یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


آدم مهربانی هستم


آدم مهربانی هستم
● ایرج راد درباره سریال مدار صفردرجه
ایرج راد، یکی از بازیگران نام آشنا و محبوب تئاتر و تلویزیون کشورمان است که در دهه ۶۰ با ایفای نقش ناصرالدین شاه در مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر» به اوج محبوبیت و شهرت خود رسید. وی که معمولاً در آثار ماندگار نمایشی و با کارگردانان شاخص تئاتر و تلویزیون فعالیت دارد، این بار نیز با ایفای نقش «همایون پناه» در مجموعه تلویزیونی «مدار صفردرجه» به کارگردانی حسن فتحی در یکی از متفاوت ترین مجموعه های تلویزیونی سال های اخیر و با یکی از توانمندترین کارگردانان تلویزیون فعالیت می کند. به همین بهانه با ایرج راد گپی دوستانه داشتیم که در ذیل می خوانید.
▪ قدری از نقش خود در مجموعه تلویزیونی «مدار صفر درجه» بگویید؟
همواره صحبت می شد که نقش هایی که من برای ایفای نقش در تلویزیون پذیرفته ام، به نوعی به یکدیگر شبیه بوده اند و همیشه در نقش هایی که پذیرفته ام آدمی مهربان هستم یا اینکه انسانی سنگین و رنگین و از این نوع مسائل.
▪ یعنی جنتلمن به تمام معنا.
ضمن اینکه همیشه می گویند که نقش هایی که من ایفا می کنم همگی مثبت هستند و نقش منفی بازی نمی کنم. در واقع باید بگویم که نقش مثبت و منفی به معنایی که مصطلح شده وجود ندارد، یعنی هر نقشی دلایل خاص خود را دارد که عملکرد شخصیت اثر را در آن نقش به خصوص نشان می دهد، حالا اگر متن اشکال داشته باشد و این عملکرد را به نوعی با گذشته و ابعاد مختلف شخصیت اثر و مسائل اجتماعی، روانی، سیاسی، خانوادگی و تربیتی آن شخصیت همراه نداشته باشد، طبیعتاً با شخصیتی بدون دلیل بد یا بدون دلیل خوب مواجه می شویم، در حالی که اصلاً چنین آدمی در دنیا وجود ندارد که بدون دلیل خوب یا بد باشد چرا که این بستگی به شرایط دارد که انسان ها را در شرایط، موقعیت ها و تربیت های مختلف می سازد. وقتی با این نوع نگاه به شخصیت های یک اثر نگاه کنیم به دلایل تفاوت های آنها پی می بریم. من نیز به عنوان یک بازیگر بزرگترین وظیفه و مسوولیتم این است که نقش هایی را ارائه کنم که این واقعیت ها را به تماشاگر منتقل کند.
در مورد مجموعه «مدار صفردرجه» باید بگویم در ابتدا که متن این مجموعه و نقش خودم در آن را مطالعه کردم، همواره این وسوسه و وسواس را داشتم که مبادا به نوعی ذهنیت تماشاگر را نسبت به آنچه که تاکنون ارائه داده ام تغییر دهم و به نوعی از دیدن این نقش تماشاگر جا بخورد، چون همیشه انتظار به این سمت و سو می رود و برخی مواقع نیز می بینیم که نگاه تماشاگر بازیگر را شکل مشخصی از بازی سوق می دهد، زیرا آثاری که به بازیگر پیشنهاد می شود بر مبنای نگاه تماشاگران است.
وقتی به شکل روان شناسانه این نقش در مجموعه تلویزیونی «مدار صفردرجه» در متن دقت کردم و اتفاقاتی که در گذشته برای او رخ داده را در نظر گرفتم، به این نتیجه رسیدم که این شخصیت به خاطر آنچه که در گذشته برای او پیش آمده عکس العمل نشان می دهد، بنابراین شخصیتی نیست که ببینیم بدون دلیل بد است و در حقیقت چرایی بودن بد بودن او برای من به عنوان بازیگر مساله است که البته وظیفه و مسوولیت یک بازیگر این است که وقتی شخصیتی بد عمل می کند و تماشاگر شاهد آن است، تماشاگر متوجه شود که به چه دلایلی این شخصیت به وجود آمده تا از آن دلایل پرهیز شود.
این شخصیت، نمایشگر فردی است که در خانواده یی رشد پیدا کرده که پدرش در خانه یی اربابی نوکر بوده و مادرش نیز دائم در ستیز با پدر است و در دوران کودکی این شخص، ادامه تربیت و نگهداری را به پدر او می سپرد و آنها را ترک می کند، ضمن اینکه طی دعوایی بین پدر و مادر، مادر چیزی را به سوی پدر پرتاب می کند و این کودک خود را سپر بلای پدر می کند و به همین دلیل نیز بر اثر اصابت آن شیء به چشم او، یکی از چشمانش معیوب می شود. بنابراین مجموع ستم هایی که در خانه اربابی به او می گذرد همگی در روحیه او اثر می گذارد و موجب می شود تا او تصمیم بگیرد که در جایگاه اجتماعی قرار گیرد که از کسانی که به او ظلم کرده اند انتقام بگیرد.
این عوامل نکات قابل تاملی است، چرا که شکل تربیتی، اوضاع اجتماعی، محیط پرورشی او و تمام عقده مندی ها و ... باعث می شود تا او تصمیم بگیرد تحصیل کند و خود را به درجه و موقعیتی برساند که دختر منزل ارباب را به عقد خود درآورد که از یک منظر با عشق است و از منظری دیگر اثبات موجودیت او را بیان می کند و این در حالی است که متوجه عشق دختر به فرد دیگری می شود و همین عدم عاطفه بین او و همسرش دائماً او را دگرگون می کند.
در صحنه یی از این مجموعه می بینیم که از همسرش می خواهد همان عطری را به خود بزند که در اولین ملاقاتشان استفاده کرده بود که شاید به نوعی به دنبال بو و یاد مادرش است و در حقیقت طلب محبت می کند.
اینها نکات عاطفی را نشان می دهد که در این شخصیت وجود دارد، منتها شاید در برخی موارد به دلیل تعدد ماجراهایی که در یک مجموعه تلویزیونی وجود دارد این مسائل نتواند به طور دقیق در کنار یکدیگر قرار بگیرد تا بتوان آن را ارزیابی کرد.
می توانم بگویم دگرگونی این شخصیت و تمایل من برای اینکه شخصیت دیگری را با ابعادی متفاوت و نگاهی تازه تر بازی کنم و شاید خودم را محک بزنم و ببینم که آیا در حد توانم هست که چنین نقشی را ایفا کنم یا خیر، چرا که برخلاف اینکه تاکنون برخی معتقد بودند نقش های من با شخصیت خودم همخوانی دارد، این نقش برخلاف سایر نقش هایم شخصیت منفی را به نمایش می گذارد.
از صحبت های شما مشخص است که در مورد نقش خود در این مجموعه تلویزیونی مطالعه کرده اید با توجه به اینکه این مجموعه به شش دهه قبل پرداخته، شما تا چه اندازه به دنبال مطالعه تاریخ آن دهه از تاریخ کشورمان و اروپا که بخشی از داستان نیز در این جغرافیا می گذرد رفته اید؟
به هرحال برای رسیدن به هر نقشی باید وضعیت اجتماعی و سیاسی زمان و دوره یی که به شخصیت داستان پرداخته می شود را بشناسیم وگرنه نمی توانیم فضا، موقعیت و نحوه نگاه در شکل های مختلفی را که به لحاظ اجتماعی ، سیاسی و مسائل خانوادگی و اخلاقی و اعتقادی وجود داشته بشناسیم.
به خصوص اینکه این مجموعه تلویزیونی علاوه بر اینکه نیاز به شناخت موقعیت ایران در آن زمان داشت باید این شخصیت را نیز در نظر می داشتم که این فرد به عنوان یک سیاستمدار و سفیر در کشوری خارجی و در شرایطی حساس قرار دارد. همچنین گرایش هایی پیدا می شود که در برخی مواقع شکل اعتقادی و حزبی و گروهی دارد که او وابسته به یک قسمت از آنها در ایران است و یکسری از مسائل خاص و نفع طلبی های شخصی او وجود دارد و هم اینکه مسائلی به لحاظ جهانی و موقعیت خاص او در درونش قرار دارد که موجب می شود منافع و موقعیت هایش را بسنجد و در حقیقت همواره در حال شطرنج بازی کردن و حساب و کتاب است.
نتیجتاً باید آگاهی نسبت به وضعیت خاص زمان رویداد داستان نیز پیدا می کردیم که اصلاً چرا جنگ جهانی دوم به وجود آمد، چه مسائلی در آن زمان می گذشته، چگونگی روی کار آمدن هیتلر، وضعیت و موقعیت آن زمان دنیا و فرانسه و... که به سادگی نمی توانستیم از کنار آن بگذریم و باید در مورد آنها اطلاعات پیدا می کردیم.
البته باید این نکته را در نظر داشت که خیلی اوقات این موقعیت برای یک بازیگر پیش نمی آید که بتواند یک مطالعه وسیع و عمیق داشته باشد و همانند نویسنده اثر که طبیعتاً فرصت کافی برای مطالعه، تحقیقات و پژوهش در اختیار دارد نمی تواند مطالعه گسترده داشته باشد.
در کنار مطالعه بازیگر، راهنمای بازیگر متنی است که به او داده می شود و خود را از لابه لای متن و خصوصیات مربوط به آن و فضا و لحظات مطرح شده در سناریو پیدا می کند و اگر چرایی های بازیگر با بن بست برخورد کند طبیعتاً کارگردان بهترین راهنما برای اوست که با تبادل نظر به جوابی قانع کننده برسیم.
▪ حسن فتحی به عنوان کارگردان مجموعه تلویزیونی «مدار صفردرجه» آیا این امکان را فراهم می کرد که از نظرات شما نیز استفاده کند؟
معمولاً سوالاتی که در این زمینه برای حسن فتحی مطرح می کردیم پاسخ داده می شد، مگر اینکه سوالی مطرح نمی شد یا به این نتیجه می رسید که شاید احتیاجی به بازگو کردن یکسری از مطالب نیست.
▪ در بین سایر آثار تلویزیونی که در آنها ایفای نقش داشته اید، نقشی که در مجموعه تلویزیونی «مدار صفردرجه» به عهده دارید در چه جایگاهی برای شما قرار دارد؟
هنوز نمی دانم، چرا که من نیز همچون تماشاگران این مجموعه منتظر هستم. در برخی مواقع در یکسری آثار بازیگر آن اثر بنا به دلایلی ممکن است از نقش خود بسیار راضی بوده باشد در حالی که ممکن است در آن حدی که او از کار راضی است، مورد توجه بیننده قرار نگرفته باشد و روی تماشاگر اثر نداشته باشد. در برخی مواقع نیز عکس این اتفاق نیز رخ می دهد، به همین دلیل قضاوت در این مورد کاری بسیار سخت است و در حقیقت تماشاگر قضاوت می کند.
من شاید به استثنای دو سه اثر که هرگز دوست ندارم اسمی از آنها بیاورم سایر آثاری که در آنها بازی کرده ام سعی کرده ام مطلوب باشند و نهایت سعی ام را به کار گرفته ام که در بازیگری همواره صادق باشم. بازیگری و کار هنری باید خیلی خالص باشد تا اثرگذار باشد چرا که تماشاگر کوچک ترین مساله یی را با ناباوری باور نمی کند و باید همه چیز برای او باورپذیر و صادقانه باشد. به نظر من کار خوب هنری اثری است که پس از مشاهده تماشاگر را درگیر کند.
▪ مجموعه تلویزیونی مدار صفردرجه از این خاصیت برخوردار است؟
امیدوارم، همان گونه که پیش می رود بتواند تاثیراتی را به همراه داشته باشد، من نیز همچون تماشاگران در حال دنبال کردن این مجموعه تلویزیونی هستم. بد نیست به این نکته اشاره کنم که در تئاتر طی تمرینات یک اثر نمایشی خیلی راحت می توانیم به این نکته پی ببریم چرا که طی تمرینات متوجه می شویم جریانات چگونه پشت سر یکدیگر اتفاق می افتد و در حقیقت تئاتر بدون واسطه با تماشاگر مواجه می شود .
در حالی که در تصویر ما با چندین واسطه مواجه می شویم؛ یک واسطه دوربین است که شما را در چه شکل و شمایل و ابعاد و حرکتی گرفته که بخشی مربوط به دکوپاژ و بخشی دیگر به تفکیک های تصویری مربوط می شود که در ذهن کارگردان وجود داشته است. پس از آن تازه این محصول روی میز مونتاژ قرار می گیرد. در حال حاضر من نیز در حال دنبال کردن کلیت مجموعه هستم.
▪ تا به اینجا راضی بوده اید؟
من با تماشاگران مختلف که برخورد داشته ام، کمتر در یک سطح سلیقه وجود داشته اند، یعنی با افرادی مواجه شده ام که از این مجموعه بسیار خوش شان آمده و در مقابل برخی نیز ارتباط چندانی با این اثر برقرار نکرده اند، منتها باید درصد تفکر، سطح فکر، درجه و نگاه افراد را نیز در نظر داشت.
ممکن است بیننده یی صرفاً به دنبال برنامه های سرگرم کننده باشد، در حالی که طیف دیگری از بیننده ها با دید و نگاه بازتری نسبت به مسائل و به خصوص برنامه هایی که شکل تاریخی دارد و برخی مواقع نیز راجع به مسائل فلسفی صحبت می کند، تمایل داشته باشند.
آثار تلویزیونی حسن فتحی به سده های مختلف تاریخ کشورمان می پردازد و مطالعات تاریخی بی نهایت او نیز در این آثار مشهود است، هر چند برخلاف مرحوم علی حاتمی کمتر به جزئیات تاریخی می پردازد.
▪ با در نظر گرفتن این دانسته ها از فتحی و جوان بودن ایشان نسبت به سابقه فعالیت هنری شما چه شده که نقش همایون پناه را در این مجموعه تلویزیونی پذیرفتید؟
من پیش از این نیز سایر آثار تلویزیونی فتحی را دیده بودم و آثاری چون «شب دهم» که ارتباط بسیار خوبی را نیز با مخاطبان برقرار کرده بود، مشاهده کرده بودم. همچنین از فعالیت تئاتری او نیز اطلاع داشتم. وقتی متن را نیز مطالعه کردم از نظر تاریخی و موقعیت و نوع نگاه فتحی نسبت به آن، احساس کردم کاری است متفاوت.
قبل از اینکه کار آغاز شود نیز یکی دو جلسه در مورد نقشم در این مجموعه با ایشان صحبت کردم و با توجه به نگاهی که نسبت به نقش همایون پناه پیدا کرده بودم تمایل پیدا کردم که این نقش را بازی کنم، ضمن اینکه وجود چند نفر در این پروژه در تصمیم من موثر بود که به عنوان اداره کننده در این مجموعه حضور داشتند.
برمی گردم به سابقه کاری خود شما، با وجود اینکه در نقش همایون پناه خوب ظاهر شده اید، هر قدر سعی می کنم این نقش را در کنار نقش ناصرالدین شاه در مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر» قرار دهم، نمی توانم.
▪ آیا در اثر بعدی شما در تلویزیون می توانیم امیدوار باشیم که کاری ارائه شود که نزدیک به نقش شما در مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر» باشد؟
اصلاً نمی توان چنین چیزی را ادعا کرد.
▪ چرا؟
بنا به خیلی از دلایل.اولاً در کار و نقشی که پیشنهاد می شود، گروه تولید یک اثر، همگی باید شرایطی را به وجود آورند، همچنین موقعیت بازیگر نیز خیلی مهم است که تا چه اندازه بتواند خود را از هر نظر در اختیار کار قرار دهد؛ از نظر شرایط روحی، شرایط اقتصادی، شرایط کاری و موقعیت زندگی و همه آنچه که هست، تا این راحتی را داشته باشد تا خود را کاملاً به دست کاری که انجام می دهد، بسپرد.
پیمان شیخی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید