پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


جهان پر از سوءتفاهم


جهان پر از سوءتفاهم
شعر گفتار جریانی است که در دو دهه گذشته توانست در عرصه شعر معاصر ما برای خود جایگاهی کسب کند و به محوریت شخص سیدعلی صالحی استعدادهای جوان شعر را به دنبال خود بکشاند. جریانی که هسته اصلی خود را بر مدار صمیمیت کلام و واژه ها قرار داده و در پی آن است تا با پل ارتباطی گفتار با دیگری ها که مخاطبانش باشند، رابطه برقرار کند. اما در سال های اخیر مجموعه شعری با نام «مریمانه بر صلیب» منتشر شده که در مقدمه خود بحث شعر فراگفتار را مطرح کرده است. جمال بیگ شاعر شعرهای این مجموعه است. شاعری که خواسته از یک جریان عبور کند و پا به فراتر از گفتار بگذارد.
در قسمتی از مقدمه کتاب آمده؛ «شعر فراگفتار به فرا رفتن از خویش فکر می کند و جست وجویش را در دهلیزهای مخفی رویاهای گمشده ادامه می دهد و بعد کم کم برخلاف جاذبه زمین از دل دریا به سطح مواج دریا می رود تا آنچه دیده یا دریافت کرده را به جریان بیندازد» و در جایی دیگر درباره زبان جریان پیشنهادی خود بیان داشته؛ «زبان فراگفتار این اجازه را به ما می دهد تا هر طور که می خواهیم ببینیم و حرکت کنیم. به شکلی که همیشه بین گذشته و آینده بین یک لحظه قبل و یک لحظه بعد قرار بگیریم. پس می توانیم با نگاه تازه شده، کلمه یی تازه بیافرینیم و در این تعامل سیال همه چیز در حال شدن است.»
حال در این مختصر می خواهم به دور از در نظر داشتن بحث جریانی، نگاهی به شعرهای فراگفتار «مریمانه بر صلیب» جمال بیگ داشته باشم که از لحاظ مضمونی و محتوایی قابل بحث و بررسی است.
● واژگان مشبک
شعر جمال بیگ را قبل از هر چیز می بایست مفهوم گرا و محتوامحور دانست. او در سطر شعرهای مریمانه بر صلیب قصد پرداخت مفاهیم ذهنی خود را دارد. می خواهد خواننده اش را با افکار شاعرانه خود آشنا و همراه کند. از این جهت در سرتاسر شعرهای بیگ شاهد تولید مفاهیم هستیم که بیش از پرداخت فرم، ساختار و حتی زبان شعرهایش برجسته می شوند. این مفاهیم در شعرهای این مجموعه در صور مختلف ارائه می شود. اما از آنجا که واژگان در اینجا نقش بسیار مهمی دارند، برجستگی کلمات بیشتر می شود. از آنجا که در جوامعی مثل جامعه ما همواره پرداخت مفاهیم در ادبیات - خصوصاً شعر - همراه با محدودیت اجبار شده توام بوده، شاعر مریمانه بر صلیب در اکثر سطرهای شعرهایش از کلماتی استفاده کرده که به سادگی قابل دریافت نیستند. این مساله برای شخص نگارنده در جاهای مختلفی از کتاب اتفاق افتاد. با کمی تامل به این نظر رسیدم که شاید از دو منظر بتوان به این مساله نگاه کرد.
۱) ذهنیت شاعرانه شخصی که در مرحله پرداخت توانایی عبور از زاویه دید شخصی نگری را نداشته و به همین دلیل برخی واژه ها در تصاویری که شعرها ارائه می دهند در ظاهر به نماد و سمبل و استعاره های بادکرده تبدیل شده اند و از سوی دیگر به گنگی و پیچیدگی برای خواننده کشیده شده اند.
۲) تبدیل نشدن ساختار مفهومی شعرها به فرمی که باید مفهوم و محتوا را جا بیندازد و علاوه بر شکل ظاهری معنا فرم مخصوص آن را نیز ارائه دهد، موجب شده تا مفاهیم ارائه شده در تصاویر شقه شقه شده هر شعر حیف میل شوند. بی تردید در لابه لای هر شعر با سطرها و تصاویری روبه رو می شویم که پرارزش و جذاب هستند اما به وحدت و یکپارچگی شعری دست نمی یابند.
● پیاده روی آرمان ها
به هیچ وجه نمی توان انکار کرد که شعرهای جمال بیگ در مجموعه شعر «مریمانه بر صلیب آرمانی» هستند و در نوع خود چشم به افق های خاص خود دوخته اند. مفاهیم آثار بیگ نگاه های آرمانی دارند و قصد برانگیختن خواننده را دارند.
دیروز نسل امروز را کشیده است / هیچ به منزله نبودن نیست / جهان پر از سوءتفاهم است یا سرت را محکم بگیر / کلاهت را باد خواهد برد
اما نکته یی که باید به آن اشاره کرد این که جنس مفاهیم آرمانی و نحوه پرداخت آنها در شعرهای این مجموعه شاید به نوعی خارج از مدار شعر امروز ما باشد. البته باید گفت که این مساله به هیچ وجه از ارزش شاعرانگی های بیگ در این کتاب کم نمی کند. اما اگر بخواهیم در مختصات مدار شعر امروز به دنبال این مجموعه باشیم شاید بتوان به سختی پیدایش کرد زیرا مفاهیم آرمانی خواه ناخواه به کلیات می پردازند و این کلیت ها در عرصه جزیی نگری ها با عدم پذیرش مواجه می شوند. آنچه امروز در ادبیات ایران و جهان در جریان است نگاه و پرداخت به جزییت های محتوایی است که خود در کلیت خویش یک آرمان غیربرجسته دارند و آن درونکاوی کلیت های آرمانی است.
در مجموع باید گفت که «مریمانه بر صلیب» و جمال بیگ در ورطه شعر امروز ایران متفاوت و قابل تامل ظهور کرده اند. حال باید دید که این تفاوت ها توانایی آن را دارند که خود به جریانی نیرومند در میان جریانات شعری تبدیل شوند؟ بی شک منتظر آینده ایم.
علیرضا فراهانی
منبع : روزنامه اعتماد