جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تئاتر طلوعات ترکیه


تئاتر طلوعات ترکیه
تئاتر طلوعات ترکیه، تئاتری است که از اتصال و پیوند تئاتر غربی با تئاتر سنتی ترکیه بوجود آمده است. تئاتری است که مختصات ‏مخصوص به خود را داراست. به طور خلاصه می توان گفت تئاتر طلوعات تئاتر پرایتکی سنتی است که طرفداران بسیار زیادی ‏را گرد خود آورده است.
با اجازه ای که "گدیک پاشا" برای مدت ۱۰ سال گرفت "عبدالرزاق افندی" تئاتر فوق را در ترکیه بوجود آورد. این امتیازی بود که ‏‏"گدیک پاشا" توانسته بود از دربار پادشاه عثمانی بگیرد. یکی از دلایل مردمی شدن تئاتر طلوعات، بازیگر مشهور این تئاتر به نام ‏‏"کل حسن" و یا با ترجمه فارسی اش "حسن کچل" بوده است که با بازی خود همه را به خنده وامی داشته است.
تئاتر طلوعات به مانند تئاتر سنتی ترکیه دارای کاراکترهای مخصوص به خود است: آقای محترم و نوکرش، گماشته آقای محترم، ‏پیشکار و کاراکتر خنده دار بازی ها "خدمتکار احمق" که با فرصت هایی که برای سخن گفتن می یابد همه تماشاچیان را می خنداند. ‏در تئاتر طلوعات به فرصت هایی که به "خدمتکار احمق" داده می شود تا مردم را بخنداند "کلید دادن" می گویند.
‏"خدمتکار احمق" کمدین اصلی است. بازی را از ابتدا تا به انتها او جهت می دهد. نام او "ایبیش" است نام این کاراکتر در زبان ‏فرنگی ‏Grand Komik ‎‏ می باشد. دیگر کاراکترهای این تئاتر: مرد جوان (سیرار)، زن (گاجو)، تعدادی بازیکن نقش های ‏غیرمهم که به آنها (چینگال) می گویند.
برای بازیگران تئاتر طلوعات تقریباً هیچ بازیی غیر قابل اجرا نبود. زیرا آنها به راحتی هر چیزی را می توانستند با اضافه کردن ‏کاراکتری به نام "احمق" با موضوع روز آراسته به روی صحنه ببرند.
از مهمترین بازی های گروه تئاتر طلوعات می توان از بازی های: مهاجران یتیم، کلید، صبر و ثبات، بکیر مصطفی، یک گل و دو ‏حشره، کفاش های زن، لیلا و مجنون، آشیانه گدایان، پرحرف، آقا جعفر، زن راننده، آقای ناشیت عروس می شود، دختر بدبخت و ‏آقای محترم البته که حق دارند، نام برد.
از مهمترین بازیگران گروه تئاتر طلوعات باید از: عبدالرزاق، عادل گلدورور، آنجل بورازان توفیق، فائق جوشکون، ایوب ‏صبری، کل حسن، آبدی کمال، کاووکلو حوری، اسماعیل دومبوللو، کاراگوز حسین، ناشیت اوزجان، شارلو سامی، عبدی کوچک، ‏آملیا، مینیون ظریفه، کاملیا، کاملینه، ژاله، کمال باقلواجی، توفیق، ذاتی اوزگور، توپال توفیق نام برد.
محل هایی که تئاتر طلوعات در آنجا بازی خود را به صحنه بردند عبارتند از: تئاتر دلگشا، تئاتر عزیزیه، تئاتر ملت، تئاتر فراح، ‏تئاتر شرق، تئاتر الکترا، تئاتر جلال اوفلو، سینمای شرق ارن کوی، تئاتر واریته پنگالتی، تئاتر هتل بلوو، تئاتر یوسف پاشا، تئاتر ‏گوفا.
تئاتر طلوعات در بیشتر اوقات تئاتری فی البداهه بوده و به همین دلیل است که سرپرست و یا به اصطلاحی کارگردان صحنه قبل ‏از بازی، بازیگران را دعوت نموده و برای آنها از نحوه بازی و صحنه سخن می گوید، آداب پرده را روشن نموده و به طور ‏خلاصه موضوع نمایش را بازگو می کند وبه طور کلی بازیگران را برای اجرا آماده می سازد. در اینجا متن یکی از سخنان ‏کارگردان با بازیگرانش را عینا می آوریم:
‏"دوستان من بازی امشب، همان است که در اعلان و بروشور تئاتر می باشد. این بازی تئاتر دارای ۳ پرده است. اولین پرده دارای ‏دکور یک باغ است. "سیرار" با عشقی بی حد عاشق "روزالیا" است. در باغ یکدیگر را می بینند. ولی "روزالیا" مجبور به ازدواج ‏با کسی دیگر است و او جفت عاشق را قدم به قدم از پشت تعقیب می کند و عاقبت شروع به داد زدن کرده و در اینجا پرده می افتد.
در پرده دوم "روزالیا" توسط کسی که می باید با او ازدواج چاقو خورده به زمین افتاده و سپس به تختش برده می شود. این صحنه ‏درون اتاق می گذرد. "سیرار" با سخنانی عاشقانه و اشک و آه عشق خود را بیان می کند... پرده با باز شدن چشمان "روزالیا" می ‏افتد. پرده در همان مکان پرده دوم می گذرد. عاشق دیگر "روزالیا" برای معذرت خواهی آمده است. دو عاشق او را خواهند بخشید. ‏این پرده، پرده ای است موزیکال... البته خدمتکار در هر پرده کار خود را انجام می دهد.
● استاد طلوعات "حسن کچل"
سالها در تئاتر طلوعات کسی که توانسته بود به راحتی مردم را بخنداند کسی به جز "کل حسن" و یا "حسن کچل" نبود. او فرزند ‏خانواده بسیار فقیری بود که بعد از نشان دادن قابلیت بی اندازه اش در تئاتر توانست به عنوان عضو ثابت و غیرقابل تعویض تئاتر ‏طلوعات جای خود را باز کند. "عبدی افندی" کسی بود که اجازه تئاتر طلوعات را از دربار عثمانی گرفته بود و به دلیل سر طاسش ‏به "حسن کچل" معروف شد. "حسن کچل" هنرمندی بود که گاهی تنها به صحنه آمده و برای ساعت ها می توانست تماشاچی را ‏مشغول کرده و بخنداند.
‏"احمد راسیم" هنرپیشه بزرگ ترک "حسن کچل" را اینچنین تعریف می کند:
‏"این هنرپیشه نادر را که یافتن او در هر مملکتی کاری بسیار سخت است، چهل و پنج سال پیش شناخته بودم، وقتی در یکی از محله ‏های استانبول مشغول گردش با دوستانم بودم به ما نزدیک شده و بر سرش کلاهی بافتنی نهاده شده بود که بسیار پاره و روغنی بود. ‏بر تن پیراهن خوبی نداشت، بر کمر شالی قرمز بسته بود، شلواری رنگ پریده و کهنه به پا داشت.۱۷-۱۸ سال بیشتر نداشت. سر ‏گچلش، بینی به صورت چسبیده اش، بدن نحیف و دندان های نامرتبش که باعث می شد هنگام تفلظ کلمات، لهجه و یا شیوه خاصی ‏به صحبت کردنش داده شود، مرا به خود جذب می کرد.
به دوستانش می گفت امشب تمام چیزها را برای تئاتر آماده کردم برای تماشای بازی حتماً باید بیایید. همه دوستانش گفتند: خواهیم ‏آمد. بعد از رفتن او از رفقایم پرسیدم؛ آیا این پسر نمایش "حاجی جواد و کاراگز" را به صحنه می برد؟ گفتند: خیر پدر او گاوی ‏دارد که از فروش شیر آن زندگی می کند، این پسر شبها در قهوه خانه مردم را جمع کرده برای آنها بازی می کند و می خنداندشان.
آن شب بعد از شام برای دیدن "کل حسن" همه گی راهی شدیم. "کل حسن" در هر فرصتی ما را می خنداند. ناگهان اتفاقی افتاد و ‏پرده صحنه شروع به سوختن نمود. "کل حسن" شروع به فریاد نمود! نترسید نترسید! این پرده نیست که آتش گرفته این اثر آتشین ‏روغنی است که من به سر خود مالیده ام!
سالها گذشت، در یتیم خانه ها هر سال جشن هایی گرفته می شد که به طور معمول در آنها بازی سایه ای "حاج جواد و کاراگز" ‏اجرا می گردید.
آن شب به روی صحنه "عبدی افندی" رفت و شروع به خواندن چندین شعر با قافیه مضحک کرد. از خنده نمی ‏توانستیم ساکت بشویم. ناگهان قیامتی شد که بیا و ببین! چه کسی مسافر بعدی صحنه بود؟ همه همهمه می کردند و ناگهان "کل ‏حسن" به صحن آمد. لباس های او همان لباس هایی بود که سالها پیش در جوانی اش دیده بودم. در دستی جارویی گرفته و در دست ‏دیگرش ظرف مخصوص نفت داشت. به روی صحنه آمد و شروع به خواندن و قافیه سرایی نمود... چندین نفر از خنده زیاد غش ‏کردند.
● ‏"کانتو" در تئاتر طلوعات
‏"کانتو" نمایش موزیکالی است که در تئاتر طلوعات اجرا می شد. این نمایش دارای شعرهای فاقیه دار و رقص بود. در تئاتر ‏طلوعات در میان بازی و همینطور در انتها "کانتو" اجرا می شد. معمولاً نوبت رقص و هنرنمایی "کانتو" بعد از پرده دوم و سوم ‏بود. معمولا رقص یک و یا دو خانم که مهارت بسیار داشتند "کانتو" را همراهی می کرد. از مهمترین "کانتو" باز ها می توان به ‏‏"پیروز" و "آملیا" اشاره کرد. مهمترین اثر این دو که بسیار مورد توجه قرار گرفت "کانتوی ملوان" بود.
بعد از "پیروز" و "آملیا" که در هنر "کانتو" بسیار معروف شدند می توان از "ویکتوریا"، "اراتیک"، "ویرجین کوچک"، ‏‏"کیکینا"، "پیپینا"، "آگاونی" نام برد.
‏"کانتو" بازها، در ابتدای امر وارد صحنه شده و با رقص و آواز به بازی مشغول می شدند. از مهمترین "کانتو" های مشهور که ‏فراموش شدنی نیستند می توان به "رقص ملوان"، "اورینتال"، "ملوانیان"، "کلاه نمدی"، "کولی"، "گلهای بیاقلو"، "نخودفروشی"، ‏‏"مسگر"، "کدو"، و "بلبل" اشاره کرد.
جالب توجه اینکه به محض آنکه "کانتو" به پایان می رسید تماشاچیان به صحنه گل پرت می کردند و ابراز رضایت و خوشنودی ‏خود را به اینصورت ابراز می نمودند.
نویسنده: هیلمی کورتولوش
Hilmi Kurtulus
برگرفته از کتاب: تئاتر ترک
Turk Tiyatrosu
مترجم: عطا ابراهیمی راد
Ata Erad
منبع : تئاتر ما