جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

الگوی زن مسلمان, الگوی زن غربی


الگوی زن مسلمان, الگوی زن غربی
امام خمینی احیاگر اسلام ناب محمدی صلـی الله علیه و آله و سلـم, در عصـر حاضـر, همه اقشار جـامعه را حیات بخشیـد. در ایـن میان تحـولـی كه در قشر زنان به بـركت انقلاب اسلامـی و روشنگریهای آن بزرگوار به وجـود آمد, بسی ارزشمند و در خـور تإمل است. ایشان به لحاظ مظلومیتی كه بر زنان در طـول تاریخ, هـم در عصر جاهلیت قدیـم و هـم در دوران جاهلیت مدرن وارد شده, تلاش فراوانی را در جهت آگاهـی بخشیـدن به ایـن قشر نسبت به ((گـوهر وجـودی زن)) و ((حقـوق انسانی و اسلامی)) او نمـود.
بخـش كـوچكـی از دیدگاههای حضرت امام در ایـن عرصه با عنوان ((الگوی زن مسلمان و الگوی زن غربـی)) در ایـن مختصر مـورد بررسی قرار می گیرد تا از رهگذر آن تفاوت فاحشـی كه میان دو نگرش اسلامـی و غربـی نسبت به زن وجـود دارد, آشكار شـده و جایگاه والا و ارزشمنـد زن در فرهنگ و جامعه اسلامی روشن گردد. زن در عصر جاهلیت زن در عصر جاهلیت قبل از اسلام, دارای هیچ گـونه ارزش انسانـی و اجتماعی نبـود, به طـوری كه تنها وظیفه او ((خـدمت به مـرد)) و ((به دنیا آوردن فـرزنـد پسـر)) بـرای شـوهـر بـود. در جهالت و گمراهی و تـوحـش این مردم و ذلت و بیچارگی زن همیـن بـس كه اگر زنـی, دختری به دنیا مـیآورد, گذشته از اینكه خـود مـورد بغض و كینه مرد قرار می گرفت و دیگران از او كناره مـی گرفتند و مـدتها به زندگـی در انزوا محكـوم مـی شد, در مـواردی حتـی فرزند دخترش زنده به گور مـی شد و مادر هیچ گـونه حقـی در دفاع و نگهداری از فرزنـدی كه ماهها برای پرورش او در رحـم تحمل رنج و سختـی كرده بـود, نـداشته و جرإت اعتـراض و مقاومت در برابـر اراده شـوهر نـداشت. تاریخ ماجـراهای غصه ناك فـراوانـی از ایـن بـاور غلط و وحشیانه را بر سینه دارد. قرآن كریم این سنت پلید را ایـن گونه ترسیم می كند: ((و اذا بشر احدهـم بالانثی ظل وجهه مسودا و هو كظیم یتواری مـن القوم مـن سوء ما بشر به إیمسكه علی هون ام یدسه فی التراب الا سإ ما یحكمـون)).(۱) و چـون یكـی از آنها به فرزند دختری مژده داده مـی شـد, از شـدت غم و حسـرت رخسارش سیاه شـده و سخت دلتنگ می شد و از ایـن عار و ننگ مژده ای كه به او داده شده, از قـوم و قبیله اش می گریخت و به فكر فرو مـی رفت كه آیا با ننگ و ذلت ایـن دختر را نگه دارد یا او را زنـده به گـور نماید, آگاه باشید كه بسیار بد می كنند. چنانچه در جامعه فرعونی, فرزندان بنـی اسرائیل به قتل مـی رسیدند و زنان با ذلت و نكبت نگهداری مـی شـدنـد تا به خـدمت فـرعونیان درآینـد.(۲) امام خمینـی مـوقعیت اسفبـار زن را در عصـر جاهلیت مـورد اشاره قرار داده و منتـی را كه اسلام بـر ایـن قشـر دارد, گـوشزد نموده و می فرمـودند: ((در جاهلیت زن مظلـوم بـود و اسلام منت گذاشت بر انسان, زن را از آن مظلـومیتی كه در جاهلیت داشت, بیرون كشید. مرحله جاهلیت, مرحله ای بود كه زن را مثل حیوانات بلكه پاییـن تر از او, زن در جـاهلیت مظلـوم بــــود. اسلام زن را از آن لجنزار جاهلیت بیـرون كشیـد.))(۳) ایشان محیطـی را كه حضـرت زهـرا سلام الله علیها, در آن به دنیا آمدند, ایـن گـونه معرفی می نمـودند: ((ایـن ولادت باسعادت در زنان و محیطـی واقع شد كه زن به عنـوان یك انسان مطرح نبـود و وجود او موجب سرافكندگی خاندانـش در نزد اقـوام مختلف جـاهلیت به شمـار مـی رفت. در چنیـن محیط فـاسـد و وحشت زایـی پیامبـر بزرگ اسلام دست زن را گـرفت و از منجلاب عادات جاهلیت نجات بخشیـد.))(۴) نه تنها در جامعه جاهلـی حجـاز, بلكه در جـوامع متمدن آن روز یعنـی ایران و روم نیز زنان تحت ظلـم و ستـم مـردان بوده و از كمتـریـن حقـوق انسانـی محـروم بـودنـد.
((در یـونان زن جزء كالاهای تجارتی در بازارها خرید و فروش می شد و بعد از وفات شـوهر حق زندگـی نداشت. در هند وقتـی مرد مـی مرد برای رهایی روحـش از تنهایی, زن را با او زنده زنده می سوزاندند و ایـن سـوختـن را نـوعی فـداكـاری و عشق زن به همسـر قلمــداد می كردند. در میان یهودیان زن جزئی از ارث پـدر به شمار مـیآمد, تـولد یك پسر جشـن و سرور به همراه داشت ولی تولد یك دختر غم و اندوه به همراه میآورد. در میان مسیحیـان, فحشـإ بیشتـریـن رشـد خـود را در دوره رواج رهبانیت و زهد افراطـی میان مردان و زنان مسیحـی بروز می كند تا جایـی كه لـوتـر بـرای اصلاح انحرافات كلیسا, بپا مـی خیزد.))(۵) چنانچه ملاحظه می شـود زن در بعضـی از جـوامع از حق استقلالی حیات نیز محروم بوده و حیات او به حیات شوهر وابسته بـود به طوری كه پـس از مرگ شـوهر, حق زندگی نداشت. چنانكه در بسیاری از جـوامع پیشرفته در گذشته و حال, زن نسبت به اموال خـویـش, هیچ گونه حق تصرف نداشت. یكـی از نویسنـدگان كه قانـون مـدنـی ایران را شرح كرده, می نویسد: ((استقلالـی كه زن در دارایـی خـود دارد و فقه شیعه از ابتدا آن را شناخته است, در یـونان و روم و ژرمـن و تا چندی پیـش هـم در حقوق غالب كشورها وجود نداشته یعنی مثل صغیر و مجنون, محجـور و از تصرف در اموال خود ممنوع بـوده. در انگلستان كه سابقه شخصیت زن در شخصیت شوهر محو بـود, دو قانون یكی در ۱۸۷۰ و دیگری ۱۸۸۲ میلادی به اسـم قـانـون مـالكیت زن شـوهـردار, از زن رفع هجـــر نمـود.))(۶) در سایر كشـورهای اروپایی نیز از اوایل قرن بیستـم در طـی چنـدیـن دهه به مرور حق مالكیت برای زن به رسمیت شناخته شد. اسلام و نجات زن اسلام با ظهورش, ((غبار غلیظ مظلومیت و ذلت)) را از ایـن مخلـوق الهی و شـریك مرد در زنـدگـی پاك كرد و به طـرق مختلف ((كـرامت ذاتی زن)) را آشكار ساخت. سنـن جاهلی و رفتارهای غیر انسانی با زنـان را تقبیح نمـود و آنـان را به رفتـار نیكـو و ادای حقـوق انسانـی زنان تشـویق و مـوظف ساخت.
ملاكهای ارزشـی را در جـامعه دگرگـون كرد, نه مرد بودن را ملاك كـرامت شمرد و نه زن بـودن را نشـانه نكبت و بـدبختـی, بلكه معیـار و فضیلت را ((تقـــــوا و خـویشتـن داری در برابر گناه و نافرمانـی خدا)) شمرد, چه دارنده آن مرد باشد و چه زن. به زنان حقوق مساوی با حقـوق مردان اعطإ نمـود چـرا كه در انسـانیت تفاوتـی میان زن و مـرد نیست و اگـر تفاوتهایـی در بعضـی از حقـوق دارنـد, مـربـوط به ویژگـی زن یا ویژگـی, مرد است و امری كاملا طبیعی و عقلایـی است و هیچ كدام از ایـن حقـوق ویژه, ملاك ارزش و امتیاز نزد خـداونـد سبحـان نیست. آنچه را كه ملاك كرامت و ارزش به جامعه معرفـی كـرد, مـربـوط به انسـانیت انسـان است نه زن و مـرد بـودن انسـان. در ایـن مكتب به زن استقلال و هـویت بخشیـده شـــد.
او گذشته از اینكه می تـواند پله های رشد و تعالی را بپیماید, در عرصه مذهبـی دارای هـویت مستقل است, تكـالیف و حقـوق خـاص خـود را دارد, در احكام تقلید, سفر, تصرف در اموال و امثال آن تابع مرد نبـوده و به عنـوان ((انسـان مكلف)), خـود مستقلا دارای مسـوولیت است. از نظر اجتماعی و حقـوق, مالك كار و دسترنج خـویـش است. و ان لیـس للانسان الا ما سعی.(۷) حق دارد, بلكه موظف است تحصیل علـم نماید و حـد معینـی بـرای تحصیل وجـود ندارد. علت نفـوذ و گستـرش سـریع اسلام در جزیـره العرب و فتح قلـوب ملل مختلف, در اهتمام ایـن مكتب به حقـوق انسانی اقشار مختلف جامعه بویژه اقشار مظلوم آن بود. بی جهت نبـود كه محرومان و مظلومان و از آن جمله زنان در گرایش به اسلام و پذیرفتـن ایـن مكتب پیشقدم بـوده و در تشـویق و تحـریص شـوهـران خـویـش نقـش داشتند. قرآن كریم در شرایط آن روز جامعه, زنانی شایسته چون حضرت مریـم سلام الله علیها و آسیه همسـر فـرعون را معرفـی كرده و از ایشان به عنـوان زنان صـالح و وارسته تجلیل نمـود. مهمتـر از همه, از حضرت زهرا سلام الله علیها, به عنـوان ((كـوثـر)) یاد كرده و به عنـوان ((الگـو و اسـوه)) معرفـی نمـود و بـدیـن وسیله صلاحیت و شایستگـی زن را در رسیـدن به كمالات معنـوی و الگـو بـودن بـرای همگان به اثبات رسانید. پیراستـن حضرت مریـم از اتهامات ناروای یهودیان, خدمتی بزرگ در حق ((زن لایق, عفیف و وارسته)) و دفـاع از حقـوق او بود. تجلیل از آسیه در دربار پادشاهی فرعون با آن جلال و شكـوه مادی, ارج گذاری به ((قدرت و تـوانایـی زن در مبارزه با استكبار و نیل به كمالات انسانی)) بـود. چنانچه معرفی شخصیت والای حضرت زهرا(س) و نقـش او در تـاریخ اسلام, نشـانگـر شـایستگـی زن در عرصه هــای گوناگـون اخلاقی, سیر و سلـوك معنوی, اجتماعی و سیاسی است. امام خمینی برای حضرت زهرا(س) شخصیتی جامع تصـویر می كرد و می فرمـود: ((تمام ابعادی كه بـرای زن متصـور است و بـرای یك انسان متصـور است در فاطمه زهرا سلام الله علیها جلـوه كـرده و بـوده است. یك زن معمـولی نبـوده است. یك زن روحانی, یك زن ملكـوتی, یك انسان به تمام معنـا انسان, تمـام نسخه انسـانیت.))(۸)
نقشـی كه اسلام برای زن در نظام خلقت قایل است, دقیقا منطبق بـر فطرت و جایگاه او در نظام آفـرینـش است. در عیـن آنكه ماننـد مرد بـرای او در اجتماع نقـش قایل است, اما در میان همه مشاغل مهمتریـن شغلی را كه بـرای انسان متصـور است یعنـی ((تـربیت)) بـر عهده او نهاد. ((تـربیت انسـان)) از مهمتـریـن, دشـوارتـریـن و ظریفتـریــــن مسـوولیتهاست, از ایـن رو بـر عهده پیـامبـران نهاده شــده است. زن با برخـورداری از ویژگیهای خاص جسمـی و روحـی, نقـش مادری و تربیت فرزنـد را كه زیربنایـی تـریـن نقشها در نظام خلقت است, و صلاح و فسـاد جـوامع بـدان بستگی دارد, عهده دار است.
ایـن مكتب برای تربیت فرزنـد كه چه بسا سرنـوشت جـوامع را رقـم مـی زنـد, آن قـدر اهمیت قایل است كه برای انتخاب همسر و آداب و رفتـار پـدر و مـادر قبل از انعقـاد نطفه از رحـم مـادر, دوران بارداری مادر تا دوران تـولد و شیرخـوارگی و تا دوران كـودكـی, نـوجوانی و جـوانی دستـورالعملی دقیق تنظیـم و ارایه شده تا در پرتـو رعایت آن, فرزندی شایسته و لایق تربیت شـده و وارد اجتماع گردد. امام خمینی می فرمود: ((زن مـربـی جـامعه است, از دامـن زن انسانها پیـدا مـی شـونـد. مـرحله اول مـرد و زن صحیح از دامـن زن است. مـربـی انسانها زن است. سعادت و شقاوت كشـورها بسته به وجـود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست مـی كنـد و با تـربیت صحیح خـودش كشـور را آباد می كند. مبدإ همه سعادتها از دامـن زن بلند می شـود. ))(۹) صـد افسـوس كه از نقـش مهمـی كه اسلام بر اساس خلقت زن, برای او قایل است, غافلیـم و آن را امـری ساده و پیـش پـا افتاده تلقـی می كنیـم. شاید یكی از علل و عوامل مهم عدم تـوفیق جوامع در امر ((تربیت)), بـی تـوجهی به نقـش معجزهآمیز و حیاتی زن در مـوقعیت مادری باشد. غفلت از نقـش و توانایی مهم زن و مشغول كردن او به مشاغلـی كـم اهمیت و گاهـی نامتناسب با استعدادها و تـواناییهای او, خسـارات زیـادی به بـار آورده است. مروری بر زندگی شخصیتهای بزرگ و وارسته تاریخ كه نقطه عطفـی در تاریخ شمرده مـی شـوند و منشإ خدمات و بركات فراوانی بـوده اند, نشان می دهد كه زنان در تربیت ایشان نقـش تعییـن كننده داشته اند. امام خمینی در وصف حضرت زهرا(س) مـی فرمـود: ((زنی كه در حجره ای كـوچك و خانه ای محقر انسانهایـی تـربیت كرد كه نـورشان از بسیط خـاك تا آن سـوی افلاك و از عالـم ملك تـا آن سـوی ملكـوت اعلـی مـی درخشـد. صلـوات و سلام خـداوند تعالـی بر ایـن حجره محقری كه جلـوه گاه نور عظمت الهی و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.))(۱۰) همیـن مقدار اندك می تـواند دورنمایی از ((موقعیت ممتاز زن)) را در فرهنگ اسلامی نمایان سازد.زن در جاهلیت مدرن مظلـومیت و محـرومیت زن از حقـوق انسانـی منحصر به عصـر جاهلیت گذشته نبـود, بلكه در عصر علـم و تكنولوژی نیز, زن بیـش از مرد مـورد ظلـم و بـی عدالتی قرار گرفت. در ایـن مجال اندك, تنها به بـرخـی از ابعاد مظلـومیت و محـرومیت زن اشـاره مـی كنیم.
الف) زن, ملعبه سرمایه داران وارد كـردن زن به صحنه اجتماع در قـرون اخیر در اروپا, هر چنـد با شعار ((آزادی زن)) و ((تساوی زن و مـرد)) انجام شـد, اما در حقیقت بـا هـدف بهره كشـی بیشتـر از وجـود زن به نفع مـرد انجام گرفت. زن از خلقت و فطرتـش فاصله گرفت و به استخـدام بیشتر مرد درآمـد. متفكـر شهیـد آیت الله مطهری تحلیلـی روشنگرانه در ایـن زمینه دارد و می نویسد: ((یكـی از عوامل این بـود كه مطامع سرمایه داران در ایـن جـریان بـی دخالت نبـود. كـارخـانه داران بـرای اینكه زن را از خـانه به كارخانه بكشند و از نیروی اقتصادی او بهره كشـی كنند, حقـوق زن, استقلال اقتصادی زن, آزادی زن, تساوی حقـوق زن با مرد را عنـوان كردند و آنها بودند كه توانستند به ایـن خواسته ها رسمیت قانونی بـدهنـد. ))(۱۱) سپـس به نقل از ویل دورانت مـی نـویسـد: ((زنان كارگران ارزانتری بـودند و كارفرمایان,آنان را بر مردان سركـش سنگیـن قیمت, ترجیح می دادند. یك قرن پیش در انگلستان كار پیدا كردن بر مردان دشـوار گشت اما اعلانها از آنان می خـواست كه زنـان و كـودكـان خـود را به كـارخـانه هـا بفـرستند ... نخستیـن قـدم بـرای آزادی مادران بزرگ ما قانـون ۱۸۸۲ بـود.
به مـوجب ایـن قانـون زنان بـریتانیای كبیـر از امتیاز بـی سابقه ای برخـوردار می شدند و آن اینكه پـولـی را كه به دست مـی‌آوردند حق داشتند كه برای خـود نگهدارند. ایـن قانون اخلاقی عالی مسیحی را كارخانه داران مجلـس عوام وضع كردند تا بتـواننـد زنان انگلستان را به كارخـانه ها بكشاننـد. از آن سال تـا به امسال سـودجـویـی مقاومت ناپذیری آنان را از بندگـی و جان كنـدن در خانه رهانیده, گرفتار جان كنـدن در مغازه و كارخانه كرده است.))(۱۲) در حالـی كه در اسلام وظیفه تإمیـن زندگـی زن بر عهده مرد است, در فرهنگ اروپایی عملا مسـوولیت مردان كاسته یا به طور كلی مرتفع شده, زن وارد بـازار كار شـده, دوشـادوش مـرد به كار و فعالیت اقتصـادی مشغول گـردیـده, علاوه بـر آنكه به مثابه نیروی كار ارزان مـورد بهره كشـی قرار گرفته, وظیفه تإمیـن معیشت خـود و گاهی فرزندان را نیز متكفل شـده است. آمارهای تكـان دهنـده سـازمـانهای رسمـی جهانـی حكایت از وضعیت رقت بار زنان در عصر علـم و تكنـولـوژی و تسـاوی حقـوق زن و مـرد و رفـاه و پیشـرفت است. از حـــدود ۱/۳ میلیارد انسانی كه در سرتاسر جهان در فقر بسر مـی بردند, ۷۰% زن هستند,۱۳ خانـوارهای جهان تحت سرپرستـی زنان اداره می شـود.(۱۳) هنـوز در بسیاری از كشـورها دستمزد زنان در مقـایسه بـا دستمزد مردان در یك كار مساوی به مراتب كمتر است. بـر اساس یك آمار در بسیاری از كشـورهای صنعتـی, زنـان ۷۰ تـا ۸۰ درصـد نـرخ دستمزد ساعتـی مردان را دریافت مـی كنند.
در ژاپـن و جمهوری كره دستمزد آنان نصف دستمزد مـردان است.(۱۴) ایـن همه نشانگـر ایـن واقعیت تلخ است كه بـا ورود زن به صحنه اجتمـاع, نه تنها حقـــــوق او تإمیـن نشده, بلكه بسیاری از حقوق دیگرش نیز نادیده گرفته شده است.
ب) زن, ملعبه مردان بی بند و بار بدبختـی و فلاكت دیگر زن بهره كشـی جنسـی از او است. چـون ارتباط محدود زناشویی میان زن و شوهر تـوسط بعضی از فیلسـوفان آن دیار نشانه عقب ماندگـی و مخالف با آزادی رفتار خـوانده شـد, با ورود زن به اجتماع و ارتباط نامحـدود بـا دیگـران, كانـون خـانـواده متلاشـی شد. جان استـوارت میل از بنیانگذاران دمكراسـی و برابری در این باره می گوید: ((آزادی عمل هر كـس در مـورد روابط جنسـی باید به طـور كلی غیر مهم و امری كاملا خصـوصی بشمار آید, امری كه ارتباطی به هیچ كـس دیگر و به دنیای خارج نـدارد. روزی فرا خـواهـد رسیـد كه مقصـر شناختـن كسـی بـرای ایـن امـور جزو خرافات و تـوحشهای روزگاران كـودكـی نـوع بشر شمرده خـواهد شد.))!(۱۵) ورود اینچنینی زن به اجتمـاع, گذشته از فسـاد اخلاقـی و بـی بنـد و باری كه به دنبـال داشت, كانون خانواده را متلاشی كرد, به طـوری كه امروزه متفكران دلسـوز آن دیار, خـود از متلاشـی شـدن خانواده كه كانـون محبت و تـربیت فـرزنـدان شـایسته است, مـی نـالنـد. با متلاشی شدن خانواده و از بین رفتـن علاقه و ارتباط پدر و مادر در محیط خانواده و فرود آمـدن خیمه خانـواده, فرزنـدان حیران و سرگردان و محروم از محبت و عاطفه پـدر و مادری وارد اجتماع شده و هر كدام جذب قطبهایـی در اجتماع فاسـد گشته و بسیاری از آنان به پـوچی در زندگی رسیدند. بسیاری دم غنیمتی شده و بسیاری دیگر به هر قیمتـی دنیای پرزرق و برقی را به بهای لگدمال كردن حقـوق انسانهای دیگـر بـرای خـود ساختنـد و البته بسیاری از مردم نیز خـود را غرق در كار و فعالیت نمـودنـد, غرق در كار و كار و كار شـدنـد تا همه چیز را فـرامـوش كننـد. طـراحان و صحنه گـردانان, سیستمـی را پایه گذاری كـردند كه پـدر, مادر و فـرزنـد هر كـدام بیگانه از یكـدیگر و به صـورت جـدا فقط كار كنند و كار كنند تا نظام سرمایه داری سر پا بماند و البته مردم نیز از رفاهـی نسبـی بـرخـوردار بـاشنـد.
در آن سیستـم هـدف, كار و فعالیت است و از برآورده كردن نیازهای معنـوی و روحـی خبری نیست, چرا كه بسیاری از نیازهای روحـی و معنـوی در آن زندگی به فرامـوشـی سپرده شده است. در چنیـن نظامی زن بیش از مرد متضرر شد, چرا كه او بیش از مرد از خلقت و فطـرت خـویـش فاصله گرفت و به تعبیر صحیح تـر دور نگه داشته شد. در ایـن سیستم زن هم نیروی كار ارزان برای مردان استثمارگر است, هـم بدون آنكه مرد بار سنگیـن مسوولیت معیشت زن را بـر عهده بگیرد, رسالت اداره خانـواده و همسر و فرزنـدان را بپذیرد, مجانا به هدف خـود كه همانا بهره كشی بـی حد و حصر جنسـی از زن بـود, رسیـد. البته با شناخت عمیق از بعضـی از روحیات زن مثل علاقه به خـودنمایی, او را مانند كـودكـی با اسباب بازیهایـی مشغول كـرد, او را ستـاره تئاتـر و سینمـا نمـود, چهره شـــاخص تبلیغاتـی بـرای شركتها و سازمانها كرد, و ایـن همه را با شعار فـریبنـده ((آزادی زن)) و ((تسـاوی زن و مـرد)) انجــــام داد.
