جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جنگ اکتبر ۱۹۶۷ ؛ عبرت ها و پندها


جنگ اکتبر ۱۹۶۷ ؛ عبرت ها و پندها
ژوئن امسال با چهلمین سالگرد شکست سال ۱۹۶۷ مصادف است، حادثه‌ای که روند درگیری ومنازعه میان رژیم اشغالگر صهیونیستی با جهان عرب را تغییر داد. این رژیم ظرف ۱۳۲ ساعت توانست به طور همزمان در سه جبهه جنگ، عرب ها را متحمل شکست کند. در پی این رخداد مساحت زمین های اشغالی عربی به سه برابر افزایش یافت تا بر کتاب قطور محنت ها و رنج های ملت فلسطین برگ های دیگری افزون شود.
اما پس از گذشت چهل سال از این حادثه ناگوار ، مایه بسی تأسف است که رژیم های عربی به عنوان مسؤولان مستقیم این شکست ، در صدد اعطای مشروعیت به نتایج حاصله از این جنگ برآیند. همین رژیم ها علاوه بر پیشقدم شدن برای تدوین فرمولی که به دولت اشغالگر عملا اجازه می دهد، کنترل قدس را در دست داشته باشد و خود نیز بر مطالبات فلسطینی ها در زمینه حق بازگشت پناهندگان پرده فراموشی بکشند، فلسطین را برای توافق با اسرائیل در مورد راه حل هایی که به اشغالگر اجازه می دهد بخش قابل توجهی از زمین هایی را که در جریان این جنگ به اشغال در آمده، برای خود محفوظ بدارد، تحت فشار قرار می دهند. گویی غصب بیش از ۷۸ درصد از خاک فلسطین توسط صهیونیست ها کافی نیست که از فلسطینی ها خواسته می شود با ابقای شهرک های صهیونیستی احداث شده در سرزمین های اشغالی موافقت کنند.
دولت های عربی به این مقدار هم بسنده نکرده و در مبارزه علیه گروه های فلسطینی مقاوم در برابر پروژه صیونیسم با اسرائیل همراه می شوند. مشارکت این رژیم ها در تحمیل تحریم ها بر ملت فلسسطین آنهم در پی پیروزی جنبش حماس و وجود شواهد و ادله فراوان حاکی از دست داشتن برخی از این رژیم ها در طرح ناکام گذاری حماس و واداشتن آن به ترک دولت خود بهترین گواه این مدعا است.
جای هیچ شکی نیست که آنچه به این رژیم های عرب اجازه می دهد ، اقدام به چنین رفتاری کنند، ماهیت استبدادی است که نه اجازه مطالبه از سران برای عمل به وظیفه می دهد و نه مجالی برای طرح پرسش و دریافت پاسخ لازم فراهم می آورد.
چهلمین سالگشت جنگ شش روزه امسال بشکلی اتفاقی با تحقیقات کمیته وینوگراد در خصوص قصور ارتش اشغالگر در جنگ اخیر بر ضد حزب الله همزمان گشته است .
با وجود اینکه نمی توان جنگ اسرائیل علیه لبنان را با نتایج ناشی از جنگ سال ۱۹۶۷ مقایسه کرد، اما بهر حال منجر به برکناری فرماندهان نظامی اسرائیلی شد و رهبران سیاسی را در آستانه سقوط قرار داده است. اما طبق منطق حاکم بر رژیم های عربی، مقصران نه تنها می توانند همچنان پست های خود را حفظ کنند ، بلکه تداوم سازوکارهایی را که منجر به شکست های دیگری بشود، نیز تضمین نمایند.
با توجه به فقدان نظارت کارآمد، رژیم های عربی بجای مجهز شدن به فاکتورهای توانمندی که در واقع ضامن تحکیم جایگاهشان در فرآیند درگیری با رژیم صهیونیستی می شود، نه تنها تسلیم در برابر واقعیت موجود را رها نمی کنند که یکی از ارکان اصلی رویارویی با کسانی که در برابر پروژه صهیونیسم مقاومت می کند، شده اند.
مساله قابل توجه اینکه آن دسته از بهانه ها و دستاویزهای رژیم های عربی برای مشروعیت بخشیدن به رویکرد صلح آمیزی که پس از جنگ سال ۱۹۶۷ در قبال اسرائیل اتخاذ کرده اند، با نگاهی که صهیونیستها به این جنگ دارند، عملا از بین رفته است.
" عوز الموگ " جامع شناس اسرائیلی می گوید که وقوع جنگ میان عرب ها و اسرائیل حتمی است زیرا این درگیری، جنگ دو فرهنگ و دو تمدن کاملا متضاد است. از اینرو این درگیری به کوه آتشفشانی می ماند که هر از چند گاهی فوران می کند.
نکته اینجاست که دسته ای از انفجارها ضعیف و نامحسوسند و دسته ای دیگر زمین را تکان داده و لایه هایش را جابجا می کند که به گفته این جامعه شناس جنگ شش روزه چنین بود. بنا بر این مساله آنگونه که سران رژیم های عربی سعی دارند خود را آسوده کرده و چنین وانمود کنند که درگیری قابل حل است مشروط بر اینکه فلسطینی ها امتیاز بیشتری بدهند، نیست.
دلیل دیگر برداشت نادرست جهان عرب از روند و نتایج جنگ سال ۱۹۶۷ این واقعیت است که جامعه صهیونیستی پس از این جنگ افراطی تر گشته است.
اینک و پس از گذشت چهار دهه، نظرسنجی افکارعمومی در رژیم صهیونیستی نشان می دهد در صورت برگزاری انتخابات مجلس، دولتی بر سر کار خواهد آمد که به مراتب تندروتر و افراطی تر از گذشته، و به عبارتی رویکرد صلح جویانه رژیم های عربی با رویکرد مخالف صهیونیستی روبرو خواهد شد.
به گفته " بنی موریس" مورخ نامدار اسرائیلی بزرگترین مصیبتی که رژیم صهیونیستی پس از پیروزی اش در جنگ شش روزه با آن مواجه شده است، بی شک سکانداری مبارزات ضد صهیونیستی بدست جنبش های اسلامی است.
اما " شائول مشعال" خاور شناس اسرائیلی معتقد است که رهبران رژیم صهیونیستی باید سپاسگزار رژیم های عربی باشند که بی محابا مبارزه با جنبش های اسلامی را ادامه می دهند.
نامبرده بر این باور است که جنگ شش روزه خط بطلانی بر گزینه ناسیونالیسم لائیک عربی کشید تا جای آن را گزینه اسلامی بگیرد که به هیچ وجه کنار آمدن با پروژه صهیونیسم را بر نمی تابد.
با شرحی که گذشت، انسان دیگر نیازی نمی بیند که برای تبیین نقش رژیم های عرب در حفظ شرایطی که به اسرائیل اجازه پی گیری تجاوزات و خیره سری اش را می دهد، زحمتی به خود دهد ؛ زیرا آنچه که برای رژیم های عربی مهم است، صرفا تلاش برای تحکیم ارکان نظام بدون توجه به ضروریات برون رفت از این واقعیت نومید کننده است.
منبع:مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین
منبع : خبرگزاری فارس