دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مطهری از نگاه یاران


مطهری از نگاه یاران
● مقام معظم رهبری، حضرت آیهٔا... خامنه ای:
▪ اهل سلوك و عبادت بود
از لحاظ اخلاق شخصی، مرحوم مطهری یك انسان ممتاز، یك فرد باصفا، روشندل، روشن ضمیر و ضمناً عادل، متین و پخته بود. در رابطه شخصی خود با خدا یك انسان عارف و اهل ذكر، اهل سلوك و اهل عبادت بود. بارها می گفت كه من توجه به خدا و عبادت را از پدرم آموخته ام. پدر ایشان پیرمرد مؤمن و متعبدی بود. آقای مطهری در كنار این مرد و از معاشرت با این مرد، تعبد را آموخته بود...
وضع رفتار شهید مطهری شبیه عرفای دورانی بود كه راه می افتادند تا یك مرشد كاملی را پیدا كنند. اصلاً وضعیت روحی و اخلاقی او به این صورت بود كه تحقیق می كرد تا اطلاع پیدا كند كه مثلاً در فلان نقطه عالم یك پیر مرشد كاملی هست و راه بیفتد برود نزد او بماند و معتكف دیار او بشود. منتهی ایشان آن مرشد كامل خود را در ایران یافته بود. به امام و همچنین به مرحوم علامه طباطبایی تا سرحد عشق، وابستگی قلبی داشت. عاشقانه، امام و علامه طباطبایی را دوست می داشت و خیلی مقام اینها را از نظر علمی، معنوی و عرفانی بالا می دانست. لذا به آنها علاقه مند بود و در اولین فرصتی كه امكان داشت تا امام را در پاریس ببیند، ایشان رفتند و امام را دیدند و قبلاً هم كه امام در نجف بودند، حداقل یكبار و شاید هم دو یا سه بار به نجف رفتند و امام را ملاقات كردند و آن شوق خودشان را از دیدن امام فرونشاندند.
در زندگی داخلی و خانوادگی شان، آن طور كه من اطلاع پیدا كردم، فردی بزرگوار و مهربان و دارای حالت معلم گونه بودند؛ به طوری كه همسر ایشان مثل شاگردی كه از استادش یاد كند، از او یاد می كند و اثر این تربیت در میان فرزندانشان نیز از پسر و دختر مشهود و آشكار است.
● آیهٔا... سیدعبدالكریم موسوی اردبیلی:
▪ شدیداً به اسلام متعبد بودند
آشنایی من با استاد شهید دقیقاً از سال ۱۳۲۱ شروع شد. همان سالی كه به مدرسه فیضیه رفته بودم، ایشان در مدرسه فیضیه حجره داشتند و من هم در همان مدرسه حجره گرفتم. چون ایشان یك چهره شناخته شده و مدرس بودند، طبعاً هر كسی به مدرسه وارد می شد، استاد را می دید و می شناخت. ایشان كلاسهای پرجمعیتی داشتند كه بسیار مفید و مؤثر بود... از همان وقتی كه ایشان را شناختم، همیشه جزو گروههایی بودند كه به مسایل اجتماعی و مسایل سیاسی در كنار مسایل علمی و مذهبی و اخلاقی توجه وافری نشان می دادند و همیشه در كنار این گروهها بودند و در كارهای اصلاحی شركت می كردند و یادم نمی آید كه ایشان برهه ای از زمان از این خط مشی دور شده باشند. تا مدتی كه در قم بودند، این چنین بود، وقتی هم كه به تهران آمدند، باز این خط مشی را داشتند و بشدت به اسلام متعبد بودند.
● آیهٔا... علی مشكینی:
▪ میان رفقا ممتاز بود
ما اوایلی كه به قم آمدیم، در جو طاغوتی، ابتدا به حجره یكی از دوستان وارد شدیم. جوانی در حضور آیهٔا... انگجی در قم تحصیل می كرد و ما هم تازه وارد تحصیلات شده بودیم. بعد از چند روز كه ما پیش ایشان درس می خواندیم، این آقا هم می آمد و درس می خواند. پس از مدتی كه با ایشان آشنا شدم، فهمیدم كه وی شهید مطهری است. مدت طولانی با هم در یك حوزه بودیم و گاهی به حضورشان می رسیدم... ایشان اولاً هنگامی كه وارد تحصیل شدند، جوان بسیار خوش استعدادی بودند. آن وقتها كه ما ایشان را می شناختیم، فكر و استعداد و ادراكشان بسیار قوی و خوب و میان رفقا نیز ممتاز بود. یكی دیگر از امتیازهایی كه بنده در ایشان دیدم، این بود كه مطلبی را كه دریافت می كرد، فوراً در آن دقت می نمود و رشد می داد و مطلب را تكمیل می كرد و به بیان بهتر و برتری بازگو می كرد.
● آیهٔا... جوادی آملی:
▪ نمره ای بالاتر از بیست نیست، وگرنه می دادیم...
وقتی ایشان از قم به تهران آمدند، در اولین دوره امتحانات مدرسی معقول و منقول شركت كردند. گرچه ما در آن راه قدم برنداشتیم، اما خدا خواست كه ایشان بتوانند جامع بین حوزه و دانشگاه باشند. رابطی باشند كه قدیم و جدید را وصل كنند و دانشگاه و فیضیه را به هم متصل نمایند. وقتی ایشان از تهران به قم آمدند و در تصدیق مدرسی شركت كردند، در رشته معقول شاگرد اول شدند و آمدند در حجره و تعریف كردند و گفتند كه در جلسه امتحان، ممتحنین چه مسایل فلسفی را از من پرسیدند و من چه جواب دادم. گفتند هیأت ممتحنه به اتفاق گفته اند كه: چه كنیم نمره ای بالاتر از بیست نیست و اگر نمره بالاتر از بیست بود به شما می دادیم. استاد مطهری به اعتراف هیأت ممتحنه در رشته معقول و فلسفه، شاگرد اول شدند و نمره بیست گرفتند، اما این نمره برای شهیدمان كوچك بود. نمره ای را كه باید او بگیرد، فوق آن است. نمره شهیدمان را با خاطراتی كه از او داریم، باید خدای او به او بدهد.
● مرحوم علامه سیدمحمد حسینی طباطبایی:
▪ هوش فوق العاده ای داشت
سی و دو سال پیش، ما از تبریز به قم پناهنده شدیم، اوضاع آنجا خراب بود، بدین خاطر به قم آمدیم. بعد بنا بر این شد كه در قم بمانیم. درس حكمت (فلسفه) را شروع كردیم. غیر از بنده در قم، فلسفه گو آقای خمینی بودند كه درس فلسفه ای داشتند و آقایان چند نفری به درس ایشان می رفتند. ایشان اسفار می گفتند. بعد این آقایان منتقل به حوزه درس ما هم شدند و شروع به تحصیل كردند. سالها هم ادامه داشت و بخصوص مرحوم مطهری كه یك هوش فوق العاده ای داشت. مطلبی كه می گفتیم، می گرفت و به مغزش می رسید.
● آیهٔا... هاشمی رفسنجانی:
▪ هجرت ایشان از فیضیه، رنجمان می داد
چه روزهای تلخی بود، وقتی كه خبردار شدیم استاد فلسفه و فقه و اخلاق از حوزه قم رفته است و تلخ تر وقتی شد كه شنیدیم ایشان تحت فشار فقر و نیاز مادی مجبور شده اند حوزه را (كه محیطش قسمت مورد علاقه ایشان بود و تا آن اواخر عمر هم آرزوی برگشت به محیط حوزه قم را داشتند) ترك كنند. ایشان تصمیم به ازدواج گرفته بودند و دیگر نیاز به مسكن خارج از مدرسه و طبیعتاً بودجه بیشتری داشتند. احساس آزردگی كردم كه چرا باید حوزه قم چنین استادی را از دست بدهد، ولی كم كم كه آثار حضور ایشان در تهران و نیز سخنرانیهای مؤثرشان در مجالس دانشگاهیان و روشنفكران مركز كه در آن زمان خیلی از حوزه و از روحانیت فاصله داشتند برایمان روشن شد، كمی از این قضا و قدر و آن هجرت راضی شدیم، اگرچه خلا ناشی از هجرت ایشان روز به روز در حوزه محسوس تر می شد و زاویه از رونق افتاده مدرسه فیضیه، رنجمان می داد.
● مرحوم حاج سید احمد خمینی:
▪ وقتی می آمد، روحیه امام(ره) شكفته می شد
امام(ره) به آقای مطهری واقعاً علاقه داشت، یعنی این جور نبود كه به آقای مطهری به عنوان یك شخصیت سیاسی یا یك شخصیت مذهبی علاقه داشته باشند. احساسم این بود كه امام به آقای مطهری مثل اولاد خودشان علاقه داشتند و حتی من رابطه بیشتری را احساس می كردم. وقتی آقای مطهری مطلبی می گفتند، آقا گوش می كردند. علاوه بر این مسأله، رابطه بین شاگرد و استاد هم هست. بالاخره اگر شاگردی حرفهای استاد را جذب كند و هدر ندهد، استاد طبیعتاً به او علاقه مند می شود. امام، آقای مطهری را هم از نظر بینشی قبول داشتند و هم او را متدین می دانستند. یعنی ایشان را هم ملا و هم متدین می دانستند. وقتی آقای مطهری می آمد، روحیه امام شكفته می شد.
● شهید آیهٔا... دكتر بهشتی:
▪ با كاروان حسینیه ارشاد...
وقتی دو نفر با هم بیش از سی سال آشنایی و معاشرت دارند، آن قدر خاطره ها زیاد است كه نمی شود روی یكی از آنها انگشت گذاشت. می توانم بگویم یكی از خاطراتی كه به یادم مانده، دیدار مفصلی بود كه با ایشان و برادران دیگر در مكه معظمه داشتیم. در آن سال من از هامبورگ به حج مشرف شده بودم، شهید مطهری و عده ای از دوستان هم از تهران با كاروان حسینیه ارشاد آمده بودند و چند سالی بود كه ایشان را ندیده بودم. پس از چند سال دوری، دیدن این دوست دیرین و انس با ایشان برایم بسیار جالب و مطلوب بود. در آن دیدار از خیلی مسایل سخن به میان آمد، از كوششهایی كه در آنجا می توانستیم به سود رشد اسلام و انقلاب اسلامی بكنیم، از تلاشهایی كه ایشان و دوستان در تهران با پایه گذاری حسینیه ارشاد و كارهای مشابه آن می كردند و از آینده ای كه در آن، این كارهای موضعی گوناگون همچون جویبارهای كوچك به هم بپیوندند و سیلی خروشان و بنیان كن به وجود بیاورند كه رژیم شاهی را بركند و نظام اسلامی را به جای آن بنشاند.
● مهندس میرحسین موسوی:
▪ نقش بزرگی در بسیج توده های میلیونی مسلمان ایفا كرد
شهید مطهری از زمینه سازان بزرگ انقلاب اسلامی در كشور بود كه نقش بسیار پرتوانی را بعد از سالهای۴۲ در جامعه ما بازی كرد، برای روشنگری و برای نشان دادن آن چیزی كه بعدها آن را خط امام(ره) نامیدیم. فعالیت ایشان در ارتباط با اقشار مختلف بود و به تبع پیشرفت كارها و آگاهی مردم، ایشان فعالیتهای خودشان را گسترش می دادند، چه در ابعاد فرهنگی- ایدئولوژیك و چه در ابعاد تشكیلاتی در ارتباط با روحانیت و روشنفكرهای مذهبی آن روز و امثال آن.
با نزدیكی انقلاب، یعنی در سالهای ۵۵ و ۵۶ و ۵۷ نقش ایشان در ارتباط با امام امت، بسیار تعیین كننده شد. بخصوص برای انتقال رهنمودهای امام(ره) و پیگیری آنها و همچنین در ارتباط با محیطهای دانشگاهی.
در اوج گیری انقلاب هم باز ایشان جزو كسانی بودند كه سهم بسیار بزرگی در عدم انحراف این حركت عظیم به چپ و راست داشتند و نقش بزرگی در بسیج توده های میلیونی مسلمان ایفا كردند و نقشی كه ایشان در این زمینه بازی كردند، شاید جزو نقشهای استثنایی دوران انقلاب ما بود.● شهیدمحراب آیهٔا... صدوقی:
▪ امام به فكر بكر شهید مطهری بی نهایت اعتماد داشت
زمانی كه مرحوم آیهٔا... بروجردی (قدس سره) به قم تشریف آوردند، در آن موقع ایشان از شاگردان خوب مرحوم بروجردی بودند، ولی از آنجا كه اوضاع زندگی در قم، برایشان سخت و ناگوار شد، ناچار به تهران حركت كرده و در دانشگاه مشغول به تدریس شدند. البته، عمده كوشش ایشان این بود كه جهت اسلامی و جهت معنوی آن را شاگردانش بیاموزد و هرچه نوشت، نمونه بود. از آنجا كه دولت طاغوت با این رویه و روش موافق نبود، درباره ایشان كارشكنیهای زیادی كرد و گاه یك سال یا بیشتر كرسی درس او را معطل می نمود. هنگامی كه امام در پاریس تشریف داشتند و بنده هم در خدمت امام بودم، آنچه فهمیدم این بود كه امام به فكر بكر شهید آیهٔا... مطهری بی نهایت اعتماد داشت و در تمام كارهای مربوط به پیروزی انقلاب با ایشان مشورت می كرد. خلاصه در عالم خود كم نظیر بود و كمتر روحانی با این روشنایی دریافته ام.
● شهید آیهٔا... دكتر مفتح:
▪ مجاهد به تمام معنا بود
استاد مطهری در تاریخ معارف اسلام هیچ گاه فراموش نمی شود. مجسمه تقوا و فضیلت بود و به حق جز برای خدا و اسلام به هیچ چیز نمی اندیشید. بارها در مسایلی كه پیش می آمد، بنده به ایشان عرض می كردم كه حالا فلان مطلب را ممكن است عنوان نكنید، فعلاً مصلحت نیست، پاره ای از مسایل اجتماعی در نظر من بود، می فرمود این حرفها نیست، این را باید گفت، عقیده است، انحراف فكری به وجود می آید و من نمی توانم در برابر انحراف عقیده فكر كه در بین جامعه اسلام به وجود بیاید، آرام باشم. در زمینه مبارزات عقیدتی، عجیب مجاهد بود. مجاهد به تمام معنا بود.
● مرحوم حجهٔالاسلام فلسفی:
▪ تعهد داشتم از ایشان تجلیل و احترام كنم
مرحوم آیهٔا... شهید مطهری قطعاً از مردان كم نظیر بود. من به او علاقه بسیار داشتم و گاهی كه به مجلسی می آمد، تعهد داشتم از ایشان تجلیل و احترام كنم. او هم برای همین علاقه صادقانه ای كه من برای امنای خدا به او داشتم خیلی اظهار لطف می كرد. من هر روز صبح تا ظهر در اتاق بیرونی منزل می نشستم. آقایان اهل علم می آمدند، گاهی مرحوم مطهری در هفته یك روز یا دو روز و گاهی طی یك دو هفته یكبار می آمد و می نشست، مسأله ای هم مطرح می شد، گاهی جواب می دادم و گاهی ایشان جواب می داد. بنابراین در منزل ما هم از آقای مطهری احترام بسیاری می شد. او به امام خمینی(ره) خیلی علاقه مند بود. یادم هست كه یك جا در كتابش «روحی فداه» برای ایشان نوشته بود. وقتی پدر آقای مطهری فوت شد و برایش در مسجد مدرسه مروی مجلس فاتحه گذاشت، از من دعوت كرد كه منبر بروم و من هم رفتم.
● حجهٔالاسلام سید محمد خاتمی:
▪ در دل ظلمت كفر و جهل، ستاره ای درخشان بود
شهید مطهری دغدغه عدالت اجتماعی را داشت و فقط ادعا نمی كرد و شعار نمی داد. در مقابل مكتبهای مدعی كوشید تا چهره اقتصاد اسلامی را كه محورش عدالت اجتماعی است، عرضه بدارد. دهها سخنرانی و نوشته از شهید مطهری باقی مانده كه با كمال تأسف هنوز جامعه پژوهنده ما به اندیشه های استاد مطهری در زمینه های اقتصادی، به دلایل مختلف دسترسی كافی و وافی پیدا نكرده است. همچنین شهید مطهری گاه در مقام فیلسوف و كلامی بزرگ، كلام جدید را بنیاد می نهد و آن را بسط می دهد، گاه به عنوان یك فقیه و جامعه شناس و فقیه بزرگ اسلامی، نظام حقوق زن در اسلام را می نویسد و گاه به عنوان یك اقتصاددان با تكیه بر اسلام، اقتصاد اسلامی را عرضه می دارد و گاه به عنوان یك مربی كودك با توجه به خطراتی كه شخصیت كودك مسلمان را تهدید می كرد، برای شكل دادن به شخصیت او و جهت دادن به هویت فرهنگی او، داستان راستان را می نویسد. درد دین داشتن او در همین جا معلوم می شود. خلاصه كلام مطهری شعله فروزانی بود كه با مدد گرفتن از دانش وسیع، بینش عمیق و اندیشه بلند خود در دل ظلمت كفر، بیداد، جهل، التقاط و... درخشید و ستاره ای درخشان بود.
● آیهٔا... ابوالقاسم خزعلی:
▪ حالت طلبگی جوانانی كه اشتیاق شدید دارند را داشت
من در مخفیگاه به سر می بردم. چون تبعیدم كرده بودند و حكم تبعید را صادر نموده بودند كه من پنهان شدم در گوشه هایی از كوی كن كه دوردست بود. ایشان پی برد و تلفن مرا پیدا كرد و آمد آنجا و با بزرگواری كه داشت، در آن ایام سخت اظهار محبت و بزرگواری كرد. گفتم «چی می نویسی؟» گفت: «درباره بعضی از مطالب غربزدگی كه به نام اسلام نشر می دهند.» گفتم: «من درباره این مطلب، چیزی یافته ام» با عطش گفت: «كجاست؟ بدهید به من.» كتاب را به او دادم، آن را با ولع گرفت، بعد گفتم: «استاد اگر عیبهایی دارند و می نویسید، هنری هم كه دارند، بنویسید كه بدانند منصفید و خیال نكنند كه مهاجمید.» گفت: «بنای من بر این است كه اگر هنری هم دارند، بنویسم، والا به اسلام حمله می شود.» این حالتش برای من خیلی جالب بود، تا می گفتم یك نكته ای در فلان جا دیده ام كه مناسب كار شماست، می دیدم همان حالت طلبگی جوانانی را كه اشتیاق شدید دارند، همان حالت را در اواخر هم داشت.
● آیهٔا... فاضل لنكرانی:
▪ قبل از هر كسی، با امام(ره) تماس فكری و علمی پیدا كرده بود
از همان هنگام طلبگی كه در مدرسه فیضیه به تحصیل معارف اسلامی اشتغال داشت، این خط فكری كه عبارت از اسلام راستین بود، در مطهری نمودار بود و از همان زمان به علت همین طرز تفكر سعی می كرد با افرادی ارتباط و تماس پیدا كند كه تشخیص می داد اینها در خط اسلام راستین و اسلام واقعی هستند. لذا از همان اوایل با حضرت امام(ره) تماس پیدا كرد و شاید در ردیف چند نفری بود كه با امام(ره) قبل از هر كسی تماس فكری و علمی پیدا كردند.
یادم می آید در اوایل طلبگی خودم در همین مدرسه فیضیه در نزدیكیهای حجره مرحوم مطهری، فضای مختصر بازی بود و امام(ره) عصرها به مدرسه فیضیه تشریف می آوردند و تازه شروع به تدریس خارج كرده بودند و بحثشان هم اصول بود. فراموش نمی كنم كه چند نفری تنها در این درس شركت داشتند، ولی اساس تأسیس درس و اداره درس با مرحوم مطهری بود. از نظر علمی، كتابهایی كه از استاد شهید باقی مانده است، بهترین گواه و بهترین شاهد برای مرتبت و مقام علمی استاد مطهری است.
● آیهٔا... یوسف صانعی:
▪ كلمه به كلمه اش درس است
مرحوم شهید مطهری با توجه به فقه «صاحب جواهر» و با توجه به فلسفه اصیل اسلامی، متعلق به ملاصدراها و بوعلی سیناها، توانست انسانهای تشنه را سیراب كند. تحلیل می كرد، اما نه تحلیلی كه خودش را باخته باشد. تحلیلی از متن جواهر در مسایل فقهی...
بنده خودم از كسانی هستم كه سابقه ندارد یك جا از سخنرانی شهید مطهری خسته شوم. وقتی گوش می دهم می بینم كلمه به كلمه اش فایده است. كلمه به كلمه اش درس است. برای انسان دو دقیقه حرف می زند، ده تا باب علمی برای انسان باز می شود.
● مرحوم استاد علی دوانی:
▪ وقتی ممنوع المنبر شد...
استاد شهید در سال ۱۳۵۴ شمسی ممنوع المنبر شد. قبل از اینكه ممنوع المنبر شود، گاهی كه در مراكز علمی یا جلسات تبلیغی استانهای كشور دعوت داشت، از این جانب می خواست كه به جای او در جلساتی كه در تهران داشت صحبت كنم. كم و بیش توفیق چند تای آن را داشتم كه از جمله یكی دو جلسه در كانون مهندسین بود.
وقتی ممنوع المنبر شد، این كار بیشتر اتفاق افتاد. روزی استاد از من خواست كه شب نیمه شعبان در خانه ای در قلهك كه هر ساله شب نیمه شعبان مجلس مفصلی می گرفتند و استاد شهید هم سخنران بوده است به جای او منبر بروم و گفت خودم هم می آیم.
در آن زمان ما نمی دانستیم علت ممنوع المنبر شدن ایشان چیست، به خود او هم نگفته بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سندی از ساواك در جراید منتشر شد كه من آن را در آغاز جلد ۶ كتاب «نهضت روحانیون ایران»، آورده ام با این عبارت:
خیلی محرمانه
«ساواك تهران- ۲۹ ه ۱۲/۹/۵۴
درباره شیخ مرتضی.
نامبرده بالا یكی از روحانیون ناراحت و افراطی است كه اخیراً به واسطه اظهار مطالب خلاف، ممنوع المنبر گردیده است.
دستور فرمایید ضمن مراقبتهای لازم، چنانچه یاد شده تصمیم داشت از منبر استفاده كند، از كار وی جلوگیری و مراتب را به ساواك گزارش نمایید.»
منبع منبر استاد شهید تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
● دكتر رحیم پور ازغدی:
▪ باج نمی داد...
درست در دورانی كه تفكر سكولار، تحت الحمایه و تفكر حاكم بود و رژیم با هر گونه دخالت دادن نظری دین، در حاكمیت و مدیریت برخورد پلیسی می كرد و دست به دست كردن جزوات «ولایت فقیه» كه منادی مدیریت و حاكمیت فقهی و اجرای عدالت بود، نوعی خرابكاری تلقی می شد، استاد مطهری در طرح تفكر دینی چنان خوش درخشید و با قدرت ظاهر شد كه در آن واحد، هم دستگاه، هم چپ و منافقین و هم لیبرال و غربزده را در محذوریت جدی قرار داد.
در عین حال كه «راست» را می زد، به «چپ» باج نمی داد و وقتی چپ و التقاطیون را فاش می كرد و بر سر كینه می آورد، مراقب بود كه به تفكر راست و طرفداران لیبرالیزم و سرمایه داری میدان ندهد. وقتی متحجران و مرتجعان را زیر ضربه می گرفت، هوای آن را داشت كه بدعت گذاران و نفاق پیشگان و متظاهران به دین تقویت نگردند و آنگاه كه به روشنفكربازیها و ماركسیسم زده های مسلمان نما می تاخت، خطر گرایش به اخباری گری و اشعری مآبی و پوسته گراییهای فقهی را ملحوظ می داشت.
منبع : روزنامه قدس