ج) زن, كالای تجـاری مصیبت بـارتـر آنكه امـروزه زن به عنـوان یك كالای تجارتـی در اروپای متمدن خرید و فروش می شـود. در مجارستان یك قاچاقچی می تواند یك دختربچه یتیم را به قیمت یك ماشیـن كهنه یعنـی ۹۰۰ دلار خریداری كند. او سپـس مـی تـواند ایـن دختر را به قیمت ۲۷۰۰ دلار به یكـی از مراكز فساد غربـی بفروشـد. صاحب مركز نیز می تواند با كرایه دادن دختر به مراكز فساد لندن, پاریـس یا آمستردام چند برابر ایـن پول را به دست آورد. یك پلیـس لندن در این باره می گوید: تجارت زن در حال رونق گرفتـن است, چون تقریبا بی خطر و بسیار پرسود است. تجارت مواد مخدر پـول ساز است, اما هر روز خطرناكتر می شود و ممكـن است بیست سال حبـس برای مجرم در پی داشته باشـد. اما خریـد و فروش زن آسان و پـرسـود است به خصـوص وقتـی كه آنها را با ماشیـن از اروپای شـرقـی مـیآورنـد و خـرج هـواپیما را هـم نمـی دهنـد! بنا بـر گزارش سـازمان بیـن المللـی مهاجرت, هر ساله هزاران زن اروپایی خرید و فروش می شـوند. طریقه كـار ایـن گـونه است كه زنها از طـریق دوستـانشـان یــــا آگهی روزنامه ها مطلع می شوند كه مـی تـوانند در كشـورهای مختلف اروپای غربی به عنوان رقاصه یا كارگر كاباره كار پیدا كنند. برای ایـن كار دانستـن زبان لازم نیست, حقوقی خوب به اضافه پروانه كار هـم داده می شـود! دبیر كل سازمان یادشده مـی گـوید: زنهای روس اكثرا از مرز لهستان وارد مـی شـوند. در آنجا مدارك شناسایـی و روادید تـوریستـی در اختیار آنها قرار می گیرد. برای زنهای دیگر روادید رقاصی یا هنرمندی تهیه می شود! كشـور سـوئیـس در سال ۱۳۷۳, ۱۸۰۰ مورد از این گـونه ویزاها صادر كرده است. از ایـن زنها ۱۵ هزار دلار می گیـرند تا آنها را به غرب بیاورند, آنها مـی تـواننـد كار كنند و ایـن پـول را دوباره به دست آورند. البته هزینه های دیگر مانند كمیسیون صاحب مركز و پـول غذا و جا را هـم باید بپردازد. سیستـم به گونه ای است كه ایـن زنها مقروض باشند و فقط بتـوانند ۱۰ تا ۲۵ درصـد از درآمدشان را حفظ كنند.(۱۶) ملاحظه مـی شـود كه در عصـر جـاهلیت مـدرن و بـا شعارهای فـریبنـده, نه تنها زن از مظلـومیت و محرومیت نجات نیافت, بلكه در بعضی از ابعاد محرومتر و مظلـومتر شد. اگر در گذشته استبداد حاكـم بـود و زن با صراحت استثمار مـی شد, امروز با شعار دمكراسـی و آزادی و تساوی حقـوق, زنان از هویت خویـش دور مانده و به صورت كالای بی ارزشی درآمدند. اگر در گذشته زن تنها تحت ستم شوهرش بود, امروز تحت ستـم مردان بیشماری است. خودباختگی در جوامع شرقی استعمـارگـران به پیـاده كـردن اهـداف خـود در یك كشـور اكتفـا نكردند, بلكه به مرور به كشـورهای دیگر نیز دست اندازی نمـودند. در جـوامعی كه از فرهنگی قوی و دیرینه برخوردار بـودند, با دقت و درایت بیشتری وارد شدند. در جـوامع اسلامـی و با دست پروردگانی چـون آتاترك در تـركیه و رضاخان در ایـران به استحاله فـرهنگـی مشغول شدند. یكی از عرصه های نفـوذ, ((جایگاه زن مسلمان)) بـود. با استفاده از خودباختگان و دست نشاندگانی كه در هر جامعه ای كـم و بیـش یافت مـی شـونـد و بـا شعارهای فـریبنـده ((آزادی زن)) و ((تساوی حقوق زنان و مردان)) احكام و قـوانیـن اسلامـی را مـورد هجوم قرار دادند. ماجرای ننگیـن ((كشف حجاب)) در عصر رضاخان با عنـوان ((نهضت نسـوان)), و بـا انگیزه آزاد كـردن زن از اسـارت حجاب! آن هـم به زور سرنیزه! از عجایب روزگار است. امام خمینـی بارهـا از ایـن مـاجـرای ننگیـن و تـإسف بـار یاد مـی كـردنـد و می فرمودند: ((خـدا مـی دانـد كه به ایـن ملت چه گذشت در ایـن كشف حجــــاب. حجاب انسانیت را پاره كردند اینها. خدا مـی داند كه چه مخدراتـی [بانوان محترم و پرده نشیـن] را اینها هتك كردند و چه اشخاصی را هتك كردند. علمإ را وادار كردنـد با سرنیزه كه با زنهایشان در مجالـس جشـن, یك همچـو جشنـی كه با خـون دل مردم, با گریه تمام می شد, شركت كنند. مردم دیگر هم به همیـن ترتیب, دسته دسته دعوت می كردند و الزام مـی كـردنـد كه با زنهایتان باید جشـن بگیریـد. آزادی زن ایـن بود كه الزام می كردند, اجبار با سرنیزه و پلیـس, مـردم محتـرم را, بازرگانهای محتـرم را, علمإ را, اصناف را به اسـم اینكه خـودشان جشـن گرفتنـد. در بعضـی از جشنها (به اصطلاح خـودشان) آن قدر گریه كردند مردم كه اینها از آن جشـن شاید اگر حیایـی داشتند پشیمان مـی شدند.))(۱۷) با زور و ارعاب و تهدید و تبعیـد و كتك زدن و پاره كردن چادرها و امثال آن در صـدد اعطإ آزادی شاهانه به زنان مسلمان برآمدند. مإمـوران دولتـی را جهت پیشقدم شـدن در نهضت نسـوان و بـی حجاب كردن زنان و دخترانشان و آوردن به مجالـس جشـن و سرور تهدیـد نمودنـد.
به عنـوان نمـونه می توان به تظلـم زنان یزد به مجلـس شورای ملی آن روز نگریست تا اوج اقـدامـات تـرقـی خـواهانه رژیـم منحـوس پهلـوی, و مهره هـای بـریتانیای كبیر و مـدعیان آزادی و دمكراسـی بیش از پیـش آشكار شود: ((... اگـر یك نفـر از ماها بـا روسـری یا چـادرنماز به دست یك پاسبان می افتاد مثل اسرای شام با ماها رفتار مـی كردند. بهتریـن رفتار آنها با ما با همان چكمه ها لگد بر دل و پهلـوی ما بـود و اگر به پول گرفتـن قانع نمـی شـدند یا پـولـی نـداشتیـم به آنها بـدهیـم, ما را به شهربانـی و كمیسر مـی بردند, اذیت ما بیشتر و مخـارج ما زیادتـر. لذا استـدعای عاجزانه داریـم اولا انتقام ما ستمدیدگان را از ایـن جابران بكشید و بعد هـم آزادی حجاب به ما بـدهید كما اینكه در ممالك اسلامـی حجاب معمـول است. به علاوه در انگلستان و هنـدوستـان كه ایـن قـدر ادیان مختلف است, همه آزاد هستند مخصـوصا مسلمانان دارای حجاب هستند.))(۱۸)بدون شك وجـود چادر برای استعمارگران و دست نشاندگان آنان اهمیتـی نداشت, بلكه با برداشتـن چادر در صدد بی هویت كردن زنان مسلمان و ترویج فساد و فحشإ و بـی بنـد و بـاری در جـامعه و از بیـن بـردن فـرهنگ و اعتقادات مـردم بـودنـد, چـرا كه تنها به بـرداشتـن حجـاب قانع نبوده, بلكه با تشكیل مجالـس جشـن و پایكوبی, كلوپ ها, سینماها, بـارها و مـراكز فسـاد(۱۹) زنان و مـردان مسلمان را به فحشإ و ابتذال كشیدند. امام خمینی از ایـن دوره نكبت بار كه دوران دیگری از مظلـومیت و محـرومیت زنـان بـود, چنیـن یـاد مـی كنند: ((در یك مـوقع دیگـر در ایـران ما زن مظلـوم شـد و آن دوره شاه سابق و شاه لاحق بـود. با اسـم اینكه زن را می خـواهند آزاد كنند ظلـم كردند به زن, ظلمها كردنـد به زن. زن را از آن مقام شرافت و عزت كه داشتند, پاییـن كشیدنـد. زن را از آن مقام معنـویت كه داشت شیء كردند. به اسـم آزادی, آزادزنان و آزادمردان آزادی را از زن و مرد سلب كردند. زنها و جـوانان ما را فاسدالاخلاق كردند. شاه برای زن ایـن خاصیت را قایل بـود كه زن بایـد فریبا باشـد; البته با آن نظر حیـوانی كه او داشت, با آن نظر جسمانـی, مادی, حیـوان پست كه او داشت, زن را نظر مـی كـرد.))(۲۰) در ایـن میان روشنفكـران وابسته چه مـدح و ستایشها كه از ایـن اقـدام شاهانه بـرای آزاد كردن زنان از اسارت مردان! نكردنـد. امام خمینـی در خصـوص هـدف طـراحـان كشف حجـاب مـی فـرمـودند: ((قضیه كشف حجاب یك مطلبـی نبـود كه اینها مـی خـواستند زنها را ... بیاورند در جامعه وارد كننـد. اینها یك دستـوراتـی بـود كه اینها می گرفتند از خارج و بـرای اسارت ما اجـرا مـی كـردنـد ... اینها می خـواستند زن را وسیله قرار بدهند از برای اینكه سرگرمی حاصل شـود بـرای جـوانها و در كارهای اساسـی اصلا وارد نشـونـد. طریقهای مختلفـی اینها داشتند برای اینكه ایـن جـوانهای ما را, ایـن دانشگـاهیهای ما را, همه ایـن قشـرها را نگذارنـد به فكـر خـودشان بیفتند و به فكر مملكتشان بیفتنـد.))(۲۱) حضرت امام در تحلیل دیگری می فرمایند: ((نقشه ایـن بـود كه بـا تـوطئه كشف حجـاب مفتضح در زمان قلـدر نافهم, رضاخان, ایـن قشـر عزیز را كه جامعه را بـایـد بسازنـد, تبـدیل كنند به یك قشری كه فاسـد كنند جامعه را و ایـن نقشه نه اختصاص به شما بانوان داشت, بلكه جـوانان مرد را هـم همیـن طور بكشانند به مراكز فساد و آن طـور كه مـی خـواهنـد آنها را تربیت كنند كه اگر چنانچه كشورشان به دست هر كـس بیفتد بی تفاوت باشند یـا مـویـد.))(۲۲) در نتیجه اجـرای ایـن طـرح استعمـاری لطمـات جبران ناپذیری به ارزنده ترین سرمایه ایـن كشـور یعنی نیروی فعال انسانـی وارد كردنـد, به طـوری كه زیان آن از چپاول ذخایر ایـن مملكت بیشتـر بـود.(۲۳) ایـن رونـد در زمان محمـدرضا پهلـوی با ظرافت و نقشه دقیق تری دنبال شد, زور سرنیزه برداشته شـد و زنان در استفاده از حجاب آزاد شدند, اما چـون عده ای را فاسـد كرده و وارد اجتماع نمـوده بـودنـد, زمینه بـرای فاسـد كـردن مـردم در دایره ای وسیعتر فراهـم بود, بـویژه كه مراكز فساد و تباهـی روز به روز گسترش پیدا مـی كرد. نیازی به سرنیزه نبـود, سرسپردگان و خودفروختگان و بی بند و باران به قدری بـودند كه بتـوانند جامعه را فاسد كنند. در ایـن دوره ارزشهایی در جامعه حاكم شد كه برای این ملت جز نكبت و ذلت به ارمغان نیاورد. در ایـن مختصـر امكان بحث تفصیلـی پیرامون آن ارزشها نیست, تنها به چند نمـونه اشاره كرده و می گذریم.
۱) غربی شدن گرایـش به غربی شدن در همه ابعاد زندگی, قیافه ظاهری, مد لباس, آرایش سر و صورت, شكل ظواهر زندگی, خانه مسكونی, ماشیـن سواری, دكـوراسیون منزل و محل كار و ... خلاصه انسان متمدن كسی بـود كه از فرق سر تا نـوك پا غربـی باشد, در غیر ایـن صـورت عقب مانده, مرتجع, امل و بی فرهنگ بود. بـدون شك ترویج مدهای غربـی در جامعه و گرایـش به آن جز به دست استعمار كه با هـدف ایجاد بازار مصـرف بـرای محصـولات كارخانجات دول اروپایـی از یك طرف, و وابسته كردن ملل مسلمان و مسخ هـویت آنـان از طـرف دیگـر, انجـام مـی گـرفت, نبود. امام خمینی در ایـن باره نیز بخشـی از واقعیات آن روز را كه به خـوبـی لمـس و درك كرده بـودند, برای جـوانان بازگـو مـی كردند: ((یكی از امور دیگری كه باز مـن گفته ام ایـن است كه ما را جوری بار آورده بـودند كه یا باید فرنگی مآب باشیـم یا هیچـی. یك نفر جـوان, یك نفر خانـم اگر سر تا پایـش فرنگی مآب است, ایـن معلوم می شـود خیلی عالـی مقام است. و اگر چنانچه مثل سایر مسلمانهاست, این خیلـی عقب افتاده است. عقب افتادگـی و جلـو رفتـن را به ایـن می دانستند كه فرنگی مآب باشد. یعنی فرض كنید فرم لباسـش چه جـور باشد, فرم كفشـش چه جـور باشد, یا مثلا هر چه كه از خارج میآید, صرف بكند. مصرفی بار آوردند ما را, برای همیـن جهت ما را مصرفی بـار آورده انـد.))(۲۴) همچنیـن فـرمـودند: ((وقتی در قشر تـوده های مردم نگاه می كردی, در بیـن زن و مرد هر دو طایفه, ارزش به لباس بود, به طرز پوشیدن لباس و دوختـن لباس و آرایش. هر كه بهتر لباس می پوشید و شیك تر بود در لباس, ارزشـش پیـش مردم بیشتر بود و هر زنی كه آرایشـش به طرز اروپایی بود و لباسـش از آنجا الهام می گرفت, ایـن پیش زنها هـم ارزشـش زیادتر بـود, البته پیـش اكثـر, ارزش همه به امـور مـادی بــود.))(۲۵) تصـویری كه پیشتـر از بـرخـورد غرب با زن ارایه شـد, اگر دارای نقاط مثبتـی هـم در غرب و بـرای غربیان به همراه داشت, آنچه به جـوامع دیگر سرایت كرد, تنها نقاط منفی آن بـود. به طوری كه در جـوامع عقب افتاده فرهنگ غربـی با همه آثار نكبت بارش حاكـم شـد. اكثر مردم رفتار و منشـی غربـی پیدا كردنـد, بازارشان به تسخیر محصـولات غربیها درآمـد, بسیـاری زنـان ملعبه دست سیـاست بـازان, سـرمایه داران و عیاشان و بـی بند و باران شـدنـد, اما از پیشرفت علم و تكنولوژی, صنعت و امثال آن كه در غرب اوج گرفته, در ایـن جوامع خبری نیست. طبیعی است كه بـرای چپاول ذخایر جـوامع دیگر, نمی توان علـم و تكنولوژی را به آنان هدیه كرد, بلكه باید اموری را به جامعه آنان تزریق نمـود كه به خـواب عمیقی فرو رفته و از اطراف خـود غافل شـونـد. حتـی به تعبیر امام هـدف آنان از آزاد كردن زنها و رواج بـی بنـد و باری این نبـود كه به جـوانان ایـن كشـورها هـم مثل جـوانان غربی خـوش بگذرد و از دنیا لذت ببرند, بلكه تنها هدف آنان فاسد كردن و خـواب نمودن جـوانان بـود.(۲۶) چرا كه هیچ ملت بیداری اجازه دست اندازی به منابع و ذخایر خویـش را به بیگانگان نمی دهد. تمدنـی كه به عنـوان سـوغات غرب به ایـن دیار آمـد و روشنفكران وابسته از آن ترویج كردند, فقط ((برهنگـی و غرق شـدن در شهوت)) بود و شاهد بر ایـن واقعیت آنكه در عصر پهلوی به جای رشد صنعت, كشاورزی, دامداری, و سایر علـوم و فنـون و گسترش محافل علمـی و دانشگاهـی, روز به روز بر تعداد عشرتكـده ها, سینماها, تئاترها, مشـروب فـروشیها, و مـراكز فسـاد و تبـاهـی افزوده شـد. بسیاری كه به آن دیار سفر كرده و بازمـی گشتند به گـونه ای تربیت می شدند كه آمـوخته های خـود را در خدمت ترویج فرهنگ آنان به كار گیرند.
۲) برهنگی و بی بند و باری در اثـر تبلیغات خـودباختگان غربـی در دوران امارت سـرسپـردگان بی هـویت, ((برهنگی و بـی بند و باری)) نشانه تمدن و ترقـی بـود. اگـر تقلیـد از غربیها در همه ابعاد بـود, لااقل در علــــــم و تكنـولـوژی نیز رشـد و پیشـرفتـی حاصل مـی شـد, اما از میان همه امتیازات آن فرهنگ و تمـدن, تنها ((برهنگـی و بـی بنـد و باری)) برای جـوامع شرقی به ارمغان آمد. ایـن بلیه به قدری گسترش یافت كه حتـی بسیاری از تحصیل كـردگان نیز در شهوت و خـوشگذرانـی غرق شـدند و هنر خـودباختگـی را آمـوختند. البته از محافل علمـی كه آنها موسـس و مدیرش باشند, بیـش از ایـن نمی تـوان انتظار داشت. برای برخی از ایرانیان در تهران افتخار بـود كه فرزندان خود را به مدرسه آمریكاییها مـی فرستند تا تحت نظارت و تربیت آنان رشـد كننـد. در حالـی كه بسیاری از فـرزنـدان ایـن مملكت از امكانات آمـوزشـی محروم بـودند, در مـدرسه ای با وسعت سـی هزار متر مربع, تنها دویست دانـشآموز دختر و پسر آمریكایی, اروپایی و ایرانی ـ از فرزنـدان صاحب منصبان ـ با بهتریـن امكانات آمـوزشـی در مركز شهر تهران به تحصیل اشتغال داشتنـد و بنـا به اظهار بـرخــی از مسوولان از امكاناتی برخوردار بـودند كه در مراكز آموزش عالی ما یافت نمی شد. امام خمینی معتقد بـودند كه در عصر پهلوی ((تربیت انسانی را از ایران به طـور كلـی از بیـن بردند و تربیتهای غربـی, نه آن هـم تـربیتهای صحیح غربـی, تـربیتهای فـاسـد غربـی در بیـن ما رواج دادنـد.))(۲۷) آنان از ایـن نـوع تربیت دو هـدف عمـده را دنبال می كردند: یكـی سرگرم كردن مردم به عیـش و نـوش و در نتیجه تباه كـردن آنان بـرای جلـوگیـری از روح تفكـر, استقلال و مقـاومت در برابـر استعمار, و دیگری مصـرفـی بار آوردن مردم با هـدف فـروش محصـولات خـود و چرخـش كارخانجات اروپایی و در نتیجه عقب ماندگـی ملل مشرق زمین.(۲۸) انقلاب اسلامـی و تجـدیـد حیـات زن مسلمـان انقلاب اسلامـی به رهبـری امـام خمینـی همچنــان كه در همه ابعاد تحـولـی عمیق ایجاد كرد, در جهت تجدید حیات زن مسلمان نیز نقـش تعیین كننـده ای از خـود بجا نهاد. ارزشها را در ایـن قشـر جامعه متحـول ساخت. اگر تا دیروز ((طفیلـی گری)) دیگران و ((برهنگـی)) ارزش بود, امروز ((بازگشت به خویشتـن)) و ((استقلال)) ارزش است. اگـر دیروز در میان تـوده ای از زنان آرایـش كـردن و خـود را به اقسام مدهای غربی آراستـن و در كوچه و خیابان و مجالـس و محافل با ظاهری فریبنده ظاهر شدن نشانه ترقـی و پیشرفت بـود, به بركت انقلاب ورود به عرصه هـای سیـاسـی اجتمـاعی و فـرهنگـی و تجزیه و تحلیل حوادث و مسایل و حضور فعال در سرنوشت خویـش داشتـن, ارزش شد. امام خمینـی بـا نگـرش عمیق خـود در اوایل پیـروزی انقلاب بـرای رهایـی كامل از فرهنگ مبتذل غرب به زنان هشدار دادند, كه ((آدم شدن در گرو رها شـدن از مـدهای غربـی است)).(۲۹) به بركت تحـول ارزشها, جلـوه های زیبایـی در حیات بـانـوان مسلمـان ظهور كـرد, زنانی كه فرزنـدان رشید خـود را برای دفاع از اعتقادات دینـی و ارزشهای انسانی و استقلال و هـویت خـویـش به قربانگاه فرستاده و مهمتر اینكه بر آن افتخار مـی كردند. مادرانـی كه فرزندان متعدد خـود را برای قربانـی شـدن در راه دیـن تربیت مـی كردند و آن را برای خود افتخار مـی شمردند. همسرانـی كه شـوهران جـوان خـود را بـرای دفـاع از حق و حقیقت به حضـور در جبهه هـای نبـرد تشــویق مـی كـردنـد و همه گـرفتاریها و مصیبتهای فقـدان آنها را به جان خـریـده و خـم به ابـرو نمـیآوردنـد.
در صـورت شهادت آنــــان, فرزندانشان را چـون پـدر تربیت مـی كردند تا تداوم بخـش راه آنان باشنـد. چه دختـران جـوانـی كه با كمال ایثـار و فـداكـاری بـا جانبازان ازدواج كرده و با كمال رضایت به خـدمت آنان در آمده و بر آن افتخار مـی كردند و شیرینی ایثار و فداكاری نسبت به مجاهد راه خـدا را بر تلخـی مرارتها و دشـواریهای زندگـی با جانبازان ترجیح می دادند. در یك كلمه زنان با الهام از حضرت زهرا(س) و دخت گرامـی اش زینب كبـرا(س) فـرهنگ ارزشهای انسـانـی, فـرهنگ ((عفـاف و تقــوا)), ((ایثـار و فـداكـاری)) و ((مبارزه بـا ظلـم و بـی عدالتـی)) را جایگزیـن ((فرهنگ طفیلی گری)) و ((مدپرستی)) و ((برهنگی و بی بند و باری)) نمـودند. و اینك وظیفه ماست كه در تداوم ایـن فرهنگ و انتقال آن به نسلهای آینده بكوشیـم و جـوانان را از عمق تحـولی كه به بـركت انقلاب اسلامـی رخ داده, آگـاه سـازیــم.
پی نوشت :
۱ـ سوره نحل, آیه ۵۷ ـ ۵۸.
۲ـ سوره ابراهیم, آیه۶.
۳ـ صحیفه نور, ج۶, ص۱۸۵.
۴ـ صحیفه نور, ج۱۴, ص۲۰۰.
۵ـ ر.ك به كار و كارگر ش ۱۵۷۶, مقاله نقـش زن در بهسازی خـود و جامعه.
۶ـ دكتـر علـی شایگانی, شرح قانـون مـدنـی ایران, ص۳۶۶ (نقل از شهیـد مـرتضـی مطهری, نظام حقـوق زن در اسلام, ص۱۹).
۷ـ نجم, آیه ۳۹.
۸ـ صحیفه نور, ج۶, ص۱۸۵.
۹ـ همان.
۱۰ـ صحیفه نور, ج۱۶, ص۱۲۵.
۱۱ـ نظام حقوق زن در اسلام, ص۱۹.
۱۲ـ همان به نقل از لذات فلسفه.
۱۳ـ پیشنهادهای سازمان ملل برای ارتقای زنـدگـی خانـواده های زن سـرپـرست, ر.ك به نشـریه ابـرار, ش۲۲۰۸ تاریخ ۷۵/۴/۲.
۱۴ـ روزنامه اطلاعات, ش۲۱۴۴۱, تـاریخ ۷۷/۶/۳۰, قـرن ۲۱ و اشتغال زنان.
۱۵ـ آیزایابرلیـن, چهار مقاله برای آزادی, ترجمه محمدعلی موحد, ص۳۳۴.
۱۶ـ روزنامه جمهوری اسلامی, شماره ۴۹۷۳ به نقل از نشریه گاردیـن هفتگی ۲۳ ژوئن ۱۹۹۶.
۱۷ـ صحیفه نور, ج۲, ص۳.
۱۸ـ خشـونت و فـرهنگ, اسنـاد محـرمـانه كشف حجـاب ۱۳۲۲ ـ ۱۳۱۳, ص۳۲۱, ۱۳۲۰/۷/۲۳.
۱۹ـ ر.ك به خشونت و فرهنگ. ۲۰
ـ صحیفه نور, ج۶, ص۱۸۵.
۲۱ـ صحیفه نور, ج۱۳, ص۶۹.
۲۲ـ صحیفه نور, ج۱۴, ص۱۳۰.
۲۳ـ صحیفه نور, ج۱۱, ص۵.
۲۴ـ صحیفه نور, ج۱۶, ص۶۴.
۲۵ـ صحیفه نور, ج۱۷, ص۱۲۷.
۲۶ـ صحیفه نور, ج۸, ص۱۹۷.
۲۷ـ صحیفه نور, ج۷, ص۲۴۸.
۲۸ـ صحیفه نـور, ج۲۱, ص۱۸۴, وصیت نـامه الهی ـ سیـاسـی.
۲۹ـ صحیفه نور, ج۹, ص۶۱.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان