جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اختلال عاطفی فصلی


اختلال عاطفی فصلی
در محفل خود راه مده همچو منی را
کافسرده دل، افسرده کند انجمنی را . «مخلص هندوستانی»
آیا می توان روی دلتنگی و اندوهباری، نام افسرده دلی را نهاد؟ اصولاً افسردگی چیست، چگونه توصیف می‌شود و با چه نشانه‌هایی هویدا می‌شود؟ باید گفت: بیماری افسردگی، علامت‌های ویژه‌ای همچون برهم خوردن خواب، از خواب پریدن و درپی آن بی‌خوابی، کاهش یا فزونی اشتها، تقلیل میل جنسی، تنگ حوصلگی، کاهش نیرو و بی‌میلی به انجام کار، کم شدن چشمگیر وزن بدن، خستگی، حس نالایقی، حالت بی‌تصمیمی و تقلیل تمرکز، در حالت حاد میل به خودکشی و... را دربر دارد، ولی چنانچه زمانی دلشاد و سرخوش نیستیم، بدان معنا نیست که افسرده‌ایم.
اما باید دید از چه‌رو، عده‌ای در فصل پاییز و زمستان، احساس تنگدلی، بی‌قراری و ناآرامی دارند، درحالی که تعدادی دیگر در این موسم، چنین نیستند؟ پاسخ این است که سرمنشا احساسات ما، پندار و اندیشه ما است که خود از نگاره‌ها (الگوها)ی خانوادگی، تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و... مایه می‌گیرد. بسیاری از ما از دوران خردسالی شنیده‌ایم که پاییز، زمان ریزش برگ‌ها، خشک و زرد شدن آنها و زمان بی‌حوصلگی و دلگیری است. در نظام رنگ‌ها، رنگ زرد، نمایانگر اندیشه و از نظر روان‌شناختی، رنگی گرم و گیراست.
همچنین رنگ‌های نارنجی و سرخ و آمیزه‌ای از این دو، همگی رنگ نشاط و هیجان‌‌اند، در دنیای موسیقی، آهنگسازان از ندای خش‌خش برگ‌ها در زیر پای رهگذران و نیز از صدای بال پرندگان به هنگام کوچ دسته جمعی در فصل خزان، الهام گرفته و سمفونی‌های دل‌انگیزی ساخته‌‌اند که بس گوشنواز و دلنشین‌‌اند. مثبت اندیشی ضرورت دارد تا انگاره‌های ناخوشایند دیرین را از ذهن خویش بزداییم و احساس نیکو را جایگزین احساس نامطلوب سازیم.
اختلال عاطفی (خُلقی) فصلی عبارت از این است که بعضی از بیماران در زمان معینی از سال پیاپی به افسردگی دچار می‌شوند.
در برخی موارد، این امر بازتاب توقعات اضافی کار و زندگی روی شخص است. در پاره‌ای موارد چنین عللی در کار نیست و گروهی از پژوهندگان، آن را به تغییرات فصلی، مثل طولانی بودن روزها نسبت می‌دهند.
خواندیم که اختلال عاطفی فصلی عبارت از این است که بعضی از بیماران در زمان معینی از سال پیاپی به افسردگی دچار می شوند. در این بخش می خوانیم:
هرچند این اختلالات عاطفی فصلی با زمان وقوع خود مشخص هستند، ولی گفته می‌شود بعضی از علایم آن بیشتر از سایر اختلالات عاطفی است که عبارت‌‌اند از پرخوابی و افزایش اشتها مخصوصاً برای مواد قندی.
(الگوی) شایع شروع افسردگی در پاییز و زمستان و بهبود آن در بهار و تابستان است.
این انگاره سبب شده است که بیماری را به کوتاهی روزها منسوب دانسته و برای معالجه آن، «نوردرمانی» را توصیه کنند.
گزارش داده شده است که سه تا چهار روز پس از آغاز نوردرمانی، آثار بهبود ظاهر می‌شود، اما بعد از قطع آن، نشانه‌های بهبودی به سرعت از بین می‌رود. معلوم شده است که رویارویی با نور درخشان در روز هنگام به اندازه مواجهه با نور رخشان شبانگاهی مؤثر است و این موضوع در سبب‌شناسی مرض، ابهام ایجاد کرده است.
شماری از مردم در خلال ماه‌های زمستان از نشانه‌های افسردگی در رنج و عذاب‌‌اند. این علامت‌ها در طول ایام بهار و تابستان فروکش می‌کنند، ممکن است چنین حالتی، اختلال عاطفی فصلی (اس ای دی) باشد که نمایانگر اختلال خُلق و خوی است که با بروز پریشان خاطری همراه بوده و به دگرگونی‌های هر فصل مربوط می‌شود.
اختلال یادشده نخستین بار قبل از سال ۱۸۴۵ مورد توجه قرار گرفت و تا اوایل دهه ۱۹۸۰ رسماً نامی از آن برده نمی‌شد. از آن جایی که نور خورشید بر فعالیت‌هایی همچون چرخه‌های تولید مثل و زمستان خوابی تأثیر می‌گذارد، شاید اس ای دی اثر تغییرات نوری فصلی برانسان‌ها باشد. همچنان که فصل‌ها عوض می‌شوند، «ساعت داخلی زیستی» یا «چرخه‌ی شبانه‌روزی» ما نیز تغییر می‌یابد و این دگرگونی تا حدی به واسطه تغییرات حاصل از الگوهای آفتاب است.
این وضع سبب می‌شود که ساعت زیستی ما با برنامه‌های روزانه‌مان ناهماهنگ شود. طاقت‌فرساترین ماه‌ها برای مبتلایان به اختلال عاطفی فصلی در ماه ژانویه [از ۱۱ دی تا ۱۱ بهمن] و فوریه [از ۱۲ بهمن تا ۱۰ یا ۱۱ اسفند] است.
و در این فاصله زمانی جوانان و زنان بیشتر در معرض خطر هستند.
● نشانه های اختلال عاطفی فصلی
نشانه‌های اختلال عاطفی فصلی به قرار زیر است:
▪ علایم افسردگی که اغلب رخ می‌نمایند (مانند خور و خواب زیاد، افزایش وزن) در طی ماه‌های پاییزی یا زمستانی.
▪ رهایی کامل از چنین افسردگی در بهار و تابستان، صورت می‌گیرد.
▪ نشانه‌هایی که در دو سال گذشته بروز کرده‌اند و با هیچ نوع افسردگی غیرفصلی توأم نباشند.
▪‌ اساساً افسردگی فصلی، فزون‌تر از سایر افسردگی‌هاست.
▪‌ نیاز به مواد قندی و نشاسته‌ای
● آنچه که موجب افسردگی می‌شود
سبب واقعی افسرده حالی به درستی معلوم نیست. ولی بر پایه شواهد و مدارک به دست آمده، چندین عامل را می‌توان برشمرد که عبارت اند از:
الف ) وراثت
ب ) ساختار زیست شیمیایی بدن
ج ) ساختار روان‌شناختی
د ) رخدادهای زندگی پرتنش
و ) نوسان میزان هورمون‌ها
هـ ) علل دیگر همچون امراض و مداواهای ویژه.
اکنون به تشریح جداگانه هر یک می‌پردازیم:
▪ وراثت
کسانی که یکی از خویشاوندان نزدیکشان به افسردگی اصلی یا اختلال خلقی دوگانه (دوقطبی) دچار باشند، دو برابر سایرین در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.
▪ ساختار زیست شیمیایی
هر فردی ساختار شیمیایی یگانه‌ای دارد. مبتلاشدن یا نشدن به افسردگی، به مقدار مواد شیمیایی مغز وی و اینکه این مواد شیمیایی چه سان با دستگاه عصبی مرکزی در تعامل است، بستگی دارد.
ساختار زیست شیمیایی هر کس، یک عمل تعادل ساز پیچیده است. اگر یکی از مواد مزبور به درستی کار نکند، کل تعادل و توازن به هم خواهد خورد.
مغز، فرمانده بدن است. همان‌گونه که پیام‌های صادره از مغز (به شکل جریان الکتریکی) حرکات ما را مهار می‌کند، پیام‌های دیگر عواطف و احساسات‌مان را زیرنظر دارند. یاخته‌های عصبی، اصلی‌ترین واحدهای مغزاند.
این یاخته‌های عصبی توسط فاصله‌هایی که پیوندگاه (سیناپس) نام دارند، از هم جدا می‌شوند. مواد شیمیایی موسوم به ناقلان عصبی، پیام‌ها یا علامت‌های صادره از مغز را از میان این پیوندگاه‌ها گذرانده و به یاخته‌های عصبی گوناگون می‌رسانند.
ناقل‌های عصبی سروتونین، دوپامین و نورپی فراین، پیام رسان‌های شیمیایی هستند که گفته می‌شود مسئول مهار عواطف و روحیه‌اند.
به ویژه سروتونین که در بروز افسردگی مؤثر است. اعتقاد بر این است که وجود هر نوع کاستی در سروتونین یا اختلال در شیوه عمل آن، اثرات منفی ژرفی در روحیه و عواطف شخصی برجای می‌نهد.
▪ ساختار روان شناختی
معروف است که ویژگی‌های اصلی شخصیت یک فرد غالباً در سال‌های اولیه خردسالی او آ‌شکار می‌شود. یکی از عوامل مشخص‌کننده، محیط زندگی فرد است. هر آنچه که در دوران کودکی در زندگی ما روی می‌دهد، به هنگام بزرگسالی تأثیرات ژرفی در نگرش و رفتارمان دارد مثلاً مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار گرفتن، بازداشتن از چیزی، در دوره طفولیت مورد سوءاستفاده جنسی واقع شدن می‌تواند بعدها در نوع دیدگاه فرد به جهان اثر بگذارد.
▪ رخدادهای زندگی پرتنش
واکنش شخص نسبت به عوامل خارجی هم می‌تواند برمیزان مواد شیمیایی ترشح شده در مغز و کیفیت عمل آنها تأثیر بگذارد.
رویدادی قادر است فرد را به افسردگی بکشاند. (مخصوصاً آن که کسی قبلاً براثر سایر عوامل در خطر افسردگی بوده باشد). این پیشامدها عبارت از:
۱ ) بیماری دیرپا.
۲ ) مرض یا جان‌سپاری شخصی محبوب.
۳ ) طلاق.
۴ ) پایان بخشیدن به پیوندی نزدیک و صمیمی.
۵ ) اسباب‌کشی به منزل جدید.
۶ ) مشکلات مالی یا اداری.
● نوسان میزان هورمون‌ها
امکان دارد نوسان میزان هورمون‌ها در زنان به افسردگی بینجامد. این حالات عبارت‌انداز: نشانگان پیش از قاعدگی ـ حدوداً ۳ تا ۸ درصد زنان یک هفته یا چند روز پیش از قاعدگی تحت تأثیر این نشانگان (سندرم) قرار می‌گیرند.
از نشانه‌های این حالت، روحیه افسرده، نوسان روحی، اوقات تلخی، تشویش و نگرانی را می‌توان نام برد.
● افسردگی پس از (زایمان)
این گونه افسرده حالی با نوسان هورمون‌ها بعد از حاملگی ارتباط مستقیم دارد. ولی عوامل اجتماعی هم احتمالاً در آن نقش دارند.
به عنوان مثال، زنی شاغل که ناچار است به طور ناگهانی به دور از محل کار خویش، در خانه بماند و روز را به تنهایی و با کودکش بسر برد، ممکن است احساس افسردگی و عزلت‌گزینی به او دست دهد.
افسردگی در دوران یائسگی
بعید نیست که زنان در این دوره به سبب آنکه توان تولیدمثل خویشتن را از دست داده‌اند، اسیر اندوه شوند و از سوی دیگر امکان دارد مادران به خاطر ترک کردن فرزندان بزرگسال در چمبره افسردگی گرفتار آیند.
● سایر عوامل
عوامل دیگری که ممکن است به افسردگی منتهی شوند، عبارت‌انداز:
۱ ) مصرف مواد مخدر و الکل.
۲ ) ‌استفاده از برخی داروها همچون استرویید و یا داروهای مربوط به پرفشاری خون.
۳ ) امراض خاص مثل پرکاری غده تیرویید و یا مشکلات عروقی.
۴ ) تحلیل نیرو، از دست دادن توان ذهنی و جسمی که معمولاً ناشی از کار طولانی مدت و یا تعهداتی که فرد برروی دوشش حس کند.
هرگاه با نزدیک شدن به زمستان، دچار افسردگی و بی‌حوصلگی شدید، بدانید که شما تنها نیستید، حدود ۱۲ میلیون آمریکایی از افسردگی فصلی مربوط به زمستان رنج می‌برند. افزون براین ۳۵ میلیون نفر، نوع خفیف آن را آزموده‌اند. این گونه افسردگی در زنان شایع‌تر از مردان است و تاکنون هنوز دلیلش روشن نیست.
زنانی که به افسردگی زمستانی گرفتار می‌شوند، اغلب بین سنین ۲۰ تا ۳۰ سال هستند. متأسفانه شمار اندکی از آنها تحت درمان‌های صحیح‌ قرار گرفته‌اند چون تشخیص و جداسازی افسردگی معمولی از افسردگی فصلی دشوار است.بنا به اظهار پژوهشگران، این فرق که به جنسیت ارتباط دارد، به سبب حساسیت بیشتر زنان به نور و تاریکی است. امروزه می‌دانیم که هورمون ماراتونین در پیدایش افسردگی فصلی اثر دارد. (ملاتونین، هورمونی است که به ما یاری می‌کند به خواب عمیق فرو رویم و در جانوران هم مهارکننده تولیدمثل است).
در آدمی، هورمون ملاتونین (مستقر در هیپوتالاموس) تنها هنگام تاریکی ترشح می‌شود؛ یعنی زمانی که ساعت بدن تشخیص دهد شب شده است. مقدار ملاتونین مجدداً در روز کاهش می‌یابد (زمانی که نور با پرده شبکیه برخورد می‌کند.) به عکس، میزان سروتونین شب هنگام کاهش و در روز افزایش می‌یابد.
موضوع جالب این است که در شرایط معمولی، ترشح هورمون ملاتونین در زنان در زمستان بیش از تابستان است و این درحالی است که این تفاوت‌های فصلی در مردان به چشم نمی‌خورد. این موضوع بیانگر آن است که زنان نسبت به نوز طبیعی حساس‌تر از مردان‌اند و حتی زمانی که از نور مصنوعی استفاده می‌کنند، باز هم تا حدی بدنشان، تغییرات فصلی را شناسایی می‌کند.
مؤثرترین شیوه مداوای افسردگی فصلی، «نوردرمانی» است ـ ارائه نوع خاصی از نور در سراسر زمستان که موجب از میان رفتن این گونه افسردگی در اکثر مردم می‌شود ـ در هر صورت این بیماری باید دقیق تشخیص داده شده و منبع نوری صحیح و با شدت و میزان کافی برای درمان آنها ارائه شود.
شماباید با فاصله‌ی ۹۰ سانتی‌متری از منبع نوری (بین ۶ تا ۸ لامپ فلورسنت) به مدت سه ساعت در روز بنشینید، روشنایی نور اتاق به تنهایی برای معالجه افسردگی فصلی بسنده نیست.

طی مرحله استفاده از این منابع نوری، نشانه‌های افسردگی اندک اندک فروکش می‌کنند. چون نوردرمانی، صرفاً قسمتی از مداواست، از همین‌رو، درمان باید پیوسته زیرنظر یک کارشناس صورت گیرد.
پزشک معالج یقیناً داروهای ضدافسردگی را هم تجویز می‌کند. چنانچه از نوردرمانی سود می‌جویید، میزان داروهایتان باید کمتر باشد. غالب پزشکان با عوض شدن فصل، میزان داروها را هم تغییر می‌دهند و به واقع با کوتاه‌تر شدن روزها این داروها افزایش می‌یابند.
شمار کمی از افراد مبتلا بدین‌گونه افسردگی، سراسر شب را بیدار می‌مانند و چرخه خواب و بیداری‌شان را عوض می‌کنند. این شیوه برای همگان مؤثر نیست.»
● توصیه‌هایی پیرامون رویارویی با اختلال عاطفی (خلقی) فصلی
نشانه‌های خویش را با پزشک و یا مشاور بهداشت روانی‌تان در میان گذارید. امکان دارد مداوای افسردگی‌ها، در برخی افراد مبتلا موفقیت‌آمیز باشد.
برای کسب حمایت و توجه خانواده و دوستان صمیمی، ماهیت اختلال عاطفی فصلی را برایشان توضیح دهید.
در فصل زمستان تا سرحد امکان، از نور سود بجویید و در ساعات روز از حضور در مکان‌های تاریک بپرهیزید.
وقتی دما مناسب است، بگذارید نور طبیعی از درها و پنجره‌های باز بتابد، سعی کنید شاخ و برگ‌ها را از مقابل پنجره دور کنید.
امیر دیوانی
منبع : روزنامه اطلاعات