پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

((حسن آقا سیاسی می شود))


((حسن آقا سیاسی می شود))
این حسن آقای ما سالیان درازی برای ترقی و پیشرفت اندیشیده بود . به هر کاری دست یازیده ، از هیچ عملی رویگردان نبوده ، ولی دستاوردی نداشته . بالاخره راه شهرت و خودنمایی را فقط در سیاست یافته بود به همین خاطر هر روز مجله و روزنامه خواند تا با آشنایی از اوضاع مملکت و اظهار نظر پیرامون مسائل سیاسی البته با واژه های روشنفکرانه خود را داخل گود کند که ، کرد ...
● و چنین بود که حسن آقا سیاسی شد
برای مقبول بودن و پذیرفته شدن پس از تحقیق فراوان دریافت بهترین راهکار گرفتن چهره ی منتقد بخود می باشد به همین خاطرحسن آقای ما از زمین و زمان انتقاد می کرد . هیچ کس را شایسته نمی دید و هر مقوله ای را ناقص یافته و در هر موردی مطالبی را می یافت که می بایست اصلاح شود . و این همه را با چه لفاظی هایی به سمع شنوندگانش می رسانید . بدون آن‌که به ظرفیت فکری و روحی و دانش و علائق مخاطبش توجهی کند پشت سر هم چه وراجی ها که نمی کرد . بعد از هر سخنرانی خود را مطرح تر از قبل می دید و در رویاهایش آینده‌ی درخشانی بر خویشتن متصور می شد.آنچنان در پیله ی تصوراتی که از آینده ی درخشانش داشت ، خود را غرق کرده بود که کلاُ غافل از این گشته بود که همه این کارها و رفتارهایش هر روز بیش از قبل وی را در نظر مردم منفورتر می کند . اصولاُ ساختمان فکری و روحی وی نمی توانست این جور مسائل را درک و هضم کند .
● تا آن که لحظه موعود رسید: انتخابات شوراهای شهر
حسن آقا بی فوت وقت خود را نامزد نمایندگی کرده و شروع به فعالیت های گسترده سیاسی و سخنرانی های آتشین در مجامع نموده و با قرض و قوله پول‌ها خرج کرد و ریخت و پاش ها نمود و دامنه مبارزاتش را آنچنان گسترش داد که دیگر هماوردی برای خود نمی دید . اینک دیگر جاه طلبی و فزون خواهی اش میدانی برای ارضاء خود یافته بود . شهرت و ثروت و مقام را در چند قدمی اش می دید با صرف هزینه های سنگین جلسات تبلیغاتی به راه می انداخت و وعده و عیدهای آسمانی می داد .
آسمان و ریسمان به هم می بافت زمین و زمان را محکوم می کرد و آخرالامر نیزخود و فقط خود را فرشته ی نجات مردم از مشکلات زندگی معرفی می کرد . و راه سعادت و بهروزی توده ی مردم و مصلحت جامعه را بدانسان معنا می کرد که او عضو منتخب شورا شود .
● و رسید روز موعود رأی گیری
حسن آقا با آن همه تبلیغاتی که نموده بود ، خود را صد البته پیروز میدان می دانست . ولی افسوس که بعد از شمارش آراء نام وی در ته صف واقع شده ، حسن آقا رفوزه گشته ونتوانست به شورای شهر راه یابد . حال سیاستمدار بزرگ ما مانده بود و بدهکاری های سنگینی که همه صرف تبلیغات و تعریف از خود شده بود . اینک حسن آقا می دید که چه بر سرش آمده و کارش مدام شده بود حساب دخل و خرج که تا چند سال دیگر می تواند بدهی اش را بپردازد فهمید و برای دانستن آن بهای زیادی نیز داد که ترقی و پیشرفت به این آسانی ها هم نیست.
صادق شکیب
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه