جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ساده‌انگاری‌ست اگر تصور شود آمریکا تشنه‌ی جنگ نیست!


ساده‌انگاری‌ست اگر تصور شود آمریکا تشنه‌ی جنگ نیست!
امروز که دیگر گزارش محمد البرادعی، رئیس سازمان بین‌المللی انرژی اتمی، به روشنی آشکار کرده است که تلاش ایران برای دست‌یابی به انرژی هسته‌ای، هدفی مغایر با اهداف آن سازمان جهانی ندارد و ایران قصد ساختن بمب اتمی را در سر نمی‌پروراند، باز هم آمریکا و دیگر متحدان امپریالیست او کوتاه نمی‌آیند و هم‌چنان به بهانه‌جویی‌های خود برای ایجاد جو پرالتهاب جنگی ادامه می‌دهند و در اتهام‌زنی به ایران، پیوسته می‌کوشند و به هر ترفندی متوسل می‌شوند که ایران را یک خطر جدی برای بشریت به‌حساب آورند تا افکار عمومی جهانی را برای تجاوز به مملکت ما آماده‌تر سازند.
واقعیت این است که اگر آمریکا هدفی غیر از جنگ داشته باشد، باید گزارش آقای البرادعی را به فال نیک بگیرد و آن را به عنوان سکوی پرش به‌سوی نزدیکی با ایران به‌حساب آورد و باب گفتگوهای سازنده را باز کند و فضای پر تنش کنونی را به فضایی آشتی‌جویانه تبدیل کند؛ اما متاسفانه همان‌طور که از ذات امپریالیسم برمی‌آید، آمریکا جنگ‌طلب است و بدون جنگ هرگز نخواهد توانست به ادامه‌ی حیاتش امیدوار باشد. آمریکا می‌خواهد به هر بهانه ممکن جنگ‌افروزی کند.
آمریکا، در هر شرایط زمانی و مکانی ممکن، نیاز به خلق دشمن دارد ، آن را قوی و نیرومند جلوه می‌دهد، آن را خطرناک برای بشریت به تصویر می‌کشد و گونه‌ای عمل می‌کند که وجود آن دشمن خود ساخته، آمریکا را تهدید به نابودی می‌کند و همه‌ی این کارها را با تمام ابزار و وسایل تبلیغاتی و مالی که در اختیار دارد به پیش می‌برد.
آمریکا به راحتی برج‌های دوقلو را منفجر می‌کند، القاعده‌ی ساخته‌ی خودش را شبح شکست‌ناپذیر می‌سازد، به افغانستان یورش می‌برد و آن را اشغال می‌کند، با اشغال عراق، نسل‌کشی در آن کشور را قانونی می‌سازد، یوگسلاوی را تکه‌پاره می‌کند، فقر و نکبت جهانی را به گردن بی‌نوایان می‌اندازد و تراست‌های چپاول‌گر اسلحه‌سازی و دیگر شرکای آن‌ها را به نیکی نام می‌برد و وجود آنان را ضروری برای اجرای عدالت جهانی جا می‌زند و این همه را به‌خاطر برقراری و اجرای «دموکراسی» مورد علاقه‌اش در سراسر جهان انجام می‌دهد.
آن‌چه مهم است و باید از آن غافل نشد: فریبی‌ست که این عامل به بردگی کشاندن جهانی در بخشی از نیروهای اپوزیسیون هر کشور هدف ایجاد کرده و می‌کند!!
متاسفانه، در ایجاد چنین فریبی، حاکمیت چنین کشورها نیز سهمی جدی و کلیدی دارند! آنان که در عمل، خودآگاه و ناخودآگاه، براساس منافع قشرهایی که در تحلیل نهایی در راستا و جهت امیال امپریالیسم حرکت می‌کنند، کینه‌توزانه مصمم‌ترین نیروهای ضد امپریالیسم را مورد فشار قرار می‌دهند، آنان را به جرم مبارزه برای آزادی‌های اساسی و دموکراتیک سرکوب می‌کنند، اعدام و زندان و شکنجه را برایشان ارزانی می‌دارند... در عمل به امپریالیسم آمریکا کمک می‌کنند؛ چرا که باعث می‌شوند تا بخشی از همین نیروها، با کمال تاسف، تا آن حد به ضد ماهیت خود مبدل ‌شوند که آمریکا را ناجی می‌یابند!! این نیروهای سرخورده از مبارزه‌ی اصولی و تاریخی، از شدت نفرت از حاکمیت‌های کشور خود، شرمگینانه به آمریکا چشم می‌دوزند و دیگر توجه ندارند که آمریکا، نه در شعار، بلکه در واقعیت، دشمن تمام خلق‌های جهان است. آمریکا بنا بر ذات خود نسبت به هیچ ملت و قوم و مذهبی ارادت ندارد و تنها انحصار بی‌وقفه‌ی ثروت‌ها و نیروهای کار جهانی‌ست که او را انگیزه‌ی حیات می‌بخشد.
بر تمام نیروهای ترقی‌خواه و ضد جنگ و صلح‌جوست که در این شرایط خاص، جای اضداد را اشتباه نگیرند و آمریکا را مهربان‌تر از مادر ندانند. باید که متوجه بود که هیچ نیروی چپ واقعی، برای منافع شخصی مبارزه نکرده است که امروز برای منافع و کینه‌‌های شخصی، در دام آمریکا بیافتد.
چپ باید هوشیار باشد، در شرایطی که قوچانی‌های ورشکسته‌ی اصلاح‌طلب، و جناب کروبی‌های با تجربه‌ که همیشه به عنوان میان‌دار شناخته می‌شدند، اما امروز حادثه‌ی بروجرد را به مارکسیست‌ها وصل می‌کنند، آیا به حاکمیت اصول‌گرای کنونی خط نمی‌دهند که در همین شرایط تهاجم آمریکا، دور تازه و دیگری از چپ‌ستیزی و چپ‌کشی راه بیاندازند. آیا آنان مایل نیستند، پای جناح مترقی آمریکای لاتین را از ایران قطع گردانند؟ آیا حضور چاوزها در ایران که باعث کلافه‌شدن امپریالیسم آمریکا شده است، این اصلاح‌خواهان حامی اقتصاد افسارگسیخته‌ی «آزاد» را رنج نداده است؟
چگونه است که در این شرایط حساس و بحرانی که ناوهای آمریکایی در خلیج فارس، خود‌رقصانی می‌کنند و کشور ما را از هر طرف در محاصره دارند... این حضرات به فکر افتاده‌اند که باز هم بر جو چپ‌ستیزی دامن بزنند و میهن را از پیشروترین و مصمم‌ترین نیروهای ضد امپریالیسم تهی گردانند. آیا خدمت‌گذاری به آمریکا از این آشکارتر و پر رنگ‌تر هم می‌شود؟
چپ راستین، باید که هوشیاری‌اش را در همین شرایط نشان دهد! قویا بداند که خود را تحت رهبری آمریکا قرار ندهد. هر نیرویی که آمریکا را، در عمل، به‌عنوان آلترناتیو قبول کند و اسیر وسوسه‌های صدای آمریکا شود و در راستای خط مشی امپریالیسم آمریکا حرکت کند، باید عاقبتی را برای کشورش به تجسم آورد که عراق و افغانستان، حداقلی دربرابر آن است!!
همان‌طور که آمد آمریکا فقط جنگ می‌خواهد! آمریکا هنرمندانه ایران را جنگ‌طلب معرفی می‌کند و با این کار بر آمار افکار عمومی به نفع خود اضافه می‌کند. نیروهای ضد جنگ و جبهه‌ی صلح‌خواهان، باید در مسیر به حق ایران برای مبارزه‌ی ضد آمریکایی‌اش، متحدانه عمل کنند و در این راستا جهت حرکت این مبارزه را به‌گونه‌ای رهنمون شوند که از آمار فریب‌خوردگان آمریکا برای افروختن جنگی دیگر بکاهند و او را از ذخایر مادی و معنوی لازم برای چنین جنگی تهی گردانند.
این کار امکان‌پذیر نیست مگر آن که نیروهای کلیدی کشور از طرفی افکار عمومی نسبی جهانی را که کم و بیش در مصوبات سازمان ملل تجسم می‌یابد مورد توجه قرار دهند و از طرف دیگر مصرانه بر حق ایران و دیگر کشورهای هم‌سو، با کمک تمامی نیروهای ترقی‌خواه، پای فشرده شود.
همه‌ی نیروهای صلح‌جو و ضد جنگ جهانی آگاهند که آمریکا، هر بهانه‌کوچکی را عمده می‌کند تا با جلب نیروها و افکار عمومی داخلی و جهانی، جنگ‌ها را شعله‌ور گرداند. بر تمامی مبارزین واقعی ضد امپریالیسم است که خدعه‌ها و نیرنگ‌های آنان را افشا کنند و مهم‌تر از همه خطر جنگ را که جز ویرانی و نابودی، آن‌هم از نوع قرن بیست و یکمی‌اش است!، که عملا سرزمین سوخته به‌جای می‌گذارد... جدی بگیرند.
هادی پاکزاد
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه