پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


آدم آدم است، آدم مرد!


آدم آدم است، آدم مرد!
ساختار دیرینه مرد گرایی در جهان وایران چنان پایداروگرانسنگ است که در طول سده های بسیاری که از انقلاب کشاورزی وسیطره تدریجی مردان بر زنان می گذرد‏‏‎ ؛همچنان بر اندیشه وعمل انسان امروز سنگینی می کند .سایه این اندشه کهنه وباز مانده ازعهد دایناسورها بگونه ای است که حتی درادبیات و واژگان ما نیز نمایان است . اطلاق الفاظی چونman وآدم به نوع بشر ودرعین حال به مردان یادآور جان سختی اندیشه ستم ؛تبعیض وسلطه گری استکه بیش از جامعه انسانی صفت شایسته ای است بر کلنی های حیوانی‌!
رسوخ وترویج اندیشه های مرد خواهانه و زن ستیز در بین نخبگان وبخش روشنفکری در جامعه ایران نیز علیرغم نواندیشی های بسیار از دیگر تناقضات وناهمگونی های تحول معرفتی است که در بین شعرا ؛نویسندگان :کنشگران سیاسی ومتفکرین اجتماعی نیز قابل ردیابی است.این طیف ازرویکرد فردوسی حماسه پردازدر تبیین زن به معنای فعل امر از ریشه زدن تا اندیشه متفکرانی چون شریعتی با همه پالایش مفهوم اجتماعی آن در کتاب زن در چشم ودل محمد چنان است که دیگر نقد رویکرد وعملکرد مردمان عادی اعم از مرد یا زن محلی از اعراب ندارد!
با این اوصاف شگفت آدمی بیش از هرکس ازجامعه زنانی است که در غایت از خود بیگانگی؛ نسبت به بودن و هویت خویش خالی از هر اندیشه رهایی بخشی بر دمای آتشی می دمند که قرون متمادی است نه تنها بنیان آنان ؛بلکه دودمان انسان وسجایای انسانی را نیز سوزانده است .بخش بزرگی از زنان ایران امروز در سطوح مختلف سنی ؛ تحصیلی ؛شغلی؛ فکری وسیاسی چنان از خود بیگانه شده اند که از مناظر مختلف ودر عرصه های گوناکون یا نقش مردان را تقلید می کنند یا ندانسته به الگوهای مرد خواهانه به ظاهر زنانه تن در می دهند.شاید با قدری تسامح این قشر و رویکرد وعملکرد آنان را بتوان در دو گروه دسته بندی کرد:
۱) گروه نخست که بخش بزرگ این جمعیت دو بار مستضعف را تشکیل می دهد در رفتار روزمره خود چنان سلوک وکرداری دارند که گویی نسخه های آن را خود نگاشته اند ؛غافل از اینکه در آسیاب مردانی آب می ریزند که همواره زندانبان محبس های متعددی بوده وهستند که زنان ما در آن به حیات پر محنت و گاه رقت بار ادامه می دهند: نوع پوشش خواه از نوع برهنگی یا پوشیده در حجاب فیزیکی: آرایش و پیرایش سیمای ظاهری سروصورت واندام ؛چگونگی رفتار در فضاهای محرم ونامحرم ؛نحوه تعامل ونشست وبرخاست با مردان وحتی زنان نسبی وآشنایان ؛ نوع جنسیت و تعداد فرزند خواهی ؛ فرهنگ صرف اوقات فراغت وتفریح ؛ نوع و ضرورت اشتغال ونحوه هزینه کردن درآمد های آنان؛تحصیل خواه در زیر سایه پدر یا شوهر!‌ ؛ سرپرستی پس از فوت شوهر ؛حل و فصل مناقشات میان زن و شوهر ؛ وحتی زمان و چگونگی تامین نیاز های جنسی زن و دهها کنش و واکنش دیگر که در زندگی روزمره از سوی زنان صورت می گیرد دارای چهره پنهانی است که در آنسوی ظاهر پر فریب وگاه دل انگیزآن برای زنان ؛امیال ؛ تمنیات و مدیریت آگاهانه و نا آگاها نه مردان اسیر در مردگرایی! نقش ایفا می کند. در این میان بسیاری از زنان بی آنکه خود شان بخواهند و بپندارند آسیا بان آسیابی هستند که سالیان دور و درازی است که برای آنان نمی گردد. در این میان مردان اسیر واز خود بیگانه بیشماری نیز به حیات به ظاهر امپراطور مآبانه خود ادامه می دهند که خود نمی پندارند چرا وچگونه بر زنان مسلط شدند وآثار آسیب شناختی آن را نیز نمی شناسند و دلایل واپسماندگی خود ؛خانواده وجامعه را در فضاهای ذهنی و عینی دیگری می جویند!،
۲) گروه دیگر شامل آن دسته از زنانی است که بی هیچ فلسفه واندیشه نوین ونظام یافته ای فقط به عنوان یک شورشی با حدت وشدت متفاوت در تقابل با وضع موجود بر آمده وبدون یک سناریوی از پیش اندیشیده شده به دنبال درانداختن طرحی نوین هستند. بخش قابل توجهی از زنان شهری؛ زنان و دختران تحصیلکرده ؛ شاغل ؛ وحتی زنان کم سواد وبی رایی چون همسران ودختران مردان نوکیسه ویکشبه مال اندوز اوضاع پس از انقلاب در این دسته بندی جای می گیرند .نمایش و مشابه سازی های نا شیا نه ونچسب رفتار ؛گفتار وکردار مردانه این گروه از زنان با تقلید های کورکورانه وگاه با کمی ابداع وتناسب آن با روحیات وخلقیات زنانه چنان آشکارا ناپسند و رقت انگیز است که نه تنها از سوی زنان سنتی ونوگریز بلکه از سوی لایه های نازکی از زنان همین گروه نیز مورد پرسش قرار می گیرد . اطلاق برخی صفات نیمه فمینیستی به این گروه و سرکوب این جنبش از سوی سرآمدان اندیشه مرد گرایی و کهنه پرستی با به ریشخند گرفتن اعمالی از این دست جواسته یا ناخواسته فضای تنگ ازادیخواهی و برابر خواهی زنان ایران امروز را بیش از پیش تنگ تر می کند. البته در این بین می بایست میان این گروه با آن گروهکهای کم مقدار(به دو معنا!) زنان سرآمد وراهبران کهنه پرستان بداندیش تفاوت قائل شد که آگاهانه در صدد انحراف افکار عمومی وجنبش های راستین برابرخواه هستند که عمدتا نیز در بدنه رسمی وقانونی به فعالیت می پردازند.
بی تردید آن دسته از زنان آزادیخواه ؛ فرهیخته ؛ آگاه وبرابری خواه در مجموعه راهبردهای رهایی طلبانه خویش باید این دو گروه بزرگ انسانی را نیز هدف قرار داده و به تبیین جایگاه زنان در ساختارهای سرمایه داری و نابرابرپرداخته وبا تعریف مرزهای کنش عام وخاص زنان ؛آنان رااز اختلاط پندارو گفتارو کردار زنان ومردان بر حذر دارند . تبیین وطراحی سیمای راستین یک زن ومرد برابر خواه فارغ از هرگونه تمایزات جنسیتی نیازمند ترسیم آنسوی زیبای ازخودبیگانگی یادشده ای است که در ما ایرانیان ستمدیده نهادینه شده است .
نویسنده: علی طایفی
منبع : جامعه‌شناسی ایران