سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

و حتی سنگ با نام تو شاعر می شود روزی


و حتی سنگ با نام تو شاعر می شود روزی
بهار از پشت چشمان تو ظاهر می شود روزی
زمین با ماه تابانت مجاور می شود روزی
صدایت می رسد از پشت پرچین ها و دالانها
سکوت راه، در گامت مسافر می شود روزی
به جز رنگین کمان در شهر، دیواری نمی ماند
خدا در کوچه های شهر عابر می شود روزی
بیابانها به گرد کوهها چون تاک می پیچند
زمین، سرمست از این رقص مناظر می شود روزی
تمام برکه ها را خوی دریا می دهی ای ماه
درخت از شوق تو مرغ مهاجر می شود
ترنج آفرینش، قصری از آیینه خواهد شد
حریر نور و گل فرش معابر می شود روزی
بتان بر شانه ی محراب و منبر سایه افکندند
تو می آیی،خدا سهم منابر می شود روزی
چه باک از طعنه ی ناباوران؟ ما خوب می دانیم
که شب می میرد و خورشید ظاهر می شود روزی
سمند نور زلف تیرگیها را برآشوبد
به فرمانی که از چشم تو صادر می شود روزی
تو باقی مانده ی حقی، به زیتون و زمان سوگند
تمام عصرها با تو معاصر می شود روزی
در و دیوار دیوان غزلهای تو خواهد شد
و حتی سنگ با نام تو شاعر می شود روزی

حامد حسینخانی
منبع : پایگاه فرهنگ و ادب فارسی لوح


همچنین مشاهده کنید