شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سیاست ‌بر ‌همه‌ چیز ‌حاکم ‌است


سیاست ‌بر ‌همه‌ چیز ‌حاکم ‌است
محمدعلی نجفی از سی‌سال‌فعالیت فیلم‌سازی ، حضورش به‌عنوان اولین مدیر سینمایی بعد از انقلاب اسلامی و شرایط امروز سینمای ایران سخن گفت. او که متولد ۱۳۲۴ در اصفهان و دارای فوق‌لیسانس معماری و شهرسازی از دانشگاه ملی تهران است، این روزها فیلم سینمایی «زاگرس» که دو سال از ساخت آن سپری می‌شود را بر پرده سینماها دارد.
▪ از کی فیلم‌سازی را شروع کردید؟
ـ کار فیلم‌سازی را قبل از انقلاب با ساخت فیلم‌های کوتاه آغاز کردم و هم‌زمان با مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی با نام مستعار علی رائه فیلم‌های زیرزمینی زیادی ساختم که در خارج از ایران به نمایش درمی‌آمد.
▪ از تئاتر سربداران بگوئید؟
ـ در همان سال‌ها به همراه جمعی که در حسینیه ارشاد فعالیت سیاسی داشتیم، نمایش «سربداران» را راه ‌انداختیم که عبدالله اسفندیاری،فخرالدین‌انوار، مصطفی‌هاشمی‌طبا و امیر اسفندیاری در آن بازی می‌کردند و بروشور آن را هم دکتر علی شریعتی نوشت و درحالی‌که تا ۱۵ شب بلیط را به قیمت دو تومان پیش‌فروش کرده بودیم، بعد از اولین اجرا، ساواک جلوی کار را گرفت که الان تنها یک بروشور از این نمایش به جا مانده است.
▪ جنگ اطهر اولین فیلم بلندتان است؟
ـ بله. اولین فیلم بلندم را در سال ۵۶ به نام «جنگ اطهر» ساختم. در این فیلم برای اولین‌بار زنی را نشان دادم که فعالیت بیرونی داشت، روشنفکر بود و حجاب هم داشت که نقش آن را همسرم بازی می‌کرد و فرامرز قریبیان هم نقش معلمی را داشت که با دانش‌آموزانش کارهای فوق برنامه انجام می‌داد و نمایشی را تمرین می‌کردند که در نهایت اجازه اجرا نگرفت.
جنگ اطهر قبل از انقلاب یک نمایش خصوصی در «ایران فیلم» محل فعلی خانه سینما داشت و بعدا از انقلاب اکران عمومی شد.
▪ شما جزو اولین مدیران سینمایی هستید؟
ـ در اوایل انقلاب «لیله القدر» را درباره جریانات انقلاب ساختم و مصاحبه‌ای هم با امام (ره) در نوفل لوشاتو داشتم و در فیلم آوردم که کار در سال ۵۸ اکران شد. در اواخر فروردین ۵۸ مهندس بازرگان از من خواست مدیریت سینما را قبول کنم که من گفتم روحیه اداری ندارم و در نهایت به امر بزرگان وقت پذیرفتم. آن هنگام وزارت علوم قسمتی را به نام هنری داشت که من مدیر بخش سینمایی آن بودم و تا خرداد ۵۹ این مسئولیت را داشتم و بعد با مرحوم بهرام ری‌پور و چند فرد دیگر حسین ترابی را به عنوان سرپرست امور سینمایی انتخاب کردیم و من برای مطالعه جدی روی پلاتو و دکورهای سریال «سربداران» به ایتالیا رفتم.
▪ چه طور شد سربداران را برای تلویزیون ساختید؟
ـ خرداد ۵۸ ساخت «سربداران» در تلویزیون مطرح شد. دکتر خرازی مدیر شبکه یک می‌دانست این‌کار را قبلا به صورت نمایش اجرا کرده‌ام و از ساخت آن استقبال کرد. فروردین ۵۹ به طور جدی پیش‌تولید را با مرحوم کیهان رهگذر شروع کردیم و شهریور ۶۰ فیلم‌برداری در شهرک سینمایی آغاز شد و آبان ۶۲ به پایان رسید و ۲۶ دی ۶۲، پخش مجموعه از تلویزیون آغاز شد.
من در این سریال نقش محمد هندو هم بازی کردم و بازیگرانی چون امین تارخ و افسانه بایگان با این سریال مطرح شدند. ضمن آن‌که جلوه‌های ویژه، گریم و طراحی لباس و دکور بعد از این‌کار به راه افتادند و شهرکی ساختیم که تا امروز از آن استفاده می‌شود. من همان موقع می‌دیدم، نمی‌شود یک کار بزرگ ساخت و ریخت و پاش نداشت آن‌هم در دوره‌ای که همه تجربه می‌کردند خودم را این‌گونه قانع کردم که شرایطی را مثل دانشگاه پیش بیاورم و کسانی که از کار بیرون می‌روند دست پر بروند که هر سه دستیارم علی ژکان، کیهان رهگذر و اصغر‌هاشمی فیلم‌ساز شدند و فیلم‌های خوبی هم ساختند.
▪ سربداران برای این موفق شد، چون کارکترهایی داشت که قبلا دیده نشده بود و چیزی عاید تماشاگر می‌شد. از دیگر فیلم‌ها یتان بگوئید؟
ـ سال ۶۴ فیلم کوتاهی در ۲۷ دقیقه به نام «لوحه صفورا» ساختم و در سال ۶۵ «گزارش یک قتل» را مقابل دوربین بردم، سال ۶۶ «پرستار شب» را ساختم، ۷۳ «زمین آسمانی» و ۷۷ هم «عشق طاهر» را که معتقدم خیلی کار من نیست و نمی‌دانم چرا آن را ساختم. از فیلم ناراضی نیستم اما به سبک و سیاق کارهای من نمی‌خورد. سریالی هم به نام «زمان شوریدگی» دارم که از آن هم راضی نیستم. چون خیلی باعجله کار کردیم و هم به محتوا و هم به فرم ضربه خورد.
باید یک‌سال پیش تولید می‌شد و روی متن کار می‌کردیم و این از اشتباهات جبران‌ناپذیر من بود و با این‌که علی نصیریان و مریلا زارعی در فیلم بازی‌های بسیار درخشانی داشتند و زحمت‌های زیادی کشیده شد با وجود تعریف‌های زیادی که از کار شد، اما خودم ناراضی بودم. فیلم اکران نشده هم به نام «افسانه شهر لاجوردی» دارم که در سال ۷۰ دراصفهان ساختم و در آن ارحام صدر و سرور نجات‌اللهی بازی کردند که متاسفانه نسخه‌ای ازآن ندارم.این فیلم به همراه «گزارش یک قتل» و «لوحه صفورا» از کارهایی هستند که بسیار به آن‌ها علاقه دارم.
▪ در مورد زاگرس توضیح دهید ؟
ـ اوایل سال ۸۳ از سوی دکتر امراللهی قائم مقام وقت وزارت نیرو برای دیدن سد کارون ۳ دعوت شدم و وقتی این پروژه عظیم را دیدم، پیشنهاد ساخت فیلمی را دادم که بعد پشیمان شدم، چون امکان ایجاد یک فضای دراماتیک وجود نداشت.
از تیر ۸۳ کار را شروع کردیم و هر ۴۵ روز یک‌بار با فیلم‌نامه‌نویسانی یک هفته به آن‌جا می‌رفتم و طرح‌های مختلفی نوشته شد و قصه‌هایی هم بودند که به سد ربطی نداشتند تا در نهایت فروردین ۸۴ ، شادمهر راستین فیلم‌نامه اصلی را با محوریت سد نوشت که خیلی شخصیت‌ها و اتفاقات از واقعیت گرفته شده است.
در طول فیلم‌برداری هم سکانس‌ها کامل می‌شدند که رضا کیانیان کمک زیادی به کامل‌شدن فیلم‌نامه کرد و علی نصیریان هم در نگارش سکانسی که خودش بازی کرد نقش زیادی داشت.
یکی از انگیزه‌هایم برای ساخت «زاگرس» همین متفاوت‌بودنش بود و برای ساخت این فیلم تا حد مرگ جلو رفتیم و زمان زیادی را تا کمر در کنار برق سه فاز در آب بودیم و مدام استرس داشتم که اتفاق بدی رخ ندهد و تلاشم این بود کاری باشد که مدیوم سینما تغییر کند. در فیلم تصاویری است که فقط در لانگ شات نشان داده می‌شود و این یعنی سینما.
▪ نمی‌توان تصور کرد حفظ ۷ یا۸ بازیگر حرفه‌ای سینما در گرمای تیرماه یعنی چه؟ به خصوص این‌که همه بازیگران به فضای شهری عادت کرده‌اند.
ـ رضا کیانیان در «زاگرس» یک بازی متفاوت دارد که برای اولین‌بار می‌بینم و در واقع مهندسی است که برخلاف آن‌چه که قبلا دیده بودیم به طور حرفه‌ای بازی می‌کنند. بسیار دوست داشتم رضا کیانیان و قاسم زارع نقشی را که در «آژانس شیشه‌ای» داشتند را در این فیلم ایفا کنند و باز تکرار شوند.
▪ شما به ساخت فیلم سفارشی اعتقاد دارید؟
ـ این کلمه سفارشی قابل توجه است. مگر کار غیرسفارشی هم وجود دارد؟ وقتی یک تهیه‌کننده به کارگردان سناریو می‌دهد، مگر سفارشی نیست؟ اینها را باب می‌کنند برای این‌که از ارزش کار کم کنند. موضوع این است که سدی ساخته شده که به نظر من یک بار دیگر تخت جمشید در ایران ساخته شده است. از بالا که نگاه می‌شود چیزی پیدا نیست، اما وقتی زیرزمین می‌روید می‌بینید چه شهری در ۱۲۰ متری زمین ساخته‌اند که ۹۰درصد آن توسط متخصصین ایرانی اتفاق افتاده و احساس غرور به آدم دست می‌دهد. ساخت این فیلم ریسکی بود که من کردم و گفتم برای نشان‌دادن همچنین حسی، هرکاری که شده باید انجام بدهم این کجایش سفارشی است؟ وضعیت فعلی سینما چه‌قدر خوب است؟! پس باید چنین ارگان‌هایی بیایند و سرمایه‌گذاری کنند که فیلم‌های متفاوت داشته باشیم.
▪ چطور آقای خاتمی در این پروژه شرکت کرد؟
ـ در تاریخ سینما «زاگرس» اولین فیلم حرفه‌ای است که یک رئیس‌جمهور واقعی در آن حضور دارد. برای همین هم هست که متهم به ساخت فیلم سفارشی می‌شویم. مشغول نگارش فیلم‌نامه‌بودیم که سد افتتاح شد و به همراه مریلا زارعی به آن‌جا رفتیم و حضور آقای خاتمی رئیس جمهور وقت را در آنجا تصویربرداری کردیم.
▪ چرا اکران زاگرس آنقدر محدود است؟
ـ فیلم بسیار مهجور در ۶ سینما در حال نمایش است و اصلا در جریان فروش فیلم هم نیستم. وقتی بی‌تفاوت می‌شوم دیگر در هیچ چیز از این فیلم دخالت نمی‌کنم، در واقع وقتی با کلیت مشکل داری با جزء دیگر کاری نداری. الان هم از سوی شرکت آب وزارت نیرو نامه‌ای آمده که به دلیل رعایت‌نکردن یک‌سری مفاهیم در فیلم سریع آن را از اکران برداریم و من گفتم کارگردانم و به من مربوط نیست و به پخش‌کننده بگویید. می‌گویند فیلم ملی ساخته شود. سئوال من این است زاگرس ملی است یا نه؟
▪ چطور شد که از ریاست هیئت مدیره خانه سینما کناره گرفتید؟
ـ در زمان مدیریت ابوالحسن داوودی خانه سینما دچار یک بازی سیاسی شده بود که با مسایلی که در جشن خانه سینما رخ داد، داشت به از بین رفتن سینما منجر می‌شد که خوشبختانه با درایت و همکاری اهالی سینما و معاونت وقت سینمایی خانه سینما را نجات دادیم.
دوران ما شبیه اول انقلاب که مسئول امور سینمایی بودم بود و در آشفتگی که وجود داشت، فقط می‌خواستیم کاری کنیم که سینما باشد و من و ضیاء‌هاشمی همه نیروهایمان را گذاشتیم تا خانه سینما دوباره خانه سینما شود و بعد از این‌که کارها روی غلتک افتاد احساس کردم می‌تواند هیئت مدیره دیگری متناسب با خانه سینما انتخاب شود و شرایطی ایجاد کردم و کل اعضاء هیئت مدیره خانه سینما استعفا دادیم و هیئت مدیره جدید انتخاب شد و الان یکی از بهترین هیئت مدیره‌ها مشغول کار است.
من از شهریور ۸۳ تا اوایل سال ۸۵ رئیس هیئت مدیره خانه سینما بودم.
▪ داوری جشنواره بیست‌وپنجم را با توجه به اینکه رئیس هیئت داوری بودید چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ـ من به نوعی رئیس هیئت داوران جشنواره بیست‌وپنجم فیلم فجر بودم و بابت خیلی چیزها پافشاری کردم، اما تهمتی نبود که به من نزنند. حتا کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: داوران را باید محاکمه کرد و همان موقع گفتم ظاهرا کمیسیون فرهنگی تعریف جشنواره را نمی‌داند. آن‌ها عقیده داشتند در حق یکی از فیلم‌ها اجحاف شده است؟ حرفی که مردم در تاکسی بزنند در فیلم آورد این را می‌توان سینما نامید؟ این‌که حرف‌های لمپنی‌زد کجایش جذابیت دارد. همان سال «روز سوم» هم بود که جنگ را یادآوری کرد و این‌که ناموس ما در خطر بود که بسیار خوش‌ساخت بود چه‌طور من آن را نبینم.
سنتوری هم فیلم خوبی بود، اما نه در حد جشنواره و کاری نبود که هیئت داوران روی آن متمرکز شود، آن‌چیزهایش مثل بازی رادان که توامان سه نقش را بازی کرده بود دیده شد. «خون بازی» و «پابرهنه دربهشت» هم دیگر فیلم‌های خوبی بودند آیا هیئت داوران می‌توانست به راحتی از کنار آنها رد شود؟ انتقاد باعث رشد می‌شود، اما حرف‌هایی که آن زمان مطرح می‌شد، بگونه‌ای بود که گویا اصلا جشنواره را نمی‌شناختند. اینها همه عواملی است که باعث می‌شود آدم از سینما فاصله بگیرد بنابراین بعد از جشنواره سال گذشته از همه جریانات سینمایی فاصله گرفتم.
وضعیت امروز سینما را چگونه می‌بینید؟
امروزه فرهنگ گویا برای ما مهم نیست و آن‌قدر یک نوع سیاست خاص بر همه‌چیز حاکم است و همه‌چیز را خط‌کشی می‌کنند که کاری نمی‌توان انجام داد. سینما فصل مشترک هنر و صنعت است و سرمایه‌گذاری و خلاقیت لازم دارد و نمی‌شود با متر همه را به یک‌اندازه گرفت. الان اندیشیدن جرم شده و میزان اینکه فیلم‌ها تهی باشد موفق‌تر است و پشت سرهم هم تولید می‌شود. شرایط به گونه‌ای شده که من و بسیاری دیگر انگیزه فیلم‌سازی نداریم. یک‌سری عوامل این انگیزه را به وجود می‌آورد و باید برنامه فرهنگی داشت و آن را از سیاست جدا کرد. امروز کلماتی مطرح می‌کنند و خودشان را پشت آن مخفی می‌کنند. این کلمات را که به کار می‌بریم باید مفهوم داشته باشد بعد که می‌خواهیم آنها را در جامعه پیاده کنیم نمی‌دانیم چی هست. من با این روحیه‌ای که دارم فعلا در سینما نخواهم بود و خوشبختانه شغل دیگری دارم و زندگی‌ام را از طریق معماری تامین می‌کنم.
▪ شرایط حال حاضر تلویزیون را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ـ تلویزیون در شرایط فعلی وضعیتش بهتر از سینما است،‌به همین دلیل همه کارگردان‌های سینما سراغ تلویزیون رفته‌اند. خود من با مهدی شیرزاد درحال کار روی سناریوی اجتماعی هستم که اگر سناریو خوب شود به تهیه‌کنندگی احمد عزیزی برای شبکه ۳ کار خواهم کرد. برای ساخت سریال دیگری هم در ارتباط با اصحاب سیدالشهدا(ع) صحبت شده که اگر سناریو درآید حاضرم آن را بسازم و امیدوارم بیشتر محتوای قضایا را ببینم.
▪ درباره خداوند الموت توضیح دهید؟
ـ پنج سال بر روی فیلم‌نامه «خداوند الموت» کار کردم تا آماده شد. این فیلم‌نامه متعلق به الان و درباره آدم‌هایی است که قربانی ذهنیت‌ها می‌شوند، اما فعلا کنار گذاشته‌ام و به جایی رسیده‌ام که اصلا فکر ساخت آن را در سینما نمی‌کنم، اما امکان دارد آن را در قالب سریال بسازم.
▪ بازیگری و طراحی صحنه چطور؟
ـ من علاوه بر فیلم‌های خودم در «طپش»، «قرمز» و «شیدا» طراح صحنه بودم و در کارهایی هم بازی کردم. از جمله «آن سوی مه»، «زمین آسمانی» و اخیرا هم نقش کوتاهی در فیلم جدید کمال تبریزی پیشنهاد شده و اگر موارد خاصی باشد که دوست داشته باشم حتما بازی خواهم کرد.
▪ از خانواده تان بگوئید؟
ـ ما در خانواده سعی کرده‌ایم بیشتر وقتمان را صرف کارهای فرهنگی بکنیم. همسرم در بخش تولید کمک من می‌کند و در کارهایی هم به عنوان بازیگر حضور داشته است. صالح پسر بزرگم در چند کارم بازی داشته و سناریو «زمان شوریدگی من» را او نوشته است. بعد از اینکه رشته‌اش را از معماری به ادبیات تغییر داد الان فقط می‌خواند و می‌نویسند و تفسیر فیلم می‌کند. پسر دیگرم هم «آیت»، فیلم کوتاه می‌سازد و امسال در جشنواره برلین سه جایزه دریافت کرد. رشته اصلی‌اش تئاتر است و در نمایش «دایره گچی قفقازی» حضور داشته است. سارا دخترم هم کار موسیقی می‌کند و موسیقی «زاگرس» را او ساخته است.
▪ جامانده از صحبت‌های محمدعلی نجفی
الان مدیوم سینما اشکال پیدا کرده و تمام فیلم‌های سینمایی، تلویزیونی شده است.
کارهای عظیم تاریخی ساخته می‌شوند، اما هیچ‌چیز بیشتر از دانش تماشاگر ارائه نمی‌شود.
در هنگام ساخت شهرک سینمایی برای «سربداران» حاتمی هم مشغول ساخت آن برای هزاردستان بود و به کار من اعتراض داشت که گفتم جوری می‌سازیم که برای کار شما هم مورد استفاده باشد.
آن‌زمان سربداران و هزاردستان ساخته شد، چون فرهنگ مسئله بود و خیلی از آدم‌ها هنوز به فکر از دست‌رفتن میزشان نبودند.
«زمین آسمانی» مهجور شد چون موضوعش متفاوت بود و تهیه‌کننده خصوصی پشت فیلم نبود.
بیشتر به ساخت کارهایی که یک نوع مسائل اجتماعی را مطرح می‌کند علاقه‌مندم و این می‌تواند شکل تاریخی یا غیرتاریخی داشته باشد.
برای کارم به اصفهان می‌روم و حدود ۶ ماه از سال را آنجا هستم.
امیدوارم زودتر از آنکه روزی دیر شود، هوشیار بشویم.
مسعود نجفی
منبع : روزنامه حیات نو


همچنین مشاهده کنید