جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آزادی ارزان قیمت فقرای تایلند


آزادی ارزان قیمت فقرای تایلند
در خیابان های «اودون تانی» واقع در منتهی الیه شمال شرقی تایلند از ساعت ها پیش از آن صدای غرش طبل ها آغاز شده بود. مردم زیادی در لباس اژدها و زنان درباری و نجیب زادگان در حال رقص و پایکوبی بودند. آن روز پنجم دسامبر بود و تایلند هشتاد و یکمین سالروز تولد پادشاه یعنی «بهومیبول آدولیادج» را جشن می گرفت. آن روز دیگر از تظاهرات و حملات مرگبار سیاسی و اشغال فرودگا ه ها خبری نبود. کشور بودا و شنا از آن بحران های سیاسی ظاهراً جان به سلامت برده بود و برای جنگ قدرتی که بار دیگر در ساعت های آینده میان احزاب سیاسی در می گرفت، نفس تازه می کرد. این بار این طرفداران دولت در شمال بودند که می خواستند «سرخ ها» و «زردها»را در بانکوک به موضع دفاعی ببرند.
پادشاه تایلند در واقع باید به سنت هرساله یک شب قبل از سالروز تولدش نطقی در تلویزیون ایراد می کرد و امسال به خصوص مردم با هیجان تمام در انتظار آن سخنرانی بودند اما پادشاه سکوت کرد و ملکه تایلند از طریق رادیو ضمن عذرخواهی اعلام کرد «اعلیحضرت به دلیل مشکل حنجره و گلو» قادر به سخنرانی نیست. این اولین بار بود که بهومیبول از زمان آغاز پادشاهی اش در سال ۱۹۴۶ از ایراد سخنرانی در سالروز تولدش سر باز زد و کارشناسان از آن به عنوان نشانه یی منفی یاد کردند زیرا مردم تایلند این بار انتظارات زیادی از پادشاه داشتند. بهومیبول از سوی هر دو حزب و به عبارتی از سوی هر دو طرف دعوا چون بتی پرستیده می شود و تنها اوست که می تواند میان دو اردوگاه متخاصم صلح و آشتی برقرار کند. تنها چند جمله از زبان پادشاه کافی بود تا وضعیت در تایلند آرام شود اما حال تایلند بار دیگر شدت گرفتن این مناقشه را انتظار می کشد و علت سکوت پادشاه برای مردم تبدیل به یک معما شده است.
جنگ قدرت در تایلند طی هفته های گذشته ابعادی وسیع به خود گرفت. مخالفان مدنی دولت یا همان الیت قدرت در بانکوک که ائتلاف خود را «ائتلاف مردمی برای دموکراسی» می نامند، از چند هفته قبل از آن ساختمان های دولتی را اشغال کردند و فرودگاه بین المللی بانکوک و یک فرودگاه داخلی دیگر تایلند نیز توسط هواداران آنها اشغال شد و در این مدت ۳۵۰ هزار مسافر سرگردان شده بودند.
مردم بانکوک تقریباً هر روز شاهد حملات خونین در این شهر بودند و گروه های سیاسی با نارنجک و سلاح گرم به جان هم می افتادند. طی این ناآرامی ها بیش از پنج نفر کشته و د ه ها نفر مجروح شدند و جالب آنکه هواداران و گروه های فشار دو طرف از به کارگیری میله های آهنی و چماق و چوب گلف علیه یکدیگر ابایی نداشتند.
اما این خشونت ها زمانی به صورت موقت پایان گرفت که دادگاه قانون اساسی تایلند حزب (از سال ۲۰۰۷) حاکم «نیروی ملت» و دو حزب موتلف آن را به جرم تقلب در انتخابات منحل اعلام کرد و بدین ترتیب نخست وزیر یعنی «سوماچای وونگساوات» وادار به کناره گیری شد.
اما این حکم دادگاه قانون اساسی در واقع تغییر چندانی در آن جنگ قدرت ایجاد نکرد زیرا نمایندگان عضو حزب نیروی ملت بلافاصله به حزب تازه تاسیس «پوآتای» نقل مکان کردند و همچنان اکثریت پارلمان را از آن خود دارند و در عرض ۶۰ روز آینده رئیس جدید دولت را انتخاب خواهند کرد.
اما این اختلاف ها و مناقشات بیش از هر چیز آن گسستگی های عمیق اجتماعی و سیاسی تایلند را که موجب گسست جامعه این کشور شده است، آشکار کرد. این ناآرامی ها نشان داد تبدیل یک جامعه فئودال جنوب آسیایی به یک دموکراسی مدرن تا چه اندازه دشوار و طاقت فرسا است.
آن اشغالگران فرودگاه و طرفداران شان در واقع علیه دولتی انقلاب کردند که از طریق دموکراتیک انتخاب شده و در میان برنج کاران فقیر مناطق شمال شرقی تایلند طرفداران زیادی دارد. این به اصطلاح انقلاب از سوی یک اقلیت مدنی شکل گرفت که وفادار به شاه و نزدیک به ارتش بوده و از این عمل خود به عنوان «انقلاب طبقه متوسط» یاد می کنند. در صورت دستیابی این اقلیت به قدرت، بی تردید چیزی از دموکراسی در تایلند باقی نخواهد ماند زیرا آنها در نظر دارند با تصویب قانونی در مجلس، دوسوم نمایندگان به صورت انتصابی و تنها یک سوم آنان به صورت انتخابی به پارلمان راه یابند. اما جالب آنکه این گروه در چهار انتخابات گذشته تایلند شکست خورده اند.
این به اصطلاح انقلابیون ادعا می کنند دربار پادشاهی تایلند از حرکت آنها حمایت می کند اما مردم تایلند این سوال را مطرح می کنند که سکوت پادشاه چه معنی می تواند داشته باشد. آیا این سکوت به معنای وجود چنددستگی در دربار است؟ «سرخ ها» یا همان نمایندگان طبقه فقیر چندی پیش شاهد حضور ملکه در مراسم تشییع جنازه یکی از افراد اپوزیسیون بودند اما با این حال عقیده دارند شخص پادشاه از سرخ ها حمایت می کند و طرفدار فقرا است.
ارتش هم به حمایت «زردها» مستظهر است و این بار آشکارا از انجام کودتا خودداری کرد. در سپتامبر۲۰۰۶ هجدهمین کودتا در ۷۴ سال اخیر در تایلند شکل گرفت و قدرت به دست ارتش افتاد و نخست وزیر وقت یعنی «تاکسین» تبعید شد اما چندی بعد افسران ارتش به نفع دموکراسی کنار رفتند و بار دیگر طرفداران تاکسین روی کار آمدند و حزبی جدید را پایه گذاری کردند.
علت اصلی همه این اختلاف ها هم وجود تاکسین مولتی میلیونر است که ظاهراً در دوبی زندگی می کند و از سوی دادگاه های تایلند به دو سال حبس به جرم فساد محکوم شده است. خواص کهنه کار بانکوک از تاکسین به عنوان دست نشانده چین و از خانواده وی که به تجارت برنج اشتغال دارند به عنوان شیاطینی در جلد انسان یاد می کنند. تاکسین زاده منطقه «چیانگ مای» واقع در شمال تایلند است. او تاجری چندکاره و حیله گر به شمار می آید که با تجارت کامپیوتر ثروتمند شده و توانسته است با تاسیس یک فرستنده تلویزیونی و به کارگیری ادبیاتی عامیانه نزد مردم فقیر محبوبیت کسب کند.
با این حال شخص تاکسین نیز مسوول نقض حقوق بشر در مبارزه علیه قاچاقچیان مواد مخدر و جدایی طلبان اسلامگرا در جنوب تایلند به شمار می آید. علاوه بر آن وی متهم است که قوانین تایلند را در جهت منافع شخصی و کوتاه مدت خود تغییر داده است اما با این حال مردم استان های به شدت فقیر شمال تایلند هنوز هم به وی عشق می ورزند.
این مردم همان برنج کاران و کارگران روزمزدی هستند که به عقیده شورشیان بورژوای بانکوک از پختگی لازم برای دموکراسی برخوردار نبوده و به راحتی تحت تاثیر قرار می گیرند و علاوه بر آن سواد خواندن و نوشتن هم ندارند. رهبران اپوزیسیون یعنی همان کسانی که به دلیل اعمال خود زندگی اقتصادی ۶۲ میلیون نفر از مردم تایلند را به آستانه سقوط کشاندند، بر این عقیده اند این مردم فقیر به راحتی آرای خود را می فروشند و از هیچ اندیشه و منش درست سیاسی برخوردار نیستند.
در شهر «ایسان» واقع در شمال شرقی تایلند یعنی همان شهری که حزب تاکسین همواره به پیروزی خود در آن اطمینان داشته و دارد، مردم دلایل دیگری برای حمایت از دولت دارند. «وات چایته» ۵۷ ساله و از برنج کاران این منطقه می گوید؛«دهکده ما قبل از انتخاب تاکسین تنها یک جاده خاکی مالرو داشت اما کمتر از یک سال پس از روی کار آمدن تاکسین اولین ماشین های جاده سازی به اینجا آمدند و یک جاده آسفالته برای ما ساختند.»این دهکده ۲۴۰ خانه دارد و در ۱۳ کیلومتری غرب مرکز استان یعنی «اودون تانی» در ۴۰ کیلومتری مرز لائوس واقع شده است.
چایته در فصل برداشت محصول هرروز صبح ساعت پنج بر سر مزرعه ۵/۴ هکتاری که متعلق به خانواده اش است، می رود اما علاوه بر آن به عنوان کارگر روزمزد در دیگر مزارع یا در کارگاه های ساختمانی بانکوک نیز کار می کند. با این حال درآمد ماهانه وی به زحمت به ۱۲۰ یورو می رسد.
بی تردید زندگی کشاورزان تایلند در دوران نخست وزیری تاکسین تا حد قابل قبولی بهبود یافت. در آن دوران بود که بیمه درمانی برای این افراد تعیین شد و علاوه بر آن راه های روستایی و مدارس هم برای روستاها ساخته شد و مهم تر از آن اینکه این افراد محروم توانستند از کمک هزینه تحصیلی حتی در خارج از کشور برخوردار شوند اما حال افرادی چون چایته از این مساله نگرانند که در صورت قدرت یابی اپوزیسیون همه این امکانات (از جمله بیمه درمانی و کمک هزینه های تحصیلی و وام) را از دست بدهند.
یکی از مجریان رادیویی طرفدار دولت به نام «هونگ تونگ» می گوید؛«اینکه رای این افراد فقیر توسط تاکسین خریده می شود، دروغی است که ساخته پرداخته اپوزیسیون است. اگرچه با هر انتخاباتی سیل پول از سوی همه احزاب به این منطقه سرازیر می شود اما با وجود آنکه مردم فقیر این پول ها را دریافت می کنند ولی در نهایت به هر کسی که خودشان بخواهند، رای می دهند.
با این حال هونگ تونگ در حال حاضر نگران این مساله است که چه بسا گسست وحشتناک میان غنی و فقیر که تایلند از آن رنج می برد در نهایت منجر به شدت گرفتن بیشتر این جنگ قدرت شود؛«نمی دانم مردم شمال شرقی کشور تا چه زمانی باید تاوان عطش قدرت سیاستمداران زرد در بانکوک را بپردازند.»
یکی از فعالان سیاسی تایلند به نام «کاوانچای پایپانا» خود را برای آینده آماده می کند. او رهبر گروه موسوم به «عاشقان اودون» است یعنی همان گروهی که به تجمع «ائتلاف مردمی برای دموکراسی » در شهر اودون تانی حمله برده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. کاوانچای می گوید؛«ما یک گروه شبه نظامی مردمی تشکیل خواهیم داد. در حال حاضر در حال جمع آوری پول هستیم اما در آینده تعداد ما به ۱۰ هزار نفر خواهد رسید.» کاوانچای می خواهد به کمک این افراد به بانکوک حمله کرده و یک بار دیگر رهبران سرخ را به قدرت برساند.
ترجمه؛ محمدعلی فیروزآبادی
منبع؛ اشپیگل
منبع : روزنامه اعتماد