جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سیگاری باشید، اما سیگار نکشید!


سیگاری باشید، اما سیگار نکشید!
عجب دنیای جالبی دارند این آدم‌های سیگاری. داستانی را که می‌خوانید عین واقعیت است و برای یک تجربه بسیار زیبا بود.
دوستی داشتم که سیگاری بود یا بهتر بگویم عاشق سیگار بود. چنان با عشق سیگار می‌کشید که ما فکر می‌کردیم داروی سلامتی می‌خورد. دوست بنده زیاد سیگار می‌کشید و چنان به سیگار پک می‌زد که دلش نمی‌آمد دود آن را خارج کند. اما این رفیق شفیق ما یک چیز خوبی که داشت این بود که ما هر دفعه به او می‌گفتیم بالاخره سرطان ریه می‌گیری و می‌میری، می‌خندید و می‌گفت: من که سیگاری نیستم!! هر موقع دلم بخواهد دیگر سیگار نمی‌کشم. ما می‌گفتیم خوب الان دلت بخواهد ولی او می‌گفت الان که نمی‌خواهم دیگر نمی‌کشم. اما هر موقع که بخواهم دیگر نمی‌کشم. ما هم در دلمان می‌گفتیم آره جون خودت!
بگذریم، چند وقتی از او بی‌خبر بودم اما چند هفته پیش که او را دیدم کمی با هم بودیم اما او نه سیگاری روشن کرد و نه درباره سیگار حرفی زد. خیلی کنجکاو شده بودم و بالاخره پرسیدم: چرا سیگار نمی‌کشی؟ گفت:ترک کردم. گفتم: شوخی می‌کنی مگر می‌شود. خندید و گفت: بله می‌شود. گفتم: امکان ندارد که تو بتوانی سیگار را ترک کنی.گفت: هنور سیگاری هستم، ولی سیگار نمی‌کشم. او مرا که چشمانم مثل دو تا علامت سئوال شده بود زیاد در انتظار نگذاشت و ماجرا را تعریف کرد.
مدتی قبل سینه‌ام بسیار درد گرفت و شب‌ها آنقدر سرفه می‌کردم که خواب بر چشمانم حرام می‌شد، به دکتر مراجعه کردم و او گفت: اگر سیگار بکشی فاتحه‌ات خوانده است. فکر کردم دکتر شوخی می‌کند اما چند روز بعد قضیه جدی شد. یک شب که سرفه امانم را بریده بود فکری به ذهنم خطور کرد و آن فکر باعث شد که سیگار را به روش اختراعی خودم ترک کنم.
خیلی موضوع برایم جالب شده بود و میلم برای شنیدن انتهای داستان بیشتر.
ادامه داد: در تمام طول مدت چند سالی که سیگار می‌کشیدم همیشه می‌گفتم که من سیگاری نیستم و هر موقع که دلم بخواهد سیگار را ترک می‌کنم اما حالا که موقعیتش شده بود نمی‌توانستم تصمیم گرفتم که با همان روشی که سیگاری شدم سیگار را ترک کنم و از آن لحظه هر موقع که دلم سیگار خواست، سیگار را بر می‌داشتم ولی روشن نمی‌کردم بعد از مدتی آن را کنار می‌گذاشتم و می‌گفتم: این یکی را نمی‌کشم اما هر موقع دلم بخواهد می‌کشم. به همین روش ادامه دادم و این کار را چند روز تکرار کردم. یعنی هر موقع سیگار می‌خواستم می‌گفتم این را نمی‌کشم اما هر موقع که دلم خواست می‌کشم و با همین روش ساده سیگار را ترک کردم، ولی هر موقع دلم بخواهد می‌کشم...!
داستان جالبی بود و خیلی مرا خوشحال کر هم برای اینکه یکی از بهترین دوستانم دیگر سیگار نمی‌کشد و هم برای اختراع جالب او، پس شما هم می‌توانید سیگاری باشید ولی سیگار نکشید.
منبع : مجله موفقیت