پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پیش به سوی دولت اسلا‌می


پیش به سوی دولت اسلا‌می
دو سال از برگزاری انتخابات سوم تیر ۸۴ که به نوبه خود نقطه عطفی در تاریخ حیات انقلاب اسلامی به شمار می‌آید، می‌گذرد. این انتخابات جدای از نتیجه آن یک پیروزی بزرگ برای نظام جمهوری اسلامی بود. مشارکت حداکثری مردم و در نهایت گزینش رئیس جمهوری مکتبی، متعهد، متخصص و پرتلاش نتیجه غرورآفرین انتخابات ۳ تیر ۸۴ است که آغاز بر شروع نوار موفقیت‌ها و پیروزی‌ها و پیشرفت‌های ملت ایران بود. انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری دارای نتایج و ویژگی‌هایی بود که آن را از سایر انتخابات ریاست جمهوری طی دوره‌های گذشته متمایز می‌سازد. انتخاباتی که نتیجه‌اش آغاز فصل نوینی از حیات انقلاب اسلامی را رقم زده است و فرصت‌های تازه‌ای را برای اعتلا و پیشبرد اهداف والای انقلاب اسلامی خلق کرده و از سوی دیگر چالش‌هایی نیز در برابرش خودنمایی کرده است. رای ملت در انتخابات سوم تیر رای به آرمان‌های انقلاب و گفتمان جمهوری اسلامی بود. گفتمانی که با تکیه بر ارزشهای نظام دینی، تحقق جامعه اسلامی را آرزو دارد و در جهت حفظ آرمان‌ها و اصول آن تلاش می‌کند.
این گفتمان طی سالهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ در پس پرده به سر برده است، اما با اعلام نتایج نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفتمان اصولگرایی در دستور کار دولت مردمی و مکتبی احمدی‌نژاد قرارگرفت.
گفتمان جمهوری اسلامی با هدایت و رهبری مقام معظم رهبری در پوشش اصولگرایی مصلحانه مورد اقبال توده‌های اجتماعی و نخبگان جامعه قرارگرفته که منجر به تقویت رویکردهای مذهبی و دینی مردم، فراگیرشدن گفتمان عدالت، یکپارچکی در حاکمیت، تمرکز قدرت در دست اصولگرایان و هماهنگی سران سه قوه شده است. با تشکیل دولت نهم گفتمان جمهوری اسلامی به سمت تقویت و تحکیم گام برداشته و دینمداران و اصولگرایان به عنوان وارثان اصلی نظام جمهوری اسلامی به سمت تثبیت و پایداری سوق می‌یابند. رای مردم به احمدی‌نژاد رای به همه ارزشهای انقلاب اسلامی بود که طی سالیان گذشته تحت تاثیر سیاست‌های اقتصادی، سیاسی به فراموشی سپرده یا دچار آسیب شده بودند. رای به احمدی‌نژاد رای بازگشت به اصول یا همان اصولگرایی بود و با این بازگشت روح تازه‌ای در کالبد اصولگرایی دمیده شد.
اصولی که فراموشی و طرد آنها آشفتگی بسیاری را در صحنه سیاسی کشور به همراه داشت و موجب شد دلسوزان انقلاب خواستار ارائه تعریف موردنظر از اصلاحات توسط رهبران اصلی این جریان شوند که متاسفانه هیچ وقت به صورت جدی مورد توجه قرار نگرفت. در مقابل این وضعیت نامطلوب بود که نیروها و جریان‌های ارزشی انقلاب اسلامی به تدریج با استفاده از نام اصولگرایی گردهم آمدند و با نصب‌العین قرار دادن جهت گیری‌های موردنظر مقام معظم رهبری که همان توجه به مطالبات واقعی مردم و مصالح عالیه نظام بود، توانستند در قالب یک جریان منسجم و طی چند انتخابات به تدریج فضای سیاسی کشور را در دست گرفته و از بروز خسارت‌های جبران ناپذیر بیشتر جلوگیری نمایند.
● دولت نهم گفتمان خدمت رسانی، پیش به سوی تحقق دولت اسلامی
طی دو سال گذشته دولت نهم با تلاشهای شبانه روزی خود منشاء خدمات گسترده‌ای در کشور بوده است که می‌توان این خدمات را در بخشهای مختلف سیاسی،اقتصادی واجتماعی مورد توجه قرارداد. در حوزه سیاست داخلی دولت نهم توانسته دولتی اصولگرا با شعار عدالتخواهی معطوف به مبانی فکری انقلاب اسلامی را محقق کرده و مهم‌تر از آن کاهش تنش‌ها و دعواهای کاذب میان فعالان سیاسی کشور و پدید آوردن نوعی همگرایی میان نیروهای وفادار به آرمان‌های انقلاب را سبب گردد. دولت نهم خدمت‌رسانی را وجهه همت خود قرارداده و سعی کرده است کمتر حرف بزند و بیشتر کار کند. اجرای سیاستهای اصل ۴۴ بار سنگین بر زمین مانده‌ای بود که دولت نهم مسئولیت تحقق آن را بر عهده گرفت و با اعطای سهام عدالت گام‌های بلندی را در این راستا برداشته است.
این در حالی است که برخی رسانه‌ها سعی در مخالف نشان دادن دولت با اصل ۴۴ و ناتوانی او در اجرای آن را دارند. کاهش هزینه‌های جاری، جلوگیری از ریخت و پاش‌های بی‌مورد و سوق دادن سرمایه‌ها به سمت امور زیربنایی، کاهش وابستگی دولت به نفت، کاهش شجاعانه نرخ سود تسهیلات بانکی و... از خدمات استثنایی دولت نهم در بخش اقتصاد است که دولت‌های گذشته توان تحمل بار سنگین آنها را نداشته‌اند.
دولت نهم در حوزه سیاست خارجی نیز خوش درخشید که مهمترین آن دستیابی به چرخه کامل سوخت هسته‌ای در مقیاس صنعتی علی‌رغم فشارهای بی‌امان غرب است. البته منظور مصادره کردن این موفقیت به نفع دولت نهم نیست بلکه باید دانست به ثمر رساندن تمام زحمات دوره‌های گذشته نیازمند یک اقدام شجاعانه بود که دولت نهم این کار را انجام داد و غنی سازی اورانیوم را که بی‌دلیل متوقف شده بود فعال کرد. نوع عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت طی دو سال گذشته به گونه‌ای بود که جهان غرب از اتخاذ یک تصمیم اصولی در قبال ایران عاجز مانده است و نسبت به نتیجه بخش بودن تصمیمات گذشته خود نیز به شدت دچار تردید شده است. این تردید به حدی است که رومانو پرودی نخست وزیر ایتالیا می‌گوید ما می‌دانیم که باید پیش برویم اما نمی‌دانیم چگونه دستگاه دیپلماسی دولت نهم توانست جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی نظام جمهوری اسلامی را علی‌رغم تمام فشارها و تهدیدات جهانی ارتقا بخشد.
در حوزه اجتماعی اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی شجاعانه‌ترین اقدام دولت بود که با حمایت قاطع مردم روبرو شد. اقدامی که دولتهای گذشته حتی از سخن گفتن درباره آن واهمه داشتند. دولت با همکاری نیروی انتظامی در برابر تمام فشارها، جوسازی‌ها و اتهامات ایستاد و طرح امنیت اجتماعی را به اجرا گذاشت و باردیگر اصولگرا بودن خود را در عمل به اثبات رساند. همچنین دولت نهم مبتکر طرح سفرهای استانی بود که علی‌رغم تمام سختی‌ها و مشقت‌های آن دولت بر انجام آن اصرار ورزید وتوانست با کار شبانه‌روزی و فشرده دور اول سفرهای استانی را در دو سال اول به اتمام برساند و به تحقق ایده دولت ۷۰ میلیونی نزدیک شود.
این سفرها منشاء خدمات و برکات بسیاری است که در این مقال فرصت طرح آن نیست. به هرحال عملکرد دولت نهم درحوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جملگی حاکی از عزم جدی برای ساختن ایرانی آباد مبتنی بر ارزشهای الهی و حرکت شتابان به سمت تحقق آرمان دولت اسلامی است. دکتر احمدی‌نژاد تنها کاندیدای اصولگرایان بود که حتی در سخنرانی‌های خود و برخی سفرهای استانی بر ضرورت تحول در سیاست‌های اجرایی کشور و تشکیل دولت اسلامی تاکید داشت. اصلی‌ترین شعارهای انتخاباتی احمدی‌نژاد عبارت بودند از:‌ پیش به سوی دولت اسلامی و ما می‌توانیم.
جهت‌گیری عمده مواضع احمدی‌نژاد نیز حول محورهایی چون عدالت، خودباوری،دین‌مداری، تحول‌گرایی، مبارزه با فساد، تمرکز زدایی، مبارزه با رفاه طلبی و تجمل گرایی مدیران، توجه به اقشار محروم جامعه بود. گام سوم ملت ایران در مسیر تحقق جامعه نمونه اسلامی تشکیل دولت اسلامی است و با آگاهی و همت ملت شاهد تشکیل دولت نمونه اسلامی خواهیم بود. ملت ایران وظیفه دارد که جامعه‌ای پیشرفته، مقتدر و نمونه اسلامی را ارائه کند تا این جامعه، الگو، مقدمه و سکوی حرکت جهانی اسلام شود. دولتی که همه راهکارها و روشهای اداره جامعه را از متن و از درون احکام نورانی آن استخراج کند.● دولت نهم فرصت‌ها و چالش‌ها
▪ اصولگرایی از واگرایی تا همگرایی
دولت نهم در شرایطی قرارگرفته که فرصت‌های مناسبی را جهت تحقق اهداف عالیه خود دارا می‌باشد که مهمترین آن یکپارچگی در حاکمیت و همگرایی بین ارکان نظام است. حضور جریان‌های اصلاح‌طلب در ۸ سال گذشته در ارکان نظام از جمله مجلس ششم و قوه مجریه و دیگر مراکز کارشناسی و تصمیم‌گیری و طرح گفتمان اپوزیسیون توسط جریان‌های رادیکال اصلاح‌طلب و سکولار، آسیب‌ها و تهدیدهای جدی را بر خطوط قرمز حاکمیت دینی نظام جمهوری اسلامی ایجاد نمود. برگزاری انتخابات نهم و اقبال مردم به اصولگرایان، ثبت گام سوم آنها یعنی قوه مجریه، پس از موفقیت در دو انتخابات شوراها و مجلس هفتم بود. در سایه این تحولات واگرایی بین ارکان نظام به همگرایی و همدلی تبدیل شد. در سایه این همگرایی دو قوه ضریب اقتدار حاکمیت جمهوری اسلامی افزایش یافت و مجموعه ارکان نظام پاسخگوی مطالبات وانتظارات رهبری و مردم گردیدند.دولت نهم نه تنها در سطح کلان نظام همگرایی را به همراه داشت بلکه نیروهای اصولگرا را نیز حول محور خود جمع کرده و از تحلیل آنها در فضای سیاسی کشور جلوگیری کرد.
انتخاب دولت نهم از یکسو بار دیگر نیروهای منزوی شده انقلابی را به صحنه سیاست کشاند و به آنان جانی دوباره بخشید و از سوی دیگر جبهه اصلاحات را که طی ۸ سال دولت، مجلس، شوراها و شهرداری‌های کشور را در اختیار داشت منزوی ساخت و به حالت کمای سیاسی فرو برد. این حالت کما و تفرق و تشتت در جبهه اصلاحات فرصت مقطعی مناسبی برای پیشبرد اهداف دولت اصولگرامی‌باشد. البته همان‌‌قدر که همگرایی نیروهای اصولگرا و حضور آنان در قوه مجریه و مقننه فرصتی طلایی برای تحقق گفتمان انقلاب اسلامی به شمار می‌آید واگرایی و تشتت آنان نیز یک چالش جدی محسوب می‌شود.
نیروهای اصولگرا که در انتخابات شوراها و مجلس هفتم با گفتمان اصولگرایی در اندیشه همگرایی در عمل و نوگرایی در روش رویکرد و سازوکار جدید خود را در مواجهه با جبهه اصلاح‌طلبی طراحی کرده بودند توانستند به موفقیت‌هایی نایل آیند. در انتخابات نهم ریاست جمهوری رویکرد همگرایی در عمل علی‌رغم تلاشهای فراوان به نتیجه نرسید و اصولگرایان با چند نامزد متفاوت وارد عرصه انتخابات شدند. بروز این اختلاف در مقطع انتخابات، پیامدها و اثرات نامطلوب خود را تا شرایط فعلی حفظ کرده است.
آنچه که درشرایط فعلی به عنوان یکی از دستاویزها می‌تواند از سوی جریان‌های رقیب اصولگرا مورد بهره‌برداری قرار گیرد برداشت و احساس اختلاف در جبهه ‌اصولگرایی است. عمده‌ترین عواملی که می‌تواند در شرایط فعلی اختلاف را در جبهه اصولگرایی تقویت و تشدید کند عبارتند از:
۱) ‌سهم خواهی احزاب و گروه‌های اصولگرا،
۲) تعجیل در رسیدن به هدف،
۳) ضعف برخی انتصاب‌ها در پیکره دولت
۴) و شکل‌گیری برخی گروهها در درون جبهه اصولگرایی که همگرایی چندانی با دولت و سایر گروهها ندارند.
▪ ضعف قدرت رسانه‌ای
چالش دیگر دولت در عرصه سیاسی داخلی تضعیف دولت وجو سازی‌های مسموم گروه‌های اپوزیسیون و بحران‌سازی‌های جناح رقیب است. متاسفانه دولت نهم برخلاف دولت گذشته از پشتوانه رسانه‌ای ضعیفی برخوردار است. این ضعف فرصت خوبی را در اختیار نیروهای رقیب (با توجه به قدرت بالای رسانه‌ای که دارند) جهت تخریب دولت قرارداده است. مخالفین دولت اصولگرای نهم را طیفی از افراد گروهها و احزاب و جریان‌هایی تشکیل می‌دهند که از ضد انقلاب‌ترین و رادیکال‌ترین طیف‌های چپ اپوزیسیونی تا نیروها، شخصیت‌ها و جریان‌های طرفدار انقلاب می‌باشند. واقعیت آن است که جبهه اصلاحات، راهبرد آینده خود را “بازگشت به قدرت”‌تدوین کرده و درصدد است پس از دوران کمای سیاسی به عنوان مهمترین رقیب و اپوزیسیون دولت آقای احمدی‌نژاد عمل کنند. مهمترین تاکتیک‌های فعلی جریان اصلاح‌طلب در جهت بازگشت به قدرت شامل ایجاد شکاف میان اصولگرایان القای تقابل دولت و مجلس، جنگ روانی و رسانه‌ای، سازماندهی نوین اصلاح طلبان، تضعیف و تخریب دولت، زیر سوال بردن مواضع دولت در خصوص پرونده‌ هسته‌ای و... می‌باشد.
▪ روزمرگی آفت اصولگرایی
روزمرگی که در نهایت منجر به عدم مقبولیت و مشروعیت دولتها می‌شود بزرگترین درسی است که دولت اصولگرا می‌بایست از دولتهای گذشته بگیرد. سعید حجاریان در یکی از سخنرانی‌های خود در جمع نمایندگان منتخب دوم خردادی مجلس ششم می‌گوید:‌کسی که قوه مجریه و مقننه را در اختیار دارد، نظام است و باید تعهدات خود را درباره مسائل نظام به انجام برساند و دیگر حرف‌هایی از قبیل اینکه نمی‌گذارند دوم خردادی‌ها کارکنند مسموع نیست واگر کاری صورت نگیرد خواهند گفت که نمی‌توانند و از این بدتر، خواهند گفت نمی‌خواهند واین خیلی خطرناک است. تا به حال مردم می‌گفتند نمی‌گذارند اینها کار کنند اما اگر ما احیانا خدای ناکرده به تکالیف و وظایف خود در مجلس آینده عمل نکنیم مردم اول می‌گویند نمی‌توانند و بعد ممکن است به جایی برسیم که بگویند نمی‌خواهند، آن وقت اعتبار ما، اعتماد ما و مشروعیت ما زیر سوال می‌رود.”‌ جالب است که خود دوم خردادی‌ها طی ۸ سال تسلط بر قوای مقننه و مجریه نصیحت‌های حجاریان را مورد توجه قرارندادند و جواب بی‌توجهی خود را در سوم تیر گرفتند. امروز چالش روزمرگی خطر جدی است که دولت اصولگرا را تهدید می‌کند. ناکارآمدی در حل معضلات و مشکلاتی که دغدغه و شعار اصلی اصولگرایان بود، آنچه مسلم است احمدی‌نژاد کاندیدایی بود که بر اصول و ارزشهای انقلابی، دینی از قبیل اجرای عدالت، رفع فقر، فساد و تبعیض، شایسته‌سالاری، مقابله با رشوه‌خواری و رانت‌خواری و... بیش از دیگران مورد تاکید قرار داده بود. اکنون چشم‌های بیدار جامعه منتظر اجرای این اقدامات و تحقق وعده‌های داده شده و اثبات کارآمدی دولت اصولگرا می‌باشد.
● سخن آخر
مع‌الوصف،جمهوری اسلامی در یکی از بهترین دوران خود در طول حیات ۲۸ ساله‌اش به سر می‌برد. نظام الهام‌بخش و چالش‌گر جمهوری اسلامی با موقعیت ژئوپلتیک و ژتواستراتژیک ویژه خود در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی از توان و مدرک تعیین کننده‌ای برخوردار بوده و قطعا فرصت سازی‌های دولت اصولگرا و ایستادگی بر آرمان‌ها و اصول انقلاب و احیای گفتمان انقلاب اسلامی با دیپلماسی تهاجمی علیه استکبار و صهیونیست‌ها و دفاع از حقوق مسلم مردم ایران در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی با بهره‌گیری از قوت‌های درونی نظام، کارآمدی و الگوسازی جمهوری اسلامی را تقویت نموده و ایران ایدئولوژیک را به ابرقدرت فرهنگی، علمی، فناوری و اقتصادی منطقه تبدیل خواهد کرد.
عباس خسروانی
منبع : روزنامه رسالت