پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ماه عسلی که طولانی نشد!


ماه عسلی که طولانی نشد!
این مقاله در جهت نقد سیاست خاورمیانه ای پوتین نوشته شده است و با دید و نگاهی آمریكایی به این قضیه نگریسته و در كل معتقد است كه سیاست پوتین در زمینه خاورمیانه زمانی موفقیت آمیز است كه با سیاست خاورمیانه ای آمریكا هماهنگ باشد.
مسكو دركجای جنگ علیه اسلام گرایی و جنگ جهانی علیه تروریسم قرار گرفته است؟ از آنجایی كه روسیه در درون با تهدید چچن مواجه است، ممكن است كه از آمریكا در جنگ با تروریسم و حتی از نگرانی های اسرائیل حمایت كند ؛ و یا اینكه بر عكس عمل كند و علی رغم اعلام آمریكا مبنی بر اینكه واشنگتن و مسكو ارزشهای مشتركی دارند و روسیه در جنگ علیه تروریسم شریك آمریكا بود، سیاست پوتین در مورد خاورمیانه هم باعث شود تا آمریكا هم در جنگ علیه تروریسم و هم ارتقاء دمكراسی در منطقه نتواند به اهدافش برسد. استراتژی امنیت ملی آمریكا در سال ۲۰۰۶ بیانگر این است كه آمریكا باید روسیه را نه تنها به احترام به ارزشهای آزادی و دمكراسی در درون كشورش تشویق كند بلكه باید این كشور را تشویق كند كه موانع برقراری آزادی و دمكراسی در مناطق حیاتی و جنگ با تروریسم را از بین ببرد.
مقامات روسی از ایرانی ها حمایت می كنند،‌ مقامات حماس را به مسكو دعوت می كنند، در مقابل چچن سیاست مبهمی در پیش گرفته اند و همه اینها باعث می شود تا نسبت به انگیزه های مسكو تردید ایجاد شود. در حالی كه پرزیدنت كلینتون سیاست خاورمیانه ای اش را روی گفتگوهای صلح فلسطین – اسرائیل متمركز كرده بود، استراتژی اش در مورد خاورمیانه بزرگتر، بی طرفانه تر بود. كلینتون سیاست مهار دوجانبه را در قبال ایران و عراق اتخاذ كرد و در قبال آفریقای شمالی و شبه جزیره عربستان سیاست حفظ وضع موجود را برگزید. حادثه ۱۱ سپتامبر باعث تمركز بیشتر سیاست خارجی آمریكا بر خاورمیانه شد. پرزیدنت بوش بر این مساله كه خاورمیانه باید برای دهه ها كانون سیاست آمریكایی باشد تاكید دارد و استراتژی افراطی آزادی را برای منطقه خاورمیانه اعلام كرد. پوتین اگرچه اولین رهبر خارجی بود كه در حادثه ۱۱ سپتامبر به بوش زنگ زد اما در عمل استراتژی متناقضی را اتخاذ كرد.
● چچن
هیچ چیزی بیشتر از قضیه چچن افكار پوتین در مورد خاورمیانه و تروریسم را شكل نمی دهد.در حالی كه تروریستهای اسلام گرا امنیت آمریكا را تهدید می كنند، بحران چچن هم امنیت روسیه و هم تمامیت ارضی این كشو را تهدید می كند.
از زمانی كه بوریس یلتسین در ۱۹۹۴ نظامیان روسیه را در داخل چچن مستقر كرد، بحران چچن بیش از ۱۰۰ هزار قربانی گرفت. بعد از آتش بس ۱۹۹۶،‌هرج و مرج چچن تقریبا حل شد و چچن به سومالی قفقاز تبدیل شد. جهادگران خارجی بر رهبر چچن نفوذ داشتند. در ۱۹۹۹ پوتین كه به تازگی نخست وزیر روسیه شده بود، به سربازان روسی دستور داد تا بار دیگر نظم را در چچن برقرار سازند. موضع گیریهای جدی پوتین باعث شد كه او به شخصیت مهم سیاسی تبدیل شود و در نهایت رئیس جمهور روسیه شد. در اوایل پوتین و بوش در جنگ علیه طالبان با یكدیگر همكاری كردند. پوتین با تقاضای آمریكا برای ایجاد پایگاههایی در ازبكستان و قرقیزستان برای استفاده در جنگ علیه اسلامگراهای افغان موافقت كرد. در آوریل ۲۰۰۲، ‌نظامیان ‌آمریكایی و روسی در بیرون راندن گروههای تروریستی از گرجستان با یكدیگر همكاری كردند. یك ماه بعد دو رئیس جمهور اعلام كردند كه روسیه و آمریكا شربك هستند و ما برای پیشرفت ثبات، ‌امنیت و وحدت اقتصادی همكاری خواهیم كرد و به طور مشترك برای حل چالشهای جهانی و كشمكش های منطقه ای كمك خواهیم كرد.
جنگ داخلی پوتین با تروریسم تنها موفقیتهای محدودی داشت. نیروهای امنیتی روسیه مقررات شدید تری را در چچن وضع كردند اما با این وجود كرملین قادر نبود تروریستهای اسلامگرای چچن را در خاك روسیه متوقف كند. در ۲۰۰۲ وقتی كه شورشیان چچنی ۸۰۰ تن از مردم روسیه را در تئاتر مسكو گروگان گرفتند در عملیات نجاتی كه توسط نیروهای امنیتی روسیه انجام گرفت ۱۲۰ نفر كشته شدند. ۲ سال بعد، بعد از اینكه تروریستها مدرسه ای را در بسلان توقیف كردند چند صد بچه كشته شدند. حتی بعد از اینكه نیروهای روسی به صورت متوالی حركت چچنی ها را سركوب كردند اما باز هم قادر نبودند كه حملات اسلامگراهای چچنی را در استانهای مجاور متوقف كنند به نحوی كه آنها در صدد بودند تا یك جمهوری اسلامی را در قفقاز شمالی بوجود آورند. یك روزنامه مستقل روسی به نقل از یك نظامی ارشد روسیه می نویسد كه افسران پلیس و سربازان به صورت روزانه در قفقاز كشته می شوند. او اذعان می كند كه وضعیت در چچن با شرایط ایده آل خیلی فاصله دارد.
روسیه به جای اینكه همكاری با واشنگتن را در جنگ با تروریسم ادامه دهد آنرا كاهش می دهد و به جای آن تلاش می كند كه به سازمان كنفرانس اسلامی نزدیك شود در حالی كه تنها ۱۵ درصد جمعیتش یعنی ۲۰ میلیون آن مسلمان هستند. در حالی كه سازمان كنفرانس اسلامی روسیه را به عنوان عضو دائم نپذیرفته و تنها آنرا به عنوان عضو ناظر پذیرفته است. سازمان كنفرانس اسلامی تلاش می كند تا از روسیه در جهت كاهش فشار آمریكا استفاده كند ولی روسیه تلاش می كند تا نوعی مصونیت از كشورهای عضو این سازمان پیرامون انتقاد از سیاست روسیه در چچن بگیرد چون سازمان كنفرانس اسلامی مخالف دخالت در امور داخلی دولتهای عضو حتی دولتهای افتخاری می باشد. پوتین رئوس اصلی دیدگاهش در مورد اتحاد با جهان اسلام را خطاب به پارلمان تازه انتخاب شده چچن در دسامبر ۲۰۰۵ اینگونه عنوان كرد كه روسیه می خواهد یك مدافع متعهد، قابل اعتماد و صدیق برای منافع جهان اسلام و بهترین و قابل اعتمادترین شریك و دوست آن باشد.
● تور حماس به مسكو
در فوریه ۲۰۰۶ پوتین اعلام كرد كه ما در آینده اقتدارگرایان حماس را به مسكو دعوت خواهیم كرد. وزارت خارجه آمریكا شدیدا به این امر واكنش نشان داد. مك كورمك سخنگوی وزارت خارجه گفت كه ما انتظار داریم روسیه همان پیام ما را به حماس تحویل دهد به عبارت دیگر حماس باید دست از خشونت بردارد، اسرائیل را به رسمیت بشناسد و به موافقت نامه های گذشته احترام بگذارد.
در حالی كه مسكو برای مدت طولانی از سازمان آزادی بخش فلسطین حمایت كرده بود و برای ایجاد دولتی فلسطینی فشار می آورد پوتین این سنت را ترك كرد و این عادت را كنار گذاشت. میخائیل مارگلف رئیس كمیته روابط بین الملل شورای فدراسیون، ‌ترور رهبر معنوی حماس شیخ احمد یاسین توسط اسرائیلی ها را تمجید كرد. وقتی كه در آگوست ۲۰۰۴ یك بمبگذاری انتحاری در بیرشبا ۱۷ تن را كشت،‌ وزارت خارجه روسیه بیانیه ای صادر كرد كی طی آن عنوان كرد ما تهاجم وحشیانه جدید توسط افراط گرایان را محكوم می كنیم و مطمئن هستیم كه هیچ هدفی اعم از سیاسی یا غیره بوسیله ابزارهای خشونت و ترور بدست نخواهد آمد.
رهبران حماس فرصت پیشنهادی داده شده توسط پوتین را غنیمت شمردند. سامی ابو زهری سخنگوی حماس گفت كه ما به جایگاه روسیه احترام می گذاریم و قبول داریم كه این تور با هدف تقویت روابطمان با غرب و بویژه با دولت روسیه انجام خواهد شد. هیات حماس با لاواروف ملاقات كرد و با رهبر جامعه مسلمین روسیه و همچنین با سر اسقف كلیسای ارتدوكس دیداری داشت. دیدار دولت روسیه با حماس منجر به این نشد كه این گروه دست از حركتهای تروریستی بر دارد. یك روزنامه نگار روسی نوشت كه مسكو فلسطینی ها را دعوت كرد كه صرفا آنها را دعوت كند و فلسطینی ها به مسكو آمدند كه صرفا آمده باشند.
مطبوعات روسیه در قیاس با كرملین از بخشندگی و مهربانی كمتری برخوردار بودند. در كنفرانس مطبوعاتی یك گزارشگر ایزوستیا از خالد مشعل در مورد اظهار نظرش در ژوئن ۲۰۰۰ مبنی بر اینكه بچه ها باید به عنوان بمبگذاران انتحاری آموزش ببینند پرسید. خالد مشعل از نظرش دفاع كرد و گفت ما سمبلها و نمونه هایی داریم كه برای ما سرمشق هستند و ما به این امر افتخار می كنیم.
پوتین از این دعوت به چه چیزی دست یافت؟ دوباره چچن مركز استراتژی اوست. حماس قول داد كه در قفقاز شمالی دخالت نكند. دیدار حماس از روسیه چه علامتی در روابط روسیه و اسرائیل بود؟ در زمان پوتین پیوندهای میان مسكو و اورشلیم در ابتدا گسترش یافت. پوتین نه تنها از رویكرد غیر احساسی اورشلیم به تروریسم بلكه از كمكهای فنی اش راجع به چچن تقدیر كرد. یك میلیون اسرائیلی در مورد تسهیلات تجاری روسیه صحبت می كنند. روابط اقتصادی میان مسكو و اورشلیم گسترش پیدا كرد، صدها تاجر اسرائیلی در روسیه فعالیت می كنند و رهبران تجاری روسیه در صدد هستند تا نیازهای انرژی اسرائیل را برطرف كنند. امروز تجارت مستقیم میان دو دولت تقریبا حدود ۵/۱ میلیارد دلار می باشد. در حالی كه برخی روزنامه ها رویكرد جدید پوتین را جشن گرفتند اما كمك به برنامه هسته ای ایران و دعوت از حماس برای سفر به مسكو نشان می دهد كه خوش بینی راجع به پرزیدنت پوتین امری عجولانه و شتابزده می باشد. در حالی كه دولت روسیه می خواهد از برنامه هسته ای ایران و برخی فعالیتهای دولتهای عرب در جهت كاستن از خشم غرب نسبت به روسیه انتقاد كند اما در عمل این كار انجام نمی شود و فقط در حد حرف باقی می ماند. بیانیه وزارت خارجه روسیه در مورد تهاجم ۱۲ جولای ۲۰۰۶ اسرائیل به جنوب لبنان به نظر می رسید كه برای پیچیده تر كردن شرایط طراحی شده بود نه اتخاذ یك موضع روشن علیه تروریسم. دولت روسیه ممكن است كه به دستاوردهای اقتصادی روابط با اسرائیل توجه كند اما در عمل وقتی بحث پذیرش اصول مبارزه با تروریسم مطرح می شود، پوتین راه خودش را میرود. روسیه حماس یا حزب الله را به عنوان گروههای تروریستی در نظر نمی گیرد، ‌تداوم حمایت پوتین از اسرائیل مواضع پوتین را برای چانه زنی با اسلامگراها در خصوص چچن تضعیف می كند.
