یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نادیده انگاشتن زیست سالم


نادیده انگاشتن زیست سالم
برای حفظ محیط زیست دو نگرش داریم.یکی دیدگاه نظام بین‌المللی و حقوق بشر و دیگری دیدگاه و نظام حقوق داخلی. در مسئله تغییرکاربری باغات در شیراز باید ببینیم آیا برابر قانون، شهرداری چنین حق و اختیاری را دارد که نسبت به تفکیک و حذف باغی که ریه تنفسی و عامل زیست سالم است، اقدام کند.
از دیدگاه حقوق بین‌الملل سه نسل حقوق بشر داریم که نسل سوم ثمره دو نسل پیشین است. یعنی بعد از اینکه فرهیختگان جهان بر حقوق مدنی و سیاسی انسان و حقوق اجتماعی و اقتصادی او پای فشردند و پس از آنکه فرض را بر این گذاشتند که نظام‌های مختلف و جوامع متعدد انسانی این دو میثاق را رعایت می‌کنند، مبادرت به اعلام مواضع نسل سوم حقوق بشر کردند و اعلام کرده‌اند اگر این نظامات نسل سوم رعایت نشود مثل آن است که دو پیمان نامه پیشین نادیده گرفته شده است.
نسل سوم عبارت از حفظ محیط زیست است.چون خرد جهانی به این نتیجه رسید که اگر برای انسانی آزادی ترسیم و معاش او نیز تامین گردد اما امکان زیست سالم از وی گرفته شود مثل آن است که هیچ اقدامی برای او انجام نشده است. لذا تحریک جهانی بر این موضع است که همه جوامع انسانی را وا دارد که مبادرت به این اقدام بکنند.گذشته از این نگرش جهانی، در نظام داخلی، حقوق اساسی ما صراحتا می‌گوید هیچ طرح و برنامه‌ای نباید اجرا شود مگر آنکه قبلا از منظر زیست سالم و حفظ محیط‌زیست آن را مورد مطالعه قرار داده باشند. این اقدام یعنی تخریب باغات دقیقا مغایر این امر است. پس هم از موضع نگرش حقوق بین‌الملل خلاف است و هم از دریچه نگاه حقوق داخلی فاقد وجاهت است. لذا از دو منظر، شهرداری شیراز کاملا بر خلاف قانون و منافع ملی و مصالح جامعه ایران اقدام می کند. اما دوست دارم در اینجا یک نگرش تاریخی هم به فرهنگ و تاریخ کهن ایران زمین بیافکنم. در سال ۱۰۷ قبل از میلاد هنگامی که کمبوجیه به سوی دریاچه آرال می‌رفت، متوجه شد که در آنجا(در حوالی ترکیه فعلی) یک جنگلی سوخته است.کمبوجیه با مشاهده این صحنه گفت سربازان ما چه تعداد هستند. به او اعلام کردند که حدود ۳۰ هزار نفر،گفت ده درصد از سربازان اینجا بمانند اما مشاورین اعلام کردند که ده درصد بسیار زیاد است. قرار شد به جای سه هزار نفر ۳۰۰ نفر بمانند و جنگل سوخته را ترمیم کنند و بعدا به ایران برگردند و در طول مدتی که به این جنگل می پردازند حقوق و معاش آنها از ناحیه مرکز سپاه ایران تامین شود.
اگر ما میراث‌دار آن اندیشه هستیم باید از تخریب محیط زیست خودداری کنیم. متاسفانه مدیران استان فارس نسبت به این موارد بسیار کوتاهی می‌کنند. قضیه سد سیوند و بی اعتنایی به میراث گرانقدر بشری (آرامگاه کوروش) یک دست از این نمونه است. عبور قطار از نزدیک نقش رستم مورد دیگری است. امروز هم قطعه قطعه کردن و نادیده انگاشتن آنچه زیست سالم را برای مردمان فارس تامین می‌کند دقیقا یک اقدام ضد مردمی، ضد قانون، ضد حفظ محیط زیست و ضد سلامت یک جامعه است که مغایر نگرش پیشین حکمرانان این سرزمین با فرهنگ است. این اقدام، مخالف تمدن کهن ایران زمین و بر خلاف موازین قانون اساسی است که به عنوان قانون برتر و قانون مادر باید در هر تصمیم و مدونه و مقننه و مقررات به آن توجه کنیم. جای تاسف اینجاست که آن حکمرانان هم محل حکومت‌شان در شیراز بود اما با این تفاوت که آنها جنگلی را که متعلق به ایران هم نبود تنها بر مبنای نگرش حقوق بشری و حفظ محیط زیست جهان مبادرت به ترمیم آن کردند.
با عنایت به صراحت نظر اداره حقوقی قوه قضائیه که در این موارد اعلام کرده باید مصالح ملی و منافع جامعه رعایت شود دقیقا امر به معروف و نهی از منکر را تداعی می‌کند و برابر اصل هشتم قانون اساسی امر به معروف وظیفه مردم نسبت به حکومت و حکومت نسبت به مردم است. در این زمینه می‌توان مبادرت به تقدیم شکوائیه به دادستان شیراز کرد. دادستان شیراز تکلیف دارد به علت حفظ حقوق مردم از یک سو و انجام امر به معروف و نهی از منکر از دیگر سو و رعایت موازین قانون اساسی به عنوان تکلیف مسلم یک دادستان و عنایت به نسل سوم حقوق بشر به عنوان کارنامه و ماحصل همه زمامداران و حقوق‌بانان که باید در جهت حفظ زندگی سالم انسان‌ها گام بردارند در این زمینه فورا اقدام کند و با دستور موقت قضایی از منظر کیفری بدوا از بریدن درختان خودداری شود و بعد از آن به علت یک جرم عمومی کسانی که مبادرت به این تصمیم کرده‌اند تحت تعقیب قرار بگیرند و بالاخره از اجرای این تصمیم
که مغایر همه موازین و اصول است جلوگیری به‌عمل آید.

محمدعلی دادخواه
وکیل پایه یک دادگستری
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی


همچنین مشاهده کنید