یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سلامت سازمانی


سلامت سازمانی
آموزشهای غیر مستقیم بهترین نوع آموزش و ناثیر گذار ترین آنها هستند . اگر آنچه را می گوییم خودمان عمل نکنیم یا رفتار غلط داشته باشیم و در کلام هم غلط را ترویج کنیم پرسنل دقیقا خودشان را با ما مدیران تطبیق می دهند . خیلی از خصلتها و رفتارهای مدیران به زیر مجموعه شان منتقل می شود . یک مدیر که رفتار تهاجمی دارد و در مقابل هر حرفی و انتقادی و پیشنهادی موضع می گیرد همین رفتار را به تیم کاری اش منتقل می کند . مدیری که تعقل و برخورد منطقی وبا گذشت را در پیش می گیرد در نهایت همکارانی را دارد که هم با او و هم با پرسنل دیگر بخشها همین برخورد را خواهند داشت . آنچه شخصیت یک سازمان نام دارد همین رفتارهایی است که توسط مدیران ارشد هر سازمان به کالبد سازمان روح می دمد . مدیر ارشد هر سازمان وظیفه هماهنگی رشد در بخشهای مختلف سازمان را بر مبنای اصول مورد اعتقادش را بعهده دارد . آنچه دو سازمان را که از نظر ماشین آلات و تکنولوژی و نیروهای متخصص در یک رده قرار دارند از هم متمایز می کند همین روح و شخصیت سازمانی است . سلامت این روح و تقویت ان از هر چیزی در یک سازمان مهمتر است . این سلامت می تواند تضمین کننده موفقیت یک سازمان باشد . یک سازمان سالم نیروهایی دارد که در عین متفاوت بودن از لحاظ تخصص و اخلاق فردی در جهت منافع سازمان عمل می کنند . در عین جدل و بحث کاری پس از رسیدن به نتیجه و تصمیم گیری در جهت اجرای تصمیم گرفته شده تلاش می کنند هر چند با صد در صد آن نیز موافق نباشند. در یک سازمان سالم در گفتگوها شفافیت وجود دارد .یک واحد صنعتی حزب سیاسی نیست . در واحد صنعتی ایجاد فراکسیون و دسته و گروه و تصمیم گیری مصلحتی سازمان را بیمار می کند . یک واحد صنعتی یک بنگاه اقتصادی است و هدفش سود آوری است . سهامدار می تواند هر کار عام المنفعه ای را انجام دهد ولی آن مسئله ای جدا است . روز چهارشنبه در همایش معرفی سیستم جدید ارزیابی جایزه ملی کیفیت با بنیانگذار شرکت تولید کننده یک بستنی معروف که جدیدا وارد بازار شده است گفتگو می کرد م می گفت یک بیمارستان تخصصی کلیه در شیراز ساخته است که خدمات رایگان به مردم ارائه می کند و بزودی افتتاح می شود . در دانشگاه یک استاد داشتم که ۱۶ واحد درسی ام را با او گذراندم و در سال ۷۳ هم استاد نمونه شد برای دریافت حق التدریسش تا می توانست چانه میزد و بالا ترین نرخ را تقاضا می کرد و بعد هنگام دریافت همه را به حساب انجمن حمایت از بیماران جذامی می ریخت .یک سازمان می تواند مسئولیت اجتماعی خود را عمل کند ولی این دلیل نمی شود که اقتصادی کار نکند و در تصمیم گیریها بدون توجه به اصل سود آوری مسائل حاشیه ای دیگر را اصل کند . سازمان زنده سازمان سود آور است . هر چیزی که به این اصل خدشه وارد کند سازمان را بیمار می کند . جذب نیرو در سازمان می بایست با توجه به این اصل باشد .اگر متخصص برق لازم داریم ولی بنابه سفارش مهندس کشاورزی جذب کنیم به این اصل خدشه وارد کرده ایم و با خدمت به یکفرد به یک سازمان خیانت کرده ایم . صاحب بنگاهی که اصل را در بکارگیری افراد رابطه فامیلی می داند در نهایت به سازمان خودش لطمه می زند . اگر بنگاه اقتصادیش را به پسرش می سپارد که تنها تخصص او پول خرج کردن است سازمان را به زمین می کوبد . سازمان سالم می تواند هر گونه تنشی را با آرامش پشت سر بگذارد .و سازمان بیمار هر روزش در تنش می گذرد . و اینها همه به رفتارهای تک تک کارکنان بستگی دارد . اگر مدیر بتواند رفتارها و خصلتها ی متفاوت افراد را در خدمت سازمان قرار دهد و فرهنگی را حاکم کند که چون نور خورشید هر کور سویی را تحت الشعاع قرار دهد می تواند مطمئن باشد که سازمانش با سلامت تمام سیاستهای او را پیاده می کند .
منبع : خاطرات یک مدیر


همچنین مشاهده کنید