شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

بازسازی امنیت منطقه ای


بازسازی امنیت منطقه ای
با نگاهی گذرا به تحولات منطقه ای بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، می توان به این جمع بندی رسید که حوزه اقتصادی و ژئوپلتیکی جدیدی در منطقه دریای خزر شکل گرفته است که از اهمیت و مطلوبیت بین المللی برای امنیت جهانی برخوردار است.
دریای خزر به عنوان بزرگترین دریاچه جهان محسوب شده که دارای ۱۲۰۰ کیلومتر طول و میانگین پهنای آن در حدود ۳۲۰ کیلومتر می باشد. این منطقه حتی به لحاظ ژئومورفولوژیک از اهمیت ویژه ای برای کشورهای منطقه برخوردار است. زیرا سطح و طراز این منطقه ۲۸ متر پائین تر از سطح آب دریاهای آزاد جهان می باشد. از سوی دیگر، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، می توان نشانه هایی را مورد ملاحظه قرار داد که زمینه های لازم برای مداخله آمریکا در فضای ژئوپولتیکی منطقه را فراهم آورده است. این امر تهدیدات مشترکی را برای ایران و روسیه ایجاد خواهد کرد.
در چنین شرایط وفضایی شاهد حرکت کشورها به سمت شکل گیری سازمان همکاری کشورهای ساحلی دریای خزر می باشیم. در این ساختار و سازمان جدید کشورهای آذربایجان، ایران، ترکمنستان، قزاقستان و روسیه عضویت دارند. حضور ۵ کشور ساحلی در تعامل و مراوده منطقه ای در راستای حداکثرسازی فعالیت های اقتصادی و استراتژیک منطقه ای مورد توجه قرار می گیرد. برای تحقق این اهداف تاکنون کمیته های پنج گانه شکل گرفته است که اهداف عمومی کشورهای منطقه را پیگیری خواهد کرد.
▪ هر یک از این کمیته ها نقش هم تکمیلی با دیگری داشته و عامل پیوند فعالیت های اجرایی واحدهای سیاسی عضو خواهد بود. کمیته های موجود عبارتند از:
۱) کمیته رژیم حقوقی دریای خزر
۲) کمیته حفاظت محیط زیست در دریای خزر
۳) کمیته منابع بیولوژیک دریای خزر
۴) کمیته حمل و نقل دریایی خزر
۵) کمیته تحقیقات علمی وکنترل نوسانات آب دریای خزر
سازمان بندی هرچه بهتر امور در قالب یک سازمان مشخص از جمله پیشنهادات ایران به کشورهای ساحلی خزر است.
این امر خود تحرک ایران در فضای منطقه ای دریای خزر را افزایش داده است. اگرچه کشورهای آمریکا، اسرائیل با اهداف سیاسی خاص، تمایل به ارتقای موقعیت منطقه ای ایران ندارند، آنان تلاش می کنند تا زمینه تجزیه سازمان همکاری کشورهای ساحلی دریای خزر را فراهم آورند. این هدف در شرایطی تحقق خواهد یافت که واحدهای سیاسی عضو نتوانند به اهداف و مطلوبیت های مشترک نائل شوند.
تحقق اهداف کشورهای یادشده صرفاً در شرایطی امکان پذیر می باشد که حساسیت های اکولوژیک کشورها افزایش یافته و از سوی دیگر منازعات سرزمینی، نژادی و حقوقی جدیدی بین واحدهای سیاسی به وجود آید. هر یک از کشورهای منطقه ای دارای حساسیت های خاصی نسبت به محیط پیرامون بوده و این امر نیل به اهداف پیش بینی شده در سازمان را دشوار می سازد. به همین دلیل است که تاکنون کشورهای حوزه خزر نتوانستند به مطلوبیت های موردنظر خود دست یابند.
ایران و روسیه در زمره واحدهایی محسوب می شوند که تلاش مؤثرتری برای تداوم فعالیت های سازمانی این مجموعه به انجام می رسانند. بیستمین نشست گروه کاری خزر در ۱۴ مارس ۲۰۰۶ در مسکو برگزار شد. سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه در این اجلاسیه بر ضرورت حل و فصل موضوعات دریای خزر از طریق احترام به قراردادها و توافقات ایران و اتحاد شوروی (۱۹۲۱) تأکید نمود. با وجود چنین روندی هنوز تنظیم رژیم حقوقی دریای خزر صورت نگرفته است و تا زمانی که ابهامات وجود داشته باشد امکان نیل به موفقیت نهایی کاهش خواهدیافت.
مهم ترین موضوع مورد اختلاف را باید تعیین حدود آبی و تقسیم بستر در جنوب دریای خزر دانست. علاوه بر موارد یاد شده کشورهای منطقه تمایل خود برای فعالیت های نظامی منطقه ای مشترک را نشان داده اند. حتی روسیه که مؤثرترین قدرت دریایی حوزه خزر محسوب می شود، بر ضرورت تشکیل نیروهای واکنش سریع دراین منطقه تأکید داشته است.
به طور کلی فعال سازی چنین نیروهایی می تواند نقش مؤثرتری را برای امنیت سازی در دریای خزر ایجاد نماید. البته روسیه به دلیل قابلیت های ابزاری و موقعیت تاریخی خود تلاش دارد تا از جایگاه و نقش مؤثرتری در فضای سیاسی و استراتژیک منطقه ای نائل شود.
اهمیت اجلاسیه تهران را می توان حضور رئیسان تمامی کشورهای ساحلی خزر دانست. زمانی که رهبران سیاسی در «اجلاسیه سران» شرکت می کنند، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا مشکلات باقی مانده را از طریق ابتکارات فردی و تحلیلی بازسازی نمایند.
مشارکت ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در این اجلاسیه می تواند سطح فعالیت های دیپلماتیک را ارتقا داده و از همه مهمتر این که بسترهای لازم برای حل اختلاف های موجود را فراهم سازد. روسیه هم اکنون در وضع ویژه ای قرار دارد. از یک سو تمایلی به ارتقای قدرت ایران ندارد، از طرف دیگر، شاهد افزایش مداخلات آمریکا در فضای ژئوپلتیکی دریای خزر است.
اگر روسیه بر اهداف امنیتی خود در راستای کنترل «حوزه خارج نزدیک» (Near Abroad) تأکید داشته باشد، طبیعی است که گرایش این کشور به مشارکت و همکاری منطقه ای با ایران را افزایش خواهد داد.
از سوی دیگر، از نفوذ منطقه ای خود در جهت حداکثر سازی تحرک منطقه ای ایران استفاده خواهدکرد. اگر ایران در فضای جغرافیایی دریای خزر در شرایط حاشیه ای قرار گیرد، طبیعی است که از الگوهای یک جانبه استفاده خواهدکرد.
به این ترتیب، سفر پوتین به تهران را می توان گام مؤثری در جهت تنظیم مسائل منطقه ای و همچنین انعقاد چندین توافقنامه همکاری دوجانبه با ایران دانست. حوزه های انرژی، ارتباطات و امنیت در زمره موضوعاتی محسوب می شود که می تواند زمینه همکاری و مشارکت مؤثرتر ایران - روسیه را فراهم سازد.
طبعاً اگر اهداف اصلی روسیه را مبارزه با تروریسم و موازنه سازی قدرت با آمریکا بدانیم، ایران نقش تعیین کننده ای در تحقق چنین اهدافی خواهد داشت.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
منبع : روزنامه ایران