جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

میرزا محمد حسین فدایی


میرزا محمد حسین فدایی
مرحوم مبرور میرزا محمدحسین فدائی از چهره های سیاسی فرهنگی القور بود که با لیاقت وکیاستی خاص در زمینه سرودن شعر مقام والایی را کسب نمود، وی از میارزه القور بود که در بیرجند ساکن و درسلک منشیان دارالحکومه انتظام داشت، وی شاعری ملیح کلام وشعرش در مدح امراء وحکام واحیاناً در مناقب ومراثی ائمه اطهار علیه السلام است، دیوان اشعارش مشتمل بر دو هزار بیت می باشد. پدر وی میرزا حیدر نیزدردستگاه حکومتی امیرعلی اکبرخان(امیر حسام الدوله) منصب مباشری ومنشی گری رابه عهده داشت وهمچنین جدش در دیوان خانه امیر حشمت الملک، صاحب منصب منشی گری بود و ازمنتفذین در دستگاه حکومتی امرای قهستان و قاینات به شمار می رفت. میرزا محمد حسین در سنه ۱۳۴۰ قمری در قریه القور متوفی و در جنب مقبره سادات عراقی مدفون گردید این دو قطعه شعر از اوست که بر وجه انتخاب در مراثی حضرت سید الشهداء مرقوم می گردد:
***********************************************
بهشت نکهتی از تربت معطر اوست ضیاء چشم ملک خاکروبه اوست
قبول سجده آدم ملک نمود آن روز که دید نور تو در طینت مخمر اوست
دعای قبه او مستجاب می گردد دوای هر مرضی تربت مطهر اوست
مرا بر روضه رضوان چکارو حور و قصور بهشت وحور قصورم جمال و منظر اوست
شرر بجانم از این قصه افتاده و بس که تشنه جان دهد وآب در برابر اوست
نمود اصغر خود را بلند بر سر دست عدو نگفت که این یادگار اکبر اوست
بگو به ساقی کوثر به کربلا بگذر ببین که تشنه لب لعل روحپرور اوست
ز روی فاطمه شرم آیدم چسان گویم که سربرهنه به بازار شام دختر اوست
اگر گذار فدایی به کربلا افتاد همین یک آرزو اندر دل مکدر اوست
***********************************************
بجنت مو پریشان دختر بد رالَدجی دارد ولی بزم مصیبت را ندانم درکجا دارد
به یثرب میرود یا کربلا یا طوس می آید مصیبت برحسن یا برحسین یا برضا دارد
رضا مسموم درطوس وحسن دریثرب ولیکن حسین را با تن مجروح اندر کربلا دارد
نخواهد رفتم از خاطر اسیری رفتن زینب که در بزم یزید و گاه در ویرانه جا دارد
چو خاتون قیامت آید اندر عرصه محشر هزاران شکوه بر لب ازگروه اشقیا دارد
بیا بزم فدائی هر کجا شد دل بود آنجا بجز بزم عزایت دل فدایی در کجا دارد


امید اخوندی
منبع : مطالب ارسالی