● نتیجه گیری
بعد از ۱۱سپتامبر ماه عسل روابط روسیه و آمریكا زیاد طولانی نشد. كه برخی تنشها از رشد اقتدارگرایی پوتین ناشی می شد. پوتین مخالف سیاستهای آمریكا در مورد برنامه هسته ای ایران، ‌تروریسم و ارتقاء‌ دمكراسی می باشد. فاصله سیاستهای مسكو واشنگتن در مورد خاورمیانه عجیب نیست. در ژوئن ۲۰۰۰ سند مفهوم سیاست خارجی روسیه بوسیله پوتین تصویب شد كه اولویت مسكو در قبال خاورمیانه را اینگونه مطرح می كند: احیا و تقویت جایگاه روسیه بویژه از نظر اقتصادی. پوتین به عملگرایی استراتژیك خود ادامه داده و در حالی كه روابط اقتصادی خود با اسرائیل را بهبود می بخشد،‌ مسلح كردن ایران و روسیه را هم ادامه می دهد.
سیاست پوتین چقدر خردمندانه می باشد؟ هیچ تحلیلگر روسی منطقی نمی پذیرد كه این سیاست بیشتر به نفع روسیه می باشد. دیمیتری سوسلوف،‌كارشناس سیاست دفاعی و خارجی مسكو، ‌بیان كرد كه: خطر بزرگی اینجا وجود دارد كه با فراهم كردن مشروعیت بییشتر برای اسلام گراها، ‌روسیه می تواند باعث بی ثباتی بیشتری در خاورمیانه و در خود روسیه شود.
لولیا لاتنیا كه مفسر یكی از روزنامه های روسی می باشد عنوان كرد كه با حفظ گفتگوها با دولتهای یاغی،‌ به نحو خطرناكی،‌خود دولت روسیه می تواند به عنوان یك دولت یاغی مطرح شود.
این سیاست پوتین نوعی تضمین قطعی برای پیروزی در مقابل اسلامگراهای داخل روسیه محسوب نمی شود. در ژوئن ۲۰۰۶،‌ اسلامگراها در عراق چهار دیپلمات روسی كه شامل یك مسلمان هم بود را گروگان گرفتند و كشتند. آنها یك اطلاعیه صوتی صادر كردند و گفتند: ‌حكم خدا در مورد این دیپلماتها انجام شد. انتقام برای شكنجه، ‌كشتن و ‌اخراج برادران و خواهران ما بوسیله دولت بی دین روسیه.
خلاصه اینكه پوتین ممكن است موافق با یك سیاست واقعی باشد اما مساله اینجاست كه افراط گرایان اسلامی در پیچیدگی های سیاست تبحری ندارند.
نویسنده: جان الیوت ایگور كرشتین -
مترجم: سید رضی عمادی
صفحه اینترنتی مرتبط: www.meforum.org/article/۱۶۳۲
منبع : باشگاه اندیشه