شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


زنده در هزارتوی جهان مدرن


زنده در هزارتوی جهان مدرن
امسال برف نخواست غایب بزرگ شب یلدایمان باشد، به همین خاطر از دو سه هفته پیش پایتخت با بارش هرازگاه برف سپید پوش شد.
سال‌های قبل تمام آنچه از شب یلدا در ذهنمان نقش داشت خاطرات رنگ و رو‌رفته بزرگ‌ترهای فامیل از برف‌هایی بود كه شدت آن اجازه نمی‌داد تا درب خانه‌ها به راحتی باز شود و حالا حتی اگر امسال برفی با این شدت و حدت نباریده باشد، اما حداقل سپیدی آن در گوشه كنار مانده تا مایه فخر ما برای آنهایی باشد كه شاید در حسرت همین چند دانه هم مانده باشند.
خدا بیامرز مادر بزرگ می گفت: بچگی‌های دور یلدا با قصه ننه سرما با دامن سفید و بلندش كه در شهر گسترانده، به استقبال بلندی این شبمان می‌آمد.
بچه كه بودیم فكر می‌كردیم یلدا حداقل پنج یا شش ساعت با بقیه شب‌ها فرق دارد، برادرم می‌گفت یلدا یعنی اینكه اگر امشب ساعت یك،‌ دو شب بخوابی مثل این است كه ساعت ۹ شب بخوابی و ما سال‌ها پیش خودمان می‌گفتیم امشب داستان كه تمام شود می‌توانیم بیشتر از هر شب بخوابیم و صبح بلندی یلدا در سیاهی شب گم‌ می‌شد.
همیشه افسوس آدم برفی‌های بچگی مادر را می‌خوردیم، سال‌ها بود انگار ننه سرما از شهر ما قهر كرده و رفته بود، هر چند ما مثل پدر چیزی كه نوستالژی نوجوانی‌مان باشد نداشتیم اما یلدا برایمان با همه تاریكی‌اش دوست‌داشتنی‌ بود و همیشه در حسرت برفش می‌ماندیم، دیگر كمترخانه‌ای پیدا می‌شود كه وسط اتاق بساط كرسی داشته باشد و كنار آن سماور ذغالی قل قل كند.
سال‌های دور حتی قبل از آنكه پدربزرگ به دنیا بیاید، در این شب علاوه بر چراغ‌هایی كه با آن خانه را روشن می‌كردند، آتشی مضاعف می‌افروختند تا با آن تولد خورشید را جشن بگیرند. می‌گفتند شگون دارد، اما این سال‌ها خیلی چیزها تغییر كرده؛ حالا لوستر و لامپ و... جای این روشنایی‌ها را گرفته‌است. آن سال‌های دور، یلدا معنی خانه پدربزرگ و مادربزرگ می‌داد. دور هم جمع شدن فامیل و بیداری تا آخر شب، اما حالا یك جمع سه، چهار نفری بیشتر نیست.
حالا امسال یلدایمان با همین یك ریزه برفی هم كه از آسمان باریده كمی با بقیه سال‌ها فرق كرده، حداقل‌اش با سال قبل و قبل‌تر كه تمام شب یلدا شیطنت و خوردن و شنیدن خاطرات بود فرق كرده، اصلاً بگذارید دلمان به همین‌ها خوش باشد چاره‌ای نداریم، ما كه زندگی در شهرهای‌ مدرن و استفاده از شومینه و قهوه و خیلی چیز‌های دیگر را به كرسی و سماور و توت خشك‌های توی زیرزمین دایی جان فروخته‌ایم چاره‌ای نداریم كه دست دراز كنیم و از لابه‌لای هزار و یك گرفتاری از لایه‌ لایه‌های دود‌هایی كه آسمان را اشغال كرده و از هزار توی ترافیك، همین چند دانه برف را بچسبانیم به شب‌های مدرن یلدا.
درست فهمیدید بهانه‌مان یلدایی است كه شاید جرات گفتن دغدغه‌های آن را نداشته باشیم و هر از گاهی برای آن سری تكان بدهیم و آهی از نهادمان بلند شود اما در نهایت هیچكداممان سراغ خیلی از اتفاقات این شب نرویم و در همان جمع كوچكمان خبری از آنها نباشد اما حداقل می‌توانیم دل خوش كنیم كه آیین این شب با همان هندوانه قرمز و انار و تخمه و آجیل ادامه داشته باشد.
در پایتخت كه زندگی كنی یلدا می‌شود گرانی كه به قول خیلی‌ها بیداد می‌كند، یا صف‌های عریض و طویلی كه در آن گرفتار می‌شویم، یا از همه ملموس‌تر ترافیك كه حالا مثل طناب دار دور تا دور تهران و در تمام خیابان‌ها كشیده شده و آرام آرام خفه‌مان می‌كند.
یلدا در شهر نیمه مدرنی‌ مانند تهران هم كه زندگی‌ كنی با این چیزها عجین می‌شود، اما برای اینكه در شب بلند سال كمی از این موضوعات دور باشید چند توصیه می‌كنیم كه با توجه به آنها می‌توانید با خیال راحت به سراغ این شب بروید.
● ناگزیر از هندوانه
مراسم شب یلدا برای ایرانی‌ها، رسمی دیرین بوده‌ است. در اوج جنگ و نداری و ركود اقتصادی، مردم با بضاعت اندكشان، خوردنی‌ها را درون یك سینی می‌چیدند.
یلدا آیینی است كه برای نمایش ایرانی بودنمان به جا می‌آوریم. معمولاً اعضای خانواده كنار هم می‌آیند، جوانترها مهمان و بزرگترها میزبان گپ و گفت وگو، حافظ و شاهنامه و در كنار تمامی آنها آجیل و شیرینی و میوه، ضیافت چله را رقم می‌زنند. تا اینجای كار یلدا بسیار زیباست، آیین و سنتی است كه ریشه‌های قومی‌مان را پیوند می‌دهد و كنار هم نگه‌مان می‌دارد.
حالا كمی دقیق‌تر به مسأله نگاه كنیم. برای شب یلدا وجود میوه‌هایی نظیر هندوانه و اناررسمی ریشه دار دانست. معمولاً چون یلدا شبی است كه برخی مردم آن قدر می‌خورند تا دیگر توانی برای برخاستن و رفتن به منزل یا رفتن به رختخواب نداشته باشند، با یكی دو كیلو میوه نمی‌توان سروته قضیه را هم آورد، به همین دلیل اگر در تمام مدت سال هم سراغ میوه نمی‌روید در این شب دیگر نمی‌توان از خیر آن گذشت به همین خاطر یكی از دغدغه‌های خانواده‌ها بخصوص پدر خانه تهیه میوه و آجیل این شب است.
اگر میوه خیلی زود خریده شود، تا شب یلدا یا خورده می‌شود یا می‌پوسد و به مراسم شب چله نمی‌رسد. در صورتی هم كه یكی دو روز مانده به یلدا آنها خریداری شوند قیمت‌ها بالاتر می‌روند، كیفیت پایین‌تر می‌آید و گاهی بسیاری از اقلام مورد نیاز پیدا نمی‌شوند اگر هم با كمی جست‌وجو بتوان در شب یلدا هندوانه یا اناری پیدا كرد با نازل‌ترین طعم و رنگ ممكن خواهد بود، در مجموع مواقعی كه خریداران به بازار هجوم می‌آورند، بدترین نوع جنس در بازار یافت می‌شود.
از آنجایی كه طبق یك اتفاق قدیمی اقلام مورد نیاز این دسته از خریدها در این شب دو، سه برابر می‌شود توصیه می‌كنیم چهار، پنج روز زودتر برای خرید اقدام كنید تا با این مشكل روبرو نشوید از طرف دیگربهترین راه حل این است كه به میادین میوه و تره بار شهرداری مراجعه كنید تا با یك تیر،‌ دونشان برنید هم سریع‌تر خرید كنید و هم بتوانید اجناس را با قیمت پایین‌تر و مناسب‌تری تهیه كنید.
اگر هم تا حالا چیزی برای شب یلدا نخریده‌اید نگران نباشید، به هر میوه‌فروشی كه سر بزنید می‌توانید چیزی را كه به كارتان بیاید پیدا كنید اما از قیمت‌ها و نوع میوه‌ها عصبانی نشوید. دیگر برای ناراحت شدن خیلی دیر شده است.
● دور زدن ترافیك
حالا تمام شد ، خرید كردن برای این شب را می‌‌گویم اما اگر كمی دیر بجنبید بدترین اتفاق ممكن در شب یلدا گریبان گیرتان می‌شود، می‌پرسید چه اتفاقی؟ كاملاً معلوم است اتفاقی كه هر روز با آن درگیر هستید اما این بار كمی شدیدتر.
صبح روزی كه شب آن را چله می‌گوییم احتمالاً متوجه جنب و جوش شهر شده‌اید، به نظر می‌رسد روند تند و پرآهنگ روزهای تهران شدیدتر ‌شده‌ است، از سوی دیگر با به خاطر آوردن شب یلدا سال‌ آینده بهتر است به سرعت به این نتیجه برسید كه از بعدازظهر ترافیك و شلوغی خیابان‌ها صدچندان می‌شود، بنابراین خرید كردن از چند روز قبل علاوه بر اینكه در هزینه‌های شما صرفه‌جویی می‌كند ، می‌تواند شما را جلو انداخته و این امكان را فراهم كند كه زودتر خود را به خانه برسانید.
با این كار در واقع توانسته‌اید یك تیر و دو نشان بزنید در غیر این صورت بهتر است یك دیوان حافظ،‌ هندوانه، انار و كمی تنقلات به همراه داشته باشید چون ممكن است مجبور شوید در خیابان و پشت صف ماشین‌ها شب یلدا را برگزار كنید.
آزاده بهشتی
منبع : روزنامه همشهری