یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آسیب شناسی اقتصادی مین


آسیب شناسی اقتصادی مین
غیرانسانی ترین و وحشیانه ترین حربه جنگی، مین است، چرا كه در جنگ ناجوانمردانه می كشد و در صلح ددمنشانه زندگی را تباه می كند. در ۱۰ سال گذشته، كشورهای غربی میلیاردها دلار صرف آگاه سازی از مین كرده اند و به مردم، به كشاورزان و دانش آموزان می گویند كه به مناطق آلوده به مین نروند - ولی می روند به خاطر آن كه فقیرند: آنها باید گوسفند داشته باشند تا زندگی كنند، گوسفند علف می خواهد، علف جایی است كه مین گذاری شده است.
مین خسارت ها و هزینه های زیادی را به بار می آورد: خسارت های فردی شامل مرگ، نقص عضو، ازكارافتادگی و آسیب های روانی، اجتماعی و اقتصادی همراه با آن خسارت های عمومی شامل هزینه های اقتصادی، مهاجرت ها و آوارگی ها، فقر، استهلاك منابع و ثروت های ملی، تغییر اولویت های سرمایه گذاری، نارضایتی مردمی و بحران های محلی و منطقه ای. بررسی آثار و عواقب مین، مستلزم توجه همزمان به همه این جنبه ها است و كلیت و جامعیت این بررسی است كه می تواند تا حدودی مانع از انتقادهای افرادی شود كه با تكیه بر جنبه های عاطفی، هرگونه محاسبه كمی آثار مین را بی توجهی به آه مادران دلسوخته و یتیمان پدر از دست داده می دانند - غافل از این كه به هر حال چون نمی توان كمیت آه مادران و یتیمان را اندازه گیری كرد، لازم است ابعاد فاجعه را برای آموزش مردم، متقاعدسازی دولت های مركزی و محلی برای اولویت دادن به پاكسازی مین و تخصیص منابع لازم برای این منظور و همچنین برای جلب مشاركت و حمایت مالی و معنوی مردم و سازمان های غیردولتی و بین المللی از برنامه ها و اقدامات عملی مربوط به جلوگیری از تولید، فروش، انبار كردن و كاربرد مین، به صورتی عینی، كمی و قابل درك و محاسبه بیان كرد. تنها از این طریق است كه می توان ردیفی در بودجه دولت ها، تردیدی در دل جنگ افروزان و جنگ سالاران، تغییری در خط تولید صنایع مرگ و توقفی یا تاملی در تلاش های بازاریابی سوداگران مرگ به وجود آورد. این بررسی مختصر تنها به آثار اقتصادی مین و پاكسازی مین می پردازد و استفاده از واحدهای پولی ریال و دلار به معنای چشم پوشی از رنج و عذاب و غم و اندوه سرشار بازماندگان قربانیان از دست رفته و قربانیان آسیب دیده نیست و امید است اهل سخن و قلم در جهت آگاه سازی هرچه بیشتر مردم و مسئولین و اهل عمل نیز در جهت ریشه كنی هرچه سریع تر این شر بزرگ از سرزمین ما و همه جوامع بشری تلاش نمایند.
● تا اول اكتبر ۲۰۰۴
۳۳ كشور در قاره آمریكا كنوانسیون را تصویب كرده و به آن پیوسته اند و یك كشور (هائیتی) تنها آن را امضا كرده است و كشور ایالات متحده آمریكا و كوبا آن را نه امضا و نه تصویب كرده اند.
۴۲ كشور در آسیا، قفقاز و آسیای مركزی كنوانسیون را تصویب كرده و به آن پیوسته اند، ۲ كشور آن را امضا كرده و ۹ كشور آن را نه امضا و نه تصویب كرده اند.
۵ كشور در خاورمیانه كنوانسیون را تصویب كرده و به آن پیوسته اند (اردن، الجزایر، یمن و قطر) و ۱۳ كشور آن را نه امضا و نه تصویب كرده اند. ایران تا آن تاریخ كنوانسیون را نه امضا و نه تصویب كرده است.
۴۶ كشور در آفریقای جنوب صحرا كنوانسیون را تصویب كرده و به آن پیوسته اند، یك كشور آن را امضا كرده (اتیوپی) و یك كشور آن را نه امضا و نه تصویب كرده است. (سومالی)
۱۸ كشور در آسیای شرقی و جنوبی كنوانسیون را تصویب كرده و به آن پیوسته اند، ۵ كشور آن را امضا كرده و ۱۷ كشور آن را نه امضا و نه تصویب كرده است.
به این ترتیب تا اول اكتبر ۲۰۰۴ جمعاً ۱۴۴ كشور كنوانسیون را تصویب كرده و به آن پیوسته اند، ۹ كشور تنها آن را امضا كرده و ۴۲ كشور آن را نه امضا و نه تصویب كرده اند.
● مین و توسعه
مین زمینی مانع عمده ای بر سر راه رشد و توسعه و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در بعضی از كشورها و مناطق آلوده به مین است، زیرا مناطق تولیدی را غیرقابل دسترسی می كند و پاكسازی اراضی آلوده به مین، به حجم كار بسیار سنگین، هزینه عظیم و زمانی طولانی نیاز دارد و این در حالی است كه منابع مالی و بودجه ای قابل تخصیص به این امر محدود است. اضافه بر این، در كشورهای فقیر و حكومت های غیردموكراتیك، كار پاكسازی مین از اولویت لازم برخوردار نمی شود.
جلوگیری از آزادی حركت، آشكارترین و موثرترین عاملی است كه با وجود مین در یك سرزمین، تولید و تجارت را متوقف می كند. قدرت تولیدی و بهره برداری افراد در اثر عدم دسترسی به محل تولید و فعالیت خود به علت آلودگی به مین و در نتیجه آوارگی و جابه جایی، به شدت كاهش می یابد.
هزینه های مربوط به وجود میدان های مین در سرزمین های آلوده به مین به طور كلی مربوط است به موارد زیر:
▪ هزینه های حمایت از جمعیت های وسیعی كه به دلیل مین های زمینی از محل كار و زندگی خود خارج شده و به صورت پناهنده به مدت چندین سال در نقاط دیگر مستقر و یا آواره می شوند.
▪ نقصان باروری اراضی و تخریب آنها در اثر بلااستفاده ماندن طولانی.
▪از بین رفتن درآمد جمعیت هایی كه به مهاجرت و پناهندگی آنها منجر می شود.
▪ وابستگی جمعیت به كمك های لازم برای تامین نیازهای زیربنایی و جایگزین تاسیسات از بین رفته یا غیرقابل بهره برداری به علت مین گذاری مانند سیستم آبیاری كشاورزی.
▪ افزایش هزینه های بازسازی و احیای راضی در نتیجه تورم و تخریب بیشتر آنها در طول زمان.
▪ خسارت هایی كه در بلندمدت به زمین های نیالوده به مین در نتیجه استفاده های شدید و مكرر برای كشت یا چرای دام، وارد می شود.
▪هزینه های مربوط به درمان، مراقبت و نگهداری از مصدومین معلول كه باید برای مدت های طولانی انجام شود.
▪ هزینه های مربوط به جبران خسارت افرادی كه در جریان پاكسازی مین قربانی انفجار شده و یا آسیب می بینند.
▪هزینه های اقتصادی مربوط به عملیات پاكسازی مین.
فایده های پاكسازی مین عبارت است از كاهش تعداد حوادث مربوط به مین (در انسان و حیوان) و احیای زمین برای كاربردهای مولد. در نتیجه احیای زمین فعالیت های تولیدی و كشاورزی و دامپروری بدون ترس از مین گسترش پیدا می كند و شرط لازم برای رفع فقر تامین می شود. از آنجا كه هزینه ها و فایده های پاكسازی مین در طول سال های آینده تحقق پیدا می كند، هر دو جریان هزینه و فایده سال های آینده به ارزش فعلی خالص تبدیل می شود و برای این منظور از یك نرخ تنزیل (۵ یا ۱۰ درصد) استفاده می شود.
برآورد هزینه ها و فایده های اقلام مختلف بر حسب قیمت هایی صورت می گیرد كه نه تنها در كشورهای مختلف متفاوتند، بلكه در مناطق مختلف یك كشور هم یكسان نیستند. به عنوان نمونه، ارزش خالص تولید اراضی كشاورزی در افغانستان در هر كیلومتر مربع(۱۰۰ هكتار) زمین در مناطق شمالی سالانه ۱۳۵۰۰ دلار آمریكایی و در ایالت های قندهار و زابل تا ۵۲۰ هزار دلار آمریكایی متفاوت است. ارزش خالص تولید دامپروری در هر كیلومتر مربع مرتع بین ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار آمریكایی برآورد شده است.
زیان اقتصادی ناشی از یك حادثه منجر به فوت اصابت مین به یك نفر هم در كشورهای مختلف متفاوت است. شاخص (جایگزین) مناسب برای تخمین زیان اقتصادی ناشی از فوت یك نفر انسان متوسط ( از نظر سن، مهارت، درآمد و...) را می توان بهره وری یعنی ارزش افزوده سرانه قرار داد كه در كشورهای مختلف متفاوت است - هر چند ارزش والای هر فرد انسانی قابل محاسبه نیست و شاید در همه جا برابر باشد.
زیان اقتصادی وارده بر اثر اصابت مین به هر یك نفر در افغانستان معادل ۱۲ هزار دلار آمریكایی برآورد شده است و خسارت فرد ناشی از اصابت مین به تنهایی معادل ۹ هزار دلار آمریكایی است، كه بر این اساس ارزش فعلی خالص این خسارت از نظر اقتصادی در یك دوره ۱۵ساله معادل ۶۹ هزار دلار آمریكایی است. یعنی یك مصدوم مین كه در سال معینی قربانی می شود، حداقل خسارت اقتصادی آن را اگر تنها به ۱۵ سال آینده محدود كنیم، ارزش فعلی خالص این خسارت ۱۵ساله، امروز ۶۹ هزار دلار آمریكایی است.
ارزش خالص تولید اراضی كشاورزی در هر كیلومتر مربع (۱۰۰ هكتار) زمین در هر سال در مناطق شمالی افغانستان ۱۳۵۰۰ دلار آمریكایی و در ایالت های قندهار، زابل و اوروزگان تا۵۲۰ هزار دلار آمریكایی تخمین زده شده است. فایده پاكسازی اراضی آبی، بسیار بیشتر از این ارقام و تا ۵/۱ میلیون دلار آمریكایی در هر یك كیلومتر مربع (۱۰۰ هكتار) در سال است.
ارزش خالص دامپروری در هر كیلومتر مربع (۱۰۰ هكتار) مرتع ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار آمریكایی برآورده شده و خسارت وارد شده به دام ها در نتیجه حوادث مین، سالانه حدود ۲۵۰۰ دلار آمریكایی در هر یك كیلومتر مربع (۱۰۰ هكتار) است.
فایده حركت بر روی جاده های پاكسازی شده از مین، در مقایسه با راه های طولانی تر و خطرخیزتری كه برای در امان بودن از خطر جاده های آلوده به مین باید طی كرد، عبارت است از هزینه و وقت صرفه جویی شده مسافران در سفر بر روی جاده های امن. فایده ناشی از پاكسازی جاده ها از مین بسیار زیاد است و طبق برآوردهای به عمل آمده سالانه معادل ۲۵۰ هزار دلار آمریكایی در هر ۵۰ كیلومتر است.
هزینه پاكسازی مناطق آلوده به مین، بیشتر از هزینه پاكسازی میدان های جنگ است. هزینه پاكسازی مناطق آلوده به مین در هر متر مربع ۷۷/۰ دلار آمریكایی در سال ۱۹۹۹ بوده در حالی كه پاكسازی میدان های جنگ معادل ۰۳/۰ دلار آمریكایی در هر متر مربع بوده است.
در مقایسه كارایی دو روش پاكسازی مین یعنی روش استفاده از سگ های تعلیم دیده و روش پاكسازی توسط گروه های متخصص، عملكردها نشان داده است كه روش پاكسازی با استفاده از سگ های تعلیم دیده، كاراترین روش بوده و به طور متوسط در هر یك ساعت ۵/۳ برابر زمین آلوده به مین را در مقایسه با گروه های متخصص پاكسازی می كنند.
بازده اقتصادی پاكسازی مین به طور كلی زیاد است، به ویژه اگر فایده های اضافی غیرقابل كمی كردن ناشی از مین زدایی كه در مورد افراد، جوامع محلی و مناطق وجود دارد، مورد توجه قرار گیرند. بالاترین بازده پاكسازی مین در استان ها و مناطقی است كه از سیستم های آبیاری استفاده می شود و شرایط بهتری برای كشاورزی وجود دارد. در این گونه مناطق، همه روش های پاكسازی مین دارای توجیه اقتصادی هستند.
پاكسازی زمین های مرتعی (مرغزارها) را می توان بر پایه ملاحظات تنگ نظرانه اقتصادی و به این دلیل كه دارای بهره وری پایین تری نسبت به سایر زمین ها - مثلاً زمین های كشاورزی - هستند، واجد اولویت ندانست اما هر انسانی كه در اثر اصابت به مین در زمین های مرتعی هم آسیب ببیند و هر چوپانی كه از فعالیت اقتصادی محروم شود، خسارتی به حساب می آید كه هرگز قابل چشم پوشی در اولویت گذاری ها نیست. گفتنی است كه در انتخاب روش پاكسازی مین در زمین های مرتعی و مرغزارها، استفاده از سگ های تعلیم دیده و یا روش های استفاده از افراد قومی قابل توجیه اند و سایر روش ها از نظر اقتصادی توصیه نمی شوند.
به طور كلی استفاده از سگ های تعلیم دیده برای پاكسازی مین، برترین روش است و دارای بالاترین نسبت فایده - هزینه است و هیچ یك از روش های دیگر چنین بازدهی را ارائه نمی كنند. بررسی ها و مشاهدات تجربی نشان داده است كه استفاده از روش های دستی برای پاكسازی مین ۵/۱ برابر بیشتر از روش های مكانیكی هزینه دارد.
برآورد خسارات اقتصادی مین، به صورت میانگینی وزنی از معلولیت نسبی افراد قربانی انفجارهای مین صورت می گیرد. به عنوان نمونه، خسارات اقتصادی یك نفر قربانی نوعی مین در افغانستان بر اساس درجه معلولیت و آمار واقعی نوع صدمات وارده به قربانیان در آن كشور به صورت زیر برآورد شده است:
درجه معلولیت قربانیان در صورت مرگ ۱۰۰ درصد، در صورت نابینایی ۷۰ درصد و در صورت نقص عضو ۶۰ درصد محسوب شده است. جراحت ها نیز بر حسب شدت و ضعف آن بین ۵۰ تا ۲۰ درصد تعیین شده است. از این رو در صورتی كه اصابت مین به مرگ قربانی بینجامد، خسارت اقتصادی وارده معادل ۱۰۰ درصد ارزش كاری فرد به حساب می آید و در صورت نابینایی معادل ۷۰ درصد كه به معنای آن است كه شخص قربانی مین با از دست دادن بینایی خود ۷۰ درصد از بهره وری و كارایی خود را در باقی مانده حیات خود از دست می دهد.توزیع قربانیان مین نشان می دهد كه در مجموع حادثه های ناشی از مین، چند درصد از قربانیان تلف می شوند، چند درصد نابینا و چند درصد دچار نقص عضو و یا مجروح می شوند. حوادث مین در افغانستان نشان داده است كه:
ـ ۳۱ درصد قربانیان مرده اند،
ـ ۶ درصد قربانیان نابینا شده اند،
ـ ۴۰ درصد قربانیان دچار نقص عضو شده اند،
ـ ۱۲ درصد قربانیان دچار جراحت شدید و ۱۱ درصد آنها دچار جراحت ضعیف شده اند.
با استفاده از این دو نسبت (درجه معلولیت و توزیع قربانیان) می توان خسارت یك قربانی نوعی مین را به صورت یك میانگین وزنی از نظر اقتصادی برآورد كرد. برآورد خسارت اقتصادی یك قربانی نوعی مین، در تحلیل های هزینه - فایده طرح های مین زدایی و پاكسازی مین، مورد استفاده و استناد قرار می گیرد. به طوری كه در جدول پیشین دیده می شود، میزان خسارت اقتصادی یك قربانی نوعی مین در افغانستان ۹۰۲۱ دلار آمریكایی برآورد شده است. اما خسارت اقتصادی برای هر مصدوم منجر به مرگ ۱۶هزار دلار و برای هر مصدوم منجر به جراحت حدود ۱۲۵۰۰ دلار بوده است. رقم خسارت اقتصادی ۹۰۲۱ دلار دربرگیرنده نسبت های مختلف از انواع آسیب ها و درجات مختلف معلولیت در یك قربانی نوعی مین است.
در افغانستان برای پاكسازی مین، بین سال های ۱۹۸۸ و ۱۹۹۸ جمعاً ۱۰۰ میلیون دلار سرمایه گذاری انجام شده است كه سود سالانه ای معادل ۳/۵۰ میلیون دلار بین سال های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۸ به بار خواهد آورد. هر گاه این سود سالانه را برحسب ارزش فعلی خالص برآورد كنیم، مجموع این بازده در طول ده سال مذكور، رقمی بین ۹۳۵ تا ۱۷۴۴ میلیون دلار (بسته به نرخ تنزیل به كار گرفته شده) خواهد بود. این بازده به صورت افزایش محصول كشاورزی، صرفه جویی در زمان و هزینه حمل و نقل، جان های نجات یافته انسان ها، هزینه های صرفه جویی شده مربوط به حمایت از پناه جویان، افراد بی خانمان و جابه جا شده، عاید اقتصاد افغانستان می شود.
● برآوردی اقتصادی از خسارات انسانی مین در ایران
روش های ارزشیابی خسارات انسانی ناشی از حوادث، برپایه میزان منابع مورد نیاز برای تصحیح آثار حوادث، متكی است. در این روش ها، هزینه هایی كه جامعه برای بازگردانیدن قربانی یا منسوبین و دوستان او به حالتی كه قبل از وقوع حادثه داشتند باید تقبل كند، محاسبه می شود. در روش سرمایه انسانی، خسارت وارد شده بر جامعه در نتیجه مرگ یا معلولیت یكی از اعضای آن جامعه، بر پایه زمان كار یا ارزش تولیدی مختص آن فرد محاسبه می شود. در این روش هزینه مرگ یا معلولیت بر پایه تولید بالقوه آینده قربانی محاسبه می شود. ارزش تولید سال های آینده برحسب ارزش فعلی آن تنزیل می شود و برای این كار از یك نرخ تنزیل مثلاً ۱۰ درصد استفاده می شود. در این روش ها می توان ارزش تولید یك فرد را به دو صورت ناخالص یا خالص محاسبه كرد. در روش محاسبه ارزش تولید خالص، هزینه های مصرفی فرد را می توان كسر كرد تا ارزش تولید از دست رفته جامعه بدون قربانی به دست آید. قربانیان مین در ایران به طور عمده در دو گروه سنی قرار دارند: گروه سنی فعال از نظر اقتصادی (۱۸ تا ۶۵ سال) و گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال. گروه سنی فعال از نظر اقتصادی، نقش مثبتی در تولید ناخالص داخلی دارد. تولید ناخالص داخلی هر فرد را در ایران می توان حدود ۲۵ میلیون ریال و یا ۲۸۹۰ دلار آمریكا برآورد كرد. نیروی كار یا جمعیت شاغل كشور، معادل ۱۹ میلیون نفر است و می توان بهره وری یا تولید سرانه هر فرد را با توجه به ۴/۱۹۶ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی كشور (یا معادل ریالی آن ۱۶۷۰ تریلیون ریال) حدود ۱۰۳۵۰ دلار (یا ۸۸ میلیون ریال) محاسبه كرد. بنابراین نقش مولد و بازده بالقوه هر قربانی مین در گروه سنی فعالی از نظر اقتصادی را می توان سالانه معادل ۸۸ میلیون ریال (ناخالص) برآورد كرد و در مورد هر قربانی مین در گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال نیز، همین رقم را معادل نقش مولد یا بازدهی بالقوه اقتصادی او در هنگامی كه به گروه سنی فعال از نظر اقتصادی وارد می شود، محسوب كرد.
با فرض یك سن متوسط ۲۵ سال برای هر قربانی نوعی مین، متوسط عمر كاری و مولد او را، در هر دو گروه سنی و با در نظر گرفتن امید زندگی در ایران، می توان معادل ۲۵ سال فرض كرد. در این صورت ارزش فعالی بازده بالقوه از دست رفته، با نرخ تنزیل ۱۰ درصد در سال در طول یك دوره ۲۵ساله، معادل ۸۶/۷۹۸ یا حدود ۸۰۰ میلیون ریال به ازای هر یك نفر قربانی مین خواهد بود.
بر پایه اطلاعات پراكنده، تعداد تلفات انسانی انفجارهای مین ضدنفر در ایران از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۳ جمعاً ۷ هزار نفر بوده كه ۹۵درصد آنها غیرنظامی و ۴۰ درصد آنها كودكان بوده اند. تعداد مصدومین دو برابر این رقم است.
در استان های غربی كشور، در طول جنگ ایران و عراق، ۱۲ تا ۱۶ میلیون مین كاشته شده است كه مساحتی معادل ۴ میلیون هكتار از اراضی این استان ها را آلوده كرده است.
طبق آمار بیمارستان ها و مراكز درمانی در استان كرمانشاه، ۴۳ درصد از مصدومین جان خود را از دست داده اند. با توجه به اینكه سطح خدمات درمانی در سایر مناطق آلوده كشور، پایین تر از سطح استان كرمانشاه است، می توان نسبت تلفات مین را در سایر استان ها بیشتر دانست و به حقیقت این گفته باور كرد كه به ازای هر مصدوم زنده مین، یك نفر جان خود را از دست می دهد.
هر گاه براساس آمار تعداد مصدومین در طول ۱۷ سال (۱۳۸۳- ۱۳۶۷)، میانگین سالانه مصدومین را ۸۰۰ نفر فرض كنیم و ارزش فعلی بازده بالقوه از دست رفته هر نفر را ۸۰۰ میلیون ریال بدانیم، سالانه معادل ۶۴۰ میلیارد ریال از توان تولیدی بالقوه كشور در اثر حوادث انسانی مربوط به مین از دست می رود.
با این فرض ها و برآوردهای مبتنی بر آنها، خسارت اقتصادی سالانه مصدومین حوادث مین در ایران، حدود ۸۰ میلیون دلار است. این رقم تنها برآورد خسارات اقتصادی مستقیم انسانی است و ارزش فعالیت های غیرپولی مصدومین در خانواده و اجتماع، در آن منظور نشده است. ارزش اقتصادی این فعالیت های خانوادگی و اجتماعی را نمی توان كمتر از ارزش اقتصادی خسارت انسانی مین در فعالیت های قابل تقویم به پول دانست. حوادث مین، موجب بروز خسارت های عظیمی از نظر رفاه انسانی و اجتماعی می شود كه هر گونه برآورد كمی ارزش آنها، صرف نظر از روش تخمین و اندازه آن، بحث ها و مناقشه های زیادی را به بار می آورد.
در برآوردهای فوق الذكر، هزینه های سنگین جانی و مالی پرسنل دولتی مین زدایی در مناطق آلوده كشور منظور نشده است. سنگینی این هزینه ها و مساعی طاقت فرسای پرسنل مین زدایی به علاوه خسارات سنگین قربانیان مین، ایجاب می كرد كه حساب و كتاب مین بسیار شفاف تر از آنچه هست باشد و همواره به آگاهی مردم به ویژه در استان های غربی كشور می رسید ولی متاسفانه حسابدهی و شفافیت در این مورد بسیار ضعیف است.
رقم برآورد شده خسارت انسانی مین در هر سال (۸۰ میلیون دلار)، ممكن است برای كشوری كه تنها درآمد حاصل از صادرات نفت خام آن در هر روز بیش از دو برابر آن است، ناچیز به حساب آید ولی می تواند این انتظار منطقی و حداقلی را مطرح كند كه با اختصاص حداكثر درآمد ۱۰ روز صادرات نفت خام به پاكسازی مین، بتوان هر سال ۵/۱ تا ۵ میلیون مین ضدنفر را پاكسازی و همه مین های ضدنفر كاشته شده در كوه ها، مزارع و مراتع روستایی استان های غرب كشور را ظرف ۳ تا ۱۰ سال خنثی و نابود كرد. با این اقدام ملی و انسانی، گامی اساسی و عملی در جهت رفع تبعیض و برابری عدالت اجتماعی و اقتصادی برداشته می شود كه شكوفایی اقتصاد و ایجاد شور زندگی و تلاش سازندگی در استان های غربی كشور را به دنبال خواهد داشت.
بایزید مردوخی
منابع:
۱ - بروشورها، بولتن ها، بریده روزنامه ها و گزارش های «كانون مشاركت در پاكسازی مین».
منبع : روزنامه شرق