفادارترینینشان در تعهدات الهی واستوارترازهمه در قیام به امر خدا و درستکارتر از آنان در برقراری مساوات و عادل تر از همه در پیشگاه خداوند در روز قیامت هستی.» (گنجی شافعی در کفایة الطالب باب ۶۴ ص ۱۳۹ - حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی در حلیة الاولیاء ج۱ ص۶۵ - خطیب خوارزمی در مناقب ص ۴۵ - از ابی رافع و ص ۶۶ - از معاذ بن جبل نقل کرده - متقی هندی در ج ۶ ص۱۶۵ کثرالعمال نقل می نمایند.)
۷. امام حسین (علیه السلام) نقل نموده که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: لو حدّثت بکل ما فی نزل علیّ، ما وطئ علی موضع الااُخِذ ترابُهُ الی الماء (یعنی للتبُرک و الاستشفاء) «اگر تمام آنچه که درباره علی (علیه السلام) نازل شده است را بیان کنم قدم بر هرجایی بگذارد، مردم خاک زیر پایش را (به عنوان تبرک و شفاء) به آب ریخته و می نوشند.» (اخطب الخطباء خوارزمی در مناقب نقل می نمایند.)
۸. علی (علیه السلام) فرمود که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) در روز فتح خیبر فرمودند: یا علی لولا ان تقول فیک طوائف من امّتی ما قالت النصاری فی عیسی لقلتُ الیوم فیک مقالا لاتمُرّ من المسلمین الا اخذوا تراب رجلیک و فضل ظهورک یستشفون به ولکن حسبک ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبّی بعدی انت تودّی دینی و تقاتل علی سنتی و انت فی الاخرة اقرب الناس منی و انک غدا علی الحوض خلیفتی تذوذ عنه المنافقین و انت اول من یَردُ علی الحوض و انت اول و داخل فی الجنة من امتی وان شیعتک علی منابرمن نور ُروّاءُ مرویّون مُبیضة وجوههم حَولی اشفع لهم فیکونون جیرانی غدا ً فی الجنة و ان اعدائک ظِماءُ مِظمَئون مَسودّة وجوههم مقمحون حربک حربی وسلمک سلمی وسِرّک سرّی وعلانیتک علانیتی و سریرة صدرک کسریرة صدری و انت باب علمی ان وُلدَ ک وُلدی و لحمک لحمی و دَمَک دمی و ان الحّق معک و الحّق علی لسانک و فی قلبک و بین عینیک و ان الایمان مخالط لحمک و دمک کما خالط لحمی و دمی و ان الله عزوجّل امرنی ان ابشرک انک و عترتک فی الجنة وانّ اعدائک فی النار لایردَ عَلیّ الحوض مُبغضٌ لک ولا یغیبُ عنه محّب لک. «آنگاه علی بن ابیطالب (علیه السلام) با شنیدن این کلمات خود را به خاک انداخت و سجده کرد و چنین فرمود: الحمدلله علی ما انعم به عَلیّ من الاسلام و علمنی القرآن وحبّبنی الی خیر البریة خاتم النبّییّن و سید المرسلین احسانا منه و تفضّلا ً.»
فرمود: ای علی، اگرترس این نبود که گروه هائی ازامت من درباره تو چیزهایی بگویند که نصاری درباره عیسی گفتند، امروز درباره تو سخنی می گفتم که وقتی از میان جمعی از مسلمانان عبور کنی، خاک پایت و باقیمانده آب وضویت را بگیرند و به آن شفا جویند، ولی همین برای تور کافیست که بگویم: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی هستی. جزاینکه بعد از من دیگر پیامبری نخواهد بود، تو قرض مرا ادا می کنی و طبق سنت من می جنگی و در آخرت، نزدیکترین مردم به من هستی و فردا بر سر حوض کوثر خلیفه و جانشین من بوده، منافقین را از آن دور میسازی، تو اولین کسی هستی که در کنار حوض کوثر بر من وارد می شوی و داخل بهشت میگردی و شیعیان تو بر جایگاه هایی از نور، از حوض کوثر همواره سیراب شده، با چهره هایی روشن در اطراف من گرد می آیند و من شفاعتشان میکنم و آنها فردا در بهشت همسایه من هستند و دشمنان تو (در قیامت) تشنه کام و سیه روی و حلق آویزند، خصومت با توخصومت با من است و مسالمت با تو مسالمت با من و پنهان و آشکار تو، پنهان وآشکار من واسرار سینه تو،اسرارسینه من است و تو محل دروازه دانش منی و فرزندانت، فرزندان من و گوشت وخون تو گوشت وخون من بوده و حق با تست و بر زبان و قلم و چشم تو جاریست و ایمان با گوشت و خونت،همچون گوشت و خون من در آمیخته و خداوند بزرگ فرمان داده تا مژده بدهم که تو و خاندانت در بهشت و دشمنانت در آتشند و آنکس که کینه تو را دارد در کنار حوض کوثر بر من وارد نخواهد شدو آنکس که محبت تو را بدل دارد،از آن محروم نخواهد گشت. آنگاه علی بن ابطالب (علیه السلام) فرمود: سپاس خدای را که مرا نعمت اسلام بخشید و قرآن را بمن آموخت ودوستی مرا از احسان و فضل خویش به دل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) خاتم بخش رسولان و سالار پیام آوران انداخت. (خطیب خوارزمی درمناقب ص ۷۷ و ۹۶ و درمقتل الحسین خوارزمی ص ۴۵ - حافظ گنجی شافعی درکفایة الطالب ص ۱۳۵ به طور کامل-خطیب بغدادی درج ۱۴ ص ۳۲۱ درتاریخ خود بنام هیثمی ودرمجمع الزوائد ج ۷ ص ۳۵ و ج ۹ ص ۱۳۴ نقل نموده اند.)
۹. ابوهریره از فاطمه زهرا (س) نقل کرده است که به پدرم رسول اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) گفتم: یا رسول الله زوّجتنی من علیّ بن ابیطالب (علیه السلام) و هو فقیر لا مال له، قال: یا فاطمة اما ترضینّ ان الله اطلعَ علی اهل الارض اطلاعَة، فاختار منها رجُلین احدهما ابوک و الاخر بعلک. «گفتم یا رسول الله مرا به ازدواج علی بن ابیطالب در آوردی که شخص فقیروتهیدستی است. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمود: ای فاطمه (س)، خداوندازمیان انسانهای روی زمین دونفررا انتخاب کرد.یکی پدرت و دوم همسرت را، آیا به این خرسند نیستی؟» (متقی هندی در کنز العّمال ج ۶ ص ۲۹۱ از تاریخ الخطیب وهمچنین درکفایة الطالب ص ۱۶۲ ازابوهریره نقل شده است.)
۱۰. سلمان نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) در بستر بیماری بودند و حضرت فاطمه (س) به عیادت پدرآمده،هنگامی که ضعف وناراحتی پدررا دید به گریه افتاده واشک بر گونه هایش جاری شد،پیامبر(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا فاطمة ان لکرامة الله ایّاک و زوّجتک من اقدمهم سلماً و اکثرهم علماً و افضلهم حلماً ان الله اطلع علی اهل الارض اطلاعة فاختارنی منهم فبعثنی نبیاً مرسلا ً ثم اطلع اطلاعة فاختار منهم بعلک واوحی الیّ ان اُوزوجَهُ ایّاک و اتخّذه ُوصیاً. «دخترم به خاطر منزلتی که خدا برای تو قرارداده است،تورا به ازدواج کسی درآورده ام که سابقه دارترین مردم در اسلام میباشد و دانش او افزون تر از همه و برد باری او بیشتر از همه است.خداوند با آگاهی از تمام مردم روی زمین مرا از بین آنان به پیامبری برگزید و با آگاهی کامل از میان آنان همسرتورا انتخاب کرد و بر من وحی کرد که تور را به ازدواج او درآوردم و او را وصّی خویش قرار بدهم.» (خوارزمی در مناقب ج ۱ ص ۶۷ - متقی هندی در ج ۶ ص ۱۵۳ - موفق بن احمد در کتاب مناقب در ص۶۷ از ابوایوب انصاری - گنجی شافعی در کتاب کفایة الطالب ص ۱۶۲ از سلمان و ابوایوب انصاری نقل نموده اند.)
۱۱. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: من اراد ان یَنظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی تقواه و الی ابراهیم فی حلمه و الی موسی فی هیبته و الی عیسی فی عبادتِهِ فلینظر الی علی بن ابیطالب (علیه السلام). «هر کس بخواهد به آدم از لحاظ دانش او و به نوح از لحاظ تقوایش نگاه کند و به ابراهیم از نظر بردباری و اخلاقش و به موسی از جهت هیبتش و به عیسی از لحاظ عبادتش بنگرد، پس به علی بن ابیطالب (علیه السلام) نگاه کند.» (بیهقی درفضائل الصحابه - محب طبری درذخائرالعقبی ص ۹۳ و ۹۴ - کفایة الطالب ص ۴۶ - خوارزمی در ج ۱ ص ۴۴ - ابن کثیر در کتاب البدایة ج ۷ ص ۳۵۶ - امام احمد بن حنبل در مسند - ابن ابی الحدید معتزلی در ج ۲ شرح نهج البلاغه ص ۴۴۹ - امام رازی در آیه مباهله از تفسیر بزرگ ج ۲ ص ۲۸۸ - شیخ العرفا و محی الدین عربی در کتاب الیواقیت و الجواهر ص ۱۷۲ نقل کرده اند.)
۱۲. رسول خدا فرمود: دست من و دست علی در عدالت مساوی است. (متقی هندی در کنز العمال ج ۶ ص ۱۵۳ حدیث ۲۵۳۹ نقل نموده است.)
۱۳. عمر بن خطاب نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی انت اول المسلمین اسلاماً و انت اوّل المومنین ایماناً و انت منی بمزلة هرون من موسی، یا علی انما انت بمنزلة الکعبه توءتی و لا تآءتی فان اتاک هولاء القوم فسَلمُوا الیک هذا الامر فاقبلهُ منهم و ان لم یا توک فلا تآتِهِم. «ای علی تو نخستین کس در اسلام آوردن و اولین فرد در ایمان بوده و تو نسبت به من به منزله هارون در مقایسه با موسی هستی، و به منزله خانه کعبه هستی که مردم به سراغ کعبه می روند و کعبه به سراغ کسی نمی رود. بنابر این اگر مردم به سراغ تو آمدند و زمام امر خویش را بدست تو سپردند، آن را بپذیر و اگر نیامدند، تو برای گرفتن حکومت به سراغ آنها مرو.» (خوارزمی در مناقب ص ۳۲ حدیث را از عبدالله بن عباس و از عمربن خطاب نقل کرده است - علامه سید محمود بن محمد بن محمود الدرگزینی الطالبی القرشی در کتاب نزل السائرین - بعضی از علمای اهل سنت این روایت را در کتابهای خود بصورت بریده ای نقل کرده اند و تمامی آن را ذکر نکرده اند.چنانچه محب طبری در کتاب ذخائر العقبی ص ۵۸ و ابن اثیر در کتاب اسد الغابه ج ۴ ص ۳۱ نقل کرده اند.)
۱۴. ابن عباس نقل میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: صَّلت الملائکة عَلیّ وعلی عَلی سبع سنین..پرسیده شد چطور؟ فرمودند: لم یکن معی من الرّجال غیُرهُ. و در روایت دیگر فرمودند: ذلک لانهُ لم ترفعُ شهادة ان لا اله الا الله الی السّماء الا منی و من عَلی. «فرمودند: ملائکه خدا هفت سال بر من و علی بن ابیطالب(علیه السلام) درود و صلوات فرستادند.پرسیده شد چطور؟ فرمودند: در آن زمان در اسلام از مردان کسی جزاو همراه من نبود و درروایتی دیگر فرمودند: زیراکه شهادت لا اله الا الله از کسی جز من و او برنمی خواست.» (خوارزمی در کتاب مناقب ص ۳۲ این حدیث از انس بن مالک و در ص ۳۱ با حذف مقداری از آن از ابن عباس نقل میکند - در کتاب فرائد السمطین ج ۱ باب ۴۷ از ابو ایوب انصاری و در کتاب اسد الغابه ج ۴ ص ۱۸ - در کتاب ذخائر العقبی ص ۶۴ نقل نموده اند.)
۱۵. ابن مسعود نقل میکند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: قسمّت الحکمة علی عشرة اجزاءٍ فاعطی عَلیّ تِسعة اجزاءٍ و الناس جُزءاً و احداً.
«حکمت ده قسم است که نه قسمت آن به علی (علیه السلام) داده شده ویک قسمت بقیه بین تمامی مردم تقسیم شده است. در ادامه حدیث ابن عباس نقل میکند که: وایم الله لقد شارککم فی العشر العاشر. به خدا سوگند در این یک دهم نیز علی با مردم شریک است.» (خوارزمی در مناقب ص ۴۹ - ابو نعیم حافظ در حلیة الاولیاء ج ۱ ص ۶۵ - ابن کثیر در البدایة و النهایة ج ۷ ص ۳۵۹ - متقی هندی در کنز العمال ج ۶ ص ۱۵۴ و ص ۴۰۱ - ابن اثیر در کتاب اسد الغابه ج ۴ ص ۲۱ - محب طبری در ذخائر العقبی ص ۷۸ به نقل از ابو عمر- احمد بن حنبل در مسند ج ۱ ص ۱۴۰ و ص ۱۵۸ در دو حدیث و خوارزمی در مقتل الحسین ج ۱ ص ۴۳ نقل نموده اند.)
۱۶. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی ان الله قد زیّنک بزینة لم یُزیّن العباد بزینة هی احّبُ الی الله منها الزّهُد فی الدّنیا و جعلک لا تنال من الدنیا شیئا و لا تنال الدُنیا منک شیئا و وهب لک حُبّ المساکین فرضوا بک اماما و رضیت بهم اتباعا. «ای علی، خداوند ترا به زینتی آراسته که هیچ بنده ای بدان مزین نگشته و خداوند آن را بیش از هر زینت دیگری دوست دارد و آن زینت، زهد در دنیاست که نه تو در دنیا چیزی به دست می آوری ونه دنیا ازتو چیزی بدست می آورد و خداوند عشق و علاقه به مستمندان را در دل تو قرار داده و تو رهبر مستمندان هستی و آنها پیروان تو هستند.» (گنجی شافعی در کفایة الطالب باب ۴۶ ص ۸۱ - حافظ ابونعیم در حلیة الاولیاء ج ۱ ص ۷۱ - موفق بن احمد در مناقب ص ۶۹ - ابن اثیر جزری در اسد الغابه ج ۴ ص ۲۲ - خوارزمی در مناقب نقل نموده اند.)
۱۷. ابوالحمراء نقل نموده است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: وقتی مرا معراج بردند، در پای راست عرش خدا دیدم که چنین نوشته شده بود: انا وحدی لا اله غیری غرستُ جنة عدن بیدی محمدٌ صفوتی ایّدتة بعلی.«من خدای واحد و یکتا هستم و معبودی جز من نیست.بهشت عدن را به دست پیامبر برگزیده ام محمد کشت نموده و علی را پشتیبان او قرار دادم.» (احمد بن حنبل در مُسند - متقی هندی در کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۸ - خوارزمی ج ۱ ص ۳۷ کتاب مقتل الحسین - محّب طبری در ذخائرالعقبی ص ۶۹ نقل نموده اند.)
۱۸. ابوهریره از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل میکند که فرمودند: در پای عرش نوشته بود لا اله الا الله وحده لا شریک له محمد عبدی و رسولی، ایدتة بعلی. «معبودی جز خدای یگانه نیست و شریکی ندارد.محمد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) بنده و پیامبر من بوده و او را بوسیله علی(علیه السلام) یاری نمودم» (احمد بن حنبل در مسند - متقی هندی در کنزالعمال ج ۶ ص ۱۵۸ - خوارزمی ج ۱ ص ۳۷ کتاب مقتل الحسین- محب طبری در ذخائر العقبی ص ۶۹ نقل نموده اند.)
۱۹. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به عده ای از قریشیان فرمودند: لتنتهُنَ یا معشر قریش او لیبعُثنَ الله علیکم رَجُلاً منکم اِمتحَنّ الله قلبهُ للایمان یَضرب رقابَکم علی الدّین. «ای قریش، یا از اعمال خود دست بردارید و یا اینکه خداوند مردی ازخودتان را برشما مبعوث می گرداند که دلش را خداوند به ایمان آزموده است، شما را بر پایه قانون دین گردن خواهد زد.گفته شد: یا رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم) آنکس ابوبکر است؟ فرمودند: نه. گفته شد: عمر؟ فرمودند: لا، ولکن خاصف النعل فی الحجرة. نه، بلکه او کسی است که در داخل اتاق است و کفش خویش را با دست خود وصله می کند» (احمد بن حنبل درمسند ج ۳ ص ۳۳ - درکفایة الطالب ص ۳۴ - کتاب اسد الغابه ج ۴ ص ۲۶ - متقی هندی درکنز العُمّال ج ۶ ص ۱۵۵ و ص ۳۹۳ و ص ۳۹۶ - صحیح ترمذی ج ۲ ص ۴۶ - محب طبری درکتاب ذخائر العقبی ص ۷۶ نقل نموده اند.)
۲۰. مُطلب بن عبدالله نقل میکند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) در دیدار با گروهی از بنی ثقیف فرمودند: لتسَلِمُنّ او لیَبعُثنّ الله علیکم رجُلاً منی او قال: مثل نفسی فلیضربنّ اعناقکم و لیَسَبینّ ذراریکم و لیاخُذُاموالکم. «بایستی خود را تسلیم نمائید، و گرنه خداوند مردی از طرف من (همچون من) به سوی شما می فرستد که گردنهایتان را می زند و افراد خانواده تان را اسیر و یا تبعید می کند و اموالتان را می گیرد.عمر گفت: به خدا قسم که من طالب قدرت نبودم، ولی در آن موقع سینه ام را جلو بردم بلکه پیامبر به من اشاره کنند و بگویند آن کس، اینست ولی اینطور نشد.بلکه به سوی علی بن ابیطالب (علیه السلام) توجه کرده است.او را گرفتند و فرمودند: کسی را که میگویم این مرد است.» (خوارزمی درمناقب ص ۸۱ - درکتاب الدّرالمنثور ج ۳ ص ۲۱۳ - درکفایة الطالب ص ۱۵۵ - مُحّب طبری در کتاب ذخائر العُقبی ص ۶۴ نقل نموده اند.)
۲۱. ابوسعید خدری از قول پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل نموده که فرمودند:انّ منکم من یُقاتل علی تاویل القرآن کما قاتلتُ علی تنزیله. «همانطوریکه که من بر سر تنزیل قرآن جنگیدم، کسی خواهد آمد که برسر تاویل قرآن با شما خواهد جنگید. ابوبکر گفت: آیا منظور شما من هستم؟ فرمودند: نه.عمر گفت: منم؟ فرمودند: لا و لکن خاصف النعل. بلکه او کسی است که کفش را وصله می زند.» (خوارزمی در مناقب ص ۱۷۵ نقل کرده و این حدیث را به نقل از ابوسعید نقل کرده است.بغوی در شرحی که بر صحاح سِته نوشته نقل نموده اند.)
۲۲. محمد بن خالد ضَبّی نقل می کند که عمر درخطبه ای گفت: اگر نظر شما را از چیزهایی که می دانید به چیزهایی که خبر ندارید متوجه کنم چه می کنید؟ همه ساکت شدند.سه بار این حرف را تکرار کرد کسی جوابش را نداد.حضرت علی(علیه السلام) از میان جمع برخاست و فرمود: اذن کُنا نستتیبک فان تبتَ قبلناک قال ان لم قال، اذن نضرب (عُنقک) الذی فیه عیناک.
در این صورت وادارت می کنیم که توبه کنی و در غیراین صورت گردنت را می زنیم.عمرگفت: خدا را سپاس که در میان امت کسی هست که اگر کج رفتیم راستمان کند. (خوارزمی در مناقب ص ۵۹ و متقی هندی در کتاب کنزالعُمّال ج ۶ ص ۳۹۱ نقل نموده اند.)
۲۳. عمر بن حمق نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به من فرمودند: یا عَمروا تحِبّ ان اریک عَمودُ الجنه؟آیا می خواهی ستون بهشت را ببینی؟عرض کردم آری.آنگاه حضرت علی (علیه السلام) وارد شدند، پیامبراکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: هذا و اهل بیته عمود الجنة. او و خاندانش ستون بهشت می باشند. (وسیلة المتعبدین.)
۲۴. جمیع بن عمیر گفت به خانه عایشه رفتم و پرسیدم: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) چه کسی را بیش از همه دوست داشتند؟گفت فاطمه (س).گفتم منظورم از مردهاست.گفت:همسر فاطمه (س) و چیزی او را از گفتن این مانع نشد که: فوالله ان کان لصّواماً قوّاماً و لقد سالت نفس رسول الله فی یَده فردّها الیه. بخدا قسم او همواره روزه دار و شب زنده دار بود و به درستی که رسول خدا(صلی الله علیه و‌آله وسلم)درکناراوجان ازبدنش جدا شد و آبی از دهانش بیرون آمده بر دست علی (علیه السلام) ریخت و علی (علیه السلام) آن را بلعید.گفتم پس چه چیز ترا به آن کارها که کردی وا داشت؟پس عایشه رو بند خویش را بر روی انداخت و گریست و گفت کاری بود که شد. (حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک ج ۳ ص ۱۵۷ - ابن عبدالمبر در کتاب الاستیعاب ص ۷۷۲ - متقی هندی درکتاب کنزالعمال ج ۶ ص ۴۰۰ - خوارزمی درکتاب مقتل الحسین(علیه السلام) ج ۱ ص ۵۷ - محب طبری درکتاب ذخائرالعقبی و ترمذی درکتاب جامع ج ۲ ص ۴۷۰ - گنجی شافعی درکفایة الطالب ص ۱۳۳ - احمدبن حنبل در مسند ج۲ ص ۳۰۰ نقل نموده اند.)
۲۵. پیامبراکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به علی(علیه السلام) فرمودند: مَرحباً بسیّد المسلمین و امام المُتقین. خوش آمدی ای سرور مسلمانان و پیشوای متقیان. (حُلیة الاولیاءج ۱ ص ۶۶ متقی هندی در کتاب کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۷ نقل نمودند.)
۲۶. انس بن مالک نقل می کند که روزی نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نشسته بودم که علی بن ابیطالب (علیه السلام) وارد شد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: انا و هذا حُجّة الله علی خلقه. من و این مرد (علی) حجت خدا بر مخلوقات هستیم. (متقی هندی درکنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۳ به نقل ازجابربن عبدالله انصاری وحاکم نیشابوری درمُستدرک الصحیحین و احمدبن حَنبل در مُسند نقل نموده اند.)
۲۷. زید بن صوحان در جنگ جمل به مرگ افتاده بود.حضرت علی (علیه السلام) بالای سر او تشریف آوردند. وی خطاب به حضرت علی (علیه السلام) عرض کرد: خدا بر تو رحمت کند.من تو را عالم خدا و عارف برآیات الهی یافتم.به خدا قسم این سخن را از سر جهل نگفتم، بلکه از خذیفة بن یمان شنیدم که می گفت ازرسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) شنیدم: علیّ امیر البررة و قاتل الفجرة مَنصورٌ من نصره ومَخذ ولٌ من خذله. الا وانّ الحّق معه یتبعهُ فمیلوا مَعَهُ.علی پیشوای نیک مردان بوده ونابودکننده نابکاران است، کسی که او را یاری کند از سوی خدا نصرت یابد واگر کسی او را خوار کند خوار میشود و حق همراه اوست و از او پیروی میکند، پس باید با او همراه شوید. (سیوطی در کتاب جامع الصغیر ج ۲ ص ۵۶ - مُناوی در کتاب کنوز الحقایق در پاورقی ص ۲۰ - خطیب خوارزمی در مناقب ص ۱۰۷ با اضافاتی نقل نموده اند.)
۲۸. عطیه نقل میکند که به نزد جابربن عبدالله رفتیم در حالی که پیر شده بود، پرسیدم: ما را درباره علی بن ابیطالب (علیه السلام) خبر ده.پس ابروهایش را بلند کرد و گفت: ذلک خیرُالبَشر.علی (علیه السلام) بهترین خلق خداست. (متقی هندی درکتاب کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۹ - مُناوی درکتاب کنوزالحقایق پاورقی ص ۲۱ - سیوطی درجامع الصغیر ج ۲ نقل نموده اند.)
۲۹. حذیفه نقل کرده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: عَلیٌ خَیرُ البشر مَن ابی کفر. علی (علیه السلام) بهترین خلق خدا بوده و هرکس منکر شود کافر است. (محّب طبری درکتاب ذخائرالعقبی ص ۹۶ - خواجه کلان قندوزی درکتاب نیابیع الموده ص ۳۴۶ نقل نموده اند.)
۳۰. سالم بن جعد می گوید از فضائل علی (علیه السلام) در نزد جابربن عبدالله انصاری سخن میگفتیم جابر گفت: کان خیرُ البشر ثمّ قال اوتشکونَ فیه؟ علی بهترین بشر است. سپس فرمود: آیا درباره او شک می کنید؟ برخی گفتند: علی کارهایی میکند که برخی از آنها تازه است و در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نبوده و به این خاطر شک میکنیم. جابر گفت: و لا یُشکُ فیه اِلا کافراًا و مُنافق.اگر کسی درباره او شک کند کافر یا منافق است. (متقی هندی در کتاب کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۹ - مُناوی در کتاب کنوزالحقایق در پاورقی ص ۲۰ – سیوطی در جامع الصغیر ج ۲ از کتاب مسند ابویعلی (حدیث پیامبر(صلی الله علیه و‌آله وسلم)را اینگونه نقل می کند: علی بهترین خلق خداست و اگر کسی در وی شک کند کافر است نقل نموده اند.)
۳۱. ابورافع از پدرش از جدش از رسول خدا(صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل میکند که به علی بن ابیطالب فرمودند:انت خیرُامتی فی الدُنیا و الاخرة.تو بهترین فرد امت من در دنیا و آخرت هستی. (خطیب خوارزمی در مناقب باب ۹ ص ۶۳ نقل می نماید.)
۳۲. بریده از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل می کند که به حضرت فاطمه (س) فرمودند: انّ زوجک خیر اُمتی اقدَ مَهُم سِلماً و اکثرهُم عِلماً. همسر تو بهترین فرد امت من بوده و در اسلام از همه سابقه دار تر و در علم از همه ارزشمند تر است. (خطیب خوارزمی در مناقب نقل می نماید.)
۳۳. از حذیفه درباره علی (علیه السلام) سئوال شد، گفت: خیر هذه الامّةِ بعد نبیّها و لا یُشک فیه الا منافق. علی (علیه السلام) بهترین فرد این امت بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) است و کسی جز منافق در آن شک نمی کند. (طحاوی در کتاب مشکل الاثار ج ۱ ص ۵۰ - متقی هندی در کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۳ حدیث دیگری با همین مفهوم و نیز در ج ۶ ص ۲۱۷ با اضافاتی نقل نموده اند.)
۳۴. ابوسعید خدری به نقل از سلمان می گوید که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) مرا دیده و صدا نموده فرمودند: اشهدُ ک الیوم انّ علی بن ابیطالب خیرُهُم و افظلهم. تو امروز شاهد باش که علی بهترین و بالاترین فرد است. (خوارزمی در مناقب باب ۹ ص ۶۳ - صفوری در کتاب نزهة المجالس ج ۲ ص ۱۸۳ - امام احمد بن حنبل در مسند ج ۵ ص ۲۶ و ص ۳۱ حدیث دیگری با همین مضمون نقل نموده اند.)
۳۵. عطاء گوید از عایشه درباره حضرت علی (علیه السلام) پرسیدم، او گفت: ذلک من خیر البرّیة و لا یُشّکُ فیه الا کافر.علی بهترین فرد است و کسی جز کافر در این شک ندارد. (ابراهیم محمد حموینی شافعی در کتاب فرائد المسطین ج ۱ باب ۳۱ - سیوطی در کتاب الدّرالمنثورج ۶ ص۳۷۹ - طبری در تفسیر خود ج ۳۰ ص ۱۴۶ - ابن حجر در کتاب الصَواعق المُحّرقه ص ۹۹ - خوارزمی در مناقب فصل ۱۹ - ابن صباغ مالکی در فصول المُهّمه باب اول نقل نموده اند.)
۳۶. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمود: اتانی جبرائیل و قد نشر جناحیه فاذا فیهما مکتوب لا اله الا الله محمدالنبیّ ومکتوب عَلیَ الآخرلا اله الا الله علی الوصّی. «جبرئیل به نزد من آمد، بالهایش را گشود.بر یک بال او نوشته شده بود معبودی جز خدا نیست و محمد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) رسول خداست و بر دیگری نوشته شده بود معبودی جز خدا نیست و علی وصّی پیامبر است.» (خطیب بغدادی در کتاب مناقب ص ۸۹ و در کتاب مقتل الحسین ج ۱ ص ۳۸ آن را نقل نموده است.)
۳۷. مَسروق نقل می کند که وارد خانه عایشه شدم، به من گفت: چه کسی خوارج را کشت؟گفتم علی (علیه السلام) آنها را کشته.آنگاه عایشه ساکت شد. گفتم: ای امّ المومنین تو را به خدا و پیامبرش سوگند می دهم اگر چیزی از پیامبر در این باره شنیده ای برایم بازگو کن.عایشه گفت: از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) شنیدم که فرمود: هُم شّر الخلق یقتلهم خیُر الخلق و اعظمهم عند الله یوم القیمة و سلیة.
آنها (خوارج) بدترین خلق خدا هستند و بهترین خلق خدا (حضرت علی (علیه السلام)) و بزرگترین آنان در روز قیامت (از نظر داشتن وسیله) آنان را خواهد کشت. (در صحیح بخاری و مسند احمدبن حنبل و مستدرک صحیحین حاکم نیشابوری از پیامبراکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم)نقل نموده اند که خوارج سگهای جهنم هستند - مناوی در کتاب کنوز الحقایق درپاورقی ص ۱۱۵ - ج ۱ کتاب جامع الصغیر سیوطی مانند آن را نقل نموده اند.)
۳۸. سلمان نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) دست امیرالمومنین (علیه السلام) را گرفت و فرمود: انّ هذا اوّل من آمن بی و هذا فاروق هذه الامّه و هذا یعسوب المومنین و اول من یُصا فِحُنی یوم ا لقیامة و هذا الصِدّیق الاکبر. «این اولین کسی است که به من ایمان آورده، او جدا کننده حق و باطل از یکدیگر است. (فاروق) و ا و سرور و سلطان مومنین است و در قیامت قبل از همه، ا و دست مرا می فشارد و ا و صدیق اکبر است.» (متقی هندی در کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۶ - طبرانی در معجم الکبیر و طبری در خصائص نقل نموده اند)
۳۹. ابولیلی غفاری نقل می کند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند:ستکون فتنة فاذاکان ذلک فا لزمواعلی بن ابیطالب فانه اوّل من یَرا نی و اوّل من یُصا فِحُنی یوم القیامة و هو الصدّیق الاکبر و هو فا روق هذه الامّة یفرق بین ا لحق و ا لباطل و هو یَعسُوب ا لمومنین و ا لمال یعسُوب ا لمنا فقین. «فتنه ای پیش خواهد آمد که در این صورت باید به علی بن ابیطالب پناه ببرید.اونخستین کسی است که درقیامت مرا می بیند و دست مرا می‌فشارد و او صدیق اکبر وجداکننده حق از باطل است واوزمامدارمومنین می باشد و ثروت دنیا سرور منافقین است» (خطیب بغدادی در منا قب ص ۱۲۴ - کفایة الطالب - متقی هندی در کنزالعُمال ج ۶ ص ۱۵۵ نقل نموده اند)
۴۰. جابر بن عبدالله نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: حَقّ علی بن ابیطالب علی هذه الامّه لحقّ ا لوا لد علی ولده. «حق علی بن ابیطالب بر مردم مثل حق پدر بر فرزندانش می باشد» (گنجی شافعی در کفایة الطالب ص ۱۳۴ - ابراهیم محمد حموینی در فرائد المسطین ج ۱ باب ۵۵ – خطیب خوارزمی در منا قب ص ۲۱۴ نقل نموده اند
● علی در آینه احادیث (بخش دوم)
۱. ابی لیلی از پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل می کند که فرمودند: الصدّیقون ثلا ثة حبیب النجّار مومن آ ل یس الذی قال یا قوم ا تبعوا المرسلین وحزقیل مومن آ ل فرعون الذی قال ا تقتلون رجُلا ا ن یقول ربی الله وعلی بن ابیطالب(علیه السلام) و هوا فضلُهُم. «صدیقین سه نفرند، یکی حبیب نجا ر مومن آ ل یس که گفت: ای قوم من از مرسلین پیروی کنید، دوم حزقیل مومن آ ل فرعون که گفت: آیا مردی را که می گوید پروردگار من خداست می کشید؟ سوم علی بن ابیطالب(علیه السلام) که از همه آنها با فضیلت تر است.» (محّب طبری در ذخائر العقبی ص ۵۶ - متقی هندی در کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۳ - ابن عساکر درتاریخ خود و نیز" ابن نجار" در کتاب تاریخ بغدا د - گنجی شافعی در کفایة الطا لب ص ۴۷ و ابونعیم در حلیة الاولیاء نقل نموده اند.)
۲. ابن عباس نقل می کند که حضرت علی (علیه السلام) فرمود: انا عبدالله و اخو رسوله وانا الصِدّیق الاکبرلایقولها بعدی الا کاذ ب مُفتر و لقد صلیت قبل الناس بسبع سِنین. «من بنده خدا و برادر رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم) و صدیق اکبر هستم، هرکس بعد ازمن خود را صدیق اکبر معرفی کند دروغگو بوده و افترا بسته است. من هفت سال قبل از دیگران نماز خواندم.» (محّب طبری در ذخائر العقبی ص ۶۰ - متقی هندی در کنزالعمال ج۶ ص ۳۹۴ ا ز ۹ کتاب علمای اهل سنت و احمد بن حنبل در مُسند نقل نموده اند.)
۳. حُذیفه نقل میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمود: لو یعلم الناس متی سُمّی علیّ امیرالمومنین ما انکروافضله سُمّی بذلک و آدم بین الرّوح و الجسد حین قا ل: ا لست بربّکم قالو: بلی فقال تعا لی: انا ربکم و محمد نبیّکم و علیّ امیُرکُم. «اگر مردم می دانستند که علی چه موقع به لقب امیرالمومنین نامیده شد، فضایل ا و را منکر نمی شدند. زمانی که آدم بین روح و جسد بود او امیرالمونین نامیده شد.آن زمان که خداوند از ا نسانها سئوال کرد: آیا من پروردگا ر شما نیستم؟ گفتند: آری.خداوند فرمود: من پروردگار شما هستم و محمد پیامبر شما و علی امیر شماست.» (در کتاب فردوس الاخبار نقل شده است.)
۴. ابوذرنقل می کند که پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: تردُ علیّ ا لحوض رایة امیرالمومنین و امام الغرالمُحَجّلین فا قوم اُخِذ بیده فیَبیَضّ وجهُهُ و وجوه اصحابه. «در کنار حوض کوثر پرچم امیرالمونین و پیشوای روسفیدان برمن وارد می شود و من بپا میخیزم و دست او را می گیرم و چهره او و صورت یارا نش سپید می گردد» (گنجی شافعی در کتاب کفایة الطالب نقل نموده است)
۵. ابن عباس نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: هذاعلی بن ابیطالب لحمُهُ لحمی ودمُهُ من دمی و هو منی بمنزلة هرون من موسی غیر انه لا نبّی بعدی و قا ل یا ام سلمة اسمعی اشهدی هذا علیّ امیر المومنین و سید المرسلین و عیبة علمی و بابی الذی اوتی منه ا خی فی الدنیا و خِدنی فی الاخرة و معی فی ا لسِنّام الاعلی. «این علی بن ابیطالب (علیه السلام) ا ست که گوشت و خونش از گوشت و خون من بوده و او نسبت به من به منزله هارون است نسبت به موسی با این فرق که بعد از من پیامبری نیست.ای ام سلمه شاهد باش که این امیرالمومنین و سرور مسلمانان و گنجینه علم و دانش من و دروازه من است که از آن فیض الهی داده میشود و برا درمن در دنیا و آخرت بوده و همراه من در محل مرتفع بهشت خواهد بود.» (خوارزمی در مناقب ص ۸۵ - گنجی شافعی در کفایة الطالب ص ۷۰ و ۷۷ - متقی هندی در کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۴ - ابراهیم محمد حموینی در فرائد السمطین ج ۱ - مُسلم در صحیح ص ۳۲۴ با اضافاتی – حاکم در مستدرک ج ۳ ص ۱۰۹ - ذهبی در تلخیص - ابن حُجر مکی در الصَواعق المُحّرقه در مقصد ۵ آیه ۱۴ باب ۱۱ ص ۱۰۷ از احمد بن حنبل نقل نموده اند.)
۶. انس بن ما لک نقل می کند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به علی(علیه السلام) فرمودند: انّک تبلغ رسالتی من بعدی و تؤدّی عنی و تسمع الناس صوتی و تعلم الناس من کتاب الله ما لا یعلمون. «تو رساننده رسالت من و ا نجام دهنده عهد من و رساننده صدای من به مردم هستی وکتاب خدا را درجهاتی که مردم نمی دانند در بین آنها تعلیم می دهی» (ابونعیم درحلیة الاولیاء ج ۱ ص ۶۳ - گنجی شافعی در کفایة الطالب ص ۹۳ وخوارزمی درمقتل الحسین (علیه السلام) ج ۱ نقل نموده اند.)
۷. ابن عباس نقل می کند که علی (علیه السلام) نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) آمد در حا لی که عایشه نیز آنجا بود و بین پیامبر و عایشه نشست.عایشه به محل نشستن علی (علیه السلام) اعترا ض کرد، پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به پشت عایشه زده و فرمودند: مَه لا توذینی فی اخی فا نه امیرالمومنین و سیّدالمُرسلین و قائد الغرالمُحَجّلین یوم القیامة یقعد عَلیَ الصراط فیدخل اولیاءهُ الجنة و یدخل اعداءه النار.
«عایشه ساکت باش.مرا درمورد برا درم اذیّت مکن. اوامیرا لمومنین وبزرگ مسلمانان و رهبر روسفیدان روز قیامت است. او بر پل صرا ط می نشیند و دوستانش را وارد بهشت و دشمنانش را وارد آ تش می سازد.» (ابن مردویه در منا قب نقل نموده است)
۸. جابربن عبدالله انصاری نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: مَکتوبُ علی باب الجنة لاا له الا الله محمد رسول الله، علی ولی الله و اخو رسول الله قبل ان یَخلق السَموات و الارض بالفی عام. «بر سر در بهشت، دوهزار سال پیش از خلقت آسمان و زمین نوشته شده است معبودی جز خدا نیست، محمد پیامبر خداست، علی از جانب خدا ولی بر مردم و برادر رسول خداست.» (متقی هندی در کنزالعُمّال ج۶ ص۱۵۹ - خطیب خوا رزمی در منا قب و ابن مغازلی مالکی در مناقب نقل نموده اند)
۹. براء بن عازب و ابن عباس و زید بن ا رقم نقل می کنند: که درب خانه های گروهی از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به مسجد با ز می شد. روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: بجز درب خانه علی (علیه السلام) همه این درها را ببندید.در این باره مردم به گفتگو پرداختند.آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) ایستادند و حمد خدا نموده فرمودند: فانّی اُ مرتُ بسّدِ هذه الابواب غیر باب علی، فقا ل فیه قائلکُم و الله ما سَد د ت شیئاً ولا فتحتهُ و لکنی اُمرتُ بشیء فاتبعتهُ. «از جانب خدا به من ا مر شده است که به جز درب خانه علی(علیه السلام)همه این درها را ببندم ومردم دراین باره حرفها یی زده اند، به خدا سوگند من از پیش خود چنین نکرده ام، بلکه مامور به کاری بوده ام که ا ز آن پیروی نموده ام.» (سیوطی در الدّ ر ا لمنثور ج ۶ ص ۱۲۳ - محّب طبری در ذخائرالعقبی ص ۷۶ و احمد بن حنبل در مُسند ج۱ ص ۱۷۵ نقل نموده اند.)
۱۰. عدی بن ثابت نقل میکند که پیامبراکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ا نّ الله ا وحی ا لی نبّیه موسی ا ن ابن لی مسجداً طاهرا لا یَسکُنهُ الا موسی و هرون و ابناء هرون و انّ الله اوحی الیّ ان ابن مسجداً طاهراً لا یَسکُنهُ الا انا و علیّ و ابناء علیّ. «خداوند به پیامبرش موسی وحی نمود که مسجدی برای من بنا کن که جز موسی و ها رون و فرزندان هارون در آ ن کسی سکونت نکند. خداوند به من نیزوحی نموده است که مسجد پاکی بنا کنم که جزمن وعلی و فرزندان علی کس دیگری در آ ن سکونت نکند.» (کتاب ینابیع المَودّه ص ۷۸ و ابن مغا زلی شافعی در مناقب با ا ندک تفاوتی نقل نموده اند.)
۱۱. درمُسند به نقل از ابن عُمر آمده است که ما بهترین مردم را ابوبکر وعمر می دانستیم، ولی علی بن ابیطالب (علیه السلام) دارای سه خصوصیت ممتاز بود که اگر من یکی از آنها را داشتم ا ز اینکه نعمتهای پرقیمتی داشته باشم ارزشمندتر بود: زوّجة رسول الله بنتهُ و ولدَت له و سَدّ الابوا ب الابابُهُ و اعطاه الرّایه یوم خیبر.
اول اینکه پیامبر دخترش را به ازدواج او درآ ورد که فرزندان ا و را به دنیا آورد، دوم اینکه پیامبر همه درها به جز در خانه ا و به مسجد را بست و سوم اینکه پرچم را روز خیبر به دست او سپرد. (احمدبن حنبل درمُسند ج ۲ ص ۲۶ - محّب طبری درذخائرالعقبی ص ۷۷ آن را ذکرکرده و سپس میگوید راوی عُمر است - متقی هندی در کنزالعُمّال ج ۶ ص ۳۹۱ و ص ۳۹۳ و حاکم نیشابوری در مستد رک الصحیحین ج ۳ ص ۱۲۵ نقل نموده اند.)
۱۲. عایشه نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: الحّقُ مَعَ علیّ یدُورُ معه حَیثما دار. «حق با علی (علیه السلام) است، او به هر سو بگردد حق در همان سو می باشد.» (ابراهیم محمد حموینی در فرائد السمطین ج ۱ باب ۳۶ - متقی هندی در کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۵۶ – علامه شبلنجی درکتاب نورالابصا ر ص ۷۳ - ابن الصَبّان دراسعا ف الرّاغبین ص ۱۴۷ - ابن حُجردرالصواعق المُحّرقه ص ۷۶ و خوارزمی در منا قب نقل نموده اند.)
۱۳. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: علیّ مَعَ الحقّ و الحقّ مَعَ علیّ. علی (علیه السلام) همراه حق و حق همراه علی (علیه السلام) است. (ابن قتیبه درالامامة والسیاسة - گنجی شافعی درکفایة الطالب ص ۳۱۸ وخوارزمی درمنا قب نقل نموده اند.)
۱۴. علی (علیه السلام) نقل میکند بعد ا ز آنکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) بین مسلمانان عقد اخوت ایجاد کردند، فرمودند: یا علی، انت اخی و انت منی بمنزلة هرون من موسی غیر انه لا نبّی بعدی ا مّا علمت یا علی ا ن اول من یُدعی به یوم ا لقیامة انا یدعی بی فاقوم عن یمین العرش فی ظله فا کسی حلة خضراء من حُلل الجنة ثم یدعی بالنبّیّین بعضهم علی ا ثر بعض فیقومون سِماطین عن یمین العرش و یکسُون حُللا خضراً من حلل الجنة الا و انی اخبرک یا علی ا ن ا متی اول الامم یحاسبون یوم القیامة ثم انت اوّل من یُدعی بک لقرابتک منی و منزلتک عندی و یدفع لوا ئی یوم ا لقیمة و طوله مسیرة الف سنةٍ سنانه یا قوتة حَمراءُ و قضیبُهُ فِضّة بیضاء و زُجّهُ دُ رّة خضراءُ و له ثلاث ذوا ئبَ من نور ذوابة فی المشرق و ذوابة فی المغرب و الثا لث وسط الدنیا مکتوب علیه ثلا ثة ا سُطرٍ الاول بسم الله الرحمن الرحیم و الثانی الحمد لله رب العالمین و الثا لث لا اله الا الله محمد رسول الله طُولُ کل سطر مسیرة الف سنة و تسیر بلوائی والحسن عن یمینک و ا لحسین عن یسا رک حتی تقف بینی و بین ا براهیم ثم تکسی حُلة خضراء من الجنة ثم ینادی مُنادٍ من تحت العرش نعم الابُ ابوک ابراهیم و نعم الاخ اخوک علیّ ابشر یا علیّ انک تکسی اذا کسیت و تدعی اذا دُعیتُ و تحی ا ذا حُییتُ. «ای علی تو برادر من هستی و نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی می باشی، با این فرق که بعد از من پیامبری نیست.ای علی آیا می دا نی در قیامت ا ولین کسی هستم که مرا صدا می کنند و من ازسمت راست عرش پروردگار بلند می شوم و جامه ای سبز ا ز جا مه های بهشت را بر تن می کنم و سپس پی در پی سایر پیامبران را صدا می زنند وآنها جامه های سبزبهشتی را می پوشانند، ای علی تورا خبرمی دهم که امت من نخستین امتی است که در قیامت مورد محاسبه قرارمی گیرند و تونیزبخاطر قرابت و بزرگی مقامت درنزدمن نخستین کسی هستی که ازاین امت دعوت می شوی و پرچم مرا که به طول مسافت هزار سال و از یا قوت سرخ و پایه اش نقره سفید و نوک پرچم ازگوهر سبز است به دست تو می دهند.این پرچمسه دنباله نورانی دارد، یکی در مشرق و دیگری درمغرب و سومی در وسط دنیا که برآن سه سطرنوشته شده، سطراول بنام خداوند بخشنده مهربان، سطردوم حمد و سپاس مخصوص خداوند پروردگارجهانیان است و سطر سوم معبودی جز خدا نیست و محمد فرستاده خداست.طول هر سطر نیز به اندازه مسافت هزار سال است و تو پرچم مرا حرکت می دهی در حا لی که حسن در سمت را ست تو و حسین در سمت چپ تو حرکت می کنند تا بین من و ابراهیم قرا ر می گیری، سپس جامه سبز بهشتی را می پوشی، آنگاه صدایی از زیر عرش بلند می شود که ابراهیم چه پدر خوبی و علی چه برا در خوبی برای تو می باشند. به تو مژده می دهم ای علی که وقتی من جامه بهشتی می پوشم تو نیز می‌پوشی، آن زمان که مرا صدا کنند تو را نیز صدا می زنند، آنگاه که به من تحیت و سلام داده شود به تو نیز تحیت و سلام داده می شود.» (خوارزمی درمناقب ص ۱۹۹ ودرمقتل ا لحسین (علیه السلام) - محّب طبری درذخائرالعقبی ص ۷۵ - گنجی شافعی در کفایة الطالب ص ۷۸ و امام احمد بن حنبل در مُسند نقل نموده اند.)
۱۵. ام سلمه نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: انّ علیّاً مع ا لحًَقّ و ا لحَقّ مَعَهُ لن یَزولا حتیّ یَردا عَلی ا لحوض. «علی (علیه السلام) همراه حق و حق همراه با علی (علیه السلام) ا ست تا هنگامی که در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند از هم جدا نمی شوند» (ابن قتیبه در الامامة و ا لسیاسة ص ۶۷ - گنجی شا فعی در کفایة الطا لب ص ۳۱۸ و خوا رزمی در مناقب نقل نموده اند.)
۱۶. ابن عباس نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ما فی القرآن آیة فیها یا ایُها الذیّن آمنوا الاّعلیّ را سُها و قائدُها. «هر آیه ای که در قرآن با جمله «ای افراد با ایمان» آغازگردیده، علی در بالاترین مرتبه ودرمقام پیشوایی آنان است.» (گنجی شافعی در کفایة الطا لب ص ۵۴ – خوا رزمی در مناقب ص ۱۷۹ با اند ک اختلا فی و ابن مردویه در مناقب نقل نموده اند.)
۱۷. در مناقب ابن مردویه آمده است که ابن عباس گفت: ما ذکر فی القرآن یا ایها الذیّن آمنوا الاّ و علیّ شریفها و امیرُها و لقد عاتب الله ا صحاب محمد فی آیّ من القرآن و ما ذکر علیّاً الاّ بخیر. «در هر آیه ای که یا ایها الذین آمنوا آمده، علی (علیه السلام) فرد شریف و امیر مصادیق آن آیه است. در آیاتی ا ز قرآن خداوند متعال عده ای ا ز اصحاب پیامبر را مورد سرزنش قرا ر داده اند، اما هیچگاه ا ز علی جز به خوبی یاد نکرده است.» (خوارزمی درمنا قب- ابونعیم اصفهانی درحُلیة الاولیاء ج ۱ ص ۶۴- شبلنجی شافعی درنورالابصار ص ۱۴۹ - ابن صَبّان شافعی در اسعاف الراغبین در حاشیه نورالابصا ر ص ۱۴۹ ازقول ابن عساکر نقل نموده اند و سپس اضا فه می کند که در شان علی بن ابیطالب (علیه السلام) ۳۰۰ آیه نازل شده است.)
۱۸. ابن مردویه در منا قب به نقل ا ز ابوهارون عبدی می گوید: من نظر خوارج را قبول داشتم و جزآنها از کس دیگری پیروی نمی کردم، تااینکه روزی ا ز ابوسعید خُدری شنیدم که می گفت: اَمَر الناس بخمس فعملوا باربع و ترکوا واحدة. «مردم به پنج چیز امر شده اند، ولی به چهار قسمت ا ز آن عمل کرده و یکی از آنها را فرا موش کرده اند. گفتم: آن چهار وظیفه که بدان عمل کرده اند چیست؟ قال: الصلاة و الزکاة والحّج و الصّوم شهر رمضان. قا ل: فما واحدة التی ترکوها.قال: ولایة علیّ بن ابیطالب (علیه السلام). قال: و انها مُفترضة مَعهنّ. قا ل: نعم. قا ل: فقد کفر الناس. قال: فما ذنبی. نماز و زکات و حج و روزه ماه رمضا ن.پرسیدم: آن یکی که ترک کردند چیست؟ گفت: ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام).پرسیدم: آن هم با اینها واجب است؟ گفت: آری.پرسیدم: پس مرد م کافر شده اند؟ گفت: گناه من چیست؟ (محمد کرد علی در کتاب خُططُ ا لشام ج ۵ ص ۲۵۱ و ۲۵۶ حدیث ابوسعید خدری را نقل نموده است.)
۱۹. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: انا دار الحِکمه و علیّ بابُها. من خانه حکمت هستم و علی درب آن است. (ترمذی در صحیح و متقی هندی در کنزالعُمّال ج ۶ ص ۴۰۱ نقل نموده اند.)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: علی (علیه السلام) نسبت به من، مانند نسبت من به خداست. (ابن سَماک از ابوبکر و ابن حُجر در مقصد ۵ ا ز مقاصد ۱۴ گانه و در الصواعق المُحرقه باب ۱۱ ص ۱۰۶ نقل نموده اند.)
۲۰. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): مَعرفهُ آل محمّد برائه من النّار و حُبّ آل محمّد جواز علی الصراط المستقیم و ولایه آل محمّد امان من العذاب. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: معرفت آل محمّد سبب نجات است از آتش دوزخ و دوستی آل محمّد سبب گذشتن از صراط و ولایت آل محمّد امان است از جمیع عذابها.» (فصل الخطاب–معانی الاخبار–المناقب المرتضویه ص۱۰۶)
۲۱. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من اذی علیاً یبعثه الله یوم القیمه یهودیاً او نصرانیاً. «رسول خدا فرمودند: کسی که علی (علیه السلام) را برنجاند خدای تعالی او را یهودی یا نصرانی محشور میکند.» (امام احمد بن حنبل در مسند – کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۸۰ )
۲۲. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): انا میزان العلم و علیّ کفّتاه و الحسن والحسین خیوطه و فاطمه علاقه والامِهَ عموده یُوزن به اعمال المُحبین و المُبغضین لنا. «ابن عباس نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: من ترازوی علمم و علی (علیه السلام) هر دو کفة آن و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) رشته ها و فاطمه (س) علاقه و دیگر امامان عمود آن، وزن کرده میشود با این ترازو اعمال دوستان و دشمنان ما.» ( کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۸۴ )
۲۳. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): لاتسّبوا علیاً فانّه ممسوس فی ذات الله عزوجل. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: علی (علیه السلام) را سبّ مکنید و بد مگوئید که او ممسوس است در ذات خدا.» (حلیه الاولیاء – کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۸۷ نقل کرده اند)
۲۴. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): حاکیاً عن الله تعالی من عرف حق علیّ، زکی و طاب و من انکر حقّه، لعن و خاب. اقسمت بعزتی ان ادخل النار من عصاه و ان اطاعنی وادخل الجنه من اطاعه و ان عصانی. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: حق تعالی به من فرمود: کسی که حق علی را شناخت، پاک و خوش شد و کسی که حق او را انکار کرد او ملعون و زیانکار شد. بعزت خودم سوگند می خورم که داخل کنم در دوزخ کسی که حق او را انکار کند، اگر چه اطاعت نماید مرا و داخل بهشت نمایم کسی که اطاعت نماید او را اگر چه عصیان کند مرا.» (خطیب بغدادی درمناقب– کشفی ترمذی در المناقب ص ۹۰ )
۲۵. قال النّبی(صلی الله علیه و‌آله وسلم): عِنوان صَحیفه المؤمن حُبّ علی ابن ابیطالب (علیه السلام). «انس بن مالک نقل میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: سرنامه صحیفه اعمال مؤمن، دوستی علی بن ابیطالب (علیه السلام) است.» (خطیب درمناقب– ابن حُجردرالصواعق المحرقه – موّدات– کشفی ترمذی درالمناقب المرتضویه ص ۹۴ نقل کرده اند)
۲۶. قال النّبی(صلی الله علیه و‌آله وسلم):یا علی،ان فیک مثلا من عیسی ابغضته الیهود حتی اتهمّوا امّه واحبّه النصاری حتّی انزلوه بالمنزله التی لیست له. ثم قال علیّ: یهلک فی اثنان مُحّب مفرط یفرطنی بما لیس فی و مُبغض یحمله شنانی علی ان یبهتنی. «علی (علیه السلام) نقل میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی در تو مثلی است از عیسی که یهود او را دشمن گرفتند، حتی مادرش را بهتان زدند و نصاری او را دوست گرفتند و از فرط محبت منزلتی برای او اثبات کردند که او را آن منزلت نبود. سپس علی (علیه السلام) گفت: دو طایفه در من هلاک شوند، یکی آنکه از فرط محبت برای من منزلتی اثبات کند که در من آن منزلت نباشد ( که آن مرتبة الوهیت است ) و دیگری آنکه عداوت با من وی را بر آن دارد که در حق من بد بگوید.» ( احمد بن حنبل درمسند–حاکم درمُستدرک–ابن حجردر الصواعق المحرقه– کشفی ترمذی درالمناقب المرتضویه ص ۹۵ )
۲۷. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): علیّ باب علمی و مُبیّن الامّتی ما ارسلت به من بعدی حُبّه ایمان و بُغضُهُ نفاق و النّظر الیه رأفه و مودّته عباده. «ابوذر غفاری نقل میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: علی (علیه السلام) باب علم من است و بیان کننده است برای امت من به چیزی که فرستاده شده ام برای آن ( احکام الهی ) بعد از من دوستی او ایمان و دشمنی او نفاق است و نظر به سوی او مهربانی و دوستی او عبادت است.» (حلیه الاولیاء–کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۹۸ )
۲۸. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): انّ الله له الحمد عَرَض حُبّ علیّ و فاطمه و ذرّیتها علی البرّیه فمن بادرمنهم بالاجابه جعل منهم والرّسل و من اجاب بعد ذلک جعل منهم الشیعه و انّ الله جمعُهُم فی الجنه. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: به تحقیق خدای تعالی که جمیع محامد مختص او است عرضه کرد دوستی علی (علیه السلام) و فاطمه (س) و ذریّه ایشان را بر خلق. پس کسی که سبقت نمود از این امر ( محبت ) خداوند ایشان را از پیغمبران و مرسلین قرار داد و کسانی که بعد از ایشان امر الهی را اجابت نمودند جزء شیعیان که همان اولیاء هستند قرار داد و به درستی که خدای تعالی جمع خواهد کرد ایشان را در بهشت با یکدیگر.» (خلاصه المناقب–کشفی ترمذی درالمناقب المرتضویه ص ۱۰۲ )
۲۹. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): اول من اتّخذ علی بن ابیطالب اخاً من اهل السّماء اسرافیل ثمّ میکائیل ثمّ جبرائیل و اوّل من احبّه منهم حمله العرش ثمّ رضوان خازن الجنه ثمّ ملک الموت یترحّم علی محّب علی بن ابیطالب کما یترحّم علی الانبیاء. «رسول خدا(صلی الله علیه و‌آله وسلم)فرمودند: اولین کسی که از اهل آسمان علی بن ابیطالب (علیه السلام) را به برادری گرفت اسرافیل بود، بعد از آن میکائیل و پس از آن جبرائیل بود و اولین کسی که دوست داشت علی (علیه السلام) را از اهل آسمان حاملان عرش بودند. بعد از آن رضوان خازن بهشت است و آنگاه عزرائیل است و بدرستی که ملک الموت رحم می کند بر محبّان علی (علیه السلام) چنانچه ترحم میکند بر انبیاء.» (خلاصه المناقب – کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۰۳ )
۳۰. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): عاهد نی ربّی ان یقبل ایمان عبد الاّ بمُحبّه اهل بیتی. «رسول خدا(صلی الله علیه و‌آله وسلم)فرمودند:عهد کرده بامن پروردگارمن این را که مقبول نیست ایمان هیچ بنده ای مگربه محبت اهل بیت من» (خلاصه المناقب – کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۰۳ )
۳۱. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): والذی نفسی بیده لاتزول قدم عَبدً یوم القیمه حتی یسئله الله عن حُبّنا و اهل البیت فقال عُمر: و ما آیه حبّکم من بعد کم؟فوضع یده علی رأس علی بن ابیطالب. فقال: حتّی من بعدی حُبّ هذا. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: سوگند به آن کسی که نفس من در ید قدرت اوست، بنده در روز قیامت قدم از قدم بر ندارد تا آنکه حق تعالی از محبت ما و اهل بیت من سؤال کند. پس عمر بن خطاب پرسید: محبّت شما بعد از شما چیست؟ پس رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) دست خود را بر سر علی بن ابیطالب (علیه السلام) نهاد و فرمود: محبت من بعد از من محبت این شخص است.» (خلاصه المناقب – کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۰۳ )
۳۲. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): لعلّی و فاطمه و الحسن و الحسین انا حاربٌ لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: علی (علیه السلام) و فاطمه (س) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) من جنگ کننده ام با کسی که با ایشان بجنگد و صلح کننده ام با کسی که با ایشان صلح کند.» (ترمذی در صحیح – مصابیح – مشکوه – کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۰۵)
۳۳. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): احبّوا الله لما ارقدکم من نعمه و احبّونی بحبّ الله واحبّوا اهل بیتی. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: دوست بدارید ای مؤمنان خدای را به جهت آنکه پرورش داده است شما را از نعمت و دوست بدارید مرابه محبّت خدا و دوست بدارید اهل بیت مرا به دوستی من.» (شرح مشکوه–نصاب الاخبارفصل الخطاب– هدایت السعداء خلاصه المناقب– المناقب المرتضویه ص ۱۰۵ )
۳۴. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی انت و شیعتک تردّون علی الحوض رواء مرتین مبیّضه وجوهکم. و انّاعدائکم یردّون علی الحوض ظماء متقبّحین. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای علی تو ومحبّان تو وارد می شوید بر حوض کوثر در حالیکه سیراب میشوید و صورتهای شما روشن و سفید است و به درستی که دشمنان شما وارد میشوند بر حوض کوثر درحال تشنگی و صورتهای سیاه و قبیح.» (دیلمی در جمع – ابن حُجر درالصواعق المحرقه – المناقب المرتضویه ص ۱۰۵ )
۳۵. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من اراد ان یتمسّک بجبل المتین فلیحبّ علّیا و ذرّیته. «زید بن ارقم روایت می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: هر کس که میخواهد به حبل المتین الهی چنگ زده و تمسک جوید هر آینه باید علی (علیه السلام) و فرزندانش را دوست بدارد.» (دستور الحقایق – المناقب المرتضویه ص ۱۰۹ )
۳۶. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): خلق الله عزّوجل من نور وجه علی بن ابیطالب سبعین الف ملک یستغفرون له و لمحّبیه الی یوم القیمه « رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم)فرمودند:خداوند متعال ازنورروی علی بن ابیطالب (علیه السلام) هفتاد هزارفرشته آفریده است که برای او و دوستانش تا قیامت استغفار میکنند.» (بحرالمعارف – خطیب بغدادی در مناقب – المناقب المرتضویه ص ۱۰۹ )
۳۷. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): بُغض علّی کفر و بغض بنی هاشم نفاق. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: دشمنی علی (علیه السلام) کفر است و بغض بنی هاشم نفاق است.» (المناقب المرتضویه ص ۱۱۱ )
۳۸. قال النّبی(صلی الله علیه و‌آله وسلم):اذا کان یومُ القیمه یصعدُ علی بن ابیطالب علی الفردوس وهوجبلٌ عالٍ فی الجنه وفوقه عرش رب العامین و من صفحته یتفجّر انهار فی الجنّه و یتفرّق فی الجنان و هو جالسٌ علی کرسیّ من نور یجری بین یدیه التّسنیم لا یجُوز احد علی صراط المستقیم الاّ و معه براه بولایته و ذرّیته اهل بیته و هو یشرف علی الجنه فیدخل محبّیه الجنّه ومُبغضیه النار. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: چون قیامت بر پا شود، علی (علیه السلام) در بهشت بر فراز کوهی بنام فردوس بالا رود و آن گوهی است بلند و بالای آن عرش پروردگار است واز دامنه آن جویها روان است و در بهشت جاری است و او بر کرسی از نور نشسته و از پیش او چشمة تسنیم روان است و هیچ کس را از صراط رخصت گذشتن نیست مگر آنکه با او براتی باشد از دوستی علی (علیه السلام) واهل بیت او و او مشرف بود بر جنّت. دوستان خود را در بهشت در آورد و دشمنانش را به دوزخ.» (خلاصه المناقب–بحرالمعارف–المناقب المرتضویه ص ۱۰۹ (
۳۹. قال النبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): لمّا اُسری بی الی السّماء تلقتنی الملائکه بالبشاره فی کلّ سماء حتی یلقینی جبرئیل فی محفله من الملائکه فقال: یا محمّد، لو اجتمعت امتک علی حبّ علّی ما خُلق النار. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: چون مرا بسوی آسمان به معراج بردند، فرشتگان هر آسمان به من مژده میدادند تا آنکه ملاقات نمود جبرئیل مرا در مجلس خود با جمعی از ملائکه، پس عرضه داشت: ای محمّد اگر همگی امت تو بر دوستی علی (علیه السلام) جمع می شدند، دوزخ آفریده نمی شد.» ( کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۱۱ نقل نموده است.)
۴۰. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی، لا یبغضک من الانصار الاّ من کان اصله یهودیاً. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی (علیه السلام) دشمن ندارد تو را از انصار مگر کسی که اصل او یهودی باشد.» (المناقب المرتضویه ص ۱۱۲)
● علی در آینه احادیث (بخش سوم)
۱. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): لا تستخفوا الشیعه فان الرّجل منهم لیشفع فی مثل ربیعه و مضّر. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: سبک نشمارید دوستان و پیروان علی (علیه السلام) را،به درستی که مردی از ایشان اگر درخواست کند گناهان جمعی به اندازة قبیله ربیعه و مضّر بخشوده خواهد شد.» (المناقب المرتضویه ص ۱۱۲ )
۲. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی، انت سیّد فی الدنیا و الاخره. من احبّک فقد احبّنی و حبیبی حبیب الله وعدّوک عدّوی و عدّو الله والویل لمن ابغضک من بعدی. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی (علیه السلام) تو در دنیا و آخرت سیّد و آقائی. هر کس تو را دوست دارد مرا دوست داشته و دوست من دوست خداست. و هر کس ترا دشمن دارد مرا دشمن داشته و دشمن من دشمن خداست. وای بر دشمن تو بعد از من.» (کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۱۶ )
۳. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا بن عباس علیک علیاً. فانّ الحقّ علی لسانه و النفاق مجانبه. و انّ هذا فقل الجنه و مفتاحها به یدخلون الجنّه و به یدخلون النّار. «رسول خدا به ابن عباس فرمودند: بر تو باد پیروی از علی (علیه السلام) به درستی که حق بر زبان اوست و نفاق از او دور است و به درستی که این علی (علیه السلام) قفل و کلید بهشت است که مردم به وسیلة دوستی او در بهشت در آیند و به واسطه دشمنی او به دوزخ روند» (ترمذی در المناقب ص ۱۱۹ )
۴. قال النّبی(صلی الله علیه و‌آله وسلم):والّذی بعثنی بالحقّ نبیّاًان الملائکه یستغفرون بعلّی وتشفق علیه وشیعته اشفق من الوالدین علی ولده «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: سوگند به آن خدائی که مرا بحقّ بر انگیخت، ملائکه استغفار و طلب آمرزش می نمایند برای علی (علیه السلام) و مهربانند بر او و بر پیروانش مهربانتر از پدر و مادر بر فرزند خود.» (کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۱۹ )
۵. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): اذ کان یوم القیمه، یأتینی جبرئیل بخرمتین من مفاتیح ( الجنه و) النّار و خرمه من مفاتیح الجنه، علی مفاتیح الجنه اسماء المؤمنین من شیعته آل محمّد و علی مفاتیح النّار اسماء المبغضین من اعدائه فیقول: یا احمد، هذا لمبغضک و هذا لمحبّک. فادفعهما الی علی بن ابیطالب فیحکم فیهم بما یرید. فوالذی قسیم الارزاق لا یدخل مبغضیه الجنه و لا محبّیه النّار ابداً. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: هر گاه که قیامت به پا شود، جبرئیل با دودسته از کلیدهای بهشت و دوزخ پیش من می آید که بر کلیدهای بهشت نامهای مؤمنین از شیعیان آل محمّد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) و بر کلیدهای دوزخ نامهای دشمنان آل محمّد نوشته شده است. پس جبرئیل به من میگوید که: ای محمّد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) این دسته کلید برای دوستان تست و این دست برای دشمنان تو. پس من هم آن دو دسته کلید را به علی بن ابیطالب (علیه السلام) میدهم که داوری نماید به آنچه میخواهد در بین مردم به حق آنکس که تقسیم نمود روزی موجودات را که در نیایند دشمنان علی (علیه السلام) در بهشت و داخل نگردند دوستان او در دوزخ ابداً» (المناقب المرتضویه ص ۱۱۹ )
۶. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): ایّها النّاس، احبّوا علیّاً. فانّ الله بحبّه و استحیوا منه فانّ الله یستحیی منه. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای مردم، علی (علیه السلام) را دوست بدارید بدرستیکه خدای متعال دوست میدارد او را، و از او حیاء کنید بدرستیکه خداوند متعال از وی حیاء ‌می نماید.» (ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۲۰)
۷. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): حدّثنی جبرئیل عن الله – عزّ و جلّ – انّ الله تعالی یُحبّ علّیاً مالا یُحبّ الملائکه و لا النّبیین و لا المُرسلین و ما من تسبیحه یُسبّح الله الاّ و یخلق الله منه ملکا یستغفر لمُحبّه و شیعته الی یوم القیمه. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: حکایت نمود جبرئیل از جانب خداوند متعال برای من که: بدرستیکه خداوند علی (علیه السلام) را دوست میدارد، و بدرستیکه به‌ آن درجه دوست نمی دارد هیچ یک از ملائکه و پیغمبران مرسلین را و نیست هیچ تسبیح کننده ای مگر آنکه خداوند متعال از تسبیح او فرشتگانی را می آفریند که استغفار و طلب آمرزش مینمایند از برای دوستان و شیعیان علی (علیه السلام) تا روز قیامت.» (ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۲۰ )
۸. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من احبّک یا علّی، کان مع النّبیین فی درجاتهم یوم القیمه و من مات یبغضک فلا یبالی مات یهودیاً او نصرانیاً. «عمر بن خطاب نقل میکند که: رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای علی (علیه السلام)، هر کس تو را دوست بدارد در روز قیامت در درجات انبیاء می باشد و کسی که با دشمنی تو بمیردپس باکی ندارد از اینکه یهودی و یا نصرانی بمیرد.» (کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۲۱ )
۹. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): خیر رجالکم علی بن ابیطالب و خیر شبابکم الحسن و الحسین و خیر نسائکم فاطمه بنت محمّد. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: بهترین مردان شما علی بن ابیطالب (علیه السلام) است و بهترین جوانان حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) است و بهترین زنان فاطمه (س) دختر محمّد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) است.» (ترمذی در المناقب ص ۱۲۱)
۱۰. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): انّ الله قد عهد الّی انّ من خرج علی علّی فهو کافرٌ و اجدر النّار. وقال عائشه: فانسیت هذا الحدیث یوم الجمل حتّی ذکرته بالبصره و انا استغفرالله و عسی ان یکون. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: بدرستیکه خداوند متعال به تحقیق با من پیمان بست که کسی که بیرون بیاید و خروج نمایدبر علی بن ابیطالب (علیه السلام) پس او کافر است وسزاوار آتش دوزخ است. پس از واقعة جمل عائشه گفت: من فراموش کرده بودم این حدیث را در روز جنگ جمل تا آنکه بیاد آوردم آن را در بصره و آمرزش میخواهم از خداوند متعال و دور نیست که مشمول آمرزش شوم.» (کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۲۲)
۱۱. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم):ان الله تعالی جعل علّیاً قائد المسلیمن الی الجنّه به یدخلون الجنّه وبه یعذّبون یوم القیمه قلنا کیف ذلک؟ قال: بمحبته یدخلون الجنّه و ببغضه یدخلون النّار. «محمد حنفیه روایت می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: بدرستیکه خداوند متعال علی (علیه السلام) را پیشرو و رهبر مسلمانان قرار داده بسوی بهشت که بوسیلة اوخلق به بهشت میروند و یا بواسطه او معذب میشوند. پرسیدم این چگونه است یا رسول الله؟ فرمود: به سبب دوستی علی (علیه السلام) در می آیند در بهشت و بسبب دشمنی با وی در دوزخ داخل میگردند» (المناقب المرتضویه ص ۱۲۲)
۱۲. عن انس بن مالک قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا انس، انطلق فادع لی سیّد العرب یعنی علّیاً. فقالت عائشه: الست سیّد العرب؟ فقال: انا سیّد وُلد آدم و لا فخر و علّی سیّد العرب. فلما جائه ارسل رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم) الی الانصار فاتوه. فقال لهم: یا معشر الانصار، اَ اَدلّکم علی ان تمسّکتم به لن تضلّوا بعدی؟ قالوا: بلی یا رسول الله. قال: هذا علّی. فاحبّوه بحبّی و اکرموه مکرمتی فانّ جبرئیل امرنی بالّذی قلت لکم عن الله. «انس بن مالک روایت میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای انس برو سید و بزرگ عرب یعنی علی (علیه السلام) را صدا بزن که پیش من بیاید. عائشه گفت: ( یا رسول الله ) مگر شما سید و بزرگ عرب نیستید؟ فرمودند: من سیّد و بزرگ فرزندان آدمم و در این فخر نیست و علی (علیه السلام) سیّد و بزرگ عرب است. آنگاه علی (علیه السلام) پیش آنحضرت آمده و ایشان علی (علیه السلام) را به سوی جماعت انصار فرستاد. چون همگی جمع شدند، رسول خدا(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای گروه انصار آیا شما را راهنمایی نمایم به چیزی که اگر به آن تمسّک جوئید هرگز گمراه نشوید بعد از من؟ گفتند: بلی یا رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم). پس فرمود: این علی (علیه السلام) است، دوست دارید او را به واسطة دوستی من و گرامی داری او را به سبب گرامی داشتن من، به درستی که جبرئیل امر کرد از جانب حق تعالی که این مطلب را به شما بگویم.» (کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۲۶)
۱۳. عن عائشه قالت: سمعت رسول الله یقول لعلّی: حسبک ان لیس لمحبّک حسره عند موته و لا وحشه فی قبره و لا فزع یوم القیمه. «عائشه نقل میکند که شنیدم از رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) می فرمود به علی بن ابیطالب (علیه السلام) که: ای علی (علیه السلام) برای تو همین بس که دوست تو در هنگام مردن هیچ افسوس و پشیمانی ندارد و برای او در قبرش هیچ ترس و وحشتی نیست و در روز قیامت نیز هیچ اضطرابی ندارد.» (ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۳۰)
۱۴. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): انت قسیم الجنه و النار تدخل محبّیک الجنّه و مبغضیک النار. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) تو بهشت و جهنّم را تقسیم میکنی و دوستانت را به بهشت و دشمنانت را به جهنم داخل خواهی کرد» (قندوزی حنفی در ینابیع الموده ص ۸۵)
۱۵. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): اُبَشّرُ یا علی انت و شیعتک فی الجنه. «فرمودند: ای علی تو و شیعیانت را بشارت میدهم که در بهشت هستید.» (ذهبی در میزان الاعتدال ص ۳۲۳)
۱۶. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی انت تقرع باب الجنه و تدخلها احبّاء ک بغیر حساب. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) تو درب بهشت را میکوبی و دوستانت را بدون بازخواست وارد بهشت می کنی.» (ابن مغازلی در مناقب ص ۱۷ و
۱۷. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): انَّ السّعید کلّ السعید من احبّ علیاً فی حیاته و مماته. «فرمودند: بدرستیکه خوشبخت واقعی کسی است که علی (علیه السلام) را چه در حال زندگی و چه در مرگ دوست داشته باشد.» (صفوری بغدادی در نزهه المجالس ج ۲ ص ۲۰۷ )
۱۸. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): (یا علی ) انّ شیعتک علی منابر من نورٍ مسرورون مبیّضهً و جوههم حَولی اشفع لهم فیکونون غداً فی الجنه جیرانی. «فرمودند: ( ای علی )براستی شیعیان تو بر جایگاههایی از نور با چهره های درخشان خوشحال در گرد منند، آنها را شفاعت میکنم و فردای قیامت همسایگان من در بهشت هستند.» (نورالدین الهیتمی در مجمع الزوائد ج ۹ ص ۱۳۱)
۱۹. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی ان الله قد غفر لَکَ و لذّریتک و لولدکَ و لا هلکَ و شیعتکَ و لمحبّی شیعتک. «فرمودند: ای علی حقاً که خدای تعالی تو و فرزندانت را و خاندان و پیروانت را و دوستان شیعیانت را آمرزیده است.» (ابن حجر هثیمی در الصواعق المحرقه ص ۹۶ – ص ۱۳۹ – ص ۱۴۰)
۲۰. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): ( یا علی ) انّک ستقدمُ علی الله انت و شیعتک راضین مرضّین. «فرمودند: ( ای علی ) تو و شیعیانت به محضر خدای تعالی در حالی وارد می شوید که از او راضی هستید و او از شما خوشنود است.» (ابن کثیر در البدایه و النهایه ج ۳ ص ۲۷۶)
۲۱. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی ان فی السماء حرساً و هم الملائکه و فی الارض حرساً و هم شیعتک. «فرمودند: ای علی براستی نگهبانان آسمان فرشتگان و نگهبانان زمین شیعیان تواند.» (اخطب خوارزمی در مناقب ص ۲۲۹)
۲۲. قال النّبی: یا علی افترقت امّتی علی ثلاث و سبعین فرقهً اِثنتان و سبعون فی النّار و واحدهٌ فی الجنه و هی الّتی اتّخذت محبّتک و هم شیعتک «فرمودند: ای علی امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم میگردند. که هفتاد و دو گروهشان در آتش اند و یک گروه که دوستان و شیعیان تو هستند در بهشتند.» (موصلی ابن حسنویه در درّ بحر المناقب ص ۹۱)
۲۳. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): انّ الشّقّی کلّ الشّقی من ابغض علیاً فی حیاته و بعد موته. «فرمودند: حقاً که بسیار بدبخت است کسی که با علی در حیات و بعد از رحلتش دشمنی نماید.» (اخطب خوارزمی در مناقب ص ۴۷ )
۲۴. ال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): انّ الله افترض حُبّ علیّ علی اهل السموات و الارض. «فرمودند: بطور حتم خدای تعالی دوستی و محبت علی (علیه السلام) را بر اهل آسمانها و زمین واجب فرموده است.» (محمد بن ابی الفوارس در الاربعین ص ۱۹)
۲۵. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): انّ العبد لا ینال ولایتی الاّ بحبّ علّی. «فرمودند:براستی هرانسانی جز با دوستی علی (علیه السلام) به ولایت من نمی رسد.» (الامر تسری در ارجح المطالب ص ۵۲۳)
۲۶. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): بغض علی بن ابیطالب شجرهٌ اصلها فی النارواغصانها فی الدنیا فمن تعلّق بها فی الدّنیا اوردته الی النّار. «فرمودند: دشمنی علی بن ابیطالب (علیه السلام) درختی است که اصل آن در آتش جهنم است و شاخه های آن در دنیا است هر کس به آن شاخه ها در دنیا آویزان شود آن شاخه ها او را وارد آتش جهنم میکنند.» (موصلی ابن حسنویه الحنفی در درّ بحر المناقب ص ۱۰۷)
۲۷. قال الرسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): حبُّ علّی براءَهٌ من النفاق. «فرمودند: دوستی علی (علیه السلام) پاک شدن از دوروئی و نفاق است.» (عبدالرئوف المناوی در کنوز الحقایق ص ۶۷)
۲۸. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی حسبُک ما لمحبّک حسرةٌ عند موته ولا وحشهٌ فی قبره و لا فزع یوم القیمه. « فرمودند: ای علی (علیه السلام) کفایت میکند تو را اینکه برای دوستانت در هنگام مرگ افسوسی نیست و در قبر و قیامت ترس و بیمی ندارند.» (خطیب بغدادی در تاریخ بغدادی ج ۴ ص ۱۰۲)
۲۹. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی حُبُّک ایمان و بغضک نفاق «فرمودند: ای علی (علیه السلام) دوستی تو ایمان و بغض تو نفاق و دوروئی است» (سید الشبلنجی در نورالابصار ص ۷۲)
۳۰. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم):حبُّ علی بن ابیطالب(علیه السلام) شجره اصلها فی الجنه واغصانها فی الدّنیا فمن تعلّق ببعض اغصانها اوقعه فی الجنه. «فرمودند: دوستی و محبت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) درختی است که اصل آن در بهشت و شاخه های آن در دنیا است و هر کس به برخی از آن شاخه ها چنگ زند آن شاخه ها او را به بهشت می برند.» ( موصلی ابن حسنویه در درّ بحر مناقب ص ۱۰۷)
۳۱. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): خلق الله تعالی من وجه علّی سبعین الف ملَک یستغفرون له و لمحبّیه الی یوم القیمه. «فرمودند: خدای تعالی از نور رُخ علی (علیه السلام) هفتاد هزار فرشته آفریده که برای علی (علیه السلام) و دوستان او تا روز قیامت استغفار میکنند.» (الکشفی الصالح الترمذی در مناقب مرتضویه ص ۱۱۵)
۳۲. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): علّی و شیعته فی الجنه. «فرمودند: علی (علیه السلام) و شیعیان او در بهشت هستند.» (خطیب بغدادی در تاریخ بغداد ج ۱۲ ص ۲۵۸)
۳۳. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): علی و شیعته یردون علّی الحوض. «فرمودند: علی (علیه السلام) و شیعیان او در کنار حوض (کوثر) بر من وارد می شوند.» (نورالدین الهتیمی در مجمع الزوائد ج ۹ ص ۱۳۱.)
۳۴. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): علّیٌ و شیعته هم الفائزون یوم القیمه. «فرمودند: علی (علیه السلام) و شیعیان او روز قیامت پیروز هستند.» (عبدالرئوف امناوی در کنوز الحقایق ص ۸۲- ص ۹۲)
۳۵. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): طوبی لمن احبّک و صدّق بک. «فرمودند: (ای علی (علیه السلام)) خوشا به حال کسی که تو را دوست بدارد و تصدیق کند.» (حموینی در فرائدالسمطین ص ۲۰۵)
۳۶. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): عنوان صحیفه المؤمن حُبُّ علیّ. «فرمودند: سر لوحه کتاب مؤمن دوستی علی (علیه السلام) است.» (عبدالرئوف المناوی در کنوز الحقایق ص ۹۲)
۳۷. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): لایحبّ علیّاً المنافق و لایبغضُهُ مؤمن. «فرمودند: منافق علی (علیه السلام) را دوست ندارد و مؤمن با او دشمنی نمی کند.» (محب الدین طبری در الریاض النضره ج ۲ ص ۲۱۴)
۳۸. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): (یا علی) لو احبّک اهل الارض کما یحبُّک اهل السّماء لما عذّب الله احدا منهم بالنّار. «فرمودند: (ای علی) اگر اهل زمین مانند اهل آسمان تو را دوست میداشتند حق تعالی احدی از ایشان را به آتش (جهنم) عذاب نمی نمود.» (قندوزی حنفی در ینابیع الموده ص ۱۲۵)
۳۹. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): لو عمل احدکم عمل سبعین نبیّاً من اعمال البِرّ ما دخل الجنه حتی یحبّ علیّاً و ولده. «فرمودند: اگر یکی از شما اعمال شایسته هفتاد پیامبر را انجام دهد داخل بهشت نمی شود تا اینکه علی (علیه السلام) و فرزندانش را دوست بدارد.» (محمد بن ابوالفوارس در الاربعین ص ۲۴)
۴۰. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): لو انّ عبداً عبدالله الف عامّ بعد الف عامّ بین الرکن و المقام ثمّ لقی الله مبغضاً لعلّی لاکبّه الله یوم القیامه علی منخریه فی نار جهنّم. « فرمودند: اگر بنده ای حق تعالی را بین رکن و مقام هزار سال بعد از هزار سال عبادت کند، سپس خدای تعالی را در حال دشمنی با علی (علیه السلام) ملاقات کند، البته خدای تعالی روز قیامت او را بر بینی اش در آتش جهنم واژگون میکند.» (اخطب خوارزمی در مناقب ص ۵۲)
● علی در آینه احادیث (بخش چهارم)
۱. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من احبّک یا علّی کان مع النّبیّین فی دَرَجَتهم یوم القیمه. «فرمودند ای علی (علیه السلام) هر کس تو را دوست بدارد در روز قیامت در درجه پیامبران است.» ( قندوزی حنفی در ینابیع الموده ص ۲۵۱)
۲. قال النّبی(صلی الله علیه و‌آله وسلم):من سبّ علّیاً فقد سبّنی ومن سبّنی فقد سبّ الله «فرمودند: هر کس به علی (علیه السلام) دشنام دهد مرا دشنام داده و هر که به من دشنام دهد خدا را دشنام داده است.» (حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین ج ۳ ص ۱۲۱ )
۳. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من آذی علّیا فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله. «فرمودند: هر کس علی (علیه السلام) را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر که مرا اذیت کند حق تعالی را اذیت کرده است.» (محب الدین طبری در ذخائر العقبی ص ۶۵ )
۴. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علیٌ من فارقک فقد فارقنی و من فارقنی فقد فارق الله. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) هر کس از تو جدا شود از من جدا شده و هر کس از من جدا شود از خدا جدا شده است.» (متقی هندی در کنز العمال ج ۶ ص ۱۵۶)
۵. قال النّبی(صلی الله علیه و‌آله وسلم):من کذب علّیاً متعمّداً فلیتبوّء مقعدهُ من النّار. «فرمودند: هر کس عمداً علی (علیه السلام) را تکذیب نماید پس باید جایگاهش در آتش ( جهنم ) باشد.» (ترمذی در صحیح ج ۱۳ ص ۱۶۶)
۶. قال النّبی(صلی الله علیه و‌آله وسلم): من احبّ علّیاً بقلبه فله ثلث ثواب هذه الامّه. «فرمودند: هر کس علی (علیه السلام) را به قلب دوست دوست داشته باشد برای او یک سوم ثواب این امت است.» (صفوری بغدادی در نزهه المجالس ج ۲ ص ۲۰۷)
۷. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من احبّ علّیاً بقلبه و لسانه و یده فله ثواب هذه الامّه. «فرمودند: هر کس علی (علیه السلام) را با قلب و زبان و دستش دوست داشته باشد برای او تمام ثواب این امت است.» (صفوری بغدادی در نزهه المجالس ج ۲ ص ۲۰۷)
۸. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علّی محبّوک معروفون فی السّماء السّابعه و الارض السّابعه السّفلی و ما بین ذلک. «فرمودند ای علی (علیه السلام) دوستان تو در آسمانهای هفتگانه و هفت زمین و ما بین آن شناخته شده هستند.» (حموینی در فرائد السمطین ص ۲۰۵)
۹. قال النّبی(صلی الله علیه و‌آله وسلم):من حسدعلّی فقد حسدنی ومن حسدنی فقد کفر «فرمودند: کسی که با علی (علیه السلام) حسادت نماید با من حسادت نموده و هر کس با من حسودی کند کافر شده است.» (متقی هندی در کنزالعمال ج ۵ ص ۳۵)
۱۰. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی من مات و هو یبغضک مات میته الجاهلیه. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) هر کس با حال دشمنی با تو بمیرد به مردن جاهلیت (نادانی) مرده است.» (متقی هندی در کنزالعمال ج ۱۲ ص ۲۰۹ )
۱۱. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من اراد این یدخل الجنّه الّتی غرسها ربّی فلیحبّ علّیاً. «فرمودند: هر کس که بخواهد داخل بهشتی شود که پروردگار من قرار داده است باید علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد.» (ذهبی دمشقی در میزان الاعتدال ج ۲ ص ۳۴۲)
۱۲. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی من مشی علی الارض و هو یبغضک فالدّنیا علیه حرام و مشی علیها حراماً. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) هر کس که درحال دشمنی با تو روی زمین راه برود، دنیا و راه رفتن بر روی زمین بر او حرام است.» (قندوزی حنفی در ینابیع الموده ص ۲۵۸ )
۱۳. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من سَرّهُ ان یجُوز علی الصراط کالرّیح العاصف و یلج الجنّه بغیر حساب فلیتولّ ولیّی و وصیّی و صاحبی و خلیفتی عل اهلی علیٌ. «فرمودند: کسی که شادمان می شود به اینکه با سرعت باد تند از (پل ) صراط بگذرد و بدون بازخواست داخل بهشت شود، باید ولی من و وصی من و یاور من و جانشین من بر امتم علی (علیه السلام) را دوست بدارد.» (حسکانی در شواهد التنزیل ج ۱ ص ۵۸)
۱۴. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی من مات بحبّک بعد موتک ختم الله له بالامن و الایمان. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) کسی که بعد از وفاتت بر دوستی و محبت تو بمیرد باریتعالی آسایش و ایمان را برای او تمام می کند» (ابن حُجر در الصواعق المحرقه ص ۱۲۴)
۱۵. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من احبّ علّیاً اعطاء الله بکلّ عرق فی بدنه مدینه فی الجنه.«فرمودند: هر کس که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد حق تعالی به تعداد رگهای بدنش شهری در بهشت به او عطا می فرماید.» (ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان ج ۵ ص ۶۲ )
۱۶. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی من احبّک بقلبه فقد اخذ ثلث الایمان. «فرمودند: ای علی هر کس تو را بقلب دوست داشته باشد یک سوم ایمان را بدست آورده است.» (قندوزی حنفی در ینابیع الموده ص ۱۲۵ )
۱۷. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی من احبّک بقلبه و لسانه فقد اخذ ثلثی الایمان. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) هر کس تو را به قلب و زبان دوست داشته باشد دو سوم ایمان را بدست آورده است.» (قندوزی حنفی در ینابیع الموده ص ۱۲۵ )
۱۸. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی من احبّک بقلبه و لسانه و یده فقد جمع الایمان کلّه. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) هر کس تو را به قلب و زبان و دست دوست داشته باشد تمام ایمان را بدست آورده است.» (قندوزی حنفی در ینابیع الموده ص ۱۲۵ )
۱۹. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی من مات و هو یبغضک لم یکن له نصیب من الاسلام. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) هر کس در حال دشمنی با تو بمیرد هیچ بهره ای از اسلام ندارد.» (قندوزی حنفی در ینابیع الموده ص ۱۲۵ )
۲۰. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من قاسهُ ( علیاً) بغیره فقد جفانی آذانی و من آذانی فعلیه لعنه ربّی. «فرمودند: هر کس (علی ) را با دیگری قیاس کند بر من ستم کرده و هر کس بر من ستم نماید مرا آزار کرده و هر کس مرا اذیت کند پس لعنت پروردگار من بر او باد.» ( اخطب خوارزمی در مقتل الحسین ص ۶۰)
۲۱. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من صافح محبّاً لعلی غفر الله له الذنوب و ادخله الجنّه بغیر حساب. «فرمودند: کسی که دوستدار علی (علیه السلام) مصافحه کند خداوند گناهان او را می بخشد و بدون حساب و بازخواست او را وارد بهشت میکند.» (اخطب خوارزمی در مناقب ص ۲۲۱)
۲۲. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من احبّ علّیاً قبل الله منه صلاته و صیامه و قیامه و استجاب دعاءه. «فرمودند: هر کس علی (علیه السلام) را دوست بدارد حق تعالی نماز و روزه و قیام او را قبول می کند و دعایش را نیز مستجاب می نماید.» ( الامر تسری در ارجح المطالب ص ۵۲۶ )
۲۳. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی یدخل من امّتی الجّنه سبعون الفاً لا حساب علیهم هم شیعتک و انت امامهم. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) از امت من هفتاد هزار نفر بدون بازخواست وارد بهشت می شوند. ایشان شیعیان تو هستند و تو امام آنها هستی.» ( ابن مغازلی شافعی در مناقب امیرالمؤمنین ص ۲۹۳)
۲۴. عن ابن بریده عن ابیه، قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): « انّ الله امرنی بحُبّ اربعه و اخبرنی انّه یُحبّهم » قیل: یا رسول الله مَن هُم؟ قال: « علیٌّ منهم » یقول ذلک ثلاثاً «و ابوذر و سلمان و المقداد» «ابن بریده از پدرش نقل کرده است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: خداوند مرا به دوست داشتن چهار تن امر فرموده است و به من خبر داده است که خود نیز آن چهار تن را دوست دارد.
سوال شد: ای پیامبر خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) آنان کیانند؟
فرمودند: علی (علیه السلام) از آنهاست – این جمله را سه بار تکرار فرمودند و ابوذر است و سلمان و مقداد.» ( امام احمد بن حنبل در مسند - ابن ماجه در سنن – عبدالمعطی قلعجی در مناقب ص ۳۱ نقل کرده اند.)
۲۵. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من احبّ ان یُحیی حیوتی و یمُوتُ موتی و یدخل الجنه التی وَعَدنی ربّی فلیستولّ علی بن ابیطالب و ذرّیه الطاهرین ائمه الهدی و مصابیح الذّجی من بعده فانهم لن یخرجوکم من باب الهدی الی باب الضّلاله. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: کسی که دوست دارد مانند من زندگی کند و بمیرد همچون موت من و در آید در بهشتی که وعده کرده پروردگار من، پس باید که علی بن ابیطالب (علیه السلام) و اولاد پاک او را دوست بدارد زیرا که آنها امامان هدایت و چراغهایی هستند در تاریکی و ظلمت ( جهل ) بعد از او. و به درستی که ایشان هرگز شما را از راه راست بسوی گمراهی نمی برند.» (خلاصه المناقب– کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۰۲ )
۲۶. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی ان الله قد غفرلک و لذرّیتک ولولدک و لا هلک و لشیعتک و لمحب شیعتک فابشر و انک لاتزغ الباطن. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای علی (علیه السلام) به درستی که خدای تعالی بخشیده است تو را و فرزندان ترا و اهل بیت تو را و شیعیان تو را و دوستان شیعیان ترا، پس بشارت بده، بر دستی که تو تیره باطن نیستی.» (دیلمی در جمع – ابن حجر در الصواعق المحرقه – کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۰۴)
۲۷. قال النّبی: لکلّ شیی اساس، اساس الدین حبّ اهل بیتی. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: هر چیزی را بنیادی است و بنیاد دین، دوستی اهل بیت (من) است.» (تشریح – هدایت السعداء – کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۰۴)
۲۸. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): اذا فرغ الله تعالی من الحساب المعاد یأمر اللملکین فیقفان علی الصراط فلا یجُوز احد الاّ ببراه ولایه من علّی فمن لم یکن معه اکبّه الله فی النّار. «ابو سعید خدری نقل میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: هر گاه خداوند متعال فارغ شود از حسابی که مقرر شده است، امر می فرماید که دو ملک بر پل صراط بایستند تا اینکه هیچ کس از صراط گذر نکند مگر آنکه برات و جواز دوستی علی (علیه السلام) را داشته باشد و هر کس این برات را نداشته باشد خداوند او را در دوزخ سرنگون سازد.» ( ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۲۲ )
۲۹. عن ابی موسی النهدی قال: کنت مع رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فی بقیع الغرقد و معه ابوبکر و عثمان و عمر و نفر من اصحابه و علّی. فالتفت الی ابی بکر فقال: یا ابابکر، هذا الذی تراه وزیری فی السّماء و وزیری فی الارض، یعنی علی بن ابیطالب. فان احببت ان تلقی الله و هو عنک راض فارض علّیاً فانّ رضاه رضی الله و غضبه غضب الله.‌»ابو موسی نهدی روایت می کند که: من و رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) و ابوبکر و عثمان و عمر و یک نفر از صحابه و علی (علیه السلام) در موضع بقیع غرقد بودیم رسول خدا ( ص ) به ابوبکر نگاه کرد و فرمود: ای ابوبکر، این کسی را که تو می بینی یعنی علی (علیه السلام) وزیر من در آسمان و وزیر من در زمین است. پس اگر می خواهی که خداوند متعال را ملاقات کنی در حالیکه از تو خوشنود باشد، پس علی (علیه السلام) راخوشنود کن. به درستی که خوشنودی او خوشنودی خداست و خشم او خشم خداست.» ( کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۲۷ )
۳۰. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: اگر شخصی بین رکن و مقام بر روی پا نماز بخواند و روزه بگیرد ولی دشمن آل محمد باشد وارد جهنم میشود. (در اربعین نبهانی از طبرانی و حاکم نقل میکند و سیوطی در الاحیاء المیت نقل کرده اند.)
۳۱. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: دوستی اهل بیت مرا حفظ کنید. زیرا هر کسی از دنیا رفت و دوست ما بود بوسیلة شفاعت ما داخل بهشت می گردد. بخدائیکه روح من در دست اوست عمل بندگان وقتی نافع میشود که حق ما را بشناسند. (طبرانی درالاوسط- سیوطی در احیاءالمیت – نبهانی در اربعین – ابن حجر در الصواعق المحرقه نقل کرده اند.)
۳۲. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: فردای قیامت بنده قدم ازقدم بر نمی دارد مگر اینکه از چهار چیز از او سؤال شود:
۱ـ از عمرش که در چه راهی صرف کرده ۲- از بدن خود که در چه راهی صرف نموده ۳- از مال خود که از چه راهی بدست آورده و در چه راهی صرف کرده ۴- از دوستی با اهل بیت سؤال می کنند. ( طبرانی از ابن عباس – سیوطی در احیاء المیت – نبهانی در اربعین نقل کرده اند.)
۳۳. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ما را فقط مؤمن پرهیزگار دوست میدارد و فقط منافق شقی ما را دشمن میدارد. (در الصواعق المحرقه باب ۱۱، مقصد ۲ ابن حجر نقل میکند.)
۳۴. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: علی (علیه السلام) درب علم من است و پس از من مطالب رسالت مرابرای امت من بیان می کند ودوستی علی(علیه السلام) ایمان وبغض اونفاق است. (دیلمی ازابوذر- متقی هندی درکنزالعمال ج ۶ ص ۱۵۶ نقل کرده اند.)
۳۵. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: هر کس به علی (علیه السلام) دشنام بدهد به من دشنام داده است. ( حاکم در مستدرک ج ۳ ص ۱۲۱ نقل کرده – ذهبی در تلخیص – امام احمد بن حنبل در مُسند ج ۶ ص ۳۲۳ – نسائی در خصائص العلویه ص ۱۷ نقل کرده اند.)
۳۶. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: هر کس علی (علیه السلام) را اذیت کند مرا اذیت کرده است. (المرجعات ص ۲۱۲)
۳۷. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: آگاه باشید کسی که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد از دنیا خارج نمی گردد مگر اینکه از حوض کوثر بنوشد و از درخت طوبی بخورد و جای خود را در بهشت ببیند، بدانید کسی که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد نماز و روزة او قبول میشود و دعای او مستجاب میگردد. باخبر باشید کسی که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد، ملائکه برای او طلب مغفرت می کنند و هشت درب بهشت برای او گشوده میشود تا از هر دری که میخواهد وارد شود، هر کس علی را دوست داشته باشد خداوند عالم فردای قیامت صحیفة اعمالش را بدست راستش خواهد داد حساب او مثل حساب انبیاء است، بدانید کسی که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد خداوند سکرات مرگ را بر او آسان میکند و گور وی را باغی از باغهای بهشت میگرداند، کسی که علی (علیه السلام) را دوست بدارد خداوند بعدد هر رگی که در بدن اوست حوری به او عطا فرماید و شفاعت او در هشتاد نفر از اقوام و نزدیکانش پذیرفته میشود و برای او بعدد هر موئی که در بدن او رسته حوریه ای و شهری در بهشت است. کسی که او را دوست داشته باشد، خداوند ملک الموت را هنگام جان دادن پیش او می فرستد به صورت و هیئتی که نزد پیغمبران میفرستد و از او ترس نکیر و منکر را بر می دارد و چهرة او را سفید و نورانی میکند و با حمزة سیدالشهداء محشور میگرداند. کسی که او را دوست داشته باشد، خداوند دانش و حکمت را در دل او جای میدهد و زبانش را بدرستی و راستی گویا نموده و از خطا و لغزش حفظ میفرماید، برای او درهای رحمت خود را می گشاید. کسی که محبّ علی (علیه السلام) است در آسمان و زمین اسیر ( کمند محبت ) حق نامیده میشود. کسی که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد فرشته ای از زیر عرش الهی صدایش میکند و گوید: ای بنده خدا عمل خالصی شروع کردی خداوند گناهان ترا بیامرزد. هر کس علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد مانند ماه تابان شب چهاردهم بصحرای محشر وارد میگردد. کسی که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد، تاجی بر سر او گذاشته شده و لباسهای عزّت بر او پوشیده میشود. کسی که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشد، از پل صراط مانند برق جهنده میگذرد. هر که او را دوست داشته باشد امان از آتش دوزخ و عذاب الهی واجازة عبور از صراط بوی عطاء می شود و برای او حسابی نیست و دیوان اعمال او را باز نمی کنند و اعمال او را نمی سنجند و باو میگویند بدون حساب به بهشت داخل شود. کسی که دوستدار علی (علیه السلام) باشد فرشتگان با وی مصافحه میکنند و انبیاء زیارتش نمایند و خداوند متعال حاجتش را برآورد. کسی که آل محمد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) را دوست بدارد از پس دادن حساب و سنجش اعمال و لغزش از پل صراط ایمن است. شخصی که بر دوستی آل محمد (صلی الله علیه و‌آله وسلم)بمیرد من ضامن بودن او با انبیاء در بهشتم. بر حذر باشید کسی که بر دشمنی آل محمد(صلی الله علیه و‌آله وسلم) بمیرد بوی بهشت را نخواهد شنید. (متقی هندی در کنز العمال – امام احمد بن حنبل در مناقب نقل کرده اند.)
۳۸. جابر بن عبدالله انصاری نقل میکند که پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: جبرئیل از جانب حق تعالی ورق سبزی از درخت آس آورد که بسفیدی روی آن نوشته شده بود: انّی افترضت مُحّبه علی ابن ابیطالب علی خلقی فبلغهُم ذلک عنی. «من ( خدا) واجب گردانیدم دوستی علی ابن ابیطالب را بخلق، پس بر تست که این پیغام را بخلق برسانی.» (خوارزمی در مناقب نقل کرده.)
۳۹. سلمان نقل میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: علیکم بعلی ابن ابیطالب (علیه السلام) فانّه مولیکم فاحبُوه و عالمکم فالزموه و قائدکم الی الجنّه فغروه و اذا دعاکم فاجیبوه و اذا امرکم فاطیعوه فاحبوه بحبّی و اکرموه بکرامتی ما قلت بکم فی علی (علیه السلام) الا بما امر نی ربّی جل عظمته. «ای مردم بر شماست که از حال علی ابن ابیطالب و فضل و کمال و قرب و منزلت او غافل نشوید، بدرستیکه او مولای شماست، پس باید که او را دوست بدارید و بزرگ شماست باید که او را ملازم باشید و از او مسائل را فرا گیرید و اوست که شما را به بهشت میکشد و میبرد او را عزیز دارید و اگر شما را بطلبد و بخواند اجابت کنید و چون شما را امر به چیزی نماید فرمان برید، باید که او را دوست بدارید بسبب دوستی من و او را عزیز و مکرم دارید به جهت کرامت و عزّت من و آنچه من گفته ام به شما در شأن علی (علیه السلام) نگفته ام الا آنچه پروردگار جل عظمت مرا امر نموده است به آن.» (صدرالائمه موفق بن احمد مکی « از علمای بزرگ اهل سنت)
۴۰. احتجاج عمر بن عبدالعزیز خلیفة اموی در مورد علی ابن ابیطالب (علیه السلام): یزید بن عمر بن مورق گوید که من در شام بودم زمانی که عمر بن عبدالزیز به مردم صله عطاء مینمود، من نیز به نزد او رفتم او گفت: از چه قبیله ای هستی؟ گفتم: از بنی هاشم. گفت: از کدام قبیلة بنی هاشم. گفتم: از پیروان و دوستان علی (علیه السلام) سپس دست خود را به سینه نهاد و گفت: بخدا قسم من نیز از دوستان علی (علیه السلام) هستم. سپس گفت: عده ای برای من حدیث نمودند که از رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) شنیدند که فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه. سپس ۶۰ دینار اضافی بر مبلغی که به دیگران میداد، بابت محبت و ولایت امیرالمؤمنین بمن داد. (حموینی در فرائد السمطین در باب ۱۰ – حافظ جمال الدین زرندی در دُرَر السمطین – سهمودی در جواهر العقدین – ابوالفرج در الاغانی ج ۸ ص ۱۵ نقل کرده اند)
● علی در آینه احادیث (بخش پنجم)
۱. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: من از برای ارشاد شما بسوی حق و حقیقت مزدی نمی خواهم، مگر آنکه حفظ کنید مقام مرا در اقارب و خویشان من و احترام نمائید آنان را و آنها عبارتند از: علی (علیه السلام) و فاطمه (س) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) و اولاد و ذریة آن هر دو می باشند. (امام فخر رازی در تفسیر کبیرش ج ۷ ص ۴۰۵ در ذیل آیه مودّت از قول زمخشری صاحب کشّاف کواشکی در تفسیر خود موسوم به تبصره از قول ضحاک و عکرمه نقل کرده اند.)
۲. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): انّ الله اخذ حبّک علی البشر و الثمر و البذر فما اجاب الی حبّک عذُب و طاب و مالم یجب خبث و مرَّ. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) براستی که خدای تعالی دوستی ترا به آدمیان و میوه جات و دانه گیاهان عرضه کرد، هر کدام دوستی ترا قبول کردند و پاکیزه شدند و هر کدام قبول نکردند پلید و تلخ گشتند.» (محب الدین طبری در الریاض النضره ج ۲ ص ۲۱۵)
۳. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی انا وانت ابوا هذه الامه فمن عقنا فلعنه الله علیه. «فرمودند:ای علی من و تو دو پدراین امت هستیم. هر کس ما را نا فرمانی کند خدا او را لعنت کند.» (موصلی ابن حسنویه حنفی در "دُرّ " بحر المناقب ص۸۷)
۴. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): اُبَشّرُ یا علی انت و شیعتک فی الجنه. «فرمودند: ای علی تو و شیعیانت را بشارت میدهم که در بهشت هستید.» (ذهبی در میزان الاعتدال ص ۳۲۳ (
۵. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): (یا علی) انّ شیعتک علی منابر من نورٍ مسرورون مبیّضهً و جوههم حَولی اشفع لهم فیکونون غداً فی الجنه جیرانی. «فرمودند: (ای علی) براستی شیعیان تو بر جایگاههایی از نور با چهره های درخشان خوشحال در گرد منند، آنها را شفاعت میکنم و فردای قیامت همسایگان من در بهشت هستند.» (نورالدین الهیتمی در مجمع الزوائد ج ۹ ص ۱۳۱)
۶. قال النّبی(صلی الله علیه و‌آله وسلم): لا یقبل الله ایمان عبد الاّ بولایه علّی و البراء ه من اعدائه. «فرمودند: خدای تعالی ایمان بنده ای را قبول نمی کند مگر ولایت علی (علیه السلام) و بیزاری از دشمنان او را داشته باشد.» (اخطب خوارزمی در مناقب ص ۲)
۷. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): لاتکذّبوا علیّاً فانّ من کذّب علیّاً متعمّدا فلیلج فی النّار. «فرمودند: علی (علیه السلام) را تکذیب نکنید پس براستی هر کس علی (علیه السلام) را عمداً تکذیب کند پس باید داخل آتش ( جهنم ) شود.» (اخطب خوارزمی در مناقب ص ۷۶)
۸. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی لوانّ احداً عَبَدالله حقً عبادته ثم شکّ فیک و اهل بیتک و هو افضل الناس کان فی النّار. «فرمودند: ای علی (علیه السلام) اگر فردی براستی خدا را بندگی کند چنانکه حق عبادت خدا را بجا آورد سپس در تو و اهل بیت تو شک کند اگر چه برترین مردم باشد در آتش (جهنم) است.» (کشفی ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۱۴)
۹. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من استبدل بعلّی غیره هلک. «فرمودند: کسی که علی (علیه السلام) را با غیر او عوض کند از بین میرود» (موصلی ابن حسنویه در درّ بحر المناقب ص ۱۲۴ )
۱۰. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): من لم یقل علّیٌ خیر الناس فقد کفر.«فرمودند: هر کس نگوید علی (علیه السلام) بهترین مردم است کافرشده است.» (رستم خان بدخشی در مفتاح النجاه ص ۴۹)
۱۱. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم) من نازع علّیاً فی الخلافه بعدی فهو کافر قد حارب الله و رسوله. «فرمودند: هر کس با علی (علیه السلام) در امر خلافت ( جانشینی ) بعد از من خصومت نماید کافر است و با خدای متعال و رسول خدا جنگیده است.» (موصلی ابن حسنویه در درّ بحر المناقب ص ۴۴)
۱۲. قال النّبی (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یحشر الشّاکُّ فی علّی من قبره فی عنقه طوق من نار فیه ثلاث مأه شعبه علی کلّ شعبه شیطان یکلح وجهه و یتفلُ فی وجهه حتّی یوقف موقف الحساب. «فرمودند: هر کس در علی (علیه السلام) شک کند از قبرش محشور میشود در حالیکه در گردنش طوقی از آتش است که آن طوق آتش سیصد شاخه میشود که بر سر هر شاخه شیطانی است که بر روی او ترشروئی می کنند و آب دهان می افکنند تا اینکه در جایگاه حساب بایستد.» (ابوعبدالله شافعی در مناقب علی بن ابیطالب ص ۱۸ )
۱۳. قال رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم): یا علی اول من یدخل الجنه محبّک و اول من یدخل النار مبغضک. «رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای علی اول کسی که داخل بهشت میشود دوست توست و اولین کسی که وارد جهنم میشود دشمن توست.»
۱۴. ابن عباس نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: لواجتمع الناس علی حب علی بن ابیطالب لما خلق الله عز و جل النار. «اگر تمامی مردم بر دوستی علی (علیه السلام) جمع می شدند، خداوند آتش جهنم را خلق نمی کرد.» (خوارزمی درمناقب ص۳۹ ودرمقتل الحسین ج۱ص۳۸ نقل نموده صفوری درنزهةالمجالس ج۲ ص۱۶۸ فردوس الاخبار)
۱۵. عمر نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: حُبّ علی بن ابیطالب براءة من النار. «دوستی علی (علیه السلام) موجب رهائی از آتش است.» (نزل السائرین)
۱۶. معاذ بن جبل نقل می کند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: حُب علیّ حسنة لا یضرمعها سیئة و بغضه سیئة لا ینفع معها حسنة. «دوستی علی، حسنه ای است که هیچ گناه و سیئه با وجود آن زیان ندارد و خصومت و کینه نسبت به علی از سیئات و گناهانی است که هیچ حسنه و عمل صالحی با آن فایده ای ندارد.» (خوارزمی در مناقب ص۴۵ و نزهةالمجالس ج۲ ص۱۶۸ _ امام احمد بن حنبل در مُسند _ سلیمان قندوزی در ینابیع الموده باب۴۲ و ۵۶ ص۱۸۰ _ طبری در ذخائر العقبی حدیث۵۹ _ ابن عساکر در تاریخ خود ج۴ ص۱۵۹ نقل کرده اند)
۱۷. ابن عباس نقل می کند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: حُب علی بن ابیطالب یأکل الذنوب کما تأکل النار الحطب. «دوستی علی همانند آتش که هیزم را می خورد، گناهان را از بین می برد.» (فردوس الاخبار _ نزل السائرین _ وسیلةالمتعبدین )
۱۸. ام سلمه از قول رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل می کند که فرمودند: علی و شیعته هم الفائزون یوم القیامة. «علی و شیعیانش، رستگاران روز قیامت هستند.» (ابراهیم محمد حموینی در فرائد السمطین ج۱ باب۱ - مناوی در پاورقی کنوزالحقایق ج۲ ص۲۱ - سیوطی درجامع الصغیر و کتاب مناقب ص۶۶ با اضافاتی نقل کرده اند - سبط ابن جوزی در تذکرة خواص الائمه ص۳۱ )
۱۹. ابی طفیل نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نماز صبح را خواندند و رو به مردم کرده فرمودند: مالی لا اری علی بن ابیطالب؟ ما فی السماء و لا فی الارض مؤمن الا و هو یُحب علی بن ابیطالب حُبه فرض و بغضه کفر.‌»چرا علی بن ابیطالب بین شما نیست؟ ای مردم هیچ مؤمنی را از انسانها و فرشتگان در زمین و آسمان نمی بپبنم مگر آن که دوستی علی بن ابیطالب را در دل دارد. دوستی او واجب و دشمنی او کفر است.» (گنجی شافعی در کفایةالطالب ص۲۳)
۲۰. ابن عباس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل کرده که ایشان نگاهی به علی (علیه السلام) انداختند و فرمودند: انت سید فی الدنیا و سید فی الاخرة فمن احبک فقد احبنی و حبیبی حبیب الله و من ابغضک فقد ابغضنی و مبغضی مبغض الله فالویل لمن ابغضک بعدی. «ای علی تو آقای دنیا و آخرت هستی، هر کس تو را دوست بدارد مرا دوست داشته است، و دوست دارنده من محب خداست و هر کس کینه تو را داشته باشد دشمن من است و دشمن من دشمن خداست و کیفری سخت در انتظار کسی است که پس از من با تو کینه و دشمنی ورزد.» (ابن کثیر در البدایة و النهایة ج۷ ص۳۵۵ - حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین ج۳ ص۱۲۸ )
۲۱. امام حسین (علیه السلام) نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: بزرگ عرب، یعنی علی بن ابیطالب را اطلاع دهید تا پیش من بیاید. عایشه گفت ای رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) مگر تو بزرگ عرب نیستی؟ فرمودند: انا سید ولد آدم و علی سید العرب. من بزرگ بنی آدم هستم و علی بزرگ عرب است. وقتی علی آمد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) کسی را دنبال گروه انصار فرستاد آنها آمدند، آنگاه رو به انصار کرده فرمودند: یا معشر الانصار الا ادلکم علی ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی ابدا.
ای گروه انصار کسی را به شما معرفی می کنم که تا وقتی به اطاعت او گردن بنهید هرگز گمراه نشوید؟ گفتند بله یا رسول خدا، فرمودند: هذا علی فاحبوه بحبی و اکرموه بکرامتی فان جبرائیل امرنی بالذی قلت لکم عن الله عز و جل.
او همان علی بن ابیطالب است، او را به دلیل دوستی و گرامیداشت من دوست بدارید و گرامی بشمارید که این مطلب را جبرئیل از جانب خدا به من دستور داده است که به شما ابلاغ کنم. (ابو نعیم درحلیة الاولیاء ج۱ ص۶۳ خوارزمی در مقتل الحسین ج۱ ص۴۱ _ کفایةالطالب ص۹۱ _ ابن حجردرالصواعق المعرقه ص۷۵ ذخائر العقبی ص۷۰ از امام حسن نقل نموده اند.)
۲۲. ابن عباس نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: اذا کان یوم القیمة یقعد علی بن ابیطالب علی الفردوس و هو جبل قد علا علی الجنة وفوقه عرش رب العالمین و من سفحه تنفجر انهار الجنة و تتفرق فی الجنة و هو جالس علی کرسی من نور یجری بین یدیه التسلیم لا یجوز احد علی الصراط الا و معه براءة بولایته و ولایة اهل بیته یشرف علی الحنة فیدخل محبیه الجنة و یدخل مبغضیه النار. «در روز قیامت علی بن ابیطالب بالای فردوس می نشیند و فردوس کوهی بلند در بهشت است و بالای آن عرش پروردگار قرار داشته و از دامنه هایش شهرهائی جاری است که در بهشت روان می گردد و علی (علیه السلام) بر جیگاهی از نور نشسته است و چشمه تسنیم از بربر او می جوشد، کسی نمی تواند از پل صراط عبور کند مگر آنکه ولایت او و خاندانش را داشته باشد. علی (علیه السلام) بر بهشت مشرف می شود پس دوستدارانش را به بهشت و دشمنانش را به جهنم وارد می کند.» (ابراهیم محمد حموینی در فرائد المسطین ج۱ باب۵۲ _ خوارزمی در مقتل الحسین ج۱ ص۳۹ و در مناقب ص ۲۲۳ از مجاهد نقل نموده)
۲۳. پیامبراکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) دست امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) را گرفتند و فرمودند: مَن احبنی و احبّ هذین و احب ابا هما واُمَهُما کان معی فی درجتی یوم القیامة. «هرکس مرا و این دو نفر و پدر و مادر آن دو را دوست داشته باشد در روز قیامت با من در یک درجه قرار دارد.» (کفایة الطالب، گنجی شافعی ص۲۶ _ احمد بن حنبل در مسند _ وسیلة المتعبدین)
۲۴. عبدالله بن مسعود نقل می کند که علی بن ابیطالب (علیه السلام) در خانه ام السلمه نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای ام سلمه آیا تو این مرد را میشناسی؟ عرض کرد: آری، فرمودند: هو اخی سَجیتهُ سَجیتی و لحمُهُ من لحمی و دمُهُ من دمی و هو عیبة علمی و اسمعی و اشهدی هو قاتل الناکثین و المارقین من بعدی و اسمعی و اشهدی لو ان عبداً عبدالله الف عام بین الرکن و المقام ثم لقی الله مبغضاً لعلی کبهّ الله علی منخریه فی نار جهنم. «او برادر من است، سجایای اخلاقی او مثل من و گوشت و خونش از گوشت و خون من است و او گنجینه علم من است. خوب گوش کن و شاهد باش و شهادت بده که او بعد از من قاسطین و مارقین و ناکثین را می کشد. گوش کن و شاهد باش اگر کسی هزار سا ل، خدا را بین رکن و مقام ( در مسجد الحرام ) عبادت کند ولی با کینه علی به ملاقات با خدا بشتابد، خداوند او را با صورت به آتش می افکند.» (حموینی فرائد السمطین ج۱ باب۲۷ _ گنجی شافعی در کفایةالطالب ص۷۰ _ خطیب خوارزمی در مناقب ص ۱۱۸ نقل کرده اند)
۲۵. ابو سعید خدری نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ان لله عموداً تحت العرش یضیء لاهل الجنة کما تضیء الشمس لاهل الدنیا لایناله الا علی و محبوه. «در زیر عرش خدا ستونی از نور است که مثل خورشید بر اهل بهشت می تابد و کسی جز علی و دوستدارانش از آن برخوردار نمی شوند و به آن نور نمیرسند.» (ابن مردویه در مناقب)
۲۶. ابوهریره روایت میکند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم)بعد ازادای نماز صبح فرمودند: آیا می خواهید بدانید که جبرئیل برای چه مطلبی نازل شد؟ او نازل شد که بگوید: یا محمد ان الله غرس قضیبا فی الجنة، ثلثه من یاقوتة حمراء و ثلثه من زبرجد خضراء و ثلثه من لؤلؤءة رطبة و ضرب علیه طاقات جعل بین الطاقات غرفاً و جعل فی کل غرفة شجرة حملها الحور العین و اجری علیه عین السلام.
خداوند در بهشت شا خه ای را غرس کرده است که یک سوم آن از یاقوت سرخ و بخش دیگر از زبرجد سبز و بخش سوم آن از لؤلؤ تازه می باشد. بر آن شاخه غرفه هائی بنا شده و خداوند در آن غرفه ها، به عنوان میوه های آن درخت حورالعین قرار داده است و از کنار آن چشمه سلام جاری است.
ومن احب ان یتمسک بذلک الغضن فلیتمسک بحُب علی بن ابیطالب.کسیکه میخواهد به این شاخه متمسک شود باید به دوستی علی بن ابیطالب متمسک وچسبیده باشد. (گنجی شافعی در کفایة الطالب ص۱۳۸ _ خواجه کلان قندوزی در ینابیع المودة ص۱۲۶ _ سبط ابن جوزی در تذکرةالخواص الائمه ص۳۸ _ ابن مغازلی مالکی در مناقب _ نزهةالمجالس ج۲ ص۱۶۸ نقل کرده اند.)
۲۷. ابوبرزه نقل کرده که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: خداوند درباره علی از من تعهد گرفت. گفتم خدایا آن را روشن فرما و مشخص کن. فرمود:گوش کن. عرض کردم:گوش میکنم. آنگاه فرمود: ان علیا رایة الهدی و امام الاولیاء و نور من اطاعتی و هو الکلمة التی الزمتها المتقین من احبه احبنی و من ابغضه ابغضنی فبشره بذلک. «علی پرچم هدایت و پیشوای اولیاء و نور راه فرمانبرداران من بوده و او همان کلمه ای است که پرهیزکاران پیوسته با اویند دوستی و دشمنی با او، دوستی و دشمنی با من است، این مژده را به علی برسان.وقتی آنرا به علی رساندم گفت: یا رسول الله انا عبدالله و فی قبضته فان یعذبنی فبذنوبی و ان یتم الذی بشرتنی به فالله اولی بی.»
ای رسول خدا من بنده خدا بوده در دست خدا هستم، اگر مرا کیفر دهد، بخاطر گناهانم است و اگر چنین نویدی را که بمن دادی درباره من بوقوع پیوندد و خدا خود سزاوارتر است بمن.
آنگاه گفتم: اللهم اجّل قلبه و اجعل ربیعة الایمان.
خدایا قلب علی را روشن و نورانی بگردان و ایمان را فصل بهار او قرار ده.
آنگاه خداوند فرمود:این کار را درباره او انجام دادم. او تا بدان جا در نزد من بلند مرتبه است که:
انه سیخصه من البلاء بشیء لم یخص به احدا من اصحابی.
آزمایشاتی را به او اختصاص میدهم که هیچ یک از اصحاب من بدان آزمایش نشده است.
آنگاه عرض کردم: خدایا او برادر و همراه من است. خداوند فرمود:
ان هذا شیء قد سبق ( فی علی ) انه مبتلی و مبتلی به.
این نکته درباره علی نوشته شده است که او مورد ابتلا و آزمایش قرار گرفته و دیگران نیز به وسیله او ابتلا و آزمایش می شوند. (ابو نعیم در حلیةالاولیاء ج۱ ص۶۶و۶۷ نقل کرده است)
۲۸. انس بن مالک نقل میکند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: خلق الله من نور وجه علی بن ابیطالب سبعین الف یستغفرون له و لمُحبیه یوم القیمة. «خداوند از نور روی علی(علیه السلام) هفتاد هزار ملک آفرید که برای او و دوستانش تا روز قیامت طلب آمرزش می کنند.» (خوارزمی در مناقب ص۴۲ از انس بن مالک و در ص۲۳۰ از عمر بن خطاب با کمی حذف آخر آن و در کتاب مقتل الحسین ج۱ ص۳۹ از انس بن مالک نقل نموده است )
۲۹. ابوذر نقل میکند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا اباذر،علی اخی و صهری و عضدی و ان الله لا یقبل فریضة الا بحب علی بن ابیطالب، یا اباذر لما اسری بی الی السماء مررت بملک جالس علی سریر من نور و علی رأسه تاج من نور و احدی رحلیه فی المشرق و الاخری فی المغرب و بین یدیه لوح ینظر فیه والدنیا کلها بین عینیه و الخلق بین رکبیته و یده تبلغ المشرق و المغرب. «ای اباذر علی برادر و داماد و بازوی من است، بدرستیکه خداوند هیچ عبادتی را قبول نمی کند، مگر به دوستی علی. ای اباذر در شب معراج ملکی را در آسمان دیدم که بر تختی از نور جلوس کرده و تاجی از نور بر سر نهاده بود، یک پایش در شرق و پای دیگرش در غرب عالم بود و بر لوحی که در پیش رو داشت می نگریست و همه عالم در پیش چشم او قرار داشت و همه خلایق در پیش دو پای او به شرق و غرب عالم دسترسی داشت. از جبرئیل پرسیدم این کیست؟ گفت: این عزرائیل است. جبرئیل پیش رفت و سلام کرد، من هم پیش رفتم و سلام کردم، او در جواب گفت: سلام بر تو ای محمد، پسر عمت علی چگونه است؟ گفتم: مگر او را می شناسی؟ گفت:
و کیف لا اعرفه فان الله یتوفا کما بمشیته.
چگونه او را نشناسم که خداوند وفات شما را به مشیت خویش انجام میدهد. (محب طبری در ذخائر العقبی ص۶۴ _ خطیب خوارزمی حنفی در کتاب مقتل الحسین ج۱ ص۴۰ _ صفوری در نزهة المجالس ج۲ ص۱۶۶ )
۳۰. انس بن مالک نقل میکند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: لیلة اسری بی الی السماء فاذا انا بملک جالس علی منبر من نور و الملائکة تحدق به. «شب معراج ملکی را بر منبری از نور مشاهده کردم که ملائکه اطراف آنرا گرفته بودند. از جبرئیل پرسیم که او کیست؟ گفت: به او نزدیک شو و بر او سلام کن. پیش رفتم و به او سلام کردم، ناگهان برادر و پسر عمویم علی بن ابیطالب را دیدم که پیش من آنجاست. گفتم: ای جبرئیل، علی پیش از ما به آسمان چهارم آمده است؟ گفت: یا محمد لا و لکن الملائکة شکت من حُبها لعلی فخلق الله هذا الملک من نور علی فالملائکة تزوره فی کل لیلة جمعة و یوها سبعین الف مرة ویسبحون ویقدسونه ویهدون ثوابه لمحبی علی.
ای محمد نه، ملائکه به خاطر محبت زیادی که به علی داشتند و در عین حال به او دسترسی نداشتند به خدا شکایت بردند، خداوند هم این ملک را از نور علی و به قیافه او آفرید که هر شب و روز جمعه هفتاد هزار مرتبه همه ملائکه به دیدار او می آیند و به تسبیح و تقدیس خدا می پردازند و ثوابش را به دوستداران علی هدیه می کنند. (گنجی شافعی در کفایةالطالب ص۵۰ و ص۵۱ نقل نموده است)
۳۱. عبدالله بن عمر نقل میکند که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) سئوال شد " شب معراج، خداوند با چه زبانی با تو سخت گفت؟ " پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: خاطبنی بلغة علی بن ابیطالب. «خداوند با صدای علی با من سخن گفت.» بطوری که گفتم: خدایا این توئی یا صدای علی است؟ خداوند بمن الهام نمود:
یا محمد انا شیءکالاشیاء لا اقاس بالناس و لا اوصف بالاشباه خلقتک من نوری و خلقت علیا من نورک فاطلعت علی سرائر قلبک فلم اجد الی قلبک احب من علی بن ابیطالب فخاطبتک بلسانه کما یطمئن قلبک.
ای محمد من شیئ هستم نه همچون اشیاء و با مردم سنجیده نمی شوم و توصیف به مانندها نمی شوم، تو را از نور خودم و علی را از نور تو آفریدم و بر اعماق دل تو آگاهی یافتم و دیدم کسی را بیشتر از علی دوست نداری و به این خاطر با زبان علی با تو سخن گفتم، تا قلب آرامش و اطمینان یابد. (خطیب خوارزمی در مناقب ص۴۷ فصل ۶ و در مقتل الحسین ج۱ ص۴۲ نقل نموده است)
۳۲. انس بن مالک میگوید پیامبر اکرم(صلی الله علیه و‌آله وسلم) را در خواب دیدم،به من فرمودند: ما حملک علی الا تؤدی ما سمعت منی فی علی بن ابیطالب حتی أدرکتک العقوبة و لو لا استغفار علی بن ابیطالب لک ما شممت رائحة الجنة ابدا ولکن انشر فی بقیة عمرک ان اولیاء علی و ذریته و محبیهم السابقون الاولون الی الجنة و هم جیران الله و جیران اولیاء الله حمزة و جعفر و الحسن و الحسین و اما علی فهو الصدیق الاکبر لا یخشی یوم القیمة من یحبه. «چرا به آنچه از من درباره علی شنیده بودی عمل نکردی تا کیفر خدا بتو رسید؟ و اگر استغفار علی نباشد بوی بهشت بتو نخواهد رسید ولی بقیه عمرت سعی کن این مطلب را در بین مردم منتشر سازی که: دوستداران علی و خاندان او در بهشت سبقت گرفتگان به بهشت هستند و با خداوند چون حمزه و جعفر و حسن (علیه السلام) حسین (علیه السلام) همجوار هستند و علی صدیق اکبر است که هر کس او را دوست داشته باشد از روز قیامت وحشتی ندارد.» (خطیب خوارزمی در مناقب ص۴۷ و در مقتل الحسین ج۱ ص۴۰ نقل نموده است)
۳۳. مالک بن حمامه نقل میکند: روزی رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) در حالی که لبخند و تبسم بر چهره داشتند بیرون آمدند، عبدالرحمن بن عوف پرسید: ای رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) پدر و مادرم فدایت چه چیژِ باعث خوشحالی تو شده است؟ فرمود:
بشارة اتتنی من عندالله فی ابن عمی و ابنتی ان الله تعالی لما زوج فاطمة امر رضوان فهز شجرة طوبی فحملت رقاقاً ( یعنی بذلک صکاکا ) بعدد محبینا اهل البیت ثم انشأ من تحتها ملائکة من نور فاخذ کل ملک رقاقا اذا استوت القیمة باهلها هاجت الملائکة و الخلائق فلا یلقون محبا محضا لنا اهل البیت الا اعطوه رقا فیه براءة من النار فنثار اخی و ابن عمی و ابنتی فکاک رقاب نساء و رجال من امتی من النار.
«درباره پسر عمویم علی و دخترم فاطمه مژده ای از سوی خدا به من رسیده است، وقتی خداوند فاطمه (س) را به ازدواج علی درآورد به « رضوان » دربان بهشت امر کرد درخت طوبی را تکان دهد، از تکان او به عدد دوستداران ما اهل بیت برگ های در آن درخت سبز شد، آنگاه از زیر آن درخت فرشتگانی از نور ایجاد نمود که هر ملکی برگی از درخت جدا کرد، پس هنگامی که قیامت برپا شود، آن ملائک در میان خلق می گردند پس هیچ یک از دوستداران خا لص ما اهل بیت را نمی یابند مگر اینکه یک برگ که ضمانت دوری از آتش باشد به او خواهند داد، پس پاداش خدا به پسر عمو و برادرم علی و دخترم فاطمه، این است که خداوند دوستدارانشان را که از زنان و مردان امت من هستند از آتش جهنم نجات می دهد.» (صفوری درنزهة المجالس ج۲ ص۱۸۲ _ خوارزمی در مناقب ص۲۷۹ و در مقتل الحسین ج۱ ص۶۰ _ ابن صباغ مالکی در فصول المهمه _ سید شهاب الدین شافعی در رشفة الصادی _ ابن حجر هیثمی در الصواعق المحرقه ص۱۰۹ نقل نموده اند)
۳۴. زمخشری در کشاف به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) آورده است که فرمودند:
من مات علی حب آل محمد مات شهیدا الا و من مات علی حب آل محمد مات مغفورا له و من مات علی حب آل محمد مات تائبا الا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا و من مات علی حب آل محمد بشره ملک الموت بالجنة ثم منکر و نکیر الا و من مات علی حب آل محمد یزف الی الجنة کما تزف العروس الی بیت زوجها الا و من مات علی حب آل محمد فتح فی قبره بابان من الجنة الا و من مات علی حب آل محمد مات علی السنة و الجماعة الا و من مات علی بغض آل محمد جاء یوم القیمة مکتوبا بین عینیه آیس من رحمةالله الا و من مات علی بغض آل محمد مات کافرا الا و من مات علی بغض آل محمد لم یشم رائحة الجنة.
«هر کس با محبت و دوستی آل محمد بمیرد، شهید مرده است، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد بمیرد، آمرزیده مرده است، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد بمیرد، در حال توبه مرده است، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد بمیرد، مؤمن مرده است، آگاه باشید با محبت آل محمد بمیرد ملک الموت و نکیر و منکر او را مژده بهشت میدهند، آگاه باشید هر کس با محبت و دوستی آل محمد بمیرد، او را مانند بردن عروس به خانه شوهر، به بهشت وارد می کنند، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد بمیرد، در قبر او دو در به بهشت باز می شود، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد بمیرد، بر اساس سنت نبوی و جماعت مسلمین مرده است، آگاه باشید هر کس با خصومت و دشمنی آل محمد بمیرد، روز قیامت بر پیشانیش نوشته می شود که از رحمت خدا نا امید است، آگاه باشید هر کس با خصومت و دشمنی آل محمد بمیرد، کافر مرده است، آگاه باشید هر کس با خصومت و دشمنی آل محمد بمیرد، بوی بهشت به مشامش نمی رسد.» (در مناقب ابن طلحه معروف به مطالب السئول در مناقب آل الرسول ص ۳و ۴ نقل کرده است _ خوارزمی در مناقب ص۳۵ محب طبری در ذخائر العقبی ص۲۶ _ سید الشهاب الدین شافعی در رشفةالصادی ص۱۶ _ ابن حجر هیثمی در الصواعق المحرقه ص ۸۷ _ امام ثعلبی در تفسیر آیه مودت در تفسیر کبیر خود _ زمخشری در کشاف نقل کرده اند.)
۳۵. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: بار خدایا دوست بدار هر که علی (علیه السلام) را دوست داشت و دشمن بدار هر که علی (علیه السلام) را دشمن داشت. (حاکم در مستدرک جزء۳ ص۱۰۹ به نقل از زید بن ارقم آورده و این حدیث طبق شرط شیخین صحیح است _ ذهبی در تلخیص نقل نموده اند)
۳۶. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) می فرماید: هر کس دوست می دارد که با من زندگی کند و مانند من بمیرد و در بهشت عدن که خدای من بوجود آورده است مسکن گزیند، باید پس از من علی را دوست بدارد و دوست او را نیز دوست بدارد و پس از من به اهل بیت من اقتدا کند زیرا آنان عترت من هستند و از گِل من سرشته شده و از علم و فهم برخوردارند وای به حال کسانیکه در میان مسلمانان باشند و فضائل این خانواده را تکذیب کند و ارتباط آنان را با من قطع نمایند، خدا شفاعت مرا شامل حال آنان نکند. (طبرانی در الکبیر _ رافعی در مسند از ابن عباس نقل کرده _ متقی هندی در کنز العما ل حدیث۳۸۱۹ جزء۶ ص۲۱۷ از مسند احمد بن حنبل نقل نموده _ حافظ ابو نعیم در حلیه _ علامه معتزله در ج۲ ص۴۵۰ شرح نهج البلاغه چاپ مصر و مانند همین در ص۴۴۹ از احمد بن حنبل از مسند او در کتاب مناقب علی بن ابیطالب نقل نموده _ ابن حجر عسقلانی و بخاری در عمره حدیبیه در صحیح خود حاکم در مستدرک ص۱۲۸ جزء۳ ابو نعیم در فضائل الصحابه در حدیث ۲۵۷۷ نقل کرده اند)
۳۷. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی تو در دنیا و آخرت آقایی، دوست تو دوست من و دوست من دوست خداست و دشمن تو دشمن من و دشمن من دشمن خداست، نفرین بر کسی که تو را پس از من دشمن بدارد. (حاکم در مستدرک ج۳ ص۱۲۸ نقل کرده و طبق شرط شیخین صحیح است )
۳۸. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: خیر و سعادت برای کسی که تو را دوست بدارد و درباره تو یا علی راست بگوید و نفرین باد بر آنکس که تو را دشمن بدارد و درباره تو دروغ بگوید. (حاکم در مستدرک ج۳ ص۱۳۵ نقل نموده است)
۳۹. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای جمعیت انصار آیا نمی خواهید من شما را بموضوعی راهنمائی کنم که اگر به او تمسک جستید هیچگاه گمراه نشوید، این علی (علیه السلام) است، بخاطر دوستی من او را دوست بدارید و بخاطر کرامت من به او اکرام نمائید، زیرا جبرئیل از طرف خدا مرا مأمور ساخته چنین جملاتی را به شما بگویم. (طبرانی در الکبیر متقی هندی درحدیث۲۶۲۵ ج۶ کنزالعما ل آورده _ ابن ابی الحدید معتزلی در ج۲ شرح نهج البلاغه ص۴۵۰ نقل کرده است)
۴۰. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی پس از من بزودی عذر ترا می خواهند و تو طبق دین من زندگی میکنی و طبق دستورات من از دنیا می روی، هر کس ترا دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس ترا دشمن بدارد مرا دشمن داشته است و بزودی ریشهای تو از خون سرت خضاب خواهد شد. (حاکم درمستدرک ج۳ ص۱۴۷ ذهبی در تلخیص نقل نموده اند)
-در مناقب خطیب از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: لمّا خلق الله السموات و الارض دعاهُنَّ فاجبنه فعرض علیهن نبوّتی و ولایه علی بن ابیطالب فقبلتاهما ثم خلق الخلق و فوّض الینا امر الدین فالسّعید من سعد نبا و الشّقی من شقی نبا نحن المحلّلون لحلاله المحرّمون لحرامه.
خداوند بعد از آفرینش زمین و آسمان و قبول فرمان خدا، نبوّت من و ولایت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) را بر آنها عرضه داشت و پذیرفتند آنگاه تمامی بشر را آفرید و امر دین را بما واگذار نمود، بنابراین سعادتمند کسی است که به راه ما آید و با شقاوت کسی است که از ما جدا شود، ما حلال خدا را حلال کرده و حرامش را حرام می کنیم.
توضیح: این که فرمود: امردین را برما تفویض کرد،یعنی: بر من و برعلی (علیه السلام) و فرزندان معصوم او تفویض کرد و صاحب سعادت و رستگاری کسی است که از ما اطاعت نماید و آنها هستند که به امر خدا حلال و حرام را اجراء میکنند.
( خوارزمی در کتاب خود مقتل الحسین علیه السلام، ج ۱ ص ۴۶ و در کتاب مناقب در ص ۸۰ نیز این روایت را نقل کرده است.)
۲- در فردوس الاخبارازعمار یاسرنقل شده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: اوصی من آمن بی وصدّقنی بولایه علی بن ابیطالب فمن تولاه فقد تولانی و من تولانی فقد تولّی الله.
به آنکس که بمن ایمان آورده و مرا تصدیق نموده است سفارش به ولایت علی بن ابیطالب می نمایم، پس هر کس که ولایت او را بپذیرد، ولایت مرا پذیرفته است و معتقد به ولایت من، پیرو ولایت الهی است. (محمد بن یوسف گنجی شافعی درکفایه الطالب باب ۵ ص ۲۳ نقل کرده است.)
۳- در مناقب خطیب از علی بن ابیطالب (علیه السلام) نقل شده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی لو انّ عبداً عبد الله عزو جل مثل ما قام نوح فی قومه و کان له مثل اُحُدٍ ذهباً فانفقه فی سبیل الله و مُدّ فی عمره حتی یحّّج الف حجّه علی قدمیه ثمّ قتل بین الصّفا و المروه مظلوما ثم لم یوالک یا علیّ لم یشمّ رائحه الجنه و لم یدخلها.
یا علی، اگر کسی به اندازة عمر نوح خدا را عبادت کند و به اندازه کوه اُحد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق کند و به انداره ای عمرش طولانی باشد که بتواند هزار بار پیاده به حجّ رفته و خانه خدا را زیارت نماید، آنگاه در مکه بین صفا و مروه مظلومانه کشته شود ولی ولایت تو را ای( علی) نداشته باشد بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید و هرگز وارد بهشت نخواهد گشت. ( خوارزمی در مقتل الحسین ج ۱ ص ۳۷ آن را نقل کرده است ).
۴- در حلیه الاولیاء آمده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به علی (علیه السلام) چنین خطاب فرمودند: مرحباً بسیّد المسلمین وامام المتقین. خوش آمدی، ای سرورمسلمانان و پیشوای متقیان. (حلیه الاولیاءج ۱ ص ۶۶- متقی هندی در کنز العُمّال ج ۶ ص ۱۵۷)
۵- در کتاب فردوس الاخبار از انس بن مالک آمده است که پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: انا و علی حجته الله علی عباده.
من و علی حجت خدا بر بندگانش هستیم. ( متقی هندی در کنزالعُمّال ج ۶ ص ۱۷۵ – محب طبری در ذخائر العقبی ص ۷۷ نقل کرده اند )
۶- در فردوس الاخبار از بریده نقل شده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: لکلّ نبّی وصیّ و وارث و انّ علیاً وصی و وارثی.
هر پیامبری، وصی و وارثی دارد، و وصی و وارث من علی (علیه السلام) است. ( محب طبری در ذخائر العقبی ص ۷۱ – ابوالقاسم بغوی در معجم الصحابه – گنجی شافعی در کفایه الطا لب ص ۳۱ – ابن عساکر در تاریخ خود نقل کرده اند.)
۷- در مسند به روایت انس بن مالک گوید به سلمان گفتم:از پیامبر(صلی الله علیه و‌آله وسلم) دربارة وصیش سؤال کن،سلمان سؤال کرد، پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به او فرمود: یاسلمان وصیّی ووارثی وقاضی دینی ومنجزوعدی علی بن ابیطالب ای سلمان جانشین و وارث و دهندة قرض من و انجام دهنده وعده های من علی بن ابیطالب (علیه السلام) است. ( محب طبری در ذخائر العقبی ص ۷۱- امام احمد بن حنبل در مُسند نقل کرده اند.)
۸- در مناقب ابن مردویه ازابی سعید خدری نقل میکند که سلمان گوید به پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) عرض کردم: هر پیامبری وصیّی دارد، پس وصّی شما کیست؟ آن حضرت ساکت شدند و پاسخ نفرمودند. بعد که مرا دیدند فرمودند: سلمان، عرض کردم: بلی، فرمودند: ای سلمان می دانی وصیّ موسی کیست؟ گفتم یوشع. فرمود: چرا؟ گفتم: او در آن روز از همه عالمتر بود. فرمودند: فانّ وصیّی و موضع سرّی و خیر من اخلف بعدی یُُنجز موعدی و یقضی دینی علی بن ابیطالب.
علی هم وصی من، محل اسرار من و بهترین کسی است که جانشین می گردد، او وعده مرا عملی می سازد و قرض مرا میدهد. ( متقی هندی در کنز العُمّال ج ۶ ص ۱۵۴ – ابن مردویه در مناقب نقل کرده اند.)
۹- در مناقب ابن مردویه از انس بن مالک به نقل از سلمان آمده است که از پیامبر اکرم )ص) پرسیدم: بعد از شما به چه کسی اعتماد کنیم و از که دستور بگیریم؟ پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) پاسخی نفرمودند: من ده بار این سؤال را مطرح کردم تا این که فرمودند: یا سلمان انّ وصیّی و خلیفتی و اخی و وزیری و خیر من اخلفهُ بعدی علی بن ابیطالب یؤدّی عنی و یُنجز مَوعدی
ای سلمان وصی من و خلیفه من و برادر و معاون و بهترین جانشین بعد از من علی بن ابیطالب (علیه السلام) است که تعهدات مرا انجام میدهد و وعدة‌ مرا عملی میسازد. (خوارزمی درمناقب ص ۶۷- مُحّب طبری در ذخائر العقبی ص ۷۱ نقل کرده اند.)
۱۰- درمناقب ابن مردویه ووسیله المتعبدین ازانس بن مالک آمده که پیامبراکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: انّ خلیلی و وزیری و خلیفتی و خیر من اترک من بعدی یقضی دینی و یُنجز موعدی علی بن ابیطالب.
علی بن ابیطالب (علیه السلام) دوست، وزیر و خلیفه من و بهترین کسی است بعد از خود به جای میگذارم، دین مرا اداء میکند و وعده هایم را انجام میدهد. ( خوارزمی در مناقب ص ۸۸ نقل کرده است.)
۱۱- در مناقب ابن مردویه از سا لم غلام علی (علیه السلام) نقل شده است که گفت: در مزرعه ای در خدمت ایشان بودم که ابوبکر و عمر آمدند و گفتند:
السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمه الله و برکاته. سلام بر تو ای امیرالمؤمنین و رحمت و برکات خدا بر تو باد عده ای گفتند: شما زمان رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) هم همین طور میگفتید؟ عمر گفت: قد امرنا رسول الله بذالک. پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) این طور به ما دستور داده بود.
۱۲- خطیب خوارزم درمناقب نقل کرده که انس بن مالک وقتی علی بن ابیطالب (علیه السلام) وارد شد، پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) دوبار فرمود: الان سرور مسلمین و امیرالمؤمنین و بهترین وصیّ و سزاوارترین مردم نسبت به آنها وارد میشود. در این هنگام علی بن ابیطالب (علیه السلام) وارد شد. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمود: اللهم وال من والاه. خدایا دوستی کن با آن کسی که با علی (علیه السلام) دوستی کند. آنگاه علی (علیه السلام) در کنار رسول خدا نشست و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) دست بر صورت خویش کشیدند و عرق پیشانی را پاک کرده، آنگاه با همان دست بر صورت علی (علیه السلام) کشیدند، علی (علیه السلام) گفت: یا رسول الله آیا دربارة من چیزی نازل شده فرمودند: اما ترضی ان تکون منی بمنزله هرون من موسی الا انه لانبی بعدی انت اخی و وزیری و خیر من اخلفُ من بعدی تقضی دینی و تنجز موعدی و تُبیّن لهم و تعلمهم من تأویل القرآن مآ لم یعلموا و تجاهدهم علی التاویل کما جاهد تهم علی التنزیل.
آیا راضی نیستی که تو نسبت به من، به منزله هارون نسبت به موسی باشی؟جز آن که بعد ازمن پیامبری نیست، تو برادرومعاون و بهترین جانشین من هستی و دین مرا اداء می کنی و وعدة مرا به انجام میرسانی و در اختلافات برای مردم توضیح میدهی و تأویل قرآن را به آنها تعلیم می نمایی که نمی دانند و در راه خدا براساس تأویل قرآن با آنان جهاد می کنی همانطورکه من با آنها سرتنزیل قرآن جنگیدم.
۱۳- در مناقب خطیب از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمود: در شب معراج وقتی به سدره المنتهی رسیدم، در پیشگاه پروردگار ایستادم، خداوند به من فرمود: ای محمد ( ص ) عرض کردم: بلی. فرمود: تو آفریدگان را امتحان کردی بگو چه کسی نسبت بتو مطیع تر است. گفتم: پروردگارا علی (علیه السلام)، خداوند فرمود: خوب گفتی محمد، آیا خلیفه ای برای خود برگزیده ای که کار تو را انجام دهد و مجهولات کتاب مرا به مردم تعلیم نماید؟ گفتم: خدایا تو برایم انتخاب کن، زیرا آنچه تو انتخاب کنی، برگزیدة من نیز می باشد. خداوند فرمودند:
قد اخترت لک علیاً فاتخذه لنفسک خلیفه و وصیاً و نحلتهُ علمی و حلمی و هو امیرالمؤمنین حقّاً لم یَنلها احدٌ قبله و لیست لاحدٍ بعدَهُ یا محمد علی رایه الهدی و امام من اطاعنی و هی الکلمه التی الزمتها المتقین من احبّه فقد احبنی و من ابغضه فقد ابغضنی فبشره بذالک.
علی را انتخاب کردم، او را خلیفه و وصیّ خویش قرار بده، من از علم و حلم خود در وجود او ریختم و به حق، او امیر مؤمنان است و کسی قبل و بعد از او به چنین مقامی نایل نمی گردد. ای محمد، علی پرچم هدایت و پیشوای پیروان من است و کلمه ای است که متقین با آن همراه هستند، هر کس او را دوست دارد، مرا دوست داشته و هر کس او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است، این مژده و نوید را به او برسان.
این پیام را به علی (علیه السلام) رساندم در جواب گفت: من بنده خدا و در دست خدا هستم، اگر مجازاتم نماید، به خاطر گناهانم خواهد بود و خداوند ظلمی نکرده است و اگر وعده اش را بر من کامل گرداند، صاحب اختیار و مولای من است.
گفتم: پروردگارا قلبش را روشنی بده و آنچنان کن که ایمان، بهار دل او باشد، خداوند فرمود: این کارها را دربارة او انجام داده ام، ای محمد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) ولی او را به آزمایشی سخت دچار میسازم که هیچ یک از دوستانم را در آن حدّ آزمایش نکرده ام. گفتم: خدایا برادر و دوست مرا می گویی؟ خداوند فرمود: قد سبق فی علمی انه متبلی و لولا علیّ لم یعرف حزبی و لا اولیائی و لا اولیاء رُسُلی.
من چنین مقدر کرده ام که او وسیله ای برای آزمایش و امتحان باشد. و اگر علی نبود افراد حزب من و دوستان من و دوستان پیروان فرستادگان من شناخته نمی شدند. ( خوارزمی در مناقب ص ۲۴۰ – ابو نعیم در حلیه الاولیاء ج ۱ ص ۶۶ و ص ۶۷ با اندک تفاوتی نقل کرده اند.)
۱۴- امام احمد بن حنبل در مسند به نقل از نافع آورده است که از ابن عمر سؤال کردم: چه کسی بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) بهترین مردم است؟ پسر عمرجواب نداد، سپس گفت: تو را به این سؤال چه کار؟ آنگاه از عمل خود استغفار نموده گفت: بهترین مردم کسی است که پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) آنچه را که بر او حلال بود برایشان نیز حلال وآنچه را که براو حرام بود برای او نیز حرام نمود. گفتم: او کیست؟ گفت: او علی ابن ابیطالب (علیه السلام) است، همه درهای مسجد را پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) بست به جز درب خانة علی (علیه السلام) و پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمود: لک فی هذا المسجد الی و علیک فیه ما علیّ و انت وارثی و وصیّی تقضی دینی و تنجز عداتی و تقتل علی سُنّتی.
برای تو در این مسجد حقی است که برای من است و تو وارث و وصیّ من بوده، دین مرا اداء میکنی و وعدة مرا عملی می سازی و بر سنت من می جنگی.
۱۵- در مناقب ابن مردویه به نقل از ابن عباس آمده است که وقتی پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) دستور یافت که علی (علیه السلام) را به خلافت برگزیند عرض کرد که: یارب ان قومی حدیثوا عهد بالجاهلیه.
خدایا این مردم تازه از جاهلیت در آمده اند و تحمل این معرفی را ندارند. آنگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به سفر حج رفتند و به هنگام مراجعت از مکه در غدیر خم این آیه نازل شد: یا ایّها الرسول بلّغ ما انزل الیک من ربک.
ای پیامبر آنچه که بر تو از جانب پروردگارت نازل شده است ابلاغ کن آنگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم)بازوی علی(علیه السلام) را گرفتند و رو به مردم نموده فرمودند:
یا ایها الناس الست اولی بکم من انفسکم. ای مردم آیا من از شما اولی و شایسته تر به خود شما نیستم؟ گفتند: آری ای پیامبر خدا. آنگاه فرمودند:
من کنت مولاه فعلیُّ مَولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه واخذل من خذله و انصُر من نصره و احبَبَ من احبّه و ابغض من ابغضه.
خداوندا هر کس را که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست، خدایا یاران او را یاری و دشمنان او را دشمن بدار. خوارکنندگان علی (علیه السلام) را خوار نما و با دوستان او دوستی کن و بر دشمنانش خشم بگیر.
آنگاه ابن عباس گفت: فوجبت والله فی رقاب القوم.
به خدا سوگند، ولایت علی(علیه السلام) بر مردم واجب گردید.
۱۶- خوارزمی در مناقب خود به نقل از ابی سلیمان ( چوپان پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) ) نقل میکند که از پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) شنیدم که می فرمود: شبی که به معراج رفتم خداوند جلیل به من فرمود: پیامبر (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به آنچه از پیش پروردگارش فرستاده شده است ایمان آورده است. گفتم: مؤمنین نیز ایمان آورده اند. خداوند جلیل فرمودند: آری، درست گفتی، چه کسی را به خلافت برامت پس از خود برگزیده ای؟ گفتم: بهترین آنها. فرمود: علی بن ابیطالب. گفتم: بلی پروردگار من. فرمود: ای محمّد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) من به روی زمین نگریسته و تو را بین مردم اهل زمین انتخاب کردم و برایت نامی از نامهای خود جدا کردم و هر جا من ذکر شوم تو نیز به همراه نام من ذکر می شوی، من محمود هستم و تو محمد هستی، آنگاه بار دیگر به روز زمین نگریستم و علی را انتخاب کردم و برایش نامی از نامهای خود قرار دادم من اعلی هستم و او علی است. ای محمد من تو را و علی و حسن و حسین و ائمه از نسل او را از نور خود آفریدم، و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه نمودم، هر کس قبول کرد، در نزد من از مؤمنین قرار گرفت و هر کس آنرا انکار کرد، نزد من در صف کافران در آمد، ای محمد هر کس از بندگان من، به اندازه ای مرا عبادت کند که اندامش فرسوده و پوسیده شود ولی ولایت شما خاندان را انکار کند، او را نمی آمرزم تا اقرار به ولایت شما خاندان کند ! ای محمد دوست داری آنها را ببینی؟ گفتم: آری. خداوند فرمود: به طرف راست عرش بنگر. و من به سمت راست عرض نگاه کردم، ناگهان علی (علیه السلام) و فاطمه (س) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) و علی بن الحسین (علیه السلام) و محمد بن علی (علیه السلام) و جعفر بن محمد (علیه السلام) و موسی بن جعفر (علیه السلام) و علی بن موسی (علیه السلام) و محمد بن علی (علیه السلام) و علی بن محمد (علیه السلام) و حسن بن علی (علیه السلام) و مهدی (عج) را در پرتوی از نور دیدم که به نماز ایستاده اند و مهدی در وسط آنها همچون ستاره ای پُر نور میدرخشید.
آنگاه خداوند فرمود: ای محمد اینها حجتهای من هستند و این مهدی (عج) انتقام گیرنده عترت توست به عزت و جلالم سوگند او حجتی است که طاعت او بر دوستانم واجب است و من بواسطة او از دشمنانم انتقام می گیرم. ( خوارزمی در مقتل الحسین – ج ۱ ص ۹۵ – ابراهیم محمد حموینی در آخر ج ۲ فرائدالسمطین نقل کرده اند ).
۱۷- در مناقب خوارزمی به نقل از سعد بن بشیر از علی بن ابیطالب (علیه السلام) آمده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند:
انا واردکم ( علی الحوض )وانت یا علیّ الساقی و الحسن الذائد و الحسین الامر و علی بن الحسین الفارط و محمد بن علی الناشر و جعفر بن محمد السّابق و موسی بن جعفر مُحصی المجّبین و المبغضین و قامع المنافقین و علی بن موسی زین المؤمنین و محمد بن علی مُنزل اهل الجنه فی درجاتهم و علی بن محمد خطیب شیعته و مُزوّجهم الحُور العین و الحسن بن علی سراج اهلُ الجنه یستضیئون به والمهدی شفیعُهُم یوم القیمه حیث لایؤذنُ الالمن یشاء و یرضی.
من در کنار حوض ( کوثر ) بر شما وارد می شوم و تو ای علی (علیه السلام)ساقی آن، و حسن (علیه السلام) دفاع کننده از آن و حسین (علیه السلام) دستور دهنده، و علی بن الحسین (علیه السلام) که بسوی آن قدم می نهد و محمد بن علی (علیه السلام) ناشر رحمت حق و جعفر بن محمد (علیه السلام) سبقت گیرنده و موسی بن جعفر (علیه السلام) احصاء کننده تعداد دوستداران و دشمنان و سرکوب کننده منافقان وعلی بن موسی (علیه السلام) زیوروزینت مؤمنین و محمد بن علی (علیه السلام) اهل بهشت را به درجاتشان می رساند و علی بن محمد برای شیعیانش خطبه خوانده حور العین را به شیعیان تزویج می کند و حسن بن علی (علیه السلام) چراغ روشن بخش اهل بهشت، و مهدی (عج) شفیع آنها در روز قیامت است، در آنجا که اذن داده نمی شود مگر برای کسیکه خدا بخواهد و بپسندد.
( خوارزمی در مقتل الحسین – ابراهیم محمد حموینی شافعی در فرائدالسمطین آخر جزء دوم و همچنین در کتابی دیگر بنام المهدی الموعود عندالجمهور در باب ۱۲ – شیخ سلیمان بلخی حنفی در ینابیع الموده ص ۴۸۷ نقل کرده اند.)
۱۸- خوارزمی در مناقب به نقل ازسلمان آورده است که گفت:نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) رفتیم و حسین بن علی (علیه السلام) را در آغوش او دیدم که چشمانش را می بوسد و دهانش را می بوید و میگوید:
انت سَیّد ابن سَیّد ( اخوسَیّد ) ابو سادهٍ انت امام ابن امام ( اخوامام ) ابوالائمّه انت حُجّه ابن حُجّه ( اخو حجّه ) ابو حُجج تسعه من صلبک تا سعهم قائمهم.
تو سرور هستی که پدر و برادر و فرزندان تو نیز سرورند، تو پیشوایی و پسر پیشوا و برادر پیشوایی و پدر پیشوایان نیز می باشی، تو حجت الهی و فرزند و برادر حجت الهی هستی، فرزندان تو نیز حجت الهی هستند که نهمین آنها قائم آنان می باشد.
۱۹- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: شناختن آل محمد وسیلة رهایی از آتش جهنم دوستی آل محمد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) سبب عبور از پل صراط و قبول ولایت آل محمد (صلی الله علیه و‌آله وسلم) پناهگاه از عذاب است. ( قاضی عیاض در کتاب شفا ص ۴۰ نقل کرده است.)
۲۰- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) می فرمایند: آگاه باشید که موقعیت اهل بیت من در میان شما مانند کشتی نوح است هر کس بر آن سوار شود نجات می یابد و هر کس عقب بماند هلاک می شود. (حاکم در صحیح مستدرک جزء ۳ ص ۱۵۱ با سند از ابی ذر نقل می کند. طبرانی در الاوسط از ابی سعید خدری نقل کرده و در اربعین حدیث ۱۸ نقل کرده و نبهانی در اربعین ص ۲۱۶ حدیث ۲۵ نقل کرده است.)
۲۱- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند:ای مردم آیا من بشما سزاوارتر از خود شما نیستم؟
گفتند:آری، سپس فرمود:من ازدوچیز از شما سؤال می کنم، قرآن و خاندان خودم. ( طبرانی نقل کرده – نبهانی در اربعین و سیوطی در احیاءالمیت نقل کرده اند.)
۲- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ستارگان راهنمای اهل زمین هستند که غرق نگردند و اهل بیت من هم راهنمای اختلافات ( دینی ) پیروان من میباشند، اگر قبیله ای از عربها ( در احکام خدا ) با آنان مخالفت کردند متفرق میگردند و جزء حزب ابلیس میگردند. (حاکم درمستدرک ص۱۴۹جزء ۳ ازقول ابن عباس نقل کرده است.)
۲۳- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: مردم فضل و شرافت، جاه و مقام و ریاست مخصوص رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) و ذریة اوست مواظب باشید که افراد باطل شما را بخود مجذوب نسازند. ( ابن حجردرالصواعق المحرقه ص ۱۰۵ درتفسیر آیة(الموده فی القربی ) در آخر مقصد ۴ نقل کرده است)
۲۴- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: بر ائمه اطهار پیشی نگیرید که هلاک میشوید و از آنان عقب نمانید که نابود می شوید و به آنان تعلیم ندهید که از شما داناترند. (طبرانی در حدیث ثقلین نقل کرده – ابن حجر در الصواعق المحرقه در تفسیر آیة ( وقفوهم انهم مسئولون ) در صفحة ۸۹ باب ۱۱ نقل کرده است.)
۲۵- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: اهل بیت من را مانند سر نسبت به بدن در نظر بگیرید، بجای دوچشم سربدانید وحتما سربدون راهنمائی چشم به مقصود نمی رسد. ( امام الصبان در اسحاف الراغبین – شیخ یوسف نبهانی در کتاب الشرف المؤید ص ۳۱ نقل کرده اند و همچنین این حدیث را عده ای از اصحاب سنن با سند از ابی ذر مرفوعاً نقل کرده اند.)
۲۶- رسول خدا (ص ) فرمودند: هر کس مرا اطاعت کند خدا را اطاعت کرده و هر کس مرا نافرمانی کند خدا را نافرمانی کرده و هر کس علی (علیه السلام) را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر کس علی (علیه السلام) را نافرمانی کند خدا را نافرمانی کرده است. ( حاکم در مستدرک ج ۳ ص ۱۲۱- ذهبی در تلخیص نقل کرده اند و هر دو این حدیث را طبق شرط شیخین تصریح بصحت کرده اند.)
۲۷- رسول خدا ( ص ) فرمودند: یا علی هر کس از من جدا شود از خدا جدا شده و هر کس از تو جدا شود از من جدا گردیده است. ( حاکم در صحیح خود ج ۳ ص ۱۳۴ نقل کرده است.)
۲۸- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: من اعلام خطر میکنم، علی (علیه السلام) راهنماست، ای علی (علیه السلام) پس از من طالبین هدایت بوسیلة تو راهنمایی میگردند. ( متقی هندی در کنز العُمّال ج ۶ ص ۱۵۷ حدیث ۲۶۳۱ نقل کرده و دیلمی از ابن عباس نقل کرده است.)
۲۹- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای علی (علیه السلام) بزودی لشگر اخلالگران بمبارزة با توبرمی خیزندوتوبرحق هستی وهر کس در آن روز تو را یاری نکند از من نیست. ( متقی هندی در کنز العُماّل ج ۶ ص ۱۵۵ حدیث شمارة‌۵۸۸ و ابن عساکر هم نقل کرده اند.)
۳۰ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: علی (علیه السلام) از من و من از علی (علیه السلام) هستم، وظیفه رسالت را من یا علی (علیه السلام) انجام میدهیم. ( ابن ماجه در کتاب فضائل الصحابه ج ۱ ص ۹ نقل کرده است.)
۳۱ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی(علیه السلام) تو مرا غسل میدهی و قرضهایم را اداء میکنی و در قبر دفنم می نمائی.
( امام احمد بن حنبل در مسند ج ۵ ص ۴۵ نقل کرده است.)
۲۳- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: من در میان شما دو چیز به جای گذاشتم که اگر از آن استفاده کنید بعد از من گمراه نمی شوید. اول کتاب خدا که رابطه طولانی بین زمین و آسمان است و بازماندگان من که اهل بیت من می باشند، این دو از یکدیگر جدا نمی گردند، تا بر لب حوض کوثر پیش من آیند دقت کنید ببینید با این دو چگونه رفتار میکنید. ( ترمذی از زید بن ارقم و متقی هندی در کنزالعُمّال ص ۴۴ جزء اول حدیث ۸۷۴ نقل کرده اند. با همین مضامین ترمذی و نسائی و متقی هندی در جزء اول کتاب کنز ص ۴۴ در باب ( الاعتصام بالکتاب والسنه) نقل شده – امام احمد بن حنبل در مُسند در ص ۱۸۲ و ص ۱۸۹ جزء ۵ از زید بن ثابت نقل کرده و طبرانی در الکبیر و حاکم در مستدرک جزء ۳ ص ۱۴۸ و ذهبی در تلخیص مستدرک نقل کرده وتصریح کرده که این حدیث طبق شرط شیخین صحیح است.)
۳۳ - بریده نقل میکند که وقتی از یمن برگشتم عده ای از علی (علیه السلام) عیبجویی میکردند، رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) عصبانی شده و فرمودند: چرا عده ای از علی (علیه السلام) عیبجویی میکنند؟ هر کس علی (علیه السلام) را عصبانی کند مرا عصبانی کرده و هر کس از علی (علیه السلام) جدا شود از من جدا شده است، علی (علیه السلام) از من و من از علی(علیه السلام) هستم، علی (علیه السلام) از سرشت من خلق شده و من از طبیعت ابراهیم بوجود آمده ام واز ابراهیم برتر هستم. ( ابن حُجر در الصواعق در مقصد ۲ از مقاصید آیه ۱۴ باب ۱۱ در ص ۱۰۳ از طبرانی نقل کرده است.)
۴۳- رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) افراد نزدیک خود را طبق امر خدا بمنزل عموی خود ابوطالب دعوت کرد، این عده چهل نفر بودند، رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به جمع فرمود: کدامیک از شما با من همکاری می کنید، تا برادر و وصیّ و ولیعهد من گردد. با اینکه علی (علیه السلام) کوچکتر از همه بود و با اینکه دیگران چیزی نگفتند، بپا خاست و عرض کرد: یا رسول الله (صلی الله علیه و‌آله وسلم) من همکار شما میگردم آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) گردن او را گرفت و فرمود: این علی (علیه السلام) برادر و وصّی و ولیعهد من در میان شماست حرف او را بشنوید و از او اطاعت نمائید. ( این حدیث در صحاح ستّه نقل شده، ابن اسحق، ابن جریر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابو نعیم، بیهقی در سنن و در دلائل ثعلبی و طبری در تفسیر سوره شعراء و در دو تفسیر بزرگ خود نقل کرده اند. طبری در ج ۲ کتاب تاریخ الامم و الملوک ص ۲۱۷ نقل کرده اند. ابن اثیر در ج ۲ کتاب کامل ص ۲۲ – ابوالفداء در تاریخ خود ص ۱۱۶ – امام ابو جعفر اسکافی معتزلی در کتاب نقص العثمانیه – ابن ابی الحدید مُعتزلی در شرح نهج البلاغه ج ۳ ص ۲۶۳ – حلبی در کتاب سیره ص ۴ و در جزء اول ( در جمع الفؤاد – ابن قتیبه در عیون الاخبار – احمد بن عبدربه در عقدالفرید – عمر بن بحر الجاحظ در رسالة خود – امام ابی اسحق ثعلبی در تفسیر خود – این حدیث را جُرجس انگلیسی در کتاب مقاله الاسلام نقل کرده اند – امام احمد بن حنبل در مُسند در صفحة ۱۱۱ و ص ۱۵۹ جزء اول – نسائی در خصائص العلویه ص ۶ – حاکم در صحیح مُستدرک ص ۱۳۲ – نجاری و مُسلم هر دو در صحیح خود نقل کرده اند.)
۳۵ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) به علی (علیه السلام) فرمودند: تو پس از من ولیّ تمام مؤمنین هستی. ( ابو داود طیالسی بنا بقول از الاستیعاب از ابن عباس نقل کرده اند بُخاری و مُسلم در دو صحیح خود نقل کرده اند – ذهبی در المیزان توثیق او را از نسائی و دارقنطی و محمد بن سعد و ابی حاتم نقل کرده اند.)
۳۶ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) عده ای را بجنگ سَریه فرستاد و علی (علیه السلام) را رئیس آنها قرار داد و علی (علیه السلام) پس از فتح از خمس کنیزی برای خود برداشت مردم اعتراض کردند و ۴ نفر معاهده بستند که شکایت علی (علیه السلام) را پیش رسول خدا ببرند، وقتیکه برای شکایت به حضور رسول خدا رسیدند، رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) از آنها روی گردانید و غضبناک شد و فرمود: از علی (علیه السلام) چه میخواهید؟ علی (علیه السلام) از من و من از علی (علیه السلام) هستم و علی (علیه السلام) پس از من ولیّ تمام مؤمنین است. ( امام نسائی در خصائص العلویه – امام احمد بن حنبل در مُسند ج ۴ ص ۴۳۸ – حاکم در مُستدرک ج ۳ ص ۱۱۱ – ذهبی در تلخیص المُستدرک – ابن شیبه، ابن جُریر، متقی هندی در کنز العُمّال ج ۶ ص ۴۰۰ – ترمذی بنقل ازعسقلانی درالاصابه درشرح حال علی (علیه السلام) با سند قوی نقل کرده، علامة معتزلی همگی نقل کرده اند.)
۳۷ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای بریده علی (علیه السلام) را در پیش من مبغوض مکن علی (علیه السلام) از من و من از علی (علیه السلام) هستم و او پس از من ولی شماست. ( امام نسائی در خائص العلویه ص ۱۷ نقل کرده است.)
۳۸ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: من ولی هر که باشم علی (علیه السلام) حتما ولی اوست. ( متقی هندی در کنز العمال ج ۶ ص ۳۹۸ )
۳۹ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای وهب علی پس از من اولی (سزاوارتر به هر مطلب و اقدام) است در بین شماست.
( متقی هندی در کنز العمال ج ۶ ص ۳۹۶ حدیث شماره ۲۵۷۹ نقل کرده است.)
۴۰ - عمار یاسر از رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) نقل میکند که فرمودند: من به آنانکه از من فرمانبرداری میکنند و به من اعتقاد دارند وصیت می کنم که ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) را فراموش نکنند، هر کس او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته است و هر کس علی (علیه السلام) را ولیّ خود بداند مرا ولیّ خود داشته و هر کس مرا ولیّ خود بدارد خدا را ولیّ خود داشته است و هر کس علی (علیه السلام) را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و هر که مرا دشمن دارد خدا را دشمن داشته است. ( طبرانی در الکبیر ـ ابن عساکر در تاریخ خود ـ متقی هندی در کنز العمال حدیث ۲۵۷۱ ص ۱۵۴ جزء ۶ نقل کرده اند.)
رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: ای ابی رافع بزودی جمعیتی پس از من به نبرد با علی (علیه السلام) می پردازند که واجب است برای خدا با آنها مبارزه کنی، هر کس نتوانست با دست بجنگد با زبان جنگ کند و هر کس نتوانست با زبان جنگ کند با قلم جنگ کند. (طبرانی در الکبیر _ متقی هندی در کنزالعمال ج۶ ص۱۵۵ نقل نموده اند)
۲. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) در غدیر خم در حجةالوداع به مردم فرمودند: هر کس که من مولای اویم این علی مولای اوست، بار خدایا دوست بدار آنکه علی (علیه السلام) را دوست داشت و دشمن بدار آنکه علی (علیه السلام) را دشمن داشت. (طبرانی در الکبیر _ ابن حجر در فصل۵ باب۱ کتاب الصواعق المحرقه ص۲۵ _ امام واحدی در اسباب النزول از ابی سعید خدری _ حاکم در مستدرک خود در باب مناقب علی ج۳ ص۱۰۹ از زید بن ارقم طبق تشخیص شیخین نقل کرده است _ امام احمد بن حنبل در مسند ج۴ ص۳۷۳ به نقل از زید بن ارقم به نقل از عائشه دختر سعد نقل می کند)
۳. رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) در جنگ خیبر فرمودند: فردا پرچم را بمردی خواهم داد که خدا و پیغمبرش او را دوست دارند و او نیز خدا و پیغمبرش را دوست دارد، او کسی است که همیشه حمله کننده است و هرگز فرار نمی کند. ( ابن صباغ مالکی در فصول المهمه ص۲۱ _ سلیمان بلخی حنفی در ینابیع المودة ص۴۸ _ محمد بن یوسف گنجی شافعی در کفایة الطالب ص۹۸ _ محب طبری در ذخائر العقبی ص۷۲ _ ابن اثیر در اسد الغابه ج۴ ص۲۸)
۴. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: جبریئل همراه با ورقی از برگ سبز نزد من آمد که در آن با خط سفید نوشته بود: دوستی و محبت علی بن ابیطالب بر مردم واجب است، این را از سوی من (یعنی از سوی خدا) به آنها ابلاغ کن. (موفق بن احمد در مناقب ج۱ ص۳۹ _ خوارزمی در مقتل الحسین ص۲۷ _ فردوس الاخبار نقل نموده اند)
۵. ابی سالم روایت می کند که: من از جابر بن عبدالله انصاری پرسیدم که: آنچه تو را از رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فضایل علی بن ابیطالب (علیه السلام) معلوم شده بامن بیان کن جابر گفت: امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بعد از خیرالنّبییّن به موجب نصوص قرآنی و احادیث رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) خیرالبشر است. گفتم: در حق آنان که بغض و عداوت او را در دل داشتند چه می گویی؟ گفت: ایشان به تحقیق کافر شده اند و دشمن علی (علیه السلام) نیست مگر کافر. (مودّات – ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۲۰۲ )
۶. در موّدات به روایت رافع (خادم) رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) مسطور است که: هرکس حق امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را نشناسد به درستی که از این سه حال بیرون نیست: یا منافق است یا ولدالزّنا است و یا مادرش در حالت حیض حامله شده و او را بوجود آورده است. (ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۲۰۲ )
۷. در بحر المناقب مسطور است که: روزی رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) رو به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کرده و گریستند. علی (علیه السلام) پرسید: یا رسول الله موجب گریه چیست؟ آنحضرت در اثنای گریه فرمودند: گریه من از برای ضلالت امت است که بغض تو در سینه ایشان قرار گرفته اکنون ظاهر نمی گردانند مگر بعد از من که حقتعالی ایشان را لعنت کرده واین معنی را جبرئیل به من خبر داده است که این فرقه ضاله در حق تو ظلم میکنند وبا تو میجنگنند وبه تو و اولاد تو اهانت میکنند،و احوال اهل بیت تو بر این منوال خواهد بود تا مادامیکه یکی از اولاد تو بنام محمد حاکم و والی امت گردد.آنگاه امت من و سایر خلایق بر محبت آل تو جمع میگردند و دشمنان تو نگونسار می شوند و محبان تو شادمان گردند.در آن زمان شهرها متغییر و مردم اندک شوند و فرح و سرور در میان مردم حاصل گردد.پس آن سرور خوشحال شده، فرمودند:ای گروه مومنان،سعی وافر کنید که بغض علی و آتش در دل شما جای نگیرد و هر دو دست را بسوی آسمان بلندنموده فرمودند:خداوندا، آل علی آل منست.ببرازایشان رجس و پلیدی را و ایشان را پاک ساز و یارو یاور ایشان باش و خوارمکن ایشان راو منقطع مگردان نسل ایشان را تا قیامت و عزیز بدار به عزت خود وحق را با ایشان بدار هر کجا که باشند. (ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۲۰۶-بحرالمناقب)
۸. در بشایرالمصطفی به اسناد طویل از ائمه معصومین علیهم السلام منقول است که: روزی رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) خندان به خانه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمده فرمود: آمده ام که ای برادر تو را بشارت دهم. بدان که در این ساعت جبرئیل امین این پیام را از ربّ العالمین آورد که حق سبحانه می فرماید: ای محّمد بشارت بده علی را که دوستان تو – مطیع و عاصی – از اهل بهشتند. بعد از استماع این مژده امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به خوشوقتی تمام شُکر بجا آورده و گفت: خداوندا، گواه باش که من نیمی از نیکویی های خود را به محبّان علی (علیه السلام) بخشیدم. پس سیدة النساء فاطمه الزهرا (س) فرمود: خداوندا من نیز نیمی از حسنات و نیکی های خود را به محبّان علی (علیه السلام) بخشیدم. بعد از آن امامین هُمامین حسن (علیه السلام) حسین (علیه السلام) حق سبحانه را گواه گرفته و فرمودند: خداوندا گواه باش که ما نیز نیمی از حسنات خود را به دوستان علی (علیه السلام) بخشیدم.
پس جبرئیل آمده عرضه داشت: ای محمّد حق سبحانه به تو و اهل بیت تو سلام می رساند و می فرماید: شما از من کریم تر نیستید به درستی که آمرزیدم جمیع گناهان دوستان علی (علیه السلام) را و ایشان را روزی گردانیدم بهشت و نعمتهای او را با دیدار خودم. (ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۲۰۶ – بشائر المصطفی)
۹. جابر بن عبدالله انصاری روایت میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: چون خداوند تبارک و تعالی آسمان و زمین را خلق فرمود،‌نبّوت من و ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) را بر ایشان عرضه کرد. آسمان و زمین هر دو قبول نمودند وامر دین به هر دوی ما تفویض یافت. پس صاحب سعادت کسی است که بوسیله ما سعید گردد و شقی کسی است که به سبب عدم متابعت ما به شقاوت مبتلا گردد. (حبیب السیّر ج دوم – ابوالمؤید خوارزمی در المناقب – ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۲۱۰)
۱۰. در مناقب خطیب از انس بن مالک منقول است که: شبی رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) را در خواب دیدم در حالی که به شدت غضبناک بودند، رو به من کرده فرمودند: ای انس، چه چیز ترا بر آن داشت که آنچه از من در فضل و کمال علی (علیه السلام) شنیدی کتمان نمودی و اداء نکردی؟ تا آخرالامر به مرض و عقوبت برص مبتلا شدی و اگر استغفار علی (علیه السلام) تدارک تقصیرات تو نمی کرد هر آینه که رایحه جنت را نمی شنیدی. اکنون در باقی عُمر آشکار کن این خبر را که موالیان علی (علیه السلام) و آل او، پیشروان و سابقانند به سوی جنّت و همسایه های حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) و حمزه و جعفر هستند و علی (علیه السلام) صدیق اکبر است. هر کس که او را دوست بدارد، به او بشارت بده که خاتم الانبیاء می گوید: مترس از هول و وحشت روز قیامت. (خطیب در مناقب – المناقب المرتضویه ص ۲۲۰)
۱۱. روزی سیّد کاینات رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و‌آله وسلم) پنج مرتبه سجده فرمودند. اصحاب از جهت سجده ها سؤال نمودند، حضرتش فرمودند: جبرئیل نازل شد و گفت: به درستی که خداوند متعال علی (علیه السلام) را دوست میدارد، سجده کردم. گفت: فاطمه (س) را دوست میدارد، باز سجده کردم. گفت: حسنین (علیه السلام) را دوست میدارد، دیگر بار سجده کردم. گفت: دوستان ایشان را دوست میدارد، دوباره سجده کردم. گفت: خداوند دوست دوست ایشان را دوست میدارد، باز سجده نمودم. (کنزالعباد- هدایة السّعداء – ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۶۲ )
انس بن مالک روایت میکند که: چون عبدالله عباس به حالت نزع رسید، گفت: بار خدایا، تقرّب می خواهم به سوی تو به دوستی علی بن ابیطالب (علیه السلام). (امام احمد بن حنبل درمُسند – صحاح ستّه – ترمذی در المناقب المرتضویه ص ۱۶۳)
۱۲ - عمار یاسر از پیامبر (ص ) نقل میکند که فرمودند: بار خدایا کسانی که به من اعتقاد دارند و تصدیق گفتار مرا نموده اند باید علی بن ابیطالب را ولیّ خود قرار دهند، زیرا ولایت او ولایت من و ولایت من ولایت خدای تعالی است. ( طبرانی در الکبیر – متقی هندی در کنزالعمال ص ۱۵۵، جزء ۶، حدیث شمارة ۲۵۷۶ نقل کرده اند.)
۱۳ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: یا علی (علیه السلام) مرحبا به آقای مسلمانان و رهبر پرهیزگاران که تو باشی.
( ابو نعیم در حیله الاولیاء – ابن ابی الحدید مُعتزلی در ج ۲ شرح نهج البلاغه ص ۴۵۰ نقل کرده اند.)
۱۴ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: خدا دربارة علی (علیه السلام) بمن سفارش کرده است، که او پرچم هدایت و رهبر دوستان من است راهنمای فرمانبرداران من است که پرهیزگاران ملازم آن هستند. ( ابو نعیم در حلیه الاولیاء از قول انس بن مالک نقل کرده، ابن ابی الحدید معتزلی در ج ۲ شرح نهج البلاغه جزء ۳ نقل کرده است.)
۱۵ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: دربارة علی (علیه السلام) سه مطلب به من وحی گردید: بزرگ مسلمانان، رهبر پرهیزگاران، نامدار نورانیان است. ( حاکم در ج ۳ مستدرک ص ۱۳۸ – ابن نجار و سایر اصحاب سنن هم نقل کرده اند.)
۱۶ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) با دست خود بعلی (علیه السلام) اشاره کرد و فرمود: این علی (علیه السلام) اول کسی است که به من ایمان آورده و در روز قیامت اول کسی است که با من مصافحه میکند. علی (علیه السلام) صدیق اکبر و علی فاروق امت است و بین حق و باطل جدائی می افکند و این علی رهبر مؤمنین است. ( طبرانی در الکبیر – بیهقی در سُنن – ابن عدی در کامل – متقی هندی درکنزالعمال ج ۶ ص ۱۵۸حدیث شماره‌۲۶۰۸ نقل کرده اند.)
۱۷ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: کسیکه میخواهد مانند من زندگی کند و مانند من بمیرد و در بهشت خلدی که بمن وعده داده است مسکن گزیند، باید علی (علیه السلام) را ولیّ خود بداند زیرااو شما را ازهدایت خارج نمی سازد وبه گمراهیتان نمی کشاند. ( متقی هندی در کنز العُمّال ص ۲۱۷ جزء ۶ حدیث ۳۸۱۹ نقل کرده – حافظ ابو نعیم در حُلیه الاولیاء – ابن ابی الحدید مُعتزلی در ج ۲ شرح نهج البلاغه ص ۴۵۰ – امام احمد بن حنبل در مُسند نقل کرده اند.)
۱۸ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) در غدیر خُم در حجه الوداع به مردم فرمودند: هر کس که من مولای او هستم این علی (علیه السلام) مولای اوست، بارخدایا دوست بدار آنکه علی (علیه السلام) را دوست داشت و دشمن بدار آنکه علی (علیه السلام) را دشمن داشت.
( طبرانی در الکبیر – ابن حُجر در الصواعق المُحرقه باب اول فصل ۵ ص ۲۵ – امام واحدی در اسباب النزول از ابو سعید خدری – حاکم در مُستدرک ( در باب مناقب علی (علیه السلام) ج ۳ ص ۱۰۹ از زید بن ارقم طبق شرط شیخین نقل کرده – امام احمد بن حنبل در مُسند ج ۴ ص ۴۷۲ نقل کرده است.)
۱۹ - رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله وسلم) فرمودند: وصیّ و مخزن اسرار من و بهترین فردی که پس ازخودبجا میگذارم ووعده های مراانجام میدهد وقرضهای مرااداء میکند علی (علیه السلام) است. (طبرانی در الکبیر با سند از سلمان فارسی نقل می کند – متقی هندی در کنزالعُمال ج ۶ ص ۱۵۴ حدیث ۲۵۷۰ و در منتخب کنز ص ۳۲ حاشیة ج ۵ از مُسند امام احمد بن حنبل نقل شده است.)
۲۰- رسول خدا (ص ) فرمودند: برای هر پیغمبری وصیّ و وارثی هست و وصی و وارث من من علی(علیه السلام) است. ( محمد بن حمید رازی از سلمه بن الابرش از بریده نقل کرده – ذهبی در میزان الاعتدال – امام احمد بن حنبل، امام ابوالقاسم بغوی و امام ابن جریر طبری و ابن معین همگی نقل کرده اند.)
● فضائل علی علیه السلام در قرآن
بسم الله الرحمن الرحیم
آیات نازل شده در مورد امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام یا فضائل علی علیه السلام در قرآن
۱. اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ (۶ حمد ) صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاَ الضَّآلِّینَ (حمد ۷)
ما را به راه راست هدایت کن... (۶) راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی; نه کسانی که بر آنان غضب کرده‏ای; و نه گمراهان. (۷)
از رسول خدا ، امام باقر و امام صادق روایت شده است که علی علیه السلام صراط مستقیم است . ( بحار الانوار ۳۵/۳۷۳) همچنین از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل شده است که پیامبر به علی فرمود تو راه روشن خدا و صراط مستقیم و رهبر دین هستی (بحار الانوار ۳۸/۹۲ همچنین در تفسیر المیزان علامه طباطبایی و مجمع الیان علامه طبرسی و تفسیر عیاشی و در کتاب معانی الاخبار ص ۳۲ نیز این حدیث آمده است )
۲. از ابو بصیر از امام صادق درباره سخن خداوند «ذلِکَ الکِتابُ لا رَیبَ فیه هدی للمتقین» نقل شده است که فرمود مقصود از کتاب علی است که هیچ شکی در آن نیست که راهنمای پرهیزگاران است . ونیز منظور از متقین تنها شیعیان علی هستند. (‌بقره آیه ۲ ) ( تفسیر عیاشی و تفسیر علی بن ابراهیم قمی۱/۳۰ و شواهد التنزیل ۱/۶۷ )
۳. « الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ » ( بقره ۳ )
«(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب ایمان می‏آورند; و نماز را برپا می‏دارند; و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‏ایم، انفاق می‏کنند. »
پیرامون تفسیر این‌آیه گفته اند منظور از غیب ، رجعت و قیامت و قیام قائم آل محمد است . یعنی اعتقاد داشتن به اینها . ( تفسیر برهان ۱/۱۲۴)
۴. « أُولئِکَ عَلَی‏ هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (بقره ۵)
« آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند; و آنان رستگارانند. »
حافظ حاکم حسکانی که حنفی مسلک است در شواهد التنزیل به استناد فرمایش حضرت علی علیه السلام می گوید که مولا فرمودند: روزی سلمان با من به سخن نشست که یا ابا الحسن کمتر موردی پیش می آمد که من و تو با هم نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حاضر شویم و حضرت نفرماید: ای سلمان این مرد ( علی علیه السلام) و حزبش رستگاران روز قیامت اند. ( شواهد التنزیل ۱/۶۸ ، ما نزل من القرآن فی علی ، تاریخ دمشق ۲/۳۴۶ )
۵. « یُخادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ » (بقره ۹)
« می‏خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند; در حالی که جز خودشان را فریب نمی‏دهند; (اما) نمی‏فهمند.»
امام صادق در تفسیر این آیه فرمود منظور از کسانی که ایمان آوردند آنهایی هستند که آقا و مولایشان امیرالمومنین است . ( تفسیر منسوب به امام عسکری ص ۱۱۳ ، بحار الانوار ۶/۵۱ )
۶. « وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ » ( بقره ۱۳)
حافط حاکم حسکانی که حنفی مسلک است در شواهد التنزیل استناد به حرف ابن عباس کرده و در این آیه می گوید: منظور از آمن الناس علی بن ابی طالب، جعفر طیار، حمزه، سلمان، ابوذز، مقداد و حذیفة بن الیمان و دیگران می باشد.
آیة الله سید صادق حسینی شیرازی در کتاب علی فی القرآن پس از نقل این مطلب می نویسد: مقصود از کلمه ی ناس این افراد می باشد.
۷. « وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوْا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَی‏ شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ » (بقره۱۴)
« و هنگامی که افراد باایمان را ملاقات می‏کنند، و می‏گویند: «ما ایمان آورده‏ایم!» (ولی) هنگامی که با شیطانهای خود خلوت می‏کنند، می‏گویند: «ما با شمائیم! ما فقط (آنها را) مسخره می‏کنیم!»
حاکم حسکانی از محمد بن حنفیه نقل نموده که گوید چون علی و سلمان و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر داخل مدینه شدند و عبدالله ابی منافق و یاران او آن حضرت را مشاهده کردند ، عبدالله ابی نزدیک امیرالمومنین آمد و گفت مرحبا آقا و سید بنی هاشم کسی که پدر حسن و حسین و برادر و داماد و جانشین پیامبر است و جان و مال خود را برای او می دهد . پس امیرالمومنین در پاسخ او فرمود وای بر تو ای عبدالله ابی تو منافقی و من بر نفاق تو شهادت می دهم .
عبدالله ابی گفت چگونه چنین نسبتی به من می دهی در حالی که به خدا سوگند من هم مثل شما و اصحاب شما اهل ایمان هستم . امیرالمومنین فرمود مادرت به عزای تو بنشیند تو جز منافق نیستی . و چون علی خدمت رسول خدا آمد وقصه خود را با عبدالله ابی منافق بیان نمود آیات بالا از طرف خداوند نازل شد . یعنی چون عبدالله ابی علی را ( که مومن بود) ملاقات نمود گفت ما ایمان به خدا و رسول و قرآن آورده ایم و چون با شیطانهایی مانند خود از منافقان خلوت نمود به آنها گفت ما در کفر و شرک با شما هستیم و تنها می خواهیم علی و یاران او را مسخره کنیم و خداوند آنها را سرزنش می کند و می گوید خداوند آنها را استهزا‌ء می کند یعنی خداوند در قیامت آنها را به جهت مسخره کردن علی و یاران او عقوبت خواهد کرد . ( احقاق الحق ۳/۵۳۵)
۸. « وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِیْ مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ » ( بقره ۲۵)
« به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‏اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست »
در تفسیر فرات کوفی آمده است که منظور از کسانی که ایمان آورده اند امیرالمومنین و اوصیای بعد از ایشان و شیعیان ایشان هستند .‌( تفسیر فرات کوفی ص ۵۳ ، شواهد التنزیل ۱/۷۴)
۹. « الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُوْلئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ »‌ (بقره ۲۷)
« فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند; و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند; اینها زیانکارانند»
در بحار الانوار از امام باقر آمده است که مقصود از عهد الله عهدی است که برای خداوند به ربوبیت ، برای رسول او به نبوت و برای علی به امامت و برای شیعیان آنها به دوستی و کرامت گرفته شده و منظور از یفسدون فی الارض کسانی اند که انکار امامت علی و اولاد او را کرده اند .( بحار ۲۴/۳۸۹ )
۱۰. « وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلاَئِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هؤُلاَءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ » (بقره ۳۱)
« سپس علم اسماء ( علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات) را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست می‏گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید»
امام صادق در تفسیر این آیه فرمود به خدا سوگند ما اسماء الحسنی و نامهای نیک خداوند هستیم و خداوند هیچ عملی را از بندگان خود نمی پذیرد مگر با معرفت و ولایت ما . ( بحار الانوار ۲۵/۵ )
۱۱. « فَتَلَقَّی‏ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ » ( بقره ۳۷)
« سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت; (و با آنها توبه کرد.) و خداوند توبه او را پذیرفت; چرا که خداوند توبه‏پذیر و مهربان است. »
از ابن عباس نقل است که گفت از رسول خدا روایت شد که آدم با چه کلماتی خدا را خواند و توبه کرد ؟ رسول خدا فرمود ادم خدا را به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین خواند و از او در خواست توبه کرد و توبه اش پذیرفته شد .( غایه المرام ۱/۳۹۴ ، فردوس الاخبار ۳/۱۵۱ و در المنثور ۱/۱۴۷)
۱۲. « قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ » (بقره ۳۸)
« گفتیم: «همگی از آن، فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، کسانی که از آن پیروی کنند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین شوند.»
امام باقر در تفسیر این آیه فرمودند منظور از هدی در این آیه علی بن ابی طالب علیه السلام است .( تفسیر فرات ص ۵۸ ، بحار الانوار ۳۶/۱۲۹)
۱۳. « وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ » (بقره ۳۹)
« و کسانی که کافر شدند، و آیات ما را دروغ پنداشتند اهل دوزخند; و همیشه در آن خواهند بود. »
درتفسیر برهان ذیل این آیه آمده است که مقصود از آیات در این آیه دلایل صدق پیامبر نسبت به گفته هایی است که در مورد پیشینیان فرموده اند و نسبت به فضائلی است که نسبت به مولی امیر المومنین و امامان از فرزندان ایشان بیان کرده اند . ( تفسیر برهان ۱/۹۰)
۱۴. علی ابن ابراهیم از پدرش از ابن ابی عمیر از سماعه از امام صادق نقل کرده که آن حضرت درباره خداوند « وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ » فرمود به ولایت امیرالمومنین وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم یعنی برای شما به بهشت وفا کنم . ( بقره ۴۰ ) ( تفسیر برهان ۱/۲۰۰ )
۱۵. « وَآمِنُوْا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَکُمْ » ( بقره ۴۱ )
« و به آنچه نازل کرده‏ام ایمان بیاورید! که نشانه‏های آن، با آنچه در کتابهای شماست، مطابقت دارد »
در تفسیر برهان آمده است که منظور از « به آنچه نازل کردم » آن چیزی است که نازل شده در مورد ذکر نبوت پیامبر و خبر دادن به امامت حضرت علی و عترت ایشان است .
۱۶. « وَأَقِیمُوا الْصَّلاَةَ وَآتُوا الْزَّکَاةَ وَارْکَعُوا مَعَ الْرَّاکِعِینَ » (سوره بقره آیه ۴۳).
« و نماز را بپا دارید، و زکات را بپردازید، و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید »
موفق بن احمد و ابو نعیم اصفهانی باسناد خود از ابن عباس نقل کرده‏اند که این آیه در خصوص پیغمبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام نازل شده و آنها اول کسی بودند که نماز گزاردند و رکوع کردند . (غایة المرام باب ۱۷۶ و همچنین در کتب شواهد التنزیل ۱/۸۵ ، مناقب ابن شهر آشوب ۲/۱۳ و خصایص الوحی المبین ص ۲۳۹ هم این نقل آمده است ).
۱۷. « وَاسْتَعِینُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخَاشِعِینَ » ( بقره ۴۵)
« از صبر و نماز یاری جوئید; و این کار، جز برای خاشعان، گران است. »
روایت شده است که در این آیه منظور از صبر رسول الله هست و مقصود از نماز اقامه ولایت امیرالمومنین است که حمل کردن آن به جز برای خاشعان سخت است و خاشعان شیعیان آن حضرت هستند ، ( اگر دقت شود در آیه ضمیر مفرد آمده است نه ضمیر مثنی . یعنی فقط نماز که باطن‌آن همان اقامه کردن ولایت است سخت است به جز برای خاشعان )(اهل بیت فی القرآن الکریم ص ۸۳)
۱۸. « الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُلاَقُوا رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ » (بقره ۴۶)
« آنها کسانی هستند که می‏دانند دیدارکننده پروردگار خویشند، و به سوی اوبازمی‏گردند.
از ابن عباس روایت شده است که مقصود از دیدارکنندگان با پروردگار امیرالمومنین و اصحاب ایشان ( عثمان بن مظعون و عمار ) هستند .( شواهد التنزیل ۱/۴۴، ما نزل من القرآن فی اهل بیت ص ۴۶)
۱۹. « وَإِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْنَاکُمْ » ( بقره ۵۰)
« و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که دریا را برای شما شکافتیم; و شما را نجات دادیم »
در روایات آمده است که خداوند به محمد و آل محمد بنی اسرائیل را نجات داد ، یعنی حضرت موسی خدا را به محمد و آل محمد قسم داد و خداوند هم آنان را از فرعون نجات داد . ( تفسیر برهان ۱/۲۱۳، تاویل الآیات ص۶۱)
۲۰. و نیز در مورد آیه « ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ » « سپس شما را بعد از آن بخشیدیم; شاید شکر (این نعمت را) بجا آورید. » ( بقره ۵۲) آمده است که خداوند آنها را بخشید به خاطر اینکه آنها خدا را به محمد و آل محمد خواندند و ولایت رسول الله و امیرالمومنین و اهل بیت ایشان را تجدید کردند آنگاه خداوند هم آنها را بخشید . ( تفسیر برهان ۱/۹۸)
۲۱. « وَمَا ظَلَمُونَا وَلکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ » ( بقره ۵۷ )
« آنها به ما ستم نکردند; بلکه به خود ستم می نمایند »
امام صادق فرمود خداوند به رسول الله می فرماید که آنها با ترک ولایت اهل بیت تو ، به ما ظلم نکردند بلکه به خودشان ظلم کردند .( شرح الاخبار ۱/۲۴۴) و در حدیث دیگری از امام باقر نقل شده است که خداوند بزرگتر از آن است که به او ظلم شود ،‌ در واقع ظلم به ما اهل بیت ظلم به خداست . ( ینابیع الموده ۳/۱۰۴)
۲۲. « وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ » ( بقره ۵۸)
« و از در با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: «خداوندا! گناهان ما را بریز!» تا خطاهای شما را ببخشیم»
روایات در این مورد که اهل بیت باب حطه ( و واسطه آمرزش گناهان امت هستند ) بسیار زیاد است که این احادیث را فریقین نقل کرده اند . مثلا در حدیث بسیار زیبایی از قول رسول الله نقل شده است که فرمود : مردم چه کسی از خداوند راستگو تر است ، ای مردم همانا پروردگار شما به من امر کرد که علی را به شما معرفی کنم به شما عنوان پرچم ( هدایت ) ، امام ، خلیفه و وصی ، و اینکه او برادر و وزیر ( من ) است . ای مردم همانا علی در هدایت بعد از من و دعوت کننده به سوی پروردگار است . همانا او صالح مومنین است ، چه کسی خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوی خدا می‏کند و عمل صالح انجام می‏دهد و می‏گوید: «من از مسلمانانم‏» . ای مردم همانا علی از من است ، فرزند او فرزند من است و او همسر حبیب من است . فرمان او فرمان من است و نهی او نهی من ، ای مردم بر شما باد به اطاعت از او و دوری از نافرمانی او همانا اطاعت از او اطاعت از من است و نافرمانی او نافرمانی من است . ای مردم همانا علی صدیق این امت و جدا کننده ( حق و باطل ) است . تا جایی که فرمود همانا او باب حطه و کشتی نجات و طالوت و ذو القرنین این امت است .... . ( امالی شیخ صدوق ص ۳۱ مجلس هشتم ، بحار الانوار ۳۸/۹۳ ، در همین مضمون در کتب بسیاری حدیث نقل شده است از جمله تفسیر در المنثور ۱/۷۱، شواهد التنزیل ۱/۳۶۰ ، ینابیع الموده ۲/۲۷۴ و ... )
۲۳. « فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ » (بقره ۵۹)
« اما افراد ستمگر، این سخن را که به آنها گفته شده بود، تغییر دادند; (و به جای آن، جمله استهزاآمیزی گفتند;) لذا بر ستمگران، در برابر این نافرمانی ، عذابی از آسمان فرستادیم.
از امام باقر در مورد این‌آیه نقل شده است که فرموده اند منظور از آن قولی که ظالمین آنرا تغییر دادند حق آل محمد است و آن نافرمانی هم اشاره به همین غصب حق آل محمد دارد. ( تفسیر عیاشی ۱/۴۵ )
۲۴. از محمد ابن فضیل از ابوالحسن نقل شده که آن حضرت در باره «وَلَولا فَضلُ الله عَلَیکُم وَ رَحمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ » (اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود از زیانکاران بودید) فرمود فضل خدا پیامبر و رحمتش امیر مومنان است . ( بقره آیه ۶۴)
۲۵. « وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ » (بقره ۸۲)
« و آنها که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‏اند، آنان اهل بهشتند; و همیشه در آن خواهند ماند. »
از ابن عباس روایت شده است که گفت این آیه برای علی بن ابی طالب نازل شده است و او اولین مومن است و اولین کسی که بعد از پیامبر نماز خواند . ( بحار الانوار ۳۸/۲۰۲ ، شواهد التنزیل ۱/۱۱۷)
۲۶. در احادیث متعددی آمده است که منظور از « وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً » ( بقره ۸۳ ) رسول الله و امیرالمومنین هستند و آن دو پدران این امت هستند . ( صراط مستقیم ۱/۲۴۲ ، تفسیر برهان ۱/۲۶۲ ،‌ مناقب آل ابی طالب ۳/۱۰۵ و ... )
۲۷. « أَفَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَی‏ أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقاً تَقْتُلُونَ » ( بقره ۸۷)
« آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید); پس عده‏ای را تکذیب کرده، و جمعی را به قتل رساندید »
امام باقر علیه السلام فرمود در این آیه ، مثل موسی و پیامبران بعد از او و حضرت عیسی برای امت محمد زده شد ، همانا رسول الله چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد به ولایت علی علیه السلام پس عده ای از آل محمد را تکذیب کرده و عده ای را کشتید . ( تفسیر عیاشی ۱/۴۹ ،‌ تفسیر صافی ۱/۱۵۸ )
۲۸. « وَلَمَّا جَاءَهُمْ کِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَکَانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللّهِ عَلَی الْکَافِرِینَ » (بقره ۸۹)
« و هنگامی که از طرف خداوند، کتابی برای آنها آمد که موافق نشانه‏هایی بود که با خود داشتند، و پیش از این، به خود نوید پیروزی بر کافران می‏دادند (که با کمک آن، بر دشمنان پیروز گردند.) آری هنگامی که همان چیزی را که می شناختند نزد آنها آمد، به او کافر شدند; لعنت خدا بر کافران باد! »
جابر می گوید از امام باقر راجع به تفسیر سخن خداوند که فرمود « هنگامی که همان چیزی را که می شناختند برایشان آمد به آن کافر شدند » پرسیدم ، ایشان فرمود باطن این آیه علی علیه السلام است . یعنی مقصود از آن چیزی که می شناختند علی است که به آن کافر شدند . ( تفسیر برهان ۱/۲۷۷)
۲۹. « بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُروا بِمَا أَنْزَلَ اللّهُ بَغْیاً‌ » ( بقره ۹۰ )
« ولی آنها در مقابل بهای بدی، خود را فروختند; که به ناروا، به آیاتی که خدا فرستاده بود، کافر شدند »
امام سجاد در مورد این آیه فرمودند که منظور ولایت امیرالمومنین علی بن ابی طالب و اوصیای او هستند .( بحار الانوار ۲۳/۳۵۴)
۳۰. « وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَیَکْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَهُمْ » ( بقره ۹۱ ) «و هنگامی که به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ایمان بیاورید!»می‏گویند: «ما به چیزی ایمان می‏آوریم که بر خود ما نازل شده است.» و به غیر آن، کافر می‏شوند; در حالی که حق است; و آیاتی را که بر آنها نازل شده، تصدیق می‏کند »
امام باقر فرمودند آنچه خداوند نازل فرموده در مورد علی ، بنی امیه می گویند ما به چیزی ایمان می آوریم که بر خود ما نازل شده است ، یعنی در قلوب ماست و به غیر آن کافر می شوند یعنی به‌ آنچه در مورد علی علیه السلام نازل شده است . بعد فرمودند « وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَهُمْ » یعنی علی علیه السلام .( بحار الانوار ۳۶/۹۸ ، تفسیر نور الثقلین ۱/۱۰۲)
۳۱. از حماد نقل شده است که گفت امام رضا از پدران بزرگوارش نقل می کند که امام صادق در تفسیر آیه شریفه ی « یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ » « هر که را بخواهد به رحمت خود مخصوص گرداند » ( بقره ۱۰۵) فرمود : برگزیدگان به رحمت حق پیامبر خدا، جانشین او و عترت آن دو بزرگوار هستند . به راستی که برای خداوند صد رحمت است که نود و نه مورد آن برای محمد ، علی و عترت آن دو بزرگوار ذخیره شده و یک مورد بر سایر یکتا پرستان پخش گردیده است . (‌ تفسیر برهان ۱/۱۴۰)
۳۲. « وَأَقِیمُوا الصَّلاَةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ » ( بقره ۱۱۰)
« و نماز را بخوانید و زکات را بپردازید »
از امام باقر روایت شده است که فرمود نماز و زکات حضرت علی علیه السلام است .
و نیز از امام صادق روایت شده است که به یکی از صحابه خود فرمودند در کتاب خدا ( منظور از ) نماز ما هستیم ، و ما زکات و روزه و حج و ماه حرام و سرزمین حرام (‌ که حرمت آن باید نگاه داشته شود ) هستیم و ما کعبة الله و قبله خدا و وجه الله هستیم ( یعنی به وسیله ما مردم به خدا متوجه می شوند). (‌تفسیر برهان ۱/۲۲ ، بحار الانوار ۲۴/۳۰۳ ، تاویل الایات ص ۲۱)
۳۳. « وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنََما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ » (بقره ۱۱۵)
« مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو کنید، آنجا وجه خداست ، خداوند بی‏نیاز و داناست! »
از امام صادق روایت شده است که به یکی از صحابه خود فرمودند در کتاب خدا ( منظور از ) نماز ما هستیم ، و ما زکات و روزه و حج و ماه حرام و سرزمین حرام (‌ که حرمت آن باید نگاه داشته شود ) هستیم و ما کعبة الله و قبله خدا و وجه الله هستیم ( یعنی به وسیله ما مردم به خدا متوجه می شوند ) . همانا خداوند فرمود و به هر سو رو کنید، آنجا وجه خداست و ما آیات ( خدا ) هستیم و ما دلیل ( راه) هستیم ، ودشمن ما در کتاب خدا فحشا و زشتی و ظلم و سرکشی و قمار و سنگهای نصب شده ( برای قربانی که به آنها تبرک می جویند) و تیرهای قمار و بتها و جبت و طاغوت و مردار و خون و گوشت خوک هستند . سپس فرمود همانا خداوند ما را خلق کرد و خلق ما را بزرگ داشت و به ما فضیلت داد و ما را امین خود و حافظان و نگهبانان بر آنچه در آسمان و زمین است قرار داد ، تا جایی که فرمود پس اسم ما در کتاب او هست و اسم ما به بهترین اسماء هست و .... . ( تفسیر برهان ۱/۲۲)
۳۴. ابی ولاد می گوید از امام صادق راجعه به این آیه «‌ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ » ( بقره ۱۲۱) « کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده‏ایم آن را چنان که شایسته آن است می‏خوانند; آنها به قرآن ایمان می‏آورند » پرسیدم فرمود آنها ائمه هستند .
۳۵. امیرالمومنین در نامه ای به معاویه نوشت ای معاویه .... ما آل پیامبر هستیم .... ما اولو الارحام هستیم .... ما اهل بیت هستیم . خداوند ما را اختیار کرد و برگزید و نبوت را در ما قرار داد و کتاب برای ماست و حکمت و علم و ایمان و بیت الله و مسکن اسماعیل و مقام ابراهیم مال ماست . تا آنجا که فرمود ما امة مسلمة ( یعنی کسانی که همیشه تسلیم فرمان خدا هستند ) هستیم . که این جمله برگرفته شده است از آیه ۱۲۸ سوره بقره . ( بحار الانوار ۳۳/۱۳۳)
۳۶. همچنین در احادیث آمده است که منظور از ملة ابراهیم که همان آیین حضرت ابراهیم است ائمه هستند که خداوند در سوره بقره آیه ۱۳۰ می فرمایند « جز افراد سفیه و نادان، چه کسی از آیین ابراهیم، (با آن پاکی و درخشندگی،) روی‏گردان خواهد شد » ( تفسیر عیاشی ۱/۵۷ )
۳۷. همچنین از امام باقر در مورد آیه « .... إِنَّ اللّهَ اصْطَفَی‏ لَکُمُ الدِّینَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاِّ وَأَنْتُم مُسْلِمُونَ » ( بقره ۱۳۲) « و ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند; ( و گفتند ) «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است; پس مبادا جز در حالی که تسلیم و فرمانبردار او باشید از دنیا بروید!» روایت شده است که ایشان فرمودند تسلیم به ولایت علی باشند . ( بحار الانوار ۳۵/۳۴۱)
۳۸. « قُولُوا آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَی‏ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ و ......... * فَإِن آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهتَدَوا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِی شِقَاقٍ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ » (بقره ۱۳۶ و۱۳۷)
« بگویید: «ما به خدا ایمان آورده‏ایم; و به آنچه بر ما نازل شده; و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید ، و (همچنین) آنچه به موسی و عیسی و پیامبران (دیگر) از طرف پروردگار داده شده است، و در میان هیچ یک از آنها جدایی قائل نمی‏شویم، و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم; » * اگر آنها نیز به مانند آنچه شما ایمان آورده‏اید ایمان بیاورند، هدایت یافته‏اند; و اگر سرپیچی کنند، از حق جدا شده‏اند و خداوند، شر آنها را از تو دفع می‏کند; و او شنونده و داناست.»
از امام باقر روایت شده است که در مورد این قسمت از‌ آیه « آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا » « ما به خدا ایمان آورده‏ایم; و به آنچه بر ما نازل شده » فرمود همانا آنها امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین و فاطمه و ائمه بعد از آنها هستند. سپس فرمود، « فَإِن آمَنُوا » « اگر آنها نیز به مانند آنچه شما ایمان آورده‏اید ایمان بیاورند » یعنی مردم ، « بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ » یعنی به آنچه که علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه بعد از ایشان ایمان آوردند « فَقَدِ اهتَدَوا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِی شِقَاقٍ » « هدایت یافته‏اند; و اگر سرپیچی کنند، از حق جدا شده‏اند» ،‌ در واقع یعنی اگر مردم به آنچه که شما ( اهل بیت ) ایمان آورده اید ایمان بیاورند هدایت یافته اند و اگر سرپیچی کنند از حق جدا شده اند.( تفسیر عیاشی۱/۶۱ ، تفسیر صافی ۱/۱۹۲)
۳۹. « صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ » (بقره ۱۳۸)
« رنگ خدایی (بپذیرید) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت می‏کنیم. »
روایات متعددی به این مضمون رسیده است که صبغه الهی گرفتن یعنی ولایت امیرالمومنین و اهل بیت را داشتن .( تفسیر فرات کوفی ص ۶۱ ، بحار الانوار ۲۳/۳۶۶، کافی ۱/۴۲۲، تفسیر برهان ۱/۳۸۸ ، تفسیر نور الثقلین ۱/۱۳۲)
۴۰. « وَکَذلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مِن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلَی‏ عَقِبَیْهِ .... » ( بقره ۱۴۳)
« همان‏گونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانه‏ای قرار دادیم. تا بر مردم گواه باشید; و پیامبر هم بر شما گواه است. و ما، آن قبله‏ای را که قبلا بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی می‏کنند، از آنها که به جاهلیت بازمی‏گردند، مشخص شوند. ......»
از امام باقر نقل شده است که فرمود مقصود از « شاهد براعمال مردم » ما هستیم .
نیز از برخی علمای اهل سنت روایت شده است که این آیه در مورد امیر المومنین آمده است . ( تفسیر نور الثقلین ۱/۱۱۳ ، تفسیر صافی ۱/۱۹۷ ،‌ بحار الانوار ۲۲/۴۴۱ ، در شواهد التنزیل ۱/۱۲۹ از امیرالمومنین روایت شده است که ما گواهان و شاهدان بر مردم هستیم و ما حجت خدا بر روی زمین هستیم و مقصود خداوند از آیه " و کذلک جعلناکم امة وسطا " ما هستیم )
همچنین در مورد این قسمت « وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْهَا » در روایات آمده است که علی علیه السلام اولین کسی بود که خدا او را با پیامبر هدایت کرد . ( شواهد التنزیل ۱/۱۲۰)
بسم الله الرحمن الرحیم
۱. « الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ * الْحَقُّ مِن رَبِّکَ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ » (بقره ۱۴۶و۱۴۷)
« کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده‏ایم، او ( پیامبر) را همچون فرزندان خود می‏شناسند; (ولی) جمعی از آنان، حق را آگاهانه کتمان می‏کنند! * این (فرمان تغییر قبله) حکم حقی از طرف پروردگار توست، بنابراین، هرگز از تردیدکنندگان در آن مباش! »
از جابر نقل شده است که گوید از امام باقر علیه السلام از روح پرسیدم فرمودند : ای جابر خداوند خلق را بر سه طبقه و سه درجه خلق کرد و این همان کلام خدا در قرآن است که « أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ » « وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ » « السَّابِقُونَ» .... پس اصحاب مشئمه ( شقاوتمندان ) یهود و نصاری هستند . خداوند می فرماید « الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ .... » آنها پیامبر را شناختند و وصی بعد از او را شناختند ولی آن را کتمان کردند آن را و حسادت بردند به آن ، پس روح ایمان از آنها گرفته شد و برای آنها سه روح قرار داده شد ، روح القوه ، روح الشهوة ‌و روح البدن ، سپس آنها به حیوانات اضافه شدند پس خداوند فرمود « آنها همچون چهارپایانند; بلکه گمراهتر » چون که حیوانات با روح القوة حمل می کنند و با روح الشهوة می خورند و با روح البدن راه می روند . ( و در واقع بین این گروه که ولایت را قبول نکردند و حیوانات فرقی نیست ) (کافی ۲/۲۸۱، تفسیر صافی ۳/۱۰۹،بحار الانوار ۶۶/۱۷۹)
۲. ذیل آیه شریفه « فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعاً » « در نیکی‏ها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید! هر جا باشید، خداوند همه شما را حاضر می‏کند » از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمودند خیرات ، ولایت است . در تفاسیر متعدد در مورد « أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعاً» آمده است که آنها اصحاب قائم هستند که سیصد و سیزده نفر هستند و خداوند آنها را در یک روز جمع می کند ( برای مهیا شدن جهت قیام) ( کافی ۸/۳۱۳ ، تفسیر صافی ۱/۲۰۰، بحار الانوار ۵۲/۲۸۸)
۳. « الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ * أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِن رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ » (بقره ۱۵۶)
« آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‏رسد، می‏گویند: «ما از آن خدائیم; و به سوی او بازمی‏گردیم!» * (اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده; و آنها هستند هدایت‏یافتگان! »
این آیه در مورد امیرالمومنین است آن موقع که رسول اکرم خبر شهادت حضرت حمزه را به او داد و حضرت علی فرمود « انا لله و انا الیه راجعون » و آن موقع این آیه نازل شد . ( تفسیر برهان ۱/۳۶۰ ، بحار الانوار ج۴۱ص۳ ، دلائل الصدق ۲/۳۱۲ ، تفسیر نور الثقلین ۱/۱۲۰)
۴. در روایات متعدده در مورد آیه « إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَی ..... » ( بقره ۱۵۹) « کسانی که دلایل روشن، و وسیله هدایتی را که نازل کرده‏ایم، بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت می‏کند; و همه لعن‏کنندگان نیز، آنها را لعن می‏کنند » آمده است که منظور از بینات و هدی امیرالمومنین علی بن ابی طالب است .( تفسیر عیاشی ۱/۷۱، تفسیر برهان ۱/۳۶۵، بحار الانوار ۲/۷۶)
۵. در برخی روایات هم آمده است که منظور از « وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِلَّهِ » ( بقره ۱۶۵) « آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا، (از مشرکان نسبت به معبودهاشان،) شدیدتر است » آل محمد هستند .( تفسیر عیاشی ۱/۷۲، تفسیر صافی ۱/۲۰۹، تفسیر برهان ۱/۳۶۹، بحار الانوار ۳۰/۲۲۱)
۶. « إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلاَ یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ » (بقره۱۷۴)
« کسانی که کتمان می‏کنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده، و آن را به بهای کمی می‏فروشند، آنها جز آتش چیزی نمی‏خورند; و خداوند، روز قیامت، با آنها سخن نمی‏گوید; و آنان را پاکیزه نمی‏کند; و برای آنها عذاب دردناکی است. »
در روایت است که خداوند در این آیه حالات کسانی را بیان کرده است که فضائل اهل بیت را کتمان کرده اند و آنها هستند که در قیامت در باطن آنها آتش است و خداوند با آنها صحبت نمی کند و از گناهان پاکشان نمی کند . ( تفسیر منسوب به امام حسن عسگری ص ۵۸۶ ، بحار الانوار ۷/۲۱۳)
۷. « لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَومِ الآخِرِ وَالْمَلاَئِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ ..... » (۱۷۷) « نیکی، (تنها) این نیست که (به هنگام نماز،) روی خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب کنید; (و تمام گفتگوی شما، در باره قبله و تغییر آن باشد; و همه وقت خود را مصروف آن سازید;) بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا، و روز رستاخیز ، و فرشتگان، و کتاب (آسمانی)، و پیامبران، ایمان آورده; و مال (خود) را، با همه علاقه‏ای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق می‏کند; نماز را برپا می‏دارد و زکات را می‏پردازد; و (همچنین) کسانی که به عهد خود -به هنگامی که عهد بستند-وفا می‏کنند; و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ، استقامت به خرج می‏دهند; اینها کسانی هستند که راست می‏گویند; و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است;) و اینها هستند پرهیزکاران » در کتب اهل سنت آمده است که این آیه در مورد امیرالمومنین علی بن ابی طالب نازل شده است .( شواهد التنزیل ۱/۱۳۳، احقاق الحق ۱۴/۵۰۵)
۸. « یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلَی‏ مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ » (بقره ۱۸۵)
« خداوند، راحتی شما را می‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید; و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید; باشد که شکرگزاری کنید
در تفاسیر متعدد از ائمه رسیده است که مقصود از یسر ( آرامش ) امیرالمومنین علی بن ابی طالب است . همچنین منظور از تکبیر در « وَلِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلَی‏ مَا هَدَاکُمْ » تعظیم خدا و منظور از هدایت ولایت است .( تفسیر برهان ۱/۳۹۴، بحار الانوار ۲۴/۱۴۳، تفسیر نور الثقلین ۱/۱۷۰)
۹. «لَیْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرِّ مَنِ اتَّقَی‏ وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِن أَبْوَابِهِا.... » (بقره ۱۸۹)
« کار نیک، آن نیست که از پشت خانه‏ها وارد شوید; بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از در خانه‏ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید »
امیرالمومنین پیرامون این آیه فرمود ما خانه هایی هستیم که خداوند فرمود از در خانه های وارد شوید و ما باب الله و خانه خدا هستیم که باید از آن وارد شد پس کسی که این کار را انجام دهد و به ولایت ما ایمان بیاورد پس او از در خانه وارد شده است .( تفسیر فرات کوفی ۱/۱۴۲، احتجاج ۱/۲۲۷، بحار الانوار ۸/۳۳۶)
۱۰. از امام باقر در مورد سخن خداوند « وَلاَ تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ» ( بقره ۱۹۵) « خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید » فرمود از ولایت ما دور نشوید که در دنیا و آخرت هلاک می شوید . ( مناقب آل ابی طالب ۳/۲۰۷، بحار الانوار ۳۹/۲۶۳)
۱۱. « وَمِنْهُمْ مَن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (بقره ۲۰۱) « و بعضی می‏گویند: «پروردگارا! به ما در دنیا نیکی عطا کن! و در آخرت نیز نیکی مرحمت فرما! و ما را از عذاب آتش نگاه دار!»
از ابن عباس در مورد این آیه نقل شده است که گفت حسنه دنیا وارد شدن در ولایت و حسنه آخرت بهشت است .( شرح الاخبار ۱/۲۳۳)
۱۲. « وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ » ( بقره ایه ۲۰۷ )
« بعضی از مردم از جان خود برای رضای خدا میگذرند و خدا دوستدار چنین بندگانیست . »
مفسر معروف اهل سنت آقای ثعلبی می گوید که هنگامی که پیغمبر اسلام تصمیم گرفتند که مهاجرت کنند از مکه به مدینه حضرت علی را برای ادای دینهای خودشان و تحویل دادن امانتهایی که پیش خودشان بود به جای خویش قرار دادند . شبی که حضرت می خواستند از مکه خارج شوند مشرکان اطراف خانه حضرت به کمین نشسته بودند حدود چهل نفر از مردان قوی و نیرومند از قبیله های مختلف ، به همین خاطر حضرت دستور دادند که حضرت علی درجای ایشان بخوابند و پارچه سبز رنگی مخصوص پیامبر بود را روی خود بکشند . در همین جا بود که از پروردگار عالم به جبرئیل و میکایل خطاب رسید که من در میان شما برادری قرار دادم و عمر یکی از شما قطعا از عمر دیگری بیشتر است ، کدام یک حاضرید آن اضافی عمرتان را که نمیدانید به دیگر ببخشید ،‌ عرض کردند امر است یا اختیار ، خطاب رسید امری نیست مختارید ، هیچ کدام حاضر نشدند به اختیار خود زیاده عمر خود را به دیگر ببخشد و آنگاه خطاب رسید که من میان علی و پیامبر برادری قرارد دادم پس علی زندگانی خود را فدای زندگانی پیغمبر نمود.
وقتی جبرئیل بالای سر و میکاییل پایین پای علی (ع) نشسته بودند جبرئیل می گفت به به آفرین به تو ای علی خدا به وسیله تو بر فرشتگان مباهات می کند در همین هنگام آیه بالا نازل شد و آن شب تاریخی لیله المبیت نامیده شد . ( ینابیع الموده ص ۹۲ ،‌ تفسیر نور الثقلین ۱/۱۷۱ ،‌ مسند احمد بن حنبل ۱/۲۲۱ ،‌ شواهد التنزیل ۱/۹۶ ، کفایة الطالب ۳/۲۳۹ مستدرک الصحیحین، ۳/۱۳۲، تاریخ دمشق، ۱/۱۳۸، تفسیر فخر رازی ، تفسیر طبری ، تفسیر قرطبی۳/۲۱، احیاء علوم الدین، ۳/۲۳۸ )
۱۳. « یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیَطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ » ( بقره ۲۰۸)
« ای کسانی که ایمان آورده‏اید همگی به اطاعت خدا در آیید و از گامهای شیطان، پیروی نکنید; که او دشمن آشکار شماست »
در بسیاری از تفاسیر و روایات آمده است که منظور از وارد شدن در سلم و در اطاعت خدا یعنی وارد شدن در ولایت امیر المومنین و اهل بیت .امام صادق پس از بیان این تفسیر فرمودند به خدا سوگند مقصود از خطوات الشیطان ولایت ابوبکر و عمر است . ( از جمله تفسیر عیاشی ۱/۱۰۲ ح۲۹۷، تفسیر برهان ۱/۴۴۶ ،‌ ینابیع الموده ص ۳۳۲ ، الامالی ۱/۳۰۶ ،‌ مناقب ابن شهر آشوب ۳/۹۶ )
۱۴. « حافِظُوا عَلَی الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَةِ الْوُسْطَی‏ وَقُومُوا لِلّهِ قَانِتِینَ » (بقره ۲۳۸)
« در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطی ( نماز ظهر) کوشا باشید! و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا بپاخیزید!»
از امام صادق روایت شده است که فرمود : نماز ، رسول الله و امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین هستند و نماز وسط امیرالمومنین است .( تفسیر عیاشی ۱/۱۲۸، تفسیر برهان ۱/۴۹۸، بحار الانوار ۲۴/۳۰۲)
۱۵. درمورد آیه « مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ » (بقره ۲۵۵) « کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند‌» از امام صادق روایت شده است که فرمود ما آن شفیعان هستیم .‌( تفسیر برهان ۱/۵۱۶، بحار الانوار ۸/۴۱)
۱۶. « لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی‏ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ » ( بقره ۲۵۶)
« در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت ( بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر) کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. »
در احادیث متعدد آمده است که منظور از دستگیره ی الهی که امر شده است که به آن متمسک شویم ولایت و مودت امیرالمومنین و اهل بیت است . ( تفسیر نور الثقلین ۱/۲۶۳، بحار الانوار ۲۴/۸۴ )
۱۷. « اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ » ( بقره ۲۵۷)« خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‏اند; آنها را از ظلمتها ، به سوی نور بیرون می‏برد »
امام باقر و امام صادق ذیل این آیه فرموده اند نور ولایت امیرالمومنین و اهل بیت است و ظلمات دشمنان اهل بیت هستند .( تفسیر برهان ۱/۵۲۵، تفسیر عیاشی ۱/۱۳۸، بحارالانوار ۲۳/۳۱۰)
۱۸. .از امام باقر نقل شده که فرمود : گفتار خداوند«وَ مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ اَموالَهُمُ ابتِغاءَ مَرضاتِ الله» ( مثل کسانی که اموال خود را برای رضای خدا انفاق می کنند ) در شان علی نازل شده است . (بقره ۲۶۵ ) ( تفسیر نور الثقلین ۱/۲۸۴ ، تفسیر عیاشی۱/۱۴۸ ، شواهد التنزیل ۱/۱۰۴ )
۱۹. « یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُوْلُوا الْأَلْبَابِ » (بقره ۲۶۹ )
« (خدا) دانش و حکمت را به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می‏دهد; و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است. و جز خردمندان، (این حقایق را درک نمی‏کنند، و) متذکر نمی‏گردند. »
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است که خیر کثیر معرفت امیر المومنین و امامان بعد از آن حضرت هستند . (‌ و نیز در تفسیر نور الثقلین ۱/۲۳۸ هم اینگونه آمده است )
۲۰. « الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَعَلاَنِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ » ( بقره آیه ۲۷۴ )
« آنان که اموالشان را در شب و روز ، پنهان و اشکار انفاق می کنند اجرشان پیش خداست و نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند . »
حضرت علی چهار درهم نقره داشتند یکی را در شب ، یکی را در روز دادند ، یکی را مخفیانه و دیگری را جلوی چشم مردم. این آیه به ما می گوید که در هر صورتی انفاق ممکن است . (اول گفته شب بعد روز ، مخفیانه و بعد آشکارا . )
خوارزمی و ثعلبی و مالکی و ابو نعیم و دیگران از ابن عباس نقل کرده‏اند که علی علیه السلام چهار درهم داشت یکی را شب (در راه خدا) صدقه داد و یکی را روز و یکی را پنهانی و یکی را آشکارا آنگاه این آیه در باره او نازل گردید (مناقب ابن مغازلی ص ۲۸۰ ،‌ ذخائر العقبی ص ۸۸ و نیز در تفسیر مجمع البیان و صافی و نور الثقلین و تفسیر رازی و تفسیر کشاف و معالم التنزیل و صواعق هم اینگونه آمده است.)
۲۱. « وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ » ( آل عمران ۷ )
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند ما راسخون فی العلم هستیم و ما تاویل آن را می دانیم و در روایتی دیگر از ایشان آمده است که راسخون فی العلم علی بن ابی طالب و ائمه بعد از ایشان هستند .
۲۲. « ُولُوا الْعِلْمِ قَائِماً بِالْقِسْطِ » ( آل عمران آیه ۱۸ )
« صاحبان علم گواهی دارند به عدالت »
امام صادق در تفسیر این‌آیه شریفه فرمود قسط یعنی عدل که خداوند متعال توسط امیرمومنان علی آن را اقامه فرموده که آن حضرت در میان مردم عدل و داد نماید تا حق را میان مردم و خدای متعال اقامه نماید ، اگر مردم از آن حضرت پیروی نموده و فرمان برند هدایت خواهند شد . ( تفسیر عیاشی ۱/۱۶۵ ، بحار الانوار ۲۳ / ۲۰۴)
۲۳. امام باقر درباره آیه «اِنَّ الدّینَ عِندَ الله الِاسلام» فرمود اسلام تسلیم شدن در برابر ولایت علی است .(‌‌ آل عمران ۱۹ ) ( بحار الانوار ۳۵/۳۴۱)

۲۴. « فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ » ( سوره آل عمران ایه ۶۱)
این آیه و آیات قبل از آن هنگامی نازل شد که گروهی از مسیحیان نجران به همراه عده ای دیگر خدمت پیامبر (ص) رسیدند و گفتند آیا هرگز دیده شده که فرزندی بدون پدر متولد شد که در همین هنگام این آیه نازل شد « ان مثل عیسی عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون » و جواب آنان را داد که حضرت آدم بدون پدر و مادر بود ولی حضرت عیسی فقط پدر نداشتند . بعد از این جواب پیامبر آنها را به مباهله دعوت کردند اما آنها تا فردای آن روز از حضرت مهلت خواستند ودر این فرصت به بزرگان و شخصیتهای نجران رجوع کردند ،‌ اسقف بزرگ آنها گفت شما فردا به محمد نگاه کنید اگر با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمد از مباهله با او بترسید ولی اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید . ( مباهله یعنی اینکه دو نفر به همدیگر نفرین کنند که خدا دروغگو را رسوا کند و همانجا مجازات شود . )
فردای همان روز پیامبر در حالی که دست حضرت علی را گرفته بود و همراه حسنین و حضرت فاطمه بودند برای مباهله آمدند و مسیحیان وقتی این صحنه را دیدند به پیامبر گفتند ای اباالقاسم ما با تو مباهله نمی کنیم بلکه مصالحه می کنیم .
که در آن هنگام آیه بالا نازل شد که در آن امیر المومنین را به منزله نفس پیامبر تلقی کرده است ( و انفسنا )
«‌و هر کس با تو در مقام مجادله برآید درباره عیسی بعد از آنکه به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی بگو بیایید ما و شما با فرزندان و زنان و کسانیکه به منزله نفس ما هستند با هم به مباهله برخیزیم ( یعنی در حق هم نفرین کرده ) تا دروغگویان و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار کنیم » احدی ادعا ننموده که در موقع مباهله کسانی غیر از علی ابن ابی طالب و حسن و حسین و حضرت فاطمه با پیامبر بوده باشند . پس چنین استفاده می شود که مراد از انفسنا علی ابن ابی طالب است ( نفس پیغمبر است ) مراد از نسائنا فاطمه زهرا است و مراد از ابنائنا حسن و حسن هستند که خداوند آن را پسران رسول خود خوانده است . ( صحیح مسلم ۱۵/۱۷۵ ، مسند احمد بن حنبل ۱/۱۸۵ ، مستدرک حاکم ۳/۱۵۰ ، اسد الغابه ۴/۲۶ ، شواهد التنزیل ۱/۱۲۰ ، تفسیر ابن کثیر ۱/۳۷۱ ، صحیح ترمذی ۲/۳۰۰ ،‌ مناقب ابن مغازلی ص ۲۶۳و کفایة الخصام ص ۳۰۹و فصول المهمه ص ۸ ، تفسیر طبری ۳/۱۹۲، در المنثور ۴/۳۸ ، اسباب النزول ض ۷۴ ،‌ ینابیع الموده ص ۲۴۴ ،‌ نور الابصار ض ۱۰۱ ، ذخائر العقبی ص۲۵ ، کفایه الطالب ص ۵۴ ، دلائل النبوه ص ۲۹۷ ، معالم التنزیل ۱/۳۰۲ ،‌ تذکره ابن جوزی ص۱۷ ، تفسیر خازن ۱/۳۰۲ ، البدایه و النهایه ۵/۵۲ ، الریاض النضره ص ۱۸۸ ، معارج النبوه ۱/۳۱۵ ،‌تاریخ الخلفا ص ۱۱۵ ،‌ المناقب المرتضویه ص ۴۴ ، تفسیر روح المعانی ۳/۱۶۷ ، صحیح ترمذی ۵/۶۳۴ ،‌ سنن بیهقی ۹/۲۸۸
همچنین شواهد التنزیل حاکم حسکانی جلد یک ، مستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری جلد سه ، اسباب النزول نیشابوری ، صحیح مسلم جلد چهار ص ۱۸۸۳ ، سنن ترمذی جلد چهار ص ۲۹۳ ، و جلد پنج ، مسند احمد بن حنبل جلد سه ص ۹۷، تفسیر طبری جلد سه ، تفسیر کشاف زمخشری جلد یک ، تفسیر ابن کثیر جلد یک ، تفسیر قرطبی جلد چهار ص ۱۰۴ ، تفسیر کبیر فخر رازی جلد هشت ، جامع الاصول ابن اثیر جلد نه ، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد شانزده ،‌احکام القرآن ابن عربی جلد یک ص ۲۷۵ ، تفسیر در المنثور جلال الدین سیوطی جلد دو ص ۳۸ ، صواعق المحرقه ابن حجر مکی ص ۷۲ ، تاریخ الخلفا سیوطی ص ۱۶۹، مناقب خوارزمی ص ۶۰، الاصابه ابن حجر عسقلانی ص ۱۱۰، البدایه و النهایه ابن کثیر جلد پنج ص ۵۴ ، ینابیع الموده ص ۹و۴۴و۵۱ و ..... . )
۲۵. « وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّینَ لَمَا آتَیْتُکُم مِن کِتَابٍ وَحِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ » ( آل عمران ۸۱ )
« و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خداوند، از پیامبران (و پیروان آنها)،پیمان مؤکد گرفت، که هرگاه کتاب و دانش به شما دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می‏کند، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید! سپس (خداوند) به آنها گفت: «آیا به این موضوع، اقرار دارید؟ و بر آن، پیمان مؤکد بستید؟»
از امام صادق در مورد این آیه نقل شده است که فرمودند : که « به او ایمان بیاورید » یعنی به رسول خدا ایمان بیاورید و « او را یاری کنید » یعنی وصی و جانشینش امیر مومنان علی را یاری کنید .
سپس فرمود : خداوند هیچ پیامبر و رسولی را مبعوث نفرموده جز آنکه از او به نوبت حضرت محمد و امامت حضرت علی پیمان گرفت . ( تاویل الآیات ۱/۱۱۶)
۲۶. « وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَکُنْتُمْ عَلَی‏ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُم مِنْهَا کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ » (آل عمران ۱۰۳)
« و همگی به ریسمان خدا ( قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت)، چنگ زنید ، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او، برادر شدید! و شما بر لب حفره‏ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد; این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‏سازد; شاید پذیرای هدایت شوید »
صاحب کتاب مناقب الفاخرة از عبد الله بن عباس روایت کرده است که ما در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم عربی آمد و عرض کرد یا رسول الله شنیدم که میفرمودی اعتصموا بحبل الله حبل خدا کدام است که باو تمسک جوئیم؟رسول خدا صلی الله علیه و آله دست خود را بر دست علی علیه السلام زد و فرمود باین شخص تمسک جوئید که این حبل المتین است (کفایة الخصام ص ۳۴۳ ، نهج السعاده ۷/۲۰۱)
نیز از امام کاظم ( ص) هم روایت شده است که حبل الله المتین علی بن ابی طالب است .
۲۷. « أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ کَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ » (آل عمران ۱۶۲)
« آیا کسی که از رضای خدا پیروی کرده، همانند کسی است که به خشم و غضب خدا بازگشته؟! و جایگاه او جهنم، و پایان کار او بسیار بد است »
از امام صادق روایت شده است که فرمود : مقصود از " الذین اتبعوا رضوان الله " امامان هستند . سپس فرمود به خدا سوگند آنها درجات مومنین نزد خداوند هستند و به واسطه ولایت و معرفت ما اعمال مومنین دو چندان می شود و خداوند درجات عالی به آنها عطا می فرماید »
۲۸. « الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِمَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ * الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَاناً وَقَالُوا حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ * فانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُؤءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللّهِ وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ » ( آل عمران آیه ۱۷۲ ـ ۱۷۴)
« آنها که دعوت خدا و پیامبر (ص) را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند; (و هنوز زخمهای میدان احد التیام نیافته بود، به سوی میدان «حمرار الاسد» حرکت نمودند;) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است. * اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم ( لشکر دشمن ) برای (حمله به) شما اجتماع کرده‏اند; از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود; و گفتند: «خدا ما را کافی است; و او بهترین حامی ماست.» * به همین جهت، آنها (از این میدان،) با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند; در حالی که هیچ ناراحتی به آنان نرسید; و از رضای خدا، پیروی کردند; و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگی است. »
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی و تفسیر عیاشی و تفسیر صافی آمده است که این داستان در مورد جنگ احد است ، آنگاه که همه فرار کردند و فقط امیرالمومنین با پیامبر مانده بود که بعد از مدتی چند نفر دیگر هم آمدند و به آن حضرت پیوستند و از پیامبر دفاع کردند. و پس از جنگ هم با اینکه امیرالمومنین جراحات سنگینی برداشته بودند ولی باز هم سخن پیامبر را گوش دادند همان طور که در آیه آمده است . ( نیز در شواهد التنزیل ۱/۱۳۲ هم آمده است )
۲۹. « الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً وَعَلَی‏ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً..................... فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُم مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی‏ بَعْضُکُم مِن بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُم سَیِّآتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَاباً مِنْ عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ » (‌آل عمران آیات ۱۹۱ تا ۱۹۵ )
« همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‏اند، یاد می‏کنند; و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‏اندیشند; (و می‏گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‏ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار ..................... خداوند، درخواست آنها را پذیرفت; (و فرمود:) من عمل هیچ عمل‏کننده‏ای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد; شما همنوعید، و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه‏های خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، بیقین گناهانشان را می‏بخشم; و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد می‏کنم. این پاداشی است از طرف خداوند; و بهترین پاداشها نزد پروردگار است. »
در کتاب امالی شیخ الطائفه از ابن ابی رافع و پدر عبیده نقل شده است که گویند : بعد از هجرت رسول خدا از مکه به طرف مدینه علی نیز بعد از ادای امانات و انجام سفارشات پیامبر زنهای هاشمیه را که فواطم نامیده شده اند حرکت داد و برای رسیدن به رسول خدا به طرف مدینه هجرت نمود و در بین راه با عده ای از سواران دشمن روبه رو شد و یک تنه با شمشیر آنها را از خود دور نمود و با سرافرازی به طرف مدینه هجرت نمود تا اینکه به ضجنان رسید و در آنجا یک شبانه روز ماند و عده ای از ضعفای مومنین به او ملحق شدند . پس امیرالمومنین و همراهان او که بین آنها فاطمه زهرا و فاطمه بنت اسد مادر امیرالمومنین و فاطمه بنت زبیر نیز بودند همگی در آن شب نماز خواندند و تا طلوع فجر به نماز و دعا و رکوع و سجود مشغول بودند . چون نماز صبح را خواندند به راه خود ادامه دادند و به ذکرخداوند مشغول بودند تا به مدینه رسیدند و این آیه در شان آنها نازل شد .
سپس اضافه می کند مقصود از « من ذکر » علی و منظور از « انثی » فاطمه و از « بعضکم من بعض » علی و فاطمه و یا علی و فواطم می باشد . ( امالی ص ۲۹۵‌، تفسیر نور الثقلین ۱/۳۵۱ )
۳۰. « أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی‏ مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُم مُلْکاً عَظِیماً » (نساء۵۴)
« یا اینکه نسبت به مردم ( پیامبر و خاندانش)، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد می‏ورزند؟ ما به آل ابراهیم، (که یهود از خاندان او هستند نیز،) کتاب و حکمت دادیم; و حکومت عظیمی در اختیار آنها ( پیامبران بنی اسرائیل) قرار دادیم. »
درتفسیر این آیه از امام صادق نقل شده است که فرمود منظور از ناس که مورد حسد واقع شده اند ماییم و در جای دیگر از امام صادق نقل شد که ایشان فرمود « ماییم کسانی که خدا اطاعت از ما را بر مردم واجب نموده و انفال و اموال زبده را بر ما واجب نموده و ماییم راسخون درعلم و ماییم مورد رشک و حسد مردم که خداوند فرمود أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ » ( تفسیر نور الثقلین ، کافی ۱/۲۰۶ ، شواهد التنزیل ۱/۱۴۴ ، بحار الانوار ۲۳/۲۸۶ )
۳۱. « إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَی‏ أَهْلِهَا » ( نساء ۵۸ )
« خداوند به شما فرمان می‏دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید »
ابوبصیر می گوید از امام صادق راجع به این آیه پرسیدم حضرت فرمودند : سوگند به خدا ( امانت )‌ همان ولایت امیر مومنان علی است و همان است که پیمان گرفته شده از مردم که با او و امامان دیگر از فرزندان او بیعت نمایند . ( بحار الانوار ۲۳/۲۷۶ )
۳۲. « یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » (نساء آیه ۵۹)
این آیه درباره جانشینان پیامبر و واجب الاطاعه بودن آنها بحث می کند . مفسران شیعه بر این اعتقاد هستند که منظور از اولی الامر امامان معصوم ما هستند که رهبری مادی و معنوی مردم را به عهده دارند و نیز شامل کسانی می شوند که امامان معصوم تعیین می کند . نقل است که روزی مردی پیش حضرت علی آمد و پرسید کوچکترین و کمترین چیزی که انسان با آن جز گمراهان و یا کافران می شود چیست . حضرت فرمود این است که حجت و نماینده و شاهد و گواه خدا را که اطاعت از او لازم است نشناسد . مرد گفت آنها را معرفی کنید که چه کسانی هستند فرمود همانها که خداوند اطاعت از آنها را بعد از اطاعت خودش و هم ردیف با اطاعت پیغمبر قرار داده است . گفت روشن تر بگویید فرمود کسانی که پیامبر در خطبه روزآخر عمرش و موارد مختلف به آن اشاره کردند و فرمودند در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار می گذارم اگر دست به دامان آنها بزنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و اهل بیتم .
شیخ سلیمان بلخی و دیگران نوشته اند که این آیه در مورد امیرالمومنین آمده است و منظور از اولی الامر ائمه هستند. (ینابیع المودة ص ۱۱۴، شواهد التنزیل جلد ۱ ص ۱۴۹ ، غایة المرام باب ۵۸ و نیز در کتب کافی ۱/۱۸۷ و تفسیر عیاشی هم این تفسیر آمده است که اولی الامر ائمه هستند )
البته بعضی گفته اند که هر حاکمی که بر مردم حکومت بکند واجب الاطاعه است که با اسلام مخالف است که هر حاکمی با خدا وپیغمبر یکی باشد . بعضی گفته اندنمایندگان مردم از طبقات مختلف و علما و حکام در تمام شئون زندگی به شرط اینکه خلاف مقررات اسلام نباشد که این هم درست نیست چون در آیه شرط نداشته که مخالف یا موافق باشند یا نباشند یا یک گروه باشند . بعضی گفته اند علما ودانشمندان که عادل باشند که همان اطاعت خداو پیامبر هست اگر در عدالت ساقط بشوند و گناه کنند دیگر حرف آنها ارزش ندارد چون معصوم نیستند که گناه نکنند . وبعضی هم گفته اند که خلفای چهار گانه که این طوری دیگر در زمان ما دیگر اولوالامر نداریم که از او اطاعت کنیم .
اهل سنت هر رئیس و زعیمی را که نسبت بمسلمین ریاست داشته باشد اولوـالامر گویند و اطاعت او را بموجب این آیه واجب میدانند ولی این قول به هیچ وجه صحیح نمی باشد زیرا در این صورت باید اطاعت معاویه و یزید و عبد الملک و متوکل عباسی و امثال آنها که ستمگر و فاسق بودند بر مردم واجب باشد در صورتیکه آیات دیگری هست که خداوند از اطاعت چنین اشخاصی نهی فرموده است چنانکه فرماید:« و لا تطیعوا امر المسرفین،الذین یفسدون فی الارض و لا یصلحون» ( شعرا آیه ۱۵۱و۱۵۲)
(امر اسراف کنندگان را که در روی زمین فساد نموده و اصلاح نمیکنند اطاعت نکنید) بنا بر این اطاعت آن اولوا الامری واجب است که پاک و معصوم بوده و دستورات وی همان اوامر و نواهی خدا و پیغمبر باشد و چنین کسانی جز علی (ع) و یازده فرزندش‏که جانشینان پیغمبر اکرم‏اند کس دیگری نمیباشد چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:انا و علی و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین مطهرون معصومون ( ینابیع الموده )
یعنی من و علی و حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین پاک و معصوم هستیم.
همچنین در شواهد التنزیل آمده است که مقصود از اولی الامر علی بن ابی طالب است که خداوند ولایت او را در زمان رسول خدا بر مردم واجب نمود و رسول خدا او را در مدینه جانشین خود قرار داد و مردم را مامور به اطاعت از او نمود .( آن هنگامی که پیامبر می خواستند به جنگ تبوک بروند و برای جلوگیری از فتنه منافقین درمدینه امیرالمومنین را در مدینه جانشین خود قراردادند . )
۳۳. « وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً » (نساء ۶۹)
« و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده; از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان; و آنها رفیقهای خوبی هستند! »
در کتاب شواهد التنزیل از حذیفه نقل شده است که گوید روزی خدمت رسول خدا رسیدم و این‌ آیه بر ایشان نازل شده بود و چون برای من قرائت نمود به آن حضرت گفتم فدای شما شوم بگویید مقصود از این چه کسانی هستند که خداوند به آنها مهربان است ؟ رسول خدا فرمود « من از پیامبرانی هستم که خداوند آنها را گرامی داشته و من قبل از آنها به نبوت و پیامبری رسیدم و آخر آنها مبعوث شدم و علی از صدیقین است ، او قبل از دیگران مرا به پیامبری تصدیق کرد و حمزه و جعفر از شهدا هستند و حسن و حسین که آقای جوانان اهل بهشتند از صالحین هستند و منظور از حسن اولئک رفیقا حضرت مهدی است در زمان خودش . ( البته در روایتی دیگر آمده است که منظور از صالحین فاطمه و فرزندان او حسن و حسین هستند ) » (‌ شواهد التنزیل ۱/۱۵۵ ، مدینه المعاجز ۳/۴۱۹ و مصابیح الانوار )
۳۴. « وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَإِلَی‏ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلَّا قَلِیلاً » ( نساء ۸۳)
« و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق،) آن را شایع می‏سازند; در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشه‏های مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی می‏کردید (و گمراه می‏شدید). »
در تفسیر عیاشی از امام کاظم نقل شده است که فرمود مقصود از رحمت رسول خدا و مقصود از فضل خدا علی بن ابی طالب است . و در همین کتاب و در تفسیر جوامع آمده است که منظور از اولی الامر ائمه هستند .
و در تفسیر مجمع البیان آمده است که امام باقر فرمودند منظور ائمه اطهار علیهم السلام هستند . نیز امام رضا (ع) هم فرمودند که یعنی آل محمد که قرآن را می شناسند و حلال و حرام را می دانند و آنها حجت خدا بر خلق هستند .
۳۵. . « وَإِن مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً » (نساء ۱۵۹)
« و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر اینکه پیش از مرگش به او ایمان می‏آورد; و روز قیامت، بر آنها گواه خواهد بود. »
در تفسیر عیاشی از امام باقر روایت شده است که در تفسیر این‌آیه فرمود « احدی از اولین و آخرین نبوده و نخواهد بود جز آنکه وقت مرگ رسول خدا و امیرالمومنین را خواهد دید. » و در تفسیر جوامع نیز از امام صادق و امام باقر نقل شده است که فرمود « حرام است بر هر روحی که از بدن جدا شود مگر آنکه محمد و علی را مشاهده کند » ( نیز در تفسیر نور الثقلین ۱/۴۷۳ و در کتاب امالی ص ۶۲۸ هم این تفسیر آمده است )
۳۶. . « لکِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِن قَبْلِکَ » ( نساء ۱۶۲ )
امیر المومنین فرمودند ، بدان راسخان در علم کسانی هستند که خداوند آنها را با اقرار اجمالی به تمام آنچه از آنها پوشیده است و تفسیر آن را نمی دانند از فرو رفتن در اسرار نهانی بی نیاز ساخته است .
۳۷. « یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُم بُرْهَانٌ مِن رَبِّکُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً » (نساء ۱۷۴)
« ای مردم! دلیل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد; و نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم. »
در تفسیر مجمع البیان از امام صادق نقل شده که فرمود « مقصود از نور ولایت علی بن ابی طالب است »
و در تفسیر عیاشی از امام صادق نقل شده است که فرمود « مقصود از برهان محمد است و مقصود از نور و صراط مستقیم علی می باشد » ( تفسیر عیاشی ۱/۲۶۹ ، کافی ۱/۴۱۷
۳۸. « وَمَن یَکْفُرْ بِالْإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ » ( مائده ۵)
« و هر کس آنچه را که باید ایمان بیاورد انکار کند اعمال او تباه می گردد »
ابوحمزه ثمالی می گوید از مولایم امام باقر شنیدم که فرمود مقصود از ایمان علی بن ابی طالب است . (‌ القطره ۲/۲۷۱)
۳۹. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » (مائده ۳۵)
« ای کسانی که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‏ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید! »
درتفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است که مقصود از " وابتغو الیه الوسیله " تقرب جستن به خداوند به وسیله امام است . (‌ همچنین در کتاب عیون ۲/۵۸ نیز این تفسیر آمده است )
۴۰. « وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ » ( مائده ۶۴‌)
« و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است »
امام سجاد در تفسیر این‌آیه فرمودند « یعنی همانا دستان مبارک حضرت محمد و علی در انجام حق الهی باز است و به سوی خدای متعال دعوت می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می نمایند .» ( القطره ۲/۲۶۱ )
بسم الله الرحمن الرحیم
۱. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ » (مائده ۵۴)
« ای کسانی که ایمان آورده‏اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانی نمی‏رساند; خداوند جمعیتی را می‏آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند; آنها در راه خدا جهاد می‏کنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) می‏دهد; و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست. »
صاحب تفسیر مجمع البیان می گوید رسول الله این صفات را درباره علی در جنگ خیبر بیان فرمود آن هنگامی که ابوبکر و عمر رفتند وشکست خوردند و فرار کردند و رسول خدا هم فرمود « فردا پرچم را به دست کسی می دهم که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند و او رزم آور شجاعی است که هرگز فرار نمی کند تا اینکه خداوند او را به پیروزی می رساند » و وقتی فردا شد پرچم را به دست امیرالمومنین داد . (‌ همچنین این تفسیر در کتب اهل سنت مثل مناقب ص ۱۶۰ ، تفسیر فخر رازی ۶/۱۴۳ ، الاکلیل ص ۱۶۹ ،‌ ابن بطریق در کتاب عمده ص ۲۱۹ نیز آمده است . البته ابو محمد همدانی در کتاب الاکلیل گفته است که یحبهم و یحبونه هم در مورد امیرالمومنین است چون جملات بعد از آن به اتفاق مفسران در مورد اوست . )
۲. « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ » (مائده ۵۵)
« سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‏اند; همانها که نماز را برپا می‏دارند، و در حال رکوع، زکات می‏دهند. »
به اتفاق شیعه وسنی این آیه در مورد امیر المومنین علی آمده است .( کفایة الطالب ص ۲۵۰ مناقب خوارزمی ص ۱۷۸ تفسیر طبری جلد ۶ ص ۱۶۵، جواهر الحسان ثعالبی ۱/۴۷۱ ، شواهد التنزیل ۱/۱۶۱ ، تفسیر قرطبی ۶/۲۲۱ ، در کتاب کافی ص ۲۸۸ ، خصال در احتجاج امیرالمومنین با ابوبکر و در همین کتاب ص ۵۸ ،‌ امالی شیخ صدوق و بحار الانوار ۳۵/۱۸۳ ،‌ تفسیر صافی فیض کاشانی ، مختصر مجمع البیان ، در المنثور سیوطی ۲/۲۹۳ ، تفسیر فخر رازی ۲/۶۱۸ ، تفسیر زمخشری ۱/۱۵۴ ، تفسیر بیضاوی ص ۱۵۴، غرائب القرآن ۲/۸۲ ، مجمع البیان طبرسی ۶/۱۵۶، کنز العمال ۶/۱۹۳ و کتب دیگر. )
ابوذر نقل می کند که روزی با رسول خدا در مسجد نماز می خواندم که گدایی وارد مسجد شد واز مردم تقاضای کمک کد ولی کسی چیزی به او نداد . گدا دست خودش را به آسمان برد و گفت خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو از مردم کمک خواستم اما کسی اهمیت نداد . در همین موقع امیر المومنین که در رکوع بودند با انگشت کوچک دست راستشان اشاره کردند و گدا نزدیک شد و انگشتر را از دست حضرت بیرون آوردند .
بعد از این قضیه پیامبر سرشان را به آسمان بردند وگفتند خدایا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع کنی و کارها را برای او آسان کنی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند وهارون راکه برادرش بود وزیر و یاورش قرار بدی . خداوندا من محمد پیامبر و برگزیده توام سینه من را گشاده کن و کارها را بر من آسان کن و از خاندانم علی را وزیر من قرار ده تا به وسیله او پشتم قوی و محکم شود . ابوذر می کند که هنوز دعای پیامبر تمام نشده بود که جبرئیل نازل شد و این آیه را نازل کرد .
البته برخی از کم خردان اشکال می گیرند که چرا جمع آمده است . علاوه بر اینکه در کتب بسیاری از اهل سنت این ماجراها آمده است ولی باز هم میگویم که در بسیاری از آیات برای احترام جمع آمده است از جمله نساءنا و نساءکم ( آل عمران ۶۱ )‌ که این آیه هم می گوید که علی نفس پیامبر است و در اینجا خدا به پیامبر می گوید بگو زنان ما و زنان شما و فرزندان ما و نفسهای ما در حالی که پیامبر یک نفر است . و نیز در سوره یوسف که خدا می گوید و نحن نقص علیک احسن القصص در نیز در سوره حجر که می گوید انا نحن نزلنا الذکر و نیز در سوره نحل که آمده است ان ابراهیم کان امة و بسیار بسیار دلیل وآیه و حدیث و روایت دیگر که اینجا مجال آن نیست .
۳. « و من یتولی الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون » ( مائده آیه ۵۶ )
این آیه پس از آیه ولایت آمده است که می گوید اگر از حزب خدا پیروی کنید پیروزید . مفسرین و محدثین نقل کرده اند که این آیه در شان امیرالمومنین آمده است ( در المنثور سیوطی ۱/۲۹۳ ، جواهر الحسان ثعالبی ۱/۴۷۱ ، شواهد التنزیل ۱/۱۶۱ ، تفسیر قرطبی ۶/۲۲۱) و در تفسیر ثعلبی است که سدی و عتبه پسر ابی حکم و غالب پسر عبد الله گفته اند که خدای تعالی مرادش در آیه انما ولیکم الله و رسوله علی بن ابی طالب است .
۴. « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِن رَبِّکَ وَإِن لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ » (۶۷ مائده )
ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‏ای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه می‏دارد; و خداوند، جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمی‏کند. (۶۷)
ابو اسحق ثعلبی در تفسیر خود و طبری در کتاب الولایة و ابن صباغ مالکی و همچنین دیگران نوشته‏اند که این آیه در باره علی علیه السلام نازل شد آن هنگامی که خداوند به پیامبر فرمود علی را به جانشینی تعیین کن و رسول خدا صلی الله علیه و آله در غدیر خم و در میان انبوه جمعیت ( که تا ۱۲۰۰۰۰ نفر هم نوشته اند) دست علی را گرفت و فرمود : من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم و ال من والاه.... . ( بحث در مورد ولایت امیرالمومنین در روز غدیر در ذیل حدیث غدیر آمده است )
علاوه بر این در کتب معتبر اهل سنت آمده است که بعد از این ماجرا عمر علی را ملاقات کرد و گفت گوارایت باد ای پسرابی طالب که آقا و مولای هر مرد و زن مومن شدی ( صحیح مسلم ۴/۲۳۱۳ ، احمد بن حنبل در مسندش ۴/۲۸۱ ، مناقب خوارزمی ص ۹۴ ، خصائص نسائی ص ۱۵۰ ، مستدرک حاکم ۳/۱۱۰ ، تفسیر کبیر فخر رازی ۳/۶۳۶ ، نهایه ابن اثیر ۴/۲۴۶ ، و در بسیاری از کتب آمده است که این آیه در مورد امیرالمومنین است مثل تنزیل الایات ص ۹ ، موده القربی ص ۲۲ ، شواهد التنزیل ۱/۱۹۳ که در این کتاب از جابر بن عبدالله و عبدالله بن ابی و ابو اسحاق حمیدی و ابوهریره آمده است ، ینابیع الموده ص ۱۲۰ ، و کتب بسیار دیگر که در الغدیر علامه امینی آمده است )
۵. « .... فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنکُمْ ..... » (‌مائده ۹۵ )
« باید کفاره‏ای معادل آن از چهارپایان بدهد; کفاره‏ای که دو نفر عادل از شما، معادل بودن آن را تصدیق کنند »
امام صادق در تفسیر این‌آیه می فرماید مقصود خدای متعال در این آیه ی شریفه رسول خدا و امیر مومنان علی است که همانا امیر مومنان پس از رسول خدا قائم مقام اوست و اوست که همانند او حکم می نماید . (‌تفسیر برهان ۱/۶۰۳ )
۶. « الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُهْتَدُونَ » (انعام ۸۲)
«(آری،) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست; و آنها هدایت‏یافتگانند!»
از امام صادق نقل شده است که فرمود « مقصود از " الذین آمنوا " ایمان به ولایت علی بن ابی طالب است که رسول خدا مامور به تبلیغ آن بود و مقصود از " و لم یلبسوا ایمانهم " این است که حق را (‌ولایت علی بن ابی طالب را) به باطل ( ولایت دیگران ) مخلوط نکنند » ( شواهد التنزیل ۱/۱۹۷ ،‌ و در برخی کتب مثل کافی ۱/۳۴۱ و بحر المناقب ص ۶۲ آمده است که ولایت علی ابن ابی طالب را با ولایت ابوبکر و عمر مخلوط نکنند . )
۷. « أُولئِکَ الَّذِینَ هَدَی اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ »‌ ( انعام ۹۰)
« آنها کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده; پس به هدایت آنان اقتدا کن‌»
از عمار یاسر نقل است که در مورد این آیه گفت خداوند متعال فرمان داد تا مردم به آنان ( ائمه ) اقتدا کنند و به سخنانشان عمل نمایند ، بدین وسیله به سبب پیروی از رفتار و کردار آنها رستگار گشته و نجات می یابند . و همه این مطالب در حضرت علی و امامان از فرزندانش آشکار است . ( القطره ۲/۲۸۰)
۸. « وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقاً وَعَدْلاً لاَمُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ » (انعام ۱۱۵)
« و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حد تمام رسید; هیچ کس نمی‏تواند کلمات او را دگرگون سازد; و او شنونده داناست. »
امام صادق می فرماید همانا امام در شکم مادر می شنود ،‌ وقتی از مادر متولد می شود بر بازوی راستش این آیه نوشته شده است و هنگامی که رشد کرد و بزرگ شد استوانه ای از نور از آسمان تا زمین برایش ترتیب داده می شود تا به وسیله ی آن اعمال بندگان را ببیند و به راستی علی کلمه ای از این کلمات تامه بود . (‌بحار الانوار ۲۵/۳۹ )
۹. « وَأَنَّ هذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلاَتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ » (انعام ۱۵۳)
« این راه مستقیم من است، از آن پیروی کنید! و از راه‏های پراکنده (و انحرافی) پیروی نکنید، که شما را از طریق حق، دور می‏سازد! این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش می‏کند، شاید پرهیزگاری پیشه کنید!»
در تفسیر عیاشی از امام باقر نقل شده است که به یکی از نیکان اصحاب خود فرمود « آیا می دانی مقصود از " و ان هذا صراطی مستقیما " چیست » او گفت نمی دانم . امام باقر فرمود « مقصود از صراط مستقیم ولایت علی و جانشینان اوست . » سپس فرمود « آیا می دانی مقصود از" فاتبعوه " چیست » عرض کرد نمی دانم . امام فرمود « مقصود پیروی از علی است . » فرمود « آیا می دانی مقصود از" ولا تتبعو السبل " چیست » عرض کرد نمی دانم . امام فرمود « به خدا سوگند مقصود ولایت عمر و ابوبکر است » باز امام باقر فرمود « آیا می دانی مقصود از "‌ فتفرق بکم عن سبیله " چیست » عرض کرد نمی دانم . امام باقر فرمود « مقصود جدا شدن از راه علی است . (‌بحار ۳۵/۳۷۱ و تفسیر صافی )
( و در کتاب کفایه الخصام ص ۳۴۵ و تفسیر برهان ۱/۵۲ ، احقاق الحق ۳/۵۳۴ ، و وافی ۳/۸۸۹ ،‌ و در تفسیر صافی آمده است که مقصود از صراط مستقیم صراط محمد و آل محمد است.)
۱۰. « وَنَادَی‏ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَاوَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّاً فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقّاً قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَعْنَةُ اللّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ » (اعراف ۴۴)
« و بهشتیان دوزخیان را صدا می‏زنند که: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق یافتیم; آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟!» در این هنگام، ندادهنده‏ای‏در میان آنها ندا می‏دهد که: «لعنت خدا بر ستمگران باد! »
در بسیاری از کتب از امام باقر ، امام کاظم ، امام رضا و خود امیرالمومنین روایت شده است که مقصود از موذن در این آیه امیرالمومنین است . ( کافی ۱/۴۲۶ ، تفسیر قمی و تفسیر عیاشی ، تفسیر مجمع البیان ، معانی الاخبار ص ۵۹ ، ینابیع الموده ص ۱۰۱ ،‌ مناقب ص ۱۰۱ )
۱۱. « وَبَیْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَی الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلّاً بِسِیَماهُمْ وَنَادَوا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَیکم .................... وَنَادَی‏ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالاً یَعْرِفُونَهُم بِسِیَماهُم قَالُوا مَاأَغْنَی‏ عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَمَا کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ » ( اعراف آیات ۴۶ تا ۴۸)
« و در میان آن دو ( بهشتیان و دوزخیان)، حجابی است; و بر «اعراف‏» مردانی هستند که هر یک از آن دو را از چهره‏شان می‏شناسند; و به بهشتیان صدا می‏زنند که: «درود بر شما باد!» اما داخل بهشت نمی‏شوند، ................... و اصحاب اعراف، مردانی (از دوزخیان را) که از سیمایشان آنها را می‏شناسند، صدا می‏زنند و می‏گویند: «(دیدید که) گردآوری شما (از مال و ثروت و آن و فرزند) و تکبرهای شما، به حالتان سودی نداد!»
در کتاب کافی در تفسیر این‌ آیه آمده است که امیرالمومنین فرمود « ما هستیم که در قیامت بر اعراف قرار می گیریم و یاران و شیعیان خود را با سیمایشان می شناسیم و ماییم آن کسانی که بدون معرفت و شناخت ما خداوند شناخته نمی شود ( و به همین جهت خدا آنان را اعراف نامیده ) و ماییم اعراف که خداوند در قیامت ما را بر صراط می گمارد ، پس هیچ کس داخل بهشت نمی شود مگر اینکه ما را شناخته باشد و ما او را شناخته باشیم و هیچ کس داخل دوزخ نمی شود جز آنکه ما را نشناخته باشد و ما نیز او را نشناخته باشیم » ( کافی ۱/۱۸۴ ، بصائر الدرجات ص ۵۲ ،‌ ینابیع الموده ص ۱۰۲، ابن حجر در صواعق ص ۱۰۱ ،‌ شواهد التنزیل ۱/۱۹۹ ، مطالب السوال ص ۱۷ ، دلائل الصدق ۲/۳۳۷ ، مناقب ابن مغازلی ۴۲ ، لسان المیزان ابن حجر عسقلانی ، ۱/۵۱ ، میزان الاعتدال ذهبی ۱/۲۸ ،‌ الریاض النضره محب طبری ، ۳/۱۶۷ )
۱۲. « وَوَاعَدْنَا مُوسَی‏ ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَی‏ لْأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَتَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ » ( اعراف آیه ۱۴۲)
« و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم; سپس آن را با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم; به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد. و موسی به برادرش هارون «جانشین من در میان قومم باش. و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروی منما!»
در حدیث منزلت آمده است که پیامبر فرمودند تو ای علی نخستین مردی هستی که به خدا ایمان اوردی و اولین کسی هستی که اسلام را قبول کردی تو نسبت به من مثل هارون به موسی هستی با این اختلاف که بعد از من پیامبری نیست و تو برادر من و وارث من هستی. گوشت تو از گوشت من ، خون تو ازخون من هست .
در آیه بالا خداوند می فرماید که ما با موسی سی شب وعده گذاشتیم بعد آن را با ده شب دیگر تکمیل کردیم به این ترتیب موسی با پروردگارش چهل شب وعده داشت و تمام شد و موسی به برادرش هارون گفت تو جانشین من در بین قوم من باش و آنها را اصلاح کن و از را و روش مفسدان پیروی نکن . طبق این حدیث و این ایه می فهمیم که علی ( ع ) جانشین بلا فصل پیامبر اکرم بودند و بعد از ایشان خلافت به علی علیه السلام می رسیده این حدیث را بسیاری از کتابهای اهل سنت ذکر کرده اند.ولی همان طور که پس از رفتن حضرت موسی مردم گوساله پرست شدند پس از وفات پیامبر هم مردم از راه راست منحرف شدند ، و همان طور که پس از بازگشت موسی ، هرون به او گفت یابن ام ان القوم استضعفونی و کادو یقتلوننی ( ای برادر این قوم مرا خوار کردند ونزدیک بود مرا بکشند ، امیرالمومنین هم پس از اینکه او را به زور به مسجد آوردند و گفتند بیعت کن و او بیعت نکرد به سمت قبر پیامبر رفت و روی قبر ایشان افتاد و همین جملات را فرمود.
۱۳. « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَی‏ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَی‏ شَهِدْنَا أَن تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذَا غَافِلِینَ » (اعراف ۱۷۲)
« و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت; و آنها را گواه بر خویشتن ساخت; (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، گواهی می‏دهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم; (و از پیمان فطری توحید بی‏خبر ماندیم)»!
نقل است که رسول الله فرمود « اگر مردم میدانستند در چه زمانی علی امیرالمومنین نامیده شد هرگز مقام او را انکار نمیکردند . او در حالی امیرالمومنین نامیده شد که آدم بین روح و جسد بود و هنوز به عالم جسمانی وارد نشده بود .» سپس فرمود « خداوند چون درعالم ذر به مقتضای " و اذ اخذ ربک من بنی آدم ... " از بنی آدم و ملائکه پیمان گرفت و ملائکه به ربوبیت خداوند اعتراف نمودند خطاب شد من پروردگار شمایم و محمد پیامبر شماست و علی امیر شما خواهد بود . » ( احقاق الحق ۳/۳۰۷ ، الاکلیل ص ۹۸ و اللوامع ۲/۲۷۲ )
۱۴. « وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ » (اعراف ۱۸۱)
« و از آنها که آفریدیم، گروهی بحق هدایت می‏کنند، و بحق اجرای عدالت می‏نمایند. »
امام باقر فرمودند : منظور از امت علی بن ابی طالب است که خداوند متعال او را امت نامید چنان که ابراهیم را در آیه ۱۲۰ سوره نحل امت نامید . ( تفسیر عیاشی ۲/۴۲ )
۱۵. « خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ » ( اعراف ۱۹۹ )
« با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکی‏ها دعوت نما، و از جاهلان روی بگردان!»
امام صادق در تفسیر این آیه شریفه فرمودند مراد از نیکیها همان ولایت امیر مومنان علی است . و منظور از قسمت آخر آیه ( از نادانان روی بگردان ) کسانی هستند که ولایت حضرتش را ترک نموده و با اینکه می دانستند ولایت آن حضرت حق است و از سوی خداوند متعال است با این حال آن را نپذیرفتند . ( تفسیر عیاشی ۲/۴۲ ، تفسیر برهان ۲/۵۵)
۱۶. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ » (انفال ۲۴)
« ای کسانی که ایمان آورده‏اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت‏کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‏خواند که شما را حیات می‏بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‏شود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‏شوید! »
امام صادق و امام باقر فرمودند « این آیه در ولایت علی نازل شده است » و امام باقر اضافه فرمود که « مقصود ولایت علی بن ابی طالب است که پیروی از او و قبول ولایت او برای شما موجب خوشبختی و عدالت خواهد بود و مقصود از " وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَحُولُ .... " این است که خداوند نمی گذارد معصیت و گناه مومن او را به آتش ببرد چنانکه نمیگذارد کافر با عمل خیر خود به کمال ایمان برسد . » ( کافی ص۸/ ۲۴۸)
۱۷. « وَاتَّقُوا فِتْنَةً لاَتُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنکُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ » (انفال ۲۵)
« و از فتنه‏ای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمی‏رسد; (بلکه همه را فرا خواهد گرفت; چرا که دیگران سکوت اختیار کردند.) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد! »
از امام صادق در تفسیر این آیه نقل شده است که فرمود « خداوند بعد از رحلت پیامبر خود مردم را در مورد ولایت علی آزمایش نمود و آنها علی را رها نمودند و با غیر او بیعت کردند در صورتی که رسول خدا آنها را به پیروی از علی و جانشینان او از آل محمد امر نموده بود » ( تفسیر عیاشی و بحار الانوار ۶۷/۳۳۵)
از ابن عباس روایت شده است که رسول خدا فرمود « هر که در حق علی و خلافت او بعد از من ظلم کند و جای او را غصب کند همانند این است که پیامبری من و پیامبران قبل از من را انکار کرده باشد » ( بحار الانوار ۲۷/۶۰ و این حدیث در شواهد التنزیل حاکم حسکانی ۱/۲۰۶ هم آمده است )
۱۸. « وَإِن یُرِیدُوا أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللّهُ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ » (انفال ۶۲)
« و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است; او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد»
رسول خدا فرمود « چون به معراج رفتم بر عرش نوشته شده بود خدایی جز خدای یگانه نیست محمد رسول اوست ، محمد را به علی تایید نمودم » ( تاریخ دمشق ۳/۴۱۹ نوشته فضل بن روز بهان ناصبی ، در المنثور سیوطی ۲/۱۹۹ )
۱۹. « یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ » (انفال ۶۴)
« ای پیامبر! خداوند و مؤمنانی که از تو پیروی می‏کنند، برای حمایت تو کافی است (;فقط بر آنها تکیه کن)! »
در شماری از تفسیر شیعه و سنی آمده است که این آیه در شان علی نازل شده است . ( شواهد التنزیل ۱/۲۳۰ ، ما نزل من القرآن فی علی ص ۹۲ ، دلائل الصدق ۲/۱۸۵ )
۲۰. « أَجَعَلْتُمْ سِقَایَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَیَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَیَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ » ( توبه آیه ۱۹ )
در شان نزول این آیه آمده است که روزی عباس و شیبه بر سر افتخارات خود با یکدیگر مشغول صحبت بودند ، عباس می گفت من به حجاج آب می دهم واین افتخاربه هیچکس داده نشده و شیبه می گفت من کلید دارد خانه کعبه هستم واین افتخار از همه افتخارات بزرگ تر است . همین موقع امیر المومنین رسید وقتی از جریان اطلاع پیدا کردند فرمودند من افتخاری دارم که شما ندارید و آن این است که من با شمشیر جهاد کردم تا شمابه خدا و پیامبر ایمان آوردید ، آنها ناراحت شدند و همگی به همراه حضرت علی نزد پیامبر آمدند و به ایشان از حرفهای حضرت علی شکایت کردند که در این هنگام این آیه نازل شد .
« آیا سیراب کردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد کرده است؟!(این دو،) نزد خدا مساوی نیستند! و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمی‏کند! » ( شواهد التنزیل ۱/۲۵۰ ، تفسیر صافی ، ینابیع الموده ص ۹۳ ، تفسیر در المنثور سیوطی )
۲۱. « یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ »( توبه آیه ۱۱۹)
در مورد اینکه صادقین در این آیه چه کسانی هستند مفسران بیاناتی دارند از جمله اینکه روزی حضرت علی با مسلمانان گفتگو می کردند و فرمودند « آیامی دانید که وقتی این آیه بر پیامبر نازل شد سلمان از پیامبر پرسید منظور از صادقان کیست آیا منظور عام هست یا خاص ؟ و پیامبر درجواب او فرمودند منظور از صادقین برادرم علی و اوصیاء بعد از او تا روز قیامت هستند . » مسلمانان همگی سخن حضرت علی را تایید کردند . ( کمال الدین ص ۲۸۷ ،‌ کافی ۱/۲۰۸ ، ینابیع الموده ص ۱۱۹ ،‌ شواهد التنزیل ۱/۲۵۹ )
در تایید این تفسیر مفسران ایه ۳۳ سوره زمر را نیز چنین تفسیر کرده اند که منظور از« والذی جاء بالصدق» پیامبر اکرم و منظور از« صدق به» حضرت علی علیه السلام هستند یعنی پیامبر اکرم کسی هستند که سخن صدق را آورده و حضرت علی علیه السلام کسی هستند که آیشان را تصدیق کرده و منظور از صدق هم همان قرآن هست .
۲۲. « .... وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ .... » (‌ یونس ۲)
« و به کسانی که ایمان آورده‏اند بشارت ده که برای آنها، سابقه نیک (و پاداشهای مسلم) نزد پروردگارشان است؟! »
در کتب بسیاری از اهل سنت و شیعه نقل شده است که این آیه درمورد ولایت امیرالمومنین است . ( کافی ۱/۴۲۲ ، دلائل الصدق ۲/۲۹۰ ، ارجح المطالب ص ۸۳ ، توضیح الدلائل ص ۱۶۰ )
۲۳. « وَاللَّهُ یَدْعُوا إِلَی‏ دَارِ السَّلاَمِ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَی‏ صِرَاطِ مُسْتَقِیمٍ » (یونس ۲۵)
« و خداوند به سرای صلح و سلامت دعوت می‏کند; و هر کس را بخواهد (و شایسته و لایق ببیند) ، به راه راست هدایت می‏نماید. »
از عبد الله بن عباس روایت شده است که نقل کرده که مقصود از « وَاللَّهُ یَدْعُوا إِلَی‏ دَارِ السَّلاَمِ » بهشت است و مقصود از « وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَی‏ صِرَاطِ مُسْتَقِیمٍ » این است که خداوند هدایت می کند به ولایت علی بن ابی طالب است . ( شواهد التنزیل ۱/۲۶۳ ، تفسیر فرات کوفی ص ۶۱)
۲۴. « وَیَسْتَنْبِئُونَکَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِی وَرَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ » (یونس ۵۳)
« از تو می‏پرسند: «آیا آن راست است؟» بگو: «آری، به پروردگارم سوگند، قطعا حق است; و شما نمی‏توانید از آن جلوگیری کنید!»
از امام باقر و امام صادق روایت شده است که فرمودند « معنای این آیه این است که ای رسول من اهل مکه راجع به وصی تو علی سوال می کنند که آیا او حق است ؟ بگو بلی به پروردگارم سوگند او وصی من است » ( شواهد التنزیل ۱/۲۶۷ ، مناقب آل ابی طالب ۳/۶۱ ، تفسیر برهان ۲/۱۸۷ ، تفسیر عیاشی ۲/۱۲۳ ، امالی شیخ صدوق ص ۷۷۱ )
۲۵. « قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ » (یونس ۵۸)
بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند; که این، از تمام آنچه گردآوری کرده‏اند، بهتر است!»
شیخ صدوق نقل می کند که رسول خدا به حضرت علی فرمود « سوگند به آن خدایی که مرا به پیامبری مبعوث نمود به نبوت من ایمان نیاورد کسی که امامت تو را انکار کند و اقرار به پیامبری من ندارد کسی که مقام تو را انکار کند و ایمان به خدا نیاورده کسی که فضائل تو را منکر شود زیرا فضیلت تو از جانب من و فضیلت من از جانب خداوند است و این است معنای آیه « قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ ..... » سپس فرمود مقصود از« بِفَضْلِ اللَّهِ » نبوت پیامبر شماست و مقصود از « رَحْمَتِهِ » ولایت علی بن ابی طالب است . « فَبِذلِکَ » یعنی به سبب نبوت پیامبر و ولایت علی شیعه باید خرسند باشد و این نعمت بهتر از مال و فرزندی است که مخالفان به دست آورده اند » (‌ امالی شیخ صدوق ص ۵۸۳ ،‌ شواهد التنزیل ۱/۲۶۸ ، کافی ۱/۴۲۳ )
۲۶. « أَفَمَن کَانَ عَلَی‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ » ( هود آیه ۱۷)
« آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد، و بدنبال آن، شاهدی از سوی او می‏باشد، و پیش از آن، کتاب موسی که پیشوا و رحمت بود (گواهی بر آن می‏دهد، همچون کسی است که چنین نباشد)؟! »‌
در بسیاری از تفاسیر اینگونه آمده است که منظور از" عَلَی‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ " رسول خدا می باشد و منظور از " شَاهِدٌ مِنْهُ " امیرالمومنین است . (‌کافی ۱/۱۹۰ ،‌ تفسیر عیاشی ، بحار الانوار ۳۵/۳۸۸ ، احتجاج ۱/۲۳۲ ، ینابیع الموده ص ۹۹ ، مناقب ابن مغازلی ص ۲۷۰ ، شواهد التنزیل ۱/۲۷۵ ، فرائد السمطین ۱/۳۳۸ )
یک داستان جالب
در کتاب احتجاج نقل شده است که یکی از کفار به امیرالمومنین گفت من در قرآن دیده ام خداوند کنار نام خود نام شاهدی را از اهل او برده در حالی که جانشینان بعد از او مدتی از عمر خود را بت پرست بوده اند . امیرالمومنین فرمود آن کسی که نام او بعد از پیامبر به عنوان شاهد آمده او حجت خداست که خداوند او را برای رهبری مردم معین نموده و بدین طریق به آنها فهمانده که جانشین پیامبر نیست جز کسی که در مرتبه اوباشد و در پاکی و طهارت نیز مانند او باشد تا اینکه بدانند مقام امامت و رهبری به کسانی که آلوده به کفر بوده اند نمی رسد و هیچ راه عذری برای طرفداری آنها نباشد زیرا خداوند مقام انبیاء و اولیای خود را بر ناپاکان و نا اهلان ممنوع کرده است . چنانکه به حضرت ابراهیم فرمود پیمان و رسالت و امامت از طرف من به ستمکاران نمی رسد و شرک و بت پرستی را در قرآن ستم بزرگ دانسته و چون ابراهیم دانست که عهد و پیمان خدا به ستمکاران و بت پرستان نمی رسد به خدای خود گفت خدایا مرا و فرزندان مرا از پرستش بت دور بدار .
۲۷. «قُل هذِه سَبیلی اَدعوُ اِلیَ الله عَلی بَصیرَةٍ اَناَ وَ مَنِ اتَّبَعَنی» ( یوسف ۱۰۸)
« بگو این را ه من است که من و آن کس که مرا پیروی کرده با بصیرت به سوی خدا دعوت میکنیم »
از امام باقر نقل شده است که فرمود مقصود از" و من اتبعنی‌" علی است . (‌ روضة الواعظین ص ۱۰۵ ، شواهد التنزیل ۱/۲۸۵ ، دلائل الصدق ۲/۲۵۳ ، تفسیر برهان ۲/۲۷۴ )
۲۸. « إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ »( سوره رعد آیه ۷)
« تو فقط بیم دهنده‏ای! و برای هر گروهی هدایت کننده‏ای است »
از طریق اهل سنت هفت حدیث نقل شده است که مقصود از منذر پیغمبر صلی الله علیه و آله و از هادی علی علیه السلام میباشد از جمله مالکی در فصول المهمه مینویسد که چون آیه مزبور نازل شد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : من انذار کننده‏ام و علی هدایت کننده و بوسیله تو یا علی هدایت یافتگان هدایت می‏یابند .( فصول المهمه ص ۱۲۲ ، کافی ۱/۱۹۳ ، نیز ثعلبی در تفسیر کشف البیان و طبری درتاریخ خود و گنجی شافعی در باب ۶۲ کفایت الطالب از تاریخ ابن عساکر و میر سید علی همدانی و مناقب خوارزمی آن را از ابن عباس و امیر المومنین نقل کرده اند . )
۲۹. « کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقِّ وَالْبَاطِلَ » ( رعد ۱۷ )
« خداوند این چنین مثل بر حق و باطل می زند »
از امام صادق آمده است که منظور از حق امیر مومنان و باطل دشمنان او هستند . ( شبیه این روایت در المناقب ۳/۶۰ آمده است )
۳۰. « الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَی‏ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ » (رعد ۲۹)
« آنها که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پاکیزه‏ترین (زندگی)نصیبشان است; و بهترین سرانجامها! »
از امام باقر نقل شده است که از رسول خدا در باره معنای طوبی در این آیه سوال شد رسول خدا فرمود « طوبی درختی است در بهشت که اصل ان در خانه من و شاخه های آن بر سر اهل بهشت می باشد . » به آن حضرت گفته شد قبلا از شما سوال کردیم فرمودید اصل آن در خانه علی است و شاخه های ان بر سر اهل بهشت می باشد . رسول الله فرمود « خانه من و علی فردای قیامت در یک مکان خواهد بود .» (‌ ینابیع الموده ص ۹۶ ، شواهد التنزیل ۱/۳۰۵ ،‌ الریاض النضره ص ۲۱۵ ، ابن حجر در صواعق ص ۱۴۸ ، در المنثور سیوطی ۴/۵۹ کنز العمال ۵/۳۴)‌
۳۱. « وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ » ( رعد ۴۳ )
« کافران رسالت پیغمبر اکرم را انکار کرده و گفتند تو پیغمبر نیستی این آیه در پاسخ آنان بحضرتش نازل شد که بگو (من برای رسالت خود دو شاهد دارم یکی) خدا است که برای شهادت میان من و شما کافی است و دیگری کسی است که علم کتاب در نزد اوست. »
ثعلبی در تفسیر آیه مزبور مینویسد آنکه علم کتاب در نزد اوست علی بن ابیطالب است (غایة المرام باب ۱۲۶)
همچنین ابو سعید خدری گوید از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدم آنکس که علم کتاب در نزد اوست کیست؟فرمود آنکس برادرم علی بن ابیطالب است (شواهد التنزیل جلد ۱ ص ۳۰۷ ، ینابیع المودة ص ۱۰۴ ، کافی ۱/۲۲۹ ، الاتقان سیوطی ۱/۱۳، ینابیع المودة ، ص ۱۰۲،‌ تفسیر قرطبی ، تفسیر روح المعانی ، تفسیر طبری ، تفسیر خازن)
۳۲. « أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّماءِ * تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ *وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَالَهَا مِن قَرَارٍ » (ابراهیم۲۴- ۲۶)
« آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه‏» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‏ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟! *هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‏دهد. و خداوند برای مردم مثلها می‏زند، شاید متذکر شوند (و پند گیرند)! * (همچنین) «کلمه خبیثه‏» (و سخن آلوده) را به درخت ناپاکی تشبیه کرده که از روی زمین برکنده شده، و قرار و ثباتی ندارد. »
حاکم حسکانی نقل می کند که شخصی خدمت امام باقر رسید و معنای آیه « أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّماءِ » را پرسید ، امام باقر فرمود « مقصود از شجره محمد است ، و مقصود از فرع علی است و مقصود از ثمره و میوه حسن و حسین هستند و منظور از شاخه فاطمه است و میوه های آن شاخه فرزندان فاطمه ، امامان هستند و مقصود از برگ شیعیان و دوستان ما اهل بیت می باشند و چون یکی از شیعیان ما از دنیا برود برگی از آن می افتد و چون فرزندی از آنها به دنیا آید برگ سبزی به جای آن می روید . » پرسیده شد منظور از « تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا » چیست ؟ فرمود « مقصود علوم ائمه است که در حلال و حرام و حج و عمره به شیعیان آنها می رسد » ( شواهد التنزیل ۱/۳۱۱ ، و شبیه این روایات در کافی ۱/۴۲۸ و بحار ۲۴/۱۴۰ آمده است ) در روایتی دیگر در ادامه این تفسیر آمده است که مقصود از « هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‏دهد » مطالبی است که از ناحیه امام به سوی شیعیان در آ» هنگام که مساله می پرسند می رسد .
همچنین در تفسیر مجمع البیان آمده است که منظور از کلمه خبیثه بنی امیه هستند و در تفاسیر دیگر آمده است که منظور از شجره خبیثه بنی امیه هستند .
۳۳. « یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ » (ابراهیم ۲۷)
« خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار می‏دارد; هم در این جهان، و هم در سرای دیگر! و ستمگران را گمراه می‏سازد، (و لطف خود را از آنها برمی‏گیرد) ; خداوند هر کار را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام می‏دهد!»
از ابن عباس روایت شده است که گفت مقصود از « یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ ...... » ولایت علی بن ابی طالب است یعنی خداوند مومنان را به سبب ولایت علی ثابت قدم می فرماید . ( ما نزل من القرآن فی علی ص ۲۸۸ ، تفسیر فرات کوفی ص ۷۹ ، تفسیربرهان ۲/۳۱۵ ، شواهد التنزیل ۱/۳۱۴ )
۳۴. « وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذَا الْبَلَدَ آمِناً وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ » . (ابراهیم ایه ۳۵)
زمانیکه ابراهیم (بدرگاه خدای تعالی دعا کرد) و گفت پروردگارا این شهر را (مکه) محل امن قرار بده و من و فرزندانم را از بت پرستی دور گردان.
ابن مغازلی شافعی بسند خود از عبد الله بن مسعود نقل میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود دعای ابراهیم که عرض کرد پروردگارا من و فرزندانم را از بت پرستی دور گردان بمن و علی منتهی شد که هیچیک از ما هرگز به بت سجده نکردیم در نتیجه خداوند مرا نبی و علی را وصی قرار داد(مناقب ابن مغازلی ص ۲۷۶).
۳۵. « هذا بَلاَغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُوا الْأَلْبَابِ » (ابراهیم ۵۲)
« این (قرآن،) پیام (و ابلاغی) برای (عموم) مردم است; تا همه به وسیله آن انذار شوند، و بدانند او خدا یکتاست; و تا صاحبان اندیشه پند گیرند »
در کتاب شریف القطره نقل شده است که مراد از بلاغ امیرمومنان است و « تا آنکه انذار شوند » یعنی به ولایت آن حضرت ، « و تا صاحبان خرد پند گیرند » مقصود شیعیان آن حضرت می باشند که صاحبان خرد هستند . ( القطره ۲/۲۶۶ )
۳۶. « وَإِنَّهَا لَبِسَبِیلٍ مُّقِیمٍ » (حجر ۷۶)
« به راستی که سرزمین آنها در راه استوار و همیشگی است »
امام صادق در تفسیر این‌آیه می فرماید ما همان متوسمین و هوشیاران هستیم و امیرمومنان راه استوار و ثابت است . ( تاویل الآیات ۱/۲۵۰ )
۳۷. « وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ » (حجر ۸۷)
« ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم! »
از امام صادق روایت شده است که فرمود به خدا قسم ما سبع المثانی هستیم و ما وجه الله هستیم ( یعنی به وسیله ما مردم متوجه خدا می شوند )
۳۸. « وَعَلاَمَاتٍ وِبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ » (۱۶نحل )
« و (نیز) علاماتی قرار داد; و (شب هنگام) به وسیله ستارگان هدایت می‏شوند. »
در بسیاری از تفاسیر و کتب اخبار فراوانی از ائمه نقل شده است که منظور از " علامات " ما هستیم و مقصود از" نجم " رسول الله است . ( کافی ۱/۲۰۷ ،‌ کتاب فضائل احمد بن حنبل حدیث ۲۶۷ ، شواهد التنزیل ۱/۳۲۷ ، تفسیر مجمع البیان )
۳۹. « وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالاً نُوحِی إِلَیْهِمْ فَسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُم لاَ تَعْلَمُونَ » (نحل ۴۳)
« و پیش از تو، جز مردانی که به آنها وحی می‏کردیم، نفرستادیم! اگر نمی‏دانید، از آگاهان بپرسید »
از امیرالمومنین در تفسیر این آیه پرسیدند فرمود «‌ به خدا سوگند ماییم اهل ذکر و ماییم اهل علم و ماییم معدن تاویل و تنزیل قرآن . سپس فرمود از رسول خدا شنیدم می فرمود من شهر دانش هستم و علی در آن شهر است پس هر که طالب علم و دانش باشد از در آن وارد شود » ( شواهد التنزیل ۱/۳۳۴، همچنین در کتب کافی ۱/۲۱۱و کنز العمال ۶/۱۵۶هم این تفسیر آمده است )‌
۴۰. « إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَی‏ وَیَنْهَی‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ » (نحل ۹۰)
« خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می‏دهد; و از فحشا و منکر و ستم، نهی می‏کند; خداوند به شما اندرز می‏دهد، شاید متذکر شوید! »
در تفاسیر متعددی از ائمه نقل شده است که منظور از عدل شهادت به یگانگی خداوند و رسالت رسول الله می باشد و مقصود از احسان ولایت امیرالمومنین است و پذیرش اطاعت آن دو بزرگوار و منظور از بخشش به نزدیکان امام حسن و امام حسین و امامان از فرزندان آن حضرت می باشند ، همچنین مقصود از فحشا و منکر و بغی کسانی هستند که حق امیرالمومنین را غصب کردند . ( تفسیر قمی ، بحارالانوار ۲۴/۱۸۸ ، تاویل الآیات ۱/۲۶۱ )
بسم الله الرحمن الرحیم
۱. « یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ » ( اسرا‌ ۷۱)
« روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می‏خوانیم »
داوود بن سلیمان می گوید امام رضا حدیثی را برای من نقل کرد که پیامبر خدا راجع به این آیه شریفه فرمودند « این آیه در شان علی بن ابی طالب و فرزندان آن حضرت نازل شده است که روز قیامت هر امتی با امام زمانشان ، کتاب پروردگارشان و سنت پیامبرشان فرا خوانده می شوند . آنگاه پیامبر خدا فرمود ای علی تو سید اوصیاء ، امام متقین ، امیر مومنان ، رهبر رو سفیدان و رئیس بزرگ دین هستی .
گفته شد ای رسول خدا مگر شما امام و پیشوای همه ی مردم نیستید ؟
حضرت فرمودند : من از جانب خدا به سوی همه مردم فرستاده شده ام ؛ ولی پس از من از خاندانم امامانی بر مردم خواهند بود ، ایشان در میان مردم با عدل قیام می کنند ، ولی امامان کفر و پیروانشان بر آنها ستم می کنند . آگاه باشید هر کس آنها را دوست بدارد و از آنها پیروی کند و تصدیقشان نماید از من است و با من خواهد بود و مرا ملاقات خواهد کرد .
آگاه باشید هر کس بر آنان ستم نماید و ستمگران را در ستم به آنها یاری کند و آنان را تکذیب نماید از من نیست و همراه من نخواهد بود و من از او بیزارم . ( تاویل الآیات ۱/۲۸۳)
۲. « وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَی‏ أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُوراً » (اسراء ۸۹)
« ما در این قرآن، برای مردم از هر چیز نمونه‏ای آوردیم (و همه معارف در آن جمع است); اما بیشتر مردم (در برابر آن، از هر کاری) جز انکار، ابا داشتند! »
حسکانی حنفی در شواهد التنزیل از امام باقر نقل می کند که فرمود « مقصود از کفورا ، کفران نعمت ولایت علی است که رسول خدا در غدیر خم وی را معرفی نمود » ( و در کتاب کافی ۱/۴۲۳ هم این مطلب آمده است )
۳. « وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَبِّکُمْ فَمَن شَاءَ فَلْیُوْمِن وَمَن شَاءَ فَلْیَکُفُرْ » ( کهف ۲۹ )
« بگو این حق از جانب پروردگارتان است هر کس می خواهد ایمان بیاورد و هر کس می خواهد کافر گردد .»
امام صادق فرمودند منظور از این آیه ولایت امیر المومنین است که هر کس می خواهد آن را بپذیرد یا نپذیرد . ( المناقب ۳/۶۱)
۴. « هُنَالِکَ الْوَلاَیَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَاباً وَخَیْرٌ عُقْباً » (کهف ۴۴)
« در آنجا ثابت شد که ولایت از آن خداوند بر حق است! اوست که برترین ثواب، و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد! »
از امام باقر روایت شده است که فرمود « مقصود از این آیه ولایت امیرالمومنین است زیرا هیچ پیامبری به رسالت مبعوث نشد مگر آنکه مامور به ابلاغ آن بود » ( شواهدالتنزیل ۱/۳۵۶ )
۵. « وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً » (مریم ۵۰)
« و از رحمت خویش به آنان ارزانی داشتیم و نام آنها را بین مردم به خوبی بلند نمودیم .»
امام رضا از پدرانش نقل فرمود که رسول خدا فرمود « شبی که به برای معراج مرا به آسمان بردند و جبرئیل مرا بر بال راست خود قرار داده بود از طرف خداوند عز و جل به من خطاب شد چه کسی را به جای خود بر اهل زمین خلیفه خود قرار دادی ؟ گفتم « بهترین اهل زمین علی بن ابی طالب را که برادر و حبیب و داماد و پسر عم من است » خطاب شد « ای محمد آیا او را دوست داری ؟ » گفتم « آری پروردگار عالمیان » فرمود « او را دوست بدار و امت خود را نیز امر کن که او را دوست بدارند زیرا من علی اعلی هستم و از نام خود نام او را برگرفتم » سپس جبرئیل هبوط کرد و این آیه نازل شد « و وهبنا لهم من ..... » ( شواهد التنزیل ۱/۳۵۷ )
۶. « لاَّ یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمنِ عَهْداً » ( مریم ۸۷)
« ( آنان ) اختیار شفاعت ندارند جز آن کس که از جانب خدای رحمان پیمانی گرفته است »
از امام صادق نقل شده است که فرمود « مقصود از عهد خداوند دیانت و عبادتی است که با قبول ولایت امیرالمومنین و اولاد او همراه باشد . و ولایت علی و اولاد او عهدی است که مردم با خدای خود نموده اند » ( کافی ۱/۴۳۱ و تفسیر قمی )
۷. « إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً » .(مریم ایه ۹۶)
« کسانی که ایمان آورده و عمل‏های نیک انجام دادند بزودی خداوند دوستی آنها را در دلهای مردم قرار میدهد.»
گنجی شافعی از قول خوارزمی مینویسد که علی علیه السلام فرمود مردی مرا ملاقات کرد و گفت یا ابا الحسن بدانکه بخدا من ترا در راه خدا دوست دارم علی علیه السلام فرمود من به رسول خدا صلی الله علیه و آله مراجعه کرده و سخن‏آن مرد را به او خبر دادم.پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود شاید در باره او احسان و نیکی نموده‏ای،گفتم به خدا من در باره او احسانی نکرده‏ام،رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود خدا را سپاس که دلهای مؤمنین را بدوستی تو وا داشته است آنگاه آیه بالا نازل شد . یعنی مقصود از این آیه امیرالمومنین است . (کفایة الطالب ص ۲۴۹،مناقب خوارزمی ص ۱۸۸،الغدیر جلد ۲ ص ۵۶ ، مناقب ابن مغازلی ص ۳۲۷ ، و نیز در تفسیر عیاشی و نور الثقلین و علی بن ابراهیم قمی هم آمده است ) پس ازاین‌آیه خدای متعال فرمود « فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ » « ما آن را بر زبان تو آسان ساختیم » یعنی پیامبر خدا ، و سپس فرمود « لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ » « تا پرهیزکاران را به وسیله ی آن بشارت دهی » یعنی اولیای علی که دوستداران او هستند و در ادامه فرمود « وَتُنذِرَ بِهِ قَوْماً لُّدّاً» « و دشمنان سرسخت را با آن بترسانی » یعنی دشمنانش را که کینه ی او دارند .
۸. « وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَی‏ » (طه ۸۲)
« و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می‏آمرزم! »
در تفسیر قمی از امام باقر در تفسیر این آیه آمده است که فرمود « ببین چگونه خداوند توبه را مشروط به ولایت ما نموده و ایمان و عمل صالح کسی به او سودی نبخشد تا اینکه به ولایت ما هدایت شود . به خدا سوگند منکر ولایت ما هر اندازه در عبادت خدا بکوشد از او پذیرفته نمی شود تا اینکه هدایت یابد و معرفت پیدا کند . سوال شد فدای شما شوم به چه چیز هدایت شود و به چه کسی معرفت پیدا کند . امام باقر فرمود باید به ما معرفت پیدا کند . ( و این مطلب یعنی عبادت بدون ولایت ائمه اطهار هیچ فایده ای ندارد با تعابیر متفاوت و روایات متعدد در کتب بسیاری آمده است از جمله ، بحار الانوار ۳۸/۱۰۶ و ۲۴/۱۴۹ ، محاسن ۱/۱۴۲ ، کافی ۱/۳۹۳ ، تفسیر مجمع البیان و عیاشی و قمی ذیل همین آیه ، ینابیع الموده ص ۱۱۰ در کتاب ینابیع الموده در تفسیراین آیه از امیرالمومنین‌آورده است که فرمود مقصود از هدایت ، هدایت به ولایت ما است.
همچنین در کتب بزرگان اهل سنت هم این روایت آمده است مثل توضیح الدلائل ص ۱۶۳ ، رشفه الصادی ص ۸۰ و شواهد التنزیل ۱/۳۷۵ ،الصواعق المحرقة ۹۱ چاپ مصر، ینابیع المودة باب ، ۳۶/۱۱۰ )
۹. « وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَی‏ » (طه ۱۲۴)
« و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت; و روز قیامت، او را نابینا محشور می‏کنیم!»
ابوبصیر از امام صادق نقل می کند که ایشان فرمودند « مقصود از این آیه اعراض از ولایت امیرالمومنین است » ابوبصیر گفت مقصود از " و نحشره یوم القیامه اعمی " چیست ؟ امام فرمود « کوری چشم در آخرت است به دنبال کوری دل از ولایت امیرالمومنین » سپس فرمود « منکر ولایت علی در قیامت کور و متحیر است و می گوید خدایا چگونه مرا کور محشور نمودی در حالی که بینا بودم ؟ خطاب می شود تو‌ آیات و نشانه های ما را ( که ائمه هستند ) نادیده گرفتی و آنها را رها نمودی و بدین سبب امروز نیز تو نادیده گرفته می شوی و در آتش رها خواهی شد چنانکه در دنیا امامان خود را رها کردی و به فرموده آنها توجه نکردی » ( کافی ۱/۴۳۵ و تفسیر نور الثقلین ۳/۴۰۶)
۱۰. « فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَی‏ » (طه ۱۳۵)
« پس به زودی می دانید که چه کسی از اصحاب راه راست و چه کسی هدایت یافته است
حفص کناسی می گوید از امام صادق شنیدم که این آیه شریفه را خواند و راجع به تفسیر آن فرمود صراط سوی همان امیر مومنان علی است و آن که هدایت یابد به وسیله ولایت آن حضرت و پیروی نمودن از آن بزرگوار است . ( تاویل الآیات ۱/۳۲۳ )
۱۱. « وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ » (انبیا ۷)
« ما پیش از تو، جز مردانی که به آنان وحی می‏کردیم، نفرستادیم! (همه انسان‏بودند، و از جنس بشر!) اگر نمی‏دانید، از آگاهان بپرسید. »
از امام صادق نقل شده است که فرمودند مقصود از ذکر قرآن است و مقصود از اهل ذکر آل محمد هستند . ( کافی ۱/۲۹۵)
۱۲. « إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُم مِنَّا الْحُسْنَی‏ أُولئِکَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ *لاَ یَسْمَعُونَ حَسِیسَهَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ *لاَ یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلاَئِکَةُ هذَا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ » (انبیاء ۱۰۳)
« اما) کسانی که از قبل، وعده نیک از سوی ما به آنها داده شده ( مؤمنان صالح) از آن دور نگاهداشته می‏شوند. *آنها صدای آتش دوزخ را نمی‏شوند; و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند. *وحشت بزرگ، آنها را اندوهگین نمی‏کند; و فرشتگان به استقبالشان می‏آیند، (و می‏گویند:) این همان روزی است که به شما وعده داده می‏شد! »
از رسول خدا نقل است که به امیرالمومنین فرمود « یا علی تو و شیعیان تو در کنار حوض کوثر هر که را خواهید آب می دهید و هر که را بخواهید منع می کنید و شمایید که در آن روز که روز فزع اکبر است زیر سایه عرش خداوند جای دارید در حالی که مردم در شدت و سختی و هراس هستند و شما در امن و آرامش به سر می برید و این آیه" إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُم مِنَّا الْحُسْنَی "درباره شما نازل شده است » (‌ بحار الانوار ۳۹/۳۰۷ و ۷/۱۸۴ ،‌و شبیه این حدیث در کتاب فقیه ۴/۴۱۲ هم آمده است . و در دلائل الصدق ۲/۲۷۲ و تاویل الایات ۱/۳۲۹ نیز آمده است که این آیه در مورد امیرالمومنین است )
۱۳. « هذَانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ » (حج ۱۹)
« اینان دو گروهند که درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند »
امام باقر در تفسیر این آیه شریفه می فرمایند مراد از این دو گروه حضرت علی و بنی امیه هستند .( تفسیر برهان ۳/۸۰ )
۱۴. « إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤاً وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ » (حج ۲۳)
« خداوند کسانی را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، در باغهایی از بهشت وارد می‏کند که از زیر درختانش نهرها جاری است; آنان با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت می‏شوند; و در آنجا لباسهایشان از حریر است. »
از امام صادق نقل شده است که فرمود « به خدا سوگند مقصود از صراط حمید اعتقاد به ولایت امیرالمومنین و اولاد طاهرین او است که شما به آن باور دارید » ( کافی ۱/۴۲۶ ،‌ بحار الانوار ۶۸/۹۲ ،‌ آیات الفضائل ص ۴۰۷ ،‌ و تفسیر قمی )
۱۵. « وَهُدُوا إِلَی الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَی‏ صِرَاطِ الْحَمِیدِ » (حج آیه ۲۴)
« و بسوی سخنان پاکیزه هدایت می‏شوند، و به راه خداوند شایسته ستایش، راهنمایی می‏گردند. » روایت شده است که آنان دوستان امیر مومنان علی هستند که به او و خاندانش مهر می ورزند . ( تاویل الآیات ۱/۳۳۵)
۱۶. امام باقر در تفسیر آیه « بَلْ أَتَیْنَاهُم بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عن ذِکْرِهِم مُعْرِضُونَ (مومنون ۷۱) » « ولی آنچه ما به آنان فرستادیم مایه ی یاد آوری آنان است اما آنان از آنچه موجب یادآوریشان است روی گردانند » می فرمایند منظور از ذکر همان علی بن ابی طالب است آیا متوجه فرمایش خداوند نیستی که می فرماید « الَّذِینَ کَانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطَاءٍ عَن ذِکْرِی وَکَانُوا لَا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً (کهف آیه ۱۰۱)» « همانها که پرده‏ای چشمانشان را از یاد من پوشانده بود، و قدرت شنوایی نداشتند! » یعنی توانایی شنیدن نام آن حضرت را نداشتند و این به جهت شدت دشمنی آنان با آن حضرت و خاندانش بود . ( تفسیر قمی ۲/۴۷ ، بحار الانوار ۲۴/۳۷۷ )
۱۷. « اللَّهُ نُورُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لاَّ شَرْقِیِّةٍ وَلاَ غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِی‏ءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَی‏ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ » (نور ۳۵)
« خداوند نور آسمانها و زمین است; مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می‏شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی; (روغنش آنچنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‏ور شود; نوری است بر فراز نوری; و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می‏کند، و خداوند به هر چیزی داناست. »
از امام صادق روایت شده است که در تفسیر این آیه فرمود « خداوند نور آسمان و زمین است و مقصود " مَثَلُ نُورِهِ "از محمد صلی الله علیه وآله است و"مِشْکَاةٍ" سینه آن بزرگوار است و" مِصْبَاح" نور نبوت است و" زُجَاجَةٍ" علم اوست که در قلب علی وارد شده و" کَوْکَبٌ دُرِّیّ" امیرالمومنین است او نه شرقی است و نه غربی یعنی نه یهودی است و نه نصرانی است ." یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِی‏ء" یعنی نزدیک است نور علم از دهان آل محمد بیرون بیاید قبل از آنکه زبان بگشایند و مقصود " نُّورٌ عَلَی‏ نُورٍ "از هر امامی است که پس از امام دیگر می آید » (‌بحار الانوار ۴/۱۵ و تفسیر صافی )
نقل شده است که جابر گفت وارد مسجد کوفه شدم در حالی که دیدم امیرالمومنین با انگشت مبارک خود چیزی بر زمین می نویسد و می خندد . گفتم یا علی علت خنده شما چیست . فرمود تعجب می کنم از کسانی که این آیه را تلاوت می کنند و معنای واقعی آن را نمی دانند . عرض کردم کدام آیه را می فرمایید . فرمود این آیه را « الله نور السماوات والارض .... » سپس فرمود مشکات محمد است و مصباح در آن من هستم و فی زجاجه الزجاجه حسن و حسین هستند و کوکب دری علی بن الحسین است و یوقد من شجره مبارکه محمد بن علی است و زیتونه جعفر بن محمد است و لا شرقیه موسی بن جعفر است و لا غربیه علی بن موسی الرضا است و یکاد زیتها یضی محمد بن علی است و لو لم تمسسه نار علی بن محمد است و نور علی نور حسن به علی است و یهدی الله لنوره من یشاء مهدی قائم است .
اسامی مبارک ۱۴ معصوم(ع) به صورت رمز در آیه ای از قرآن کریم
آیه ی ۳۵ سوره ی نور و ترجمه ی فارسی آن:
بسم الله الرحمن الرحیم
«الله نور السموات والارض مثل نوره کمشکوة فیها مصباح المصباح فی زجاجة الزجاجة کانها کوکب دری یوقد من شجرة مبرکة زیتونة لاشرقیة ولا غربیة یکاد زیتها یضیء ولو لم تمسسه نار نور علی نور یهدی الله لنوره من یشاء و یضرب الله الامثال للناس والله بکل شیء علیم»
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
« خدا نور آسمان و زمین است. مثل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی، و آن چراغ در شیشه ای است. آن شیشه گویی اختری درخشان است که از درخت خجسته ی زیتونی که نه شرقی است و نه غربی، افروخته می شود. نزدیک است که روغنش ـ هر چند بدان آتشی نرسیده باشد ـ روشنی بخشد. رو شنی بر روی روشنی است. خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت می کند، واین مثلها را خدا برای مردم می زند و خدا به هر چیزی داناست.»
تفسیر کلمات این آیه:
الله : نام مبارک خداوند جل شانه
نور السموات والارض(نور آسمانها و زمین): حضرت محمد مصطفی(صل الله علیه وآله وسلم)
مثل نوره(مثال نور او):حضرت امام علی(علیه السلام)
مشکوة(چراغدان): حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، اشاره به به وجود آمدن دو چراغ( امام حسن و امام حسین _ع ) از چراغدان( حضرت زهرِا_س).
مصباح(چراغ) اول: حضرت امام حسن(علیه السلام)
المصباح(دوم): حضرت امام حسین(علیه السلام)، اشاره به حدیث شریف نبوی(ص): ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة.
الزجاجة(شیشه): حضرت امام سجاد(علیه السلام)
کوکب(اختر، ستاره): حضرت امام باقر(علیه السلام)
در(درخشان): حضرت امام صادق (علیه السلام)
یوقد من شجرة مبارکة زیتونة(از درخت خجسته ی زیتون، افروخته می شود) :حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام)، اشاره به نوری که از درخت زیتون در کوه طور بر حضرت موسای پیامبر(ع) تابید.( اشاره به نام موسی)
لاشرقیة ولا غربیة( نه شرقی است و نه غربی): حضرت امام رضا (علیه السلام)؛ اشاره به مرقد مطهر امام رضا(ع) در خراسان، که خراسان در جائی واقع شده که نه درشرق عالم است و نه در غرب آن.
یکاد زیتها یضیء و لو لم تمسسه نار(نزدیک است که روغنش ـ هر چند بدان آتشی نرسیده باشد ـ روشنی بخشد.):حضرت امام جواد (علیه السلام)؛ اشاره به کودکی حضرت امام جواد(ع) که در ۶ سالگی وقتی حضرت در دربار مامون ، در محاصره ی علماء و دانشمندان مذاهبی که مامون برای عوام فریبی مردم جمع کرده بود تا مقام آن حضرت را پایین جلوه دهد، قرار گرفت، با وجود کودکی جواب همه ی علمای معاند را داد و همه را ضایع نمود و در حقیقت روشنی و نور داد قبل از اینکه به بلوغ رسیده باشد.
نور علی نور(روشنی بر روی روشنی): نور اول: حضرت امام هادی(علیه السلام)
نور دوم :حضرت امام حسن عسگری(علیه السلام)
یهدی الله بنوره من یشاء(خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت می کند):حضرت امام مهدی( عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ اشاره به نام مبارک حضرت و هدایتگری بشر به دست حضرت در زمان ظهور به اذن خداوند.
۱۸. « فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ ( نور ۳۶)
(این چراغ پرفروغ) در خانه‏هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد); خانه‏هایی که نام خدا در آنها برده می‏شود، و صبح و شام در آنها تسبیح او می‏گویند... »
عده ای از بزرگان اهل سنت روایت کرده اند که چون این آیه بر رسول خدا نازل شد مردی برخاست و گفت یا رسول الله اینها چه خانه هایی است . رسول خدا فرمود « خانه های پیامبران است .» پس ابوبکر به خانه علی و فاطمه اشاره کرد و گفت یا رسول الله این خانه نیز از آنها محسوب می شود . رسول خدا فرمود« بله از بهترین آنهاست.» (‌شواهد التنزیل ۱/۴۰۹ و شبیه این روایت در روح المعانی ۱۸/۱۵۷ و بحار الانوار ۸۳/۳ و در درالمنثور سیوطی ۵/۵۰ هم آمده است )
۱۹. « وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ » ( نور ۵۵)
« خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‏اند وعده می‏دهد که قطعا آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید »
امام صادق در مورد این آیه فرمودند این آیه در شان علی بن ابی طالب و امامان از فرزندانش نازل شده است . و ادامه آیه که خداوند می فرماید « و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‏دار خواهد ساخت; و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل می‏کند » مقصود از آن دوران شکوهمند ظهور حضرت قائم است .
۲۰. « وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَصِهْراً وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیراً » (فرقان ۵۴)
« او کسی است که از آب، انسانی را آفرید; سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از این دو طریق گسترش داد); و پروردگار تو همواره توانا بوده است.»
از ابن سیرین نقل شده است که گفت این آیه درباره پیامبر خدا و علی بن ابی طالب است . رسول خدا فاطمه را به ازدواج علی در آورد و او پسر عموی او بود پس خویشی بین رسول خدا و علی نسبی و سببی بود » ( شواهد التنزیل ۱/۴۱۴ ،‌ آیات الفضائل ص ۴۴۰ ، فضائل الخمسه ۱/۲۹۰ )
۲۱. « وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً » (فرقان ۷۴)
و کسانی که می‏گویند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرارده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!»
در تفسیر قمی نقل شده است که مقصود از" اَزْوَاجِنَا" خدیجه و مقصود از فاطمه و مقصود از"ذُرِّیَّاتِنَا" حسن و حسین و مقصود از" وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً" علی بن ابی طالب و ائمه علیهم السلام می باشند . (‌ علاوه بر تفسیر قمی در تفسیر فرات هم این مضمون آمده است .)
۲۲. « إِن نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِنَ السَّماءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ » (شعرا ۴)
« اگر ما اراده کنیم، از آسمان بر آنان آیه‏ای نازل می‏کنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد! »
ابوبصیر می گوید از مولایم امام باقر شنیدم که در تفسیر این‌آیه فرمود آفتاب از وسط ظهر تا وقت عصر فرود می آید آنگاه پیشاپیش آفتاب شخصیتی آشکار می گردد که از چهره و حسب و نسبش شناخته می شود ، عرض کردم او کیست ؟ فرمود سوگند به خدا امید است که او امیر مومنان علی باشد و او همان آیه و نشانه ی آسمانی است . و آنجا که خطاب به پیامبر می فرماید لتنذر به « تا به وسیله ی او مردم را بیم دهی » منظور این است که تا او را به مردم بشناسانی و مقام و منزلت او را آگاه سازی که او حجت خدا بر خلق اوست .
۲۳. « وَاجْعَل لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ * وَاجْعَلْنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ » (شعرا‌ آیه ۸۴ و۸۵)
« و برای من در میان امتهای آینده، زبان صدق (و ذکر خیری) قرار ده! *و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان! »
امام صادق فرمودند مقصود از این آیه علی بن ابی طالب است که ولایت او بر ابراهیم عرضه شد و او گفت خدایا علی را از ذریه من قرار ده و خداوند دعای او را مستجاب نمود . ( مناقب ابن مردویه و تفسیر علی بن ابراهیم قمی )
۲۴. « فَمَا لَنَا مِن شَافِعِینَ * وَلاَ صَدِیقٍ حَمِیمٍ » (شعرا آیه ۱۰۰ و ۱۰۱)
« (افسوس که امروز) شفاعت‏کنندگانی برای ما وجود ندارد، * و نه دوست گرم و پرمحبتی! »
امیرالمومنین فرمود این آیه در مورد شیعیان ما نازل شده است . زیرا خداوند در قیامت ما را بردیگران به اندازه ای فضیلت می دهد که هر چه از شیعیان خود شفاعت می کنیم پذیرفته می شود و چون این صحنه را گناهکاران غیرشیعه می بینند این آیه را می خوانند . ( شواهد التنزیل ۱/۴۱۸ و تفسیر قمی )
نکته : شخصی خدمت امام صادق رسید و عرض کرد شیعیان شما بیش از ما (‌ که شما را قبول نداریم ) گناه میکنند حال آنها چگونه است در مقابل این گناهان .
امام فرمودند دراین دنیا سختی می کشند (‌ تا کفاره گناهان باشد )‌
شخص پرسید اگر گناهانشان پاک نشد ؟
امام فرمودند ( در مقابل این گناهان ) هنگام مرگ جان آنها سخت گرفته می شود .
او پرسید اگر پاک نشدند ؟
امام فرمود در قبر به آنان سخت گرفته می شود .
شخص پرسید اگر پاک نشدند ؟
امام فرمود در برزخ برآنها سخت گرفته می شود .
آن شخص پرسید و باز اگر پاک نشدند ؟
امام فرمود در قیامت بر آنان سخت گرفته می شود .
آن شخص پرسید باز هم اگر از گناهان پاک نشدند ؟
امام فرمودند به کوری چشم شما ما از آنها شفاعت می کنیم .
۲۵. « وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ » (شعرا آیه ۲۱۴)
این آیه در رابطه با انذار بستگان نزدیک پیامبراست . در سال سوم بعثت پیامبر مامور شدند کهدعوت خودشان به اسلام را آشکار کنند واز نزدیکان خودشان شروع کنند .
حضرت محمد بستگان خودشان را در خانه ابو طالب دعوت کردند آنها حدود چهل نفر بودند ، از عموهای پیامبر حمزه ،‌ ابوطالب و ابو لهب حاضر بودند پس از خوردن غذا وقتی که پیامبر خواستند که وظیفه خوشان را برای نزیکلان خود بگویند ابولهب با حرفهای خودش زمینه را از بین برد به همین خاطر پیامبر آنها را برای بار دوم دعوت به غذا کردند .
فردای آن روز پس از صرف غذا پیامبر ایستادند و سخنانی ایراد فرمودند :
((‌ به راستی هیچ گاه راهنمای مردم به آنان دروغ نمیگوید ، به خدایی که جز او خدایی نیست من فرستاده به سوی شما و عموم جهانیان هستم. آگاه باشید همانگونه که می خوابید می میرید و همچنان که بیدار می شوید زنده خواهید شد . )) سخنان ایشان ادامه یافت تا این جا که فرمودند :
(( هیچ کس از مردم برای کسان خود چیزی بهتر از آنچه من برای شما آورده ام نیاورده است . من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام خدایم به من فرمان داده که شما را به توحید و یگانگی وی و رسالت خویش دعوت کنم . چه کسی از شما مرا در این را کمک میکند تا برادر و وصی و نماینده من در میان شما باشد .))
ایشان پس ازایراد این سخنان اندکی مکث نمودند ، در این موقع علی (‌ع ) بلند شد و گفت ای پیامبر خدا من تو را در این راه یاری میدهم ، پیامبر به او دستور داد که بنشیند و این کار را تا سه بار انجام داد پس از آن فرمودند :
(( ای خویشاوندان و بستگان من بدانید که علی برادر و وصی و جانشین من در میان شماست )) البته بنا به نقل سیره حلبی دو لفظ دیگر هم فرمودند (( و وزیر و وارث من نیز می باشد .))
این نخستین باری بود که پیامبر دعوت خود را علنی نمودند و نخستین باری بود که امام علی را به جانشینی خود انتخاب کردند . ( این داستان با اندکی تفاوت لفظ در تفسیر علی بن ابراهیم قمی ،‌ بحار الانوار ۱۸/۱۸۱ ، ینابیع الموده ۱۰۵، تفسیر مجمع البیان ،‌ معالم التنزیل ۵/۱۰۵ ، خصائص نسائی ص ۱۸ ، تفسیر طبری ۱۹/۶۸ و تذکره ابن جوزی ص ۴۴ آمده است .)
۲۶. « وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لاَ یُوقِنُونَ (نمل۸۲) »
« و هنگامی که فرمان عذاب آنها رسد (و در آستانه رستاخیز قرار گیرند)، جنبنده‏ای را از زمین برای آنها خارج می‏کنیم که با آنان تکلم می‏کند (و می‏گوید) که مردم به آیات ما ایمان نمی‏آوردند. »
در اینجا در برخی از احادیث آمده است که منظور از دابة الارض حضرت امیرالمومنین است .
امام باقر می فرمایند امام علی با آنان سخن می گوید بر بالای بینی آنها علامت می گذارد و کافر و مومن را به اسمشان می خواند . حضرت فرمود منظور از دابة الارض علی بن ابی طالب است . ( تفسیر برهان ۳/۲۰۹ و تاویل الآیات ۱/۴۰۶)
۲۷. « مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْهَا وَهُم مِن فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ *‌ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ » ( نمل آیه ۸۹ و ۹۰)
« کسانی که کار نیکی انجام دهند پاداشی بهتر از آن خواهند داشت; و آنان از وحشت آن روز درامانند! *‌ و آنها که اعمال بدی انجام دهند، به صورت در آتش افکنده می‏شوند; آیا جزایی جز آنچه عمل می‏کردید خواهید داشت؟! »
در بسیاری از کتب و تفاسیر از امام باقر و امام صادق نقل شده است که فرمودند « مقصود از حسنه ولایت علی و محبت اوست و سئیه عداوت علی و دشمنی با اوست » ( این تفسیر در کتب بسیاری با اندکی تفاوت لفظی آمده است از جمله تفسیر علی بن ابراهیم قمی ، کافی ۱/۱۸۵ ، ینابیع الموده ص ۹۷ ، بحار الانوار ۳۶/۱۰۲ ، شواهد التنزیل ۱/۴۲۵ و آیات الفضائل ص ۴۶۳)
۲۸. « وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ » (قصص ۵)
« ما می‏خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم! »
مفضل نقل میکند که ازامام صادق شنیدم که می فرمود « رسول خدا روزی به علی و حسن و حسین نگاه کرد و گریست و فرمود شما بعد از من ضعیف خواهید شد .» مفضل میگوید پرسیدم که معنای این آیه چیست . امام فرمودند « معنای آن این است که شما امامان بعد از من هستید چنانکه خداوند فرمود " وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ " » و سپس امام فرمودند « این آیه تا قیامت درباره ما جاری است » ( شواهد التنزیل ۱/۴۳۱ ،‌ و معانی الاخبار ص ۷۹)
۲۹. « وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ » (قصص ۵۱)
« ما آیات قرآن را یکی پس از دیگری برای آنان آوردیم شاید متذکر شوند! »
در کتاب القطره آمده است که معنای این آیه این است که امامی را پس از امامی آوردیم . ( تاویل الآیات ۱/۴۲۰)
۳۰. « أَفَمَن وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاَقِیهِ کَمَن مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِینَ » (قصص ۶۱)
« آیا کسی که به او وعده نیکو داده‏ایم و به آن خواهد رسید، همانند کسی است که متاع زندگی دنیا به او داده‏ایم سپس روز قیامت (برای حساب و جزا) از احضارشدگان خواهد بود؟! »
ازامام صادق نقل است که فرمودند « مقصود از" أَفَمَن وَعَدْنَاهُ...." امیرالمومنین است که خداوند به او وعده داده است که در دنیا از دشمنان او انتقام بگیرد و در آخرت او و دوستانش را به بهشت ببرد »
۳۱. « أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لاَ یُفْتَنُونَ » (عنکبوت ۲)
« آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم‏»، به حال خود رها می‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟! »
مردی به امیرالمومنین گفت ما را از معنای فتنه آگاه نما و سپس گفت آیا معنای فتنه را از رسول خدا سوال نکردی .
امیرالمومنین فرمود چون خداوند این آیه را نازل نمود من دانستم تا وقتی رسول خدا در بین ما هستند فتنه ای نخواهد بود . پس به رسول خدا گفتم این چه فتنه ای است که خداوند در این آیه خبر داده است . فرمود امت من بعد از من به فتنه و آزمایش مبتلا خواهند شد . گفتم یا رسول الله مگر چنین نیست که شما درجنگ احد به من فرمودید من تو را بشارت می دهم که شهادت نصیب تو خواهد شد . رسول خدا فرمود آری چنین خواهد بود . سپس فرمود آیا صبر تو در آن وقت چگونه است.
گفتم یا رسول الله شهادت برای من جای صبر نیست بلکه جای شکر و بشارت است ،‌ پس فرمود یا علی این امت نسبت به اموالشان آزمایش می شوند و به واسطه دین خود بر خدای خود منت می گذارند و رحمت او را آروز می کنند و از غضب اوخود را در امام می دانند و حرام خدا را با شبهات دروغین و هواهای نفسانی حلال دانسته ، شراب را به اسم نبیذ و مال حرام را به اسم هدیه و ربا را به اسم معامله برای خود حلال می کنند .
گفتم یا رسول الله با این وضعیت آنها را از دین خارج بدانم و یا مبتلای به آزمایش و فتنه ای شمارم . فرمود آنها را مبتلای به آزمایش و فتنه بدان . (‌ نهج البلاغه خطبه ۱۵۶) البته در تفسیر صافی و برخی کتب دیگر آمده است که فتنه بلا فاصله پس از شهادت پیامبر است . ( یعنی ماجراهای تعیین خلیفه و غصب خلافت امیرالمومنین و آتش زدن خانه وحی و .... )
در کتاب کافی از امام کاظم نقل شد که ذیل تفسیر این آیه فرمودند « چنان آزموده شوند که طلا برای جدا شدن از ناخالصی ها ذوب می شود و آزموده می گردد . این امت نیز چنین آزموده خواهند شد »
۳۲. « وَمَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی‏ وَإِلَی اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ » (لقمان ۲۲)
« کسی که روی خود را تسلیم خدا کند در حالی که نیکوکار باشد، به دستگیره محکمی چنگ زده (و به تکیه‏گاه مطمئنی تکیه کرده است); و عاقبت همه کارها به سوی خداست. »
ابن عباس از رسول الله نقل میکند که فرمود « ای مردم کسی که دوست داشته باشد به عروه الوثقی و دستگیره محکمی که هرگز گسسته نخواهد شد چنگ بزند باید به ولایت علی بن ابی طالب چنگ بزند که همانا ولایت او ولایت من است و پیروی از او پیروی از من است » ( ماة منقبه لامیرالمومنین ص ۷۱و۹۷ ، شواهد التنزیل ۱/۴۴۴،‌ مناقب خوارزمی ص ۳۵ ، ینابیع الموده ص ۴۹۵ ، آیات الفضائل ص ۴۸۲ )
خود امیرالمومنین در یکی از خطبه های خود فرمود « من حبل الله و ریسمان محکم خدا و عروة‌ الوثقی و کلمه تقوی هستم .» (‌ینابیع الموده ص ۴۹۵)
۳۳. « أَفَمَن کَانَ مُؤْمِناً کَمَن کَانَ فَاسِقاً لَا یَسْتَوُونَ » (سوره سجده آیه ۱۸).
آیا کسی که مؤمن است مانند کسی است که فاسق است (این دو) در نزد خدا یکسان نیستند.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و ابن کثیر در تفسیر خود و خطیب بغدادی در تاریخ بغداد و دیگران نوشته‏اند که ولید بن عقبه در مقام مفاخره به علی علیه السلام گفت من از تو زبانم گویاتر و نیزه‏ام تیزتر و در جنگ شجاع‏ترم ! علی علیه السلام فرمود ساکت شو ای فاسق.آنگاه خدا بتصدیق کلام آنحضرت آیه مزبور را نازل فرمود(غایة المرام باب ۱۵، مناقب ابن مغازلی ص ۳۲۴، تاریخ بغداد ۱۳/۳۲۱ ، ینابیع الموده ص ۲۱۲ ).
و نیز برخی مفسیرین گفته اند که منظور از مومن در این آیه علی علیه السلام است و منظور از فاسق ولید است که در حال مستی به نماز ایستاد و پس از نماز به مردم گفت اگر میخواهید نماز را زیاد کنم . و نیز مفسرین گفته اند که آیه « ان جاء کم بنیا فتبینو...... » » ای کسانی که ایمان آورده‏اید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید!» هم در مورد ولید آمده است . ( شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۷/۲۲۹)
۳۴. « مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَی‏ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلاً » (احزاب ۲۳)
« در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‏اند; بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند; و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. »
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی از امام باقر نقل شده است که فرمود مقصود از" مَّن قَضَی‏ نَحْبَهُ "حمزه و جعفر بن ابی طالب هستند و مقصود از" وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ" علی بن ابی طالب است .
در تفسیر مجمع از امیرالمومنین نقل شده است که فرمودند مقصود از" رِجَالٌ صَدَقُوا" ما هستیم و به خدا سوگند مقصود از" وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ" من هستم که تقدیر خداوند را تغییر نتوانم داد . ( هم چنین این تفسیر در کتاب سعد السعود ص ۱۲۲، و بحار الانوار ۶۷/۱۹۰ و شواهدالتنزیل جلد ۲ نیز آمده است )
۳۵. « وَکَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ وَکَانَ اللَّهُ قَوِیّاً عَزِیزاً » ( احزاب آیه ۲۵)
« خدا کافران را با دلی پر از خشم بازگرداند بی‏آنکه نتیجه‏ای از کار خود گرفته باشند; و خداوند (در این میدان)، مؤمنان را از جنگ بی‏نیاز ساخت (و پیروزی را نصیبشان کرد); و خدا قوی و شکست‏ناپذیر است! »
در کتب بسیاری از شیعه و اهل سنت آمده است که این آیه در روز جنگ خندق نازل شد آن موقعی که امیرالمومنین شر عمرو بن عبدود را از مسلمانان کوتاه کرد و با کشته شدن او دشمن شکست خورد . ( تفسیر مجمع ، درالمنثور سیوطی ۶/۵۹۰ ، شواهد التنزیل ۲/۳،‌ بحر المحیط ۷/۲۲۴ ، ینابیع الموده ص ۹۴)‌
۳۶. « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً » ( احزاب آیه ۳۳ )
« خداوند فقط می‏خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد. »
این آیه در بیت ام سلمه همسر رسول خدا نازل شده است . و وقتی این آیه نازل رسول الله امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین را فرا خواندند و عبای خود را برآنها پوشاند و خود داخل آن شد و فرمود خدایا اینها اهل بیت من هستند که تو درباره آنها به من وعده داده ای . خدایا پلیدی را از آنها برطرف فرما و آنها را از هر رجس و نا پاکی تطهیر نما . ام سلمه عرض کرد یا رسول الله آیا من نیز با آنها هستم . رسول خدا فرمود ای ام سلمه من تو را بشارت به خیر و خوبی میدهم . (‌ولی جزء‌ آنها نیستی ) و به گفته عایشه این آیه در مورد اهل بیت است . صحیح مسلم ۷/۱۲۰و۱۲۱
( این حدیث را در کتب متعددی با اندک تفاوت لفظی آورده اند از جمله احمد بن حنبل در مسندش به سندهای متعدد نقل کرده است . و نیز در صحیح مسلم جلد ۴/۱۸۸۳ ، مستدرک حاکم ج ۲/۴۱۶ ، تفسیرطبری ۲۲ص ۵ و شواهد التنزیل ج ۲/۳۹ ،‌مسند احمد بن حنبل ج ۴/۱۰۷ و اسد الغابه ج ۲/۱۲ و تفسیر فخر رازی جلد ۶ ص ۷۸۳ آمده است . که البته در برخی روایات آمده است که در منزل عایشه این آیه نازل شد ولی قدر مسلم این است که این آیه درمورد امیرالمومنین و حضرت زهرا و حسنین است
همچنین صحیح مسلم جلد چهار ،‌ سنن ترمذی جلد پنج ص ۳۲۷ ، مسند احمد بن حنبل جلد سه ص ۶۰، اسباب النزول واحدی ص ۲۳۹ ، مناقب خوارزمی ص ۶۰ ، تفسیر قرطبی جلد ۱۴،‌ تفسیر کشاف زمخشری جلد ۳ ، تفسیر در المنثور سیوطی جلد ۶، صواعق محرقه ابن حجر مکی ص ۱۴۳ ، کفایه الطالب گنجی الشافعی ص ۵۴و ۳۷۲ ، اسد الغابه ابن اثیر جلد ۲ ، تفسیر طبری جلد ۲۲‌، احکام القرآن جصاص جلد پنج ، مشکاه المصابیح عمری جلد ۳ ، تذکره الخواص سبط بن الجوزی ص ۲۳۳ ، فصول المهمه ابن الصباغ المالکی ص ۱۱ ، تفسیر طبری جلد ۲۵ ص ۲۵ ، تفسیر البیضاوی جلد چهار ، تفسیبر ابن کثیر جلد چهار ص ۱۱۲ ،‌ مجمع الزوائد جلد ۷ ص ۱۰۳ ، تفسیر قرطبی جلد ۱۶ ص ۲۲ ، تفسیر نسفی جلد چهار ص ۱۰۵ ، حلیه الاولیاء‌ ابو نعیم اصفهانی جلد سه ص ۲۰۱)
برخی از علمای اهل سنت مانند زمخشری و غیره گفته‏اند که این آیه در مورد زنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده است زیرا صدر و ذیل آیه در باره آنها است!
پاسخ اینست که اگر این آیه در باره زوجات پیغمبر صلی الله علیه و آله بود ضمیر مخاطب بصیغه جمع مؤنث میآمد و آیه چنین میشد لیذهب عنکن الرجس و یطهرکن تطهیرا زیرا بکار بردن صیغه مذکر در جمع مؤنث بر خلاف قواعد زبان عرب و بکلی غلط است و علت اینکه با وجود حضرت زهرا علیها السلام در آن انجمن‏ضمیر مخاطب را جمع مذکر آورده است از جهت تغلیب است همچنانکه در آیه ۷۳ سوره هود نیز با اینکه مخاطب زن است (ساره) ولی چون ابراهیم در رأس آن خاندان قرار گرفته از نظر تغلیب ضمیر جمع مذکر آمده استـقالوا اتعجبین من امر الله رحمة الله و برکاته علیکم اهل البیت...و گذشته از این همه جا منظور از اهل بیت،علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام‏اند نه کسان دیگر زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله فقط بآنها اهل بیت خطاب میکرد چنانکه در کتب معتبره از انس بن مالک نقل شده است که پیغمبر صلی الله علیه و آله برای نماز صبح که میرفت مدت شش ماه از در خانه فاطمه علیها السلام عبور میکرد و آنها را صدا میزد و میفرمود الصلوة یا اهل البیت و آنگاه این آیه را تلاوت میفرمود انما یرید الله... (شواهد التنزیل جلد ۲ ص ۱۱) و اینکه میگویید اول و آخر آیه در مورد زنان رسول الله است اگر دقت کنی در آنجا ضمیر مونث آمده ولی در اینجا که در مورد اهل بیت است ضمیر مذکر است .
در کتاب قاموس الصحیفه از صاحب ریاض السالکین نقل شده است که اکثر علماء عامه گفته‏اند زنان پیغمبر صلی الله علیه و آله جزو اهل بیت او میباشند و من بحدیثی برخوردم که سیوطی در کتاب (الجامع الصغیر) از ابن عساکر از واثله نقل کرده که مضمونش صراحت دارد بر عقیده مذهب امامیه که زنهای آنحضرت در شمار اهل بیتش نیستند و آن گفتار او است که (بدخترش) فرمود نخستین کسی که از اهل بیت من بمن ملحق میشود توئی ای فاطمه و اول کسی که از زنانم بمن ملحق میشود زینب است ( قاموس الصحیفه ص ۲۵ )
یک نکته دیگر در مورد این آیه باقی می ماند و آن سوره تحریم است که ترچمه چند آیه آن آمده است
اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید (به نفع شماست، زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته; و اگر بر ضد او دست به دست هم دهید، (کاری از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند.
امید است که اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد، همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، هجرت‏کننده ، زنانی غیرباکره و باکره!
خداوند برای کسانی که کافر شده‏اند به همسر نوح و همسر لوط مثل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می‏شوند!»
اگر زنان رسول الله معصوم هستند پس چرا برای دو تن از آنان مثال زن نوح و زن لوط را زده است که آنان به شوهران خود خیانت کردند و در آخرت به خاطر همسری پیامبر عذاب آنان کم نمی شود . مگر آن دو زن پیامبر چه کرده بودند که خداوند در قرآن به آنان فرمود توبه کنید . اگر معصوم بودند که گناهی نمی کردند تا بخواهند توبه کنند . و مگر آن دوزن چه کرده بودند که خداوند فرمود اگر رسول الله شما را طلاق دهد زنانی بهتر برای او قرار دهد، همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، هجرت‏کننده ، زنانی غیرباکره و باکره . پس معلوم می شود که این‌آیه به هیچ وجه در مورد زنان رسول الله نیست و خواهش می کنم این مطلب را جای دیگری نفرمایید که ممکن است ....
در جامع الاصول روایت شده است که حصین بن سمره از زید بن ارقم پرسید که آیا زنان رسول الله از اهل بیت اند زید گفت نه به خدا قسم زیرا که زن مدتی با شوهر خود می باشد چون طلاقش داد به خانه پدرش می رود و به قوم پدری ملحق می شود و از شوهر به کلی جدا می گردد بلکه اهل بیت او خویشان او می باشند که صدقه بر ایشان حرام است و به هر خانه و هر کجا بروند از اهل او جدا نمی باشند .
۳۷. « إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً » (احزاب ۷۲)
« ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‏ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند; اما انسان آن را بر دوش کشید; او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »
در کتب بیشماری آمده است که دراین آیه منظور از امانت ولایت امیرالمومنین علی بن ابی طالب است که بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه شد آنها قبول نکردند .(‌عیون الاخبار ۲/۲۷۴،‌ کافی ۱/۴۱۳، بصائر الدرجات ص ۷۶ ،‌ بحارالانوار ۶۰/۲۸۰ ،‌ غایه المرام ص ۳۹۶ آیات الفضائل ص ۵۲۶ و تفسیر علی بن ابراهیم قمی ) ولی ابوبکر آن را قبول کرد و در واقع آن را غصب کرد .
ابو حمزه میگوید از امام باقر درباره گفتار خداوند «قُل اِنَّما اَعِظُکُم بِواحِدَهٍ» ( بگو تنها شما را به یک چیز پند می دهم ) فرمود تنها شما را به ولایت علی پند می دهم . (‌ سبا ۴۶ )‌
۳۸. « قُلْ إِنَّ رَبِّی یَقْذِفُ بِالْحَقِ عَلَّامُ الْغُیُوبِ » (سبا ۴۸)
بگو: «پروردگار من حق را (بر دل پیامبران خود) می‏افکند، که او دانای غیبها (و اسرار نهان) است.»
امام صادق در تفسیر این آیه فرموده اند حق امیر مومنان علی و ائمه از فرزندان آن حضرت هستند .
۳۹. « وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَی‏ وَالْبَصِیرُ * وَلاَ الظُّلُمَاتُ وَلاَ النُّورُ * وَلاَ الظِّلُّ وَلاَ الْحَرُورُ * وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلاَ الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَن یَشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ » (فاطر آیات ۱۹ تا ۲۲ )
« و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند، * و نه ظلمتها و روشنایی، * و نه سایه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان! * و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد می‏رساند، و تو نمی‏توانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته‏اند برسانی! »
از ابن عباس نقل است که گفت « مقصود از" وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَی‏ " ابو جهل است و مقصود"الْبَصِیرُ" از علی بن ابی طالب است ، چنانکه مقصود از" وَلاَ الظُّلُمَاتُ" ابوجهل است که قلب او به واسطه شرک تاریک بود و مقصود از" النُّورُ" قلب علی است که سرشار از نور میباشد و مقصود از" وَلاَ الظِّلُّ" جایگاه علی در بهشت است و مقصود از" وَلاَ الْحَرُورُ "جایگاه ابوجهل درجهنم است . سپس خداوند همه را ( یعنی اهل نور و ظلمت و حق و باطل را )‌ جمع نموده می فرماید "* وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلاَ الْأَمْوَاتُ " یعنی افراد زنده مانند مومنین با افراد مرده مانند کفار یکسان نیستند .» (‌شواهد التنزیل ۲/۱۰۱ ، مناقب ابن شهر آشوب ۳/۸۱ )
۴۰. « إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتَی‏ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ » (یس۱۲)
« به یقین ما مردگان را زنده می‏کنیم و آنچه را از پیش فرستاده‏اند و تمام آثار آنها را می نویسیم; و همه چیز را در کتاب آشکار کننده‏ای برشمرده‏ایم! »
از امام حسین علیه السلام نقل شده است که فرمود چون این آیه بر رسول خدا نازل شد دو نفر برخاستند و گفتند یا رسول الله آیا امام مبین تورات است . فرمود خیر . گفتند آیا انجیل است . فرمود خیر . گفتند آیا قرآن است . فرمود خیر . سپس امیرالمومنین وارد شد و رسول خدا فرمود امام مبین این اوست . او امامی است که خداوند دانش و علم هر چیزی را در او جمع نموده است . (‌این مضمون در کتب بسیاری امده است از جمله معانی الاخبار ص ۹۵ ،‌ ینابیع الموده ص ۷۷ ،‌ بحار الانوار ۳۵/۴۲۸ ، احتجاج علامه طبرسی ۱/۷۴ و تفسیر نور الثقلین )
بسم الله الرحمن الرحیم
۱. « وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْؤُولُونَ » (سوره و الصافات آیه ۲۴)
باز داشتشان نمایید که آنها مسئولند .
ابو سعید خدری از پیغمبر صلی الله علیه و آله نقل میکند که آنچه مورد سؤال خواهد بود ولایت علی بن ابیطالب است(شواهد التنزیل جلد ۲ ص ۱۰۷ ،‌ صواعق المحرقه ص ۸۹)
نیز در کتب دیگری از ائمه نقل شده است که کسی از صراط عبور نخواهد کرد مگراینکه ولایت علی بن ابی طالب را داشته باشد( بحار الانوار ۳۹/۱۹۶ ،‌ خصال ۱/۱۲۰ ،‌ احقاق الحق ۹/۱۴۳ ،‌ مصباح الانوار ص ۱۰۶ ،‌ دلائل الصدق ۲/۱۵۰ )
و برخی از بزرگان سنت در کتب خود آورده اند که این ولایتی که رسول خدا در غدیر برای علی اثبات نمود همان ولایتی است که روز قیامت از مردم سوال خواهد شد . (،‌ ینابیع الموده ص ۲۵۷ ،‌ مناقب خوارزمی ص ۱۸۶ ، فرائد السمطین ۱/۷۸ ،‌ مناقب خوارزمی ص ۱۸۶ ،‌ ما نزل من القرآن فی علی ص ۳۱۲ ، صواعق المحرقه ص ۸۹)‌
۲. « وَمَا خَلَقْنَا السَّماءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلاً ذلِکَ ظَنُّ الَّذِین کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ » (ص ۲۷)
« ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم; این گمان کافران است; وای بر کافران از آتش (دوزخ)! »
امام صادق در تفسیر این‌آیه شریفه فرمود آسمان مدحی برای امیرالمومنین است و زمین فاطمه است و « ما بین آن دو » یعنی امامان از فرزندان آن حضرت است . (‌ کتاب القطره ۲/۲۷۱)
۳. « أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ » (ص ۲۸)
« آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‏اند همچون مفسدان در زمین قرار می‏دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران؟! »
در تفسیر قمی آمده است که امام صادق فرمودند « مقصود از" الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ" امیرالمومنین و اصحاب او هستند و مقصود" کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ" از اولی و دومی و یاران آنها می باشند . چنانکه مقصود از" الْمُتَّقِینَ" نیز امیرالمومنین و یاران او هستند و مقصود از"فُجَّارِ" آن دو نفر و یاران آنها هستند»
۴. « کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبَابِ » (ص ۲۹)
« این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کرده‏ایم تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند! »
در بیان این آیه آمده است که مبارک امیرمومنان علی است که قرآن را تفسیر می نماید همان کتابی که فرو فرستاده شده است و او بر امت حضرت محمد مبارک و پربرکت است . و آنجا که خدا می فرماید « وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبَابِ » « تا خردمندان در آیات آن متذکر شوند » منظور از صاحبان خرد شیعیانی هستند که ولایت او را پذیرفته و دوستدار او هستند .
۵. « أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِداً وَقَائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ » (زمر ۹)
« (آیا چنین کسی با ارزش است) یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت می‏ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی که می‏دانند با کسانی که نمی‏دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر می‏شوند!»
در چند کتاب از ابن عباس و امام باقر و امام صادق نقل شده است که فرمودند « مقصود از" الَّذِینَ یَعْلَمُونَ" علی و اهل بیت اوست و مقصود از " وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ " دشمنان آنها و مقصود از " أُولُوا الْأَلْبَابِ " شیعیان اهل بیت می باشند » (‌شواهد التنزیل ۲/۱۱۶ و کافی ۱/۱۳ )
شبی امیر المومنین علی علیه السلام از مسجد کوفه به سمت خانه خودشان حرکت می کردند که صدای تلاوت آیات قرآن از خانه شخصی خارج شد و آیه بالا را تلاوت می کرد . خیلی هم با حال می خواند ، کمیل در دل خودش از آن تلاوت لذت برد ، امام فرمودند سرو صدای این مرد که تو را به تعجب انداخت را شنیدی ، او از اصحاب جهنم است ، بعدا خبرش رابهت می دهم . بعد از اینکه حضرت با خوارج جنگیدند سرهای زیادی روی زمین افتاده بود . حضرت بانوک شمشیر به یکی از آنها اشاره کردند و فرمودند ای کمیل امن هو قانت آناء الیل ، کمیل یاد ماجرا افتاد و حضرت را بوسید و استغفار کرد .

۶. « أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَی‏ نُورٍ مِن رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِن ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ » (زمر۲۲)
« آیا کسی که خدا سینه‏اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند! »
در تفسیر قمی آمده است که این آیه در مورد امیرالمومنین است و همچنین واحدی که از علمای عامه است در کتاب اسباب النزول ص ۲۷۶ ،‌می گوید : این آیه درباره علی و حمزه نازل شده است ،‌آنها کسانی بودند که خداوند برای پذیرش اسلام به آنها شرح صدر مرحمت فرمود . سپس می گوید و مقصود از و القاسیه قلوبهم ابولهب و فرزند اوست . (‌ و این مضمون درکتبی مثل ینابیع الموده ص ۲۱۲ ، و تفسیر بیضاوی ۴/۹۶ ، ریاض النضره ۲/۲۰۷ و ذخائر العقبی ص ۸۸ نیز آمده است .)
علامه مظفر بعد از ذکر این حدیث میگوید تردیدی نیست که علی نسبت به حمزه سید الشهداء در این معنا کامل تر خواهد بود چرا که حمزه سابقه شرک دشات و علی هرگز مشرک به خدای خود نبود و بدین سبب لایق امامت و رهبری امت شد .
۷. « ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِیهِ شُرَکَاءُ مَتَشَاکِسُونَ وَرَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ » (زمر ۲۹)
« خداوند مثالی زده است: مردی را که مملوک شریکانی است که درباره او پیوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردی که تنها تسلیم یک نفر است; آیا این دو یکسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولی بیشتر آنان نمی‏دانند. »
از امام باقر در تفسیر این‌آیه آمده است که فرمود منظور از" رَجُلاً فِیهِ شُرَکَاءُ مَتَشَاکِسُونَ" اولی است که همه گروهها ولایت او را پذیرفتند و در قیامت از یکدیگر بیزاری می جویند و مقصود از" وَرَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ" علی است که تسلیم رسول خداست . (‌کافی ص ۲۲۴،‌ در کتب دیگری نیز با این مضمون آمده است ولی قسمت اول را نگفته اند مانند بحار الانوار ۲۴/۱۶۳ ، شواهد التنزیل ۲/۱۱۹ و تفسیر عیاشی )
۸. « وَالَّذِی جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ » (‌ زمر ۳۴)
« اما کسی که سخن راست بیاورد و کسی که آن را تصدیق کند، آنان پرهیزگارانند! »
در شواهد التنزیل آمده است که امیرالمومنین فرمود « مقصود از" جَاءَ بِالصِّدْقِ" رسول الله است و مقصود از " وَصَدَّقَ بِهِ "من هستم و همه مردم جز من و رسول خدا دین الهی را تکذیب می کردند » ( شواهد التنزیل ص ۱۲۲ ، نیز در تفسیر مجمع البیان و تفسیر قمی هم این مضمون آمده است )
۹. « وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِن رَبِّکُم » ( زمر ۵۵‌)
« و از بهترین دستورهائی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید »
از امام صادق پیرامون این آیه روایت آمده است که فرمودند منظور پیروی کردن از ولایت امیر مومنان علی است و آنچه خداوند متعال در آن مصلحت امت را می داند . ( تفسیر قمی ۲/۲۵۰ ،‌بحار الانوار ۲۴/۱۹۴)
۱۰. « أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَاحَسْرَتَی عَلَی‏ مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ * أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ ................... بَلَی‏ قَدْ جَاءَتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ » (زمر ۵۷ تا۵۹)
« این دستورها برای آن است که) مبادا کسی روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره‏کنندگان (آیات او) بودم!» * یا بگوید: «اگر خداوند مرا هدایت می‏کرد، از پرهیزگاران بودم!» * یا هنگامی که عذاب را می‏بیند بگوید: «ای کاش بار دیگر (به دنیا) بازمی‏گشتم و از نیکوکاران بودم!» * آری، آیات من به سراغ تو آمد، اما آن را تکذیب کردی و تکبر نمودی و از کافران بودی! »
در کتب متعدد از ائمه نقل شده است که منظور از" جَنبِ اللَّهِ" امیرالمومنین است که در رزو قیامت حجت خدا بر مردم خواهند بود . (‌ از جمله کافی ۱/۱۴۵ ،‌ الاکمال ص ۲۰۶ ،‌ آیات الفضائل ص ۵۵۹ ،‌ مناقب ابن شهر آشوب ۳/۶۴ )
۱۱. « وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ » (زمر ۶۵)
« به تو و همه پیامبران پیشین وحی شده که اگر مشرک شوی، تمام اعمالت تباه می‏شود و از زیانکاران خواهی بود! »
از امام صادق در تفسیر این آیه نقل شده است که فرمود « مقصود از شرک این است که رسول خدا دیگری را با علی در ولایت شریک نماید . و مقصود از " بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَکُن مِنَ الشَّاکِرِینَ " ( در آیه بعد ) این است که از خدای خود اطاعت کن و او را سپاس گو که پسر عم تو علی را یاور تو قرار داد » ( تفسیر قمی ۱/۲۵۱ ، کافی ۱/۴۲۷ ، آیات الفضائل ص ۵۶۲ )
در بحار الانوار از امام صادق نقل شده است که فرمود خداوند عز و جل گر چه به پیامبر خود خطاب می فرماید ولی مقصود او دیگران هستند و دلیل آن این است " بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَکُن مِنَ الشَّاکِرِینَ" در حالی که خود می داند که پیامبر جز او را عبادت نمی کند وسپسگذار اوست ولی پیامبر خود را خطاب می نماید که امت درس بگیرند .
۱۲. « إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ » (اعراف ۳۰)
« به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‏شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است! »
این آیه در شان علی بن ابی طالب و امامان از فرزندان آن حضرت و شیعیانش نازل شده است . ( تفسیر برهان ۴/۱۱۰)
۱۳. « قُل لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ » ( شوری ۲۳ )
بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‏کنم جز دوست‏داشتن نزدیکانم ( اهل بیتم); و هر کس کار نیکی انجام دهد ، بر نیکی‏اش می‏افزاییم; چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. »
پیامبر اکرم (ص) فرمودند قربی علی و فاطمه و فرزندان آنها هستند و موده فی القربی یعنی از آنها محافظت کنید و آنها را یاری دهید .
زمخشری در تفسیر کشاف و گنجی شافعی در کفایة الطالب و دیگران نوشته‏اند که چون آیه مزبور نازل شد به پیغمبر صلی الله علیه و آله گفتند یا رسول الله نزدیکان شما که دوستی آنها بر ما واجب است چه کسانی‏اند؟ پیامبر فرمود علی و فاطمه و دو پسرشان. (کفایة الطالب ص ۹۱، تفسیر کشاف جلد ۲ ص ۳۳۹،‌ ذخائر العقبی ص ۲۵)
نیز از پیامبر نقل شده است که فرمودند هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته و بخشیده می شود و مومن کامل الایمان از دنیا رفته و فرشته مرگ او را به بهشت بشارت می دهد و او را با احترام به سوی بهشت می برند مثل عروسی که به خانه داماد می برند ، و در قبر او دو در به سوی بهشت باز می شود و قبر او زیارتگاه فرشتگان می شود و بر سنت و جماعت اسلام از دنیا رفته است . اما اگر با بغض و دشمنی آل محمد از دنیا برود کافر از دنیا می رود و بوی بهشت را استشمام نمی کند و روز قیامت در حالی وارد عرصه محشر می شود که در پیشانی او نوشته شده است مایوس از رحمت خدا .
( این مضمون که این آیه درمورد امیرالمومنین و حضرت زهرا و حسنین است در بسیاری از کتب آمده است از جمله کافی ۱/۲۹۵ ،‌ قرب الاسناد ص ۳۸ ، ینابیع الموده ص ۱۰۶ ، شواهد التنزیل ۲/۱۴۵،‌ فرائد السمطین ۲/۱۲۰ ،‌ جامع البیان ۱۵/۲۵ )
همچنین در ادامه آین‌آیه در تفاسیر آمده است که منظور از" یَقْتَرِفْ حَسَنَةً" محبت اهل بیت می باشد . ( تفسیر مجمع البیان ، کافی ۱/۳۷۹ ، ینابیع الموده ص ۱۱۸ )
۱۴. « وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ » (زخرف۴)
« و او در «ام‏الکتاب‏» ( لوح محفوظ) نزد ما بلندپایه و استوار است! » امام صادق در تفسیر این‌آیه می فرمایند منظور امیرمومنان است . ( تاویل الآیات ۲/۵۲۲ )
۱۵. « وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ » (زخرف ۲۸)
« خداوند آن را کلمه پاینده‏ای در نسلهای بعد از خود قرار داد، شاید به سوی خدا باز گردند!
در بسیاری از کتب آمده است که منظور از این‌آیه امامت است که تا قیامت در فرزندان امام حسین علیه السلام باقی خواهد ماند . ( کمال الدین ص ۲۳۲ ، آیات الفضائل ص ۵۸۲ ،‌علل الشرایع ص ۸۰ ،‌ ینابیع الموده ص ۱۱۷ ، احقاق الحق ۳/۵۷۳)
۱۶. « فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُم مُنتَقِمُونَ * وْنُرِیَنَّکَ الَّذِی وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَیْهِم مُقْتَدِرُونَ » (‌ زخرف ۴۱ و ۴۲)
« و هرگاه تو را از میان آنها ببریم، حتما از آنان انتقام خواهیم گرفت; * اگر (زنده بمانی و) و آنچه را (از عذاب) به آنان وعده داده‏ایم به تو نشان دهیم، باز ما بر آنها مسلطیم! »
این آیه درمورد امیرالمومنین است که از دشمنان انتقام می گیرد . در برخی از نقل شده است که از مشرکان مکه و در برخی دیگر نقل شده است که از ناکثین و قاسطین .( تفسیر مجمع البیان ، بحار الانوار ۳۶/۲۳ ، ینابیع الموده ص۹۸ ،‌ مناقب ص ۲۷۴)‌
۱۷. « وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ (زخرف۴۴) » « و این موجب یادآوری تو و قوم توست و به زودی بازخواست خواهید شد » امام باقر در تفسیر این آیه شریفه می فرمایند ما همان اهل ذکر هستیم و ماییم که مورد سوال قرار میگیریم . ( تفسیر برهان ۴/۱۴۶ و تاویل الآیات ۲/۵۶۱)
۱۸. « وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ » (زخرف ۴۵)
« از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟! »
از ابن‏مسعود از رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - روایت کرده که فرمود: در شب معراج که مرا به آسمان بردند با جبرئیل به آسمان چهارم رسیدیم، خانه‏ای دیدم از یاقوت سرخ، جبرئیل گفت: این بیت‏المعمور است، ای محمّد برخیز و به سوی آن نماز کن. خداوند پیامبران را در پشت من به صف درآورد و من به امامت بر آنان نماز گزاردم، چون سلام نماز دادم کسی از نزد پروردگارم آمد و گفت: ای محمّد، خدایت سلام می‏رساند و می‏گوید: از این پیامبران بپرس که پیش از تو بر چه چیز فرستاده‏شده‏اند؟ گفتم: ای گروه پیامبران، پروردگارم شما را پیش از من بر چه چیز فرستاد؟ گفتند: بر نبوت تو و ولایت علی‏بن ابی طالب - علیه السلام -. و این است معنای آیه که از پیامبران پیش از خود بپرس... پیامبرانی که پیش از تو فرستاده‏ایم بپرس...( در ینابیع‏المودة، باب ۱۵، ص ۸۲ ، همچنین مانند این مضمون در بحار الانوار ۲۶/۳۰۷ ، شواهد التنزیل ۲۵/۵۸،‌ فرائد السمطین ۲/۸۱ ،‌ مفتاح النجاه ص ۴۱ نیز آمده است .)
۱۹. « وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلاً إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ * وَقَالُوا ءَآلِهَتِنا خَیْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَکَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ » (زخرف آیه ۵۷ و ۵۸)
« و هنگامی که درباره فرزند مریم مثلی زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فریاد راه انداختند. * و گفتند: «آیا خدایان ما بهترند یا او ( مسیح)؟! (اگر معبودان ما در دوزخند، مسیح نیز در دوزخ است، چرا که معبود واقع شده)!» ولی آنها این مثل را جز از طریق جدال (و لجاج) برای تو نزدند; آنان گروهی کینه‏توز و پرخاشگرند! »
نقل شده است که روزی رسول خدا نشسته بود و امیرالمومنین خدمت آن حضرت رسید . رسول خدا به او فرمود « به راستی درتو شباهتی از عیسی بن مریم وجود دارد و اگر نمی ترسیدم که این امت درباره تو چیزهایی را بگویند که نصاری درباره عیسی گفتند امروز درباره تو سخنی میگفتم که به هر جمعیتی از مسلمانان برخورد کردی خاک زیر پای تو را برای برکت برگیرند » سپس ابوبکر و عمر و مغیره و عده ای از قریش خشمگین شدند و گفتند او راضی نشد که برای پسر عم خود مثلی غیر از عیسی بن مریم بزند . و بعد از آن این آیه نازل شد و .... .( کافی ۸/۵۷ و شبیه این روایت درکتب دیگر مثل بحار الانوار ۹/۲۳۶ ،‌ التهذیب ۳/۱۴۴ ،‌تفسیر مجمع البیان و تفسیر قمی ،‌ مصباح الهدایه ص ۱۲۵ ،‌ شواهد التنزیل ۲/۱۵۹ ،‌ ذخایر العقبی ص ۹۲ ،‌ خصائص نسائی ص ۳۹ و .... آمده است )
۲۰. « وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلاَ تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ » (زخرف ۶۱)
« و او سبب آگاهی بر روز قیامت است; هرگز در آن تردید نکنید; و از من پیروی کنید که این راه مستقیم است! »
امام صادق در تفسیر این آیه فرمود مقصود خداوند از علم ، امیرمومنان علی است ، رسول خدا خطاب به امیرالمومنین فرمود یا علی تو علم و سبب آگاهی برای این امت هستی ، کسی که از تو پیروی نماید نجات خواهد یافت و آن که از راه تو تخلف نماید به هلاکت خواهد رسید . ( تاویل الآیات ۲/۵۷۰ )‌ همچنین در بسیاری از کتب آمده است که منظور از صراط مستقیم علی است و نیز در آیات دیگر هم که صراط مستقیم آمده است منظور امیرالمومنین است .( مانند تفسیر قمی و نور الثقلین ،‌بحار الانوار ۳۲/۲۹۱ )
۲۱. « أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْیَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ » ( جاثیه ۲۱)
« آیا کسانی که مرتکب بدیها و گناهان شدند گمان کردند که ما آنها را همچون کسانی قرارمی‏دهیم که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند که حیات و مرگشان یکسان باشد؟! چه بد داوری می‏کنند! »
از ابن عباس روایت شده است که گفت مقصود از بنی امیه هستند و مقصود از پیامبر خدا وعلی و حمزه و جعفر و حسن و حسین و فاطمه می باشند . (‌ شواهد التنزیل ۲/۱۷۰و شبیه این روایت در کتب دیگر مثل دلائل الصدق ۲/۳۰۵ ،‌ ما نزل من القرآن فی علی ص ۳۱۸ ، آیات الفضائل ص ۶۰۶ آمده است .)
۲۲. « الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ * وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا ............... * ذلِکَ بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَبِّهِمْ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ » (محمد آیات ۱تا۳)
« کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، (خداوند) اعمالشان را نابود می‏کند! * و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد (ص) نازل شده - و همه حق است و از سوی پروردگارشان- نیز ایمان آوردند، خداوند گناهانشان را می‏بخشد و کارشان را اصلاح می‏کند! * این بخاطر آن است که کافران از باطل پیروی کردند، و مؤمنان از حقی که از سوی پروردگارشان بود تبعیت نمودند; این‏گونه خداوند برای مردم مثلهای (زندگی) آنان را بیان می‏کند! »
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است که این‌آیات مربوط به اصحاب رسول خدا است که بعد از آن حضرت مرتد شدند و حق اهل بیت رسول الله را غصب نمودند و از ولایت علی و امامان بعد از آن حضرت جلوگیری کردند و خداوند به واسطه این عمل اعمال آنها را بی ارزش نمود و آنچه از اعمال قبلا در جنگها با رسول خدا انجام داده بودند باطل کرد . ( رجوع شود به آیات الفضائل ص ۶۰۸)
۲۳. « ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَأَنَّ الْکَافِرِینَ لاَ مَوْلَی‏ لَهُمْ » (محمد ۱۱)
« این برای آن است که خداوند مولا و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند; اما کافران مولایی ندارند! »
از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل شده که می گوید مقصود از" ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا" محمد و علی و جعفر و حمزه و فاطمه و حسن و حسین هستند که خداوند ولی‌ آنهاست و آنها را در مقابل دشمنان پیروز خواهد نمود و مقصود از" وَأَنَّ الْکَافِرِینَ لاَ مَوْلَی‏ لَهُمْ" ابوسفیان و یاران او هستند که یاوری از طرف خداوند برای آنها نخواهد بود و کسی آنها را از عذاب نجات نخواهد داد . ( شواهد التنزیل ۲/۱۷۴ ، احقاق الحق ۱۴/۶۷۳ )
۲۴. « أَفَمَن کَانَ عَلَی‏ بَیِّنَةٍ مِن رَبِّهِ کَمَن زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُم » (محمد ۱۴)
« آیا کسی که دلیل روشنی از سوی پروردگارش دارد، همانند کسی است که زشتی اعمالش در نظرش آراسته شده و از هوای نفسشان پیروی می‏کنند؟! »
درتفسیر آمده است که منظور از" أَفَمَن کَانَ عَلَی‏ بَیِّنَةٍ" امیرالمومنین است و مقصود از " زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ " کسانی هستند که حق او را غصب کردند و از هوای نفس خود پیروی نمودند . در برخی کتب آمده است که منظور منافقین هستند . ( تفسیر علی بن ابراهیم قمی ،‌ بحار الانوار ۳۶/۸۶،‌ تفسیر مجمع البیان و شواهد التنزیل ۲/۱۷۵)
۲۵. « وَیَهْدِیَکُمْ صِرَاطاً مُسْتَقِیماً » ( فتح ایه ۲۰ )
ثعلبی در تفسیر این آیه و نیز احمد بن حنبل در مسند جلد ۵/۳۵۸ و در تاریخ طبری ج ۳/۹۳ آمده است که این آیه در فتح خیبر است . و ثعلبی گفته است که پیامبر اهل خیبر را محاصره کرد تا به گرسنگی سخت افتادند و پیامبر پرچم را به عمر داد و گروهی هم با او رفتند و به اهل خیبر برخوردند ، پس عمر با یارانش برگشت به سوی پیامبر که یاران عمراو را متهم به ترس می کردند و او هم یارانش را متهم به ترس می کرد. پس ابوبکر پرچم را گرفت و رفت و جنگید و بازگشت و باز عمر گرفت و جنگید و فتحی حاصل نشد و برگشت . این خبر را به پیامبر دادند پیامبر فرمود به خدا سوگند فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند که خیبر را خواهد گرفت ، و در روز بعد امیرالمومنین را با شتری آوردند در حالی که چشمش به شدت درد می کرد ، پیامبر آب دهان مبارک را در چشم او ریختند و چشم حضرت علی خوب شد ، سپس پرچم را به دست علی دادند و علی رفت تا به خیبر رسید ، مرحب صاحب قلعه بیرون آمد و خودی سبز رنگ بر سر داشت که سنگی ( برخی گویند سنگ آسیاب بود و این نشان از قدرت بسیار زیاد او دارد )‌ را مانند تخم مرغی سوراخ کرده بر سر خودش گذاشته بود و دو طرف رجزهایی خواندند و جنگ شروع شد . علی چنان بر سر او زد که سپر و سنگ و کلاه خود و سرش با هم شکافت و قلعه های خیبر به دست او گشوده شد .
۲۶. « وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَی‏ وَکَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا » ( فتح ۲۶ )
« و آنها را به حقیقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر کس شایسته‏تر و اهل آن بودند »
مالک می گوید به امام رضا عرض کردم معنای کلمه ی تقوی در این‌آیه چیست . حضرت فرمودند همان ولایت امیرمومنان علی است . ( تاویل الآیات ۲/۵۹۵ ، بحار الانوار ۲۴ /۱۸۰ )
از مولای ما موسی بن جعفر روایت شده است که گفتار خداوند «تَراهُم رُکَّعاً سُجَّداً یَبتَغوُنَ فَضلاً مِنَ الله وَ رِضواناً سیماهُم فی وُجوهِهِم مِن اَثَرِ السُّجود» (آنان را در حال رکوع و سجده می بینی که در پی فضل و خشنودی خدا هستند و اثر سجده در چهره هایشان نمایان است) در شان علی ابن ابی طالب فرود آمده است . (‌ فتح ۲۹ )
۲۷. « وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ » (حجرات ۷)
« و بدانید رسول خدا در میان شماست; هرگاه در بسیاری از کارها از شما اطاعت کند، به مشقت خواهید افتاد; ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده، و (به عکس) کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است; کسانی که دارای این صفاتند هدایت یافتگانند! »
از امام صادق روایت شده است که فرمود « مقصود از ایمان در آیه " حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ" اعتقاد به ولایت امیرالمومنین است و مقصود از" الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ" ابوبکر و عمر و عثمان هستند . ( کافی ۱/۴۲۶ و تفسیر قمی )
۲۸. « وَجَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ » (ق۲۱)
« هر انسانی وارد محشر می‏گردد در حالی که همراه او حرکت دهنده و گواهی است! »
از جابر نقل شده است که گفت از امام صادق علیه السلام در مورد این آیه شریفه پرسیدم ایشان فرمودند : سائق امیر مومنان علی است و شهید رسول خداست . ( بحار الانوار ۲۳/۳۵۲ ، تاویل الآیات ۲/۶۰۹)
۲۹. « أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ » (ق ۲۴)
«(خداوند فرمان می‏دهد:) هر کافر متکبر لجوج را در جهنم افکنید! »
از عبایه ی ربعی نقل شده است که گفت از علی شنیدم که می فرمود « منم تقسیم کننده بهشت و دوزخ که به دوزخ می گویم این برای من و آن برای توست . این در حالی است که رسول خدا بر صراط می نشیند ، پس هر کس نبوت پیامبر و ولایت مرا انکار کند به دوزخ افکنده می شود و این است فرمایش خداوند در این آیه ،‌ که منظور از کفار کسی است که نبوت حضرت محمد را انکار کرده و عنید کسی است که ولایت مرا انکار کرده و با من دشمنی نموده است . ( تفسیر برهان ۴/۲۲۵ ، المناقب ۲/۱۵۷)
همچنین در روایتی دیگر محمد بن حمران می گوید از امام صادق راجع به این آیه پرسیدم حضرت فرمود : روز قیامت حضرت محمد بر صراط می ایستد ، پس هیچ کس حق عبور از آن را ندارد جز آن که به همراه او براتی باشد .
عرض کردم برات چیست ؟
فرمود ولایت علی بن ابی طالب و امامان از فرزندان آن حضرت . آنگاه منادی حق ندا می کند ای محمد ، ای علی به دوزخ بیاندازید هر کس به نبوت تو کفر ورزیده و با علی بن ابی طالب و فرزندانش دشمنی نموده است . ( تاویل الآیات ۲/۶۰۹)
امام سجاد از امیرالمومنین نقل میکند که فرمود « رسول خدا به من فرمود چون خداوند مردم را در روز قیامت جمع نماید من و تو در طرف راست عرش خدا خواهیم بود سپس خداوند به من و تو دستور می دهد که برخیزید و هر که شما را تکذیب نموده و دشمن شما بوده به آتش بیفکنید.» ( بحارالانوار ۳۹/۱۹۹،‌و مانند این روایت در شواهد التنزیل ۲/۱۸۹ نیز‌ آمده است )
۳۰. « إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْرَی‏ لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ » (ق ۳۷)
« قطعا برای هر صاحب عقل و یا کسی که گوش فرا دهد و به گواهی ایستد عبرتی است »
از ابن عباس روایت شده است که گفت « برای رسول خدا دو شتر هدیه آوردند پس رسول خدا نگاهی به اصحاب خود نمود و فرمود آیا در بین شما کسی هست که دو رکعت نماز بخواند و در بین آن قلب او مشغول به امور دنیا نشود تا من یکی از این دو شتر را به او بدهم. پس علی برخاست و مشغول نماز شد و چون نماز او تمام شد جبرئیل آمد و گفت یا رسول الله یکی از این دو شتر را به او بدهید . رسول خدا فرمود اودر تشهد به فکر این بود که کدام یک از آنها را بگیرد . جبرئیل گفت او در فکر این بود که هر کدام فربه تر است بگیرد و بکشد و در راه خدا انفاق کند و این فکر برای خدا بود نه برای دنیا . پس رسول خدا هر دو را به امیرالمومنین داد و این آیه نازل شد . یعنی علی در نماز علی عبرتی است که برای افراد عاقل و گوشهای شنوا ودلهای بیدار. ( شواهد التنزیل ۲/۱۹۲)
۳۱. « إِنَّکُمْ لَفِی قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ » (ذاریات ۸)
« شما در گفتاری مختلف و گوناگون هستید »
امام صادق در تفسیر این آیه شریفه می فرمایند مقصود آن است که چون خدای متعال آنان را به ولایت امیرمومنان علی خبر داد آنها اختلاف نمودند . ( همانند این روایت در تفسیر برهان ۴/۲۳۱ نقل شده است )
۳۲. « یُؤْفَکُ عَنْهُ مَنْ أُفِکَ » (ذاریات ۹)
« از آن هر کس که شایسته نبود رویگردان می شود .»
امام باقر در تفسیر آیه مذکور فرمودند یعنی کسی که از ولایت امیر المومنین خودداری کند بهشت از او بازداشته می شود . ( تاویل الآیات ۲/۶۱۴ ، مناقب ۳/۹۶)
۳۳. « وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِم مِن شَیْ‏ءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ » (طور۲۱)
« کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق می‏کنیم; و از (پاداش) عملشان چیزی نمی‏کاهیم; و هر کس در گرو اعمال خویش است! »
در تفسیر قمی و کافی از امام صادق نقل شده است که فرمودند « مقصود از" وَالَّذِینَ آمَنُوا "دراین آیه پیامبر و امیرالمومنین هستند و مقصود از" ذُرِّیَّتُهُم" اوصیای آنها ائمه معصومین می باشند و مقصود از" وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِم مِن شَیْ‏ءٍ" علومی است که از رسول خدا به علی علیه السلام منتقل شد که آن علوم از ذریه و امامان بعد از او دریغ نخواهد شد و خداوند به آنها نیز ملحق خواهد نمود . پس حجت و نشانه امامت در همه آنها یکسان و اطاعت آنها واجب خواهد بود .»
۳۴. « الرَّحْمنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الْإِنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَیَانَ » ( رحمن ۱ تا ۴)
« خداوند رحمان، * قرآن را تعلیم فرمود، * انسان را آفرید، * و به او «بیان‏» را آموخت. »
امام رضا در تفسیر این آیات شریفه فرمودند منظور از انسان امیر مومنان علی است که خدای سبحان همه‌ی ما یحتاج مردم را به او آموخت . ( تاویل الآیات ۲/۶۳۰)
۳۵. « مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ * بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لاَ یَبْغِیَانِ » (رحمان ۱۹ و ۲۰)
۳۶. « یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ » رحمان ۲۲)
« دو دریای مختلف (شور و شیرین، گرم و سرد) را در کنار هم قرار داد، در حالی که با هم تماس دارند; * در میان آن دو برزخی است که یکی بر دیگری غلبه نمی‏کند»
« از آن دو، لؤلؤ و مرجان خارج می‏شود. »
در کتب متعدد نقل شده است که دراین آیه مقصود از"بَحْرَیْنِ" علی وفاطمه است و مقصود از" بَرْزَخٌ" رسول خدا است و مقصود از" یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ" حسن و حسین می باشند .
۳۷. « وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ » (واقعه آیه ۱۰و۱۱)
امام صادق در تفسیر این آیه می فرماید این آیه به خصوص در شان امیر مومنان علی علیه السلام نازل گشته است چرا که آن حضرت بر ایمان از همه مردم پیشی گرفته و خداوند بدین آیه او را مدح فرموده است ( تاویل الآیات ۲/۶۴۲ البته این مضمون با روایات متفاوت در کتب متعدد آمده است از جمله کافی ۱/۲۷۱ ،‌ الامالی ص ۴۴، بحار الانوار ۲۴/۴ و ۳۵/۳۳۲ ،‌غایه المرام ۲/۵ ،‌ مصباح الهدایه ۱۴۹ ،‌ شواهد التنزیل ۲/۲۱۸ )
ابن عباس می گوید از رسول خدا درباره این آیه سوال کردم فرمودند جبرئیل به منگفتند که آنها علی وپیروان اوهستند که پیشگامان به سوی بهشت و مقربان در گاه خدا هستند به خاطر احترامی که خدا برای آنها قائل است .
۳۸. امام صادق در تفسیر آیه « ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ (واقعه ۳۹) » فرموده است که منظور مومن آل فرعون است و منظور از « وَثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِینَ » منظور علی بن ابی طالب است .
۳۹. « وَأَمَّا إِن کَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ » (واقعه ۹۰)
« اما اگر از اصحاب یمین باشد، »
امام صادق در تفسیر این‌آیه شریفه می فرمایند منظور از یمین امیر مومنان و اصحاب یمین همان شیعیان آن حضرت هستند . ( تفسیر برهان ۴/۲۸۵)
۴۰. « وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِندَ رَبِّهِمْ » ( حدید ۱۹)
« کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، آنها صدیقین و شهدا نزد پروردگارشانند »
ابن عباس در تفسیر این‌آیه گفته است علی بن ابی طالب همان صدیق است . ( القطره جلد ۲ ص ۲۵۴)

بسم الله الرحمن الرحیم
۱. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِن رَحْمَتِهِ وَیَجْعَل لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (حدید ۲۸)
« ای کسانی که ایمان آورده‏اید! تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید و گناهان شما را ببخشد; و خداوند غفور و رحیم است. »
از امام باقر نقل شده است که فرمودند مقصود از " کِفْلَیْنِ " حسن و حسین هستند و مقصود از" نُوراً" امام عادلی است مانند امیرالمومنین علی بن ابی طالب که باید از او پیروی کنند » ( شواهد التنزیل ۲/۲۲۸ ،‌ تفسیر نور الثقلین )
۲. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَةً ذلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ » (مجادله ۱۲)
« ای کسانی که ایمان آورده‏اید! هنگامی که می‏خواهید با رسول خدا نجوا کنید (و سخنان درگوشی بگویید)، قبل از آن صدقه‏ای (در راه خدا) بدهید; این برای شما بهتر و پاکیزه‏تر است و اگر توانایی نداشته باشید، خداوند غفور و رحیم است! »
امام صادق در تفسیر این آیه می فرمایند این آیه شریفه در شان امیرالمومنین نازل شده ، زیرا که دستور آمده بود که هر کس بخواهد با پیامبر خدا نجوا کند بایستی صدقه ای در راه خدا می پرداخت . به همین جهت ثروتمندان به جهت بخل نمودن در اموالشان و فقیران به جهت فقر و ناداریشان از نجوا با رسول خدا امتناع ورزیدند . امیرالمومنین علی دارای ده درهم و دو راس گوسفند بود آن حضرت با ده درهم ده مرتبه با رسول خدا نجوا فرمود و آن دو راس گوسفند را ذبح کرده و در راه خدا صدقه داد و کسی جز آن حضرت موفق به این عمل نشد ، پس این آیه در حق حضرتش نازل شد . بعد از این ماجرا خداوند فرمود « ءَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَاتٍ » « آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خودداری کردید؟!» (‌مجادله آیه ۱۳) پس خدای متعال این آیه را نسخ کرد و تنها امیرمومنان علی به این عمل موفق شد .
۳. « وَیُؤْثِرُونَ عَلَی‏ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ » (‌حشر ۸)
« و آنها را ( مردم فقیر و مستمند را ) بر خود مقدم میدارند هر چند در خودشان احتیاجی باشد »
این آیه در مورد امیرالمومنین است آن هنگامی که میهمان به خانه ایشان آمد و امیرالمومنین و حضرت زهرا جز نان شب چیز دیگری نداشتند ، آنگاه ایشان حسنین را خواباندند و چراغ را خاموش کردند و غذای خود را به آن میهمان دادند و آنگاه این آیه نازل شد .( الامالی ص ۱۸۵‌‌،‌ احتجاج ۱/۱۸۸ ،‌ شواهد التنزیل ۲/۲۴۶ )
۴. « لاَ یَسْتَوِی اصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ » (حشر ۲۰)
« هرگز دوزخیان و بهشتیان یکسان نیستند; اصحاب بهشت رستگار و پیروزند! »
نقل شده است که رسول خدا این آیه را تلاوت نمود و سپس فرمود « اهل بهشت کسانی هستند که از من پیروی کنند و بعد از من تسلیم علی بن ابی طالب بوده و اقرار به ولایت او داشته باشند و اهل آتش کسانی هستند که نسبت به ولایت علی بن ابی طالب خشمگین باشند و عهد و پیمان بیعت او را بشکنند و بعد از من به جنگ با او قیام کنند . ( آیات الفضائل ص۶۸۴ ، غایه المرام ص ۳۲۸ ، کفایة الخصام ص ۴۲۲)
۵. « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفّاً کَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ » (صف ۴)
« خداوند کسانی را دوست می‏دارد که در راه او پیکار می‏کنند گوئی بنایی آهنین‏اند!»
امیرالمومنین ضمن خطبه ای فرمودند « ای مومنان بدانید که خداوند عز و جل در قرآن فرموده است " خداوند کسانی را دوست می‏دارد که در راه او پیکار می‏کنند گوئی بنایی آهنین‏اند! " سپس فرمود آیا می دانید سبیل و راه خدا چیست ؟ پس فرمود من همان راه و سبیل خداوند هستم که خدا برای امامت بعد از پیامبر خود معین نموده » ( تفسیر نور الثقلین و نیز در ما نزل من القرآن فی علی ص ۳۲۱ شبیه این روایت آمده است )
۶. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی‏ تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ » (صف ۱۰)
« ای کسانی که ایمان آورده‏اید! آیا شما را به تجارتی راهنمائی کنم که شما را از عذاب دردناک رهایی می‏بخشد؟! »
امیرمومنان علی علیه السلام فرمود منم آن تجارت بزرگ سودآوری که به وسیله ی‌ آن از عذاب دردناک خدای متعال رهایی می یابید . تجارتی که خداوند در کتابش به‌آن راهنمایی کرده است .(‌تفسیر برهان ۴/۳۳۰)
۷. « هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ » (جمعه ۲)
« و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‏خواند و آنها را تزکیه می‏کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‏آموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!»
حسکانی در شواهد التنزیل از ابن عباس نقل کرده است که مراد از کتاب قرآن است و مراد از حکمت ولایت علی بن ابی طالب است .(‌ شواهد التنزیل ۲/۲۵۳ )
۸. « فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» (تغابن ۸)
« حال که چنین است، به خدا و رسول او و نوری که نازل کرده‏ایم ایمان بیاورید; و بدانید خدا به آنچه انجام می‏دهید آگاه است! »
از امام باقر در تفسیر این آیه سوال شد فرمود به خدا سوگند مراد از نور امامان آل محمد هستند تا قیامت . به خدا سوگند آنهایند نوری که خداوند نازل نمود ،‌ به خدا سوگند آنهایند نور خدا در آسمانها وزمین . ( کافی ۱/۱۹۴، همچنین در غایه المرام ص ۴۳۷ آمده است که منظور از نور علی بن ابی طالب است)
۹. « فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاَهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلاَئِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِیرٌ » (تحریم آیه ۴)
« البته خدا و جبرئیل و صالح مؤمنین یاری کننده او (پیغمبر صلی الله علیه و آله) هستند و فرشتگان هم پشتیبان اویند.»
در کتب متعدد از شیعه و سنی نقل شده است که در این آیه منظور از صالح مومنان امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام می باشد . (شواهد التنزیل جلد ۲ ص ۲۶۳، ینابیع الموده ص ۹۳، صواعق محرقه ص ۱۴۴،‌ مصباح الهدایه ص ۱۶۵‌، کفایه الطالب ص ۱۳۷ ، تاریخ دمشق ۲/۴۲۵ ،‌ و تفسیر قمی و تفسیر مجمع البیان )
۱۰. « یَوْمَ لاَ یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعَی‏ بَیْنَ أَیْدِیِهمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّکَ عَلَی‏ کُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ » ( تحریم ۸)
« در آن روزی که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمی‏کند; این در حالی است که نورشان پیشاپیش آنان و از سوی راستشان در حرکت است، و می‏گویند: «پروردگارا! نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر چیز توانائی!»
در تفسیر مجمع البیان از امام صادق در تفسیر این‌آیه روایت شده است که فرمود « مقصود از نور امامان هستند یعنی آنها در قیامت مومنان را رهبری می کنند تا به بهشت وارد کنند و در منازل خود ساکن کنند »
همچنین در کتب دیگر آمده است که در این آیه منظور از " وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ " علی و اصحاب او هستند .( النور المشتعل ص ۲۶۲ ، کشف الغمه ۱/۳۱۶ ،‌دلائل الصدق ۲/۲۰۸‌)
۱۱. « فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیْئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوْا وَقِیلَ هذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ » (ملک ۲۷)
« هنگامی که آن (وعده الهی) را از نزدیک می‏بینند، صورت کافران زشت و سیاه می‏گردد، و به آنها گفته می‏شود: «این همان چیزی است که (‌ مقام آن را )‌ ادعا می کردید »!
در روایات متعدد از ائمه نقل شده است که فرمودند « این آیه درباره امیرالمومنین و کسانی که حق ایشان را غصب کردند نازل شده است ، چون آنها در قیامت آن حضرت را در بهترین مقامات بهشتی ببینند رخسار آنها از ترس زشت و سیاه شود و سپس به آنها گفته شود این همان آقایی است که حق او را غصب کردید و لقب او را (‌ امیرالمومنین )‌ بر خود نهادید » ( کافی ۱/۴۲۵ ، بحار ۳۷/۳۳۴ ، ینابیع الموده ص ۱۰۱ ، شواهد التنزیل ۲/۲۶۵ ،‌ تفسیر برهان ۴/۳۶۵) همچنین در تفاسیر متعدد مثل تفسیر علی بن ابراهیم قمی ،‌ تفسیر عیاشی ، تفسیر مجمع البیان ،‌ تفسیر نور الثقلین و تفسیر فرات بن ابراهیم ذیل این آیه این مضمون این روایت آمده است)
۱۲. « قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْراً فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاءٍ مَعِینٍ » (ملک ۳۰)
« بگو: «به من خبر دهید اگر آبهای (سرزمین) شما در زمین فرو رود، چه کسی می‏تواند آب جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد »
جمیل بن دراج گوید از امام صادق در مورد تفسیر این آیه شریفه پرسیدم ، حضرت فرمود آیا گمان دارد که هر گاه خدای متعال امام شما را از میان بردارد چه کسی برای شما امام و پیشوا آورد تا مسائلی را که در آن اختلاف دارید بیان نماید . (‌تاویل الآیات ۲/۷۰۸)
۱۳. « ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ » (قلم ۱)
« ن، سوگند به قلم و آنچه مینویسند »
محمد بن فضیل می گوید از امام ابی الحسن راجع به تفسیر این آیه شریفه پرسیدم ، حضرت فرمودند مقصود از « ن» رسول خدا است و قلم امیر مومنان علی است . ( تاویل الآیات ۲/۷۱۰)

۱۴. « لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ » (حاقه ۱۲)
« تا آن را وسیله تذکری برای شما قرار دهیم و گوشهای شنوا آن را دریابد و بفهمد. »
از رسول خدا نقل شده است که به امیرالمومنین فرمود « خدای متعال مرا امر نموده که به تو نزدیک شوم و از تو دور نگردم و دانش خود را به تو بیاموزم و تو آن را حفظ کنی و بر خدای تبارک و تعالی است که به تو قدرت و توان حفظ و نگهداری علوم را مرحمت فرماید .» پس این آیه نازل شد . ( این روایت وشبیه به این روایت در کتب شیعه و سنی نقل شده است از جمله ینابیع الموده ص ۱۲۰، حلیه الاولیا ۱/۶۷ ،‌ درر السمطین ص ۹۲ ، مناقب خوارزمی ص ۱۷۹و۱۹۰ ،‌ شواهد التنزیل ۲/۲۸۵ ، مناقب ابن مغازلی ص ۲۶۵ ، اسباب النزول ص ۳۲۸ ،‌ غایه المرام ص ۳۶۷ و کتب دیگر )
و در جای دیگر رسول الله فرمود اذن واعیه گوش شنوا گوش علی بن ابی طالب است .( تفسیر برهان ۴/۳۷۵)
۱۵. « وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ » (حاقه ۵۱)
« و آن یقین خالص است! »
امام صادق در تفسیر این آیه شریفه می فرماید مقصود از حق یقین همان ولایت علی بن ابی طالب است ، کسی که آن را تکذیب کند در حسرت و ندامت خواهد بود و او در واقع حق یقین را تکذیب نموده که ولایت آن حضرت واجب و لازم است . (‌تفسیر برهان ۴/۳۸۰)
۱۶. « رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمنَ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً » (‌نوح ۲۸)
« پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم و تمام کسانی را که با ایمان وارد خانه من شدند، و جمیع مردان و زنان باایمان را بیامرز »
امام رضا راجع به این آیه شریفه فرمودند مقصود خداوند متعال از خانه و بیت ولایت علی بن ابی طالب است که هر کس وارد آن شود در واقعه به خانه پیامبران وارد شده است . ( تفسیر برهان ۴/۳۹۰)
۱۷. « وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَی‏ آمَنَّا بِهِ » ( جن ۱۳)
« ما هنگامی که هدایت قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم »
محمد بن فضیل از امام ابی الحسن راجع به این‌آیه پرسیدم حضرت فرمودند « منظور از هدی اشاراتی است که رسول خدا راجع به ولایت امیر مومنان علی و پیشوایان از فرزندانش به امت رسانیده و این مطلب را به آنان فهمانیده بود هر که آنرا بپذیرد و با آن وارد صحرای رستاخیز گردد از هیچ زیان و نقصانی و از هیچ ستمی نمی ترسد .
۱۸. « وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَاءً غَدَقاً » (جن ۱۶)
« و اینکه اگر آنها ( جن و انس) در راه درست استقامت ورزند، با آب گوارا سیرابشان می‏کنیم! »
در تفسیر قمی از امام صادق نقل شده است که منظور از استقامت در راه در این‌آیه استقامت بر ولایت علی بن ابی طالب است.(بحار الانوار ۲۴/۱۱۰ )
۱۹. « لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَمَن یُعْرِضْ عَن ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَاباً صَعَداً » (جن ۱۷)
« هدف این است که ما آنها را با این نعمت فراوان بیازماییم; و هر کس از ذکر پروردگارش روی گرداند، او را به عذاب شدید و فزاینده‏ای گرفتار می‏سازد! »
از ابن عباس در تفسیر این آیه روایت شده است که گفت مقصود از ذکر خداوند در این آیه ولایت علی بن ابی طالب است که دوری از آن موجب عذاب سخت خواهد شد. ( شواهد التنزیل ۲/۲۹۰، تاویل الایات ۲/۷۲۸)
۲۰. « قُلْ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَداً * إِلَّا بَلاَغاً مِنَ اللَّهِ وَرِسَالاتِهِ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فَیهَا أَبَداً * حَتَّی‏ إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِراً وَأَقَلُّ عَدَداً » (جن آیات ۲۲ تا ۲۴)
بگو: «(اگر من نیز بر خلاف فرمانش رفتار کنم) هیچ کس مرا در برابر او حمایت نمی‏کند و پناهگاهی جز او نمی‏یابم; * تنها وظیفه من ابلاغ از سوی خدا و رساندن رسالات اوست; و هر کس نافرمانی خدا و رسولش کند، آتش دوزخ از آن اوست و جاودانه در آن می‏مانند! *(این کار شکنی کفار همچنان ادامه می‏یابد) تا آنچه را به آنها وعده داده شده ببینند; آنگاه می‏دانند چه کسی یاورش ضعیفتر و جمعیتش کمتر است!»
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی ذیل این‌آیه آمده است که مراد از" إِلَّا بَلاَغاً مِنَ اللَّهِ" این است که رسول خدا می فرماید من از طرف خداوند مامور هستم که ولایت علی بن ابی طالب را به شما ابلاغ کنم. و گوید مراد از" وَمَن یَعْصِ اللَّهَ" نافرمانی خدا و رسول او نسبت به ولایت علی است که خداوند وعده عذاب ابدی بر آن داده است .رسول خدا فرمود یا علی تویی قسمت کننده بهشت و دوزخ و تویی که به دوزخ می گویی این شخص مومن از من است و این شخص کافر از تو است ( و چون رسول خدا این سخنان را فرمود ) منافقان گفتند ای محمد آنچه از عذاب خدا درباره مخالفت با علی به ما گفتی کی خواهد بود . پس این آیه نازل شد" حَتَّی‏ إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ" یعنی چون امام مهدی قیام کند و یا مرگ و قیامت را مشاهده کنند خواهند دانست که عزیز کیست وذلیل کیست . سپس گوید مقصود از منافقان ابوبکر و عمرو عثمان و معاویه و عمروبن عاص و کینه توزان از قریش هستند که دشمنی علی بن ابی طالب را در دل داشتند. همچنین در تفسیر آیه گوید مراد از " فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِراً وَأَقَلُّ عَدَداً" سخن امیرالمومنین است که به عمر بن خطاب که چون در خانه علی را آتش زد وبدون اجازه وارد شد امیرالمومنین او را بر زمین زد و فرمود به خدا سوگند ای پسر صحاک اگر سفارش و پیمان رسول خدا و تقدیر الهی نبود می دانستی که کدام یک از ما ضعیف تر و بی پناه تر می بودیم. (‌ آیات الفضائل ص ۷۲۷)
۲۱. « إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَی‏ مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطائِفَةٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ» ( مزمل ۲۰)
« پروردگارت می‏داند که تو و گروهی از آنها که با تو هستند نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را به پا می‏خیزند»
از ابن عباس روایت شده است که گفت نخستین کسی که با رسول خدا در شب زنده داری به عبادت برخاست علی بود و نخستین کسی که با او بیعت نمود علی بود و نخستین کسی که از مکه با رسول خدا به مدینه هجرت نمود علی بود . و باز از ابن عباس نقل است که منظور از " وَطائِفَةٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ " علی و ابوذر هستند . ( شواهد التنزیل ۲/۲۹۱)
۲۲. « کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ » (مدثر آیه ۳۸ و ۳۹)
« (آری) هر کس در گرو اعمال خویش است، * مگر اصحاب یمین‏»
در تفسیر قمی گوید مقصود از یمین امیرالمومنین است و مقصود از اصحاب یمین شیعیان او هستند. (‌ شبیه این روایت در شواهد التنزیل ۲/۲۹۳ و احقاق الحق ۱۴/۵۱۶ نیز آمده است .)

۲۳. « یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْماً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً * وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی‏ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً * إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لاَ نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلاَ شُکُوراً » (انسان آیات ۵ تا ۲۲ )
این آیات به یکی از فضائل امیر المومنین و اهل بیت ایشان اشاره می کند و آن مقدم داشتن مسکین و یتیم و اسیر بر خودشان است . روزی امام حسن و امام حسین علیه السلام بیمار شدند ،‌پیامبر و جمعی از یاران به دیدن آنها آمدند . پیامبر به آنها فرمود که برای شفای فرزندان خویش نذری کنند . حضرت علی و حضرت فاطمه و فضه هم نذر کردند که سه روز روزه بگیرند و حسنین هم گفتند که ما هم روزه می گیریم. پس از مدتی هر دو شفا یافتند ، حضرت علی سه من جو گرفتند و حضرت فاطمه با یک سوم آنها نان درست کردند موقع افطار مسکینی درخانه آنها را زد و گفت من از مستمندان مسلمان هستم و غذایی ندارم آنها هم سهم غذای خود را به او دادند و با آب افطار کردند . روز دوم هم موقع افطار یتیمی به در خانه آمد و تقاضای غذا کرد و آنها دوباره غذای خود را ایثار کردند و خود با آب افطار کردند . در وز سوم نیز اسیری به در خانه آمد وغذای آنان را در خواست کرد و‌ آنان نیز در روز سوم هم با اب افطار کردند . صبح که شد حضرت علی با حسنین خدمت پیامبر رفتند در حالیکه از شدن گرسنگی به خود می لرزیدند. پیامبر وقتی آنان را به این حالت دید خیلی ناراحت شدند و همراه آنها به خانه حضرت فاطمه رفتند وقتی وارد خانه شدند دیدندکه حضرت فاطمه در محراب عبادت ایستاده در حالیکه از شدت گرسنگی چشم هایشان گود شده بود . در همین هنگام جبرئیل نازل شد و فرمود پیامبر این سوره را بگیر خداوند با چنین خانواده ای به تو تهنیت و مبارک باد می گوید. ( این داستان در کتب متعدد شیعه و سنی آمده است از جمله ما نزل من القرآن فی علی ص ۳۲۶ ، مناقب علی بن ابی طالب ص ۲۷۲ ، کفایه الطالب ص ۳۴۵ ،‌ مناقب خوارزمی ص ۱۸۸ ،‌ فرائد السمطین ۱/۵۳ ، شواهد التنزیل ۲/۲۹۸ ،‌ الریاض النضره ۲/۲۰۷ ،‌ تبصره ابن جوزی ص ۴۴۹ ، الاصابه ابن حجر ۴/۳۷۶ ، محاضره الابرار ۱/۱۰۳ و بسیار کتب دیگر که برای تفضیل به کتاب آیات الفضائل ص ۷۳۶ مراجعه کنید. )
۲۴. « یُدْخِلُ مَن یَشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِینَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً أَلِیماً » (انسان ۳۱)
« و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) در رحمت (وسیع) خود وارد می‏کند، و برای ظالمان عذاب دردناکی آماده ساخته است! »
امام صادق در تفسیر این‌آیه شریفه می فرمایند ولایت امیر مومنان علی همان رحمت خدا بر بندگان است کسی که ولایت حضرتش را بپذیرد از نجات یافتگان و مقربان خواهد بود و کسی که از پذیرفتن آن سرباز زند از هلاک شوندگان خواهد شد . ( تفسیر فرات ص ۵۲۹ ح ۴ )
۲۵. « عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ *عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ * الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ » (نبا ۱تا۳)
« آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال می‏کنند؟! * از خبر بزرگ و پراهمیت * همان خبری که پیوسته در آن اختلاف دارند! »
از امیرالمومنین نقل شده است که فرمود صخر بن حرب خدمت رسول خدا آمد و گفت امامت پس از شما ازآن کیست . رسول خدا فرمود امامت بعد از من برای کسی است که برای من همانند هارون است برای موسی . سپس این آیه نازل شد . یعنی اهل مکه نسبت به خلافت علی از تو سوال خواهند نمود . علی نبا عظیم است که آنها در آن اختلاف می کنند و بعضی از آنها ولایت او را تصدیق و برخی تکذیب می کنند و به زودی آنها در قبرهای خود از ولایت او پرسیده خواهند شد و حقانیت او را خواهند دانست .
البته در برخی تفاسیر آمده است که منظور از نبا عظیم رستاخیز است که باید به این نکته اشاره کرد که در روز رستاخیز مسلمانان اختلافی با هم ندارند یعنی این نیست که برخی آن را قبول داشته باشند و برخی آن را قبول نداشته باشند . و ضمنا این روایت در کتب معتبر شیعه و سنی آمده است . ( کافی ۱/۲۰۷ ،‌ شواهد التنزیل ۲/۳۱۷ ، عیون الاخبار ص ۱۸۱ ، مناقب کاشی ص ۱۱۳ ، دلائل الصدق ۲/۳۲۱ ، بصائر الدرجات ص ۹۶ ،‌تفسیر قمی ۲/۴۰۱ ، برای تفصیل بیشتر به آیات الفضائل ص ۷۵۰ رجوع شود .)
۲۶. « یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلاَئِکَةُ صَفّاً لاَّ یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَقَالَ صَوَاباً » (نبا ۳۸)
« روزی که «روح‏» و «ملائکه‏» در یک صف می‏ایستند و هیچ یک، جز به اذن خداوند رحمان، سخن نمی‏گویند، و (آنگاه که می‏گویند) درست می‏گویند! »
امام باقر در تفسیر این آیه فرمودند « چون روز قیامت شود خداوند لا اله الا الله را از دلهای مردم سلب می کند مگر کسانی که به ولایت علی اقرار داشته باشند و این‌ است معنای قول خداوند" إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ" یعنی احدی قدرت سخن گفتن ندارد مگر اهل ولایت علی که تنها به آنها اجازه گفتن لا اله الا الله داده خواهد شد . ( شواهد التنزیل ۲/۳۲۲ ، بحار الانوار ۷/۲۰۶)
۲۷. « یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ * تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ » (نازعات ۶و۷)
« آن روز که زلزله‏های وحشتناک همه چیز را به لرزه درمی‏آورد، *و بدنبال آن، حادثه دومین ( صیحه عظیم محشر) رخ می‏دهد، »
امام صادق در تفسیر این دو آیه فرمودند منظور از آیه اول حسن بن علی است و منظور از آیه دوم امیرالمومنین علی بن ابی طالب هست . ( تفسیر برهان ۴/۴۲۴)
۲۸. « وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی‏ * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَی‏ » (نازعات ۴۰ و ۴۱)
« و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد، * قطعا بهشت جایگاه اوست! »
از ابن عباس روایت شده است که مقصود از علی بن ابی طالب است که از حضور در پیشگاه خداوند در قیامت ترسید و از نافرمانی خدا و هوای نفس خویش دوری جست . یعنی از محرمات خداوند که نفس او به آن مایل بود پرهیز نمود . پس بهشت مخصوص او گردید و هر که چنین باشد او نیز اهل بهشت خواهد بود. ( شواهد التنزیل ۲/۳۲۳ )
۲۹. « وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ * ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ » (عبس ۳۸ و۳۹)
« چهره‏هائی در آن روز گشاده و نورانی است، * خندان و مسرور است; »
از انس بن مالک روایت شده است که گفت از رسول خدا درباره این آیه سوال کردم فرمود « ای انس مقصود از این صورتهای شاد و خرم صورتهای ما فرزندان عبد المطلب است مانند من و علی و حمزه و جعفر و حسنین و فاطمه که چون از قبرهای خود خارج شویم و وارد صحنه قیامت گردیم صورتهای ما به واسطه درک وعده های خداوند مانند خورشید تابان خواهد بود و خندان و خرم هستیم .»
۳۰. « إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کَانُوا مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ * وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغَامَزُونَ * . فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ * عَلَی الْأَرَائِکِ یَنظُرُونَ هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ » (مطففین ۲۹ تا ۳۶)
« بدکاران (در دنیا) پیوسته به مؤمنان می‏خندیدند، * و هنگامی که از کنارشان می‏گذشتند آنان را با اشاره تمسخر می‏کردند، * و چون به سوی خانواده خود بازمی‏گشتند مسرور و خندان بودند، * و هنگامی که آنها را می‏دیدند می‏گفتند: «اینها گمراهانند!» * در حالی که هرگز مامور مراقبت و متکفل آنان ( مؤمنان) نبودند! * ولی امروز مؤمنان به کفار می‏خندند، * در حالی که بر تختهای آراسته بهشتی نشسته و (به سرنوشت شوم آنها) می‏نگرند! * (‌ تا ببینند ) آیا کافران به پاداش آنچه می کردند رسیده اند ؟ »
ابوحمزه ثمالی از امام سجاد نقل می کند که فرمود « چون روز قیامت شود دو تخت مزین از بهشت خارج گردد و در کنار دوزخ قرار گیرد و سپس امیرالمومنین آید و بر آنها قرار گیرد بخندد و چون بخندد جهنم زیرو رو شود و آن دو نفر ( یعنی اولی و دومی ) را از دورخ خارج کنند و مقابل امیرالمومنین قرار دهند . و چون مقابل آن حضرت قرار گیرند گویند ای امیرمومنان و ای وصی خدا آیا به ما ترحم نمی کنی و برای ما نزد پروردگار خود شفاعت نمی نمایی .» امام سجاد می فرماید « پس علی به آنها می خندد و سپس از جای خود حرکت می کند و داخل بهشت می شود و‌آن دو تخت بالا می روند و اولی و دومی نیز به دوزخ باز می گردند . و این است معنای آیه " فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ * عَلَی الْأَرَائِکِ یَنظُرُونَ هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ " (دلائل الصدق ۲۲/۳۳۹ ،‌ بحار الانوار ۳۶/۶۶ )
۳۱. « وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ » (بروج ۳)
از امام صادق نقل است که فرمودند شاهد رسول خدا و مشهود علی بن ابی طالب است . ( کافی ۱/۴۲۵ ،‌معانی الاخبار ۲۸۵)
۳۲. « یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَی‏ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی » ( فجر ۲۷-۳۰ )
« ای نفس قدسی مطمئن * به سوی پروردگارت باز آی که تو از او و او از تو راضی است * پس در صف بندگان خاص من درآی * و وارد بهشت من شود »
امام صادق در تفسیر این‌آیات شریفه فرمودند « مقصود نفس امیر مومنان علی است که آنچه در دوست خودش (‌از نعم و مقام ) می بیند خشنود است و آنچه ( از پستی و عذاب ) در دشمن خود می بیند خشنود است . (‌ القطره ۲/۲۸۱)
۳۳. « وَ وَالِدٍ وَمَا وَلَدَ » (بلد ۳)
« سوگند به پدری ( چنان ) و آن کسی را که به وجود آورد »
در شواهد التنزیل از امام باقر نقل کرده است که فرمود مقصود از والد امیرالمومنین است و مقصود از ما ولد حسن و حسین هستند . ( شواهد التنزیل ۲/۳۳۱، نیز در کافی ۱/۴۱۴ هم آمده است .)
۳۴. « أَلَمْ نَجْعَل لَهُ عَیْنَیْنِ * وَلِسَاناً وَشَفَتَیْنِ » (بلد ۸ و ۹)
« آیا برای او دو چشم قرار ندادیم، * و یک زبان و دو لب؟! »
امام باقر در تفسیر این آیات شریفه می فرمایند مقصود از دو چشم رسول خدا و منظور از زبان امیر مومنان علی و مراد از دو لب امام حسن و امام حسین هستند . ( تاویل الآیات ۲/۷۹۸)
۳۵. « فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ » (بلد ۱۱)
« نخواست از از گردنه بالا رود »
از امام باقر نقل است که فرمود منظور از عقبه ما هستیم و هر که ما را بپذیرد و ولایت ما را قبول کند نجات خواهد یافت . (‌شواهد التنزیل ۲/۳۳۲ ،‌و نیز در کافی ۱/۴۳۰ و تفسیر فرات کوفی آمده است .)
۳۶. « وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاَهَا * وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا» (شمس ۱ تا ۳)
« به خورشید و گسترش نور آن سوگند، * و به ماه هنگامی که بعد از آن درآید، * و به روز هنگامی که صفحه زمین را روشن سازد، »
از ابن عباس روایت شده است که گوید مقصود از شمس رسول الله است و مقصود از قمر علی بن ابی طالب است و مقصود از نهار حسن و حسین هستند و مقصود از لیل بنی امیه می باشند . ( شواهدالتنزیل ۲/۳۳۳ ، تفسیر فرات ۲۱۲ ، بحار الانوار ۲۴/۷۰)
۳۷. « إِذِ انبَعَثَ أَشْقَاهَا » (شمس ۱۲)
« آنگاه که شقی‏ترین آنها بپاخاست، »
در کتب بسیاری نقل شده است که منظور از این آیه ابن ملجم است . همو که بر سر مولی الموحدین ، امام المتقین ، امیرالمومنین علی بن ابی طالب ضربه زد و رسول الله قبلا به امیرالمومنین خبرش را داده بود و خود آن حضرت هم گاه گاهی به آن اشاره می فرمودند .( تفسیر نور الثقلین ، بحار الانوار ۱۱/۳۷۶ ،‌ مسند احمد بن حنبل ۴/۲۶۳ ، مناقب ابن مغازلی ص ۸ ،‌خصائص امیرالمومنین ص ۳۹) و او به این دلیل شقی ترین امت است که هم او امام را کشت و هم امام او را کشت .
۳۸. « فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ * وَإِلَی‏ رَبِّکَ فَارْغَب » (شرح۷و ۸)
« پس هنگامی که از کار مهمی ( نبوت ) فارغ شدی به کار مهم دیگری ( امامت ) بپرداز * و به سوی پروردگارت تقرب جوی »
از امام صادق نقل شده است که فرمودند « مقصود این است که چون از انجام وظیفه نبوت و پیامبری فارغ شدی علی را به جای خود منصوب کن و به پروردگار خود تقرب جوی » ( این تفسیر و روایت در کتب بسیاری نقل شده است از جمله تفسیر صافی ، کافی ۱/۲۹۴ ، تاویل الایات ۲/۸۱۱ ، شواهد التنزیل ۲/۳۴۹ )
۳۹. « وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ * وَطُورِ سِینِینَ * وَهذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ * لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ * ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ * إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ * فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ * أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ » ( سوره تین )
« قسم به انجیر و زیتون *‌ و سوگند به «طور سینین‏»، *‌ و قسم به این شهر امن ( مکه)، *‌که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، * سپس او را به پایین‏ترین مرحله بازگرداندیم، * مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند که برای آنها پاداشی تمام‏نشدنی است! * پس چه چیز سبب می‏شود که بعد از این همه (دلایل روشن) روز جزا را انکار کنی؟! * آیا خداوند بهترین حکم کنندگان نیست »
از امام صادق نقل شده است که فرمود تین و زیتون حسن و حسین هستند ،‌ طور سینین علی و بلد امین رسول خدا می باشد . (‌تفسیر نور الثقلین ۵/۶۰۷ ،‌ بحار الانوار ۱۶/۹۰ ) ودر مناقب ابن شهر آشوب آمده است که منظور از انسان ابوبکر است که به واسطه دشمنی با امیرالمومنین به اسفل السافلین یعنی پایین ترین درجه دوزخ بازگشته است . در شواهد التنزیل آمده است که مقصود از" فما یکذبک بعد بالدین " یعنی ولایت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام . (‌ شواهد التنزیل ۲/۳۵۳)
۴۰. « إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیِّةِ » ( بینه آیه ۷و ۸)
« (اما) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات (خدا)یند! »
این آیه طبق روایات فراوانی که از اهل سنت و شیعه آمده است در مورد امیر المومنین است .
جابر بن عبدالله انصاری می گوید که ما در خدمت پیامبر اکرم کنار خانه خدا نشسته بودیم علی علیه السلام به سوی ما می آمد وقتی چشم پیامبر به او افتاد گفتند که برادرم به سراغ شما می اید بعد رو به کعبه کردند و گفتند به خدای این کعبه قسم که این مرد و شیعیانش در قیامت رستگارانند ، بعد رو به ما کردند و گفتند به خدا سوگند او قبل از همه شمابه خدا ایمان آورد وفای به عهدش از همه بیشتر است ،‌ مساوات و قضاوتش از همه بهتر است ، عدالتش از همه بیشتر و مقامش نزد خدا از همه بالاتراست . (‌ شبیه این روایت در تفسیر صافی ، بحار الانوار ۲۳/۳۹۰ ، الامالی ص ۱۵۸، مصباح الهدایه ص ۱۱۸ ، شواهد التنزیل ۲/۳۵۶ ، در المنثور ۸/۵۸۹ ، نور الابصار ۷۰/۱۰۱ )‌ جابر می گوید در اینجا بود که خداوند آیه ای که در بالا است را نازل کردند و از آن به بعد هنگامی که علی (ع) می آمد یاران پیامبر می گفتند بهترین خلق خدا بعد از رسول الله امد .
مقاتل بن سلیمان از ضحاک از ابن عباس نقل کرده است که این آیه در شأن علی علیه السلام و اهل بیت او نازل شده است (غایة المرام باب ۹۴ حدیث ۹)
۴۱.« وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحاً * فَالْمُورِیَاتِ قَدْحاً * فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحاً * فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً * فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً » (سوره عادیات )
« سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالی که نفس‏زنان به پیش می‏رفتند، * و سوگند به افروزندگان جرقه آتش (در برخورد سمهایشان با سنگهای بیابان)، * و سوگند به هجوم آوران سپیده دم * که گرد و غبار به هر سو پراکندند، * و (ناگهان) در میان دشمن ظاهر شدند،»
این سوره در مورد جنگ ذات السلاسل است . در این جنگ به رسول الله خبر دادند که دوازده هزار نفر آماده شدند تا اینکه تو و علی را شهید کنند. رسول الله هم لشگری چهار هزار نفری آماده کردند و آن را به فرماندهی ابوبکر فرستادند ، ابوبکر رفت و با آنها جنگ نکرده بازگشت . در روز بعد عمر رفت و مثل رفیق خودش جنگ نکرده از دشمن ترسید و بازگشت . در روز بعد رسول الله امیرالمومنین را فرستادند وایشان با همان لشگر به سرعت رفتند و در صبح چنان حمله ای به آنان کردند که هنوز انتهای لشکر به دشمن نرسیده بود دشمن شکست خورد و غنائم فراوانی نصیب مسلمین شد . ( این داستان را به طور مفصل در کتاب آیات الفضائل ص ۷۹۹ مطالعه کنید .)
۴۲. « فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ » (‌ قارعه ۶‌)
« اما کسی که (در آن روز) ترازوهای اعمالش سنگین است،»
در کتب متعدد از ائمه و مفسرین نقل شده است که منظور از این آیه امیرالمومنین است که حتی به اندازه چشم بر هم زدنی نافرمانی خدا را نکردند . ( مناقب ابن شهر آشوب ۲/۱۵۱ ، تاویل الایات ۲/۴۸۹ ، بحار الانوار ۳۹/۲۸۰ ، تفسیر قمی و ... )
۴۳. « ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ » (سوره تکاثر آیه ۸).
« آنگاه در آنروز از نعمتها پرسیده شوند. »
در کتب بسیاری از طریق شیعه و سنی نقل شده است که مقصود از نعیم در این آیه ولایت امیر المؤمنین و ائمه است که از آن پرسیده خواهد شد . ( درر السمطین ص ۱۰۹ ، ما نزل من القرآن فی علی ص ۲۸۵ ، غایة المرام باب ۴۸، شواهد التنزیل جلد ۲ ص ۳۶۸ ،‌ ینابیع المودة ۱۱۱ و ۱۱۲،‌ احتجاج ص ۱۲۵ ، بحار الانوار ۹۳/۱۱۸ ، تفسیر عیاشی ، کافی ۶/۲۸۰ ،عیون ص ۲۷۰ ).
ممکن است بنظر بعضی چنین برسد که خداوند چرا صریحا نام علی علیه السلام را در قرآن نیاورده که او جانشین پیغمبر است تا مسلمین دچار اختلافات نشوند؟
پاسخ این اشکال یا اعتراض اینست که اولا موضوع ولایت علی علیه السلام مورد آزمایش است و بایستی مردم بوسیله آن آزمایش شوند چنانکه از جمله آیاتی که مؤید این مطلب است آیه شریفه « الم أحسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون » (سوره عنکبوت آیه ۱)
ابراهیم محمودزاده
http:/mahdaviiat۱.blogfa.com
www.abrahammed.ir