پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جمال و جلال محمد (ص) اندازه و کیفیت پوشش در سیره پیامبر (ص)


جمال و جلال محمد (ص) اندازه و کیفیت پوشش در سیره پیامبر (ص)
جامه ای كه انسان را مغرور كند یا متكبر و خود برتربینی آورد ناپسند است. مقید بودن به نوع خاصی از جامه نیز اسارت آور است.رسول خدا(ص) هرگاه لباس تازه می پوشید خدا را شكر و سپاس می گفت(۱) و جامه قبلی را به مسكین می داد:
در روایت دیگر است كه چون جامه نو به تن می كرد، دعا می كرد و می فرمود: خدایی را سپاس كه بر تن من چیزی پوشاند تا پوشش من باشد و میان مردم آراسته باشم.(۲)
جامه بلندی كه بر زمین كشیده شود، نشان تكبر است و در جاهلیت شیوه اشراف جاهلی بوده است. رسول خدا(ص) ضمن آنكه از پوشیدن آن گونه جامه ها نهی می كرد، خود جامه ای می پوشید كه از نظر بلندی به قوزك پاهایش نمی رسید.(۳)
این در مورد جامه ای كوچك تر از قطیفه (شمله) بود، یا جامه ای پشمین و راه راه با خطوط سیاه و سفید كه وقتی آن را به بر می كرد، هیئت زیبایی می یافت.(۴)
● ساده پوشی
ساده زیستی رسول خدا(ص) و وابسته نبودن به جلوه های فریبنده دنیا و به ناز و نعمت آن دل نبستن و به جلوه های مادی دل خوش نداشتن در همه شؤون زندگی وی متجلی بود، از جمله در كیفیت و نوع لباس و فرش و زیرانداز...
گاهی آن حضرت، روی حصیر می خوابید، بی آنكه جز آن چیزی زیرش باشد.(۵) هر چه فراهم بود می پوشید چه قطیفه ای باشد كه به بركند یا برد عالی كه بپوشد چه جبه پشمین، هر چه كه از حلال می یافت می پوشید.(۶)
مهم مباح بودن جامه بود كه برای رسول خدا اهمیت داشت نه قیمت و جنس و دوخت و جذاب بودن!
آن حضرت به صحابی پارسا ابوذر غفاری فرمود:
ای ابوذر! من لباس خشن و سخت می پوشم روی زمین می نشینم، انگشتانم را پس از غذا می لیسم، بر چهار پای بی زین سوار می شوم و كسی را در ردیف خود سوار می كنم. این ها از سنت های من است هر كس از سنن من روی گردان شود از من نیست.(۷)
عبایی داشت هر گاه می خواست نافله بخواند (یا جابجا شود) آن را تا می كرد و زیرش می انداخت.(۸)
پیامبر خدا(ص) هرگز نسبت به جای خواب و رختخواب عیب جویی و ایرادگیری نداشت. اگر بستر برایش می گستردند، برآن می خوابید و اگر رختخوابی پهن نمی شد. بر زمین می خوابید.(۹)
این نهایت زهد و اوج وارستگی از تعلقات دنیوی است.
وقتی در خانه بود، لباس خود را می دوخت و بركفش خویش وصله می زد.(۱۰) روزی عمر خدمت آن حضرت رسید، در حالی كه وی بر روی حصیری خفته بود و حصیر بر پهلوهای آن حضرت خط انداخته بود گفت: یا رسول الله! كاش بستری گسترده بودید! فرمود: دنیا را می خواهم چه كنم؟ مثل من و دنیا مثل رهگذری است كه در یك روز گرم ساعتی از روز را زیر سایه درختی به استراحت پرداخته سپس آنجا را وانهاده و رفته است.(۱۱)

جواد محدثی
۱- بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۵۱، مكارم الاخلاق، ص.۳۶
۲- همان، ص۲۵۱، محجه البیضاء، ج۴، ص.۱۴۵
۳- سنن النبی، ص۱۲۰، محجه البیضاء، ج۴، ص.۱۴۱
۴- همان، ص۱۲۵، حدیث.۱۳۵
۵- همان، ص.۱۲۳
۶- محجه البیضاء، ج۴، ص.۱۲۵
۷- سنن النبی، ص.۱۳۱
۸- همان، ص۱۲۳، بحارالانوار، ج۱۶، ص.۲۲۷
۹- محجه البیضاء، ج۴، ص.۱۳۰
۱۰- بحارالانوار، ج۱۶، ص.۲۳۰
۱۱- همان، ص۲۳۹ مق
منبع : روزنامه کیهان