جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
نویسنده ای ازمکتب گلشیری
● نگاهی به آثار مندنی پور
جامعهادبیهر كشوریناگزیر استبهنویسندهییكهرمانینهصد و بیستو هشتصفحهیینوشته، احترامبگذارد. حتیاگر نویسندهرمانهایعامهپسند باشد چهرسد بهاینكهرمانیكهاو خلقكرده، یكاثر ادبیتاملبرانگیز مثل«دلو دلدادگی» باشد.
شهریار مندنیپور، نویسندهشیرازینسلسومداستاننویسیایران، كارنامهادبیتقریبا پرباریدارد. براینویسندهچهلو هفتسالهایرانیششاثر داستانیكههر یكدر نوعخود قابلتوجهبودهاند كارنامهدرخشانیاست. مندنیپور نویسندهییاز مكتبگلشیریاست. اینادعا مطمئنا بدینمعنا نیستكهاو تحتتاثیر سبكداستاننویسیگلشیریاست. بلكهموكد نگرشخاصیبهدنیایادبیاتداستانیاستكهاز نیمهدومدههشصتبر فضایادبیكشور سایهافكند و نویسندگانیچند با اینطرز تفكر وارد عرصهداستانشدند.
«سایههایغار» نخستینمجموعهداستانیییاستكهقریبچهاردهسالپیشاز مندنیپور منتشر شد. اینمجموعه، کاری تمرینی استكه ردپای تجربهگرایی درآنبهچشممیخورد. نهفقطبهایندلیلكه«سایههایغار» نخستینمجموعهداستانمنتشرهمندنیپور است، بلكهبهاینخاطر كهتلاشنویسندهدر خلقشخصیتهایمتفاوتبا آنچهدر ادبیات غالبداستانیجاریاستو تمهید شگردهایمنطبقبا اصولداستانهایجهانی، داستانهاییشستهرفتهو البتهبیخطر را سببشدهاست. هر چند كهمندنیپور در اینكتابدر خلق شخصیتهایی نظیر «آقایفرزانه» چندان ناموفق نیست اما كوششهای او در جهتارایهنثریمتفاوتبههیچوجهقابلقبولنیست. «یعنیبراستیپیرمرد در حالتیكهانگار دچار وحشتبزرگیبوده، یافتهآمده? و بالاخره، دستهایاو، آیا بهصورتممانعتو چشمهایشبا ناباورییا باور شهریار مندنیپور نویسندهییحرفهییاستو هیچتردیدیدر اینواقعیتنیست. او استعداد قابلتوجهیهمدر ایجاد موقعیتهایبكر داستانیداردامادغدغههایروشنفكرانهاش اجازهنمیدهد كهاو راحت داستان بنویسد.
گمان، گشودهماندهبودند یا خیر؟ ...» (سایههایغار)نویسندهدر اینسطرها بهجایپیشنهاد نثریمتفاوتكهموقعیتو شخصیتدیگر گونهییرا بیافریند، تنها بهارایهجملههایینا رواناكتفا كردهاست. پسناهمخوانیاینقطعاترا با اركستر نثر داستاننمیتوانبهحسابخطر كردنگذاشتو نهایتا باید نامسهلانگاریرا بر آننهاد. با اینحالنویسندهاز تفكر بر رویشگردهایداستانیغافلنماندهاستو اثریادبیخلقكردهكهكمتر میتوانبر آناشكالوارد ساختاما از خلاقیتیكهیكاثر ادبیرا برجستهمیكند در آنها خبرینیست.
سهسالبعد مجموعهداستان«هشتمینروز زمین» منتشر شد. اینكتابرا میتواننخستیناثر جدیكارنامهمندنیپور دانست. داستانهای«هشتمینروز زمین»، «هنگام» و «سارایپنجشنبه» مورد توجهاهالیادبیاتقرار گرفت. نویسندهدر اینداستانها خود را بهعنوانیكپیشنهاد دهندهمطرحمیكند. پیشنهاد دهندهاستفاده«درست» از اصولمسلمدنیایداستاننویسی!
با وجود اینكه»هشتمینروز زمین» یكیاز آثار درخور مندنیپور استكهدر آناز بعضیاز ویژگیهایمنفیآثارشخبرینیستاما از معدود كتابهایاوستكهبهچاپدومنرسیدهاست. اما «مومیا و عسل» كتابشهریار مندنیپور است. مندنیپوریكهاز اینجا بهبعد خود را بهعنوانشخصیتیقابلاحترامبا مختصاتیمنحصر بفرد در عرصهادبیاتداستانیایرانمطرحمیكند. در سیزدهداستان«مومیا و عسل» حضور پررنگنویسندهییآگاهاحساسمیشود. داستان«بشكندندانسنگیرا» نقطهاوجیدر كارنامهنویسندهبهشمار میرود و البتهنهفقطاز اینحیثكهمورد توجهمنتقدانبودهبلكهبیشتر بهاینخاطر كهنثر خاصنویسندهدر اینداستانبهپختگیو باروریرسیدهاست. نثر داستانبا توضیحاتبكر آمیختهشدهاست. نمونهایننوعتوصیفاترا میتواندر «خانهادریسیها»یغزالهعلیزادهدید كهالبتهنثر ایندو با همبسیار تفاوتدارد. نثر مندنیپور در اینداستانعمیقا ایرانیاست. ساختار جملاتداستانطوریپیریزیشدهكهبویعرفاناز آنبلند میشود. وجهعرفانیتوصیفاتداستانهایمندنیپور كهدر كمتر داستانایرانمیشود لنگهاشرا یافت، باعثشدهكهاو به عنواننویسندهییصاحبنثر جایگاهشایستهییدر داستاننویسیسالهایاخیر داشتهباشد.
«از پلههایسردابهپایینمیروم، ظهرها، فانوسهمبا خودممیبرم، بیرونهوا جهنماست. عرقچربی از مساماتممیزند بیرون، آبطلبمو تا میخورمبالا میآورم. مردهایگوراب، تكو توكیزیر سایهكپر نشستهاند، قلیانمیكشند، در گوشهمپچپچمیكنند و مدامجادهرا میپایند.» (بشكندندانسنگیرا) «مومیا و عسل» دیگر داستانبرجستهكتاباستكهاز ساختاریتمثیلیبرخوردار است. البتهنثر داستاننشانمیدهد كهنویسندهآگاهانهتوجهبهموقعیتهایزیباییشناسینثر را وادادهو تعمدا از حداقلامكاناتزبانسود بردهاست. از اینجهتشاید «بشكندندانسنگیرا» داستانبهتریباشد چرا كهدر اینداستاننویسندهضمنآنكهبهزمینهكناییكلیتداستانتوجهدارد اما از روایتداستانیغافلنمیماند و بدینترتیبداستاننامههایسرباز سپاهدانشو معشوقهاشهویتقائمبهذاتدارد. داستان«بشكندندانسنگیرا» در محافلادبیبسیار مورد توجهقرار گرفتو زباناینداستانرا زبانایدهالدنیایداستانیمندنیپور نامیدند. متاسفانهاو آنچهرا كهدر اینداستانبهدستآورد هنوز در كارهای دیگرش پین گرفته است.
«ماهنیمروز» چهارمینمجموعهداستانمندنیپور است. نویسندهدر داستانهایاینكتابعلاوهبر كنكاشدر دستاوردهایتكنیكداستانیبهجنبههاییاز كار بیشتر توجهمیكند كهدر بخشدیگریاز اینمطلببهآنپرداختهمیشود.
وقتی«شرقیبنفشه» در سال۷۷ منتشر شد بسیاریاز مخاطبانآثار مندنیپور آنرا بهترین مجموعهداستانیاو قلمداد كردند. فضایخاصداستان«شامسرو و آتش» كهدر نگاهاولمخاطبرا مجذوبخودشمیكرد سببشد كهبسیاریاز ضعفها و حتی قوتهای مجموعه نادیدهگرفتهشود. نثریكهدر داستان«شرقبنفشه» تجربهشده، مفریبرایجلوگیریاز درغلتیدنبهورطهتكرار باشد. اما در «شامسرو و آتش» و اكثر داستانهایدیگر اینمجموعه، شخصیتها ذاتا هویتییكسویهدارند و درنظامفلسفیدوتاییخلقشدهاند. هر چند كهاینمسالهظاهرا پشتپردهنثر مطنطنداستانپنهانماندهباشد. شهریار مندنیپور نخستینرمانشرا در چهلودو سالگیمنتشر كرد. فضایغالبرماندر منطقهشمالیكشور و رودبار میگذرد. با وجود این، در كلاثر بهمسائلجاریچند سالهاخیر كشور نظیر مبارزاتدانشجویی، تفكراتچپ(البتهدر حاشیه) و بخصوصجنگنیز پرداختهشدهاست. در مورد اینآخرییعنیجنگ، شاید «دلو دلدادگی» را بتوانیكیاز جدیترینآثار ادبیدانستكهبهاینمقولهوارد شدهاست. بخشاعظمیاز رماندقیقا به«جبهه» و اتفاقاتیكهدر آنمنطقهمیافتد اختصاصدارد. بخشهاییاز كتابنیز همانطور كهگفتهشد در منطقهشمالو روزهایزلزلهسیر میكند. بههمینخاطر نویسندهدر انتخابنامشخصیتها بهموقعیتمكانیروایترمانتوجهكردهاست. مندآ نوعخلاصهشدهیكاسمبر اساسگویششمالیاست.
رمان«دلو دلدادگی» در بطنخود شكلیسنتیدارد چرا كهشخصیتاصلیآنبا وجود كشو قوسفراوانبهقهرمانتبدیلمیشود. هر چند كهضد قهرمانرمانبهاندازهقهرمانپروردهنشدهاست. در بسیاریاز صفحاتداستان، نویسندهبر آنشدهتا از قهرمانش«قهرمانزدایی» كند. با اینحالنمیشود از نظردور داشتكهنویسندهبا قبولواقعیتوجودیقهرماندر پیقهرمانزداییاستو اینمساله(قبولواقعیت) كارشرا سختو تا حدودی غیرممكن ساخته است.
برایاجتناباز قهرمانسازیبهمفهومسنتیاش، نویسندهمیتوانستبهجایدر مقابلهمقرار دادنقهرمانو ضد قهرماندر دنیایداستانیاش، آنها را در یكشخصیتواحد قرار دهد. حالا قریببهپنجسالاز چاپآخریناثر مندنیپور میگذرد و بههمینخاطر فرصتمناسبیاستتا كلیتآثار او را بررسیكرد. مجموعه آثار نویسنده، آیینهتفكر اوستو اینرا نمیشود در متنآثار مندنیپور بهوضوحدید. او دغدغهروشنفكریدارد و یكیاز ویژگیهای نویسندگان مكتبگلشیریهمیناست. البتهنویسندگیمیتواند ذاتا عملیروشنفكرانهباشد چرا كهنویسندهبهجایاینكهدر هیاتیكروشنفكر اجتماعییا سیاسیبهتغییر ساختارهایجامعهو صفآراییهایسیاسیبیندیشد، بهخلقجهانمنحصربهداستانشفكر میكند اما نگاهمندنیپور بهدنیایپیرامونشبههیچوجهنگاهیداستانینیستو اینخصیصه، گاهیباعثشدهكهداستانهایاو از نقشذاتیشان دور شوند. او دغدغه مشكلاتجهانپیرامونشرا دارد، جهانی كهدر آن زندگیمیكند. او نگراناتفاقاتیاست باید نویسندهرماننهصد و بیستو هشتصفحهییرا تحسینكرد اما بانگخطر وقتیبهگوشمیرسد كهاز رمانینهصدوبیستوهشتصفحهییكهبهچاپ دومهمرسیدهكمتر حرفیبهمیانمیآید.
كهمختصاتزندگیپیرامونشرا تغییر دادهاست. او بهدنبالحلمعادلاتنیكوشرزندگیباتوسلبهانعكاساینبرخوردها در دنیایداستانیاست. ایندغدغهها سببمیشود كهپیشذهنیتنویسندهدر انتخابو شكلدادنشخصیتها تاثیرگذار باشد. آنهمهاتفاقتاسفانگیز در داستانماهنیمروز و یا نقشمتافیزیكی«مار» در داستان«مومیا و عسل» و نمونههایدیگر نشانگر نگرانیمندنیپور نسبتبه تاؤیر مدرنیتهبر جامعهپیراموناوست. ایننگرانیوقتیبهما هیتآثارشآسیبمیرساند كهبدانیمنگاهاو بهجهانقرار استاز رویدستآن، نسخهمنحصر بفردیارایهدهد، نگاهیاز بالاست. او نسخهتجویز نمیكند اما خود را در موقعیتآگاهتر قرار میدهد. پسجهاناطرافشرا بهخوبو بد تقسیممیكند.
وقتینویسندهدرگیر اینمسائلمیشود نمیتواند آنطور كهباید و شاید بهخلقشگردهایداستانیبیندیشد و تنها سعیمیكند كهاستفادهبهتریاز تكنیكهایموجود داشتهباشد. بههمیندلیلاستكهجور اینضعفرا، نثر داستانهایشمیكشد. وسواسنویسندهدر لطافت نثر شگردیبرایپوششدادنبهاینضعفاست. شهریار مندنیپور نویسندهییحرفهییاستو هیچتردیدیدر اینواقعیتنیست. او استعداد قابلتوجهیهمدر ایجاد موقعیتهایبكر داستانیدارد اما دغدغههایروشنفكرانهاشاجازهنمیدهد كهاو راحتداستانبنویسد. مندنیپور آنقدر دلدر گروآرمانهایشكهاو را در جایگاهبالاتر قرار داده، نهادهاستكهاز خطر كردنمیهراسد. درستبههمینخاطر استكهبهدفعاتمخالفتشرا با آنچهتاثیر گرفتننویسندههایایرانیاز جریاناتادبیو حتیاجتماعیغربیمینامد، عنوانكردهاست. او چند سالیاستكهسردبیر مجلهادبیعصر پنجشنبهاست. بهنظر میرسد كهچنیناتفاقیموهبتیاستكهمیتواند او را نزدیكبهتمامجریاناتادبیایراننگهدارد. ایننویسندهشیرازیبهنابغهجواناعتقاد ندارد و كمتر حركتجدید داستانیاستكهاز گزند مخالفخوانیاو در امانباشد. اما هیچكداماینها دلیلنمیشود كهاو را دچار پیریزودرسبدانند. استعداد ستودنیاو گریزینمیگذارد كهاو را دچار تبیبدانیم(همسنگتبیكهاو اعتقاد دارد جوانترها مبتلایشهستند) كهبزودیپایینمیافتد یا لااقلامیدواریمبیفتد.
شهریار مندنیپور چند سالیاستكهكتابمنتشر نكردهاستاما بیتردید او حالا دارد مینویسد. باید نویسندهرماننهصد و بیستو هشتصفحهییرا تحسینكرد اما بانگخطر وقتیبهگوشمیرسد كهاز رمانینصد و بیستو هشتصفحهییكهبهچاپدومهمرسیدهكمتر حرفیبهمیانمیآید. شاید گرهكار مندنیپور دستدیگر نویسندهایرانی، محمدرضا صفدریباشد. بد نیستاو همگاهیاز جایگاهروشنفكر پایینبیاید و فقط گاهی همچون صفدری فوتبال ببیند و از اینجادویقرناخیر بهنفعخلقشگردهایداستانیجدید استفادهكند. جامجهانی۲۰۰۶ نزدیكاست.
... شاید همگرهیدر كار نباشد
منبع : ماهنامه ماندگار
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر بارش باران یسنا آتش سوزی پلیس قوه قضاییه تهران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار قیمت سکه خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
فضای مجازی سریال نمایشگاه کتاب تلویزیون مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه فلسطین حماس اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی