شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


عشق سیری چند؟


عشق سیری چند؟
آنچه در این مقاله با عنوان «عشق، سیری چند» در پی آمده است تلاشی است كه به جنبه های مختلف مهریه و آثار و نتایج آن می پردازد.امید است این بحث سرآغازی برای توجه هرچه بیشتر كارشناسان اجتماعی و فرهنگی و مسئولین و دست اندركاران به این معضل اجتماعی باشد.
- سرآغاز
بیش از ۱۴۰۰ سال از روزی كه پیامبر اكرم(ص) فرمود كه برترین زنان امت من؛ افرادی هستند كه دارای كمترین مهریه باشند؛ می گذرد و اینك زنان این امت روی به مهریه های عجیب و غریب اما واقعی آورده اند. اگر از مهریه های میلیاردی كه به تفصیل سخن خواهیم گفت؛ بگذریم، در برخی مناطق كشور خانواده عروس (با گمان اینكه دخترشان هرگز روی جدایی و طلاق را نبیند) با تعیین مهریه هایی چون یك كیلو بال پروانه خالدار و یا بال زنبور قرمز!!!، یك گله ۵۰۰ نفری شتر!!... سه تن گل نرگس، یك میلیون شاخه گل رز!!، همه درختان گردوی یك شهر!!... و از همه عجیب تر دست و پا و قلب و چشم داماد!!! فصل جدیدی را در رسم و رسومات گشوده اند! هرچند به تازگی در این مورد محدودیت هایی اعمال می شود... بگذریم.
آنچه قرار است در این مبحث، اندیشه های خوانندگان را به تأمل و تأنی در موضوع وادارد تلقی غلط، كاذب و نامیمونی است كه می گوید بالا رفتن مهریه ها در عرف جامعه باعث كم شدن زندگی های فروپاشیده می گردد. امید است بتوانیم در این سنت حسنه در جهت بهبودی و عقلانی كردن آن تلاشی داشته باشیم.
كلام اول
خانواده كارخانه آدم سازی است. خانواده جایی است كه در آن عشق و تفاهم و حمایت موج می زند حتی اگر همه چیز از میان رفته باشد. خانواده مكانی است كه در آن می توان نفس تازه كرد و برای مقابله با جهان وحشی هزارچهره نیرو و توانی تازه گرفت.خانواده محلی برای بالندگی است. محلی برای خلاقیت است و... خانواده... و سرآغاز خانواده و تشكیل آن ازدواج است.ازدواج نقطه شروع ترسیم خط زندگی است. ازدواج نخستین سنگ بنای تشكیل خانواده، جامعه و اجتماع است.آثار و نتایج ازدواج از، تولید و بقای نسل، تكمیل و تكامل انسان، هویت بخشی و شخصیت دهی، آرامش و سكون، ارضای غریزه تا پاكدامنی و عفاف و... بسیارند.اسلام به عنوان یك مكتب آسمانی آن را امری محبوب و مقدس دانسته و جوانان را بدان توصیه می كند.
ازدواج، همچنین عاملی برای نجات از تنهایی و حتی آلودگی است و خودداری از آن هم گاه سبب عدم تعادل، نابهنجاری در رفتار و زمانی سبب فساد شخصیت و یا بیماری جسمی می گردد.تحقیقات روانشناسان، جامعه شناسان و علمای مذاهب و ادیان هنوز جامعه ای را به ما نشان نداده است كه در آن روابط زن و مرد بدون هیچ گونه قید و شرط و قرارداد و تعهدی باشد. حتی در جوامعی كه مذهب بر آن حكومت نمی كند، آداب و رسوم و تعهدی بین زن و مرد است كه طرفین متعهد به رعایت آن می باشند و هیچگاه در ازدواج بی بند و باری وجود ندارد. شك نیست كه این قراردادها و تعهدات در جوامع مختلف، متفاوت و هر كدام براساس ضوابط فرهنگی خودشان عمل می كنند.گمان نمی رود از بین مكاتب و مذاهب، هیچ مذهبی به اندازه اسلام درباره ازدواج، بحث كرده باشد. مطالعه ای هرچند سطحی در كتب فقهی، اخلاقی وحتی رساله های عملیه ما صحت این دعوی را روشن می سازد و معلوم می دارد كه اسلام جوانب این مسئله را با چه وسعت نظری دیده و درباره هر كدام چه دید عالمانه و واقع بینانه ای داشته است.ضمناً ذكر این نكته بی مورد نیست كه یادآور شویم اسلام برخلاف برخی از مكاتب موجود به مسئله ازدواج با نظر مثبت می نگرد. پذیرش آن را به گردن افكندن طوق بندگی و پذیرنده آن را فردی فلك زده!!! و بدبخت!! نمی داند.پس از بحث وجوب ازدواج، یادآور می شویم كه شكی نیست كه با توجه به وضع و موقعیت امروزی، امر ازدواج لااقل برای عده ای از جوانان مواجهه با مشكلات و دشواریهایی در جنبه های اقتصادی، اجتماعی و حتی گاهی قانونی است. برای حل و رفع این دشواریها می توان از طرق متعددی چون بهره مندی از كمك دیگران، محدودكردن توقعات، فرار از تشریفات زائد و... استفاده كرد. احساس می شود [و تحقیقاً به اثبات رسیده است] كه بزرگترین مانع در این راه بحث مهریه های نجومی است كه متأسفانه عرف جامعه شده است.
مهریه؟!!
یكی از رسومات رایج و زیبای ازدواج در اسلام مهریه است. مهریه یا صداق كه در فارسی به آن كابین می گویند عبارت است از مال، عمل و چیز مشروعی كه زن و مرد بر آن توافق كنند و مرد به هنگام عقد نكاح ادا و انجام آن را برعهده گیرد. بر این اساس، مرد به هنگام عقد ازدواج تعهد می كند كه به عنوان «ادای مهر» مالی به زن اعطا نماید و یا كار معینی برای زن انجام دهد. چنانكه حضرت موسی بن عمران پذیرفت برای ازدواج با دختر شعیب پیامبر مدت هشت سال گوسفندان آن را بچراند.از زبان قرآن از مهر به عنوان نحله یعنی بخشش و هدیه تعبیر شده و نشانه ای برای راستین بودن مرد در ازدواج ذكر گردیده است. بدینسان مهر را نمی توان وسیله ای برای بازخریدن زن، مزد خدمات او در خانه شوهر، پشتوانه او برای دوران جدایی، ذخیره ای برای دوران پس از مرگ همسر دانست.از آن بابت كه مرد در سایه ازدواج حق تملك بر زن پیدا نمی كند، نمی تواند او را به كارهای خانه مجبور كند و نیز اسلام در صورت جدایی زن از شوهر و یا مرگ شوهر راه دیگری برای تأمین زندگی زن در نظر گرفته است.برای مقدار مهر حد معینی تعیین نشده است بلكه میزان آن بستگی به توافق زن و شوهر دارد. همچون سایر مسایل زندگی افراط و تفریط در مهر نیز خطاست. مهر زیاد موجب تقلیل در ازدواج و كینه و عداوت مردها و مهر بسیار كم هم باعث بی ارزش شدن زن ها و سوءاستفاده بعضی مردها می شود. بهترین راه رعایت اعتدال می باشد.درست است كه اسلام اصل وجود مهر را برای صحت ازدواج لازم می داند لیكن ارزش زن را به مقدار مهر نمی داند. هدف ازدواج نباید مهر باشد بلكه انس و آرامش خانوادگی مطلوب است.
در تعیین مهر سختگیری كردن نشانه بی خردی است زیرا آنچه به مهر اعتبار می بخشد شخصیت اخلاقی، فرهنگی، دینی و اجتماعی زن و مرد است.توصیه شده است كه میزان مهر اندك باشد بهتر است؛ چنانكه مرد احساس سنگینی نكند و بر اثر آن ناامنی، دشمنی و لجاجت فی مابین پدید نیاید.در روزهای نخست اجرای احكام اسلام در مدینه كه شرایط ساده زیستی و ایمان متعهدانه بر مسلمانان حاكم بود، گاهی یك مرد، آموزش قسمتی از قرآن و یا تمام قرآن را مهریه زن قرار می داد و ازدواج انجام می شد و مرد هم مهریه ای را كه تعهد كرده بود ادا می كرد.چنانچه گاهی آنچنان میزان مهر، ساده، كم و بی دغدغه بود كه در فضایی ساده و معنوی، محكم ترین و استوارترین پیوندهای زناشویی انجام می شد.آیا تاكنون شنیده ایم كه مهریه یك زن؛ ساخت یك مدرسه در یك منطقه محروم توسط همسرش در طول زندگیشان باشد؟ و یا شنیده ایم كه مهریه یك زن كمك مالی مرد برای كمك به درمان محرومین جامعه باشد؟ و یا... و یا عملی مشابه موارد مذكور كه زیبایی، لطافت و استحكام ازدواج را در گذاردن اولین خشت این بنا به همگان نشان دهد؟ كمی بیندیشیم.آثار روانی مهریه
هدیه و پیشكشی كه شوهر به عنوان مهریه به زن می دهد در حقیقت وسیله ای برای مطمئن ساختن زن به صفای قلبی خویش و پاسخی مثبت و صمیمانه به پیشنهاد عشق اوست. مرد با اعطای چنین هدیه ای می خواهد به زن بگوید: تو را دوست دارم، به عشق ورزی تو احترام می گذارم، صفای تو را ارج می نهم، با خاطری آسوده سرگرم زندگی باش، كانون خانوادگی را گرم و باصفا نگه دار و به تربیت صحیح نسل و تحویل آن به جامعه اقدام كن.بدین سان اگر مهریه بر این اساس توجیه شود وسیله خوبی برای ایجاد مهر و محبت بین زوجین و عاملی قوی برای الفت است. شك نیست كه این صفا و صمیمت هنگامی ریشه دارتر خواهد شد كه زن نیز متقابلاً پس از قبول، قبل و یا بعد از آمیزش آن را به شوهر ببخشد و صفای خود را به او نشان دهد. این بخشش بی هیچ شك و شبهه ای تأثیری شگرف بر عمق دل مرد می گذارد كه شاید آثار آن سالهای سال و گاهاً تا لحظه مرگ نیز فراموش نشود و هیچ بخششی در تمام طول زندگی مشترك به این اندازه شیرین و دلنشین نباشد.
عشق؛ سیری چند؟!
عنوان این مبحث را اول بار «عشق؛ كیلویی چند؟!!!» انتخاب كردم اما دیدم متأسفانه در خیلی از جاها در این جامعه نرخ معشوقه ها آن قدر بالا رفته كه باید آنها را «مثقالی»!سنجید! پس نوشتم: «عشق؛ مثقالی چند؟!!!» و باز دیدم شاید كمی بی انصافی شده باشد و هنوز باشند مردان و زنانی كه این چنین به ورطه بی خردی نیفتاده باشند. تصمیم گرفتم بنویسم: «عشق؛ سیری چند؟!!!» تا در نگاهی دوسویه هم عمق یك فاجعه اجتماعی را نشان دهد و هم از بی انصافی نگارنده این مبحث اندكی بكاهد!
و اما؛ معشوقه مرد:
«پدرش با تحكم گفت: یك كلام ۱۳۸۴ سكه به عدد سال ازدواجشان... مادرش پایش را توی یك كفش كرد كه ۱۳۵۸ سكه به عدد سال تولدش... عمه خانم كه بزرگ فامیلشان بود و ناسلامتی پیر و با تجربه هم بود با عصبانیت صدایش را بلند كرد كه ای خانم مگه ما دخترمونو از سر راه آوردیم. تازه مهریه را كی داده و كی گرفته؛ فقط اعتبار و سربلندیش برای فامیل ما می مونه... بالاخره ما هم توی فامیل آبرو داریم...مادرم آرام گفت: چرا سخت می گیرین، این دو تا جوون همدیگرو دوست دارن، بذارین به هم برسن، مگه یك جلد كلام الله، یك شاخه نبات و... باز حرفش را بریدند كه: حرف ما همین است. نمی خواهید شما رو به خیر و ما رو به سلامت...»این تراژدی و نمونه های مشابه آن هر روز بارها و بارها در گوشه و كنار این كشور متأسفانه تكرار می شود و امروزه شاهد هستیم با ذكر تأسفی عمیق؛ تبدیل به ابزاری در دست بعضی زنان برای رسیدن به خواسته هایشان شده است.
همین فلسفه و انگیزه (استفاده از مهریه به جای چماق!!) باعث شده در سالهای اخیر مهریه های كلان هزاران سكه ای در جامعه رواج پیدا كند. مهریه هایی كه به جز خانواده های متمول در اكثر موارد، هم خانواده دختر و هم خانواده پسر به خوبی می دانند كه مرد از عهده پرداخت آن برنخواهد آمد و همین آگاهی به ناتوانی مرد از پرداخت مهریه است كه مثل معروف «مهریه را كی داده و كی گرفته» را برای توجیه پذیرش آن از سوی خانواده ها رایج ساخته است تا مراسم هرچه سریع تر سر بگیرد اما پای عمل كه می رسد تازه بحران آغاز می گردد و چرتكه و ماشین حساب به جای عشق و علاقه وارد میدان زندگی می شوند!!باید بدانیم «زن كالای خریدنی نیست» كه به وسیله مهر معامله شود .به وسیله خواستگاری و اعطای مهر شخصیت مرد تحقیر نمی شود بلكه لازمه مردانگی همین است، در صورتی كه اگر زن چنین عملی را انجام دهد بر شخصیتش لطمه وارد می آید.
چنانكه خواستگاری همیشه از جانب مرد انجام می گیرد مهر و صداق نیز از جانب او به زن تقدیم می شود. مرد است كه به سراغ زن می رود و اظهار علاقه می كند و نه برعكس؛ و اوست كه برای اثبات صدق خویش و جلب توجه زن چیزی را به عنوان مهر تقدیمش می كند نه برعكس.باز هم بدانیم «زن كالای خریدنی نیست» . زن از لطافت و عطوفت و جاذبه ای برخوردار است كه مرد را اسیر و دلباخته خود می سازد و برای خواستگاری به آستانه خویش دعوت می كند.
زن به الهام فطری دریافته كه عزت و احترامش در این است كه خود را رایگان در اختیار او قرار ندهد بلكه به وسیله غرور و اظهار بی نیازی خود را محبوب تر سازد.زن تشنه محبت و دوستی است و دوستدار مردی است كه از صمیم قلب او را دوست بدارد و اعطای مهر را دلیل بر صدق گفتار مرد می شمارد. مهر مبلغ معامله نیست بلكه از علایم صدق مرد به شمار می رود و به همین جهت صداق نامیده می شود. زن خودش را به مهر نمی فروشد بلكه بدین وسیله صدق مرد را در اظهار عشق و علاقه می آزماید و آرامش خاطر پیدا می كند.از سویی دیگر فلسفه مهر به ایجاد زمینه مناسب برای این كه زن بتواند وظایفی را كه ناموس آفرینش بر عهده اش نهاده ایفا كند نیز مرتبط است. زن برای تحمل مسئولیت های دشوار زندگی باید زمینه ای مناسب و آرامش خاطری در اختیار داشته باشد؛ مسئولیت هایی كه زن به مقتضای آفرینش ویژه اش ناچار است به این وظایف عمل كند...
كلام آخر
چندی پیش تحقیقی ملی با عنوان «جوانان و ازدواج» بر روی جوانان ۲۹-۱۵ ساله كشور صورت گرفت. در این تحقیق ۷۸ درصد جوانان، مهریه های سنگین را دلیل اصلی گریز از ازدواج عنوان كرده اند.
متأسفانه مهریه، سنتی در جامعه است كه تفسیر افراد جامعه آن را تا حد عرف بالا برده و هم اكنون به رقم های نجومی رسانده است و هنوز هیچ كس نمی خواهد ایمان بیاورد كه روابط میان دو نفر یا روح و عاطفه آنها كیلویی نیست كه بتوان با مهریه های كیلویی [و گاهاً سیری و مثقالی!] روی آن قیمت گذاشت... و...بدانیم كه پشتوانه زن بر اساس اراده او و همسرش برای ادامه یك زندگی شیرین پدید می آید و نه بر اساس مهریه سنگین؛ چرا كه مهریه پشتوانه زنان نیست بلكه پشتوانه كاذبی است برای بر هم نخوردن كانون زندگی و در صورت عدم تحقق این امر، آمار محصول طلاق بودن ۸۰ درصد دختران فراری دور از انتظار نیست.باید تأكید كرد بنای كاشانه زندگی اگر به ستون های قرص و محكم استوار نباشد، شروطی مانند مهریه های سنگین و تعهدهای دست و پاگیر و... شاید بتواند ریزش دیوارهای لرزان آن را به تأخیر بیندازد اما سرانجام و در هر شرایطی فرو خواهد ریخت و به عكس اگر زندگی در چارچوب اصول و اعتقادات درست پایه ریزی شود و مهرورزی، عشق، گذشت، عطوفت و فداكاری سرلوحه زندگی زوج قرار گیرد حتی اگر شاخه گلی به همراه دعای خیر به عنوان مهریه تعیین شود، آن زندگی از دوام و استحكام برخوردار خواهد بود و در كوران سختی ها و فراز و نشیب های خود پابرجا خواهد ماند و حاصل آن تربیت فرزندانی صالح و شایسته و سالم، زندگی توأم با مهربانی، موفقیت و پیشرفت روزافزون خواهد بود. البته فراموش نكنیم اگر بر اساس اصول صحیح و انسانی پایه ریزی شود. چنین باد.
محمد مكی آبادی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید