شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نگرانی برای آثار باستانی استان فارس


نگرانی برای آثار باستانی استان فارس
● نیلوفرهای خشكیده
آفتاب داغ و آسفالت تفتیده فرودگاه شیراز احساس عجیبی در انسان به وجود می‌آورد. آب و خاك و آفتاب و حتی معماری فرودگاه نوید ورود به قلب تمدن باستانی ایران و تختگاه سرزمین پهناور هخامنشی را می‌دهد‌. سرزمینی كه روزگاری قلب دنیای باستان بوده است. گویی این خاك دامن گیر كه پرورشگاه استعداد ایرانیان در هنر و تمدن است جا به جا آینه‌های تمام قد تاریخ را در پیش روی گذرندگان بر سینه‌اش دارد.در انتهای درختان سبز و خرمی كه دو طرف جاده را پوشانده‌اند تخت جمشید آرام و باوقار پیدا است هرچند در كنار این یادگار عظیم اولین پادشاهان ایرانی طنز تاریخ جلوه‌ای برای تفكر دارد بقایای چادرهای جشن‌های دو هزار و پانصدساله آخرین شاه ایران كه در برابر عظمت و شكوه كاخ‌های ویران شده حقیرانه به نظر می‌رسند. روی پله‌های بزرگ و زیبای ورودی تخت جمشید را با لایه‌ای از چوب پوشانده اند با این حال اغلب بازدیدكنندگان از دو طرف منتهی الیه پله‌ها كه روكش محافظ چوبی روی آن قرار ندارد عبور می‌كنند. گویی گذشتن از روی پله‌های چوبی سیاحت این رهگذران آثار تاریخی را نیمه تمام می‌گذارد. در بهت و حیرت این شكوه رویایی كه بیش از آنكه نشانگر قدرت و فرهمندی شاهان هخامنشی باشد گواهی بر چیره دستی هنرمند عهد هخامنشی و فرهنگ غنی و پربار آن دوران است صداهایی حیرت آورتر می‌شنوی كه لحظه ای شك و تردید را در بسیاری از باورها و آرزوها می‌نشاند. «آقا دست نزن»، «خانم بچه رو از رو مجسمه بردار»، «بچه سنگ پرت نكن» صداهایی است كه لحظه‌ای آرام نمی‌گیرد. سماجت بازدیدكنندگان در آسیب رساندن به آثار باستانی كه مردم همچون فاتحانی پرغرور از سر و كول آنها بالا می‌روند و عكس هایی به یادگار می‌گیرند باور نكردنی است. هر چند در جای جای محوطه باستانی پارسه كه امروز به نام تخت جمشید معروف است سطل‌های زباله دیده می‌شود با این حال می‌توان در گوشه و كنار بطری‌های آب و باقیمانده دیگر مایحتاج یك گشت و گذار تابستانی را دید به طوری كه حتی آرامگاه اردشیر بر فراز كوه مهر نیز از بقایای این گشت و گذارها بی نصیب نمی‌ماند. دكتر طالبیان رئیس موسسه پارسه و پاسارگاد كه كیلومترها دورتر از تخت جمشید در دفتر كارش در كاخ سعدآباد نشسته است می گوید: «بیشترین آسیب به آثاری مانند تخت جمشید از طرف بازدیدكنندگان ناآگاهی است كه نكات حفاظتی را رعایت نمی‌كنند» وی همچنین می‌افزاید: «ما در فصل‌های پرگردشگر با افزایش تعداد محافظان و راهنماها سعی در كنترل جمعیت و كاهش خطر آسیب رسانی به بناها داریم با این حال بدون همكاری مردم نمی‌توان از تمام محوطه‌ای با این وسعت نگهداری كرد.» این در حالی است كه در بسیاری از نقاط پراهمیتی نظیر دروازه ملل، كاخ تچر، كاخ هدیش، كاخ صدستون و... هیچ نگهبان و یا محافظی حضور ندارد گویی، ما ایرانیان به اهمیت تاریخ و آثار باستانی خود چندان واقف نیستیم، چنانكه خارجی های بازدیدكننده چنان مدهوش و حیرت زده و با دهان های باز در پیچ و خم تاریخ ما سیر می كنند كه انگار در تمام این تاریخ و افتخارات آن سهیم‌اند. پروفسور كمال عبدالملك استاد ادبیات عربی و علوم اسلامی دانشگاه شارجه كه چند كلامی با هم هم صحبت شدیم به هیچ وجه تعجب خود را از فرهنگ و تمدن ایرانی پنهان نمی كرد و در برخورد با آثار تمدنی ایران با فریادهایی از ته دل شور و شعف خود را نشان می داد. هرچند وی معتقد است ایران دارنده یكی از بزرگترین فرهنگ ها و تمدن های جهان است و گواه این مسئله حفظ زبان فارسی از پی حمله اعراب به ایران است، با این حال ایران در جهان به خوبی معرفی نمی‌شود. در این میان وی با اشاره به سیدمحمد خاتمی به عنوان انسانی قابل احترام طرح گفت وگوی تمدن‌ها را یكی از بزرگترین دستاوردهای ایران در ارائه چهره ای انسانی و در راستای فرهنگ و تمدن عظیم ایران عنوان كرد كه توانست بسیاری از مردم دنیا را متوجه ایران كند. اما تخت جمشید تنها از تماشاچیان خود بهره مند نمی‌شود بلكه چند كیلومتر آن سوتر مرودشت بزرگترین شهر صنعتی استان فارس با ده‌ها كارخانه و پتروشیمی عظیم خود قرار دارد كه مواد شیمیایی حاصل از دودكش های این كارخانه ها سنگ های تخت جمشید را بی نصیب نمی گذارند. دكتر طالبیان در این زمینه می گوید: «هیچ شك و تردیدی نیست كه مواد شیمیایی حاصل از كار كارخانه‌ها و پتروشیمی نزدیك تخت جمشید روی آثار باستانی به جا مانده از دوران هخامنشی تاثیر مخرب و منفی دارند. هرچند این كارخانه ها مدعی استفاده از فیلترهای مخصوص برای كاهش گازهای آسیب رسانی خود هستند ولی تا زمانیكه با آزمایش‌های دقیق هوای پیرامون به نبود چنین گازهای مخربی پی نبرده‌ایم نمی‌توان این ادعا را پذیرفت.» در كنار این معضلات وجود جاده ترانزیتی و خط آهن نزدیك محوطه باستانی پارسه نگرانی‌ها را برای حفظ این آثار افزایش می‌دهد. با این حال رئیس موسسه پارسه پاسارگاد معتقد است «ما تمام سعی و تلاشمان را برای تغییر مسیر راه‌هایی كه باعث آسیب رساندن به آثار باستانی این محوطه می‌شود به كار گرفته‌ایم چنانكه با همكاری مسئولان توانستیم مسیر جاده نزدیك تخت جمشید و نقش رستم را تغییر دهیم تا كمترین آسیبی به این مناطق وارد نشود.» وی همچنین درخصوص سد سیوند و احتمال آسیب رسانی این سد گفت: «سد سیوند هیچ گونه تاثیر مخربی بر تخت جمشید نخواهد گذاشت. تنها احتمال آسیب رسانی این سد بر محوطه پاسارگاد وجود دارد كه تا زمان انجام آزمایش‌های دقیق در حد یك احتمال است. با این حال در صورت اثبات آسیب رسانی رطوبت ناشی از سد سیوند بر محوطه پاسارگاد تمهیدات لازم برای كاهش این تاثیرات به كار گرفته خواهد شد.»
شاید یكی از اولین مواردی كه هر بازدیدكننده‌ای را به تعجب وامی دارد آشفتگی فضای تخت جمشید است. وجود ستون ها و دیوارهای سنگی شكسته و به هم ریخته كه در سرتاسر محوطه پخش هستند آزاردهنده است. دكتر طالبیان در این زمینه می‌گوید: «طبق استانداردهای سازمان جهانی یونسكو حفظ فضای باستانی و طبیعی آثار تاریخی و جلوگیری از، از بین رفتن روح اثر، یكی از وظایف سازمان‌های متولی نگهداری آثار تاریخی است. طبق این استانداردها در پس سنگ به زمین افتاده سناریوی تاریخی وجود دارد كه با تغییر این سنگ به روح تاریخی اثر لطمه وارد می‌شود. بر همین اساس ما نمی‌توانیم با ایجاد سقف و یا جابه جایی سنگ‌ها و ستون‌ها برخلاف دستورات سازمان یونسكو كه تخت جمشید در این سازمان به عنوان میراث جهانی به ثبت رسیده است، عمل كنیم.» ولی همچنین با اشاره به وضعیت مطلوب نگهداری تخت جمشید افزود: «در نگهداری از آثار محوطه پارسه هیچ گونه مشكلی وجود ندارد و وضعیت نگهداری از تخت جمشید در وضعیت مطلوبی قرار دارد.» با این حال به نظر می رسد خوشبینی‌هایی از این دست كه مختص به مدیران و مسئولان ایرانی است ارتباط چندانی با واقعیت ندارد و آثار باستانی ایران به خصوص بزرگترین و پرآوازه ترین آنها یعنی تخت جمشید نیازمند توجه بیشتری است چنانكه طالبیان رئیس موسسه پارسه و پاسارگاد می‌گوید: «بودجه تحت اختیار موسسه در حدی است كه اولویت ما نگهداری و حفظ آثار محوطه پارسه است به طوری كه با این بودجه نمی‌توان به بازسازی و احیای محیط باستانی تخت جمشید و اجرای طرح‌های نیازمند بودجه كلان پرداخت.» هرچند وی معتقد است «شرایط طبیعی نگهداری از آثار باستانی همان ارتباط این آثار با آب و خاك و آفتاب محیط پیرامونی خود است و سنگ‌ها در چنین ارتباطی ماندگاری بیشتری دارند» با این حال نمی توان از اهمیت دانش روز برای كاهش تاثیرات مخرب بر آثار باستانی چشم پوشی كرد. در حالی كه در بسیاری از كشورهای دنیا كه آثاری به مراتب كم اهمیت تر و با قدمتی بسیار كمتر از ایران دارند استفاده از تكنولوژی مدرن برای حفظ و نگهداری از بناهای تاریخی به امری بدیهی و لازم تبدیل شده است. استفاده از معماران بسیار مجرب و خلاق و آشنا به فضاهای باستانی برای ایجاد امكانات رفاهی در كنار آثار باستانی كه در عین حال به فضای تاریخی این آثار تجاوز نكند و محیطی برای استراحت بازدیدكنندگان ایجاد كند در محیط‌های باستانی با اهمیت جهانی بسیار مورد توجه است. در بسیاری از محوطه های باستانی ایران هیچ گونه امكانات رفاهی و حتی یك آبخوری ساده نیز وجود ندارد در حالی كه این آثار در روز صدها بازدیدكننده اغلب خارجی دارد. در این میان اشاره به وضعیت چند اثر تاریخی دیگر در شیراز خالی از لطف نیست. قلعه كریمخان زند كه در واقع دفتر كار كریمخان بوده است و بیش از ۳۵۰ سال قدمت دارد امروز تبدیل به یك قهوه خانه سنتی شده است. جالب اینجا است كه یكی از برج‌های دیده بانی این قلعه تاریخی تبدیل به دستشویی و برج دیگر نانوایی برای پخت نان رستوران قهوه خانه است. این قلعه در اختیار نیروی زمینی ارتش قرار دارد در حالی كه مشخص نیست كه قلعه‌ای با این قدمت چگونه در اختیار یك نیروی نظامی كه هیچ تخصصی در زمینه حفظ آثار تاریخی ندارد و باتوجه به مقتضیات نظامی‌گری باعث آسیب های بیشتر نیز به این قلعه می شود قرار دارد. در جایی دیگر خانه زینت الملك قوامی با قدمتی صدساله و با نقاشی‌ها و آینه كاری‌های زیبا و نفیس تبدیل به محل برگزاری كلاس‌های برخی فرهنگسراهای شیراز شده است. این خانه كه با معماری بسیار زیبا به همراه كاشی كاری‌ها، نقاشی ها و آینه كاری های حیرت انگیز در ردیف شاهكارهای معماری اثر قاجار است در حال نابودی است و بیش از سیزده سال است كه هیچ گونه مرمتی نشده است. گل سنگ‌های برآمده روی آرامگاه كوروش بزرگ كه باعث برآمدن لایه‌های سنگ و ریختن آن می‌شود چنان به روند فرسایش این یادگار رویایی بزرگترین فرمانروای تاریخ ایران سرعت بخشیده است كه نگرانی كارشناسان و دلسوزان تاریخ و فرهنگ ایران را برانگیخته است در حالی كه با آبگیری سدسیوند و رطوبت حاصل از آن این روند سرعت بیشتری نیز خواهد گرفت. شهر باستانی بیشاپور همراه معبد حیرت انگیز آناهیتا، تنگه چوگان با نقش های به شدت آسیب دیده ساسانی، قلعه و كاخ اردشیر بابكان بنیانگذار سلسله ساسانی در فیروزآباد، قلعه دختر در نزدیكی كاخ اردشیر، تندیس عظیم شاپور به طول ۷ متر در دهانه غار شاپور، هیچ كدام وضعیتی بهتر از دیگر آثار در حال نابودی ایران ندارند و هر یك به طریقی در سراشیبی نابودی و فرسایش قرار دارند. ای كاش با تغییر نگاهی كه در ساختار حاكمیت ایران به حفظ چنین آثاری وجود دارد و با تامین بودجه و امكانات لازم برای مرمت و بازسازی این آثار هویت بخش و فرهنگ ساز كه نه تنها بخشی از هویت ایرانی كه گوشه ای از فرهنگ و تمدن جهان را ساخته‌اند شاهد دمیدن جان دوباره‌ای در نمادهای افتخار و سربلندی ایران باشیم. نیلوفرهای خشكیده تاریخ ایران نیازمند آبیاری نسل امروزند.
حمید ابراهیم زاده
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید