یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مراحل نخستین تکامل مغز


مراحل نخستین تکامل مغز
توفان خلاقیت در نخستین لحظات , ماه ها , و سالهای زندگی , هر لمس , حرکت , و ابزار علایم عاطفی در زندگی یک کودک , در مغز او به شکل انفجاری از فعالیت های الکتریکی و شیمیایی در می آید , زیرا در آن سنین میلیاردها سلول مغزش دارند خود را به صورت شبکه هایی سازمان می دهند که مستلزم وقوع میلیاردها میلیارد (( سیناپس ))‌ (‌روابط میان سلول های مغز و اعصاب ) در میان شان است این سال های اولیه کودک مصادف اند با زمانی که تجارب و کنش و واکنشها با پدر و مادر و سایر اعضای خانواده و دیگر بزرگتران , نحوه و مسیر رشد مغز کودک را ترسیم می کند و در شکل دادن به این مسیر عوامل بی شماری چون تغذیه کافی , تندرستی و بهداشت , آب آشامیدنی سالم وغیره اثر می گذارند به علاوه , چگونگی رشد و تکامل مغز در این دوره است که موفقیت بعدی کودک در مدرسه و خصایل دوره های نوجوانی و بزرگسالی او را پایه گذاری می کند .
وقتی کودک خردسال را در آغوش می گیرند و با مهربانی دست به سر و رو و تن شان می کشند , آنها رو به شکوفایی می روند مراقبت گرم و پاسخگویانه ظاهرا کارکردی حفاظتی دارد و طفل خردسال را در برابر اثرات فشار روحی که بعدها در زندگی تجربه می کند , تا حدودی ((مصونیت ))می بخشد. اما قابلیت شکل گیری یا به اصطلاح ((چکش خواری )) مغز در این سال های نخستین کودکی ضمنا بدین معناست که کودکان – اگر بر عکس – مراقبت مورد نیازشان را دریافت نکنند یا گرسنگی بکشند و مورد ستم یا بی توجهی قرار گیرند , رشد مغزشان ممکن است به خطر بیفتد اثرات آنچه در دوره ای قبل از تولد یا در طول نخستین ماه ها و سال های زندگی کودک روی می دهد , می تواند در تمام طول عمر ادامه یابد. همه عوامل کلیدی ذهنیت عاطفی – از قبیل اعتماد , کنجکاوی , هدفمندی , خویشتن داری , حفظ رابطه , ظرفیت برقراری ارتباط با دیگران و برخوردار بودن از روح همکاری – یعنی عواملی که تعیین می کنند که کودک چگونه در مدرسه درس یاد بگیرد و چه طور در آنجا و کلا در زندگی با دیگران ارتباط برقرار سازد , بستگی به نوع مراقبت های نخستینی دارند که او از پدر و مادر , آموزگاران دوره پیش دبستانی , و مددکاران دریافت کند.
البته برای کودکان هیچ وقت دیر نیست که تندرستی و بالندگی خود را بهبود بخشند , مهارت های تازه بیاموزند , بر ترس های خود غلبه کنند , یا باورهای شان را تغییر دهند اما – چنانکه غالبا نیز اتفاق می افتد – وقتی که کودکان از ((‌سر آغازی )) درست و بایسته برخوردار نشده باشند , هرگز از عهده جبران آثار کوتاهی هایی که در حق آنها شده است بر نمی آیند یا به شکوفا کردن کامل استعدادهای خود نایل نمی شوند سرمایه گذاری برای چه ؟ حقوق کودکان و امر رشد و بالندگی انسان دلایل خدشه ناپذیر سرمایه گذاری در دوران نخستین کودکی اند . علوم اعصاب و روان دلیل دیگری در این باره به دست می دهند که رد کردنش دشوار است , زیرا تاثیر سه ساله نخستین زندگی کودک بر بقیه عمر او را به اثبات می رسانند.
به علاوه , پای دلایل پر زور اقتصادی نیز در بین است :‌اینها عبارتند از
۱) بالا رفتن توان تولیدی در دوره عمر هر فرد
۲) بهبود سطح زندگی به هنگامی که کودک تبدیل به فرد بالغ می شود
۳) صرفه جویی بعدی در هزینه های آموزشی جبرانی و مراقبت های بهداشتی و خدمات توانبخشی
۴) فرصت کسب درآمدهای بالاتر برای والدین و مددکارانی که به این ترتیب با خیال راحت تر می توانند وارد باز کار شوند
دلایل محکم اجتماعی هم همین طور :
دخالت به نفع کودکان از نخستین سال های عمرشان کمک می کند تا نابرابری های اجتماعی و اقتصادی , و نابرابری های جنسیتی که جامعه را دو شقه می کنند , کاهش یابند و کسانی را که به طور سنتی مطرود و محکوم بوده اند , به آغوش جامعه بازگرداند.
و سرانجام , دلایل سیاسی :
موقیعت یک کشور در اقتصاد جهانی بستگی به صلاحیت های مردمش دارد و پایه این صلاحیت در آغاز عمر – بیش از آنکه کودک به سه سالگی برسد – نهاده می شود آیا تا به حال طفل شیرخواری را دیده اید که با حالت انتظار فزاینده به دو دست خیره شده باشد و به ناگاه زمانی که چهره مادر ناگهان از پشت آن دو دست پدیدار می شود از شوق و شادی ریسه می رود ؟ در طی این بازی به ظاهر ساده و تکراری پدیده ای تماشایی در حال رخ دادن است هزاران سلول مغز در حال رشد کودک فقط در چند لحظه چنین واکنش هایی نشان می دهند برخی سلولهای مغز <<روشن می شوند>> (( به کار می افتند)) بعضی اتصالهای موجود بین سلولهای مغزی تقویت می شوند و رشته های ارتباطی جدیدی میان آنها شکل می گیرد با افزایش بسیار سریع اتصالات مغزی در طول سه سال نخست زندگی , کودکان , تقریبا در هر لحظه از زمان بیداری شان , چیزهای نویی می آموزند. هنگام تولد طفل ۱۰۰ میلیارد سلول مغزی دارد .
بخش اعظم این سلول ها به یکدیگر متصل نیستند و به تنهایی نیز توان عمل کردن ندارند این سلولها باید به شبکه هایی با تریلیون ها اتصال یا سیناپس (synapse) به یکدیگر وصل شوند این اتصالها معجزه های بدن آدمی هستند در شکل گیری آنها ژن ها و وقایع سال های نخست زندگی تاثیر عمده ای دارند انواع تجربه ها بر چگونگی تکامل مغزهای جوان تاثیر می گذارند اما در این راه هیچ چیز مهمتر از مراقبت و تغذیه مناسب در سالهای نخست زندگی نیست رقصی ظریف مغز کودک نه لوح سفیدی است که باید داستان زندگی بر آن نگاشته شود و نه مداری پیچیده که توسط ژن ها طراحی و کنترل می شود. از زمان نخستین نقسیم سلولی , تکامل مغزی , رقصی ظریف در عرصه میان ژن ها و محیط است در حالی که ژن ها مراحل تکامل طبیعی را در مغز برنامه ریزی می کنند کیفیت این تکامل توسط عوامل محیطی ای تعیین می شود که هم بر مادر باردار و شیرده تاثیر می گذارند و هم بر کودک چنین عواملی نظیر تغذیه مناسب سلامت کافی , آب آشامیدنی سالم و محیطی امن و عاری از خشونت , سوء استفاده , بهره کشی و تبعیض , سهمی عمده در چگونگی رشد و تکامل مغز کودک دارند بی همتایی مغز آدمی فقط ناشی از حجم پیچیدگی آن نیست بلکه ریشه در ویژگی هایی دارد که به آن توان خارق العاده تعامل با تجربیات را ارزانی می کنند.
هر تماس , جنبش یا تحریک عاطفی به رخدادهای الکتریکی و شیمیایی ای بدل می شود که نیروی محرک ژنتیکی را پیش می برد و به شیوه ای ظریف , شیوه شکل گیری , یا به اصطلاح سیم کشی , مغز کودک را اصلاح می کنند . در تکامل اتصال های مغزی , تعامل بشر با محیط به اندازه غذایی برای خوردن , صدایی برای شنیدن و نوری برای دیدن تاثیر گذار است زمان بندی بسیار حساس دوره هایی در زندگی وجود دارند که در آنها مغز با شدت بیشتری پذیرای تجربیات جدید و بهره اندوزی از آنهاست اگر این دوره های حساس , بی آنکه مغز از آنها بهره کافی ببرد , سپری شوند , امکان آموختن انواع گونه گون چیزها کاهش چشم گیری خواهد یافت . این که این (( دوره های حساس )) تا چه اندازه (( حساس )) اند و پنجره های بخش های خاص تکامل تا کی باز می مانند هنوز به درستی روشن نیست می دانیم که مغز بشر انعطاف پذیر است و توانایی آن به سازمان دهی دوباره خود در سراسر زندگی ادامه می یابد و این توانایی را نیز با برخی مداخله ها می توان افزایش داد اما در این مورد که مغز در دوران کودکی با چنان سرعتی شکل می گیرد که نظیر آن دیگر هرگز در طول زندگی تکرار نمی شود اتفاق نظر وحود دارد مهمترین زمان رشد انعطاف پذیری مغز هم چنین به این معناست که در دوره های خاصی , تجربیات منفی یا فقدان محرک های خوب و مناسب به احتمال زیاد تاثیرات بسیار جدی تر و پایدارتری به جای می گذارند وقتی که کودکان در مهم ترین زمان رشد خود از توجه کافی بی بهره می مانند , یا گرسنگی می کشند , مورد سوء استفاده قرار می گیرند یا از آنها غفلت می شود , رشد و تکامل مغزی آنها به مخاطره می افتد .
بسیاری از کودکان که در وضعیت اضطراری , در بی خانمانی یا در شرایط پس از وقوع مناقشات زندگی می کنند , تحت فشارهای عصبی شدید و نا متعارف قرار می گیرند و شوک های عاطفی زیادی به آنها وارد می شود, شرایطی که به ویژه توانایی های کودکان خردسال را سلب می کند . به این ترتیب تنها برخی اتصال های مغزی فعال می شوند و بقیه مغز هم چنان خاموش می ماند . در این سنین خاموشی برخی از اتصال های عصبی , موتور تکامل مغز کودک را از کارآیی کافی باز می دارد پیشگیری بهترین راه حل است هر چند که برای اثر گذاری و بهبود شرایط زندگی کودک هرگز بسیار دیر نیست مداخله زود هنگام تاثیر بسیار مثبت تری بر تکامل مغز کودک و توانایی یادگیری او خواهد داشت .
روند تکامل کودکان را می توان با برنامه های مناسب , بموقع و با کیفیت که تجربیات مثبت برای کودکان و حمایت از والدین شان را در پی دارد , سرعت بخشید گستره وسیعی از این مداخلات مثبت و موفقیت آمیز را می توان در نظر گرفت – برای مثال , کمک به پدران و مادران جوان به درک دقیق تر معنای حرکات کودک نوزاد , خواندن قصه ای برای کودکان نوپا یا سر زدن به منزل والدین جوان و راهنمایی آنها آثار ماندگار مراقبت و پرورش محبت آمیز در دوران نخست کودکی بر چگونگی رشد کودکان تا رسیدن به بزرگسالی و بر نحوه پرورش استعداد فراگیری و توان تنظیم عواطف شان تاثیری حیاتی و ماندگار دارد هنگامی که نوزاد در آغوش گرفته می شود , نوازش می شود و به شیوه ای محبت آمیز لمس می شود , روند رشد او تسریع می گردد . به نظر می رسد مراقبت گرم و پذیرا , کارکردی حفاظتی دارد و تا حدی نوزاد را در برابر تاثیر منفی فشارهایی که بعدها در زندگی با آن رو به رو خواهد شد مصون می کند هر چند که می توان این مهارت های اساسی را بعد ها هم تکامل بخشید اما این کار پیوسته دشوارتر می شود.
کودکانی که در دوران شیرخوارگی و طفولیت از مراقبت های اولیه بی بهره بوده اند . اغلب نسبت به دیگران سوء ظن دارند و در اعتماد به خود و دیگران همواره دچار مشکل اند کودکانی که در سال های نخست برای تنظیم و نظارت بر رفتارشان راهنمایی نشده اند به احتمال زیادتری در دوران مدرسه دچار اضطراب , ترس , و ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی خواهند شد. مغز توان خارق العاده ای در حفاظت از خود و بازیابی خود دارد اما مراقبت و پرورش محبت آمیز کودکان در سال های نخست زندگی – یا بر عکس , بی بهره بودن از آنها – آثار ماندگاری بر این ذهن های جوان بر جا خواهد گذاشت .
فرستنده : والدین سید مهرسام
منبع : وب سایت کودکانه


همچنین مشاهده کنید