جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


اوپک گازی غرب را مات کرد


اوپک گازی غرب را مات کرد
در سالهای پایانی قرن بیستم و آغازین قرن بیست‌و‌یکم شاهد گسترش نقش گاز در تحولات سیاسی،اجتماعی و اقتصادی در سطوح بین المللی، منطقه ای و ملی بوده ایم. سخن گفتن از گاز بدون توجه به انرژی بی فایده می باشد. کلیه بحرانهایی که پس از جنک جهانی اول شروع می شود به نوعی ارتباط مستقیمی با انرژی دارند. از آن زمان که کلمانسو نخست وزیر فرانسه در جنگ جهانی دوم گفته بود “ هر قطر ه نفت به اندازه خون سربازان ما ارزش دارد” تا کنون که عراق به خاطر نفت اشغال می شود شاهد تاثیر انرژی بر بحرانهای بین‌المللی بوده ایم. در آینده نیز اگر منازعه‌ای باشد این بار به خاطر نفت است. آیا نئولیبرالیسم می‌تواند به بحرانهای بین المللی پایان دهد؟
● صنعت گاز و اهمیت آن
هر ماده طبیعی که در شرایط دما و فشار عادی به صورت گاز باشد یگ گاز طبیعی است. این ماده ترکیبی از متان ، اتان و پروپان می باشد. گاز طبیعی دارای چهار نوع به شرح زیر می باشد:
۱) گاز خشک: گازی که منجر به تشکیل گاز مایع در شرایط تولید نمی شود.
۲) گاز مرطوب: گازی که در شرایط تولید در سطح زمین یک گاز مایع تشکیل می دهد.
۳) گاز میعانی: در طی مراحل تولید یک گاز مایع را در مخزن تشکیل می دهد.
۴) گاز همراه : که در مخازن همراه با نفت می باشد.(۱)
گاز طبیعی نخستین بار در دهه ۱۹۵۰ مورد توجه قرار گرفت. کشور الجزایر در سال ۱۹۶۴ نخستین بار به صورت گاز طبیعی مایع شده )LNG( به صادرات آن پرداخت. پس از الجزایر کشورهای اندونزی و مالزی و سپس در سال ۱۹۸۹ استرالیا نیز به صادرکنندگان ال ان جی پیوست.
با شروع بحران نفتی ۱۹۷۲ و تحریم نفتی اسرائیل توسط کشورهای غربی اهمیت گاز برای کشورهای واردکننده گاز آشکار شد. کمی پس از آن جنگ ایران و عراق نیز بر اهمیت انرژی افزود.
گاز اکنون به عنوان یک سوخت جایگزین مطرح بوده و منازعه بر سر آن به یکی از چالش های جدید نظام بین الملل بویژه در حوزه نرم افزاری درآمد. کاربرد این نوع انرژی در بخش صنعت خودرو ، حمل و نقل کشاورزی و منازل خانگی باعث توجه جهانی به این موضوع شده است. این سوخت از یک طرف ارزان و از طرف دیگر سوختی تمیز است و از آلودگی های زیست محیطی جلوگیری می کند.
● رویکرد تئوریک
صنعت گاز از آنجا تاثیر مستقیمی بر اقتصاد کشورهای واردکننده و صادرکننده دارد که از یک طرف بر کشورهای در حال توسعه و واردکننده گاز تاثیر دارد و از طرف دیگر بر کشورهای درحال توسعه و صادرکننده تاثیر می گذارد.کشورهای در حال توسعه سعی دارند با بهره‌گیری از منابع گازی به میزانی از رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی صنعتی و...برسند و از این طریق نخبگان سیاسی امنیتی این جوامع می کوشند مشروعیت مردمی را در داخل فراهم نموده و وجهه بین المللی را در خارج کسب نمایند.
