پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

زن در مفاهیم بدیع قرآنی


زن در مفاهیم بدیع قرآنی
پیام رسا و جان پرور مقام عظمای ولایت به كنگره عظیم حج در سال گذشته طنین خوش آهنگ و دلنوازی بود كه « مسكّن الفؤاد» همه مؤمنین دردآشنا گردید. تأكید ایشان بر « ضرورت ابتكار جهت آفرینش مفاهیم نو در منبع لایزال قرآن مجید» ما را بر آن داشت كه به جست‏وجو و غواصی در دریای معارف كلام وحی بپردازیم و از آن رو كه رسالتمان ارتقای كیفی مباحث مرتبط با زنان است، اختصاصا به این موضوع پرداختیم. و در این جهت از برخی اشارات متعدد تفسیر راهنمای آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی[i][۱] و همچنین محضر گرانمایه جناب آقای دكتر منصوری لاریجانی بهره‏جستیم. حاصل خوشه‏چینی‏مان از خرمن جاوید قرآن ارزانی قرآن باوران و قرآن یاوران باد.
●تفاوت اصل آفرینش مفاهیم نو از قرآن كریم با بدعت قرائت‏های نوین از قرآن چیست؟ و جایگاه قاعده محكم و متشابه در این مقوله چیست؟
▪ استاد منصوری لاریجانی:
قرآن كریم هر لحظه منظری نو و جلوه‏ای نوین در چشم‏انداز عاشقانش قرار می‏دهد. اصلا قرآن سخن انسان‏ها نیست كه محصور زمان و مكان شود، بلكه كلام خداست و یكی از نشانه‏های اعجاز قرآن تازگی و طراوت همیشگی آن است، نه تنها تازه و باطراوت است بلكه همواره لطائف و مفاهیم نو به بشر عرضه می‏كند. فلذا انسان با هر تحلیل عقلانی به قرآن بپردازد با دریایی از مفاهیم و معانی عمیق مواجه می‏شود. مولای متقیان حضرت علی (ع) در نهج‏البلاغه درباره عظمت اعجاز قرآن می‏فرماید: « ظاهرُهُ أنیق و باطنه عمیق». انیق یعنی ظاهر الفاظ و كلمات و نوع چینش آنها در آیات بسیار زیبا و اعجاب آور است به‏طوری كه از اهل فن و ادیب مؤدب دل می‏برد و در عین حال، باطن او عمیق. یعنی قرآن دو بطون و لایه لایه است. انسان هر لایه و طبقه‏ای از معانی را طی‏می‏كند مجددا با طبقه‏ای دیگر مواجه می‏شود. در احادیث ما هفت بطن و بعضا تا هفتاد بطن برای قرآن ذكر كرده‏اند. به قول مولوی:
حرف قرآن را مبین كه ظاهر است زیر ظاهر باطنی هم قاهر است
زیر آن باطن بود بطن دوم می‏شود در او خردها جمله گم
بنابراین، انسان باید غواص بحر قرآن شود تا در آن دُرّ معانی را صید كند والاّ قرائت‏های مفهومی و عقلانی صرف نه تنها انسان را محرم قرآن نمی‏كند، بلكه مانع و حجاب معانی هم می‏شو قرآن علاوه بر حوزه معانی و مفاهیم، حوزه محكمات هم دارد، یعنی محكمات قللی رفیع و بیّن و روشن هستند و مفاهیم عقل بشری در صراحت آن راهی ندارد. بدین ترتیب، قرائت‏های نوین از قرآن در حوزه مفاهیم هستند كه در آئینه محكمات تعریف می‏شوند.
● گزیده تفسیر راهنما ذیل آیه ۵۷از سوره آل‏عمران:
۵ - قرآن مشتمل بر آیات محكم و متشابه است: « منه آیات محكمات ... و اخر متشهابهات»
۶ - آیات محكم، اصل و اساس قرآن است: « منه آیات محكمات هن ام الكتاب» به اصل و اساس هر چیز« اُمّ» گفته می‏شود. (مفردات راغب).
۷ - آیات محكم قرآن، مرجع فهم و تفسیر آیات متشابه است: « منه آیات محكمات هن ام الكتاب و اخر متشابهات» «ام» در لغت عرب به هر چه مرجع چیز دیگری باشد گفته می‏شود. (روح‏المعانی، ج ۳ ، ص ۷۰ )
۸- برداشت از آیات متشابه، بدون ارجاع آنها به آیات محكم جایز نیست: « فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه»
۹- امكان دستاویز قرار دادن حق در جهت باطل وجود دارد. « فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنهٔ»
۱۰- پیوستگی و انسجام آیات محكم قرآن: « منه آیات محكمات هن ام الكتاب» از تعبیر به « ام» كه مفرد است، می‏توان استفاده كرد كه كلیه آیات محكم قرآن، پیوسته و دارای انسجام است.
۱۱- افراد منحرف (كج‏اندیشان)، دنبال كننده آیات متشابه، برای ایجاد فتنه هستند. « فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنهٔ»
۱۲- قلب‏های منحرف، منشأ فساد و فتنه هستند. « فأمّا الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنهٔ»
۱۳- سوء استفاده منحرفان از قرآن، در جهت ایجاد فتنه: « فاما الذین فی قلوبهم زیغ ما تشابه منه ابتغاء الفتنهٔ»
۱۵- عدم جواز فتنه جویی و تأویل نادرست از قرآن « فاما الذین فی قلوبهم زیغ ... ابتغاء الفتنهٔ و ابتغاء تأویله»
۱۶-منحرفان، به منظور تأویل محكمات، متشابهات را دنبال می‏كنند: « فاما الذین فی قلوبهم زیغ ... ابتغاء الفتنهٔ و ابتغاء تأویله» بنابراین كه ضمیر در « تأویله» ارجاع به « ام الكتاب » شود كه عبارت است از آیات محكم.
۳۰ - كارایی هر یك از آیات محكم و متشابه، در تربیت انسان: « كل من عند ربنا» هر كدام از آیات محكم و متشابه، ناشی از مقام ربوبیت خدا ( من عند ربنا) است. بنابراین هر دو دسته، برای تربیت است.
۳۱ - كج‏اندیشی و گرایش قلب به باطل ،مانع از ژرف‏نگری در علم است. « فاما الذین فی قلوبهم زیغ ... والراسخون فی العلم» از مقابله دو گروه ( كج‏اندیشان و راسخان در علم) استفاده شده است.
۳۲- وجود معارفی در قرآن كه فهم آن تنها در اختیار گروه خاصی است: «و ما یعلم تأویله الا اللَّه والراسخون فی العلم».
۳۳ـ رسوخ در علم، زمینه ایجاد روحیه تسلیم در برابر خدا و آیات اوست: « والراسخون فی العلم یقولون امنا به»، و همچنین لحن آیه، دلالت بر تسلیم ایشان دارد.
۳۴ - جز خردمندان، كسی قدرت درك ویژگی‏های آیات محكم و متشابه را ندارد: « و ما یذكّر الا اولوالباب» ظاهرا مراد از متعلق »ما یذكّر«، مطالب عنوان شده در همین آیه است.
۴۱- لزوم ایمان توأم با عمل به آیات محكم و ایمان به آیات متشابه بدون مبنا قرار دادن آن برای عمل: « منه آیات محكمات و اخر متشابهات» امام صادق (ع) : « ان القرآن فیه محكم و متشابه فاما المحكم فنؤمن به و نعمل به و ندین و اما متشابه فنؤمن به ولا نعمل به« و هو قول اللَّه تبارك و تعالی: «فاما الذین فی قلوبهم....».
●اشتراكات زن و زمین (كشتزار) در قرآن و وجه تسمیه ازدواج به « میثاق غلیظ» چیست؟
▪استاد منصوری لاریجانی:
در مورد اشتراك زمین با زن در واژه « حرث» باید گفت كلمه حرث مصدر است و به معنای زراعت می‏باشد. نه به معنای زمین. زمین از آن جهت كه حاصلخیز و زنده برای پرورش دانه‏ها و بذرهاست، او را حرث گویند. زن پرورشگاه بذر انسان‏هاست. چنانكه در آیه ۲۲۳سوره بقره میخوانیم: « نساءكم حرث لكم فأتوا حرثكم انّی شئتم». بدین ترتیب مزرعه آدمیت است نه تنها آدم، یعنی نه تنها تكوین جسم بلكه تعالی روح فرزند هم از زمان صورت‏بندی در رحم مادر آغاز می‏شود. پس بهتر است حرث را محل تجلی و دمیدن روح از ناحیه خدا در انسان بدانیم و اگر زن نشد قطعا نسل آدمی منقطع می‏شود. همان طور كه اگر كشتزار نباشد بذری در خاك نشو و نما نمی‏كند. اگر زنان از مجموعه جامعه حذف شوند، هیچ انسانی در كره خاكی بر جای نخواهد ماند. پس « حرث» به مفهوم جدید عبارت است از هویت و جوهر حیات بشریت میثاق غلیظ همان عهد و پیمانی است كه در هنگام عقد ازدواج از شوهر می‏گیرند و این در آیه ۲۱سوره نساء آمده است: « و اخذن منكم میثاقا غلیظا». البته انحصار صریح این حق به زن حكایت از اهمیت مقام زن در اسلام دارد، زیرا اسلام می‏خواهد زن به عنوان زیباترین گوهر خلقت مورد بی‏توجهی مرد قرار نگیرد. از این جهت، با گرفتن پیمان سخت از مرد او را ملتزم به رعایت حقوق زن می‏كند. امام باقر (ع) میثاق غلیظ را پیمان خوش‏رفتاری و مهربانی مرد نسبت به زن می‏داند.
● گزیده‏ای از تفسیر راهنما ذیل آیه ۲۲۳از سوره بقره:
۱- زن، كشتزار بذر انسان است: « نساؤكم حرث لكم»
۲ - عقیم نبودن، از ویژگی‏های زن شایسته و كامل است: « نساءكم حرث لكم». از خصوصیات مهم زن، قابلیت بارور شدن او برای بقای نسل است. بنابراین، چنانچه زن نازا باشد، فاقد این ویژگی مهم است و طبعا چنین زنی از جهت طبیعی كامل نخواهد بود.
۳- توالد و تناسل، از فلسفه‏های مهم آمیزش جنسی است: « نساؤكم حرث لكم فأتوا حرثكم انی شئتم و قدموا لانفسكم». اولا از بین تمامی اهداف آمیزش، تنها به توالد و تناسل (حرث) اشاره می‏كند و ثانیا مراد از جمله « و قدموا لانفسكم»، بنابر نظر برخی از مفسران، فرزند است
۴- جواز آمیزش با همسران، به هر صورت و كیفیتی: « نساؤكم حرث لكم فأتوا حرثكم انی شئتم» بنابراین كه « انی« به معنای « كیف» باشد.
۸- لزوم دقت در انتخاب همسر و مراعات آداب آمیزش، برای بوجود آمدن فرزندان صالح: «نساءكم حرث لكم .... و قدموا لانفسكم». دقت كشاورز در انتخاب زمین مورد كشت و نیز سعی تمام در بوجود آوردن شرایطی برای به ثمر نشاندن محصولی عالی، از وجوه مشابهت بین همسر و كشتزار است كه می‏تواند مورد نظر آیه باشد.
۹- لزوم بهره‏گیری از روابط زناشویی و خانوادگی، در جهت ذخیره و تقدیم اعمال خیر برای آخرت: «فأتوا حرثكم انی شئتم و قدّموا لانفسكم» از اینكه در پی سخن از »حرث« بودن زنان، توصیه به پیش فرستادن اعمال خیر شده است استنباط می‏شود كه زندگی از نظر قرآن باید در مس رسیدن به بهره‏های اخروی و انجام اعمال نیك قرار گیرد.
۱۳- هشدار الهی به مردان، نسبت به رعایت احكام الهی در محیط خانواده: « نساؤكم حرث لكم... و اتقواللَّه واعلموا انكم ملاقوه » امر به تقوا و توجه دادن انسان‏ها به ملاقات خدا (روز پاداش و كیفر) پس از بیان احكامی درباره زندگی، می‏تواند هشداری باشد به آنان كه احكام الهی را مراعات نمی‏كنند. [ii][۲]
گزیده‏ای از تفسیر راهنما ذیل آیه ۲۱از سوره نساء:
۸- لزوم پایبندی به تعهدات و پیمان‏ها: « و كیف تأخذونه.... و اخذن منكم میثاقا غلیظا».
۹- بازپس‏گیری مهریه زنان، شكستن پیمان محكمی است كه همسران با شوهران خویش بسته‏اند: «وكیف تأخذونه و قدافضی بعضكم الی بعض و اخذن منكم میثاقا غلیظا».
۱۰- برانگیختن وجدان انسانی از روش‏های قرآن برای ایجاد تعهد نسبت به رعایت پیمان‏های زناشویی است: « و كیف تأخذونه .... و اخذن منكم میثاقا غلیظا»
۱۱- مهریه، حقی برای زن در قبال آمیزش و پیمان زناشویی است: « و كیف تأخذونه و قدافضی» جمله « وقدافضی» كه كنایه از آمیزش است، و جمله « اخذن منكم» كه دلالت بر عقد زناشویی می‏كند، بیانگر این است كه زن در قبال آن دو، مالك مهریه است.
۱۲-عقد نكاح پیمان استواری است كه زن از مرد گرفته است: « واخذن منكم میثاقا غلیظا». امام محمدباقر (ع) درباره میثاق در آیه فوق فرمود: « المیثاق، الكلمهٔ التی عقد بها النكاح...»۱۳- هشدار الهی به مردان، نسبت به رعایت احكام الهی در محیط خانواده: « نساؤكم حرث لكم... و اتقواللَّه واعلموا انكم ملاقوه » امر به تقوا و توجه دادن انسان‏ها به ملاقات خدا (روز پاداش و كیفر) پس از بیان احكامی درباره زندگی، می‏تواند هشداری باشد به آنان كه احكام الهی را مراعات نمی‏كنند. [ii][۲]
● گزیده‏ای از تفسیر راهنما ذیل آیه ۲۱از سوره نساء:
۸- لزوم پایبندی به تعهدات و پیمان‏ها: « و كیف تأخذونه.... و اخذن منكم میثاقا غلیظا».
۹- بازپس‏گیری مهریه زنان، شكستن پیمان محكمی است كه همسران با شوهران خویش بسته‏اند: «وكیف تأخذونه و قدافضی بعضكم الی بعض و اخذن منكم میثاقا غلیظا».
۱۰- برانگیختن وجدان انسانی از روش‏های قرآن برای ایجاد تعهد نسبت به رعایت پیمان‏های زناشویی است: « و كیف تأخذونه .... و اخذن منكم میثاقا غلیظا»
۱۱- مهریه، حقی برای زن در قبال آمیزش و پیمان زناشویی است: « و كیف تأخذونه و قدافضی» جمله « وقدافضی» كه كنایه از آمیزش است، و جمله « اخذن منكم» كه دلالت بر عقد زناشویی می‏كند، بیانگر این است كه زن در قبال آن دو، مالك مهریه است.
۱۲-عقد نكاح پیمان استواری است كه زن از مرد گرفته است: « واخذن منكم میثاقا غلیظا». امام محمدباقر (ع) درباره میثاق در آیه فوق فرمود: « المیثاق، الكلمهٔ التی عقد بها النكاح...»
۱۳- زندگی پسندیده با همسر یا آزاد گذاردن وی با رفتار نیك، پیمان زن از مرد به هنگام ازدواج است: « و اخذن منكم میثاقا غلیظا». از امام محمد باقر (ع) درباره « میثاق» در آیه فوق چنین نقل شده است كه: « المیثاق الغلیظ، هو العهد المأخوذ علی الزوج حالهٔ العقد من امساك بمعروف او تسریح باحسان».
● روش‏شناسی قرآن در حوزه‏مفاهیم مربوط به زن در عرصه خانوادگی و سیاسی - اجتماعی چیست و جایگاه ویژه زن در قرآن چگونه تبیین شده است ؟
▪استاد منصوری لاریجانی:
در قرآن كریم، نه در حوزه مفاهیم، بلكه در قالب احكام معین به حقوق خانوادگی و اجتماعی و سیاسی زن كاملا توجه شده است. زن از آنجا كه مظهر عطوفت و مهربانی است به راحتی می‏تواند بین اعضای خانواده روابط سالمی برقرار كند و بسیاری از مشكلات را با حوصله و خوش رفاری حل و فصل نماید. روی گشاده و باز او آتش خشم شوهر را به راحتی خاموش می‏كند و آثار ناشی از خستگی كار روزانه را از چهره مرد می‏زداید و ناسازگاری‏های موجود بین فرزندان را به مدارا و همیاری مبدل می‏سازد. به هر حال، دلسوزی و حسن خلق زن به راحتی اركان خانورا حفظ می‏كند. به همین دلیل، خداوند متعال تأكید می‏كند كه زن باید دامن خود را كه مظهر پاكی، صفا و حریم حفظ اخلاق و روابط صمیمی خانواده است به خوبی حفظ كند و نسبت به شوهر فروتن و خوش رفتار باشد: « فالصّالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ اللَّه» زنان در مقابحقوقی كه خداوند برای آنها مقرر فرموده است باید نیكوكار و فروتن در مقابل همسر بوده و نگهبان دامان خود و اموال شوهر خویش باشند. اسلام از جهات مهمی به حقوق زن و اعطای هویت مستقل به او در برابر مرد توجه كرده است. به طوری كه زن می‏تواند آزادانه در مسائل سیاسی،اجتماعی و اقتصادی مشاركت داشته باشد و رأی و نظر او در تصمیم‏گیری‏های مهم سیاسی و تدابیر اجتماعی در كنار آرا و نظرات مردان قابل توجه است. هیچ كس نمی‏تواند حق مشاركت عمومی و نظرات آنها را زیر پا بگذارد یا خواست و عقیده خود را بر آنان تحمیل نماید. نگاهی كوتاه به نقش حضرت زهرا (س)در عرصه سیاست و دفاع از حریم ولایت و همچنین نقش حضرت زینب (س) در ادامه نهضت عاشورا از مصادیق روشن حضور و مشاركت زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی بحساب می‏آیند و همچنین تعریف حضور زن در نظام جمهوری اسلامی و حضور فعال آنان در همه عرصه‏ها قابل توجه است. اما روش قرآن و اسلام در تعریف این حضور منوط به حفظ حرمت و شخصیت معنوی زن است كه زنان مسلمان و حتی سایر زنان عالم باید بر این توجه و عنایت الهی همواره شاكر باشند.
از كرامت‏های خاص زن اینكه قرآن او را كانون آرامش خانواده و اجتماع می‏داند « و من آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوالیها و جعل بینكم مودّهًٔ و رحمهًٔ ان فی ذلك لآیات لقوم یتفكرون» و از آیات لطف خدا آن است كه برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید كه مایه آرامش و انس و رأفت شما واقع شود و این برای مردم با فكر، دلیل علم و حكمت آشكار حق است.
به راستی حكمت زیبای حق این است كه اگر زن از بهداشت روانی واخلاقی برخوردار باشد، زندگی آرام و سالمی را بنا می‏كند و در اعماق وجود مرد و فرزندان بذر مهر و مهربانی می‏پاشد، به همین دلیل، زن از جمله آیات خداوندی محسوب می‏شود. بدین ترتیب، اگر بگوییم كه زن با ظهور اسلام هویت پیدا كرده و از حقوق فردی و اجتماعی بهره‏مند شده است سخنی به عدل و انصاف گفته‏ایم. نگاهی هر چند محدود و مختصر به تاریخ حیات زن و برخورد مكاتب و اقوام گذشته با موجودیت زن، كمّ و كیف ادعای ما را روشنتر می‏كند. در دوران توحش، ارزش و منزلت زن ردیف حیوانات اهلی و ابزار كار و تولید بوده است و زمانی هم برای ارضای شهوات و كارهای پست از او بهره می‏جستند و در مقابل این همه كار طاقت فرسا از كمترین حقوق خانوادگی و اجتماعی محروم بود. نه اختیاری در خانه و تصرف ثروت داشت و نه نقشی در تربیت فرزندان و نه از نعمت علم و دانش بهره‏مند بود. بلكه همچون ابزاری بی‏اراده در دست مردان اسیر بود و به انجام كارهای مغایر با اقتضای فطرت خویش مجبور می‏شد. متأسفانه در دوران قبایل نیمه وحشی اعتقادات شومی نسبت به زن وجود داشت و افراد قبایل عمل به آن را از وظایف مذهبی خود می دانستند. صاحبان و مروّجان این تفكر نه تنها حقوق و حرمت زن را نادیده می‏گرفتند، بلكه در اصل وجود زن نیز قضاوتی ناروا داشتند. به طوری كه او را آفریده شیطان می‏دانستند و روح انسانی و آخرتی برای او قائل نبودند و او را مظهر پلیدی و ابزار اغوای شیطان می‏پنداشت از این جهت آزار و اذیت او رإ بهترین عمل در پیشگاه معبود خویش قلمداد می‏كردند و به دلیل همین تفكر بود كه دختران را زنده به گور می‏كردند تا دامنه شیطان گسترش نیابد. در كشورهای اروپایی اگر چه زن انسان شناخته شد اما به شكل ناجوانمردانه‏تری به اسارت جدید گرفتار آمد و همچنان از مزایای اجتماعی محروم ماند، به طوری كه از حقوق فردی بی‏بهره بود، حق انتخاب شوهر نداشت و هر كسی را كه والدین دختر می‏پسندیدند او هم به ناچار باید به شوهری می‏پذیرفت و حتی تصرفی در اموال و اولاد خود نداشت و در كارهای سخت محیط خانواد امور زراعی به عنوان ابزار از او استفاده می‏شد. « هانری هشتم» طبق فرمانی زنان را از مطالعه كتاب مقدس ممنوع داشت و طبق قانونی كه حدود سال ۱۸۵۰وضع گردید زنان در شمار اتباع كشور به حساب نمی‏آمدند، حقوق شخصی نداشتند و مالك اموال خود و حتی لباس‏هایی كه به تن داشتند نبودند. در كشورهای فرانسه و ژاپن اموال موروثی را خاص پسران و در غیاب آنها نوادگان و در صورتی كه فرزند ذكور نباشد متعلق به ذكور دیگر طبقات فامیل می‏دانند و اموالی كه شخص متوفا در اثر كسب و كوشش به دست آورده نیز متعلق به پسران است، ولی در صورتی كه پسریوجود نداشته باشد در اختیار دختران قرار می‏گیرد. مشروط به اینكه دختران ازدواج نكرده یا از شوهرانشان طلاق گرفته باشند كه این بر اساس ماده ۱۹۷۰قانون در ژاپن است، به این ترتیب دختران سهم الارث ناچیزی دارند. بعد از انقلاب صنعتی و توسعه كارخانه‏ها و دستگاه‏های تولیدی، صاحبان سرمایه با كمبود نیروی انسانی مواجه شدند و نیروی زن را در این راستا برای تأمین كمبودها بسیار عظیم یافتند. لذا با طرح شعار آزادی زن، زنان را از محیط خانواده به شهرها و مراكز صنعتی كشانیدند. دیری نپایید كه كار خسته كننده و طاقت‏فرسا در كنار دسگاه‏های عظیم صنعتی و استفاده نامشروع و آمیزش ناروای مردان، زنان را از هر نوع دلخوشی و سلامت اخلاقی و عاطفی محروم ساخت. شاید همین چند نمونه برای شناخت اوضاع تأسف بار در دنیای گذشته و امروز غرب كافی باشد. با این زمینه ذهنی، اگر به جایگاه زن در اسلام بپردازی بهتر می‏توانیم در مورد آنچه اسلام به مظلوم‏ترین قربانی تاریخ بخشیده است قضاوت كنیم. به طوری كه موقعیت زن در این دو اندیشه از عدم است تا وجود، از قعر حقارت است تا قله عزت، از ظلمت است تا نور و بالاخره از بندگی است تا آزادگی. نكته جالب توجه اینكه اسلام درسرزمینی پیام آزادی و اصالت زن را بر پیامبرش نازل كرد كه خرید و فروش زن به عنوان بخشی از ابزار و وسایل زندگی امری متداول بود و دختر داشتن در اغلب قبایل عرب برای خانواده‏ها مایه ننگ و سرافكندگی بود و زنده به گور كردن دختران معصوم مایه افتخار و عزت. نفوذ افكار قبایل نیمه وحشی نیز مردان را در تحقیر و سركوب زنان تشویق می‏كرد. در چنین فضایی اسلام ظهور می‏كند و اولین گام او در احیای حقوق زن و اصالت و تساوی او در خلقت با مردان است. پیامبر گرامی اسلام (ص) از جانب خدا فریاد بر می‏آورد كه: «پروردگار شما همه را از نفس و آفرید و از همان ریشه، نهال وجودی زن را بیاراست.» با این پیام، عملا به دفاع از حقوق زن در مقابل افكار پوسیده و شومی می‏پردازد كه زن را مخلوق شیطان دانسته و روح انسانی برای او قایل نبودند. در حالی كه بر اساس قواعد حقوقی حاكم بر خانواده زن جایگاه خاصی دارد كه از جمله آن برخورد خوب و خوش‏رفتاری با آنان است. چنانچه در آیه ۱۹از سوره نساء می‏فرماید: « و عاشروهن بالمعروف«. یعنی به زنان با احترام برخورد كنید و حرمت آنان را هیچ گاه نشكنید. یا میماید مرد باید حافظ و تكیه گاه مطمئنی برای زن باشد: « الرّجال قوّامون علی النساء». این آیه بدین معنا نیست كه زن در محیط خانه استقلالی نداشته باشد. مفهومش این است كه قوام زندگی جمعی را باید بی‏دغدغه برای زن فراهم كرد. همان طور كه زن بر اساس اصل مودّت باید نیازهای اخلاقی و عاطفی خانواده را تأمین كند و امانت‏داری و صداقت و حسن خلق از سوی زن، شیرازه خانواده را تشكیل می‏دهد. محور صلح خانواده، زن است و مردم باید آن را قدر بدانند و حریم آن را نشكنند. چنان كه در سوره طلاق آن را نهی كرده است: « ولا تمسكوهنّ ضرارا لتعوا». از همه مهمتر، قرآن زن را زینت مرد و مرد را زینت زن قلمداد می‏كند و هویتی یگانه به آنها می‏بخشد. چنانكه فرمود: « هنّ لباس لكم و انتم لباس لهنَّ» (بقره - آیه ۲۸ )
پی نوشت ها:
[i][۱] همان گونه كه قرآن‏آشنایان آگاه‏د تفسیر راهنما اثر استاد گرامی آیت اللَّه هاشمی رفسنجانی به صورت متن نگارشی مسلسل نیست، بلكه به صورت نكات استخراجی از آیات، در ذیل هر آیه شماره بندی شده است و ما در این اقتراح صرفا نكات مرتبط با پاسخ هر سؤال را برگزیده‏ایم.
[ii][۲] قرآن صراحتاَ به مردان هشدار می دهد كه نسبت به رعایت احكام الهی در محیط خانواده ، تقوا را رعایت كنند.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناس