جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


اخوان: شاعری که شعرش بود


اخوان: شاعری که شعرش بود
نویسنده : آتشی - منوچهر
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۳/۰۳/۱۱
رده دیویی : ۸fa۱.۶۲
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۱۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : PIR۷۹۴۹/آ۲ف‌لا۳
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۳۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۹۵۱۴۳-۲-۵

نگارنده در کتاب سه محور را برای بررسی شعر'اخوان ثالث' در نظر می‌گیرد که عبارت‌اند از: 1ـ اخوان شعر است, 2ـ اخوان معجونی از کلاسیسم و مدرنیزم است, 3ـ اخوان در شعر حل می‌شود و زبان اخوان در شعر ایجاد حالت می‌کند. او نه رمانتیک است نه پوچ‌گرا. بر اساس این, در کتاب خاطرنشان می‌شود: 'اخوان خود شعر بود. جانی لرزان و سوزان که حتی با چشم‌های گرگی پر شعله و خشمناک و حتی هنگام خنده‌های ریزش, می‌گریست, آری اخوان, در خنده هم می‌گریست, چرا چون تمام وجودش و عصب و رگ‌هایش پر از زهر شعر بود.... کلاسیسم اخوان.... هرچند مثل هر شعر خوب کلاسیکی سرشار از مفاهیم خاص و مبتکرانه شعری و تغزلی است یک ویژگی هم دارد که در هر غزلی یا قصیده و قطعه‌ای کنایتی را می‌گنجاند که مغز انتقادی ویژه‌ای دارد..... اخوان در دوره کلاسیسم‌اش, چون نیما, جز نکته‌ها و ظرایف, حرف تازه‌ای ندارد, ولی این کلاسیسم, با انگاره این قلم, از اخوان جدا شدنی نیست..... اخوان شاعری نمادگرا یا سمبولیست به مفهوم اروپاییش نیست. شعر او که از اراده قبلی او برنمی‌خیزد, چنان طبیعی, هر تصویر را یا صحنه را بی‌لکنت و گرهی حرکت می‌دهد, که همه چیز, یعنی کل زبان او می‌شود خود او و درون اشک آلود او.... اخوان نه روشنفکر چپ یا راست بود, نه مدرنیست, به قول حقوقی همان 'ایرانی‌ترین ایرانی و شاعرترین شاعر ایرانی'.... شعر اخوان از نظر ساختار نو نیست, یا به تعبیری, شعریت را از منافذ و مقاطع ساختار عرضه نمی‌کند, بلکه این لحظه‌ها و 'دم'های دلخواه اویند که شعرش را به سوی عطوفتی بدیع و گریان ـ یا گهگاه خندان ـ سوق می‌دهند...'.