کشورهای توسعه یافته نیز می کوشند تا با واردات گاز صنایع بزرگ خود را تغذیه نموده و رفاه شهروندان خود را تامین نمایند. بدین ترتیب یک رابطه دوجانبه بین کشورهای صادرکننده گاز و کشورهای وارد کننده گاز به وجود می آید که می توان آن را در چارچوب نظریه نئولیبرالیسم ارزیابی نمود. نئولیبرالیسم بر وابستگی متقابل تاکید دارد . و در عین حال برای نظم دهی به این رابطه متقابل موضوعات، حساسیت و آسیب پذیری. سطوح موضوعات گوناگون، میزان ثروت و قدرت در تعیین خط مشی های سیاسی را نیز مورد توجه قرا می‌دهد. با توجه به این رویکرد می توان گفت که ارزیابی نقش گاز در معادلات جهانی بر محور تامین انرژی می چرخد و از این جهت قرابت خاصی با رویکرد مذکور دارد و هرگونه کاهش یا افزایش روابط منافع حیاتی طرفین را تحت تاثیر قرار می دهد.(۲) ذکر این رویکرد از آنجا حائز اهمیت است که تحولات ساختاری روابط بین الملل بویژه پس از نظام دو قطبی و ظهور نظام هژمونیک مولفه قدرت ملی از نظامی به اقتصادی و فنی یا به عبارتی بهتر از حوزه های سخت افزاری به حوزه های نرم افزاری تغییر نموده است.
● قدرت های بزرگ
▪ آمریکا : این کشور پس از دهه نود تلاشهای خود را برای دستیابی به منابع انرژی به طور بی سابقه ای افزایش داده است.در راستای این هدف در اولین گام با آزاد سازی کویت نفوذ خود را در خلیج فارس گسترش داد و با ایجاد نیروی واکنش سریع و انعقاد قراردادهای دوجانبه نظامی امنیتی با دولتهای حاشیه خلیج فارس در صدد ایجاد نظم جدیدی برآمد.
با وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر و متعاقب آن تصرف افغانستان و اشغال عراق، منابع گازی دریای خزر و قفقاز و نیز حوضه های گازی و نفتی در خلیج فارس به محور اقدامات ایالات متحده درآمد که بیش از پیش نیات دولتمردان نئوکانتی کاخ سفید را که همان یکجانبه‌گرایی بود آشکار ساخت. اقدامات دولت نئومحافظه کار بوش قبل از حمله به عراق نشان داد که حقوق بشر ، سلاح‌های هسته ای و حمایت از القاعده در رده سیاست های اعلانی کاخ سفید بوده است.
قبل از اشغال عراق روسای شرکت های نفتی در ایالات متحده از اهمیت انرژی آگاهی داشتند و به این منظور بوش در اولین گام یک گروه ضربت را برای تدوین سیاست انرژی به وجود آورد که دیک چنی رئیس آن بود و قبل از هر کاری به وضعیت اسف‌بار انرژی در آمریکا هشدار داد.(۳) دولت بوش در اقداماتی دیگر در همان زمان از پیمان کیوتو خارج تحریم ایران و لیبی را تشدید و بر باز کردن منطقه حیات وحش آلاسکا برای اکتشافات جدید اصرار داشت.(۴)
موارد فوق نشان می دهد که ایالات متحده نیاز مبرمی به انرژی دارد. این کشور از عمده ترین تولیدکنندگان منطقه آمریکای شمالی است که با ۷۳ درصد سهم قابل توجهی از تولید گاز منطقه را در اختیار دارد.(۵)
▪ روسیه:
روسیه را می توان سلطان گاز جهان دانست. و با دارا بودن بزرگترین ذخایر گاز جایگاه تثبیت شده ای را در دنیا دارد.منابع گازی عمده این کشور در سیبری و مخازن گازی یورنگو یامبورگ و بوخونکوری می باشد. این کشور با داشتن چنین منابع عظیمی درصدد احیای قدرت گذشته خود می باشد و پو تین می خواهد لنین و پطر کبیر دیگری باشد.
شرکت دولتی گازپروم در روسیه بزرگترین شرکت دولتی محسوب می شود که در سال ۱۹۸۹ تاسیس شد. این شرکت نقش مهمی در بازارهای گازی جهان دارد. سود خالص این شرکت در سال ۲۰۰۶ ، ۱۸ میلیارد و ۳۰۰ میلیون یورو بوده است. و به قول الکسی میلر رئیس هیئت مدیره آن این شرکت بزرگترین شرکت در جهان محسوب می شود. قدرت اقتصادی روسیه در سالهای اخیر تا حدی مدیون تلاشهای گاز پروم می باشد.
گازپروم در سالهای آتی با چالش جدی از ناحیه رقیبان آمریکاییان روبه رو خواهد شد. روسیه با این ادعا که بخش زیادی از بستر آب های قطب شمال ادامه فلات قاره این کشور است بر ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار کیلومتر (حدود ۴۶۰ هزار مایل مربع) از سرزمین قطب شمال ادعای مالکیت دارد. این ادعا به وسیله دیگر کشورها با چالش رو به رو شده است و سازمان ملل باید درباره این ادعای روسیه نظر بدهد. تنها میدان شتوکمان در دریای بارنتز دارای حدود ۳ تریلیون و ۸۰۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی است.این میزان بیش از آن چیزی است که شرکت گاز پروم طی ۳۰ سال گذشته به اروپا صادر کرده است. شرکت دولتی گاز پروم، که %۲۴ گاز اروپا را از طریق خط لوله و گاز طبیعی مایع شده تامین می کند وبا تلاش در جهت ساخت خط لوله ۱۲/۱میلیارد دلاری شمال اروپا (نورد استریم) که از بندر وایبورگ روسیه در ساحل دریای بالتیک تا سواحل آلمان در نزدیکی گریفسوالد امتداد خواهد داشت و کشورهایی مانند بلاروس، اوکراین و لهستان را که به طور سنتی مسیر ترانزیت گاز هستند دور خواهد زد، قصدافزایش نفوذ خود وتسهیل در امر صادرات گاز به بازار امتحان شده وشفاف اروپا را خواهد داشت.(۶)
روسیه از طریق گازپروم سعی دارد با بهره گیری از صنعت گاز به تقویت قدرت خود بپردازد. این کشور در بحران انقلاب های رنگی در اروپای شرقی درصدد برآمد که از اهرم انرژی استفاده نماید و با قطع و یا کاهش گاز طبیعی به اروپا از انقلابهای رنگی و نفوذ آمریکا بکاهد.
روسیه علاوه بر آنکه یکی از بزرگترین صادرکنندگان می‌باشد گاز کشورهای آسیای میانه را وارد می کند. و به اروپاییان با قیمت بیشتری می فروشد.
▪ چین
برخلاف روسیه چین به لحاظ منابع انرژی، کشور فقیری است. و از کمبود منابع گازی و نفتی رنج می برد. چین دومین مصرف کننده بزرگ انرژی جهان، برای بر طرف کردن نیازهای سوختی خود به سوی اکتشاف نفت گام بر می دارد. ذخایر نفت قابل استحصال چین ۲۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تن است و برای جمعیت بیش از یک میلیارد نفری چین آمار قابل ملاحظه ای نمی باشد.(۷)
این کشور دارای ذخایر گازی قابل توجهی در دریای چین شرقی می باشد که با ژاپن بر سر استخراج آن در چالش است.آنان از سال ۲۰۰۴ تا کنون با برگزاری ۱۱ دور مذاکره نتوانسته اند به توافقی در زمینه ذخایر گازی دریای “چین شرقی” دست یابند.(۸) در سال۲۰۰۷ ، این کشور ۶۹ میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی تولید کرده و بر اساس پیش بینی صورت گرفته چین در سال جاری نزدیک به ۷۶ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به مصرف می رساند.(۹)
این کشور اخیرا خواهان نفوذ در آسیای مرکزی می‌باشد و سعی دارد با ورود به صحنه انرژی در دریاچه خزر از دیگر رقیبان خود عقب نماند. جمهوری اسلامی ایران به منظور ایجاد توازن در منطقه خزر و کاهش قدرت چانه زنی روسها و نفوذ آمریکا در این منطقه می‌تواند از حضور چین در این منطقه بهره برداری نماید. ایرانیان در این زمینه سابقه درخشانی دارند و با استفاده از تجربه مصدق و اشخاص قدرتمندی چون قوام السلطنه نوعی توازن به وجود آورند. ایران و چین می توانند به عنوان یک متحد استراتژیک از یکجانبه گرایی احتمالی در آینده جلوگیری کنند. چین می تواند از طریق انتقال خط لوله گاز ترکمنستان به چین وارد بازی خزر شود.
مناقشه چین در شورای امنیت با کشورهای غربی و بویژه آمریکا در بحرانهای بین المللی چون عراق، دارفور سودان و مسئله هسته ای ایران یک نوع منازعه بر سر انرژی محسوب می شود.
▪ اتحادیه اروپایی
اتحادیه اروپایی رقیب جدی برای ایالات متحده آمریکا محسوب می شود و با استفاده از ایجاد یک سازمان منطقه ای درصدد است به یک قطب تاثیرگذار در عرصه بین المللی تبدیل شود. کشورهای عضو این اتحادیه از لحاظ ذخایر گازی موقعیت مناسبی ندارند و به روسیه و الجزایر وابسته اند. ۱۰ درصد الجزایر و ۲۵ درصد روسیه سهم گاز وارداتی اتحادیه اروپایی است.
منطقه اروپا درسی سال گذشته با بیش از ۱۵۰میلیارد مترمکعب افزایش تولید که به طور عمده درانگلستان، نرو‌ژ،رومانی و هلند تولید شد، روبه روبوده است. سهم تولید این منطقه از کل تولید جهان در سی سال گذشته۱۰ تا ۱۵ درصد در نوسان بوده است(۱۰) و با توجه به مصرف زیاد گاز در این قاره این مقدار سهم اندکی است. کشورهای فرانسه، ایتالیا و انگلستان در سالهایی هزینه های استفاده از انرژی بویژه گاز را با لا برده تا از از بحران انرژی جلوگیری کنند. در این اتحادیه کشور نرو‌ژ قلب انرژی اروپا محسوب می شود و ذخایر ۲/۴۱ تریلیون مترمکعبی این کشور باعث شده است تا این کشور ۲۵ درصد گاز اروپا را تامین نماید. نرو‌ژ بعد از روسیه و کانادا سومین صادرکننده گاز طبیعی در دنیا می باشد.(۱۱)
● صادرکننده گان عمده گاز طبیعی
پس از بررسی وضعیت کشورهای واردکننده گاز به بررسی وضعیت کشورهای صادرکننده گاز می پردازیم . صادرکنندگان گاز نقش مهمی در معادله دو طرفه معادلات بین المللی دارند. شناخت وضعیت این کشورها به فهم موضوع بیشتر کمک می کند.
▪ ایران
ایران از یک طرف با دریای خزر و منطقه گازی آسیای میانه و قفقاز در ارتباط و از طرف دیگر با داشتن بیشترین خط ساحلی با خلیج فارس و دریای عمان به یک موقعیت ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی دست یافته است.به همین جهت در طول تاریخ همواره مورد توجه قدرت های فرامنطقه ای بوده و هست.
ایران دارای دومین ذخایر گاز جهان آن هم ذخایر ثبت شده می باشد که در حدود بیش از ۸۱۲ تریلیون فوت مکعب است و دارای بزرگترین میدان گازی جهان در منطقه پارس جنوبی است که ۵۰ درصد منابع گازی ایران و۷ درصدذخایر گازی جهان را تشکیل می‌دهد بنابراین منبع خوبی برای بازسازی های اقتصادی و تحولات اجتماعی-رفاهی بویژه ویرانی های ناشی از جنگ هشت ساله می باشد. در شرایط کنونی با توجه به تحریم ایران و قانون داماتو و نیز قطعنامه های شورای امنیت ناشی از مسئله هسته ای که در اثر کارشکنی های ایالات متحده به وجود آمده ایران با محدویت‌هایی در زمینه بهره برداری از این صنعت مواجه است. نمونه بارز آن قرارداد گازی ایران و ترکیه در جریان سفر احمدی نژاد به ترکیه در آگوست ۲۸ بود که با کارشکنی مقامات ایالات متحده مواجه شد.(۱۲)
اگر از زاویه اقتصاد بین الملل وتاثیر آن بر سیاست بین الملل به انرژی ایران نگاه کنیم متوجه می شویم که نقش ایران مسلم و انکار ناپذیر است. به طوری که در صورت انتقال گاز ایران به هند و فروش ۱۰درصد تولیدات گازی به هند ایران فرصت های بیشتری را به وجود خواهد آورد.
▪ الجزایر
این کشور ۱۶/۵ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی تثبیت شده دارد و در رتبه هشتم جهان به لحاظ ذخایر گازی قرار دارد. بیشتر گاز خود را از طریق خط لوله به اروپا صادر می کند که میزان ۱۰ درصد می باشد که تنها کشور آفریقایی است و از طریق خط لوله گاز صادر می کند.
در کشور الجزایر شرکت سولنگار یا شرکت ملی گاز و برق الجزایر در زمینه تولید، انتقال و توزیع برق و گاز در الجزایر فعالیت دارد.
پیش بینی می شود که این کشور در راستای رقابت با صادرکنندگان گاز طبیعی در جهان و ورود به بازارهای بزرگ جهانی تا سال ۲۰۱۰ تولید گاز طبیعی خود را به ۸۵ میلیارد متر مکعب در سال خواهد رساند. با توجه به آنکه الجزایر دومین صادرکننده گاز در جهان می باشد باید گفت که این کشور تحقق پیش بینی مذکور را دارد.
▪ قطر
به لحاظ ذخایر گازی سومین دارنده ذخایر گاز در جهان می‌باشد و با داشتن ذخایر گنبد شمالی در مجاورت پارس جنوبی به یک قطب گازی تبدیل شده است.ایالات متحده به منظور انزوای ایران همکاری تنگاتنگی را با این کشور دنبال می نماید و میلیون ها دلار در بخش گاز قطر سرمایه گذاری نموده است.
قطر تا سال ۲۰۱۰ بزرگترین صادر‌کننده‌ گاز طبیعی مایع‌شده در جهان خواهد شد. مخازن عظیم گازی قطر، خصوصا مخزن پارس جنوبی که قطری‌ها آن را گنبد شمالی می‌نامند، تحقق این برنامه‌های بلند‌مدت را ضمانت می‌کند. این مخزن به تنهابی ۸/۵ درصد از گاز جهان را در خود جای داده است و تقریبا ۷۵درصد مساحت سطح آن متعلق به کشور قطر است.استراتژی توسعه صنعت گاز قطر، نمونه کاملی از استراتژی مبتنی بر بهره‌برداری است؛ منظور از استراتژی مبتنی بر بهره‌برداری، توسعه‌ فرآوری، صادرات یا تبدیل نفت و گاز به مشتقات نفتی یا مواد پتروشیمیایی به وسیله سرمایه و تکنولوژی شرکت‌های بزرگ نفتی یا کشورهای توسعه‌یافته است.۱۳
قطر دارای ثبات سیاسی است و همین امر امکان اتخاذ یک سیاست منطقی گازی را هموار می کند چون هر جا ثبات باشد سرمایه گذاری هم زیاد است بنابراین شرکتهای غربی تمایل دارند در این کشورها به سرمایه گذاری بپردازند که هم سود سرشاری نصیبشان می‌شود و هم به توسعه آن کشور کمک می کنند که خود مصداقی از وابستگی متقابل پیچیده می‌باشد.
▪ ترکمنستان
این کشور جزء ۵ کشور برتر دارای ذخایر گازی است ولی در زمره فقیرترین جمهوری های استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی محسوب می شود، ترکمنستان در سال ۲۰۰۷ میلادی، ۷۲/۳ میلیارد متر مکعب گاز تولید کرده بود، قصد دارد در سال ۲۰۰۸ این میزان را به ۸۱/۵ میلیارد متر مکعب افزایش دهد. بر این اساس دولت ترکمنستان قصد دارد که تولید سالانه گاز طبیعی خود را در سال ۲۰۱۰ به یکصد و بیست میلیارد متر مکعب برساند.
گاز ترکمنستان نمونه بارزی از تقابل و همکاری قدرت های بزرگ برای دستیابی به منابع گازی می باشد این کشور از یک طرف با روسیه و گاز پروم قرارداد همکاری دارد و از طرف دیگر سعی دارد با همکاری با غرب به ایجاد خط لوله نابوکو بپردازد. خط لوله “نابوکو” قرار است در سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ میلادی برای انتقال ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تا ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از حوزه دریای خزر و خاورمیانه به اروپای غربی و مرکزی ساخته شود. که می تواند همکاری ترکمنستان با غرب را فراهم نماید. طرح خط لوله “نابوکو” از حمایت اروپا و آمریکا نیز برخوردار است.
ترکمن ها به خوبی به اهمیت ژئواکونومیکی کشورشان پی برده و سعی دارند یک نوع توازن جهانی در آسیای میانه به و جود آورند و در این راه در کنار همکاری با گازپروم و گفتگو با غرب نیم نگاهی به چینی ها و هندی ها نیز دارند .
در اقدامی دیگر ترکمنستان تحت فشار ایالات متحده و غرب و به منظور مقابله با خط لوله صلح ایران -پاکستان-هندوستان طرح خط لوله تاپی یا ترکمنستان-افغانستان و پاکستان را ارائه دادند.
کشورهای دیگری هستند که در زمینه ذخایر گازی از اهمیت بالایی برخوردارند . اما از آنجا که در رده های پایین تری نسبت به روسیه، الجزایر قطر و ایران قرار دارند از توضیح مفصل آنان خودداری می شود. این کشورها عبارتند از آرژانتین، ونزوئلا، نروژ، استرالیا،ازبکستان و.... .
● اوپک گازی
مقدمه و پیشینه تشکیل اوپک گازی به FGEC( یا form of the gas exporting countries یا تشکل کشورهای صادرکننده گاز بر می گردد. که به پیشنهاد ایران در سال ۱۳۸۰ مطرح شد. پس از آن اجلاسهایی در قطر،مصر و الجزایر تشکیل شد. اما از آنجا که تحولات بین المللی در آن زمان وضعیتی متفاوت از امروز داشت به فراموشی سپرده شد.
اما با تحولات بین المللی و بویژه افزایش قیمت نفت و افزایش بی اعتمادی به همکاری ایالات متحده در نظام بین الملل و بی توجهی به دیگر بازیگران ایده مجمع کشورهای صادرکننده گاز شدت گرفت.ایده اوپک گازی به معنای واقعی در تاریخ ۲۹ ژانویه سال ۲۰۰۷ از سوی “ حضرت آیت الله خامنه ای” رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران طی دیداری با “ایگور ایوانف” دبیر شورای امنیت روسیه در تهران مطرح شد. پس از آن اصطلاح “اوپک گاز” با انتشار مقاله‌ای در مجله معتبر “فاینشنال تایمز” در ۱۳ نوامبر ۲۰۰۶، وارد واژگان سیاسی جهان شد.۱۴ در این مقاله با ارجاع به گزارشی که توسط کارشناسان ناتو گردآوری شده بود، ادعا شده است که ایران، روسیه، لیبی، قطر، الجزایر و کشورهای آسیای میانه در صدد ایجاد یک کارتل قیمت‌گذاری گاز با هدف افزایش عواید از طریق متحد ساختن تامین کنندگان گاز طبیعی برای اتحادیه اروپا و گاز طبیعی مایع برای بازار جهانی هستند.
همزمان با طرح این ایده از سوی مقام معظم رهبری موافقان و مخالفان چنین طرحی به جبهه گیری پرداخته و یک بار دیگر خاطرات تشکیل اوپک زنده شد. بحث تشکیل اوپک گازی، مخالفان و موافقان تشکیل چنین سازمانی را به ارائه نظریات مختلف وا داشت. به نحوی که قرار شد بحث تشکیل اوپک گازی در اجلاس شورای کشورهای تولید کننده گاز در دوحه قطر مطرح ‌شود. با این حال طرح فوق که در دستور کار رسمی این اجلاس قرار نداشت، تا حد زیادی در حاشیه ماند و به اجلاس مسکو در ماه ژوئن ۲۰۰۸، موکول شد.
در این بین سفر رئیس جمهور الجزایر به روسیه در روزهای پایانی بهمن و اوایل اسفند ۱۳۸۶، یک بار دیگر زمزمه های تشکیل “اوپک گازی” را شدت بخشید. این مسئله هنگامی قوت یافت که “عبدالعزیز بوتفلیقه” رئیس جمهور الجزایر در دیدار با “ولادیمیر پوتین” همتای روسی خود بر تشکیل سازمان کشورهای صادر کننده گاز (اوپک گازی) تاکید کرد و اذعان داشت که “کشورهای بزرگ صادر کننده گاز باید سیاست های کلی و اصولی خود را با یکدیگر هماهنگ کنند.” از سوی دیگر پوتین نیز به نوبه خود در این دیدار تاکید کرد که “این مسئله بسیار مهم است که در زمان ریاست الجزایر بر اوپک، همکاری های انرژی دو کشور بیش از پیش گسترش یابد”.
سفر دوم بوتفلیقه به ایران و روسیه در آگوست سال۲۰۰۸ و دیدار با مقامات ایرانی و روسی برای بار دوم نگرانی واردکنندگان را آشکار ساخت به طوری که مقامات آمریکایی و اروپایی و رئیس سازمان بین المللی انرژی عملا مخالفت شدید خود را با اوپگ گازی اعلام داشتند. سخنگوی کمیسیون اروپا تصریح کرد: سازمانی که از سوی کشورهای تولیدکننده گاز شکل می‌گیرد، باید از تبدیل شدن به سازمانی همچون اوپک که قصد دارد قیمت جهانی نفت را کنترل کند، خودداری کند.۱۵ فاتح بیرول کارشناس ارشد سازمان بین المللی انرژی نیز افزود : تشکیل اوپک گازی به منظور کنترل تولید و قیمت جهانی گاز یک اشتباه بزرگ است . اگر چنین سازمانی تشکیل شود ، کشورهای مصرف کننده به شدت نگران خواهند شد.۱۶ اتحادیه اروپا نیز با توجه به وابستگی رو به افزایش خود به واردات گاز روسیه، از تشکیل چنین سازمانی ابراز نگرانی کرد. مجلس نمایندگان آمریکا مخالفت آشکار خود را با تشکیل چنین سازمانی ابراز داشت و از کاندولیزا رایس خواست به اطلاع مقامهای مسکو برساند که کنگره آمریکا، مشارکت روسیه در تاسیس کارتل گازی را اقدامی غیر دوستانه تلقی خواهد کرد.در جریان بازدید محمود احمدی نژاد از عسلویه در روزهای ۳۰ ام مهر و اول آبان ۱۳۷۷ روند ایجا اوپگ گازی شدت گرفت. همزمان دیدار وزیر نفت ایران با عبرالرحمان العطیه و الکسسی میلر مدیر گازپروم در همان روز گمانه زنی درباره ایجاد اوپک گازی ابعاد جهانی بافت.
کشورهای صادرکننده نیز دلایلی دارند که بر تشکیل اوپک گازی اصرار دارند به طور عمده این دلایل عبارتند از: وجود تولید کنندگان و صادر کنند گان اصلی گاز و دارای سهام پایدار در بازار در کارتل گازی ضمن استقرار و به اجرا در آوردن سهمیه بندی تولید و کنترل رشد ظرفیت می تواند ورود صادر کنندگان جدید و حاشیه ای را به بازارهای بین المللی محدود کند.
ـ تدوین اساسنامه برای چنین سازمانی چارچوب اصلی سازمان و وظایف ونحوه عملکرد هر یک از اعضاء را مشخص می کند.
ـ کارتل گازی می تواند به طور موقتی قیمت ها را با محدود کردن تولید به طور متوسط افزایش دهد. به عبارتی دیگر کارتل با در دست داشتن میزان تولید و صادرات گاز، قیمت ها را کنترل کند.
ـ ایجاد یک کارتل موثر توانایی تحمیل کردن انضباط، اجرای سهمیه بندی های تعیین شده، شناسایی متقلب و تنبیه آن را دارد.
ـ کارتل گازی باعث تنوع بخشی تعداد مصرف کنندگان و مسیرهای انتقال گاز می شود.
ـ افزایش نفوذ و قدرت کشورهای غنی از نفت و گاز بر اقتصاد جهانی از دیگر مزیتهای کارتل گازی است.
ـ تشکیل چنین سازمانی علاوه بر ایجاد تعامل بیشتر میان کشورهای عضو باعث رشد و تعالی آنها خواهد شد و قدرت را میان آنها توزیع می کند.
ـ کارتل گازی از ظرفیت بالقوه خوبی برای اتحاد سیاسی برخوردار است.۱۷
این جهت گیری ها به اوپک گازی از دو جهت ناشی می شود که رابطه مستقیمی با تئوری عرضه و تقاضا در علم اقتصاد دارد. ای دو مسئله عبارت است از:
۱) نگرانی مصرف کنندگان عمده گاز در مورد امنیت و تضمین عرضه
۲) نگرانی تولیدکنندگان عمده گاز در مورد امنیت تقاضا
البته غیر از دو عامل اصلی عوامل دیگری هم وجود دارند که دارای نقش درجه دومی هستندبه طور مثال ، قیمت نفت، قیمت گاز، قیمت انرژی جانشین، درجه حرارت، جی.دی.پی یا جی.ان.پی سرانه و همین طور عوامل غیراقتصادی مثل شدت و ضعف مناسبات خارجی یا به طور خلاصه عوامل خارجی.
● چشم اندازه معادله گاز
روندهای جدید بین المللی که پس از دهه ۱۹۹۰ ایجاد شده باعث شده که امنیت مفهوم کلاسیک خود را از دست داده و به صورت چند وجهی درآید. در این میان امنیت اقتصادی و امنیت محیط زیست پیوند نزدیکی با انرژی دارند. در این روندهای جدید قیمت و تمیزی یک سوخت نقش مهمی در مناسبات بین المللی دارد. رشد روز افزون استفاده از گاز طبیعی همزمان است با اهمیت گاز در معادلات جهانی و باید در آینده نزدیک شاهد معادلات پیچیده گاز و قدرت خرید گاز خواهیم بود که موارد تلاش برای کسب منابع گازی در داخل و خارج و توسعه میادین نفتی به خوبی یبانگر این مسئله است که پیش بینی محققان اقتصاد انرژی بی دلیل نیست. برحسب برآورد کارشناسان این رشته و اغلب موسسات انرژی از جمله IEA یا آژانس بین المللی انرژی ، SERA و موسسه مطالعات آکسفورد مصرف گاز طبیعی تا سال ۲۰۲۰ به به طور متوسط سالانه ۳/۳ درصد رشد خواهد داشت. با چنین نرخ رشدی کل مصرف گاز طبیعی جهان در ۲۰۲۰ به حدود دو برابر میزان مصرف در سال ۲۰۰۰ خواهد رسید.(۱۸)
● نتیجه گیری
در شرایطی که شاهد تنش ها و درگیری های جدید در منطقه و جهان هستیم و شاهد دو نوع از روند همکاری و تضاد در عرصه بین المللی هستیم و در اروپا و جنوب شرق آسیا اتحادیه اروپایی و آ سه آن برخلاف خاورمیانه و کشورهای اسلامی شاهد همکاری متقابل پیچیده هستیم . گاز می تواند به عنوان یک جایگزین مناسب در آینده عمل نماید و با استفاده از درآمد فروش آن هم به توسعه زیرساخت ها و هم به توسعه روابط با دیگر کشورها بویژه در بعد تجاری پرداخت. این ماده عنصری است که قابلیت حساسیت و آسیب پذیری را هم در آینده دارد. دو مولفه مذکور هم در بعد داخلی و هم در بعد خارجی بر بازیگران دو طرف معادله واردکننده و صادرکننده تاثیرگذار می باشد. اگر دو طرف معادله به میزانی از اعتمادسازی و درک متقابل برسند می توان به سنتزی از این دو امیدوار بود. برآورد و ارزیابی آمارهای دو طرف این معادله به خوبی روشن می سازد که گونه ای از همکاری اجنتناب ناپذیر است.
با این وجود باید گفت که بر اساس تئوری هگل یعنی جمع نمودن ضدها با هم می توان به سنتزی از این دو رسید که هم امنیت واردکننده را تامین کند و هم امنیت صادرکننده به نظر نگارنده این سنتز وابستگی متقابل است که می توان با تشکیل دو گروه کاری و طی نمودن فرآیند پیچیده مذاکرات به این سنتز رسید. دو گروه کاری می توانند نگرانی های یکدیگر را با توجه به شاخصه های محوری یکدیگر حل نمایند. شاخصه های چون امنیت اقتصادی،امنیت زیست محیطی،رفاه اجتماعی و توسعه پایدار و..... می‌تواند روند های وابستگی متقابل پیچیده را تسهیل نمایند گاز این قابلیت را دارد که این روندها را به هم پیوند دهد. واز سنتز یا جنگ سوم جهانی دیگر جلوگیری کند که این بستگی به میزان کارایی نخبگان سیاسی - امنیتی در کشورها دارد که پرداختن به آن از حوصله این موضوع خارج است.
هادی محمدی فر
کارشناس ارشد دیپلماسی و سازمانهای بین المللی
yahoo.com؛hadimohammadifar
منابع در دفتر روزنامه موجود است
منبع : روزنامه رسالت